چندان رضایتی نداشتند از این جهت پس از شکستهای پی در پی ایران از روس ناراضیها و طرفداران روسیه (روسوفیلها) به سرکردگی میرفتاح پسر آقا میرزا یوسف آقای مجتهد در تبریز که پنهانی با روسها مربوط شده و سازش کرده بود شورش کرده و بر علیه دولتیان قیام نمودند آصفالدوله که چنین هیجان و انقلابی از مردم مشاهده کرد بدون اندک مقاومتی خود را در خانه یکی از رعایا پنهان کرده سرانجام دستگیر و تحویل روسها داده شد و تبریز بتصرف روسها در آمد. لرد کرزن در صفحه ۵۲۰ جلد اول کتاب (ایران و موضوع ایران) تألیف خود در این باب اشاره کرده و میگوید: «۱۸۲۷ میلادی[۱] روسها به شهر تبریز حمله کردند مردمان تبریز که از حاکم رنجیده خاطر بودند وی را کت بسته بروسها تسلیم نمودند و قشون امپراطوری بدون کوچکترین مقاومتی شهر را گشود ولی دربار پطرزبورغ تصرف و تسخیر آن شهر را با مقاومت و خونریزیهای بسیار شرح داد و با آنکه شهر هشت دروازه بیش نداشت بدستور پاسکیویچ سردار امپراطور پانزده کلید آهنین ساخته به مسکو فرستادند که نشانه از پانزده دروازه شهر و تصرف هر دروازه با زحمات زیاد سردار فاتح بوده باشد». آصفالدوله زمانی چند در حبس ژنرال پاسکیویچ فرمانده کل قوای روس بود. روسها پس از زندانی کردن او را برای مذاکره از تبریز به ده خوارقان که عباس میرزا نائبالسلطنه و ژنرال پاسکیویچ فرمانده کل قوای روس در آنجا بودند آوردند و سپس در مجلس صلح قریه ترکمنچای برای بستن معاهده یکی از نمایندگان بود و پس از مصالحه و بستن معاهده آزاد شد و به تهران آمد. در موضوع قتل گری بویدو وزیر مختار جوان بیسیاست و بیتجربه و مغرور روس میگویند که آصفالدوله در این کار دست داشته و به تحریک و اغوای او میرزا مسیح استرآبادی مجتهد مسلم تهران حکم باسترداد زنان مسلمه که سفیر روس بزور آنها را بموجب ماده ۱۳ پیمان ترکمان چای بعنوان اینکه از اهالی ممالک مفتوحه و متصرفه روس میباشند به سفارت روس برده بود داد. مأمورین روس چون هیجان مردم و کشته شدن یک نفر ایرانی را مشاهده نمودند یعقوب خواجه و زنان حرمسرای آصفالدوله را از سفارت بیرون کرده بایرانیان تحویل دادند اما چون باز تحریکات در بین بود غائله بهمین جا ختم نشد و مردم بیشتر بر هیجان و جسارت خود افزودند تا اینکه پس از هشتاد و اندی کشته دادن سفیر را با تمام کارمندان سفارت روس که بالغ بر ۳۸ نفر میشدند همگی را به استثنای یکنفر کشتند. بسیاری از مطلعین و واقفین به سیاست عقیده دارند که چون در این موقع دولت روس با دولت عثمانی که از طرف انگلستان حمایت میشده داخل در جنگ بود برای اینکه یک جبهه جنگ دیگری ایجاد گردد و از فشار به دولت عثمانی کاسته شود در این پیشآمد دست انگلیسها کاملا داخل بوده و بدست آصفالدوله و میرزا مسیح کار صورت گرفته است لکن روسها در این وقت به کنه قضایا پی برده و از دسیسه و تحریکات خارجی واقف گردیدند و بر خلاف رویه همیشگی شان عاقلانه و با سیاست نسبت بایران رفتار کردند و در این باب گذشتهائی از خود ابراز داشتند. آصف الدوله در سال ۱۲۴۳ هـ. ق. پس از خاتمه جنگ روس و ایران از صدارت
- ↑ برابر ۱۲۴۳ هـ.ق.