علیه انگلیس چقدر مراقبت در امورات جناب آصفالدوله را منظور دارند و چقدر مایل هستند که اموال و املاکش از ضبط محفوظ باشد و باعث این مراقبت دولت انگلیس هم این است که جناب معزیالیه در ایام حکومت همواره اوقات کمال رعایت و مراقبت از کسان و مأمورین و سیاحان دولت علیه انگلیس منظور میکرد.» اکثر خالصجات سابق گیلان، بروجرد و قسمتی از خالصجات استرآباد – مازندران – خراسان و سایر جاهائیکه اللهیارخان آصفالدوله در آن جاها بحکومت رفته بود از املاک او بوده است. آصفالدوله مردی بوده خودخواه و خیلی جاهطلب و بمقامی که داشته هیچوقت از آن راضی نبوده است و همیشه طالب مقامات بالاتری مثلا صدارت و بعد سلطنت بوده و در مخیله خود چنین افکاری را میپرورانده است و اگر هم به پادشاهی تمام ایران نائل نمیشده اقلا بسلطنت خراسان و افغانستان بوسیله خودی و بیگانه تمایل زیادی نشان میداده است. معروف است که آصفالدوله به طمع سلطنت خراسان و افغانستان با انگلیسها در پنهانی سازش داشته و چون جنگهای اول و دوم روس و ایران برای تضعیف ایران و به تحریک انگلیسها بوده آصفالدوله هم در این میانه آلت دست آنان است در جنگ دوم (۱۲۴۳ – ۱۲۴۱ هـ. ق.) آصفالدوله برای جنگ با روسها جلو افتاده از علماء اعم مربوط و یا غیرمربوط با سیاست خارجی فتوی میگرفت و مردم را وادار بجنگ مینموده و با اینکه هنوز جنگی بین دولتین روی نداده و هر دو دولت با یکدیگر در حال صلح و صفا بودند و عباس میرزا هم با آمدن او به جبهه جنگ و دخالتش در این قبیل امور مخالف بود معذلک به فرمان فتحعلیشاه بیست هزار سپاهی و یکصد و ده عراده توپ باو سپرده شد و هنوز صلح بهم نخورده بود که مشارالیه بدون اجازه عباس میرزا فرمانده کل قوی از رود ارس عبور کرده بطرف گنجه و رود زگم رفت و نظر فتحعلیشاه این بود که پس از فتح قراباغ - گنجه و غیره به تسخیر گرجستان بپردازند! آصف الدوله در جنگهای روس و ایران یکی از سرکردگان و فرماندهان سپاه بود و چندان هم هنرنمایی قابل ذکری از او دیده نشد بلکه بر عکس از خود نمایشهایی داد که بهیچوجه شایسته و در خور شان یک فرمانده نظامی نبود و نخستین کسیکه از جلوی قشون روس فرار کرد و بحوالی تبریز رسید او بود میرزا ابوالقاسم قائم مقام ثانی موضوع فرار او را تعریضاً در قصیدهای چنین بیان کرده است:
بگریز بهنگام که هنگام گریز است | رو در پی جان باش که جان سخت عزیز است | |||||
ای خائن نان و نمک شاه و ولیعهد | حق نمک شاه و ولیعهد گریز است | |||||
آن صلح بهم برزن و از جنگ بدر زن | نه مرد نبرد است زنی قحبه و هیز است | |||||
گوید که غلام در شاهنشهم اما | بالله نه غلام است اگر هست کنیز است | |||||
برگشته بصد خواری و بیماری و اینک | باز از پی اخذ و طمع دانگ و قفیز است | |||||
حاشا که توان آهن و پولاد بریدن | با دشنه چوبین که نه تند است و نه تیز است |
هنگامیکه عباس میرزا نائب السلطنه فرمانده کل قوی در جبهه جنگ با روسها مشغول به نبرد بود و فتحعلیشاه نیز از آذربایجان به تهران بازگشت در حین عزیمت آصفالدوله را با یک لشگر ۶ هزار نفری بحکومت آذربایجان تعیین نمود و چون مردم از حکومت وی