برگه:رباعیات خیام.pdf/۱۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
  ابریق می مرا شکستی ربی بر من در عیش را به‌بستی ربی  
  بر خاک بریختی می نابر مرا خاکم بدهن چه طرفه مستی ربی  


  ای دل حذر از مستی و مخموری کن وز همدمی رطل گران دوری کن  
  از باده شفا خیزد و و از مستی رنج توبه ز شفا مکن ز رنجوری کُن  


  از مطبخ دنیا تو همه دود خوری تا چند غمان بود و نابود خوری  
  سرمایه نخواهی که جوی کم کرده مایه که خورد گر تو همه سود خوری  
از روی