پاتوق بودن: «در ممالک توسعه نیافته احسزاب تودهای قیافه مخصوصی دارند رهبران این احزاب یک بسته د برگزیدهاند که بریده از جماعت اعضای حزب در حوزههای بسیار محدود میان خویش میپلکند. و بر خلاف آنچه در احزاب ممالک پیشرفته سراغ داریم، ورود به این رهبری در بسته بسیار دشوار است. چرا که فاصله میان رهبر و رهبری شده بسیار طویل. است عضو رهبری از نظر روشنفکری و از نظر تخصص در حدودی قابل قیاس است با یک عضو رهبری فلان حزب در ممالک پیشرفته اما عضو سادهاش همچنان در محیط بومی و باستانی خود بسر میبرد با ملاکهای قدیمی و با سلطه روابط خانوادگی و قبیلهای و مذهبی و فئودال.»[۱]
۵- یک پاتوق دیگر روشنفکران، مجامع ادبی و هنری است. انجمنها ادبی قدیم و جدید نمایشگاههای نقاشی کنسرتها کلوبهای فیلم - گالریها - باشگاههای خصوصی. در این نوع مجامع که به هر صورت تنفسگاههای آزادی هستند برای روشنفکران که دمی از ازدحام عوام برهند و خود را و غم خود را فراموش کنند، یا به صورتهای قدیمیاش با عدهای از شعرا و نویسندگان طرفیم که همه در عین حال هم خوانندهاند و هم شنونده یا به صورتهای جدیدش، همه هم سازندهاند و هم نوازنده. یا همه تصویرکنندهاند و
- ↑ نقل شد از صفحه ۱۸۹ کتاب «در آمد به سیاست» به قلم «موریس دوورژه» چاپ پاریس ۱۹۶۴. این هم اسم و رسم اصلیاش: Introduction à La Politique، par M. Duverger، Ed. Idée، Gallimard.