برگه:خاطرات و خطرات.pdf/۶۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۵۰
خاطرات و خطرات
 

شرحی مبسوط مینویسند ولی خبر مخصوص از طرف خودمان نرسیده‌است که از روی یقین چیزی عرض کنم.

دیروز تلگرافی رسیده است و مقرر است که بنده شرفیاب شده ترجمهٔ آنرا ابلاغ کنم.

۳— باکمال میل حاضر میشنوم.

ترجمه تلگراف احوال‌پرسی ابلاغ شد، اظهار مسرت و خوشحالی و شکرگزاری نمودند و گفتند از اینکه در فرستادن مأمور معهود قدری تأخیر شد سبب آن مجلس است، ولینعمت من شخص مأمور را معین کرده‌اند و تا سه هفته دیگر که آن مجلس منقضی و متفرق میشود تدارک مأموریت آن مأمور دیده و قرار رفتن او داده خواهد شد. اگر این قبیل کارها را راجع به مجلس کنیم منجر به مذاکرات طولانی و اشکالات عدیده می‌شود اما وقتی که مجلس منقضی باشد این عوایق میان نخواهد آمد لکن حالا نمیدانم که این مأمور دائمی خواهد شد یا مأمور دائمی از نو معین خواهد شد.

برای مأمور دائمی در پائیز آینده به مجلس رجوع خواهد شد، ولینعت من بسیار میل دارند و خیلی خوشوقت میشوند از اینکه در میان شما و همسایه جنوبی روابط دوستی محکم و مرعی بماند.

بلی تا حال نقصانی در روابط دوستی و عهود مقرره راه نیافته و ولینعمت من نیز با کمال میل و رغبت در استحکام و استقرار این روابط همراهی و ملاحظه کامل دارند.

۴ — اعتقاد من این است که دوستی شما با این همسایه بمراتب از دوستی با همسایه دیگرتان با اهمیت و مناسب‌تر است زیرا که شخص میداند با کی گفتگو باید کرد و البته ایشان قول و قرارداد خود را بعمل خواهند آورد ولی همسایهٔ دیگر شما شخص معلوم ندارد و کسی نمیداند طرف کیست و مقررات فی مابین هر سال ممکن است عوض شود زیرا که اشخاص عدیده دارند که هر سال عوض میشوند و ما با اینکه با آنها روابط خیلی نزدیک داریم هنوز نکلیفمان با آنها نامعلوم است.

حقیقت خیلی خر هستند، اسب از خر بهتر است اگر چه گاهی گاز بگیرد یا لگد بزند.

بلی چنین است و ما جهت امتیاز این دو همسایه را رعایت کرده‌ایم و بعد هم خواهیم کرد اما خواهش ما از شما مسأله‌ای است مخصوس که هیچوقت منافی و ضد روابط حالیه نخواهد شد بلکه بر استحکام و قوت آن خواهد افزود چنانکه سابق عرض کرده‌ام و امیدوارم که بزودی صورت پذیر بشود. گفت البته غفلت نمیشود.

یادداشت دیگر در ملاقات دوم وزیر خارجه، از وضع بیانات او احساس کردم که خیال پرنس با جواب اول او قدری تغییر پیدا کرده است در ملاقات دوم خودش خوب دقت کردم دیدم همینطور است (بیرقی در شرق افریقا بلند شده بود).

گمان کلی این است که پس از ورود فدوی و ملاقات با دو پرنس که در روزنامه اعلان کرده‌بودند همسایه باین خیال افتاده باشد که این کیست و چه میخواهد و از روی حدس و تخمین جلوگیری کرده باشد یعنی اینها را از همراهی با خیالات ما قدری سست کرده باشد، چنانکه صحبت مجلس اول با مجلس دوم چندان شباهت ندارد. لکن فدوی از طرح اول ابدا منحرف نشدم و نمیشوم تا ببینم چه میشود و همه وقت از روی طرح اول صحبت میکنیم.

عجب‌تر آنکه کل نشانهای فدوی در پستخانه روسیه مفقود شده‌است، شاید برای تأخیر فدوی اینجا برنگ دیگر تلافی آن عمل را کرد و معطل نشد، در مذاکرات اول صحبت روی آن رفته بود که از دولت ایران حمایتی در کشمکش‌ها در میان بیاید.

عریضه به شاه: «فدوی خانه‌زاد در برلن مشغول انجام فرمایشات بندگان اعلیحضرت اقدس همایون روحنا فداه است، اولا در باب کشتیهای بزرگ و کوچک در کارخانهٔ وزر در دست است.