برگه:حافظ قزوینی غنی.pdf/۱۰۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
قز

در درس‌گاه دین پناه مولانا و سیّدنا استاد البشر قوام الملّة و الدّین[۱] عبداللّه اعلی اللّه درجاته فی اعلی علّیّین[۲] بکرّات و مرّات که بماذکره رفتی در اثناء محاوره گفتی [۳] که این فراید فواید را همه در یک عِقْد می‌باید کشید و این

    همه نسبةً اقدم و اصحّ از آن چهار نسخهٔ دیگراند یعنی حن، و هندی، و نسخهٔ آقای دبیرخاقان، و نسخهٔ آقای رشید یاسمی، و نسخه دوّم آقای تقوی، و نسخهٔ آقای حاج حسین آقا ملک، و نسخهٔ باء از دو نسخهٔ کتابخانهٔ ملّی طهران بعد ازین جملهٔ دعائیّه «عفا اللّه عنه ما سبق» مطلقاً و اصلاً اسمی از مؤلّف این مقدّمه که در عین حال جامع دیوان خواجه نیز هموست بهیچوجه من الوجوه برده نشده است و همهٔ این هفت نسخه بعینه بهمین نحواند که در متن ما چاپ کرده‌ایم یعنی «مسوّد این ورق عفا اللّه عنه ما سبق در درس‌گاه دین پناه الخ» بدون علاوهٔ هیچ اسمی خواه محمّد گلندام یا غیر آن، در صورتیکه در آن چهار نسخهٔ دیگر یعنی نسخهٔ الف و سپه و نوّاب و نسخهٔ اوّل آقای تقوی و در عموم نسخ چاپی بعد از کلمهٔ «ماسبق» علاوه دارند: «اقلّ انام محمّد گلندام (یا: گل اندام)، و این فقره یعنی اینکه در هفت نسخه از یازده نسخه از این مقدّمه ابداً اسمی از جامع دیوان حافظ که بنا بر مشهور درین اواخر محمّد گلندام نامی بوده برده نشده بدون هیچ شک و شبهه تولید شک عظیمی در صحّت و اصالت نام محمّد گلندام می‌نماید و این احتمال را بی‌اختیار در ذهن تقویت می‌نماید که شاید این نام محمّد گلندام الحاقی باشد از یکی از متأخرّین گمنام که چون دیده این مقدّمه بدون اسم مؤلّف است خواسته ازین فرصت استفاده نموده آنرا بنام خود قلمداد کند، و قرینهٔ دیگری که تا درجهٔ مؤیّد این احتمال است آنست که دولتشاه سمرقندی که تذکرهٔ معروف خود را در حدود ۸۹۲ یعنی درست صد سال بعد از وفات حافظ تألیف نموده در شرح احوال خواجه گوید: «و بعد از وفات خواجه حافظ معتقدان و مصاحبان او اشعار او را مدوّن ساخته‌اند» که چنانکه ملاحظه میشود ابداً اسمی از جامع دیوان او نمیبرد و مثل این میماند که نام جامع دیوان او از همان عصرهای بسیار نزدیک بعصر خواجه معلوم نبوده است و الّا ظاهراً دلیلی نداشته که دولتشاه نام او را نبرد، و همچنین سودی در شرح ترکی خود بر دیوان خواجه که در سنهٔ هزار و سه ۱۰۰۳ تالیف شده گوید: