پرش به محتوا

برگه:حاجی های انبار دار چه دینی دارند.pdf/۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

‫احمد ‪:‬‬ اگر شما علت آنرا نمیدانید ما میدانیم ‪ .‬یک قسمت عمده از حرفهای آقای کسروی در همین زمینه است ‪ .‬اکنون اگر‬ گوش بدهید برایتان خواهم گفت ‪.‬‬

‫علی ‪:‬‬ گوش میدهیم بفرمائید. ‬‬ ‫احمد ‪:‬‬ آقای کسروی می گوید ‪ :‬باعث از اثر افتادن اسلام این مذهبها ست ‪ .‬این مذهبها با اسلام مخالفست و آنرا از اثر‬ انداخته ‪ .‬مثلا مذهب شیعه از هر بابت با اسلام مخالف است.

‫بنای اسلام بر آن بود که مردم پاکدامن و نیکو کار باشند و از کارهای بد پرهیز کنند ‪ ،‬جز خدا بکسی پرستش نکنند ‪.‬‬ لیکن مذهب شیعه بنایش بر اینست که مردم «چهارده معصوم» را عزیز کرده های خدا شناخته اختیارجهان را درد ست آنها‬ دانند ‪ ،‬به آنها توسل کنند‪ ،‬به زیارت قبرهایشان روند پس از هزار و سیصد سال بمصیبت آنها گریه کنند ‪ ،‬به دشمنانشان لعنت‬ فرستند ‪.‬‬

‫در این مذهب نیکو کاری اهمیت ندارد ‪ .‬اگر مردم گناه کردند ‪ ،‬کرده اند‪ .‬چهارده امام معصوم شفاعت خواهند کرد‪.‬‬ اسلام گفته بود ‪ :‬‌هر کس اگر کار نیکی کند پاداش آن خواهد دید ‪ ،‬اگر کار بد کند کیفر آن خواهد دید (‪ . (۱‬ولی این مذهب‬ می گوید ‪ :‬‌هر کس محبت امیرالمومنین در دلش باشد آتش جهنم برو حرامست ‪ .‬‌هرکس بامام حسین گریه کند همه گناه هاش‬ بخشیده میشود ‪.‬‬

‫اسلام گفته بود ‪ :‬روز قیامت از هیچکس شفاعت پذیرفته نخواهد شد (‪ .(۲‬ولی در این مذهب شفاعت در روز قیامت‬ داستان بسیار طولانیست ‪ ،‬امامها بیکایک شیعه شفاعت خواهند کرد و خدا از گناههای آنها خواهد گذشت ‪ .‬اگر در جایی کار‬ بدشواری کشید و شفاعت امامها پیشرفت نکرد فاطمه و زهرا معجر از سر برداشته چنان فریاد ( واحسیناه‪ ،‬واولده) خواهد‬ کشید که پایه های عرش بلرزه افتد و خدا ناچار شده شفاعت را خواهد پذیرفت ‪ .‬مختار را که بجهنم خواهند انداخت امام‬ حسین خبردار شده خود را همچون شاهین به آتش زده او را بیرون خواهد کشید.‬‬

اینها دو سه نمونه از مخالفتهای مذهب شیعه با اسلام است ‪ ،‬‌همینها اسلام را از اثر انداخته ‪ .‬زیرا وقتیکه بنا باشد آدم‬ هر گناهیکه کرد با زیارت رفتن یا در روضه خوانی گریه کردن بخشیده شود دیگر از گناه چه باکست ؟ ‪ .‬آدم چرا گناه نکند ؟‬ بقول یکی از دوستان ‪ :‬شیعیان که «گناه پاک کن» دارند از گناه چه باک دارند ؟‪ ‬می توانند صد گناه کنند و یکدفعه در پای منبر روضه خوان اشگ ریخته همه آن گناهها را بشویند و پاک کنند ‪.‬‬


‫شما در بازار هستید و میدانید اهل بازار مسلمانند وتعصب اسلام دارند ‪ .‬در همانحال باحکام آن عمل نمیکنند ‪.‬گرانفروشی‌‬ میکنند ‪ ،‬انبار داری می کنند دروغ می گویند ‪ ،‬قسمهای دروغ میخورند ‪ ،‬دفتر جعل میکنند ‪ ،‬کلاه همدیگر بر میدارند ‪ ،‬از این‬ راهها پول جمع می کنند و بکربلا میروند ‪ ،‬روضه خوانی ها بر پا میکنند ‪ .‬اگر کسی حقیقت را نداند تعجب خواهد کرد.‬‬

‫اینها اگر مسلمانند پس آن کارها چیست ؟ ...

‫اگر مسلمان نیستند پس آن تعصب اسلامی از کجاست ؟ آن دزدیها و تقلبها چیست ؟ واین زیارت رفتن و روضه خواندن‬ چیست ؟‬

‫♣♣♣‬

‫این سخنها را که احمد میگوید آن سه تن گوش میدهند و چون حرفهایش تمام میشود همانطور خاموش نشست بفکر فرو‬ میروند ‪ .‬پس از زمانی علی سر برداشته می گوید ‪:‬‬

‫اگر حرفهای آقای کسروی همه اش اینطور باشد بسیار خوبست ‪ .‬ما اینها را نمیدانستم ‪ .‬راستی حرفهای ملاها بسیار‬ پوچ است ‪.‬‬

‫♣♣♣‬

‫احمد ‪:‬‬ حرفهای آقای کسروی همه اش اینطور است و از اینها عالی تر است ‪.‬‬

‫جعفر (با خشم) ‪:‬‬ اینها که چیزی نیست‪ .‬علمای ما کی گفته اند ‪ :‬مردم بروید انبار داری کنید ‪ ،‬گرانفروشی کنید‬‫؟ مردم خودشان بدند دیگر ‪.‬‬