مالی و غیره در وزارت جنک تشکیل و مثل یک حکومت و دولت مستقل با مردم و رعیت رفتار شد و مالیاتها از طرف ایندولت که در فوق دولت مشروطه بزور بیقاعدگی درست شده بود برعیت تحمیل گردید!
پولهای گزاف بدون بازپرس و تفتیش که از وظائف مجلس بود ـ خرج شده حتی میلیونها آجر و خروارها گچ به حوالهٔ ایندولت خصوصی از انبار دولتی و از آجرپزها اخذ شده بمصرف بناهای شخصی رسید و عایدات هنکفت از عواید تحدید و نواقل و خالصجات باقسام مختلف از برزگران و دهقانان ورعیت بی‌خانمان غارتشدهٔ ایران در ولایات بزور قزاق گرفته و نفله شد، آنچه هم مرکزیت یافت بدون تحقیق بر باد رفته و اینطرف و آنطرف دست‌بدست زیرورو شد، و احدی حرف نزد و مجلس نگفت که این قضایا برخلاف اصول مشروطه است!
حتی اعلیحضرت پادشاه ایران هم نتوانست بر اثر این قبیل قضایا در ایران بماند و رفت. بدون اینکه علت رفتن شاهرا هم کسی بپرسد!
اینها چرا شد؟
برای اینکه صرفهٔ معدودی اینطور اقتضا میکرد، در حالیکه اگر از روز اول مجلس بوزیر جنک میگفت که چون مقصد تو غیر از توسعه و عظمت قشون نیست. اگر طریقهٔ عمل و قاع هٔ کارت با اصول پارلمانی متوافق باشد سهلتر و پاکدامنتر بمقصود خود کامیاب خواهی شد!
آنروزها را بیاد دارند، و حقایقرا نگفتند...
یگروز گفتند و کمیسیون هم کردند و مجلس هم متحد شده جراید و افکار عمومی هم یکدست و یکصدا گفتند که باید وزیر جنک محدود شود، فقط وزیر جنک باشد تا محبوب باشد؛ بلافاصله بیقاعدگی در کار سر فرو کرد، عدم پرنسیپ هیولای زشت خود را نشان داد، ملاقاتها شروع شد، هوسها طلوع کرد، خیال استفادهای کوچک کوچک سیاسی مغز این آقایان را تکان داد، حس حیات روزمره همهٔ آن احساسات مقدسرا که جمعی نویسندهٔ بیگناه را باورانده و با آنها هم آواز ساخته بود از خاطرها محو نمود!
کمیسیونها تشکیل شد واژه ناخوانا متعدد هر روز انتخاب شدند ترتیبات حقیقی اصلاح‌ناشده برهم خورد و همهٔ آن حسیات مقدس بیک سلسله فورمول و قواعد روزمرهٔ
