و بقایای احزاب قدیم بوجود آمده بود، در مرکز و ایالات تشکیلاتی نداشت، ولی در مجلس و در تهران با کمال عقل خود را اداره کرده بود.
۳۰- فکر قشون متحدالشکل
در کتاب قابوسنامه تألیف کیکاوس عنصرالمعالی نبیرهٔ شمسالمعالی قابوس وشمگیر در باب چهل و دوم در آئین پادشاهی چنین آمده است: «لشکر همه از یک جنس مدار که هر پادشاه که لشکر همه از یک جنس دارد همیشه اسیر لشکر خویش بود و دایم زبون بوَد. از آنکه یک جنس مشفق یکدگر باشند، ایشانرا بیکدیگر نتوان مالیدن، و چون از هر جنسی بود این جنس را بدان جنس مالیده توان داشت و آنقوم از بیم این قوم و اینقوم از بیم آنقوم نافرمانی نکنند، و فرمان تو بر لشکر تو روان باشد، و جد تو سلطان محمود[۱]، چهار هزار غلام ترک داشتی سرائی، و چهار هزار هندو و رای سرائی داشتی، و دایم هندوانرا بترکان ترسانیدی و ترکانرا بهندوان، تا از بیم یکدیگر هر دو جنس اطاعت کردندی...»[۲].
این فکر فکریست قدیمی و در ایران همه وقت لشکریان باقسام بودهاند. در عهد هخامنشی لشکر جاویدان از سایر سپاهیان مجزی بوده است، و در عهد اشکانیان هفت خانوادهٔ قدیمی هفت قسم لشکر داشتهاند و در تحت فرمان هفت خانواده اداره میشدند. و در زمان ساسانیان نیز علاوه بر خانوادهها چهار سپهبد (عهد خسرو اول) در چهار ایالت ایران چهار صنف لشکر داشتهاند که عندالحاجه یکی یا دوتا از آن سپهبدان و لشکریان ابوابجمع ایشان در پایتخت حاضر میشدهاند، و رقابت شدیدی بین آنان وجود داشته است، منجمله رقابت فارسیان و پهلویان در عهد «بوران» را «طبری» نقل کرده است[۳].
صفویه نیز وقتیکه دیدند طوایف وایلات ممکن است با یکدیگر گاهی برضد شاه اتفاق کنند، در عهد شاه عباس اول، بار نخست عشیرهٔ یا بعبارت صحیحتر لشکری بنام «شاهسون» از اهالی و افراد متفرق تشکیل گردید و بتدریج بآنهم اکتفا نکرده قشون