سکنه شهر از آنها پذیرائی نمودند و باشکوه تمام آنها را در منزلیکه قبلا برای ایشان تهیه شده بود جای دادند و از هر طرف بره و شیرینی و میوه زیاد برای سفیر تعارف فرستادند.
موریر گوید بقدری این هدایا زیاد بود که ما بطور فراوان آنها را بین تمام نوکرهای خود تقسیم نمودیم.
در ۳۱ دسامبر ۱۸۰۸ نصراللهخان وزیر شیراز با تمام اعیان شیراز بدیدن سفیر فوقالعاده آمدند. بعد از تعارف و خوشآمد قرار شد در ظرف مدت یک هفته ما عازم طهران شویم.
روز اول ژانویه ۱۸۰۹ معین شده بود که سفیر بدیدن شاهزاده حسینعلی میرزا فرمانفرمای فارس برود. آن روز باتفاق مهماندار و همراهان سفیر و گارد مستحفظ بدیدن شاهزاده رفتیم. تقریباً در ۳۰ قدم بخانه مانده سفیر و همراهان او از اسب پیاده شدند و پیاده راه افتادیم. نزدیک در بیرامعلیخان قاجار «ایشیک آقاسی» بسفیر خوشآمد گفت و جلو افتاد و سفیر را هدایت نمود تا نزدیک اطاق شاهزاده رسیدیم که آنجا را دیوانخانه مینامند. شاهزاده در شاهنشین جلوس نموده بود و بدو متکا تکیه داشت. وقتیکه وارد حیاط دیوانخانه شدیم بیرامعلی خان ایستاد و تعظیم بلندی کرد. سفیر فوقالعاده و همراهان او همه تعظیم نموده و کلاههای خودشان را برداشته و ما داخل اطاق شدیم. چهار مرتبه تعظیم تکرار شد. در تمام این مدت شاهزاده هیچ حرکت ننمود و بماها نگاه میکرد. همینطور جلو رفتیم تا حضور شاهزاده. بعد شاهزاده اشاره نمود و سفیر نشست. ما همه در جائیکه معین شده بود قرار گرفتیم. بعد شاهزاده با صدای بلند گفت خوش آمدید و نصرالهخان وکیل همین کلمات را تکرار نمود و سفیر تشکر کرد. بعد شاهزاده داخل صحبت شد و گفت اتحاد دولتین چقدر مفید میباشد و اعلیحضرت پدر من نهایت درجه انتظار را دارند که سفیر زودتر بطهران برود. بعد قلیان آوردند دنبال آن قهوه بعد دوباره قلیان، پس از آن اجازه خواسته برخاستیم و تعظیم نموده خارج شدیم.
شب را مهمان نصرالهخان وزیر بودیم وعدهای هم از اعیان و اشراف حضور داشتند همینکه با هم نشستیم بازیها شروع شد. اول ریسمانباز شروع کرد بعد