حمل ۱۳۰۲ شمسی یعنی درست همان موقعیکه نیاه او اعطین و موسویزاده در تبعید سر میبرده در ضمن اخبار داخته واسع والی کرون مینوید از قرار یکه اطلاع حاصل گردیده دولت تصمیم در تغییر سردار والی کرمان کردهاند و محتمل است نیر المالک بان سمت تعین شوند ۲۰ از شرح مذکور معتق میگردد که فرخی و تیمور تاش هیچگاه یکدیگر را در کرمان ملاقات نموده تا چه رسد با پنکه تلگراما درخواست عفو او را کرده باشد. اگر موضوع در خواست استخلاص صحیح باشد چنانکه آقای حسین مکی نوشتهاند باید مربوط بضیاء الواعظین باشد نه فرخی و تا بر این یادآوری آن در شرح احوال فرخی اشتباه محض است.
ممکن است تیمورتاش نزد اولیای امور راجع بفرخی درخواست عفو کرده باشد ولی این امر در کرمان اتفاق نیفتاده و بلکه احتمال میرود در گیلان رخ داده باشد. توضیح آنکه تیمور تاش پس از احضار از کرمان و ورود بیایتخت حکومت گیلان منصوب میشود و مدنی حکمران گیلان بوده است. فجایع دوران حکومت او در گیلان در روزنامههای آن ایام بخصوص روزنامه محلی طلوع درج است. و چون موقعیکه فرخی بارو با تبعید میشود از راه گیلان و بندر انزلی قصد مسافرت داشته و پس از رسیدن بانزلی از حرکتش ممانعت بعمل میآید ممکن است ورود او بگیلان با بودن تیمورتاش مصادف شده باشد و تیمورتاش درخواست لغو حکم تبعید فرخی را نزد اولیای امور نموده باشد و بدین نحو توجیهی در باره استخلاص فرخی بدست تیمور تاش بعمل آمده است
این توجیه وقتی درست در میآید که تیمور تاش تا جدی ۱۳۰۳ شمسی در در گیلان بسر برده باشد، چه توقف فرخی در گیلان در تاریخ مذکور بوده است.
واما موضوع عزیمت فرخی باروپا از این قرار بوده که نامبرده در جدی سال ۱۳۰۳ شمسی باجبار در صدد مهاجرت باروپا بر میآید ولی وقتی بانزلی (بندر پهلوی) میرسداز کت او جلوگیری میشود و مجدداً بطهران عودت مینماید هنگام ورود برشت، فرخی اعلان زیر را در شماره ۶۱ سال دوم روزنامه طلوع چاپ رشت مورخ ۲۱ جدی ۱۳۰۳ چاپ و منتشر نموده است تودیع بعموم رفة او علاقهمندان بانتشار طوفان - با اینکه همیشه ساعی بودم که بوسیله انتشار طرمان خدمات ملی خود را ادامه دهم متأسفانه موانعی که اظهار آنرا لازم نمیدانم سد راهامیدوار زو گردید. اینک بایک عالم تحر وبک دنیا تاثر بطرف اروپا رهسپار وامیدوارم در یک فضای آزادی بخدمات ملی خود موفقیت حاصل نمایم و نیز از اینکه بواسطه کمی وقت از زیارت رفقاء محترم محروم ماندم مناسف و پوزش میطلبم فرخی در زیر تودیع، مذکور، مدیر روزنامه طلوع شرحی نوشته که خلاصه آن این است: « ما خیلی تأسف داریم که اشخاص با اراده مانند آقای فرخی ترک این دیار گفته و در صدد مهاجرت بر میآیند ولی نظر باینکه در انزلی از حرکتشان ممانعت بعمل آمده و مجدداً بطهران مراجعت کردندامیدواریم نگرانیایشان مرتفع شود و مجدداً روزنامه طوفان منتشر گردد. »
زندگی فرخی در سنوات اخیر و پایان عمر او برای شرح این قسمت از زندگی فرخی بهتر بنظر آن رسید که عین شرحی را که آقای حسین مکی در مقدمه دیوان آنمرحوم
-۱۸۱-