پرش به محتوا

برگه:اسیر فروغ فرخزاد.pdf/۲۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

رؤیا

باز من ماندم و خلوتی سرد
خاطراتی ز بگذشته‌ای دور
یاد عشقی که با حسرت و درد
رفت و خاموش شد در دل گور