این برگ همسنجی شدهاست.
دیگر بهوای لحظهئی دیدار
دنبال تو دربدر نمیگردم
دنبال تو ای امید بیحاصل
دیوانه و بیخبر نمیگردم
در ظلمت آن اتاقک خاموش
بیچاره و منتظر نمیمانم
هر لحظه نظر به در نمیدوزم
وان آه نهان بلب نمیرانم
ای زن که دلی پر از صفا داری
از مرد وفا مجو، مجو، هرگز
او معنی عشق را نمیداند
راز دل خود باو مگو هرگز
اهواز- زمستان ۱۳۳۳