پرش به محتوا

برگه:اسیر فروغ فرخزاد.pdf/۱۰۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بازگشت

آن نامه‌ای که دادی و زان شکوه‌های تلخ
تا نیمه شب بیاد تو چشم نخفته است
ای مایهٔ امید من، ای تکیه‌گاه دور
هرگز مرنج از آنچه بشعرم نهفته‌است