پرش به محتوا

اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/کدامین نقشبند این نقش بستی؟

از ویکی‌نبشته
اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) از اوحدی مراغه‌ای
(کدامین نقشبند این نقش بستی؟)
  کدامین نقشبند این نقش بستی؟ همه یک دست و هر نقشی به دستی  
  به نور جان شدست این نقش ممتاز و گرنه کی چنین در دل نشستی؟  
  گر این جان در بت سنگین بدیدی عجب دارم خلیل ار بت شکستی  
  ورین معنی بتی را جمع بودی کدامین ممن از بت باز رستی؟  
  بیا، تا هر دم از دستی بر آییم مگر نقاش این آید به دستی  
  که گر پا بسته‌ی این نقش گردیم چه فرق از ممنی تا بت‌پرستی؟  
  نهاد اندر لب شیرین این قوم میی روشن، که هر جامی و مستی  
  پریشان کرد گرد روی ایشان سر زلفی که هر تاری و شستی  
  مسلمان، اوحدی، آن روز بودی که از دام چنین بتها برستی