اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/چو آتشست به گرمی هوای تابستان

از ویکی‌نبشته
اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) از اوحدی مراغه‌ای
(چو آتشست به گرمی هوای تابستان)
  چو آتشست به گرمی هوای تابستان بده دو کاسه ازان آب لعل، یا بستان  
  هوای عشق و هوای می و هوای تموز سه آتشند، که خواری کنند با مستان  
  بیار شیره و پرکن شراب و نقل بنه بریز سوسن و گل بر در سرا بستان  
  ز هر حدیث به آواز مطربی کن گوش که عندلیب ز مرغول او برد دستان  
  ز دست لاله جبینی شراب گیر به دست که عقل سر بنهد، چون برون کند دستان  
  من و محبت خوبان ز عهد مهد ازل دو کودکیم که خوردیم شیر یک پستان  
  در آن زمان که زما دادها ستانی باز نشاط عشق، خدایا، ز اوحدی مستان