پرش به محتوا

اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/هر که با عارض زیبای تو خوکرده بود

از ویکی‌نبشته
اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) از اوحدی مراغه‌ای
(هر که با عارض زیبای تو خوکرده بود)
  هر که با عارض زیبای تو خوکرده بود گر دمی با تو برآرد نه نکو کرده بود  
  گر به مشک ختنی میل کند عین خطاست هر که او چین سر زلف تو بو کرده بود  
  پیش چو گان سر زلف تو آن یارد گشت که بر زخم جفا صبر چو گو کرده بود  
  بارها زلف تو، دانم، که بر روی تو خود شرح سودای مرا موی به مو کرده بود  
  کاسه‌ی سر ز تمنای تو خالی نکنم و گرم کوزه‌گر از خاک سبو کرده بود  
  هر دلی کان نشود نرم بسوز غم تو نه دلست آن، مگر از آهن و رو کرده بود  
  اوحدی گر ز فراق تو ننالد چه کند؟ در همه عمر چو با وصل تو خو کرده بود