اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/میی کو ترا میرهاند ز مستی

از ویکی‌نبشته
اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) از اوحدی مراغه‌ای
(میی کو ترا میرهاند ز مستی)
  میی کو ترا میرهاند ز مستی حلالت از آن می خرابی و مستی  
  بت تست نفس تو در کعبه‌ی تن خلیل خدایی، گر این بت شکستی  
  عروس جهان را وفایی نباشد به آخر بدانی که: دل در که بستی؟  
  نبینی به خود غیر ازین صوت و صورت چه گویم؟ زهی! غافل از خود که هستی  
  تو آنروز گفتم: به منزل نیایی که همراه میرفت و خوش می‌نشستی  
  در این باغ کش میوه زهرست یکسر چه تریاک بهتر ز کوتاه دستی؟  
  چو باد ار طلب میکنی سرفرازی منه دل برین خاک و بگذر، که رستی  
  خدای تو آن چیز مخصوص باشد خدا را گر از بهر چیزیی پرستی  
  بلندی که میجویی آنروز یابی که چون اوحدی رخ بپیچی ز پستی