پرش به محتوا

اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/من باده‌ی عشق نوش کردم

از ویکی‌نبشته
اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) از اوحدی مراغه‌ای
(من باده‌ی عشق نوش کردم)
  من باده‌ی عشق نوش کردم چون مست شدم خروش کردم  
  هر عربده‌ای که باده انگیخت با زاهد خرقه‌پوش کردم  
  هر کس که زما و من سخن گفت او را به دو می خموش کردم  
  چون هوش برفت از رقیبان این بار حدیث هوش کردم  
  پندم مده، ای رفیق، بسیار انگار که: پند گوش کردم  
  بگذار، که من نماز خود را در خانه‌ی می فروش کردم  
  بر آتش عشق اوحدی را امروز تمام جوش کردم