اوحدی مراغهای (غزلیات)/صبری کنیم تا ستم او چه میکند؟
ظاهر
صبری کنیم تا ستم او چه میکند؟ | با این دل شکسته غم او چه میکند؟ | |||||
هر کس علاج درد دلی میکنند و ما | دم در کشیده تا الم او چه میکند؟ | |||||
در دست ما چو نیست عنان ارادتی | بگذاشتیم تا کرم او چه میکند؟ | |||||
ای بخت من، به دست من انداز دامنش | وین سر ببین که: در قدم او چه میکند؟ | |||||
عیسی دمست یار، مرا پیش او بکش | وآنگه نگاه کن که: دم او چه میکند؟ | |||||
یک ره به پیش دیدهی من نام او ببر | وز گریه بین که اشک و نم او چه میکند | |||||
در حیرتم ز مدعی نادرست مهر | تا مهر عشق بر درم او چه میکند؟ | |||||
خورشید را چو نیست در آن آستانه بار | گویی نسیم در حرم او چه میکند؟ | |||||
این دوستان نگر که: نگفتند:اوحدی | با هجر بیش و وصل کم او چه میکند؟ |