پرش به محتوا

اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/سر عشق از خرد برون باشد

از ویکی‌نبشته
اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) از اوحدی مراغه‌ای
(سر عشق از خرد برون باشد)
  سر عشق از خرد برون باشد عشق را پیشرو جنون باشد  
  چند گویی که: عشق بدبختیست؟ پس تو پنداشتی که چون باشد؟  
  گر تو بر خوان عشق خواهی بود خورشت خاک و باده خون باشد  
  رقت چشم آرزومندان اثر حرقت درون باشد  
  به نصیحت قرار کی گیرد؟ دل ، که از عشق بی‌سکون باشد  
  کی به شاخ غمش رسد دستی؟ که نه در زیر این ستون باشد  
  اوحدی، گر تو صد زبان داری عاشق بی‌درم زبون باشد