اوحدی مراغهای (غزلیات)/ساقیا، خیز و یک دو جام بده
ظاهر
ساقیا، خیز و یک دو جام بده | می گلرنگ لاله فام بده | |||||
دهن همچو قند را بگشای | بیدلان به بوسه کام بده | |||||
دلم از شربت حلال گرفت | ساغری بادهی حرام بده | |||||
تو غلام کهای؟ نمیدانم | قدحی، ای منت غلام، بده | |||||
به سلامت چو میروی، ای باد | آن پری را ز من سلام بده | |||||
گو که: از نام ما نداری ننگ | ساعتی ترک ننگ و نام بده | |||||
همه داری تو هر چه میباید | من چه گویم ترا: کدام بده؟ | |||||
سخن لعل آبدار بگوی | خبر قد خوش خرام بده | |||||
تا که دیگ وصال پخته شود | اوحدی را شراب خام بده |