اوحدی مراغهای (غزلیات)/ز بلبل بوستان پر ناله و فریاد خواهد شد
ظاهر
ز بلبل بوستان پر ناله و فریاد خواهد شد | که صحرا سبز و گلها سرخ و دلها شاد خواهد شد | |||||
عروس گل ز اطراف چمن در جلوه میآید | بیا، گو: بلبل مشتاق اگر داماد خواهد شد | |||||
ز بس کالحان داودی ز مرغان عزیمت خوان | به گوش من رسید، امشب زبورم یاد خواهد شد | |||||
چنان مینالم از سودای آن گلچهره هر صبحی | که از نالیدن من عندلیب استاد خواهد شد | |||||
ز عشق روی آن لیلی من ار مجنون شوم شاید | که گر شیرین ببیند روی او فرهاد خواهد شد | |||||
نه تنها آبرویم برد و در جانم فگند آتش | که خاکم کرد و خاکم نیز هم بر باد خواهد شد | |||||
گرفتم کاوحدی آزاد گشت از هر که در عالم | ز بند او نمیدانم که چون آزاد خواهد شد؟ |