اوحدی مراغهای (غزلیات)/جنبیدن این پرده دل افروز گواهیست
ظاهر
جنبیدن این پرده دل افروز گواهیست | کندر پس این پرده پر از عربده ماهیست | |||||
بر صورت این پرده بزرگان شده حیران | وین خرده ندانسته که: در پرده چه شاهیست؟ | |||||
این پرده به تلبیس کجا دور توان کرد؟ | هر موی برین پرده جهانی و سپاهیست | |||||
ای آنکه درین پرده شما راست مجالی | زان پرده به در هیچ میابید، که چاهیست | |||||
این پرده نشین چیست؟ که ما را غرض امروز | بر صورت بیصورت این پرده نگاهیست | |||||
ای کوه بلا بر دل عشاق نهاده | آن پرده برانداز، که صد پرده به کاهیست | |||||
مطرب، تو بدین پرده که ما را بزدی راه | بنواز دگر باره، که خوش پرده و راهیست | |||||
آواز کسی راه در این پرده ندارد | هرگز،مگرآن نغمه که پشتی و پناهیست | |||||
زنهار!که تا دست طمع باز نگیری | از دامن این پرده، که پشتی و پناهیست | |||||
ای اوحدی، از در طلب خط نجاتی | روی از خط این پرده مپیچان، که گناهیست |