اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/ای نسیم صبح دم، یارم کجاست؟

از ویکی‌نبشته
اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) از اوحدی مراغه‌ای
(ای نسیم صبح دم، یارم کجاست؟)
  ای نسیم صبح دم، یارم کجاست؟ غم ز حد بگذشت، غم‌خوارم کجاست؟  
  وقت کارست، ای نسیم، از کار او گر خبر داری، بگو دارم، کجاست؟  
  خواب در چشمم نمی‌آید به شب آن چراغ چشم بیدارم کجاست؟  
  بر در او از برای دیدنی بارها رفتم، ولی بارم کجاست؟  
  دوست گفت: آشفته گرد و زار باش دوستان آشفته و زارم، کجاست؟  
  نیستم آسوده از کارش دمی یارب، آن، آسوده از کارم کجاست؟  
  تا به گوش او رسانم حال خویش نالهای اوحدی‌وارم کجاست؟