مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۶/جلسهٔ ۶۰
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل متن قوانین – تصویبنامهها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا
اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آییننامهها – بخشنامهها - آگهیهای رسمی و قانونی سوالات
سال ششم – شماره ۱۶۳۳
روزنامه یومیه - مدیر: سیدمحمد هاشمی
۴شنبه ۵ مهر ماه ۱۳۲۹
دوره شانزدهم قانونگذاری
شماره مسلسل ۶۰
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه ۶۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز اشنبه ۲۶ شهریور ماه ۱۳۲۹
فهرست مطالب:
- ۱- قرائت صورت غایبین جلسه قبل
- ۲- بیانات آقای رئیس
- ۳- نطق قبل از دستور - آقایان: مکی - صالح - شوشتری
- ۴- ورود در دستور و طرح شور اول گزارش کمیسیون دادگستری دایر به تصفیه
- ۵- تقدیم لایحه سازمان برنامه از طرف آقای وزیر کار
- ۶- موقع و دستور جلسه آینده - ختم جلسه
مجلس یک ساعت وپنجاه دقیقه قبل از ظهربریاست رضا حکمت تشکیل گردید.
- قرائت صورت عایبین جلسه قبل
[ویرایش]۱ـ قرائت صورت غائبین جلسه قبل
رئیس ـ صورت غائبین جلسه پیش قرائت میشود(بشرح زیرقرائت شد)
غائبین با اجازه: آقایان. احمدبهادری. عسکر صاحبجمع. تیمورتاش ابتهاج. فتحعلی افشار. کوراوغلی. دکترراجی حکیمی.
غائبین بی اجازه ـ آقایان: خاکباز. محمودمحمودی. دکترمصباحزاده. صفوی. دولتآبادی. عباسی. برومند. محمدعلی مسعودی. خسروقشقائی. گنجهئی. سالارسنندجی. امینی. سرتیپزاده. ناظرزاده. تولیت. حسن اکبرشهاب خسروانی. دکترمجتهدی. قرشی. ثقةالاسلامی. عمادتربتی. محسن طاهری. سالاربهزادی. حاذقی. سودآور. غضنفری. نبوی پیراسته. محمد ذوالفقاری. امیرافشاری. سلطانی دکتر شایگان. جوادمسعودی. خزیمه علم
- بیانات آقای رئیس
[ویرایش]۲ـ بیانات آقای رئیس.
رئیس ـ صورت مجلس پیش متأسفانه حاضرنشده ولی مال سه شنبه حاضراست آقایان اگرنظری به این جلسه بفرمایند آقای دکتر هدایتی.
دکتر هدایتی ـ عرض کنم درصورت جلسه سه شنبه درقسمت آخرعرایض بنده راجع به کمیسیون اموراجتماعی نقیصهئی بود که خواستم تذکربدهم اصلاح کنند آقایان بنده عرض کردم چون مطابق گزارش کمیسیون که قرائت کردندنوشته بودند که در کمیسیون اجتماعی و کار، کاری صورت نگرفته جواب عرض کردم که لایحه تنظیمی کار را دولت تقدیم نکرده به مجلس و خواهش میکنم که این را اصلاح بفرمایید.
رئیس ـ اصلاح وچاپ میشود، این نسخه آخرنیست بعدازاینکه اصلاح شد درروزنامه رسمی چاپ میشود، این برای همین است که آقایان اگر تذکری دارند بدهند، آقای جمال امامی بفرمایید.
جمال امامی ـ بنده یکی دودفعه عرض کردم که صورت جلسات مجلس اوراق مشروطیت ماست، این باید صحیح نوشته شود، تمامش مخدوش وهزارغلط است واین تقصیر تندنویسها نیست، نمیتوانند برسند این را خواهش میکنم ترتیبی بدهید که صورت جلسات بوسیله ضبط صوتی یا هرطریق دیگری حاضرشود.
رئیس ـ راجع به این قسمت درهیأت رئیسه مطرح شده تا ترتیب لازم داده شود بنده خودم یک عرض مختصری داشتم که میخواستم بسمع آقایان برسانم اجازه میدهید بیایم پشت تریبون؟
مکی ـ صندلی ریاست را نمیشود خالی گذاشت.
عدهای از نمایندگان ـ آقای گنجهی بفرمایید پشت میزریاست.
رئیس ـ میفرمایید همینجا صحبت کنم؟ آقای گنجه ئی نیستند.
شوشتری ـ چون پشت میزریاست خالی است خواهش میکنم همانجا بفرمایید.
فرامرزی ـ درکجای آییننامه چنین چیزی هست؟ یکی ازنمایندگان ـ چنین چیزی درآییننامه نیست.
فرامرزی ـ پس چرا از خودتان اختراع میکنید؟
شوشتری ـ اینها اختلاف نظری است؟ حالا تمام شد؟ چیزی نبود این چیزی نیست.
رئیس ـ اولا میخواستم تذکربدهم که آقایان تماشاچیها اینجا بهیچوجه حق هیچگونه تظاهری برله و علیه کسی ندارند(صحیح است) من ازروی آییننامه قانونی با آنهارفتار خواهم کردفقط حق نشستن و شنیدن دارند(صحیح است) چنانکه خاطرآقایان محترم مستحضراست اخیراً اسامی عده ئی که ازطرف هیئت تصفیه کارمندان دولت بطبقات سه گانه تقسیم بندی شده بود درجراید انتشاریافت و در جزء اشخاصی که هیئت تصفیه آنها را برای خدمات دولتی مفید و شایسته تشخیص ندادهاند نام اینجانب و عدهای از نمایندگان مجلس شورای ملی نیز دیده میشد.
مکی ـ اینکه مطرح نیست جناب آقای رئیس (عدهای از نمایندگان ـ بفرمایید آقا) پس ازانتشار خیلی کاوش و کوشش کردم که بدانم علت چه بوده و چه نسبتی را که پایه چنین تشخیصی باشد توانستهاند به بنده داده باشند چون بهیچ وسیله نتوانستم سبب را بدانم تقاضا کردم کمیسیون دادگستری صورت مجلس را بخواهند و این مکتوم را مکشوف سازند با ملاحظه صورت مجلس معلوم شد اعضاء هیئت تصفیه بدون حضورآقای دکتر سجادی درروز بیست و پنجم تیرماه گذشته یعنی پنج روز قبل ازانقضاء مدت قانونی خودبدون ذکراندک دلیلی و بدون اینکه کوچکترین نسبتی به بنده داده باشند و بدون اینکه لازم بدانند دراطراف اعمال و سوابق من اقلا تحقیقاتی کرده باشند نسبت باینجانب تصمیم گرفتهاند و مرادر ردیف امانپور و شاهنده و کاویانپور گذاردهاند و غرض ورزی و سوء نیت و توطئه خودرا درباره بنده کاملا به ثبوت رساندهاند (صحیح است ـ صحیح است) بامراجعه بتاریخ این اولین دفعه نیست که عناصرپاک و بیگناهی موردظلم و ستم و توهین واقع شدهاند درمثل مناقشه نیست مغرضین و گناهکاران حضرت عیسی(ع) را هم درردیف تبه کاران مصلوب کردند ولی تا ابد مظلومیت و پاک دامنی او ورد زبانها خواهد بود حقیقتاً جای کمال تأسف است دراین مملکت هرنقشه برای رفاه مردم بیچاره و بهبود وضع کشورطرح و هرقسم قانونی وضع شود تحریکات و اغراض پست نمیگذارند به نتیجه برسد من نمیخواهم واردعدم صلاحیت بعضی ازاعضاء هیئت تصفیه بشوم ولی این هیئت بطور قطع سوء نیت داشته و هیچگونه صلاحیت و اختیاری هم نداشته که برخلاف اصول قانون اساسی و همین قانونی که ازکمیسیون گذشته و بامضاء خوداینجانب رسیدهاست عملی درباره من و نمایندگان بنماید و حق دفاع را ازمردم سلب کند برهمکاران محترم پوشیده نیست که مفهوم شایسته بودن یکفرد برای خدمات دولتی چیزی جزاین نیست که یا از نظر مادی خدمت اوبزیان دارائی کشوربوده یعنی ازمقام خودسوء استفاده نموده یا در حفظ حقوق و شئون مملکت و حفظ مصالح ملت درمقابل سوءاستفاده مادی قصورکرده یا دست بارتشاء و اختلاس زده و یا ازنظر سیاسی اعمالی را برخلاف شرافت و تقوی مرتکب و موجبات تزلزل بنیان ملیت را که اساسش برپاکی و وطن پرستی افراد است فراهم ساختهاست. یک چنین فردی البته صلاحیت را از دست میدهد و برای کوچکترین خدمتی شایستگی پیدا نمیکند تاچه رسد بآنکه عضویت دستگاه قانونگذاری کشوررا داشته و هفت مرتبه مورد توجه و اعتماد نمایندگان ملت واقع شود و بافتخارریاست مجلس شورای ملی نایل آید و امضاء اودرذیل قوانینی که بنیانش بسط عدالت و دفع مفاسد و مضاراجتماعی است قرار گیرد. ازآنجا که اینجانب بشهادت بسیاری ازآقایان محترم که سالیان دراز افتخارهمکاری و دوستی ایشان را داشتهام درمقابل محکمه وجدان و افکارعامه بحمدالله سربلند و ازهرگونه سوءاستفاده مادی یا اعمال سیاسی که برخلاف شرافت و تقوی باشد دامان خودرا پاک و مبری میدانم برای این عمل مغرضانه هیئت تصفیه جزتوطئه برعلیه خود و جزتحقیر قوه مقننه و توهین به مجلس شورای ملی علتی دیگرنمیتوانم فرض کنم (صحیح است صحیح است) چون این عمل مغرضانه که کوچکترین اثرآن لکه دارساختن آبروی یکفردی است که درتمام مدت عمردعوی پاکدامنی و عزت نفس و خدمتگذاری بی ریا و خالص بوطن عزیز خویش داشته کاملا برخلاف قانون و حق و عدالت و انصاف است. لازم میدانم زندگانی مادی و معنوی و سیاسی خودرا درمعرض قضاوت نمایندگان محترم گذارده ازوجدان بی آلایش آنان داوری بطلبم و تقاضا کنم که بتاریخ زندگانی من دقیقاً رسیدگی نموده تا اگر غل و غشی درآن باشد برهمه افراد مملکت روشن گردد. راجع بزندگانی خودباید عرض کنم تمام مردم فارس و شاید بیشتر اهالی ایران میدانند که ازآغاز جوانی دارای متجاوز ازچهل پارچه ده و مزرعه موروثی بودم بتدریج درطول سنوات زندگانی املاک مزبورراه بضمیمه خانههای شیرازوخانههای تهران برای حفظ حیثیت خود فروخته شرافتمندانه امرار معاش نموده و قسمت مهم آن را درراه آزادی و استقلال کشور و احیاء مشروطیت و مخالفت با نفوذ بیگانگان خرج و صرف کردهام و هرگز ازجاده تقوی و درستکاری منحرف نشده و از بیت المال مملکت سوءاستفاده نکردهام ـ اگردرخرج اموال خود گشاددستی داشتهام یامردم آبرومند و مستمند را اعانت کرده یا بعقیده مردم مال اندیش و صرفه جو تفریط و اتلافی درآن روا داشتهام کسی جزخودم ازآن زیان نبرده و باحدی خسارتی وارد نساختهام و به مملکت و وطنم صدمه نزدهام ـ امروز از دارائی مادی یک خانه مسکونی درتهران دارم و یک عمارت ناقص و ناتمام درشمیران که هردودرگرو بانک رهنی ایران و بانک کشاورزی است. ازلحاظ خدمات ملی ازدوره چهارم تاکنون هفت دوره درمجلس شورای ملی سمت نمایندگی فارس را داشتهام و اطمینان دارم تاهرموقع خودم بخواهم مردم وطنپرست فارس این سمت را ازمن سلب نخواهند نمود(نمایندگان فارس ـ صحیح است ـ صحیح است) از نظر خدمت دولتی سابقاً مدتی کوتاه درگرگان یزد و کرمان فرماندار و استاندار بودهام و هرسه نوبت این مشاغل را برحسب امر قبول کردهام زیرا درطول مدت زندگانی خوددرپی تصدی شغلی نرفتهام چنانکه حکم فرمانداری یزد را هنگامی که درعتبات عالیات بودم مرحوم سمیعی وزیر مختار ایران به بنده ابلاغ کرد ازهرسه مأموریت هم خودم به اصرار استعفا دادم پس ازشهریور ۱۳۲۰ چندی تصدی اداره کل آمارواستانداری کرمان را داشتهام و درتمام مدت این خدمات بحمدالله عملی که مستحق سرزنش و ملامت وجدان باشد مرتکب نشده و جزخدمت بخلق کاری نکردهام اگریکنفرپیدا شود که بهرمناسبت ازمن شکایتی داشته یا سوء عمل و نیتی را بمن منتسب نماید بدون چون و چرا خودرا سزاوار هرگونه تصمیم نمایندگان محترم خواهم دانست بنده هوی و هوس خدمات دولتی را دراین محیط آلوده ندارم و با این اوضاع و احوال بناتوانی و مفید نبودن خویش برای خدمات دولتی معترفم و از همین نظربشهادت خود آقایان با ۷۳ رأی تمایل به مجلس شورای ملی و صدور دستخط مبارک همایونی زیربار نخستوزیری نرفتم (صحیح است صحیح است). قضاوت بدون تحقیق و غرض رانی هیئت تصفیه نسبت بشخص بنده چیزمهمی نیست چون برخاطر نمایندگان محترم و افراد وطنپرست این کشوراعمال و رفتار بنده پوشیده نیست و خوشبختانه جامعه و افکارعامه سالها است قضاوت خودرا درباره بنده کردهاست و بلاتردید این لطمه را بر پیکردستگاه قانونگذاری متعهداً وارد آوردهاند. آقایان همکاران گرامی من زندگانی خود که خلاصه ازآن را بعرض رسانیدم برای قضاوت و تحقیق با کمال اخلاص دراختیار وجدان پاک شما میگذارم که بهرقسم صلاح بدانید مورد بازجوئی قرار دهید تامعلوم شود درباره من جزتوطئه و غرض ورزی چیزی نبوده اگرنام نیک و پاکدامنی و عزت نفس و خدمت خلق بالاترین سرمایهها است مرا ازمال دنیا چیزمهمی باقی نیست نباید ازاین دارائی معنوی بدون تحقیق و غوررسی یا توطئه و غرض ورزی بی نصیب ساخت. ازآقایان انصاف میخواهم وقتی که ازامنیت قضائی و عدالت اجتماعی بنده که درمجلس شورای ملی کمترین خدمتگزارم بتوانم استفاده کنم چگونه زارع بیچاره و پیرزن بدبخت ایرانی دراقصی نقاط کشورقادراست از قوانین استفاده و ازظلم و ستم مأمورین و بدکاران مصون بماند؟ این بود قضاوتی که درباره بنده درمقابل چهل سال خدمت باپاکی و ایمان بکشور هیئت تصفیه نمودهاست. مابارگه دادیم این رفت ستم برما تاخودچه کند دوران برقصرستمکاران (صحیح است)بنده چون حالم مقتضی نیست ازآقای گنجهء استدعا دارم جلسه را اداره کنند (دراین موقع آقای گنجه پشت میزریاست قرار گرفتند)
- نطق قبل ازدستورآقایان: مکی ـ صالح ـ شوشتری
[ویرایش]۳ـ نطق قبل ازدستورآقایان: مکی ـ صالح ـ شوشتری.
دکتر مصدق ـ بنده اجازه خواسته بودم.
فرامرزی ـ آقا اجازه بدهید درجواب آقای رئیس ما دو کلمه حرف بزنیم.
آزاد ـ نطق قبل ازدستوراست.
آشتیانیزاده ـ آقای رئیس چه مطرح است.
نایب رئیس ـ عدهای ازآقایان محترم اجازه نطق خواستهاند اگرراجع بآن مطلب است چون این موضوع مطرح نیست (صحیح است) (مکی ـ آقای رئیس بهمان موجبی که صحبت کردند جناب آقای دکتر مصدق هم میخواهند جواب بدهند ایشان بچه موجبی صحبت کردند؟) (فرامرزی ـ رئیس مجلس شورای ملی درهر آنی میتواند حرف بزند). (مکی ـ نظامنامه را اجرا کنید ایا اینهم درضمن نظامنامه نوشتهاست) اگر موافقت بفرمایید نطقهای قبل ازدستور بشود آقای نریمان بفرمایید.
نریمان ـ بنده نوبت خودم را دادم به آقای مکی.
مکی ـ بنده راجع بمطلب دیگری میخواستم عرایضی بکنم ولی جریان جلسه امروز بنده را مجبورمیکند که راجع به بیانات آقای رئیس عرایضی بکنم (فرامرزی ـ اگر اینجوراست که ماهم باید صحبت بکنیم) قبلا به آقای رئیس گفتیم که ایشان دراین موضوع درز بگیرند اگر حرف بزنند ماهم حرف خواهیم زد در ادوار قانونگذاری مجلس سابقه نداشتهاست که رئیس مجلس از موقع خودش استفاده کند (دکترمصدق ـ سوءاستفاده کند) سوء استفاده بکند و راجع بخودش مطالبی بگوید نمیتوانند اینکارارا بکند ایشان باید بیشیند پائین نایب رئیس جلسه را اداره بکند ایشان هم مثل بنده باید ساعت ۶ بیاید در تابلو اسم خودش را بنویسد تا صحبت کند ولی ریاست مجلس (فرامرزی ـ یا مطرح نکنید یابماهم اجازه حرف بدهید) (کشاورز صدرـ ماهم اجازه میخواهیم)
نایب رئیس ـ آقایان توجه بفرمایید ایشان ازنطق قبل ازدستوراستفاده میکنند.
کشاورز صدر ـ اگر راجع به این موضوع صحبت بکنید ما از جلسه میرویم بیرون از این موضوع صرفنظر بکنید.
مکی ـ آقایان خوب بوده خواهش ازآقای رئیس میکردید که دراین موضوع صحبت نکنند بفرض اینکه بنده صرفنظر بکنم آقای دکترمصدق صرفنظر نمیکنند(فرامرزی ـ قانون قانون است مجلس مجلس است وکیل وکیل است) (کشاورزصدرـ هرکه بخواهد دراین موضوع حرف بزند ما میرویم بیرون)(شوشتری ـ آقای مکی مملکت متشنج میشود برای رضای خدا صحبت نکنید آقای رئیس ازخودش دفاع کردهاست چه اشکالی دارد) خیلی خوب بنده فعلا صرفنظر میکنم (شوشتری ـ ازجناب آقای دکتر مصدق هم استدعا میکنم که ایشان هم صرفنظر بکنند سکوت بفرمایند) (دکترمصدق ـ ماباید نظریات خودمان را دراین موضوع بگوییم) (آشتیانیزاده ـ پنج دقیقه تنفس بدهید)
مکی ـ بنده موضوعی را که امروزی میخواستم به استحضار مجلس شورای ملی ایران و بالاخره باطلاع ملت ایران برسانم موضوع این سانحه هواپیمائی اخیراست (صحیح است) البته این آسیدان واقعاً باعث تأسف تمام ملت ایران است بنده خیلی میل داشتم که آقای ابتهاج رئیس شرکت هواپیمائی بعرض آقایان نمایندگان برسانم درحضور ایشان ثابت کنم که این هواپیماهای شرکت هواپیمائی یک تابوت متحرکی است که روی نفع پرستی موجب حادثه اخیر شده (آشتیانیزاده ـ تابوت پرندهاست) این طیارهها بقدری قراضه و اسقاط بوده که هیچ کمپانی بیمه حاضرنشده که اینها را بیمه بکند گفتهاند که اینها بایدازخدمت خارج بشوند از لحاظ فنی اشکالاتی داشته درموقع پرواز برخلاف توناژیکه بایستی بارگیری بشود اضافه بارگیری داشته ۲۸۰ کیلو بنزین اضافه بارداشته ببخشید ظرفیت بنزینش هم کامل بوده حتی خلبانها و مکانسین ها اعتراض کردهاند که این موتورش خوب کارنمی کند بنزین کمتر بردارید ایران را طی کردیم بخارج ایران که رسیدیم بنزین گیری میکنیم ولی برای اینکه به یک وقت گم کردنی دچارنشده باشند گفته ائد خیر باظرفیت کامل راه را طی کندکه یک سره برود بصره (جده) نخیر ببصره چون باید برود جده و یک موتور هواپیما را تعمیر بکند یک موتورهواـ پیمارا باید ببرد درآنجا بمقصدش که دربصره بوده (درجده) خلاصه یا ببصره یا جده یک کمپانی خارجی اگرخاطر آقایان باشد بایران پیشنهاد داد که حجاج ایرانی را بایک خواپیماهای بسیار خوب و مطمئن با یک قیمت خیلی نازلی بجده ببرد و مراجعت بدهد و برای هرنفر نهصدتومان بگیرد(صحیح است) دولت هم به اداره هواپیمائی کشوری که آقای احمدشفیق رئیس هستند نوشتند که اینها حاضرند حجاج را با این شرایط ببرند و ما این مسافرین را واگذار میکنیم با این شرکت اداره هواپیمائی کشوری نوشت به دولت که شما این صلاحیت را ندارید و ماباید این کاررابکنیم آنوقت نفری ۱۶۰۰ تومان ازمردم گرفتند و به این شرکت دادند نهصدتومان و خودشان هزاروششصد تومان گرفتند برای اینکه بامردم این طور باقصابی رفتارکنند و مردم را بسلاخخانه و بقصاب خانه ببرند درتمام دنیا کارمندان هواپیمائی بیمه میشوند یعنی شرکتهای هواپیمائی موظفند که افرادخودشان را بیمه بکنند متأسفانه هیچیک ازاین دوسه نفرافراد بیمه نبودند و فقط خارجیها بیمه بودند و یکنفرهم سرهنگ ماکوئی بیمه بوده و بعدهم که یک اعتراضی بلند شدمردم سروصداشان درروزنامهها بلند شد آنوقت میگویند که تقصیر آن سرهنگ هواپیمائی بودهاست درصورتی که ازقراری که میگویند این سرهنگ ازبهترین افسران هواپیمائی ایران بوده دویست و هفتاد هشتاد نفرشاگرد تربیت کرده (صحیح است) حالا چرابازپرس رفته درآنجا و نتوانستهاست به یک نتیجهای برسد علت دارد برای اینکه این شرکت را یک دسته ازمنتفذین ایران که عضویتش دارند اداره میکنند و بیک دسته ازمنتفذین این مملکت یک پرداختهائی میکنند بعنوان (ملک مدنی ـ اسم آنها را بفرمایید) بعنوان عضوهیئت مدیره بازرس و فلان آقای بوذری وزیر دادگستری بازرس این شرکت بوده و ایشان یک مقدار حقوق از این شرکت میگیرند آیا آقای بوذری وقت این را دارد که برود بازرسی بکند؟ این را باج و خراج میدهند که وقتی یک حادثهای اتفاق افتاد بازپرس جرات نکند درآنجا برود تحقیق بکند(فقیهزاده ـ حالا هم هست؟) الان هم هست سابقاً عضو هیئت مدیره بودند نخیر مشاوره قضائی بودند و اکنون بازرس شرکت هستند این را تحقیق کنید این موضوع دردفاتر شرکت هست حقوق پرداخت کرده اند(فقیهزاده ـ خودش باید بیاید دفاع بکند) اگرآقای ابتهاج دراینجا بودند بنده خیلی شدیدتر ازاین صحبت میکردم ولی چون غائب هستند نیمخواهم جملاتی را عرض کرده باشم که بگویند ازغیبت او سوءاستفاده کردم و یک موضوع دیگر که مجلس شورای ملی را دچار اشکال کرده و مخصوصاً بنده را دچار محظور کرده موضوع شخص ریاست اداره هواپیمائی است بنده نمیدانم اداره هواپیمائی درمقابل کدام وزارت خانه مسئول است و مجلس ایران یاعدهای ازنمایندگان یک وکیل اقلیت یا اکثریت ازکدام وزارتخانه میتواند سئوال و استیضاح بکند(یکی ازنمایندگان ـ وزارت راه) وزارت راه تصدیق بفرمایید وقتی یک چنین شخصی یک چنین وابستگی نزدیکی باخانواده سلطنتی داشته باشد کدام وزیر راهی است که بتواند ازاو توضیح بخواهد ازآن گذشته ایشان ایرانی هستند یا خارجی؟(آشتیانیزاده ـ ایرانی الاصل هستند) (خنده نمایندگان) این است که بعقیده بنده این جرم مشهود است که دلائل جرم مسلماً مشهود است و ازقراری هم که بنده شنیدم روزجمعه هم آقای ابتهاج درمنزل آقای قائم مقام الملک بودند بایکی از مدیران جراید هم که آنجا بوده سرهمین موضوع کشمکش میشود آقای ابتهاج آن تقیصه را متوجه خلبان میکند البته کسی که مردهاست کسی نمیتواند ازاو دفاع کند طیارهای که حرکت کردهاست معلوم نیست که چه کسی دسته آن را کشیدهاست عرض کنم دادسرای تهران هم آن چنان دادسرائی است که روزاولی که بوذری وزیر دادگستری شده همانروز دادستانش عوض شده کدام دادستانی است که این موضوع را تعقیب بکند؟ احمد شفیق رئیس اداره پیمائی است ایشان اجازه پروازدادهاند یعنی اداره هواپیمائی اجازه پروازداده مسئول این امرآقای بوذری بازرس آن شرکت است؟ میخواستم توجه آقایان را به این سانحه عجیب و به این مصیبتی که واقعاً هشت خانواده را مصیبت زده کرده وقتی یکی را بنده شنیدم آن بصیرگیلانی گفتند درسن سی و چند سالگی پنج اولاد دارد و هیچ چیزهم ندارد دیناری هم ندارد معلوم نیست تکلیف این خانواده این اولادهای صغیرکه بزرگترین آنها ده سال دارد چه میشود؟ آیا دولت نبایستی سودپرستی را ترک کرده اقلا موظف بشود بروند بخانوادهها و به صغارآنها یک پولی بدهند و اینها را اقلا برای یک مدتی زندگیشان را فراهم بکنند تأمین بکنند بالاخره همه چیزکه نبایستی برنفع سرمایه داری دراین مملکت بگردد تعادل زندگی این مملکت را بهم میزنید همین هاست که مملکت را به طرف زوال میبرد مانباید ازمقام وزارت و وکالت خودمان و از مدیر کلی خودمان سوءاستفاده بکنیم و با جان و مال و هستی و شرافت یا دسته مردم بی پناه بازی بکنیم برای اینکه جیب خودمان را پر بکنیم پارسال همان شرکتی که این حجاج را برده شنیدم چند میلیون تومان استفاده کرده چند میلیون تومان عایدات خالص آن شده و بین شرکاء تقسیم شده و اداره مالیات بر درآمد هم بعنوان اینکه این قبیل شرکتها درتمام دنیا معاف ازمالیات هستند یا بآنها کمکهائی میشود یک دینارازآنها مالیات نگرفته درصورتیکه اینها چندین ملیون مردم را غارت کردهاند و بنده ازپشت این تریبون بمردم بی اطلاع ایران عرض میکنم با این هواپیماها مادامیکه اینطور باجان مردم بازی میکنند مسافرت کردن بهلاکت افتادن است و شرط عقل نیست بایستی بایک شرایط بهتری برای این مؤسسه هواپیمائی ایران یک فکری کرد و یک اشخاصی را گذاشت که درمقابل دولت و ملت و مجلس شورای ملی ایران مسئولیت داشته باشند و ما بتوانیم ازآنها سؤال و استیضاح بکنیم با کیفیت فعلی سؤال و استیضاح غیرمقدور است خاصه اینکه تا آقای بوذری دررأس کارند (بعضی ازنمایندگان ـ خواهش میکنم اسامی شرکاء را بفرمایید) مسئولین این فاجعه شناخته نخواهند شد (دکتربقائی ـ آقای مکی ببخشید تازه اگربمکه سالم رسیدند آنجا گردنشان را می زنند) (آزادـ خواهش میکنم اسامی شرکاء را بفرمایید) آقای ابتهاج عضوهیئت مدیره شرکت و رئیس شرکت هواپیمائی و چندنفر هم ازمنتفذین و سرمایه دارهای مملکت منجمله آقای دکترمتین دفتری و غیره هستند(بعضی ازنمایندگان ـ آقایان مسعودیها چطور؟) بله گفتند آنها هم هستند (اسلامی ـ دکترسجادی هم هست) دکترسجادی طی نامهای که نوشته و درروزنامه اطلاعات چاپ شد تمام سهام خودرا بشیروخورشید سرخ واگذارکردهاند و اگرچیزی درجائی دارند به مجلس شورای ملی وکالت دادهاند که بشیروخورشید سرخ واگذار شود بهرحال یک اشخاصی آمدهاند و تمام سهام این شرکت را دردست گرفتهاند ولی البته این کارهم جرم نیست حق دارند که این کاررا بکنند ولی نباید سوءاستفاده بکنند و نهصدتومان را به ۱۶۰۰ تومان برسانند و باجان و مال مردم بازی بکنند و جان ۸ نفررا بخطر بیندازند بنده خواستم باکمال تأسف این واقعه را بعرض آقایان محترم برسانم و عرض کنم که مادراین قبیل مسائل بایستی درفکر آینده این مملکت باشیم (عدهای ازنمایندگان ـ صحیح است) ممکنست که فردا خدای نکرده یک آکسیدان دیگراتفاق افتد دوست شما، منسوب شما یا منسوب بنده توی این هواپیما باشند و مادرنتیجه بنشینیم و تأسف بخوریم علاج واقعه قبل ازوقوع بایدکرد این مؤسسه باجان مردم بازی میکند خوبست که آقایان محترم اکثریت دولت را متوجه فرمایند که این مؤسسه درمقابل مجلس و وزراء مسئول باشد ماباید مسئول اداره هواپیمائی را بشناسیم و بدانیم که کیست و واقعاً چه کسی مسئولیت دارد میتواند جواب بدهد آقای نخستوزیر باحمد شفیق نوشته که مانرخ را ۸۰۰ تومان قرار دادیم این قیمت چرا، ایشان جواب دادهاند که این موضوع درصلاحیت دولت نیست وقتی که برئیس دولت اینطور بنویسد جواب وزیر مربوطه دیگر معلوم است اینستکه بنده برای جلوگیری ازحوادث آتی برای اینکه علاج واقعه قبل ازوقوع شده باشد این قضیه را باکمال تأسف باطلاع آقایان نمایندگان محترم رسانیدم و وجدان آقایان را دراین قضیه حکم قرار میدهم که آنچه وجدانشان حکم میکند ازدولت بخواهند که تکلیف این مؤسسه را معلوم کنند و دست این مؤسسه را از سرمردم ایران کوتاه کنند و من خیلی متأسفم که آقای ابتهاج نبودند و اگرایشان بودند بنده تمام قضایا را متوجه ایشان میدانستم و خیلی شدیدتر ازاین صحبت میکردم ولی چون ایشان تشریف ندارند صرفنظر میکنم و نمیخواهم که درغیبت ایشان اسائه ادبی کرده باشم (بعضی ازنمایندگان ـ احسنت، احسنت)
نایب رئیس ـ آقای صالح بفرمایید.
اللهیارصالح ـ بنده هم مثل غالب ازآقایان نمایندگان محترم از تعطیل تابستان استفاده کرده و بحوزه انتخابیه خودم کاشان رفتم بغالب نقاط ازمیمه و جوشقان و قهررود و شهر کاشان و دهات و کوهپایه و نطنز رفتم و دراغلب نقاط یک ۲ روز توقف کردم و از اشکالات مردم بیش ازپیش اطلاع حاصل نمودم پس از مراجعت بطهران همواره درصدد بودم که مختصری ازمشهودات این مدت را بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم ولی بواسطه تشنجات داخلی مجلس و کارهای مهمتری که درپیش بود متأسفانه ممکن نشد تا امروز که وضع مجلس قدری حالت عادی بخود گرفت ازفرصت استفاده مینمایم و چند کلمه عرض میکنم درهرشهرستانی ممکن است یک مطالبی وجودداشته باشد که اختصاص دارد بهمان شهرستان ولی غالب مسائل امروز شهرستان ما نسبت بسایر ولایات هم صدق میکند بنابراین مطالبی که راجع بکاشان عرض میکنم میشود ادعانمود که زبان حال سایرنقاط مملکت نیز هست مخصوصاً مشکل بیکاری که درتمام کشوریک مصیبت بزرگی را تشکیل میدهد و بنده جناب آقای نخستوزیر و آقایان وزیران ایشان اطمینان میدهم که تنها باصدور بخشنامه چاره آن نخواهد شد باید هرچه زودتر یک فکراساسی برای رفع این مشکل نمود و لااقل وجوهی را که صرف کارهای بیهوده میشود درهرشهرستانی بیک مصرف عام امنفعه برساند ولو هرقدرمختصر باشد درد مردم را قدری تسکین میدهد مثلا یک عمارتی که برای دبیرستان کاشان از عطیه ملوکانه ساخته میشود یابنای بانگملی که درشرف اتمام است عدهای را بکار مشغول داشته و عیال و اطفال آنها ازگرسنگی نجات یافتهاند ازاین قبیل کارها درهرشهرستان میشود کرد و اگردولت یک کمی به این مسائل توجه نماید میتواند درد مردم را تاحدی دوا نماید البته این قبیل کارهای کوچک فقط جنبه موقتی را دارد و چاره اساسی بحران فعلی نیست ولی مردم بقدری بدبخت شدهاند که بهمین چیزهای کوچک هم قانع هستند و دلشان را میشود خوش کرد البته اگرکاراساسی هم بخواهند بکنند و سازمان برنامه ۷ساله یک روزی صورت حقیقت بخود گیرد درکاشان هم زمینه آن موجود است چنانکه دوسال قبل بطوریکه موقعی بعرض مجلس شورای ملی رسانیدم مردم کاشان حاضرشدند شرکتی با سرمایه ۳۶۰ میلیون ریال که درتاریخ اقتصادی ایران هیچوقت سابقه نداشته تشکیل دادند که کارخانه نساجی و ریسندگی با ۲هزار دستگاه پارچه بافی و ۵۰ هزاردوک نخریسی تأسیس نمایند و متجاوز از۴هزار نفرازطبقات مختلف اهالی کاشان سهام این شرکت را خریداری کردند و ده یک سرمایه آنرا نقداً پرداخت کردند ولی دولتهای وقت بقدری بی اعتنائی کردند تاشرکت منحل گردید اکنونهم اگر سازمان برنامه میخواهد واقعاً کاری برای مردم انجام دهد میشود همان کاررا کرد درسال ۱۳۲۷ دونفر ازمهندسین لایق بنگاه آبیاری آقای مهندس اصفیاء که غالب آقایان بلیاقت و صداقت ایشان اطلاع دارند و آقای مهندس نیکخواه مطالعات دقیقی راجع بآبهای سطح الارضی و تحت الارضی کاشان بعمل آورده و گزارشهای مفصلی تقدیم کردند که دربنگاه مزبور موجود و یک نسخه آن الان نزد بندهاست طبق این گذارش بین خط آهن کاشان و جاده شوسه ازحوالی سن سن تا گلشنآباد میتوان آبا کافی تهیه نمود به این معنی که میشود درحدود یک صدحلقه چاه عمیق حفرکرد و در حدود۳تا۴ مترمکعب درثانیه آب استخراج نمود و برای اینکار بیک دستگاه مولد برق احتیاج است که قدرت مرکزی آن برای براه انداختن تلمبهها ۳۵۰۰ و چهارهزار کیلووات قدرت میخواهد انیها کاری است که اگرسازمان برنامه بخواهد توجه کند هم مقدارزیادی ازاراضیآباد میشود و بزراعت کاشان افزوده میشود و هم برای مردم کار پیدا میشود و احتیاج دیگر مردم کاشان بهداشت و بهداری است (عدهای ازنمایدگان ـ صحیح است) هم ولایتیهای من انتظار دارند اکنون که دکترجهانشاه صالح وزیر بهداری و من وکیل آنهاهستم درهر دهستان یک درمانگاه تشکیل شود و پزشکان ثابت و سیار بکاشان اعزام گردند و دیگر توجه ندارند باینکه هرگاه تمام بودجه وزارت بهداری را فقط صرف کاشان و نطنز بنمایند احتیاجات آنها به این زودی رفع نخواهدشد البته آقای وزیر بهداری دستورهائی صادر نموده و امیدوارم درحدود امکان بذل توجه خواهند کرد ولی درهر نقطه سعی کردم که به خوداهالی دهات بفهمانم اقدام اساسی که باید بعمل بیاید تأمین بهداشت یعنی حفظ الصحهاست آقایان اطباء محترم که دراینجا تشریف دارند میدانند که اگرواقعاً درمملکت بهداشت تأمین بشود و بحفظ الصحه مردم توجه شود ماخیلی ازبهداری بی نیاز خواهیم گردید والا هرقدر دولت بتواند دارو و دکترتهیه بکندوبنقاط مختلف کشور بفرستد باوجود مشکلاتی که هست ممکن نخواهد بود که درمملکت مملکت بهداری تکمیل شود (شوشتری ـ آنهم باداروهای فلسطینی) با این آب و هوا و مزایای دیگرطبیعی که مخصوصاً نقاط دهات و کوهپایه وجوددارد اصلانباید بیماری وجود داشته باشد و هرگاه آقایان بخشدارها (که امروز بقدری ازوصول بخشنامهها سرگیجه گرفتهاند که بهتراست اسم آنهارا بجای بخشدار بخشنامه دار گذاشت) اگر این آقایان بخشدارها یا بخشنامه دارها درامر بهداشت و نظافت بهداری قدری توجه نمایند قسمت اعظم کارهای وزارت بهداری مرتفع میشود خوشبختانه خود مردم تاحدی متوجه این مسائل شده اقدام مینمایند دربعضی از نقاط بدون این که منتظر دولت بشوند خودشان درصدد راهسازی برآمدهاند برای مبارزه با آفات سردرختی مستقیماً اقدام میکنند مثلا اهالی دهستان قهرود که یکی ازقشنگ ترین و تاریخی ترین نقاط کاشان است مردم بین خودشان ۲۰ هزارتومان جمع آوری کرده بین قهرودکاشان و قهرود و جاده اصفهان ایجاد راه شوسه اتومبیل رو کردهاند ملاحظه بفرمایید فقط اهل یک ده ۲۰ هزارتومان از بین خودشان جمع آوری کرده اند! همچنین اهالی ابیانه و برزرود قمصر و غیره هرگاه کوچکترین توجهی ازطرف اولیای امور بشود بهبودی کلی برای مردم فراهم خواهد گردید از این فرصت استفاده میکنم ازعنایت اعلیحضرت همایونی که درمسافرت دوسال قبل خودشان مقرر فرمودند یک بیمارستان درنزدیکی قصبه نطنز ازمحل عطایای ملوکانه ساخته شود و اکنون تمام شده و حاضر برای تحویل بوزارت بهداری میباشد از طرف خودم و همولایتیهای خودم بخصوص اهالی نطنز تشکر عرض میکنم. یک مطلب دیگری که لازم بود بعرض آقایان برسانم موضوع شرکت الکساندرگیپ یا بقول جناب آقای شوشتری اسکندرگیو است که هرروز صحبت ازاین شرکت و قرارداد بین شرکت و دولت که مدت آن منقضی بشود و متأسفانه ازطرف دولت توجهی نمیشود بنده اخیراً درروزنامهها خواندم که با آنهمه تذکراتی که داده شده برخلاف مقررات قانون و بدون رعایت مناقصه یک قراردادی با الکساندرگیپ مجدداً منعقد کردهاند با مزایای بیشتراز قرارداد سابق و یک مبلغ مهمی هم گویا یک میلیون و پانصد هزارتومان میخواهند قریباً دراختیار این شرکت بگذارندآقای شوشتری که این موضوع را چند روز قبل مطرح فرمودند و آقای نخستوزیرگفتند که من قریباً دراینموضوع توضیحاتی خواهم داد و شما عجله نکنید ولی هیچ توضیحاتی ندادند و ما میشنویم که قرارداد را امضاء کردهاند و میخواهند پول بدهند بنده ناچارم اکنون که دولت خودمان توجهی بگفتههای ما ندارد به شرکت الکساندرگیپ که یک شرت انگلیسی است و لااقل باید باهمیت قوانین توجه داشته باشند تذکر بدهم که هرقراردادی بدون تصویب مجلس شورای ملی با شرکت الکساندرگیپ بسته شود قانونی نبوده و برای ملت ایران الزام آور نیست ـ و البته بطوریکه آقایان برای امضاء کنندگان قرارداد هم یک مسئولیت جزائی هست بنده دراین خصوص یک سؤالی هم ازدولت کردهام که تقدیم مقام ریاست میکنم.
نایب رئیس ـ آقای عباسی.
عباسی ـ بنده که بعنوان سرکشی بمنطقه انتخاباتی مربوطهام رفته بودم از کردستان مراجعت و درنتیجه مسافرتهای طولانی بداخل منطقه اکراد و شهرستانهای مرزی باوضاع محل و روحیات مردم نزدیک ناظر بودم ـ وظیفه ملی و وجدانی خود میدانم که مشاهدات خودرا بعرض نمایندگان محترم و همکاران عزیزم برسانم. اکراد ایران نمونه یک فرد میهن پرسن و وفاداری هستند که با روحیه قوی و سرشارخود درمقابل هرگونه پیش آمدی که برخلاف مصالح میهن عزیز باشد با سرسختی تا آخرین نفس مقاومت نموده و بهیچوجه تحت تأثیر تعلیمات و تبلیغات سوءواقع نشده و مصالح کشور را برهمه چیز مقدم میشمارند (صحیح است) اینجانب باکلیه طبقات اکراد ـ روحانی ـ کاسب ـ تاجرـ زارع. رؤسای عشایر تماس داشتم و ازنظریه یکایک آنان نسبت بپیش آمد داخلی جوانرود جویا شدم همه جابایک حس انزجار و تنفر عجیبی جوانرودیها را تقبیح و ازاینکه ازتحویل اسلحه خودداری نمودهاند و کار اجباراًبعملیات نظامی کشیده شده تنفر داشتند (صحیح است) و بنده را واسطه قراردادند که بنمایندگی ازطرف کلیه اکراد آمادگی خودرا دراجرای منویات اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و خدمت بمیهن درمحضر مجلس شورای ملی از پشت این تریبون بعرض برسانم. تنها استدعای اکراد این بود که باوضاع عمومی کردستان عطف توجه بیشتری شده موجبات رفاه حال آنها ازهرحیث فراهم گردد(صحیح است). درخاتمه عرایضم ازدولت استدعا مینمایم نسبت ببهداشت و مخصوصاً فرهنگ سقزوبانه توجه بیشتری بفرمایند. انصاف نیست قصبهء مثل بانه که دارای پنج و شش هزار نفوس و درمرز واقع شده فاقد یک دبیرستان هم باشد و تاحال دراین خصوص مکاتبات زیادی باوزارت فرهنگ نمودهام ـ متأسفانه تاکنون توجه نکردهاند و این مسئله برای ملت شاه پرست بانه حیاتی است و نهایت لزوم دارد(صحیح است، احسنت احسنت).
نایب رئیس ـ دستورانتخاب هیجده تفر جهة کمیسیونی است که برای لایحه انجمنها است.
کشاورزصدرـ آقا پیشنهاد دیگری دادیم.
فقیهزاده ـ باشد برای جلسه بعدکه توافق بشود.
نایب رئیس ـ توجه بفرمایید بنده مطلبم را اداکنم و چون هنوز توافق نشدهاست اگرآقایان اجازه بفرمایید برای جلسه بعد باشد.
دکتر مصدق ـ آقا این گزارش جناب آقای سردار فاخر کی مطرح میشود؟
نایب رئیس ـ پیشنهادی هم رسیدهاست که قرائت میشود توجه بفرمایید.
نورالدین امامی ـ آقای رئیس راجع بانتخاب ۱۸ نفریک طرحی تهیه شده و پیشنهاد شده اول آن را باید تصویب بشود.
نایب رئیس ـ تصویب شده درجلسه گذشته.
امامی ـ معذرت میخواهم.
نایب رئیس ـ پیشنهاد قرائت میشود. (بشرح زیرقرائت شد):
ریاست محترم مجلس شورای ملی، پیشنهاد میکنم گزارش کمیسیون دادگستری راجع باصلاح قانون تصفیه کارمندان دولت مطرح شود، رضوی، شوشتری، اسلامی، تیمورتاش، جوادعامری، کشاورزصدر، سلطان العلماء، اورنگ، گرگانی دولتشاهی، مکرم و جمعی دیگر ازآقایان.
آزاد ـ آقای رئیس بنده اخطار نظامنامهای دارم.
نایب رئیس ـ طبق کدام ماده؟ آزادـ ماده ۵۸.
- ورود دردستور و طرح شوراول گزارش کمیسیون دادگستری دایر به تصفیه
[ویرایش]۴ـ ورود دردستور و طرح شوراول گزارش کمیسیون دادگستری دایر به تصفیه.
نایب رئیس ـ ماده ۵۸ آییننامه قرائت میشود. (بشرح زیرقرائت شد):
ماده ۵۸ـ وظایف کمیسیون اموراستخدامی عبارتست ازرسیدگی بلوایح قانونی مربوط بقوانین استخدامی و تصویب سازمان وزارتخانهها باجلب نظر هریک ازکمیسیونهای مربوطه.
آزاد ـ نظرباینکه این لایحهای که تقدیم شده راجع بتصدی کارمندان دولت بایستی مطابق این ماده ۵۸ برود کمیسیون استخدامی و نرفتهاست این اسن که من تقاضا میکنم اول بفرمایید که مطابق این ماده نظامنامه بفرستید به آن کمیسیون و بعد مطرح بشود.
نایب رئیس ـ آقا اطلاع دارید که قانون تصفیه منحصراً درکمیسیون دادگستری مطرح شده (آزاد ـ عمل مربوط باستخدام است) حالاهم درکمیسیون دادگستری مطرح میشود آقایان هم موافقت کردندـ ولی درعمل اگرآقایان موافقت فرمودند آنوقت میرود به کمیسیون (آزادـ عمل مربوط باستخدام است باید برود بآنجا) و حالا راجع بمطرح کردن گزارش میخواهیم تصمیم بگیریم اگر مخالفتی نیست رأی بگیریم.
کشاورزصدر ـ حالاکه مخالفتی نیست رأی هم دیگرلازم نیست.
دکتر بقائی ـ این اخطارآقای آزاد دلیل برمخالفت ایشان است.
نایب رئیس ـ آقای آزاد مخالفید؟ بفرمایید.
آزاد ـ بنده باپیشنهاد مخالفم آقا، درسال گذشته دیدیم وقتی که قانون تصفیه را آوردند یکی از اشخاصی که مخالف بود بنده بودم و خیلی باشتابزدگی این قانون را تصویب کردند و حالا هم که این طرح را آوردهاند میخواهند با شتابزدگی آن را بگذرانند دراین نظامنامه نوشتهاست مخصوصاً لوایحی که مربوط باستخدام است باید حتماً برود کمیسیون استخدام این نظررا تذکردادم بازتوجه نفرمودید ممکن است فردا این قانون وقتی که رفت به مجلس سنامجلس سنا آن را رد کند برای اینکه این لایحه بمناسبت اینکه ابتدا به کمیسیون استخدام نرفته برگردانند به آن کمیسیون و سایرکمیسیونها تاسیر قانونی خودش ار طی کند بنابراین بنده استدعا دارم تأمل بفرمایید بعد ازاینکه سیرقانونی خودش را طی کرد آنوقت پیشنهاد شود.
نایب رئیس ـ آقای رضوی بفرمایید.
کشاورزصدر ـ بنده جزو پیشنهاد دهندگان هستم اجازه میخواستم.
نایب رئیس ـ ایشان قبل ازشما اجازه خواستهاند و اسم نویسی کردهاند.
رضوی ـ البته آقا قانون ازجهات مختلف ممکن است ارتباط بکمیسیونهای مختلف پیدا کندولی جهت اهمیتی که بآن سبب آن قانون تهیه شدهاست آن بیشترمورد نظروتوجه قرار میگیرد و به کمیسیون مربوطه ازجهت اهم مراجعه میشود علاوه براین خود جنابعالی دراینجا فرمودید که اصل طرح درسال گذشته ازکمیسیون دادگستری گذشته با نحوه اختیاری که مجلس شورای ملی به کمیسیون دادهاست و تنها کمیسیون بودهاست که این را صورت قانونی داده و آنرا درمرحله آزمایش گذاشتهاست دراین صورت بعدازیکسال که آزمایش شددولت باید بیاید نظریات خودش را راجع به این قانون بگوید و آنوقت مجلس شورای ملی اصل قانون را با آن نظریات درمجلس تصویب کند و علاوه برآن قانون استخدام البته قانونی است که برای بکارواشتن و یا استخدام کردن عدهای ازافراد میباشد اینجا نه نظربیرون کردن و نه نظربکارگماشتن افرادی است که اسم آن قانون استخدام باشد و به کمیسیون استخدام مراجعه شود این قانون تصفیهاست و تصفیه هم نظرباین که جنبه قانونی و جزائی و این قسمتها را دارد ازاین جهت هم سیره مجلس شورای ملی درتمام ادوار مختلف قانونگذاری اینطور بوده و اگرجنابعالی همینطورکه درباره صلاحیت کمیسیون استخدام فرمودید درباره کمیسیون دادگستری هم مراجعه میفرمودید کاملا این موضوع درآنجا تشریح شده و درآنجا اجازه طرح دادن و تدوین کردن را ملاحظه میفرمودید که خیلی علنی و مشهود قرار دارد (آزادـ بالاخره یک آییننامهای است که باید اجرابشود حالا اجرا نمیکنند من حرفی ندارم)
نایب رئیس ـ رأی میگیریم به پیشنهادی که قرائت شد ازطرف آقایان راجع بطرح این گزارش کمیسیون دادگستری آقایان موافقین قیام بفرمایند (اکثربرخاستند) تصویب شد گزارش قرائت میشود. (بشرح زیرقرائت شد)
گزارش از کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی. کمیسیون دادگستری با حضور آقای وزیر دادگستری لایحه دولت مربوط باصلاح قانون تصفیه را در چند جلسه مورد دقت و رسیدگی قرارداده با توجه به این که عمل تصفیه درتعیین تکلیف کارمندان دولت بسیارناقص و از یکصد و پنجاه و هشتهزارنفر ازکارمندان فقط نسبت به نهصد و چند نفراز آنها اظهار نظرنمودهاست که علاوه براین که عمل مزبور ناقص و تبعیضی است نسبت بسایرکارمندان دربین این عده هم چند نفر از نمایندگان مجلسین سنا و شورای ملی و عدهای از قضات دادگستری را نیز داخل در مستخدمین نموده که این عمل نه فقط خارج ازحدود اختیارات و صلاحیت هیئت تصفیه بوده بلکه مخالف با اصول و موازین قضائی و مخالف صریح با قانون اساسی ایران میباشد. بعلاوه این که قانون تصفیه بازنشستگان را صراحتاً خارج ازموضوع تصفیه قرار داده و نظرمشاغلین از مستخدمین داشتهاست هیئت مزبور برخلاف قانون تعدادی از بازنشستگان و عدهای از غیرمشاغلین را نیز مشمول شناختهاست که نسبت به این قسمتها نیزازحدود وظائف قانونی خود خارج شدهاست بنابراین کمیسیون با توجه بلزوم اصلاح قانون تصفیه سابق لایحه پیشنهادی دولت را با اصلاحات کافی درضمن سه ماده تصویب و اینک برای شوراول تقدیم مجلس شورای ملی مینماید. قانون اصلاح قانون تصفیه کارمندان
ماده اول ـ برای رسیدگی بوضع کارمندان دولت و تعیین تکلیف آنها بطریق زیررفتار خواهدشد:
- ۱ـ ازهروزارتخانه هیئتی مرکب ازهشت نفرتعیین میشود به این ترتیب که وزیر مربوطه ۱۶ نفرازکارمندان عالیرتبه آنوزارتخانه را که بصیرو با تقوی و مورد اعتماد و دارای حسن سابقه باشد بهیئت دولت معرفی و هیئت دولت درجلسه رسمی خودپنج نفررا بسمت کارمند اصلی و ۳ نفررا بسمت عضوعلی البدل انتخاب مینماید.
- ۲ـ هیئتهای مزبور مکلفند بدواً درسازمان وزارت خانهها و ادارات و شهرداریها و بنگاههائی که باسرمایه دولت تشکیل میشود تجدید نظرنموده ادارات و دوایر مزبور را بحداقل ممکن تقلیل داده و سپس بوضع کارمندان رسمی دولت اعم ازشاغلین و منتظرین خدمت رسیدگی و تکلیف آنها را بطریق زیرمعین نماید:
- اول ـ تعیین کارمندان شایسته و صالحی که وجودآنها برای حسن جریان امورلازم و ضروری است و ادارات و سازمانهای جدید باید ازآنها تشکیل شود.
- دوم ـ کارمندان زاید که بدوقسمت تقسیم میشوند:
- قسمت اول ـ کارمندانی که وجودآنها فعلا درنتیجه حذف یا محدود شدن تشکیلات لازم نیست و ممکن است درآتیه ازآنها استفاده گردد.
- قسمت دوم ـ کارمندانی که برای دولت مفید نبوده و شایستگی خدمت دولت را ندارند و مشمول قانون بازنشستگی هم نیستند. نسبت بکارمندان قسمت اول تا وقتی که بآنها کاری رجوع نشدهاست حقوق ثابت آنها داده خواهد شد و بخدمت کارمندان قسمت دوم با تأدیه کسوربازنشستگی که پرداختهاند خاتمه داده میشود و به این طبقه ازکارمندان درآتیه شغل دولتی رجوع نخواهد شد، مدت رسیدگی هیئتهای بدوی یک سال ازتاریخ تصویب این قانون خواهد بود.
ماده ۲ ـ کارمندانی که بتشخیص هیئت بدوی تسلیم نیستند میتوانند درظرف یک ماه ازتاریخ ابلاغ رأی هیئت تصفیه بدیوان عالی کشورشکایت نمایند، تشخیص دیوان کشورقاطع است همین وزیر مربوطه میتواند درصورتی که بتشخیص هیئت بدوی درمورد کارمندانی که شایسته و صالح شناخته شدهاند معترض باشد شکایت خودرا درظرف یکماه ازتاریخ صدور رأی بامدارک لازم بوسیله دادستان کل بدیوان مزبور مراجعه نماید. هیئت نخستین تصفیه قضات دادگستری دادگاه انتظامی و مرجع تجدید نظراز تشخیص دادگاه مزبور دادگاه تجدید نظرانتظامی میباشد. هر وزارتخانه مکلف است تصمیمات هیئت تصفیه سابق را بمستخدمین خود ابلاغ نمایند تا در صورتی که تسلیم بر رأی هیئت نباشند در ظرف یکماه بدیوان کشور شکایت کنند. رأی دیوان کشور در این خصوص قطعی است. ماده سوم ـ تشخیصات هیئت تصفیه سابق در مورد نمایندگان مجلسین از لحاظ حفظ اصول و تفکیک قوای سه گانه و نسبت به صاحبان رتبه قضائی با ملاحظه اصل ۸۱ تا ۸۵ متمم قانون اساسی و نسبت به مستخدمین غیر شاغل و مشمولین بازنشستگی طبق قانون تصفیه مصوب تیرماه ۱۳۲۸ چون مخالف با قانون مذکور و خارج از حدود صلاحیت و اختیارات هیئت تصفیه بودهاست لغو و کان لم یکن خواهد بود.
عامری ـ بنده مخالفم.
نایب رئیس ـ کلیات گزارش مطرح است، اجازه بموجب تابلو است آقا، آقای حائریزاده بفرمایید.
حائریزاده ـ احساسات در موقع قانونگذاری هیچ مطلوب نیست به قول یکی از رفقا از نظر عشق بازی مطلوب است در موقع قانونگذاری متانت و مطالعه و خونسردی اطراف قضیه لازم است تا اظهار نظر بکند یکی دیگر از فلسفه دمکراسی که گفتهاند دو مجلس باشد برای همین موضوع بوده که یک دفعه در سایه احساسات عمل مخالف مصلحت انجام نشود (نایب رئیس ـ آقای فرامرزی توجه بفرمایید با خونسردی) برای اینکه یک نطقهای آتشین که در یک مجلس شد و احساسات نمایندگان را تحریک کرد یک قانونی گذشت در مجلس دیگری با مطالعه این را تصحیح کنند تحقیق کنند یک چیزی که به موقع اجراء گذارده میشود یک چیزی باشد با مطالعه و با دقت جامع الاطراف (صحیح است) این یک اصل کلی است که در همه جای دنیا رعایت شده در مملکت ما مخصوصاً از شهریور به اینطرف … با دقت جامع الاطراف (صحیح است) این یک اصل کلی است که در همه دنیا رعایت شده در مملکت ما مخصوصاً از شهریور به اینطرف و قبل از شهریور گرفتار یک امراض عجیبی بودیم که از سرطان بدتر بود بعد از شهریور گرفتار این بحران اداری شدیم که عده کارمندان ادارات روز به روز زیاد شد یک مؤسسه و بنگاهی که یا پنج نفر ده نفر ماشینیست ممکن بود بچرخد بر اثر توصیه و سفارش و فشار بیکاری عده زیادی مشغول کار شدند و جریان کارها تقریباً به واسطه زیادی کارمند فلج شد، البته کارمندها درست داشتند. نادرست داشتند، با تجربه داشتند، بی تجربه داشتند کم کم این فکر از دوره ۱۵ یک لباس عملی به خود پوشید که باید این ادارات را تصفیه کرد و نظری که برای تصفیه بود این نبود که یک لیست سیاه و سفید درست کنند و بگویند اینها مجرمین هستند و اینها صلحا هستند و اینها فاسدند (صحیح است) این نبود، این موضوع در اطرافش خیلی بحث شد، آقایان وزراء برای این حس محافظه کاری خودشان حاضر برای تصفیه نشدند و گفتند ما دست به ترکیب هر عضوی بزنیم این اداره ما سه نفر عضو بیشتر لازم ندارد این ده نفری که توی این اتاق نشستهاند هفت نفرشان را لازم نداریم، اینها فشار آوردند وزیر هم توی اتاق خودش نشست و حاضر برای اینکه دردسر برای خودش درست بکند نبود این فکر تصفیه به اینجا رسید که یک کمیسیون درست کنند و اختیاری به آن بدهند که برود بنشیند ببیند که این ادارات چه لازم دارد و به قدر اعضای لازم اینها را یک صف بکند و بگوید اینها صف الف، بقیه که لازم نیست اینها سه طبقه میشوند عدهای که به سن تقاعد رسیدهاند و کسانی هستند که دولت میتواند آنها را متقاعد بکند، راجع به بقیه هم مربوط به کمیسیون است که ببیند این افراد بدرد میخورند یا خیر، آنهای دیگر را هم دو قسمت میکند. یک قسمت کسانی هستند که مردمانی صالحی هستند بدرد کارهائی اصولاً میخورند فعلا حاجت به آنها نیست یک انتظار خدمتی برای اینها قائل میشوند که بتواند تمام حقوقش را بگیرد و منتظر باشد تا آن تأسیساتی که باید توسعه پیدا بکند، کارهای فرهنگی کارهای آبادی مملکت مؤسسات بهره برداری در منابع طبیعی دست نخورده مملکت آنجا مشغول کار شوند و در ذخیره باشند و یک عدهای را هم گفتند که اینها ممکنست که طرف استفاده نباشند، کسور تقاعد را بدهد و بگوید که آقایان ما حاضر به استفاده از شما نیستیم، این مثل را بگویم که میگویند یکی از خلفا خوابی دید معبر را خواست که تعبیری بکند، در جوابش معبر گفت که تمام خویشهای خلیفه قبل از خلیفه میمیرند، خیلی اوقاتش تلخ شد که تمام خویشهای من میمیرند چه آسایشی است؟ چه راحتی است؟ خیلی از دست این معبر اوقاتش تلخ شد و گفت این معبر را بیرون کردند و یک معبر دیگر را گفتند آمد او گفت عمر خلیفه از تمام منسوبینش بلند تر است طول عمر برای او مطلوب بود خرسند شد در صورتیکه معنای هر دو حرف یکی بود تفاوتی ندارد. حالا یک لایحه ئی آقای منصور الملک موقعی که نخستوزیر بود دادند، در لایحه ئی که دادند مراجعه میکردم یافتم که وارسته و منصور آن را امضاء کردهاند آنهم برای تصفیه کارمندان دولت است هنوز کمیسیون هم اثرش ظاهر نشده بود که چکار کرده این لایحه یک فصل دیگری را پیش گرفته برای تقلیل کارمندان دولت من تصور میکنم آن لایحه دولت بهتر است و این لایحه ئی که حالا دولت آورده و آنچه از کمیسیون بیرون آمده نظر به اینکه یک عدهای را سیاه و سفید درست میکند و یک عدهای را میگوید که اینها مجرمین هستند و یک عدهای را میگوید که صلحا نظر این نباشد نظر این باشد که ادارات ما این جمعیت و جماعتی که در آن جمع شده اینها مختصر بشود. تصفیه بشود کارهای دولتی هم بچرخد و اعضائی هم که بیکار شدهاند تکلیفی برای آنها معین بشود و آنها هم سرگردان نباشند والا تشخیص اینکه کی مقصر است یا نیست اینرا محکمه باید بگوید، حالا اگر تقصیر اداری است، و اگر تقصیر عمومیست، محکمه عمومی (صحیح است) آن یک موضوع دیگری غیر از عمل تصفیهاست ما میخواهیم تنک کنیم این دستگاه دولتی مان را که اینطور متراکم شده و وسیع شده و به همین جهت فلج کرده کارها را (صحیح است) بنده در بیست و دو سال پیش که در دادگستری رفتم عضو محکمه عالی انتظامی بودم از رفقای ما دو نفر مرحوم شدند که مرحوم ناصر ندامانی و نیرالملک باشد و یک نفرشان زندهاست که آقای عبده آقا شیخ محمد عبده باشد. یک هفت هشت ده ماهی که من در آن محکمه بودم و به تخلفات اداری قضات ما رسیدگی میکردیم در ظرف این مدت هفت هشت ماه چهار نفر بودیم که پروندهها را میدیدیم و رسیدگی میکردیم گزارش حاضر میکردیم یک ۱۵۰، ۱۶۰، نفر یا ۲۰۰ نفری بیشتر ما نتوانستیم دوسیه آنها را ببینیم و تکلیف آنها را معلوم کنیم. در صورتیکه صبح و عصر کار میکردیم و آنوقتها کار دو وقته بود که مینشستیم.. (شوشتری ـ یعنی همیشه دو وقته بود) من در آن موقع بیش از حالا برای کار کردن حاضر بودم پرونده را میبردم و گاهی در منزل و گزارش آنها را حاضر میکردم، رفقا هم همینطور مؤمن بودند به اینکه باید خدمتی انجام داد یک صدو پنجاه تا دویست تا پرونده بیشتر ما نتوانستیم در ظرف این هفت هشت ماهه مطالعه کنیم و تصمیم بگیریم و اقرار میکنم که این تصمیمهائی را که گرفتیم بعد از چندی خود من تجدید نظر در این تصمیمات سابق که کردم، دیدم که یک قدری فشار احساسات ما را وادار به یک تصمیماتی کرده بودهاست. از دستگاهی که آدم ناراضی است تمام چیزهایش را بد میبیند و اگر راضی باشد همه بدیهایش را هم خوب میبیند و قاضی و مقنن باید خیلی خونسردی بدون اینکه احساسات و عواطف دوستی و دشمنی را دخالت بدهد در قضایا مطالعه کند و نظر بدهد حالا این موضوعی که آقایان در این کمیسیون آوردهاند نمیدانم آن پیشنهاد آقای منصورالملک را قبلاً عرض بکنم که نتیجه اش با این طرح یکی است منتها با یک قسمتهای آنهم موافق نیستم و یک عقیده دیگری دارم ولی این طرزی که حالا پیشنهاد شده که من میبینم یک اشکالات عجیب و غریبی خواهد داشت و چند روز پیش که کمیسیون دادگستری اینجا تشکیل شده بود بنده راهگذری در آن کمیسیون رفتم خوشبختانه من عضو کمیسیون نبودم. همین موضوع مطرح بود، من غیر رسم گفتند تو عقیده ات چیست؟ گفتم من فکر میکنم تمام این اختیاری که وزیرش با مسئولیت و با استیضاح و فشار مجلس و این ترتیبات باید جواب بدهد. همه را گرفتهایم و دادهایم به یک کمیسیون در بستی که اعضاء را جابجا بکند یک وزیر در وزارت خانه خودش اظهار عجز میکند که بتواند این کار را انجام بدهد. چرا؟ از ترس مسئولیت. برای اینکه اگر یک عملی را بکند اینجا پشت تریبون سئوال ازش میکننند، استیضاحش میکنند و اخطار میکنند و هو و جنجال میشود، ما کار به این مهمی و مشکلی را که، ۱۲ نفر وزیر مینشینند و همه فرار میکنند ما این را بگیریم و به یک کمیسیون محدودی بدهیم، بیک، چند نفری بدهیم، این چند نفر، من خودم را مثل میزنم، اگر من را انتخاب کردند، برای این کار هر چه فکر میکنم، میبینم این سفاهت است قبول کردنش، برای اینکه ۱۵۰ هزار نفر کارمند دولت متوجه هستند که کمیسیون چه تصمیم میگیرد، آیا روی کار باشد یا نباشد در الف یا ج صورتش را بدهند یا ندهند، تکلیف آتیه اش چیست آیا فشار عمومی آن جمعیت سلب آسایش از آدم میکند نمیتواند انجام وظیفه کند پس باید رد کند قبول نکند و من حقیقت این فرمایش را که جناب دکتر کردند، این را خوب کردند که بیاد من آوردند این رویههایی که ما در مجلس در پیش گرفتیم قضاوت دیگر معنی ندارد، قاضی بایستی استقلال داشته باشد بعد از بیست سال یک محکمه اگر تشکیل میشود ما نباید به عضو عالی آن بگوییم که چرا این طور تشخیص دادی یا چرا ندادی؟ بعضی اشخاص بسیار خوبی هستند نظرشان این بوده، ممکنست من با نظر آنها با یک قسمت موافق باشم یک قسمتی نباشم ولی آنها بدون یک فکری تصمیمی گرفتند ما به تشخیص آنها حمله میکنیم تعقیب میکنیم و عرضحال میدهیم به محکمه دیگر هیچ قاضی حاضر به قضاوت نخواهد شد این معنای قضاوت نیست که ما در این مملکت داریم ما باید مقام قاضی را محترم بداریم این جمله معترضهای بود که عرض کردم. من عرض کردم که من قبول نمیتوانم بکنم و برای خودم بلا بخرم اما، اگر قبول کردم هر کسی را از این ۱۵۰ و چند هزار نفر کارمندی که هست که بشناسم و یک نکته کوچک سیاهی در قلب من راجع به او باشد اگر چه یک روز دیر جواب سلام مرا داده باشد، این را جیمش میکنم، این طبیعی است نمیشود غیر از این رفقای من هم به هر کس نظری داشته باشند که سوء نظری داشته باشند که من به آنها اعتمادی دارم و آنها به من بگویند که این آقا فلان رویه نا مطبوعی را داشته، من تحقیق نکرده، میگویم لابد این آدم فهمیده باز جیمش میکنم، برای اینکه بعدها بتوانم زندگی کنم، به یک مقامات قدرتی یک مقامات مؤثر مملکتی که آنها سوء نظر نسبت به هر کسی داشته باشد نظر آنها را هم اعمال میکنم.
در این مملکت با این کمیسیونها نمیتوانیم یک تصفیه که حقیقتاً تصفیه باشد بکنیم، ولی قانونی که گذشته ما باید اجرا کنیم ما نمیتوانیم بگوییم که فلان نقص را داشته ما آنرا موقوف الاجرا بگذاریم، قانون باید اجرا گذارده بشود امروز که بخواهیم قانون گزاری کنیم برای آتیه خودمان گرفتار اشکالاتی که در ادوار سابق شدیم، نشویم این چیزی باشد که حقیقت به درد مملکت بخورد، در این ماده اول مینویسد که برای رسیدگی وضع کارمندان دولت و تعیین تکلیف آنها بطریق زیر رفتار خواهد شد، از هر وزارتخانه هیئتی مرکب از هشت نفر تعیین میشود به این ترتیب که وزیر مربوطه ۱۶ نفر از کارمندان عالی رتبه آن وزارتخانه را که بصیر و با تقوی و مورد اعتماد و دارای حسن سابقه باشند به هیئت دولت معرفی و هیئت دولت در جلسه رسمی خود پنج نفر را به سمت کارمند اصلی و سه نفر را به سمت عضو علی البدل انتخاب مینماید. هیئتهای مزبور مکلفند بدواً در سازمان وزارتخانه و ادارات و شهرداریها و بنگاه هائی که با سرمایه دولت تشکیل میشود تجدید نظر نموده ادارت و دوائر مزبور را به حداقل ممکن تقلیل داده، من تا اینجا را موافق هستم که تشکیلات اداری را در هر وزارتخانهای یک عده اشخاص خبیر و بصیر و مطلع بنشینند و ببینند حداقل اشخاصی که میتوانند اینکار را اداره کنند و انجام بدهند چقدر است حداقل ممکن را در نظر بگیرند اینکار لازم است و هر وزارتخانهای باید بکند در قسمت دوم و سپس بوضع کامندان رسمی دولت اعم از شاغلین و منتظرین خدمت رسیدگی و تکلیف آنها را بطریق زیر معین نماید اینجا تولید اشکال میکند تعیین تکلیف کارمند نه اینکه قرعه بکشند و بگویند آقا خوبست یا بد است اینکه نمیشود باید یک محکمهای باشد آنجا رسیدگی بکند و بگوید که این آقا آنجا خیانت کردهاست باید برود به محکمه این آقا قصور در انجام وظیفه اش کرده باید یک درجه تنزل خدمت پیدا کند از خدمت اخراج بشود و این محاکمی که بطور اداری تشکیل میشوند برای انتظامات وزارتخانهها تنظیم شده محاکم اداری را برای آنها تشکیل میدهیم اگر بد کار میکنند باید سعی شود که خوب و صحیح کار کنند و ببینند و برسند و الا یک تصمیمی را خواسته باشید بگیرید اگر اینها را شما محکمه اداری قرار بدهید هر وزارتخانهای محکمه اداریش منحصر میشود به این هیئت پنج نفری به عقیده من این صد و پنجاه و شصت هزار جمعیتی که در ادارات ما جمع شدهاند ده دوازده کمیسیون نمیتواند بوضع آنها رسیدگی بکند یک محکمه استدلالی برای تعیین تکلیف بعنوان محکمه اداری به آنها بدهید این عملی نیست اگر بگذاریم روی همان مسموعات این کاری را که در سال گذشته قانون اجازه دادهاست و آن کمیسیون هم کرده فلان کس شهرت دارد که آدم بدی است من میگویم بد است یا فلانکسی که با پسر عمویش من آشنا هستم یک خدمات گرانبهائی در خراسان در زمان شاه سابق موقعی که آستانه در دست پاکروان بوده کرده آن باید بند الف باشد این یک چیزی است که احساسات است من با این مخالفم قضاوت با احساسات نباید با هم ترکیب بشود احساسات در یک محکمه انقلابی باید باشد (صحیح است) من موافقم که یک محکمه انقلابی تشکیل بشود این در و دروازهها را ببندند روز نو و روزی نو (خواهد شد) (کشاورز صدر ـ محکمه انقلابی هیچکدام از این آقایان را نمیگذارد کوچک و بزرگ اقلیت و اکثریت همه را از دم) تمام این مملکت را رسیدگی بکند (تیمور تاش ـ این هم صحیح است انشاالله میشود) آقایان یک مسئله دیگری هست که اگر بخواهید بد را از خوب تشخیص بدهید که کدام خوبست یا بد است چه مقیاسی میخواهد بنده که عضو آن کمیسیون هستم اگر آدم نماز خوان و ظاهر الصلاحی باشم هر کس و هر کدام از اعضاء ادارات که نماز نخواند میگویم بیرونش کنند در صورتی که نماز نخواندن کسی که زبان چینی را خوب میداند و کارش ماشین نویسی است و ما در مملکت نداریم ما مجبوریم که التماس بکنیم پولش بدهیم بیاید در اینجا ماشین نویسی ما را عهده دار بشود در یک مملکتی روی یک مقیاس من که آدم نماز خوان و مسلمانی هستم هر کس که مطابق عقیده من رفتار نکند بگویم بد است و باید برود نه اینطور نباید باشد در ادارات همه خوبند حتی آقای پاکروان خوبست ولی برای آن جنایتی که در خراسان کرده خیلی خوب است برای اینکار بهتر از ایشان پیدا نمیشود من معتقد هستم که ما بد و خوب را به اختیار کمیسیون نگذاریم پس یک آییننامه ما لازم داریم که اگر این شخص قدش از فلان سانتیمتر کمتر است بد است یا خوب است از احساسات این کمیسیونها همینقدر که ناله میکنند بعضی از اشخاص اگر هشتاد درصد این تصمیماتی که گرفتهاند خوب بود و صدی بیست ممکن است غرض ورزی و اشتباه شده باز هم گرفتار همین اشتباه و غرض ورزی خواهند شد پس این قانون هیچ فایدهای ندار غیر از ضرر این طبقه بندی را هم که بدست آن کمیسیونها دادهاست میکوید ۱ـ تعیین کارمندان شایسته و صالح اینها همه خوب هستند ولی هر کدام برای خودش صلاحیتی معین دارد هیچکس غیر صالح نیست اگر غیر صالح بود خداوند او را نمیآفرید این صلاحیت کاری را داشته این جانی بالفطره حتی صلاحیت یک کاری را داشتهاست در یک موقع مناسب اگر اتفاقی بیفتد این صلاح مملکت است من معتقدم که تشخیص این قسمت اولی معنی ندارد قسمت دوم کارمندانی که برای دولت مفید نبوده و شایستگی خدمت دولت را ندارند و مشمول قانون بازنشستگی هم نیستند این محتاج قضاوت است اگر این هیئت را شما هیئت قضایی میشناسید و آییننامه قضائی برایش تنظیم میکنید بنده هیچ مخالف نیستم ولی میگویم که عملی نیست ما در ظرف هفت هشت ماه صد و پنجاه دویست دوسیه نتوانستیم ببینیم با اینکه چهار نفر بودیم تنبل هم نبودیم کار کن هم بودیم چطور در ظرف یکی دو سال دوسیه صد و پنجاه شصت هزار نفر را این کمیسیون میتواند رسیدگی بکند عملی نیست اگر بخواهیم همینطور باشد مقدرات اشخاص را نمیشود بقرعه واگذار کنند و با احساسات زیدو و عمر بگویند که من از قیافه آقای بوذری بدم میاید (کشاورز صدر ـ روز آخر ۱۳۹ پرونده را دو ساعت رسیدگی کردند) بنا براین آدم بدی است یا خوشم میاید پس آدم خوبی است حالا کاری بگذشته نداریم این قانونی است که گذشته ما کاری به آن نداریم من راجع به این قانون که فعلاً مطرح است عرض میکنم باید قانونی وضع شود که جامع الاطراف باشد و گرفتار زحمت نشویم یک قسمت دیگری اواخر این قانون دارد مینویسد که کارمندان بدیوان کشور مراجعه کنند میگوید شکایاتی که از این هیئتهای اولیه هست که تشخیص دادهاند حسن بد است حسین خوب است آنهایی که ناراضی هستند و یا دولت اگر از آن تشخیص ناراضی است احاله میشود بدیوان کشور من استدعا میکنم دیوان کشور را آلوده به سیاست نکنید بگذارید یک مؤسسه پاکی در این کشور بماند این تصمیمات روی احساسات گرفته شدهاست مثل اینکه در ابلاغ اشخاص هم مینویسند که بنا بر مقتضیات اداری آقا منتظر خدمت شد این شکایت میکرد بدیوان کشور دیوان کشور میگفت من نمیتوانم به این موضوع رسیدگی بکنم یعنی علت یک قضاوت اداری را خواستن این معنی ندارد این بسته بتشخیص اداره مربوطهاست این جزو اسرار خود وزارتخانهاست وزیر روی تشخیص نوشته اگر خواسته باشند به این اجازه بدهند که آنجا احساسات را مثل اینکه محکمه بدوی قضاوت کرده روی احساسات قضاوت بکند یکجای پاک و مقدسی که فقط متکی به قانون هست این را وارد در سیاست میکنند بنده و شما احمد و محمود اعمال نفوذ میکنیم برای اینکه فلان الفی جیمی بشود وجیمی الفی بشود آن دستگاه را فاسد و خرابش میکنید من استدعا میکنم این دستگاه را خراب نکنید و بعلاوه این عملی نیست فعلاً ما دو شعبه داریم در دیوان کشور که بکارهای استخدامی رسیدگی میکنند آنجائی که دولت با کارمندان بر خلاف قانون رفتار میکردهاست شکایت میکردند کارمندان از دست دولت که این تعدی را دولت بما کردهاست در آنجا دو شعبه داریم که رسیدگی بکنند و مقدار زیادی کارها متراکم است و ممکن است حتی مال ۶ ماه پیش باقی باشد که هنوز فرصت نکرده باشند رسیدگی بکنند شما کارهای ۱۵۰ و ۶۰ هزار نفر را میخواهید احاله دهید به این دستگاه اولاً عملی نیست ثانیأ مصلحت نیست باید فکر دیگری کرد این اشکالاتی بود که مال این گزارش کمیسیون بود ولی این تعبیر خوابی بود که یک نفر دیگر کردهاست که کارمندان را چه جور به الف و جیم کنیم قانونی بود که آقای منصورالملک آورد بنده با بعضی از قسمتهای آن موافقم با بعضی نیستم ملاحظه کنید که نظر او با نظر تصفیه یکی است منتها راهش فرق دارد
ماده واحده ـ از تاریخ تصویب این قانون دولت مکلف است که در ظرف مدت ۶ ماه به سوابق خدمت کلیه کارمندان اداری و قضائی و همچنین کارمندان شهرداری و بنگاههای دولتی رسیدگی نموده و نسبت کارهائی که بدیوان کشور احاله میشود به ترتیب زیر اقدام نماید حالا راهی که آن فکر کرده این است که:
- الف ـ کلیه مستخدمین رسمی زایدی که بیش از ۲۰ سال تمام سابقه خدمت متوالی و یا متناوب دارند و یا با داشتن سابقه کمتری سنین عمر آنها از ۶۰ سال تمام تجاوز کرده باشد طبق تشخیص دولت بازنشسته میشوند این یک طبقهای را مقایسه گرفته و یک میزان حقوقی را اینجا میخواسته آنها بگیرند که ناراضی نباشند نسبت به کارمندان زائدی که مشمول قسمت الف این قانون نیستند آنهائی هستند که ۲۰ سال سابقه ندارند بعد از شهریور ماه آمدند و کارمندان زیادی هستند دولت خدمت آنها را با پرداخت مبلغی معادل با آخرین حقوق و کمک ماهیانه آنها ضرب در با ۲ برابر سنوات خدمت در دو قسط یکی در اول و یکی در ۶ ماه اول ۱۳۳۰ خریداری کرده و خاتمه میدهد من با این شکل که ایشان گفته موافق نیستم این کارمند یک پولی را که معادل حقوق ۲ سالش باشد بدستش دادن این آقا میرود در ظرف ۲ ماه تمام میکند و بعد بر میگردد و همین آش و همین کاسهاست بیکار است در خیابانها ویلان است (صحیح است) من معتقدم که دولت نه تاجر خوبی است نه کاسب و نه زارع خوبی اگر این کارهائی که دولتها در همه جای دنیا میکنند (نایب رئیس ـ آقای حائریزاده وقت شما تمام شد) مگر وقت محدود است.
نایب رئیس ـ بله.
عده از نمایندگان ـ اجازه بفرمایید بیاناتشان را بفرمایند.
آشتیانیزاده ـ همه موافقت میکنند.
نایب رئیس ـ بفرمایید صحبت کنید.
حائریزاده ـ فقط یک مملکت در جوار ما هست که در تمام کارها خودشان دخالت میکنند و بر تمام زندگانی و کارهای افرادش خود دولت دخالت میکند حالا این وضع در تمام دنیا قابل اجرا باشد یا نباشد یک بحثی است که پشت تریبون نمیشود دولتهای دنیا حافظ امنیت و قانون و عدالت هستند و الا نه میروند تجارت بکنند و نه میروند زراعت بکنند و نه میروند کارخانه داری بکنند این کارها را نمیکند همه این کارها را دولت ایران میل دارد بکند و هر چه عایدات پیدا میکنیم ضرر اینها را دولت دارد میدهد شما مؤسسات را ببینید و بودجه آن را مطالعه بفرمایید تا آخر سال ضرر آن را ما از جاهای دیگر تأمین میکنیم این سازمان برنامه یک عضوش را بنده دیروز دیدم گفتم آقا این پولها را که گرفتند چکار کردند گفتند یک مبلغی را به این کارخانهها قرض دادیم معلوم نیست وصول بشود برای اینکه این کارخانهها نخوابد بنده عقیدهام این است که دولت مؤسساتش را ارزیابی بکند خلاصه جعفرآباد ورامین و یا حسنآباد سرخ کوه خراسان این را ارزیابی کند دارائی غیر منقول دولت از کارخانجات و اراضی خالصه فرضاً دو هزار میلیون تومان قیمت این هاست مثل یک شرکت سهامی مثلاً قائل بشود حسنآباد هزار سهم این کارخانه چائی دو میلیون تومان ۲ هزار سهم سهام این کارخانهها را بجای پول به کارمند بدهند که اینها خودشان بروند و این مؤسسات را اداره کنند این هیئت مدیرهای که کارخانه چالوس و یا سیمان را اداره میکنند و یا سایر کارمندانی که دولت از دست اینها جانش به لب رسیده و میخواهد این دایره را تنگ و تشکیلاتش را کوچکتر کند سوابق خدمت این را مطابق اصولی خریداری بکند و در عوض پول از این سهام به ایشان بدهد و همین هیئت مدیره که برای دولت فعلاً کار میکند این کارخانهها را برای خودشان اداره کنند بنده قول میدهم که همین کارخانه چالوس اگر دست کارمندان باشد و برای خودشان کار بکنند عایداتشان چند برابر خواهد شد و هم دولت از دست کارمندانش راحت میشود و حفظ آبرویش را بهتر میکند و لازم نمیشود که پول هم از جائی قرض بکند و پول هم به دست اشخاصی که عادت کردهاند پول داشته باشند و قمار کنند نمیدهد خودشان میروند کار میکنند و مملکت را آباد میکنند و دولت هم از شر هر دو راحت میشود این را هم من بر خلاف پیشنهادی که جناب آقای منصورالملک کردهاند بنده عقیده دارم که قسم دیگری حلش کنیم و در سایر قسمتهایش هم هر وقت در مواد صحبت بشود بنده در اطرافش بحث میکنم عجالتاً چون فرمودند که وقت گذشته و چون نمیخواهم زیاد وقت آقایان را بگیرم بعرایضم خاتمه داده و مرخص میشوم.
نایب رئیس ـ آقای مکی موافق مشروط بفرمایید.
مکی ـ بنده این گزارشی را که از کمیسیون قوانین دادگستری به مجلس شورای ملی ایران تقدیم شدهاست کافی نمیدانم و با شرایطی که عرض میکنم اگر در شور دوم اصلاح شده باشد و موافقم والا در مخالفت باقی خواهم بود استدعا میکنم آقایان هم عرایض بنده را یکقدری توجه بفرمایند برای اینکه در دوره گذشته هم که قوانین با یک شتابزدگی در کمیسیونها تصویب میشد بنده و رفقای بنده که در اقلیت بودیم چندین مرتبه این تذکر را دادیم متأسفانه کسی متوجه نشد و یک مشت قوانین از کمیسیون قوانین دارائی و کمیسیون قوانین دادگستری گذشتهاست که امروز باعث بدبختی و بیچارگی و موجب ننگ مجلس دوره پانزدهم است در مجلسهای گذشته ۳ چهار قانون گذشت اختیاراتی داد که هر کس را هر نوع مجازات میخواهند بکنند هیچ کس اعتراض نکرد این قوانین امروز یک دسته مردم بدبختی را دچار کمال بیچارگی و بدبختی کرده (عدهای از نمایندگان ـ صحیح است) یا قوانین دیگر گذشته در یک کمیسیون که سه نفر اختیار دارند در عین حال یکنفر را ۳ مجازات یکنند یعنی او را بخوابانند در معبر عام و شلاقش بزنند حبسش بکنند و جریمه نقدی هم بگیرند از یکنفر سبزیفروش بیچاره میتوانند در عین حال ۵۰ تومان جریمه اش کنند و حبسش کنند و توی خیابان اسلامبول و یا فرض کنید وسط میدان امین السلطان بخوابانند و شلاقش بزنند و هیچکس هم صدایش در نمیآید به به چه قانونی خوبی که فلان سبزی فروش را بگیرند بزنند ولی اگر یک قانونی بخواهد کسی مثل مصباح فاطمی و یا یک گردن کلفت دیگری را مجازات کند گردن کلفتها جمع میشوند کهای وای ای داد این قانون ظالمانهاست چطور اگر ظالمانهاست برای سبزی فروش یا بقال ظالمانه نیست ولی در این مورد ظالمانهاست به عقیده بنده وضع قانون و قانونگذار در یک شرایط و خصوصیاتی باید باشد مثلاً وضع آن کسی که میخواهد قانون را وضع بکند باید خودش عاری از حب و بغض باشد کوچک و بزرگ برایش نداشته باشد قانون اصولاً ایجاد و وضع میشود برای حمایت ضعفا و برای جلوگیری از تعدی اقویا اگر قانون بر خلاف نظر قانونگذار ضعفا را در مضیقه بگذارد و اغنیا را دستشان را باز بکنند این قانون نیست این یک توافقی است بین طبقات حاکمه برای اینکه یک عده ضعیف را نابود کنند قانون نباید حکم تار عنکبوت و مگس برای مردم ضعیف باشد تا مردم قوی خود را مثل زنبور به تار عنکبوت زده آن را پاره کنند و بگذرند این قانون تصفیهای که گذشت چون میدیدند که یک عده اشخاص قوی و متنفذ اگر بدیوان کیفر هم بروند مجازات نمیشوند گفتند ما اینها را در میان یک قانون مخصوصی به دام بیاندازیم اکنون قانونی در دوره پانزدهم از کمیسیون دادگستری گذشته اگر میفرمایید که تمام مصوبات آن کمیسیون غلط است بنده میگویم که قانون تصفیه هم مثل آن دیگریها غلط است و اگر میگویید مصوبات دیگر آن که یک مشت مردم بیچاره را از هستی ساقط و نابودشان میکند صحیح است بنده میگویم قانون تصفیه هم صحیح است شما طرحی تهیه بکنید که تمام قوانینی که در دوره ۱۵ از کمیسیون قوانین داد گستری و یا کمیسیون قوانین دارائی گذشته غلط است و تمامی لغو شود بنده موافقم و اول کسی هستم که امضاء میکنم ولی بیایند و بگویند یک قوانینی که ظالمانهاست در مورد یک مشت بیچاره اجرا بشود ولی قوانینی که درباره چهارنفر متنفذ که نه به حساب آنها رسیدگی شده و نه اموالشان مصادره شده نه حکم اعدام برای هیچیک صادر شده هیچگونه مجازات بدنی هم ندارند نه شلاق دارند در وسط خیابان نه حبس دارند و نه جریمه نقدی بیاییم و این آقایان را استثناء کنیم ولی آن قانون جریمه نقدی و حبس و شلاق باشد سر جایش در دنیا اگر ما یک چنین قانونی وضع کنیم مجلس شورای ملی ما را مسخره میکنند که مجلس شورای ملی ایران فقط برای ضعفاء قانون میگذارند و برای اقویا قانون نمیگذارند آقایان یک طرحی تهیه کنید که مصوبات کمیسیون قوانین دارائی و کمیسیون قوانین دادگستری دوره پانزدهم کان لم یکن فرض شود (نریمان ـ اصل وضع قانون بر خلاف قانون بوده) یک چنین طرحی بیاورید تا بنده امضاء کنم و تصور میکنم که فراکسیون ما هم امضاء بکنند ولی با کیفیت فعلی که ما دوباره بیاییم و قانونی وضع کنیم که یک گیوتینی باشد بالای سر کارمندان دولت و برای یکسال اختیار بدهیم بدست یک وزیر بند ب که هر که از او اطاعت نمیکند فوراً مشمول بند ب اش کند و هر که را دلش خواست مشمول بند ج کند این وضع مستخدمین دولت را متزلزل میکند و قضات را متزلزل میکند انسان باید اول یک سوزنی به خودش بزند بعد یک جوال دوز به مردم نتیجه این میشود که کسانی که در استخدام دولتند نیک طرحی که ایران را تجزیه میکند آن طرح را میگذارند در دست یک عدهای و میگویند اگر زود نگذرانید شما را مشمول بند ج میکنیم و تصور میکنم ۱۰ یا ۱۲ نفر در مجلس هستند که میتوانند ایستادگی کنند باقی آقایان آبرویشان را دوست دارند حیثیت خود را دوست دارند مجبورند که هر چه میگویند تصویب بکنند این یک گیوتینی است و اصولاً بنده معتقدم که این قانون تصفیه را اگر یک دولتی مجدداً بیاید و بخواهد اجرا بکند دروغ است این تصفیه که تا اینجا شده اگر خوب اجرا شد و ما حسن نیت دیدیم مجلس شورای ملی حاضر است که هر موقع لازم دید قانونی وضع کند مجدداً ما خودمان طرحی میدهیم که تصفیه کنیم ولی الان یک قانونی از مجلس گذشته و تصفیه را میخواهد شروع بکند عرض و ناموس یک دسته از آقایانی که در هیئت تصفیه بودند به باد رفت کدام آدم عاقلی است که دوباره بیاید برود در هیئت تصفیه اگر کسی پیدا شود دیوانهاست که برود در آنجا بنشیند و رأی بدهد که تصفیه کنید کسی جرأت نمیکند برود در هیئت تصفیه مگر کسی که بخواهد همان اشخاص فاسد و همان وزیری که عضو بند ب است بخواهد او را جزو بند الف بگذارد هر آدم درست و هر شخصی که واقعاً بدرد مملکت میخورد بعنوان عضو زاید بیرون بکنند همه آنها مشمول بند ب میشوند مخصوصاً در این لایحه پیشنهادی کمیسیون و گزارش آن یک ماده دیگری هست که آن ماده بیشتر برای مجلس شورای ملی موهن است من تصدیق میکنم که وکلاء و طرز رسیدگی بجرائم وکلاء یک طرز خاصی است کمیسیون عرایض باید رسیدگی کند و برای قضات دادگستری نیز قانون و دستگاه خاصی وجود دارد ولی در قانونی که کلی بوده و وضع شده ما وکلاء و وزراء را استثناء بکنیم و بعد یک مثبت مردم بیچاره را بگذاریم زیر گیوتین که هر چه میخواهند بانها بکنند این پسندیده نیست (عدهای از نمایندگان ـ صحیح است) بنده عرض کردم بطور کلی بیایید و تمام مصوبات کمیسیون قوانین دارائی و دادگستری آخر دوره پانزدهم را لغوش کنید بنده موافقم و رأی هم میدهم ولی با این کیفیت والله باالله هم از حیثیت مجلس میکاهد و هم خواهند گفت شورای ملی آقایان وزرا را جدا کرده و ما میدانیم که وزراء تابع قانون خاصی هستند ولی بر علیه کدام وزیر دو این مجلس شورای ملی اعلام جرم شد و کدام یک از آنها محکوم شدند بنده خودم در سال ۱۳۲۲ عضو آن هیئت عالی بازرسی بودم که آقای میرزا علی آقای هیئت و آقای حائریزاده و آقای اشتری و آقای آموزگار عضو آن هیئت بودند یک فقره دزدی و سوءاستفاده وزیر وقت را ما گرفتیم ۸۰۰ هزار تومان آقای بدر وزیر پیشه و هنر بودند نماینده خواستیم از دکتر میلیسپو آنها هم یک مأمور رتبه ۹ را از وزارت دارائی فرستادند و او دقیقأ معین کرد که هفت ملیون و ششصد هزار ریال سوء استفاده شده در مجلس چهاردهم هم اعلام جرم شده ولی آیا هیچ وقت به این اعلام جرم رسیدگی شده؟ و این وزیر تا حالا در هیچ محکمهای محکوم شد حالا آمدند آقا را مشمول بند ج کردهاند آقایان چه اصراری دارند و چرا این قدر تقلا میکنید برای اینکه این قبیل اشخاص دوباره بیایند گل سر سبد جامعه بشود بنده میدانم که به چند نفر ظلم شدهاست در این بند الف پاکروان را گذاردهاند (آشتیانیزاده ـ بند الف معنا ندارد من به آن اعتراض دارم) بنده معتقدم که مجازات بشری درباره پاکروان کم و ناقص است کسی که ۳۰ نفر را اعدام کرده وقتی که او را اعدام بکنند به جای یک نفر اعدام شده و ۲۹ نفر دیگر خونشان از بین رفته آقای پاکروان در قضیه خراسان ۶۳۲ نفر ببخشید ۱۶۳۲ نفر را از بین برده و ۱۳۶ نفر را هم زنده زنده بگور کردهاند (شوشتری ـ ۳۶ نفر) سی و شش نفر در مسجد گوهر شاد از بین رفتند آقای شوشتری فرمودند آن شب از بین رفتند سی و چند نفر را زنده زنده به گور کردند (اسلامی ـ چه بندی است آقای مکی؟) بند الف است آقای پاکروان در آن موقع مسئول این کار بوده (آشتیانیزاده ـ آقای نجس روان) اصولاً بنده به بند الف هم اعتراض دارم. عرض کنم مجازات بشری ناقص است اگر یک روزی دست مجازات گریبان آقای پاکروان را بگیرد و او را محکوم کند و اعدام بشود فقط برای یک نفر از بیگناهان آنجا اعدام شده و خون بقیه به حدر رفته حالا آقای بدر یا مصباح فاطمی که ۱۴ سال حاکم خوزستان بوده و خوزستان را به این روز انداخته که مردم از هستی ساقط شدهاند عادلانهاست که ما بیاییم اینها را از این بند خلاص کنیم به خدا این هیئت تجدید نظر هم به کار آن بیچارگان رسیدگی نمیکنند و اولین کسی که تبرئه بشود همان آقای بدر است همان آقای مصباح فاطمی و امثال آنها است اینها هستند که چندین دوره وزیر بودهاند وکیل بودهاند علاقه دارند، نفوذ دارند و میتوانند لای چرخ این مملکت چوب بگذارند و نگذارند که چرخ این مملکت راه بیفتد و الا برای آن بیچاره رتبه پنج یا شش یا هفتی که در این بند ج و ب آوردهاند برای آنها این هیئت تجدید نظر کاری نخواهد کرد و به حرف آنها ترتیب اثر نمیدهد اینها آقا برای مقصود بخصوصی است و برای اینکه بگویند این تصفیه خوب کار کرده چند نفر از کله گندهها را معاف میکنند و بقیه را محکوم میکنند و خواهند گفت از دویست و چند نفری که اعتراض داده بودند ۲۷ نفر، ۳۷ نفر تبرئه شدند و بقیه را محکوم کردیم و بعد هم میگویند احسنت عجب هیئت تجدید نظر خوبی است که این کار را کردهاست، اینها همه اش بازی است میخواستند اول مسئولیت را بگردن مجلس بیندازند، خوشبختانه خود آقایان نمایندگان محترم متوجه شدند و طرحی تهیه نکردند که مجلس مقدم اینکاربشود خود دولت رفت طرح آورد و مسئولیت را گردن گرفت و بعد هم رفت کمیسیون دادگستری و آنرا اینطور اصلاح کردند که به عقیده یک از رفقا که میگفت مثل این که طرح دولت بهتر از این بود و حالا این طرح هم این نواقص و این اشکلات را دارد بنده خواستم این عرایض را بکنم برای این که وقتی در شور دوم میرود توجه بکنند اولاً استثنایی بین وزیر و وکیل قائل نشوند اگر تجدید نظری هست برای همه هست و ضمناً ما دیگر قانون هیئت تصفیه لازم نداریم قانون محاکمه وزراء داریم قانون دیوان جزا داریم قانون محاکمه داریم وکلا خودمان در آییننامه داریم. قانون محاکمات قضات داریم دیگر آقایان این گیوتین را بدست دولت ندهید شما امروز وکیل هستید اینجا نشستهاید فردا ممکن است وکیل نباشید امروز یک کاری در اختیار شما است فردا نیست مینشینید تأسف میخورید که دوره گذشته هم من این عرایض را کردم کسی توجه نکرد و حالا هم عرض میکنم این گیوتین را بالای سر این مستخدمین بیچاره قرار ندهید که واقعاً مستبدانه ترین گیوتینهائی است که در دنیا بکار دفته و برای این وقتی از این قانون بخواهند سوءاستفاده کنند و حیات ۱۴۰ هزا نفر را در معرض خطر قرار بدهند این گیوتین خواهد بود این را توجه بکنید اگر موافقید تمام قوانینی که از کمیسیونها گذشته کان لم یکن بشود طرحی بیاورید بنده هم امضاء میکنم که بکلی از بین برود و خود این موضوع هم از بین خواهد رفت و آن قوانین ظالمانه که یک بدبختی را در مسیر عمومی شلاق میزنند و جریمه میکنند از بین برود شما هیچوقت دیدهاید که یک محتکر گردن کلفتی را یا محکوم بکنند یا شلاق برنند یا پدرش را در بیاورند شما هیچ دیدهاید که یک نفر از محتکرین بزرگ این کمپانیهای اتومبیل از که اتومبیل وارد میکنند و بقیمتهای گزاف میفروشند شلاق بزنند ؛ هر وقت شهر داری احتیاج پیدا میکند سبزی فروش بدبخت را میخواباند و شلاق میزند و جریمه نقدی از او میگیرد اگر این قانون است باید برای همه باشد و نسبت به همه اجرا بشود همانطوری که در مورد سبزی فروش اجرا میشود در مورد وکیل و وزیر هم باید اجرا شود استثناء نباید بشود استثناء اصلاً احساسات یک جامعهای را تحریک میکند و این انقلاباتی که در دنیا روی میدهد برای چیست؟ برای این استثنائی است که میشود اشخاص از رویه وطن پرستی خودشان خارج میشوند یا منحرف میشوند و یا آن اشخاصی که افراطی میشوند برای این است که میگویند تا کی تو سری بخوریم میگوید حالا که من دارم از بین میروم یا علی غرقش کن منهم رویش تا کی ببینیم که فلان آدم با پول دزدی پارک و اتومبیل و یک عمارت ۱۰ طبقه داشته باشد و من یک خانه گلی نداشته باشم که توی آن بخوابم در موقع خطر که میشود دفاع وطن بعهده آن سرباز دهاتی است که نه ده دارد نه آب دارد در موقع آسایش وطن مال چهار تا ملیونر است و در موقع خطر هم که شد در میروند. اگر آسایش است مال همه باید باشد اگر مرارت است مال همه بالسویه باید باشد بین همه تقسیم بشود ظلم بالسویه هم عدل است پس این قانون و این لایحه هر چه میخواهید اسمش را بگذارید بنده خیال میکنم که هیچ خوب نیست خاصه اینکه مثلاً میگوید در ماده از هر وزارتخانهای هیئتی مرکب از هشت نفر معین میشوند به این ترتیب که وزیر مربوطه ۱۶ نفر از کارمندان عالی رتبه آن وزارتخانه را و بصیر با تقوی و مورد اعتماد و دارای حسن سابقه باشند به هیئت دولت معرفی و هیئت دولت در جلسه رسمی خود ۵ نفر را به سمت کارمند اصلی و ۳ نفر را به سمت عضو علی البدل انتخاب مینماید، بنده از آقایان سئوال میکنم که اگر وزیری سوء نیت داشته باشد و واقعاً این وزرای ما قبل از شهریور یا بعد از شهریور سوء نیت داشتهاند یا خیر همه شان سوء حسن داشتهاند همچین آقای دکتر اقبال که خودش هم جزو آن بند قرار گرفتهاست آن روز داد میزد توی سرش میزد وقتی که این قانون تصفیه را آورد، داد میزد که این بهترین قوانین است چرا؟ خیال نمیکرد که خودش یک روز در این تصفیه گیر کند این جمله ایست که انوشیروان گفته هر که آن کند که نباید، آن بیند که نشاید اینها خیال میکنند که با این قوانین میتوانند یک مشت مردم را از بین ببرند ولی ما معتقدیم خداوند که بر مسند حق نشستهاست طوری اسباب فراهم میکند که خود اینها هم بدام بیفتند و حالا که بدام افتادهاند دیگر استثناء پذیر نیست دیگر نمیشود که استثناء قائل شد. یکی از آقایان بطور شوخی یاد داشتی نوشتهاست و بنده برای این که آقایان خسته نشوند میخوانم، نوشته ماده سوم این لایحه بوی چلوکباب میدهد یکی از کاغذهایی که به من رسیده اسمش را نمیگویم و جزو یکی از این بنده هاست نوشته که تبعیض خوب نیست استثناء را بردارید این است که بنده مخصوصاً از آقای عامری که ایشان در موقع وضع قانون هیچ وقت نمیخواهند یا روی حق و عدالت گذاشته شود بنده وجداناً و انصافاً از ایشان خواهش میکنم، استدعا میکنم بلند شوند و توضیحاتی بدهند و عقیده خودشان را بگویند و این استثناء و این گیوتینی که بالای سر مستخدمین هست خودشان پا شوند و بگویند که مقصود این است که بالای سر صدو چهل هزار نفر مستخدم گیوتین نگاهداریم و هر آن تهدیدشان بکنیم و آنها را آلت دست یک عده وزرائی بکنیم که مسلماً سوء نیت خواهند داشت هیچ صلاح مملکت نیست که یکدسته مردم با تقوی را کنار بگذاریم اگر صلاح است خود ایشان استدعا میکنم که این طرح را پس بگیرند و یا همان طوری که عرض کردم کلیه قوانینی که در اواخر دوره پانزدهم گذشتهاست کان لم یکن باشد و هر کدامش که لازم است دولت یک لایحهای بیاورد و در ظرف پانزده روز ماکاری نکردیم از اول دوره تا بحال نتوانستیم یک لایحه مفید بگذرانیم اگر مجلس رأی داد ببرند اجرا کنند و اگر ظالمانه بود لازم بود که اینها تعدیل بشود ما بتوانیم در حمایت این قانون آنها را هم معافشان کنیم که لااقل ظلم بالسویه شده باشد یعنی عدل شده باشد نه اینکه ما بیاییم وکلا وزرا را استثناء کنیم و معاف بکنیم و بقیه را هم معلوم نیست که هر وزیری با هر کسی خرده حسابی داشته باشد مجدداً آن خرده حساب تصفیه بشود و راه اخاذی باز بشود که هر وزیری پیغام بدهد برای فلان مأمور یا برای فلان مستخدم اداری که تو ماهانه ۱۰ هزار تومان به من بده و اگر ۱۰ هزار تومان ندهی من فردا میروم و به آن هیئت تصفیه میگویم که تو را مشمول بند جیم ات بکنند، آقا این مملکتی که اینقدر سوء استفاده شده و هیچ وزیری تا حالا تعقیب نشده اگر قانون باید اجرا بشود باید برای همه اجرا بشود وکیل، وزیر ندارد و اگر نباید اجرا بشود باید برای همه اجرا نشود این است که بنده خواستم نظر آقای عامری را بدانم، (اسلامی ـ با بقیه موافقید؟) بقیهای ندارد وقتی که بنده با اساسش مخالف باشم دیگر مطلب دیگری ندارد بنده این عرایضی را که ذکر کردم مخالف مشروط بودم و آمدم که عرایضم را بکنم خود آقای عامری و اعضاء کمیسیون بیایند وجداناً خدا را در نظر بگیرند و ببینند خود و خدا آیا سزاوار است که این قانون اجرا بشود یا خیر؟ و طوری نکنیم که این مملکت را به هرج و مرج که بلبشوئی بیندازیم و هیچکس اعتماد نداشته باشد که تا فردا عصر مستخدم دولت هست یا نه، تا حالا قانون استخدام کشوری و قوانین عادی یکطوری هم بود که اگر کسی را بخواهند از اداره بیرون بکنند او بتواند برود در دیوان کشور و شکایت کند آقا من در دوره گذدشته مستخدم رسمی دولت بودم و وقتی که از خدمت کنار رفتم بایستی منتظر خدمت شوم و یک ابلاغ انتظار خدمت برای بنده صادر بشود نشد ۸ ماه بنده بیکار بودم تا روزی که وکیل مجلس شد یک ابلاغ برای بنده از وزارت راه آوردندکه شما از موقعی که وکالتتان خاتمه یافته به سمت بازرس منصوب میشوید، ۵۰۰ تومان حقوق ثابت بنده بود حساب کرده بودند ۴ هزار تومان چکی آوردند برای بنده چک را برگرداندم گفتم اگر حق بنده باشد فقط میتوانم حقوق انتظار خدمت را بگیرم آن هم یک مدت قلیل ملاحظه کنید با مخالفین خودشان این طور میتوانند مبارزه کنند که ۸ ماه حتی به ایشان نگویند منتظر خدمت که اینها نتوانند از ۱۳۰ تومان حقوقشان استفاده کنند این قبیل قوانینی که از آنها ظالمانه سوء تعبیر و سوء تفسیر میکنند کافی نیست و ما باز یک گیوتینی هم بدهیم بدست آنها بنابراین قوانین فعلی که در کمیسیون گذشته اگر کاملاً صحیح است این قانون هم صحیح است و الا اگر تمام قوانینی که در دوره پانزدهم از مجلس گذشتهاست صحیح نیست و غلط است قوانین دیگرش صحیح باشد، اگر تمام قوانین که در دوره پانزدهم از کمیسیونها گذشته بگویند غلط است، این یکی هم غلط است، مادامی که این یکی را بخواهند استثناء بکنند، بنده مخالفم و تقاضا دارم که در اینجا با ورقه رأی گرفته شود و معلوم شود که واقعاً چه اشخاصی از روی حق و عدالت رأی میدهند و چه اشخاصی مانع از این هستند که قانون را در مملکت اجرا کنند.
نایب رییس ـ آقای شوشتری بفرمایید.
رضوی ـ بنده مخبر کمیسیون هستم و میخواهم توضیح بدهم.
شوشتری ـ بسم الله الرحمن الرحیم بنده استدعا دارم نمایندگان محترم عرایض من را جزء بجز مورد توجه قرار بدهند و بنده را آزاد بگذارند که عرایض خودم از نظر همین قانون عرض کنم، بنده وقتی که اعلام کردند عدهای مشمول بندها کردند چون قانون را نخوانده بودم، قانون را مراجعه کردم دیدم این عمل وجهاً من الوجوه منطبق با قانون وضع شده نیست حالا جهاتش را من عرض میکنم ولی چون تمام ما، تمام مملکت تمام اشخاصیکه از جریان چندین ساله این کشور مستحضرند عموماً میدانند یک دستههای جنایتکار و یک مأمورین معدود ناصالح که بست و بند دارند با بعضی از جاها بدبختی این مملکت را به این صورت در آوردهاند، در نتیجه دستهای ایجاد کننده تشنج ما را به اینصورت در آورده، همه انتظار داشتند، همه انتظار دارند، همه انتظارمیبرند که یک روزی این ملت و این مملکت، مجلسین شورای ملی و سنا دستهای جنایتکار و مختلسین بیت المال مسلمین را قطع کند و مملکت را بصورتی در بیاورد که شبیه بصورت آدمهای دنیا باشد، انتظار داشتند که هیئت محترم تصفیه بیایند بنشینند واقعاً ناپاکان و ناصالحان را از صلحا جدا کنند، یا برهان و دلیل و با بعینه و استدلال قضائی جدا کنند، گل بزنند بدهن آنها همانطوری که جبرئیل زد بدهن فرعون، بزنند و بگویند، الان و قد عصیت قبل و کنت من المفسدین (یکی از نمایندگان ـ فارسی بفرمایید) بایشان حالی کنید آقاقر آنست آیه کریمهاست جناب آقای دکتر مصدق بنده خودم باتفاق آقای دکتر نصر از طرف وزارت کشور جزء هیئت تصفیه تعیین شدیم رفتیم آنجا، آقای آقا شیخ عبدالعلی لطفی که اسمشان هم برده شد، ایشان بنده را مخاطب قرار دادند که آقای شوشتری موقعی است که با شجاعت مخصوص دستتان را بالا بزنید، این دزدها را از ادارات خارج بکنید. آقای قریب هم بود، بعضی از آقایان دیگر هم بودند. آقای شاهرودی احساساتی بخرج میدادند که دیدم منطبق با اصول و موازین نیست گفتم آقای لطفی من و شما که بستگی با روحانیت و قضا داریم ما بایستی از روی اصول وارد بشویم من این عمل را سهل و ممتنع میدانم از طریقی که شما میخواهید مشی بکنید ممتنع میدانم موفقیت و اجرای آنرا از طریقی که از روی اصول عرض میکنم گمان میکنم ممکن است اشتباه نکرده باشم گمان میکنم بهترین راهست برای وصول به این مقصود اگر خاطر آقایان نمایندگان محترم باشد من خودم چندی پیش در این مجلس عرض کردم دولت ایران سی هزار کارمند بیشتر لازم ندارد مورد اعتراض هم واقع شدم ولی مصالح کشور اگر لازم دید و مقتضی شد بگویند سید محمد علی شوشتری وجودش زائد است بحق خدا میروم برای اینکه مصلحت مملکت مقدم بر مصلحت فرد است گفتند شما چه بنظرتان میرسد؟ عرض کردم که کارگزینیهای تمام وزارتخانهها و مؤسسات دولتی سوابق کلیه ۱۵۸ هزار مستخدم دولت در آنجا مضبوط است. گرفتیم در مقداری از اوراق کارگزینیها دست دزدی رفتهاست یعنی اوراق بعضی از ناپاکان را بصورتی خارج کردهاند ولی این اوراقی که بر علیه آنهاست در جاهای دیگر در کتابچههای دیگر در استانها شهرستانها در وزارتخانها هست اهل قضاوت و اهل تحقیق بیرون میآورند، چه مانعی دارد که شما مجلس شورای ملی و دولت را بزحمت نیندازید بیایید کارگزینی هر وزارتخانه ئی را با مسئولیت وزیری که توأم است اینها را بنشانید یک هیئت صالحهای که در هر وزارتخانهای و در هر مؤسسهای هست رسیدگی بکنند بگوید که این عده محکمه اداری برایشان تشکیل شده این عده محکوم شدهاند این عده رفتهاند در دادگستری منهم بر شا و ارتشاء بودهاند تبرئه شدهاند این یارو ۱۵ دفعه ازش شکایت شده این یکی ۳ دفعه شکایت شده این یکی ازش هیچ شکایت نشدهاست خودتان بیاورید بیرون آنوقت بقدر ضرورت برای هر وزارتخانه خود صورت بدهید بدون اینکه منطبق با شخص شود رای امر شهرداریها و امور مالیات بر در آمد و غیره بدون اینکه شخص خاصی را انگشت بگذارید برویش این عده صورت بدهد مال وزارت کشور، مال وزارت دادگستری، مال هر جا اینکه غیر قضاة میگویم غیر قضات برای اینکه آنها یک صورت دیگری دارند اجازه بدهید قوانین اساسی را نقض نمیکنند زیرا قوانین اساسی را ما نمیتوانیم نقضش کنیم آن صورت دیگری دارد توجه بفرمایید جناب آقای فرامرزی آن صورت دیگری دارد یک صورت بدهید که وزارت دارائی اینقدر عضو دارد این به ۶۵ نفر باید تقلیل بیاید آنوقت در ستون ملاحظات بنویسید: فلان آدم، فلام آدم سابقه سوء دارند دفعه اش تبرئه شده ۲ دفعه توبیخ شده ۳مرتبه جریمه شده یا منتظر خدمت شده یا متقاعد شده و ۳ دفعه بصورت مرموز از صورت تقاعد آوردندش بیرون جناب آقای عامری استاد تر از همه هستند خیلی از آقایان معذرت میخواهم استاد بندهاند اینرا روشن میکنند عرض کنم اینها روشن است آنوقت هر وزارتخانه ئی هر وزیری بمسئولیت خودش آن عده را کنار بگذارد آن عده دیگر بمانند کارمندان دولت تقلیل شده، یک عده دیگر متمکناند، جناب آقای دکتر مصدق متمکنین را استدعا میکردیم که آقایان شما را از بیت المال مسلمین در صورتیکه ماهی هفتصد تومان حقوق بگیرید بقدر یک دقیقه زندگی شما تأثیر نمیکند، آن شعر را خواستم بخوانم فراموش کردم بقدری جزئی است که تأثیر نمیکند برای خدمت به یک بیچاره و بینوا ممکن است این حقوق یک ماهه تو یا یکروزه تو یکساله او را تأمین میکند، تو اگر میخواهی خدمت بدولت بکنی، مجاناً خدمت بکن، پول نگیر از بیت المال ملت که این وضعیت پیدا شود، اگر هم گفتند سید محمد علی شوشتری صالح نیست و ممکنست پرونده او را بگذارند بیرون که آقا فساد ترا این پرونده مسجل کرده که زبان بنده بسته بشود اما از آنجایی که همه نمیخواهیم که آنچه را که حق و حقیقت است، قضاوت کنیم مملکت و دیانت و ملیت را حفظ نماییم آن که کلکم راع و کلکم مسئول از نظر مسئولیت شخصی اغراض و امیال شخصی را کنار بگذاریم و برویم روی یک اصولی و فکر بکنیم که من چه مراقعه و منازعه و چه مخاصمه خاصی دارم با جناب آقای دکتر مصدق ایشان چه بی لطفی به من دارند؟ وضعیت یکجوری میشود که ایشان از نظر مملکت این طور میفرمایند و بنده از نظر ممکلت این جور، آنوقت نتیجه اش چه میشود؟ هی بار میشود هی کدورت میآورد. بنده از نظر اصول اصلاً عملی که کردهاند منطبق با قانون نمیدانم وقتی که دو سه جز ئش غلط است و منطبق با قانون نیست، تمام اجزائش غلط است (صحیح است) و منطبق با قانون نیست. در قانون اساسی مصونیت دادهاست نمایندگان محترم را. بنده خیلی خوشم آمد از آقای مکی که در آن بیانات شان که ما نباید وهم ایجاد بکنیم برای مجلس و فلان قانون اگر میآید، باید بطور تعمیم بیاید و اگر صحیح است برای همه صحیح است و اگر فاسد است برای همه فاسد. نه اینکه بفرمایش ایشان یکدسته متنفذ یا قلدر دیگر بنفع خودشان یکدسته را دور ریختند، بنده اصولاً مخالف آن حرف هستم ولی اصل قانون، آن قانونی که از نظر جناب آقای دکتر مصدق و همه نمایندگان محترم و همه ملت ایران برای تصفیه ادارات از ناپاکان و دزدان وضع شدهاست و مدلول و مضمون آن بموقع اجرا گذارده نشده. چرا؟ قانون اساسی مصونیت داده نمایندگان مجلسین را، مصونیت از نظر عرف مصطلح معنائی دارد آیا معنای عمل هیئت تصفیه با مصونیتی که لغتاً کماً و کیفاً مفهوم مخالفی دارد؟ و یا تطبیق میکند؟ از شما میپرسم از دنیا قضاوت عادلانه میخواهم راجع بقضات با تصریحات قانون اساسی چطور یک مقام عادی بر خلاف قانون اساسی میتواند قضاتی که بایستی طبق قانون خاص در محکمه خاص اعمالشن مورد رسیدگی قرار بگیرد، و همین طور راجع به اشخاصی که مشمول قانون استخدام نیستند و میتوانند استاندار بشوند، بیایند این طور بکنند؟ آن مشمول این قانون نبوده، از همه بالاتر درست ملاحظه بفرمایید هیأت میتواند هر گونه تحقیقاتی از وزارت خانهها و شهرداریها و بنگاههای مذکوره بکند این مفهومش این است یعنی مکلفش کرده برای رسیدگی برای اینکه در اطراف قضاوت او نتوانند خدشهای وارد بکنند جناب آقای دکتر مصدق آقای مکی استدعا میکنم من از شخص جناب آقای دکتر مصدق استدعا دارم تشریف ببرید در جلسه ۷ تیرماه ۱۳۲۹ آقایان در یکساعت و سی و شش دقیقه ساعت شصت دقیقهاست دو تا شصت دقیقه میشود صد بیست دقیقه آقایان در ۹۶ دقیقه ۱۳۶ پرونده را رأی دادهاند صدا زدن و آوردن پرونده اینجا مفهوم مخالفت دارد رسیدگی یعنی به کمیسیون بردن اوراق یعنی محتویات پرونده را رسیدگی کردن اینکه بگوید آقای نریمان یا جناب دکتر مصدق یا آقای مکی یا سید محمد علی شوشتری بعد اگر جناب آقای دکتر مصدق پرسید که آقا تو گفتی رسیدگی و تحقیق کردی چند برگ بود؟ این پرونده محتویاتش چه بود؟ این چه وقت وارد خدمت شده بود؟ چه شکایاتی از او شده بود؟ چه وقت رسیدگی کردید؟ بیش ازیک دقیقه وقت لازم است نه کمتر از چهل و چند ثانیه مرحوم نایب حسین کاشی چون من هر کس را مرده میگویم مرحوم (مکی ـ پس بفرمایید مرحوم شمر) وقتی میخواست برود جائی این مرحوم نایب حسین کاشی اجازه بدهید یک استخارهای داشت وقتی که میخواست برود جائی را بزند سر راه را بگیرد آقای اللهیار صالح نیست که یک قدری با ایشان شوخی بکنم بخندیم وقتی نایب حسین میخواست برود راهی را بزند یکقدری جوزه قند میگذاشت پهلوی قد و شالش حرکت میکرد قبل از حرکت استخاره میکرد استخاره اش اینطور بود ۱۶ و ۱۷ مرتبه این استخاره را میکرد تا دو تا انگشتش بهم بخورد آنوقت میآمد سوار میشد تفنگش را میخواست کولش بگذارد این استخاره را میکرد تمام این کارها خودش ۲۰ دقیقه نیم ساعت وقت تلف میشد او میخواست برود دزدی بکند حالا آقا شرافت دودمانها را در کمتر از یک دقیقه سلب میکنند فرض میکنیم اینها همه بند ج والله باالله اگر این پروندهها در دست من بود صد و شصت و پنج تا هشتاد اینها را به طور مسلم که نفس نتوانند بکشند چاپ میکردم میدادم بیرون ولی از نظر اصول از نظر اینکه آقا فرمودید بگذرید چند نفر مظلوم هم فدا بشود ابداً یک مظلوم هم نباید فدا شود آنکه دزدی کرده اینکه تعدی کرده آنکه بمملکت خیانت کرده ست باید دستش قطع شود آنکه به مملکت خیانت نکردهاست آنکه دزدی در این مملکت نکردهاست نباید برای خاطر آنهائی که دزدی کردهاند مظلوم واقع شوند و بچههای دیگر بگویند پدرتو بند ج بود پس این چه کرده والله العظیم نمایندگان تمام نمایندگان محترم مجلس شورای ملی در این اصل با من متفقند همصدا هستند که باید دست ناپاکان را دور کنند اما آقا شخص حضرت دکتر مصدق را من قاضی میدانم آخر چطور میشود در ۴۷ ثانیه پرونده یکی را رسیدگی کرد آه عجب مردهها دیگر چرا وارد کردهاند درتمام قشون یک شاه بختی بود؟ همه سلمان پارسی ابوذر غفاری بودند؟ فقط یک شاه بختی بود؟ (دکتر مصدق ـ سرتیپ دفتری را هم گذاشتهاند) اجازه بدهید خروج فرد هم علما میگویند مضر نیست از نظر قانون عقیده بنده این است که این قانونی که جناب آقای عامری این طرحی که به مجلس آورده شدهاست متمرع آن عملی است که شده که آن عمل متفرع بر آن قانون است کماً و کیفاً ظاهراً و باطناً از نظر صلاح مملکت نباید بموقع اجرا گذاشته شود آقا توی کوچه یک دیوانهای دو سه تا سنگ زدهاست شما هم میروید دو سه تا سنگ میزنید نه نه نکنید آن بیانی که آقای مکی کردند قسمت آخرش خوب بود آقای مکی به عنوان موافق مشروط نوشتهاند اصلاً آن عمل را نکنید الان یک طرحی بیاورید که تمام وزارت خانهها تمام دوایر مکلف است در ظرف یک سال این قانون عملی است برای اینکه ۱۸ شعبه میشود در ظرف یک سال دو سال تمام این سوابق را بیاورند بیرون یک دفعه اعلام کنید که ما از ۱۵۸ هزار کارمند سی هزارش را لازم داریم و بقیه اش زائد است یک عده اش هم دزدند اما در دنیا روی ۹۰۰ نفر ۶۷۰ نفر را حضرت آقای مکی جناب آقای دکتر مصدق بعد هذاالیوم یوماً نباید از ۱۵۸ هزار نفر ۱۱۲، یا ۱۱۱ هزار نفر قلم دست بگیرند و ۱۱۸۸۰۰ نفر را بگویند دزد بگویند بند ج و ب و بخواهند به دنیا معرفی کنند همه ما دزدیم همه ما مختلسیم همه ما بی دینیم همه ما خائن به مملکتیم گر چه خارجی هر چه بگوید مزخرف است هیچ خارجی جنوب و شمال و امریکا و غیره حق مداخله در شئون داخلی مملکت ما ندارد (صحیح است) این مخصوص ما است ما باید بگوییم طرد بکنیم ببندیم بکشیم ما در مملکت خودمان مختاریم شرفای ممکلت را خائن نمیدانم مگر اینکه محکوم بشوند قانون آنها را محکوم بکند قانون راه باز کرده و در این جهت ما با این طرح اصولاً مخالفیم (احسنت)
نایب رئیس ـ آقای مخبر بفرمایید کمیسیون.
رضوی ـ بنده از نظریات دو نفر آقایان مخالفین و یک نفر موافق مشروط من حیثالمجموع احساس کردم که قسمت عمده اشکالاتی که در دفعه سابق بوده رویهم رفته مورد توجه همه آقایان قرار گرفته بخصوص توضیحاتی که آقای حائریزاده دارند انصافاً کامل و جامع بود برای اینکه وقوف بتمام اطراف و جوانب موضوع داشتند ولی اگر بعضی از آقایان قانون اولی را درست مطالعه نکرده باشند نمیتوانند به این نکته راجع به این قانونی که فعلاً خبرش از کمیسیون دادگستری به مجلس آمدهاست قضاوت بکنند زیراکه این قانون فرع به یک مقدمهای است که آن باید معلوم بشود که چه بوده چه میگفت و چه باید بشود تا اینکه آنوقت صورت این جریانی که این کار پیدا کرده و خبرش که از کمیسیون دادگستری آمده چه میشود به این جهت من اجازه میخواهم که خیلی موجز و مختصر جریان را اجمالاً خدمت آقایان عرض کنم که در خارج از محیط مجلس هم درست وقوف پیدا بکنند که در خارج هم از هیاهوئی که شدهاست بحثها اظهار نظرها و هیاهوها و توضیحات روشن بشود البته در سنین گذشته غالباً در همین مجلس شورای ملی در دولت و در محافل و مراکز مختلفی و بخصوص در جراید هم انعکاس پیدا میکرد که وضعیت استخدام و مستخدمین خوب نیست و یک قدری فساد در ادارات و دوائر رخنه کرده و باید اصلاح بشود این یک مطلبی نبود که احدی منکرش باشد و فکرهم نمیکنم که در حال حاضر هم منکر این معنا احدی باشد یا بخواهد بشود و بخصوص بخاطر دارم که در ادوار اخیر مجلس هم منجمله دوره سیزدهم که خود بنده خاطرم است حتی یک طرحی مفصلتر و مشروح تر و جامعتر از این قانون که سال گذشته صورت وقوع پیدا کرد در این مجلس مورد بحث واقع شد و اصلاً ملاکش این بود که رسیدگی بشود به دارائی و توانائی کلیه مأمورین از ابتدای دوره بیست ساله اینهم مدتی مورد بحث بودولی پارهای از رجال سیاست و محترمین هم از پارهای جهات ترجیح دادند که وضعیت قوانین را و جلوگیری از فساد را قسمتی مثل امروز که از این تاریخ به بعد صورت تنظیم پیدا کرده اولی است از اینکه بتوانند در کیفیت یک دوران ممتد وارد بشوند به هر صورت مقصودم این بود که این مطلب همیشه در اذهان بوده تا منجمله دوره ۱۵ در دوره پانزدهم مواجه با یک مطلب دیگر شدیم و آن این است که هر چه سطح بودجه و درآمد کشور بالا رفته بود معذلک وقتی بودجه را آوردند و به مجلس شورای ملی دادند دیده شد که باز این بودجه تعادل پیدا نمیکند و بالاخره میزان درآمد نسبت به هزینه کسر آمد یکی از جهاتی که بودجه را سنگین کرده مشاهده شد که کثرت مستخدمین و سنگینی کار و ادارات و وزارتخانهها است این هم باز یک عمل مخصوصی بود که همه آقایان تصدیق میکنند که عدد مستخدمین بیش از حد مورد لزوم است و حتی بیش از مقداری که تصور زیادی میشود زیاد است زیرا کارهائی که به دو عضو و سه عضو و چهار عضو به خوبی بشود انجام داد وقتی شد بیست عضو اینها مجبورند کار را تقسیم بکنند و برای هر کدام کاری بتراشند بالاخره کارها مکث پیدا میکند این دو مقدمه با هم شریک شد و در دوره گذشته وجود یک قانون را که بموجب آن بشود عدد مستخدمین را کسر کرد و در این ضمن کسر هم وقتی که به مجلس میاید صورت تحقیق و لزوم پیدا کرد قانونی که دوره گذشته در کمیسیون دادگستری تصویب شدهاست و بمورد عمل گذاشته شده بنده اجازه میخواهم که یک قسمتش را مجدداً با اینکه همه آقایان خواندهاند برای دفاع است مجدداً عرض کنم به دولت اجازه داده میشود که هیئتی مرکب از ۷ نفر از اشخاص بصیر و مورد اعماد را تعیین نماید که در سازمان وزارتخانهها و شهرداریها و ادارات و بنگاههائی که با بودجه دولت تشکیل شده تجدید نظر نموده تکیف کارمندان آنها را بطریق زیر معین نماید این کلمه کارمندان در تمام این مواد مساوی است و در تمام این مواد نوشتهاست که از کارمندان تحقیق کنند یا کسر کنند و یا به سه صورتی که دارند مطابق بند الف و ب و ج درآورند و دو سه قسمت هم که موقعش ممکن است مورد پیدا کند خدمت آقایان عرض میکنم یک استثنائی در خود قانون قائل شده یکی اینکه میگوید کسانی که مشمول بازنشستگی هستند که تحقق پیدا میکند درباره کارمند زیرا غیر از کارمند کسی باز نشسته نمیشود و کارمندانی که بازنشسته میشوند آنها را هم کارشان نداشته باشند بعد در تبصره همین ماده یکم هست که گویا میگوید برای اینکه این تحقیق و رسیدگی را هم از شاغلین خدمت حتماً باید شروع کنند چرا؟ زیرا که نظر تقلیل و تعادل بودجه در این موضوع بیشتر از قسمت دیگر در موقعی که قانون گذشتهاست دخالت داشته و میخواستهاست در هر صورت در اولین فرصت سازمانی تشکیل بشود محدودتر و نفراتی در آنجا مشغول کار بشوند که این نفرات بتوانند در آن سازمان کار کنند اگر هم بنابراین شد که افراد دیگری باقی ماندند که باید کار به آنها داده شود اینها را هم گفتهاست در امور انتفاعی و فرهنگی و عمرانی و امور اقتصادی که در واقع هم امور ممکلتی میشود اینها را هم باید حقوقشان داد تا تکلیفشان روشن بشود و بکار گمارده شوند پس بنابراین با بودن یک چنین قانونی در اینجا ملاحظه میفرمایید که میگوید کارمندان دولت و یا مستخدمین دولت و مستخدم دولت هم بموجب قانون خاصی معرفی شده مستخدم دولت کسی است که بموجب شرایط خاصی و مقررات مخصوص در خدمت دولت در آید و با تشریفات معین رتبه هائی را بترتیب بگیرد و ترفیع پیدا بکند و تا آخرین مقام خدمت اداری هم برسد و حقوق تقاعد را هم بپردازد تکلیف اینها را در قانون استخدام معلوم کرده و کسانی هم که در خدمت دولت ممکن است باشند ولی مستخدم رسمی شناخته نشدهاند هم در آن قانون و هم در قوانین دیگر به آنها اشاره شد پس بنابراین از این مقدمه بنده نتیجه میگیرم که در قانون سابق این وضعیت و این دستورات و مواد را برای رسیدگی بحال مستخدمین که تصور میشده که عدد آنها زیاد است شروع کردهاند و ۷ نفر بوده اند که شروع به فعالیت کردهاند که به موجب این قانون ترتیب کار مستخدمین را مطابق این بندها بدهند بموجب مدلول قانون در موردی که یکقدری هم صراحت نداشته باشد این آقایان مکلف بودند که به پروندههای استخدامی البته از درجات بالا یعنی از مدیر کلها و رتبههای ۹ رسیدگی کنند راجع بقسمت قضات حق نداشتهاند که رسیدگی کنند زیرا که قضات خودشان مندرج در قسمت سوم قوای مملکتی هستند و رسیدگی به آنها مطابق قانون اساسی مملکت یک کیفیت خاصی دارد و حق رسیدگی نداشتهاند کسانی هم بالاخره جنبه انتظار خدمت داشتهاند لااقل این بودهاست که در اولین فرصت مورد ظهور و بروز اقدامات قانونی نبوده ولی عملی که مورد ظهور و بروز قانونی بوده چنانچه به اطلاع آقایان رسید محدود به آن قسمتی که وظیفه و صلاحیت این هیئت ۷ نفری در آنجا بودهاست یک صورتی دادند بیرون که شامل بودهاست جمعی را خارج از این افرادی که صلاحیت این هیئت برای آنها بموجب این قانون مشخص و معین شده در یک چنین موقعی بود که بموجب یکی از بندهای این قانون دولت آمده و قانونی آورده به مجلس شورای ملی البته بحث بود که دولت آیا میتوانست قانون بیاورد یا خیر همانطوری که عرض شد نوشتهاست که در این قانون صریحاً قید و نوشته شده که مدت کار و خدمتشان یکسال است و بنابراین شد که در این مدت آزمایش میکنند و اگر لازم شد چیزی کسر یا اضافه بشود هر کسر و نقصی را که مشاهده کرد و لازم دید که اضافه و کسر کنند میاورد به مجلس شورای ملی بعد از این که این قانون آمد به کمیسیون دادگستری کمیسیون جلسات متعددی تشکیل داد در همین مجلس و حالا چون اشاره فرمودند بموضوع چلوکباب یک روزی را حساب کردند که هر روز یکساعت و یکساعت و نیم آمدن و نشستن و رفتن و برگشتن وقت تلف میکند این بود برای اینکه مذاکرات قطع نشود و این وقت تلف نشود آقایان خواستند نهار ار در مجلس میل کنند و مشغول کار باشند جلسه چلوکباب یعنی جلسه ۱۰ ساعت کار حالا من نمیدانم سایر آقایان وقتی که گرسنه میشوند چه میل میفرمایند ولی ما آنروز فرستادیم و از چلوکبابخانه چلوکباب آوردند و خوردیم اگر گناه بودهاست آنرا چه عرض کنم (مکی ـ جناب آقای رضوی این قسمت را بنده بطور مزاح عرض کردم و جنابعالی خیلی جدی گرفتید) عرض میکنم به حضور آقایان در ضمن جلسات متعددی که کمیسیون رسیدگی کرد نگاه کردیم دیدیم تا آنجا که موافق مقررات و اصول کشور بودهاست چه این قانون چه هیچ قانونی را در نظر نداریم که نقص و کسری پیدا کرده باشد زیرا اصولی را که مناسب با وضع آن اصول و مقررات بودهاست یک عده از مردمانی که گرفتاری و آلودگی ما را نداشتند و فرصت بیشتری داشتهاند و ایمان هم داشتند نشستند این اصول و این قوانین را وضع کردند و اگر بنا بود ما مردمانی بودیم که هیچگاه نمیگذاشتیم آن اصول بهم بخورد و قوانینی که ما وضع میکردیم با آن اصول تطبیق میکردمی هیچ وقت ما دچار محظور و اشکال نمیشدیم اصول را که نگاه میکنیم میبینیم اولاً هیچوقت قوه مجریه حق هیچگونه دخالت و مداخله و رسیدگی در پیرامون قوه مقننه ندارد و این عمل ممکن است الان مطابق ذوق ۵ نفر ۱۰ نفر و یا ۱۰۰ نفر نباشد ولی من به صراحت عرض میکنم که وکیل نباید راهی باز کند و نباید بگذارد از برای اینکه قوه مجریه به هیچ کیفیتی اصلاً و فرعاً هیئت دولت منتخبین هیئت دولت بنحوی از انحاء نتواند در کار مجلس مداخله مستقیم بکند پس بنابراین این یک باب بوده که البته در درجه اول باید در نظر گرفته شود که در نظر گرفته شده و بعداً هم قانون اساسی بندهای ۸۱ و ۸۵ آن و متمم قانون اساسی آمده و تکلیف قضات را معین کرده در آنجا محکمه انتظامی قائل شده ما وقتی حساب کردمی که وقتی بنا بشود بکر قضات رسیدگی کرد چرا در محکمه انتظامی رسیدگی نشود و چرا متابعت از قانون اساسی نکنیم حالا عمل را بنده کاری ندارم و بنده در پیرامون قانون دفاع میکنم و عرض میکنم چه جور باید بشود و چه جور عمل میشود اما همیشه وقتی یک کمیسیونی که از مجلس انتخاب میشود و صلاحیتی جز این ندارد که بنشیند قانون اساسی را اول جلو چشمش قرار بدهد و بعد قوانین دیگر را در خود قوانین نظر بکنید و مطابقه بکنید هر چه از قوانین فهمیده میشود آنها را متبع قرار بدهد و عمل بکند بنده میگویم قانون اینجور میگوید حالا عمل نمیکنند باید مجازات شوند (مکی ـ این قوانین ظالمانهای هم که از کمیسیون قوانین دارائی و دادگستری گذشت قانون اساسی بود؟) فعلاً بنده عرایضم را در باره قانون عرض میکنم بعد آنها را هم عرض میکنم به هر صورت ۵ ماده بود که آنجا تصریح کردهاست که وظائف هیئت چیست و راجع به وزراء هم هیچ کس معتقد نیست که هر وزیری دستش باز باشد و هر چه دلش میخواهد بکند و هیچ فردی از افراد کمیسیون این نظر را نداشت ولی بالاخره قانون اساسی قانون مخصوص محاکمه وزراء تکلیف رسیدگی به کار آنها را مشخص کرده و آنوقت ما در یک قانونی که گذشتهاست به همه آقایان در یک قسمت شریکیم که در یک مدت معجل یک قانون محدودی گدشتهاست آنوقت اینرا سرای میدهیم به تمام دستجاب و طبقات الان خود آقایان میگویند در صلاحیت و در کیفیت این هیئت به کسی که در صلاحیت آنها نبوده رسیدگی شده آنوقت با وجود این افراد طبقاتی که خارج از صلاحیت بودهاند و رسیدگی کردهاند بطریق اولی خود این عمل خلاف است که آنها به این قسمت توجه نکردهاند اصلاً خود این جای حرف است که آیا توجه نکردهاند به این که قانون عبارتش فارسی بودهاست چیست؟ و با وجود این مداخله کردهاند این را بنده نمیدانم چه عرض کنم و چه جور میشود قضاوت کرد و اگر گفته شود که خیر واقعاً توجه کردهاند و دیدند که در تمام موارد عنوان قانون استخدام کارمندان و سایر خصوصیات بود معذلک آمدند تخطی کردند این را انصاف بدهید که آیا حاکی از اینست که لااقل نظر اصلاحی مخصوص داشتهاند و خارج از قانون میشود تصور کرد با آن مقدمات آمدند آن کار را کردهاند! اولاً با تمام مقدمات عمل کمیسیون خوب یا بد مجلس شورای ملی حق دارد هر گونه اصلاحی که میخواهد درآن بکند ولی کار کمیسیون این بودهاست آمدهاند گفتهاند قانون به حکم این که قانون بودهاست مطاع و مطیع است مادامی که یک قانونی نقض نشده در پیرامون آن مجلس شورای ملی یا هیچ دستهای منتخب از مجلس شورای ملی حق دخالت در آن ندارند (صحیح است) پس به این مناسبت این قانون را اصیل دانسته و در پیرامون خود قانون حرفی نزده منتهی آمده صلاحیت هائی که در خود قانون مندرج بوده جدا کرده و آنوقت در مورد افرادی که صلاحیت نداشتهاست گزارش داده ند. برای بار اول و شور اول به مجلس شورای ملی اگر صلاح دیدند آقایان نمایندگان محترم آقایان اکثریت، هم اینطور فهمیدند کما اینکه مستفاد از ظاهر عبارت است اینجور میفرمایند نعمالمراد اگر اینجور نیست بالاخره ما جائی نبردهایم آوردهایم به همین مجلس شورای ملی بحث میشود دو مرتبه میرود به کمیسیون احیاناً هر بشری ممکن است اشتباه بکند ممکن است خود آقایان مداخله کند و تصحیح بشود ولی ما اینجور فهمیدیم که درباره آنهائیکه رسیدگی کردند و صلاحیت رسیدگی در پیرامون آنها را نداشتهاند آنا را به حکم اینکه عمل غیر قانونی صورت گرفته ما سلب کردهایم زیرا صلاحیت نداشتهاند که رسیدگی کنند بنده معتقدم که آقایان یک طرحی بیاورید و بنده هم امضاء میکنم که خود مجلس هیئتی معین کند و بکار نمایندگان رسیدگی کند، بنده برای اینکه بفضل خداوند برای هر رقم رسیدگی اصلی و فرعی و رسمی و غیر رسمی باکی ندارم هر وقت هر کس خواست بیاید خلاصه عمل بنده در ظرف ۱۶ سال وکالت و نداشتن اتومبیل و زندگی نانی غیر از حقوق ندارم اگر با این کیفیت میدانید که این هم زیادی است تقدیم میشود بنابراین بنده معتقدم اگر آقایان دلشان میخواهد به این که این واقعاً یکی از وظایفی است که در قوانین پیش بینی نشده و میخواهند تصفیه کنند قانون بیاورند هیئتی را معین کنند که رسیدگی بکار وکلا و صلاحیت آنها بشود و تمام سوابق و لواحق آنها را مطالعه بکنند و بعد هم بیایند از روی مقررات خاصی قانونی پیشنهاد کنند سلب صلاحیت کنند، سلب مصونیت کنند محاکمه کنند ببرند رسیدگی کنند ولی یک هیئت ۷ نفری بنشیند در صلاحیت نمایندگان رسیدگی کند اینها را شما حساب کنیدکه ممکن است گفته شود آقایان میخواهند بروند رسیدگی کنند، در اینصورت مشروطیت دوام و بقائی پیدا میکند؟ که یک هیئتی بنشینند بکار نمایندگان رسیدگی کنند. در صورتی که یک عده اشخاص مسن و پیر مردی را که واقعاً سنشان خیلی بیشتر از سن جناب آقای دکتر مصدق است در ضمن آن رسیدگیها رسیدگی کردهاند نوشتهاند که مورد رسیدگی واقع شده و چون بحدود تقاعد رسیدهاند مورد رسیدگی قرار نگرفت، چطور شد در حدود ۲۰ نفر ۳۰ نفر اعم از ج و الف که سنین ۹۰ و ۱۰۰ هم دارند بسلامتی هستند آنها را رسیدگی میکنند ولی نسبت به یک نفر نماینده میشد باینکه نفهمیده رسیدگی بشود این است نظریاتی که اعمال میشود در ظاهر آراسته ولی در باطن پر غرض از برای اینکه یک قوهای را از میان ببرند، ضعیف کنند، کوچک کنند این اعمال را در لفافه میپیچند که هر طور آقایان میخواهند نسبت به نمایندگان رسیدگی کنند ولی به موجب همین قانونی که در زیر چشم بندهاست بنده هیچکونه حق مداخله آقایان را در احوال وزراء و قضات نمیبینم حالا با وجود این آقایان هم آمدند رسیدگی کردند، کمیسیون آمدهاست و معتقد شدهاست به این که تمام اصول را رعایت کند یعنی کارهای قضات را محکمه انتظامی تجدید نظر کند همانطوری که مرجع شکایت مستخدمین را قانون دیوان کشور مقرر داشته و هر کدام از انتصاب و عزلشان از بابت سایر خصوصیات به آن جا میگویند این ج هم ما گفتهایم که بروند و آن جا بگویند ولی آقا دستگاه دادگستری یک شعبه را برای رسیدگی به این کارها کم میداند ۲ شعبه کنند مرجعی که قانون معین کرده آنها را رسیدگی کنند و آنوقت برگردیم راجع به رسیدگی به حال سایرین. یک وقتی است بر طبق فرمایشی که آقایان فرمودند اساساً رسیدگی به کار کارمندان نشود و رسیدگی گیوتین است و اگر بالای سر کارمندان باشد صلاحش نیست بنده خیال نمیکنم که ما هم اصرار زیادی داشته باشیم به اینکه بگوییم الاالله اگر مجلس هم رأی نداد باید رسیدگی بشود ولی اگر بنا است رسیدگی بشود اگر آن دو اصلی که موجب آوردن قانون بود و اگر انتخاب یک هیئتی به همین کیفیتی که انتخاب شده نتوانست آن عده را رسیدگی کند دولت در پیشنهاد خود نوشته بود ۶ نفر نماینده مجلس شورای ملی و ۶ نفر نماینده مجلس سنا و ۶ نفر هم از سایر طبقات از قضات گویا، یادم نیست اینها بیایند بنشینند و هشت نفر بین خودشان انتخاب کنند پروندهها را رسیدگی کنند ما یک امتحانی داشتیم ۷ نفر انتخاب شدند در ظرف مدت یکسال دیدیم وقتی که پروندهها را آوردند برای هر یک نفری یک دقیقه هم وقت صرف نکردهاند و صد و نود و کسری اسم توانستهاند این تو بیاورند آنوقت ۱۸ نفر که هشت نفر آنها هیئت نخستین انتخاب بشوند بنده خیال نمیکنم که در ظرف یکسال و دو سال و سه سال بتوانند زاید بر دو و سه هزار نفر را رسیدگی کنند (نورالدین امامی ـ مردیم کوتاه کن) بنا براین این رسیدگی را کمیسیون به اختیار هیئتهای مختلفی گذاشت که در هر وزارتخانهای از اصلح نفرات انتخاب بشوند و به هیئت دولت پیشنهاد بشوند آنوقت هیئت دولت در موقع رسمی گویا پیشنهاد هم شد با حضور دادستان باشد نمیدانم هست یا نه بیاند بنشینند آنجا رسیدگی کنند الا این اختیار هم جزو وظایف دولت هست، کدام کارمند است که نمیخواهد پرونده او را رسیدگی کنند و او را بگویند که صلاحیت ندارد در خدمت دولت باشد، پس بهش اجازه قانونی داده شده و ما به هیچ وجه من الوجوه یعنی کمیسیون دادگستری از اصول اولیه و قوانین اولیه تخلف نکردهاست و آنوقت بر میگرد به نکاتی که بستگی به سلیقه دارد یعنی باید رسیدگی بشود بطور کلی یا خیر البته کمیسیون بعد از چند جلسه مذاکره کردن با حضور آقای وزیر دادگستری یک نظریاتی گرفتند و این نظریات را به مجلس پیشنهاد کردند خوب حالا آقایان هم بعد از اینکه درست به همان نکاتی که در آنجا بحث بود و رسیدگی گردید اگر نظریاتشان اختلافی پیدا کرد و مجلس دستور و نظریاتی داد مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.
- تقدیم لایحه سازمان برنامه از طرف آقای وزیر کار
[ویرایش]۵ ـ تقدیم لایحه سازمان برنامه از طرف آقای وزیر کار.
نایب رئیس ـ یک پیشنهاد تنفس رسیدهاست ولی به عقیده من چون وقت گذشتهاست پس از اینکه آقای فروهر گزارش عملیات برنامه را بدهند جلسه را ختم میکنیم. بفرمایید آقای فروهر.
وزیر کار (فروهر) ـ طبق قانون تیر ماه ۱۳۲۸ گزار یک ساله گذشته عملیات برنامه و برنامه عملی سالهای آتیه را تقدیم مجلس شورای ملی میکنم که بنا به قانون برای رسیدگی و تصویب به کمیسیون سازمان برنامه ارجاع فرمایند.
بعضی از نمایندگان ـ کمیسیون سازمان برنامه نداریم.
وزیر کار ـ انتخاب میفرمایید مطابق قانون.
- موقع و دستور جلسه آینده ـ ختم جلسه
[ویرایش]۶ ـ موقع و دستور جلسه آینده ـ ختم جلسه.
نایب رئیس ـ جلسه روز ۳ شنبه دستور بقیه مذاکرات. (در اینموقع جلسه یکساعت و ده دقیقه بعد از شهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی - گنجه