مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۶/جلسهٔ ۵۹
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل متن قوانین – تصویبنامهها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا
اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آییننامهها – بخشنامهها - آگهیهای رسمی و قانونی سوالات
سال ششم – شماره ۱۶۳۲
روزنامه یومیه - مدیر: سیدمحمد هاشمی
۳شنبه ۴ مهر ماه ۱۳۲۹
دوره شانزدهم قانونگذاری
شماره مسلسل ۵۹
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه ۵۹
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه بیست و سوم شهریور ماه ۱۳۲۹
فهرست مطالب:
- ۱- بیانات آقای نمایندگان راجع به صورت جلسه اسبق
- ۲- نطق قبل از دستور سه نفر از آقایان: امامی اهری - مکی - دکتر بقائی
- ۳- اجرای مراسم تحلیف از طرف آقایان سیدمحمد صادق طباطبائی - منصف
- ۴- تقدیم چهار فقره لایحه از طرف آقای فروهر وزیر کار و ارجاع به کمیسیونهای مربوطه
- ۵- انتخاب آقای ظفری به عضویت کمیسیون محاسبات به قید قرعه
- ۶- تصویب کمیسیون ۱۸ نفری از مجلس برای رسیدگی به لایحه سازمان کشور
- ۷- طرح لایحه راجع به بیمارستان امیراعلم
- ۸- موقع جلسه آتیه ختم جلسه
مجلس ساعت ده و ۱۶ دقیقه صبح بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید
رئیس – صورت غائبین جلسه پیش قرائت میشود (بشرح زیر قرائت شد)
غائبین با اجازه – آقایان: احمد بهادری – فتحعلی افشار. صاحب جمع- دکتر راجی
غائبین بی اجازه – آقایان: خاکباز، محمودی، قبادیان، صفوی، دولتآبادی، اورنک، عباسی، برومند، محمد علی مسعودی، خسرو قشقائی، گنجة، سالار سنندجی، امینی، سرتیبزاده، ناظرزاده، تولیت، حسن اکبر، … شهاب خسروانی، دکتر مجتهدی، قرشی، ثقة الاسلامی، عماد تربتی، محسن طاهری، سالار بهزادی، حاذقی، سور آور، غضنفری، کوراغلی، نبوی، پیراسته، محمد ذوالفقاری، امیر افشاری، سلطانی، حکیمی، دکتر بقائی، دکتر شایگان، جواد مسعودی، خزمیه علم. سید محمد صادق طباطبائی
- بیانات آقایان نمایندگان راجع به صورت جلسه اسبق
[ویرایش]۱- بیانات آقایان نمایندگان راجع بصورت جلسه اسبق
رئیس - صورت مجلس جلسه پیش حاضر نشده (شوشتری – جلسه اسبق است) آقای مکی راجع بجلسه پیش نظری دارید؟
مکی – در جلسه گذشته موقعی که آقای فولادوند صحبت میکردند راجع به آن رأی آقای حکیم الملک اشارهای کردند بنده یک عبارتی عرض کردم که آن عبارت را اشتباه نوشتهاند خواستم اصلاح بشود اینجا اینور نوشته شده «در آن مجلس مؤسسان همان رأی هم حسابی است» در صورتی که بنده عرض کردم واقعاً آن رأی مجلس مؤسسان ارزش قانونی هم دارد با علامت تعجب و استفهام عرض کردم
رئیس – اصلاح میشود. آقای دکتر بقائی فرمایشی دارید؟
دکتر بقائی – بنده طبق ماده ۹۰ عرضی دارم
رئیس – شما که تشریف نداشتید
دکتر بقائی – الغائب علی حجة
رئیس – بسیار خوب وقتی وارد دستور شدیم اخطار بفرمایید. آقای قبادیان
قبادیان – بنده را جزو غائبین بی اجازه نوشتهاند بنده تلگرافاً از مجلس اجازه گرفتم
رئیس – تقاضای شما بکمیسیون محاسبات رفته و در آنجا مطرح میشود
قبادیان – عرایضی هم داشتم راجع به اوضاع غرب اگر اجازه بفرمایید عرض کنم.
رئیس- باید به ترتیب از نطق قبل از دستور استفاده کنید و طور دیگر نمیشود. آقای شوشتری
شوشتری – با مراجعه بصورت مجلس در جلسه اسبق بنده راجع بکارهای شهرداری اظهاراتی کردم که طبق ماده ۹۰ بعد از بیانات آقای رئیس الوزراء خواستم توضیحی بدهم اجازه داده نشد به این معنی برای اینکه عرایظم صحیح است و باید در صورت مجلس قید شود اگر مراجعه بکنید به اراضی الهیه و آنجایی که اسفالت میشود آن قضیهای که عرض کردم صحیح بوده و بخلاف عرض نکردهام.
رئیس – در نطق خودتان هر اصلاحی لازم دارید بکنید و به تند نویسی بدهید. آقای فرامرزی
فرامرزی- من بعکس غالب آقایان رفقا که در قسمت تند نویسی مجلس از حیث صحت عمل گله میکنند من تشکر میکنم (صحیح است) برای اینکه آنها بسیار با با دقت کار میکنند بجراید نمیرسد و آمچه در جراید منعکس میشود و مرذم جریان مجلس را از روی جراید میخوانند آن غلط منتشر میشود چند دفعه هم از جناب آقای رئیس خواهش کردیم که ترتیبی اتخاذ بفرمایند که بجراید صحیح برسد یعنی همین قسمت تند نویسی مجلس را باید طوری تکمیلش کرد که مذاکرات مجلس را بروزنامههای عصر بتواند برساند ولی متاسفانه وسیله نیست و غالباً هم وقتی اعتراض بصورتجلسه میشود در اینجا جناب آقای رئیس میفرمایند اصلاح میشود در صورتی که چیزی که چاپ شد دیگر قابل اصلاح نیست مگر اینکه یکی دیگر چاپ کنند و در عین حال یک اشتباهاتی میشود یا غلط چاپ میشود و یا آقایان عوضی میشنوند و یک مقداریش هم مربوط بطرز بیان خود ماست که تو هم میگوییم که نمیتوانند سوا بکنند و اشتباهاتی رخ میدهد مثلاً من اینجا گفته بودم چو مقصود سخن دانی نوشته شده تو مقصود سخن دانی یا در اینجا در قسمت بیاناتی که راجع به آقای رئیس کردم نوشته شده که در آنقسمت رئیس مجلس که آلان پشت سر من نشسته بلی از قضات و مستخدمین دولت … در صورتی که من گفتم چون آقای رئیس پشت سر من راجع به این قسمت حرف نمیزنم اگر نهنشسته بود نشان میدادم که چه اشتباهی کردهاند و روبروی خودشان نمیخواهم بگویم (صحیح است) بعضی قسمتها البته غلطهای عبارتی دارد تطبیق عبارات یعنی افعال با یکدیگر نمیکند مثلا به تجدید نظر معتقد هستند فشار بیاورند این جور نیست اگر هستند فشار نیاوردند و اگر فشاربیاورند معتقد به تجدید نظر نیستند تفاوت زمان و فعل است، در قسمت چاپ هم یک جوری چاپ میشود که مطالب تو هم میرود مثلا این جا وقتی من میبینم تقصیر قسمت تند نویسی نیست و تقصیر چایخانهاست که یک قسمت از نطق آقای قولادوند رفته توی نطق بنده و مثل این است که همه خیال میکنند که من به آقای حکیم الملک یا عامیون اهانت کردم من اینکار را نکردم من اغلب آنها را مردم شریفی میدانم مخصوصاً خود آقای حکیم الملک را (صحیح است) البته اشتباهاتی هم هست که روی سبک کلام است مثلا فرمایشات – من هیچوقت فرمایشات نمیگویم البته عقیده ندارم که غلط است برای اینکه سابقه زیاد دارد اهانت، منویات میگویند و فرمایشات هم میگویند ولی من نمیگویم، یک قسمت اینجا هست که بنده گفتهام، مثلا این یک عبارتی است که بکلی آن مطلبی که من میخواستم بگویم آن را نمیرساند حالا ممکن است من ناقص گفته باشم راجع به طایفه ایگدر از طوایف قشقائی که گوسفندهای یک قسمت از لارستانیها را غارت کردند آنجوری که من گفته بودم که یک عده گرمسیری که قشقائی نبودند و یک عده هم از قشقائیها بودند خوانین قشقائی برای اینکه من سر و صدایم صدایم بلند نشود دلشان میخواست این گوسفندها را پس بدهند آقای ناصر خان و آقای خسرو خان آن قسمتی از دزدها که قشقائی نبودند ازشان گرفتند آن دزدهایی که قشقائی بودند زورشان به آنها نرسید من خواستم بگویم این خوانین که دولت به آنها اسله میدهد آنها نمیتوانند متعهد این اسلحه باشند در برابر دولت برای اینکه آن طوایفی که اینها در تهران خودشان را مالک و خان در پیش آنها جلوه میدهند اینها آب بدهن آنها نمیکنند زورشان به آنها نمیرسد باسم آنها قند و شکر و تفنگ میشود گرفت ولی به آنها نمیشود گفت بیا مطیع من بشو گفتم دولت به این عملی که میکند کمکی به نا امنی میکند برای اینکه رؤسای عشایری که باسم عشایر اسلحه میگیرند خودشان نفوذ کلمهای در آن عشایر ندارند این را میخواستم بگویم مثلا راجع به صحرای باغ که مطالبی گفتم در اینجا نوشته شده صحرای باغ یکی از ایلهای لارستان است در صحرای باغ باغ اصلا ایل نیست در صحرای باغ دو سه طایفه هستند که دزدند و در آنجا دزدی میکنند و اسباب نا امنی میشوند که یکی از آنها راهمین سرتیپ کاطم خان شیبانی موقعی که در آنجا مأموریت داشت و ناامنی میکردند و هیچکس هم جلوگیری نمیتوانست بکند سرتیب کاظم خان بغتتاً زد به آنها همین آدمی که اینجا نشسته چند نفرشان را گرفت و اعدام کرد و اگر بعدها خود دولت انگشت نکرده بود بعد از این عملی که سرتیب شیبانی کرد تا پنجاه سال دیگر کسی آنجا دیگر یک بند نمیدزدید اگر خودشان میگذاشتند اینها یک عدهای هستند که اهل آنجا نیستند گفتم اینها در صحرای باغ هستند ولی ایل آنجا نیستند از ایلات اطراف شیراز بودند کوچشان دادند به آنجاها که در آنجا دزدی بکنند و موجب نا امنی بشوند هرچه مردم شکایت میکنند دولت تلگراف میکند جواب تلکراف هم میرسد وقتی آدم میرود آنجا میگویند این تلگرافهایی است که کردهایم و این هم جوابهایی است که دادهاند حالا ناامنی هست من چه کنم سرت را بزن به سنک، من باید تلگراف کنم و او هم باید جواب بدهد و یک قسمتهای دیگر هست که عرض کردم یک اشتباهات کوچکی است بیشتر مربوط به مطبهاست واین را خواهش میکنم توجه بیشتری بفرمایید و این را هم عرض کردم که عمل تند نویسی بسیار مایه تشکر است.
رئیس – آقای کشاورز صدر
کشاورز صدر – بنده برای اینکه در صورت مجلس یک تذکری دادم عرض میکنم که بایستی در هر جلسه دستور جلسه بعد معین شود مطابق ماده ۸۰ نظامنامه …
رئیس – این بصورت جلسه مربوط نیست.
کشاورز صدر – اجازه بدهید دستور مجلس را رؤسای کمیسیونها و رئیس و نواب رئیس مینشینند معین میکنند که چه لوایحی بر پانزده روز بعد بایستی جز و دستور مجلس قرار بگیرد. بعد رئیس در آخر هر جلسه آن مصوبات را که گفتهاند میگویند که یا لوایحی در دستور است بنده الان دیدم که تابلو برای لایحه بودجه گذاشتهاند و این درست نیست تابلو را بعد از تصویب باید بگذارند که ما مطلع باشیم و برویم اسن بنویسم این صحیح نبود
اردلان – عمل صحیح بود
رئیس – آقای غلامرضا فولادوند
غلامرضا فولادوند – در صورت مجلس ملاحظه میشود در یک جا که بنده گفتهام قسمت الفش بدتر است آقای حکیم الملک ۱۵۰۰ ساله جزء بند الف است بنده عرض نکردم ۱۵۰۰ ساله عرض کردم نود ساله (مکی – شاید شبش را هم حساب کردهاید) (خنده نمایندگان) در قسمت دیگر باز مینویسد فولادوند گفت یک مشت دزد و توطئهچی:‚ دزد نگفتم عرض کردم یک عدهای توطئه بر علیه مردم شریف کرده و آنها را با یک عده دزد مخلوط کردهاند (شوشتری صحیح است) و باز اینجا در همان صفحه اول در بین اظهارات آقای فرامرزی عرض کردم مینویسد که مخصوصاً بند الفاز جمله حکیم الملک که اسامی وزراءرا اشتباه میکرد در پشت تریبون بگوید و من شریف را … من شرف عرض نکردم مردم شریف عرض کردم، قسمت دیگر این است که باز یک جا گفتم در آن زمان که نمیدانستم اینطور چیزها پیش بیابد من به این قسمت معتقد بودم برای اینکه اگر اینجور تصقیه نشود تصفیه انقلابی پیش میاید شایدش افتاده
رئیس – اصلاح میشود سه نفر از آقاین تقاضای نطق قبل دستور کردهاند آقای امامی اهری
بیانات قبل از دستور سه نفر از آقایان امامی اهری – مکی – دکتر بقائی
[ویرایش]۲- بیانات قبل از دستور سه نفر از آقایان امامی اهری – مکی – دکتر بقائی
امامی اهری – بنده هم مانند سایر آقاین نمایندگان از فرصت تعطیل استفاده کرده مسافرتی به آذربایجان کردم تا بدبختیهای خارج از تهران را که محسوس است برای العین بهبینم و با مردم تماس بگیرم و احتیاجشان را بهتر فهمیده در مراجعت از مسافرت از لطف و محبت آقاین نمایندگان حسن استفاده کرده ضمن سپاسگذاری از توجه فوق العاده آقاین نمایندگان که در مواقع مقاضی بتابر حس شریف میهن پرستی در مورد آذربایجان همواره مبذول داشتهاند نیازمندیهای آنها را بعرض آقایان نمایندگان محترم رسانیده و با کمک و حمایت آقاین نمایندگان از دولت بخواهم که در بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی و عمومی آن حدود اقدامات مؤثری بعمل بیاورد (صحیح است) ولی وقتی از مسافرت برگشتم دیدم متأسفانه سرگرمی تازهای پیدا شده و بحث دور و درازی در اطراف بندهای الف و ب و ج پیش آمده و مسائل اساسی مملکت از قبیل مقاوله نامه نفت و تعیین تکلیف آن که برای ما جنبه حیاتی دارد (صحیح است) بحث در اطراف موضوع شیلات صحبت در وضع اقتصادی کشور … (نریمان – بحرین را هم فراموش نفرمایید) (شوشتری – بحرین هم صحیح است) که بر اثر حسن تدبیر با اعجاز وزیر محترم اقتصادی و قرار دادن ۴۰ ملیون لیره واردات در معابل ۸ ملیون لیره صادرات قیمت اجناس وارداتی را در مقابل کالاهای تولیدی و صادراتی بالا بردهاند و لیره ۹ تومان را به ۱۶ تومان بهایش را رساندهاند و پس از این که مدتی دست و پای مردم و تجار را بستند یک مرتبه معلوم نست در نتیجه چه پیش آمدی سهمیهای را که در زمان وزارت آقای دکتر نصر تحت نظر سایر متصدیان مربوطه با مصالعه کامل تنظیم شده بود بکلی از بین بردند و اساس کنترل دولت را در امر واردات متزلزل ساختهاند. این موضوعات فراموش شد و در طاق نسیان ماند، یا مذاکره و تعیین تکلیف بودجه مملکتی که مطابق قانون اساسی ما ودر اغلب ممالک مشروطه از اهم وظایف مجلس است.(صحیح است) وحتی دیدهام در جراید که در مملکت فرانسه که مطابق اصول مقرره آنها باید در موعد مقرری بودجه بتصویب مجلس برسد آن موعد مقرر ۲۵ دقیقه تأخیر افتاده بود. عقربک ساعت را ۲۵ دقیقه کشیدند عقب تا نتیجه این تشریفات ظاهری تصویب بودجه در موعد مقرر انجام بگیرد. (صدرزاده – اما مال ما تا وسط امسال رسیدهاست) (اردلان – حالا هم که میخواهند مطرح کنند مخالفت میشود) منظور من اینست که این مسائل اساسی در طاق نسیان مانده و صحبت ماهمهاش در اطراف بند الف و بند ب و ج است لذا بنده با کمال تأثر از بیانات آمیخته با احساسات بعضی از نمایندگان محترم فعلا نظر خودم را درباره این قانون را بعرض میرسانم و اگر هم وقتی باقی باشد سایر مطالی را عرض میکنم و امیدوارم آقایان از لحاظ سوابق قضایی و عضویت دادگستری البته در دوره این دوره اینکه این دوره عرض میکنم از نظر آنست که بنده در دوره پانزدهم در اول دوره باتفاق آراء انتخاب شدم بعضویت کمیسیون دادگستری ولی بعداً بعلل و جهات سیاسی داخلی تا آخر دوره بنده از عضویت در کمیسیون دادگستری محروم بوده و با وجود اینکه در امور مربوط براه تخصصی نداشتم در کمیسیون راه انتخاب شدم، حالا کاری بآن نداریم بهر حال به این هم کاری نداریم که آقایان اشتباه کرده بودند و من که عمر خودم را یعنی قسمت حساس و بهتر عمر خودم را در خدمات قضایی گذارنده بودم محال بود بر خلاف وجدان و عقیدهام اظهار نظری بکنم (صحیح است) بهر حال با اینکه بنده یکی از طرفداران جدی تصفیه ادارات و طر ناپاکان و اشخاص فاسد هستم و معتقدم که باید کاری بکنیم که اساس دزدی و دغلی را در ایران مملکت بامرتب کردن دستگاههای دولتی بکلی براندازیم، معهذا استنباطم از قانون مورد بحث بر خلاف نظر بعضی از آقاین و ارباب جراید است و عقیدهام اینست که این تصمیم بر اثر تفوض اختیار از طرف مجلس به کمیسیون دادگستری بصورت قانون آزمایشی در آمده بنحوی که از عنوان خود قانون هم ظاهر است نظارت در سازمان وزارتخانهها بودهاست (صحیح است) و این موضوع مدتها فکر و وقت رئیس الوزراهای وقت را اشغال کرده بود و بعقیده من حق این بود که هیئت پس از تعیین سازمان وزارتخانهها را که این قسمت را خوب هم انجام دادهاست بوضعیت گلیه کارمندان دولت رسیدگی کرده و عده لازم و زائد احتمالی و زائد قطعی را تعیین میکرد و برای اینکه این تصمیمات متخذه عادلانه باشد بدولت این اختیار تفویض نشده بود و به این هیئت واگذار شده بود منتهی از عبارت شاغلین مقامات بالاتر وزارت خانهها که در قانون ذکر شده بنظر بنده اشتباهی برای هیئت رخ داده و وزرا و وکلا و قضات را هم مشمول عنایت خودشان قرار دادهند. زیرا اگر قانون مورد بحث را طور دیگری تعبیر بکنیم یعنی جنبه جزایی یا محرومیتی برای آن قائل بشویم و عمل هیئت تصفیه را بتعیین کارمندان صالح و ناصالح حمل کنیم که بعقیده من اینطور نیست نتییجتاً این قانون مخالف صریح قانون اساسی است از لحاظ صلاحیتی که قضات دارند و از لحاظ مصونیتی که وکلا دارند و از لحاظ تشریفاتی که در محاکمه وزراء پیش بینی شده مخالف با قانون اساسی پیدا میکند و آقایان تصدیق میفرمایند که این صلاحیت و مصونیت دارای فلسفه بسیار عالی بوده و منضمن مصالح بیشتری برای ملک و ملت میباشد و بدون سنگر صلاحیت قاضی نمیتواند در برابر قدرت دولتها شخصیت خود را حفظ نماید وکلا بدون مصونیت در مقابل فشارهای خارجی و داخلی نمیتوانند تاب مقاومت آورده و تسلیم اغراض مخالف منافع ملی خواهند شد یا وقتی که اجازه دادیم که وزیر را میتوان بدون تشریفات خاصی محاکمه کرد و حیثیت او را لکه دار کنیم بهیچوجه نباید انتظار داشته باشیم که اشخاص علاقمند به حیثیت حاضر بخدمتگذاری بشوند در مورد کارمندان عادی هم معتقدم چون پروندههای استخدامی تشخاص چنانکه لازم است در پارهای موارد حکایت از سوابق اشخاص نمیکند بعلاوه چیزی که بدبختانه فعلاً در مملکت ما زیاد رواج دارد تهمت و افترا است و گرفتن حق دفاع از اشخاص امنیت اجتماعی را متزلزل میسازد بنا بر این بنده نظرم اینست که این قانون فقط از لحاظ نظارت در سازمان و تقلیل عدة کارمندان بوده و حتی روی همین جهت عقیده ندارم که این لایحه فعلی دولت در کمیسیون دادگستری در مورد وزراء و وکلا و قضات مطرح شود. چون در مورد وکلاء و قضات از لحاظ نظارت در سازمان و تقلیل عدة کارمندان بوده و حتی روی همین جهت عقیده ندارم که این لایحه فعلی دولت در کمیسیون دادگستری در مورد وزراء و ؤکلا و قضات مطرح شود. چون در مورد وکلا و قضات از لحظاظ نداشتن صلاحیت بلا تأثیربوده و در مورد کارمندان عادی هم مطابق قانون خاصی که داریم هر کس میتواند در صورتی که شکایت استخدامی داشته باشد بمرجع رسمس و قضایی که دیوان کشور است شکایت بدهند بنابراین احتیاجی بتصویب قانون دیگر نداریم (دکتر بقائی – دزدها و گردن کلفتها میروند و فقط خرده پاها میمانند) بنده درباره آنها عرض کردم که باید بدیوان کشور مراجعه کنند، این اصولی است که بنده تصور میکنم جنابعالی باذ بیش از بنده از این اصول دفاع بکنید و هر وقت حضرتعالی آمدید اینجا و این قانون را تفسیر کردید و بنده را قانع کردید من رفی ندارم و تسلیم میشوم.
دکتر بقائی – ممکن است من و شما قانع بشویم ولی مملکت بانقلاب خواهد رفت.
اردلان – اصلا مملکت ما بهشت است و هیچ احتیاجی به این حرفها نیست.
امامی اهری - بهر حال آقای دکتر بقائی منظور من این است که بجای اعتراض باعضاء هیئت تصفیه که اجرای قانون را بعهده آنان واگذار کردهاید، صرفنظر از اینکه تشخیص آنها خوب بوده و یا مردود و بقول بعضیها هشتاد یا هشتاد و پنج با نود درصد تصمیمشان صحیح بوده البته بتنده ببعضی از آنها اعتراض دارم من جمله از لحاظ آذربایجانی بودن و از لحاظ اینکه بیشتر مدیون این قسمت هستم در مورد سپهبد شاه بختی و در مورد دکتر اقبال از لحاظ اینکه وزیر بوده یا معون بوده (دکتر بقائی – احساستشان را نوشتهاند بما تلگراف کردهاند که مازیر بار این خائن نی رویم) (رنک ممتد رئیس) رئیس آقای دکتر بقائی صحبت نکنید
دکتر بقائی – جعل احساسات که نباید کرد جناب آقای رئیس ما هزار تا کاغذ و تلگراف داریم که گفتهاند ما این خائن را نمیخواهیم
امامی اهری – گوه عاشق صادق در آستین باشد بنده نمیخواستم این را بخوانم ولی مخصوصاً چون فرمودند، این تلگراف را که تمام از اساتید دانشگاه و فرهنگیان و اشخاص کاملا خوب و معروف و اشخاص خوشنام هستند و تلگراف کردهاند این یکی از آنهاست این حاضر است، حضرتعالی هم ممکن است تلگرافتان را نشان بدهید
دکتر بقائی – من پشت این تریبون آمدم اعلام جرم کردم بدکتر اقبال نمیگذارند رسیدگی شود حالا آمدهاند دفاع میکنند ازین شخص. این مرد در معامله لکوموتیوها خیانت کرد به این مملکت راه آهن ما را از بین برد حالا آمدهاید از او دفاع میکنید؟ قباحت دارد.
اورنگ – فریاد کردن که برهان نیست
دکتر بقائی – ما حاضر نیستیم بنشنیم اینجا و از یک خائن دفاع کنند. از او در محکمه باید دفاع بشود. محاکمه تشکیل بدهید آنوقت بیایید از او دفاع کنید. (زنک رئیس)
رئیس – آقای دکتر بقائی اجازه بدهید حرفشان را بزنند بفرمایید آقای امامی اهری
امامی اهری – پنجدقیقه از وقت بنده باقی ماندهاست (دکتر بقائی – دو دقیقه) بهر حال با اینکه همه اذعان دارند بر اینکه اوضاع عمومی جهان از حوادثی هولناک حکایت دارد و افق دنیا تیره و تار بنظر میرسد بدبختانه جای تأسف است که ما از تجارب گذشته خود و سایرین استفاده نکرده و دانسته و فهمیده خود خود را ملعبه و آلت دست سیاستهای گوناگون قرار میدهیم. فداکاری و از خود گذشتگی ما در جنک دوم جهانی بآنجا رسید که ایران لقب پیروزی را پیدا کرد ولی نتیجهای که عاید ما شد چه بود؟ بدبختانه هیچ کار ما تا بآنجا رسید که ما آرزو کزدیم ایکاش متفقین با ما همان رفتاری را میکردند که با دشمنان و متخاصمین خود کردند و از آن تاریخ تا حال چندین سال است دولت و بانک بین المللی و بانک صادرات و واردات و خلاصه تمام دستگاههای اقتصادی امریکا را بکمکهای مالی خود امیدوار ساخته هر روز بعنوانی این امیدواری را بیشتر میکنند. هفتهای نیست که این امیدوار بصورتی تکرار و تجدید و تأیید نشود و یا نمایندهای و هیئتی را برای رسیدگی بطرز مصرف این کمک واهی به ایران فرستاده نشود (نریمان – عشایر را مسلاح میکنند) معهذا در چنین وضعیتی که مسلم شده خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم، بجای اینکه دست خلوص و یگانگی بهم بدهیم جنب آقای دکتر بقائی و برای دردهای بیدرمان خودمان چارهای بیندیشیم بدنبال قرضه موهوم و موهن برویم و نه چشم بسته آلت اجرای مقاصد دیگران و سیاستهای مرموز بشویم و بامید دریافت وامهای موهوم یکدیگر را به بند بکشیم و شرف و حیثیت همدیگر را بباد بدهیم (دکتر بقائی – اینها حرفهایی بود که در آن دوره ما میزدیم و شما توجه نکردید) و یا مردان خدمتگزاری مانند حکیم الملک را که از بنیادگذاران فرهنک جدید و از مجاهدین اولیه آزادی در این مملکت بودهاست، درسر موضوعی مه اساساً با آنها ارتباط ندارد مورد تهمت قرار بدهیم (دکتر بقائی – آقای حکیم الملک پیشقدم کمیسیون سه جانبی هم بودهاست) (آزاد – فراماسون هم هست) بنده هم با اجازه آقایان فقط یکی از درخشانترین خدمات حکیم الملک را که باز هم از لحاظ آذربایجانی بودن مرا مکلف بعرض این مطلب میکند مقاومت شجاعانه وطنپرستانه در مقابل ماجرای آذربایجان که بنا بمقتضیات کنونی لاز شرح آن خوداری میکنم (صحیح است) عرض کنم آقای دکتر بقائی اگر جوانه میخواهند در خدمت مملکت پیر بشوند باید حثیت و شرف آبروی خدمتگذاران پیر خود را محفوظ بدارند (فولادوند – حال مرض چه شد؟) (آشتیانیزاده – اگر مملکت اینهمه خدمتگذار دارد چرا به این روز افتاده است؟)
کشاورز صدر – اجازه میفرمایید
رئیس - همانجا بفرمایید
کشاورز صدر – اجازه بفرمایید بیایم آنجا که روبروی آقایان باشم من میخواستم از دوست بزرگوار و عزیز خودم جناب آقای دکتر بقائی استدعا نمایم که گوش بعرض بنده بدهند اگر نظر مبارکشان باشد در کابینه آقای قوام السلطنه اینجا بود که راجع به مظفر فیروز صحبنت میشد و آقای حائریزاده میگفتند مجلس را ملوث کرده یک توضیحی دادم و یک دلائلی هم در مخالفت با کابینه داشتم که مقابل محاکمه بود آقاین راجع به مظفر فیروز هم بود ولی در همانجا عرض کردم به آقاین محترم که مظفر فیروز را نباید بگویند خائن و دزد چرا؟ از برای اینکه هنوز محکوم نشدهاست من اعتقاد دارم باصول و قواعدی که در مملکت ما حکمفرما است و جنابعالی هم طرفدار این اصول هستید (مکی – فحش به هئت تصفیه دادید که اینجا نبودند) بنده باآقاین مطلقا فحش ندادم (صحیح است) اعلام جرم غیر از فحش است اعلام جرم باید کرد استیضاح باید کرد تمام مسائل را طبق مقررات باید تعقیب کرد ولی نباید فحش داد دزد و خائن نباید گفت چرا؟ خدای نخواسته اکوقت همین مطلب را یک نفر نسبت بکی از رفقای ما میکند یا خدای نخواسته بجنابعالی من همانوقت دفاع میکنم استدعا میکنم هر مطلبی هست اگر اقبال بد است، خائن است باید او را تعقیب کرد اعلام جرمکرد تا محاکمه شود (صحیح است) (دکتر بقائی – کریدیم آقا) مادامی که کسی محکوم نشدهاست بر خلاف اصول مشروطیت و شأن و حیثیت مجلس است که کسی بگوییم خائن این تضیع حق است و من استدعا میکنم که بعد از این گفتگوها نشود(صحیح است)
رئیس – آقای مکی بفرمایید
مکی – بنده خیلی از آقای کشاورز صدر تشکر میکنم که یک وسیله و دستاویزی برای بنده فراهم کردند تا بتوانم راجع به اعضای هیئت تصفیه و راجع به وزیر دارایی یک مذاکراتی بکنم در جلسه گذشته اینجا عرض و ناموس اعضای هیئت تصفیه را گفتند کسی دفاع نکرد (کشاورز صدر – بنده همان موقع طبق ماده ۱۰۰ اجازه گرفتم) من گفتم آقا آنها اینجا نیستند و کسی دفاع از آنها نمیتواند بکند بقول یکی از روزنامه نویسها مبتذل ترین جلسهها جلسه هفته گذشته مجلس بود (دکتر معظمی – اعتراض شد روزنامهها ننوشتند) و مقام ریاست جلوگیری نکرد (دکتر معظمی – جلوگیری شد) وقتی صحبت عرض و ناموس میشود باید آقای رئیس جلوگیری میفرمودند و یکی هم راجع به دکتر نصر بود من با کابینه فعلی همه میدانند مخالفم با تمام قوا هم مخالفم ولی اگر یم فحش هایی ببعضیها بر خلاف حق و عدالت داده شود این شایسته نیست روزی که دکتر نصر مرتبه دومی که از ایران رفت و برگشت دیدن کردم وگفتم چرا برگشتی تو که دو دفعه آمدی به سرت زدند چرا آمدی این بیت را بمن جواب داد حب الوطن نگر ز گل چشم بستهایم نتوان ولی ز مشت خس اشیان گذشت من آمدم که اگر بتوانم خدمتی بکنم بنده اینجا خودم بدکتر نصر اعتراض کردم دکتر شاخت وطنی اش گفتم حالا هم که معتقدم که اقتصادیات مملکت را مفتضح کرده و بقدری خسارت به این مملکت وارد کرد که قابل جبران نیست ولی این حرفهایی که راجع به دکتر گفته شد روح جوانهای تحصیل کرده این مملکت را آزرد همه به ما تلفن کردند که ما از لحاظ تیپ انتلگتوئل به آقای دکتر نصر اعتماد داریم چرا اجازه دادید که اینهمه به او هتاکی شود و فحش عرض و ناموس داده شود بقول حافظ عیب میجمله بگفتی هنرش نز بگوی انسان باید منصف باشد در موقع مخالفت اصولی خودش را بکند یکی از کارهای غلط اقتصادی دکتر نصر را عرض میکنم یک تصویبنامهای صادر کردند قیمت گواهی نامه را یکمرتبه بالا بردند بانک ملی ایران طبق اسناد غیر قابل تردید و قطعی که فروختهاست به مردم گواهینامه و سند داده که ما فروختیم یکی ۴ تومان این تجار اگر بروند در محکمه شکایت بکنند اگر بدیوان بلخ هم بروند بقدری سند روشن است که بانک ملی ایران محکوم میشود و ورشکست میشود یک چنین اشتباهاتی کرده بخودش هم گفتم این اشتباه اقتصادی است این تجار شکایت میکنند گفت کسی جرأت نمیکند گفتم من وکالتش را قبول میکنم حالا عرض کنم اگر بنا شود تجار شکایت بکنند بانک ملی ایران محکوم است خود بانک ملی هم تصدیق دارد بنده در دوره گذشته با خسرو هدایت مخالفت میکردم تا آخر دوره هم مخالف بودم حالا هم هستم و هزار عیب هم برای او قائل هستم ولی نمیتوانم بگویم دزد است ولی اینکه عیبش را میگویم حسنش را هم میگویم من اورا شایسته عضویت دولت نمیدانم ولی میگویم دسته بندی سیاسی میکند (فقیهزاده – فرش زیر پا ندارد) ولی دزد بهش نمیگویم و اگر کسی را هم گفتم در حضورش میگویم که اینجا نشسته باشد و بلند شود دفاع بکند تا من اسنادش را در بیاورم ارائه بدهم و اعلام جرم بکنم همینطور به حرف اکتفا نمیکنم اما موضوعی که بنده امروز میخواستم بعرض آقایان برسانم موضوع سازمان برنامهاست و یک سوابق هم بنده تهیه کردهام چون اینموضوع شیفر است لذا تهیه کردهام ما کمکی از آمریکا نگرفتیم بلکه یک مقدار هم از حیث دلار کمک کردیم (صحیح است) در کابینه آقای قوام دستگاهی برای تنظیم برنامه عمران کشور بوجود آمد این دستگاه پس از مطالعه زیاد و شور با اهل فن برنامه عمرانی برای مدت ۷ سال تدوین کرد و لایحه قانونی آن در تاریخ ۲۶ ر ۱۱ ر ۲۷ به تصویب مجلس شورای ملی رسیده بنده با این لایحه مخالف بودم و آقایان امروز فراموش نفرمودهاند که بنده با تمام قوا مخالفت کردم و دلائل منهم این بود که این برنامه ۷ ساله یک موضوعی است که عملی نخواهد شد و خسارت زیادی بملت ایران خواهد داشت و با حرف خواهد گذشت امروز بعرض آقایان میرسد در قسمت ثانیاً از ماده ۶ قانون برنامه ۷ ساله پیش بینی شده بود که ممکن است تا مبلغ ۲۵۰۰ میلیون دلار از بانک بین المللی توسعه و ترمیم با تصویب مجلس شورای ملی درافت شود ظاهراً مذاکرات مقدماتی با بانک بین المللی به این نتیجه رسیده بود که برنامه ۷ ساله ایران باید بوسیله دستگاه مهندسین مورد اطمینان بانک بین المللی رسیدگی شود آقای ابتهاج مدیر کل وقت بانک بین المللی در یکی از مسافرتهای خود بامریکا با مؤسسهای بنام موریس نودسن قرار دادی از طرف دولت منعقد نموده که در مقابل ۱۵۰ هزار دلار باضافه هزینه مسافرت در ایران دفتر مهندسی نامبرده برنامه ۷ ساله را رسیدگی و نتیجه را ببانک بین المللی نظر دستگاه موریس نودسن را برای پرداخت وام بدولت ایران کافی ندانست و اظهار نموده در صورتیکه شرکت مشاورین ماوراء بحار برنمه ۷ ساله ایران را تصویب کند بانک حاضر است وام مورد تقاضای ایران را تأمین ننماید در حقیقت ۱۵۰ هزار دلار پرداختی بشرکت موریس نودسن و هزینههای ریالی آنان در ایران بی نتیجه ماندو بضرر دولت تمام شد دولت مجدداً با شرکت مشاورین ماورا بحار پیمانی منعقد نمود که با پرداخت ۶۰۰ هزاردلار وهزینه ریالی آنان درایران برنامه ۷ساله مورد رسیدگی قرار گیرد مشاورین ماوراءبحار پس ازرسیدگی به طرحهای برنامه ۷ساله ترجمه آنها را همراه خود به امریکا برده و در ۵ جلد بطبع رساندند بانک بینالمللی اظهارداشت که اصولا ممکن است به دولت ایران وام داده شودولی باید مصرف آن تحت کنترل بانک قرار گرفته وعمل نظارت بوسیله مشاورین ماوراءبحار صورت بگیرد دولت ایران قراردادی با مشاورین ماوراءبحار منعقد نمود که سالیانه مبلغ ۳۰۰ هزاردلار بشرکت نامبرده برای عمل نظارت دراجرای برنامه ۷ساله بپردازد ومبلغی نیزبابت هزینه آنان درایران به ریال پرداخت نماید با وجود تمام تحمیلات بانک بین المللی تاکنون درمورد هرطرحی نمایندگان خودرا جداگانه بهزینه دولت ایران اعزام داشتهاست و نتایج حاصله تاکنون غیرقابل ذکر است و در مواردی که موافقتهایی از طرف بانک نامبرده بعمل آمده همه بقدری بضرر ایران است که مصلحت ایران خواهد بود که موضوع مسکوت بماند مثلا کارخانه سیمان سازی ۲۰۰ تنی فارس که اعتبار خرید ماشینهای آن ازامریکا بوسیله بانک بین المللی تأمین شده اقلا ۳۰۰ میلیون ریال تمام خواهد شد در صورتیکه یک کارخانه ۲۰۰ تنی سیمان سازی که درنظراست در دورود ساخته شود و ماشینهای آن از اروپا خریداری گردد در حدود یکصد میلیون تمام خواهد شد با بهای کارخانه سیمان سازی فارس ممکن بود بدون دخالت بانک بین المللی سه کارخانه سیمان تأسیس نمود با تمام تحمیلات فوق بالاخره شنیده میشود که دولت از مساعدت و دریافت وام ازبانک بین المللی مأیوس شده و ببانک صادرات وواردات امریکا با شرایط مشکل و کمرشکن متوسل شدهاست به این ترتیب دولت ایران تاکنون متجاوز از یک ملیون وصدهزاردلار ودرحدود بیست ملیون ریال برای مشاورین امریکایی که اکثرآنان دردفن خود تخصص ندارند وحتی با کارشناسان درجه دوم وسوم ایران قابل مقایسه نیستند خرج کردهاست (دکتربقائی ـ امریکا محتاج بکمک مابود) بدون آنکه نتیجهای بدست بیاورد درصورتی که باهمین پول میتوانستیم مثلا یک کارخانه سیمان سازی ۲۰۰ تنی تأسیس بنماییم وسالیانه مبالغ هنگفتی برای خرید سیمان پردازیم ما از دوران ساختمان راه آهن جنوب بدست یولن و کمپانی و دوران میلیسپو خاطرات بدی داریم که باید از تجدید آن جلوگیری بعمل آید بهمین مناسبت بنده این سؤال را تهیه کردم که تقدیم مقام ریاست میکنم و از ریاست محترم مجلس شورای ملی درخواست دارم باطلاع جناب آقای نخستوزیر برسانند که برای جواب پرسشهای زیردرمجلس شورای ملی حاضرشوند:
- ۱- درسه ساله پیش عدهای امریکایی بنام مشاورین برای مطالعه دربرنامه هفت ساله بایران دعوت شدهاند چون لایحه استخدام آنها تاکنون بمجلس شورای ملی نرسیدهاست مجوز قانونی استخدام آنان چه بودهاست.
- ۲ـ مبالغی که تاکنون به این مشاورین پرداخته شدهاست ازحیث دلار و ریال چه مبلغ بوده و مجوز پرداخت مبالغ فوق چیست؟
- ۳ـ ریاست مشاورین امریکایی نامبرده با شخصی بنام نورنبرک است این شخص همان کسی است که قرارداد نفت بحرین را با شیخ بحرین منعقد کرده و عملا تجزیه قسمتی ازایران را تصویب نمودهاست دولت بچه مجوزی این چنین شخصی راکه برعلیه تمامیت ایران اقدام کرده ومستحق مجازات اعدام میباشد با حقوق گزاف بخدمت گماشتهاست.
اینجا یک موضوع دیگر که بنده دارم چون دراین دو سه روزه مذاکرات زیادی راجع به بند الف و ب و ج و این چیزها شد مطالبی را خواستم اینجا بعرض برسانم همانطوری که جناب آقای دکترمصدق فرمودند قدما میگفتند که برای سلامتی یک خانواده میشود فردی را فدا کردوبرای سلامتی یک دهکده یک خانواده را فداکرد و برای سلامتی یک شهری دهکده و بالاخره برای سلامتی یک مملکت یک شهر را فداکرد (دکتر مصدق ـ بنده چنین چیزی نگفتم) بنده عرض میکنم بنده معتقدم که یک دستهای توی این بند جیم هستند (ارباب ـ آن بدبختی که باید ده نفرعائلهاش را شب بدبخت ببیند گناهش چیست؟) بنده آنها را کار ندارم ولی بنده دو تا گردن کلفتش را اسم میبرم ببینم چطورمیشود از آنها دفاع کرد در مشهد که بنده بودم میگفتند در ماه رمضان دکتر بدر وارد مشهد شده در باغ ملک آباد دعوت شده هشتصدتومان پول مشروبات الکلی برای ایشان خرج شده بود اعتباری در آستانه نبود رفتهاند بنام اینکه ازمحل اعتبارشمع آستانه برای آستانه شمع بخرند هشتصد تومان سند صادرکردند و خرج این کردند آیا چنین شخصی سزاواراست که در رأس تولیت آستانه قدس رضوی باشد بنده سؤال میکنم که استاندار خوزستان پادشاه بی تاج وتخت آقای مصباح فاطمی قابل دفاع است برای این بنده عرض میکنم که اگراستثناء باشد ۴ نفری باشد که اینها مظلوم باشند چون ممکن است چند نفری که توی این بندج مظلوم باشند برای رفاه و سلامت این مملکت آقایان اجازه بدهند که این قانون اجراء بشود بعدهم راهش باز میشود ممکن است آن چند نفری که مظلوم هستند بروند تبرئه بشوند ولی از حالا ما بخواهیم زیر این تصمیمات بزنیم بنده خیال میکنم این مملکت رابه انقلاب میکشاند ما نمیخواهیم انقلاب بشود ما نمیگوییم کسی برخلاف حق وحقیقت محکوم نشدهاست ما هیچوقت نمیخواهیم کسی بدون رسیدگی و برخلاف حق و عدالت گرفتارشده باشد ولی مصلحت روز و وقت را هم درنظر بگیرند آقایان و آنوقت هرتصمیمی گرفتند ما نظری نداریم نمیگوییم طناب دار گردن همه شان بیندازید ولی توی این عده بند ج یک کسانی هستند که حال و روز این مملکت را به این روز انداختند واز شهریور باینطرف غالب کسانی که دراین بند هستند آن اشخاص کوچک را نمیشناسم ولی اغلب آنها که وزیر بودند و در کارهای حساس دولتی بودند آنها هستند که مملکت ما را به این روز انداختهاند حالا ما بیاییم اینها راهم بگوییم رها شوید بروند این صحیح نیست حالا بعقیده بنده اجازه بدهید که این قانون بموقع اجرا گذاشته شود خودآقایان که نشستید کمیسیون درست کردید طرح امضاء کردید مجبور هستید اگر ظلم بکسی بشود بروند رسیدگی بکنند ولی اول باید اجرابشود در اجرایش تردید نباید بشود اگر بخواهید لغوکنید آن دزدها هم فرار میکنند آنها تبرئه میشوند و دزدهای کوچک تبرئه نمیشوند آن برای اینست که آن گردن کلفتها را معاف بکنند.
اسلامی ـ بنده طبق ماده ۹۰ عرایضی دارم.
رئیس ـ آن را بعد از ورود دردستور بگذارید وارد دستور بشویم آنوقت بفرمایید آقای اللهیار صالح نوبت خودشان را به آقای دکتربقائی دادهاند آقای دکتر بقائی.
دکتر بقائی ـ مطالبی درجلسه قبل گفته شده بود که بنده حق دارم بعنوان ماده ۹۰ استفاده کنم ولی چون توضیحاتم از حدود استفاده ماده ۹۰ ممکن بود بیشتربشود از این رو از جناب آقای صالح استدعا کردم که نوبت قبل از دستورشان را به بنده بدهند واین استجازه مبنی بر یک علت اساسی است که بیان آن امروز برای من اجتناب ناپذیراست آقایان نمایندگان مستحضرهستند که در جلسه قبل بنده در مجلس حضورنداشتم و بدون حضور من یکی از ناطقین راجع بقتل مرحوم دهقان غیبت ناروایی کرده و در این قسمت از بیان خود چنان وانمود کردهاست که قبول وکالت دفاعی از این متهم با اصولی که من از آن خبر ندارم ولی ناطق یعنی جناب آقای جمال امامی لابد نسبت به آن اصول اطلاعاتی دارند که نگفتند و ابراز علاقه شدید به آن اصول کردند مخالفت کردند بنده لازم است با صریحترین وجهی بگویم وتکرار کنم که ما طرفدارجدی حکومت قانون در مملکت هستیم مستند قانونی قبول وکالت دفاعی برای من مقررات قانونی است بهرمتهمی حق دادهاست هرکس را که شایسته و مورد اعتماد خود بداند ولو اینکه وکیل دادگستری نباشد انتخاب کند وآ ن شخص مورد اعتماد هم حق دارد با احترام قانون وکالت دفاعی متهم را بپذیرد لذا این معلوم میشودکه پذیرفتن وکالت دفاعی امری است متکی به قانون ولی نمیدانم انتقاد جناب آقای امامی در غیبت من که عملی طبق قانون انجام دادهام مشتمل برچه اصل و مستند بدستورچه مقامی است (امامی ـ چه عرض کردم؟) حالا میرسیم بیش ازآنچه که گفتم مفهوم نطق آقای جمال امامی موجب تأسف است زیرا نشان میداد که مقصود از آن اعمال نفوذ از دور در قضات دادگاه جنایی است و حال آنکه قضات را قانون اساسی استقلال عطا کردهاست و کسی را نمیرسد که برخلاف اصل ۲۸ قانون اساسی از دور انجام بدهد که بمنزله حمله بر استقلال قوه قضاییه کشوراست برای این که آقایان محترم بخاطر بیاورند که جواب اینکه خودشان گفتهاند عرض بشود همین عبارتی راکه فرمودند چون صورت مجلس حاضرنیست بنده از روزنامه اطلاعات میخوانم این مال جلسه گذشتهاست که حاضرنیست فرمودهاند در این کشور وکیل مجلس شورای ملی را کشتند و بعد قضیه را منقلب میکنند یکی از آقایان نمایندگان سؤال کرده بود که را کشتند ایشان ادامه دادند دهقان را میگویم که او را کشتند و امروز میگویند قاتل دهقان شخص نیست و فرداخواهید دید که میگویند دهقان کشته نشده و او را بجرم توطئه بر علیه دکتربقائی محکوم این عبارتی است که از قول ایشان درروزنامه نوشته شده گذشته از اینکه مطالب اصولی که نه تنها حالا در تمام دنیا مرعی است و مراعات میشود بلکه از اعصار بسیار قدیم مراعات میشده مثلا آن قاضی بزرگ رومی که اسمش الان خاطرم نیست شاید آقایان بدانند میگوید اعتراض براستماع توضیحات دفاعی وکلا مذموم و ممنوع است از تمام اینها گذشته آقایان محترم بخاطردارند که در اوایل خرداد ماه گذشته وقتی دهقان به قتل رسید بنده در اینجا با استجازه از مجلس شورای ملی برای حق مشروع دفاع از خودم یک بیاناتی کردم و یک عرایضی بعرض مجلس شورای ملی رساندم و چون این موضوع با شخص من بستگی پیدا کرده بود بعداً هم تحقیقات و تتبعات را در این موضوع ادامه دادیم و اینطور شد که آن شخصی که متهم بقتل دهقان هست بنده را بوکالت خودش معین کرد و بنده هم پذیرفتم وکالتش را و رفتم دادگاه با دلیل ثابت کردم که مرحوم دهقان را دستگاه پلیس رکن دوم ستاد ارتش بدستور سپهبد رزمآرا بقتل رسانده ثابت کردم همان دستگاه پلیس که حسن جعفری را مهیا کرده بود و از آبادان آورده بود به طهران برای اینکه ما را هدف گلوله قراربدهد ولی این شخص که در آخرین لحظه که میخواست سقوط بکند وجدانش بیدارشد و این کار را نکرد بهمان جرم هم الان در محکمه نشسته این موضوعی است که مربوط بمحکمهاست ولی یک موضوعی که در مجلس شورای ملی باید مستحضر باشد و در این مکان باید گفته شود تمام اشخاصی که در این پرونده ممکن بود مورد تهمت قرار گیرند و ممکن بودپای رسیدگیشان بمیان بیاید تمام با مأموریتهای خیلی خوب فرستاده شدند بفرنگ و آخرینشان یکی ازهمکاران مجلس آقای پیراسته است که بعنوان مسافرت رفته اینها آقایان بطورمستقیم در این توطئه دست داشتهاند آقایان بنده این عرایض را میکنم برای این است که نشان بدهم که این ـ دستگاه مشغول توطئه برای آدمکشی است وهنوز هم ادامه میدهد ما برای این که جلوگیری کنیم این چیزی نیست که ازاین گوش بشنوید و از آن گوش بیرون بکنید این یک چیزی است که باید توجه داشته باشید این شتری است که درخانه همه خواهد خوابید و آنوقت با این تفاصیل بنده خیلی تعجب میکنم که آقای جمال امامی بیایند چنین حرفی بزنند ولی اگرفقط حرف ایشان بود اهمیتی نداشت الان مدتی است که تمام دستگاه بکار افتادهاست برای این که محکمه را تحت تأثیر قرار بدهد آقایان ملاحظه بفرمایید که در روزنامه که بنده مسئولش باشم از ابتدایی که این جریان اتفاق افتاده قدم بقدم ما تحقیقات را تعقیب کردیم بازپرسی ها را نوشتم راهنمایی کردیم که براهنمایی هایمان هم ترتیب اثر داده نشد ولی اگرامروز بنده وکالت جعفری راقبول کردم دیگر یک کلمه در روزنامه مان ننوشتیم برای این که مبادا بگویند که این شخص خواستهاست از روزنامه خودش استفاده بکند و محکمه را تحت تأثیر قرار بدهد ما نکردیم ولی بروید بعضی از روزنامههای معلوم را بخوانید ببینید بچه وسائلی سعی کردهاند که دادگاه را تحت تأثیر قراردهند به بعضی از قضات شریف دادگاه تهمتهای ناروایی میزنند در یک روزنامهای برداشتند نوشتند که داماد آقای معقول که بعلت اینکه در بانک دزدی کرده بود حبس کردند در آنجا صحبت بودکه اولا اگر داماد یک کسی را حبس بکنند این گناه برای شخص نمیشود و علاوه بر آن این بیچاره آقای معقول نه دختربزرگی دارد که قابل شوهرکردن باشد و نه اصلا دختر دارد (شوشتری ـ ندارد آقا) ولی اینها را که مینویسند اینها برای تحت تأثیر قراردادن ایشان است (شوشتری ـ کی نوشته) یک روزنامهای چکاردارید؟ ملاحظه بفرمایید در این شهر اینقدر سالن هست، اینقدر جا هست که هیئت دولت بهتر از همه اطلاع دارند از این جاها در همین دادگستری دو سالن بزرگ هست، یک سالن بزرگ در بالای سالن دادگاه جنایی هست که خیلی شیک و درست است، میخواهند کنفرانس اقتصادی تشکیل بدهند از تمام این سالنهایی که هست فقط سالن دادگاه جنایی که محاکمه جعفری در آن تشکیل شده ادامه دارد آنجا را انتخاب میکنند این را هم میگویم خیلی خوب، جای دیگر نبود ولی در ساعات اداری آقای نخستوزیرشش، هفت وزیر را میاندازند عقب سرخودشان و شاید برای بازدید سالن، آخرجانگاه کردن مگر شأن نخستوزیراست، اینها تصوربکنید وبه ببنید وقتی که پرونده جعفری مطرح است در این دادگاه بخصوص و در این محل بخصوص آقای نخستوزیر باید خودش بیاید بببیند که این جا تناسب دارد برای کنفرانس اقتصادی ملل اسلامی مگر آقای نخستوزیر این جا را سابقاً ندیده بودند، مگر وقتی مجلس مؤسسان درست میکردند نرفته بودند آنجا را ببینند اینها برای این است که از تمام اطراف دادگاه را تحت تأثیر قراربدهند. آقایان نگذارید بکنند این کار را درست است آقای امامی شما قسمت دارید، شما دسته چاقوکش دارید اینها درست است ولی این قوت همیشه برای شما نخواهد ماند ولی فراموش نکنید اگریک روزی مخالفت کردید این شتر در خانه شما میخوابد، فراموش نکنید که احمد دهقان بزرگترین حامی وکمک سپهبد رزمآرا بود، فراموش نکنید که در همین مجلس اینجورحمایت میکرد ازش، ولی آن ساعتی که سیاست اقتضا کرد آنها فراموش شد آقایان فراموش نکنید در یکسال و نیم پیش من پشت همین تریبون گفتم وقتی عمارت ساخته شد چوب بست همانها است و آن را بدور میریزند الان کمال تأسف رادارم از این یادآوری و در عین حال هم از روی ضعف بشری کمال خوشوقتی را دارم این یک احساس متضادی است هم تأسف دارم و هم خوشوقتی از این که بگویم از آن حرفی که من یکسال ونیم پیش پشت این تریبون زدم اکنون در مورد دهقان عمل شده، دهقان مهمترین چوب بست این حکومت دست نشانده خارجی بود از بین رفت برای اینکه دهقان دیگرنمیتوانست در روزنامه خودش روی خوش به روسها نشان بدهد چون طوری جلو رفته بود و طوری دشمنی کرده بود که اگر میخواست کوچکترین تغییری در آن روشش نشان بدهد بکلی مفتضح میشد و روی همین اصل وقتی دولت صلاح خودش را دید که با شورویها نزدیک شود دهقان نمیتوانست موافقت بکند و دلایل دیگری هم دارد که در این جا نمیخواهم وقت آقایان را بگیرم ولی در محکمه بتفصیل گفتهام که لازم شد از بین برود ولی فکرنکنید که شماها با دهقان تفاوت دارید آن ساعتی که وجودمان مزاحم بشود عیناً همین طور خواهدشد، راجع به این موضوع هم تردید نداشته باشید این صحبتهای امروز من نیست این یادآوری صحبتهای یکسال و نیم قبل است حالا حمایت بکنید تهمت هم بزنید نتیجهاش را خود شما خواهید دید (جمال امامی ـ بنده توضیح دارم)
رئیس ـ صبر کنید، اجازه بدهید نطق قبل ازدستورکه تمام شد وارد دستورمی شویم چند نفربعنوان ماده ۹۰ اجازه خواستهاند وباید صحبت کنند یکی آقای دکترمصدق است که جلسه اسبق اجازه خواسته بودند و من پرسیدم که چرا در جلسه پیش استفاده نکردند معلوم شد غایب بودند ویکی هم آقای جمال امامی است ودیگری هم آقای اسلامی این سه نفر اجازه خواستهاند ووقتی وارد دستور شدیم طبق ماده ۹۰ میشود صحبت کرد.
مکی ـ بنده این جا نسبت بطرز اداره آقای دکترمعظمی بیانی کردم بعد که صورت جلسه مراجعه کردم دیدم ایشان جلوگیری کردهاند و وظیفه شان را انجام دادهاند خیلی معذرت میخواهم.
رئیس ـ وارد دستورمی شویم آقای دکترمصدق.
دکترمصدق ـ درجلسه یکشنبه نوزدهم شهریور جناب آقای سپهبد رزمآرا بیاناتی درمجلس فرمودند که بنده غایب بودم و امروز درصورت مجلس دیدم و ناچارم که بیانات ایشان را تکذیب بکنم ایشان فرمودند جناب آقای صالح به من تلفن فرمودند و من هم روی دوستی و رفاقت قدیمی که داشتم خدمتشان رفتم وقتی رفتم خدمت ایشان در آنجا دکتر مصدق راهم ملاقات کردم و وظیفه و سمت بنده ایجاب میکند که تمام رؤسای فراکسیونها در هر موقعی که مایل باشند با کمال میل ملاقات کنم، شرح قضیه این است که روز شنبه من در شهرنبودم ۴بعدازظهر به شهر آمدم آقای صالح تلفن فرمودند که آقای سپهبد رزمآرا میخواهند با شما ملاقاتی بکنند من تلفن کردم شما نبودید ایشان فرمودند که من شب تا ساعت ۹ونیم در جلسه هیئت وزراء هستم و بعد منزل، قرار ملاقات را هم در منزل خودتان یا امشب یا روز یکشنبه ساعت شش بعدازظهر بدهید که میخواهم با آقای دکترمصدق ملاقات کنم بیانات آقای صالح مرا وادار کرد که موضوع ملاقات ایشان را در جبهه ملی مطرح کنم وهرچه میشود با نظریات جبهه ملی میکنم موضوع در جبهه ملی مطرح شد یک عده از نمایندگان جبهه عقیده نداشتند که من ملاقات بکنم ولی رأی گرفتند اکثریت رأی داد که من با ایشان ملاقات بکنم بعد تلفنی به آقای سپهبد رزمآرا در هیئت وزیران شد ایشان وقت دادند که ساعت ۹همان شب این ملاقات بشود ساعت ۹ من منزل جناب آقای صالح رفتم و آقای سپهبدرزمآرا در آنجا بودند ازایشان سؤال کردم که این ملاقات را برای چه میخواهید بکنید ایشان گفتند که ملاقات من فقط این جنبه را دارد که اگر در مجلس با دولت مخالفتی میکنید فقط سؤال، اعلام جرم استیضاح باشد و غیر از این صحبتی نکنید گفتم این وظیفه شما نبودکه بما دستوربدهید ما صلاح مملکت را هر چه بدانیم میکنیم نظریات ما این است که شما راجع بتشکیلات انجمنهای ایالتی که مسبب تجزیه و تفکیک ایران خواهد شد اقدام نکنید ایشان گفتند من نمیتوانم بپذیرم منهم بعد از اینکه وارد شدم سپهبد رزمآرا گفت اتومبیل مرا ببرند من پیاده میروم بمنزل من گفتم که اتومبیل دارم و شما را میرسانم ولی بعد از اینکه در مذاکرات نتیجه نگرفتیم حتی حاضرنشدم که ایشان را بمنزلشان برسانم ولی باز به آقای صالح گفتم که شما با آقای سپهبد رزمآرا مذاکره بکنید بلکه ایشان متقاعد شوند ایشان نصف شب مذاکره کردند بطوری که اظهارکردند متقاعد نشدند این شرح واقعهاست بهیچوجه من الوجوه از طرف من تقاضای ملاقاتی نشده بود که ایشان آمدند در مجلس و این بیانات را فرمودند و اما راجع به بیاناتی که در جلسه قبل یکی از نمایندگان گویا آقای جمال امامی باشند فرمودند اگرچه صورت مذاکرات منتشرنشده ولی بطوری که در اطلاعات من خواندم ایشان اینطور اظهارکردند بنده شنیدم در هیئت تصفیه میخواستند آقای دکترمصدق را جزو بند جیم به گذارند و مدارک ایشان را هم حاضرکرده بودند ولی بعد گفتند که اولا مستخدم رسمی نیست و بعد هم چون دوره مجلس بپایان برسد بسن تقاعد میرسند ولی آیا همنیطوراست خیر، برای این است که هنوزبه دکتر مصدق احتیاج است و بدست ایشان باید باقیمانده رجال ایران جاروب شوند آنروزی که رفع احتیاج از دکترمصدق شد ایشان را در فلاخن گذاشته و پرتاب میکنند و این فلاخن را بدست مهندسی قرار میدهند و امروز بدست دیگران، آقایان ما باید طوری خودمان را اصلاح کنیم که بتوانیم مشمول کمک یک ملت بیطرفی مثل امریکا بشویم، من ۳۴سال است بعد از مراجعت از اروپا بعد از خاتمه تحصیلاتم در این مملکت با هر کسی که بدعمل بوده با هر کسی که خیانت بمملکت کرده مبارزه کردهام و هیچ هراسی نداشتم بمن هرقدر فحش دادند برعظمت من و شأن من افزودهاست (صحیح است) زیرا من تصورمیکنم که وزن اشخاص در جامعه بقدرمصائب و زحماتی است که برای جامعه تحمل میکنند آن کسی که برای خدمت بجامعه کمر ببندد از کشته شدن، ازضرب و شتم هراسی نمیکند چطور میشود از دشنام و ناسزا بترسد من هروقت که بمن دشنام میدهند خدا را بشهادت میطلبم که خوشوقت میشوم میگویم این دشنامی که در راه خدمت و حق بوده برعظمت و شأن من افزوده میشود از فحش و ناسزا بهیچوجه باک ندارم ولی از چیزی که یک مختصر تهمتی بمن باشد بسیار هراسانم ایشان فرمودند که در هیئت تصفیه میخواستند بموجب مدارک مرا در بند جیم بگذارند (جمال امامی ـ نظر توهین نداشتم نظردفاعی بود) (مهدوی ـ ایشان دفاع کردند) (مکی ـ مگرایشان قیم میخواستند) من احتیاج بدفاع ندارم هیئت تصفیه عملیاتش یا روی شایستگی اشخاص بوده و یا روی عملیات خلاف قانون اشخاص در شایستگی بنده گمان نمیکنم که هیئت تصفیه بعد از آنکه سه دوره، مجلس شورای ملی دفعه اول و مجلس شورای ملی دفعه دوم بنده را در این مملکت نماینده اول خودشان قرار بدهند(صحیح است) (مکی ـ همچوچیزی نبوده) (جمال امامی ـ چرابوده) پس هیئت تصفیه باید مدرکی داشته باشد البته باز این مسئله را تکرار میکنم که من از فحش و ناسزا بهیچوجه باکی ندارم و نسبت به دولت هم هر دولت یا این دولت یا دولتهای دیگر اگر اظهاراتی بشود یا مخالفتهایی بشود این دولت برای تضعیف کردن وکلاء حرفهایی درمجلس میزند منجمله آقای سپهبدرزمآرا گفته که بنده میلیونها تمول دارم و در یکی ازاوراقی که بدستور چه عرض کنم کدامیک از وزرای ایشان دم درمجلس منتشرشده بود نوشته ملک خودم را بیک میلیون وسیصدهزارریال اجاره دادهام این حرف گفته شد در این مجلس، چرا گفته میشود، این حرف برای این گفته میشود که بنده طرف بغض یکعده مردمان بیچاره و بدبختی شدهاند بنده از آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی تقاضا میکنم یکساعت وقت خودشان را صرف بکنند ببینند بنده از این ملک چه مقداراستفاده بردهام و چه میبرم (کشاورزصدرـ جناب آقای دکتردرآنجا ناهار بدهید) چه فرمودید (شوشتری ـ استدعا میکنم که درآنجا اطعام مساکین بفرمایید) بنده خدا را بشهادت میطلبم که تاسال گذشته از این ملک (شوشتری ـ اجازه بفرمایید بیاییم اطعام مساکین بفرمایید) (خنده نمایندگان) بنده خدا را بشهادت میگیرم که تا سال گذشته از این ملک هیچ نبردم غیراز این که یک مقداری آرد برای مصرف خود و دوستانم آوردهام (شوشتری ـ عیبی که ندارد) عرض کردم عیبی ندارد که اگر کسی از ملک خودش چیزی ببرد اما اینکه عرض میکنم این ملک بنده آنچه در اینجا عمل نمودهام از حیث دبستان از حیث درمانگاه از حیث راه ازحیث وام فلاحتی از حیث چیزهای دیگرکه باید برعایا داده شود پرداختهام من فقط پارسال که قیمت جنس ترقی داشت از عایدات این ملک که مال خودم هم نیست نصف آن مال عیال من است که ارث پدری اوست و نصفش مال خودم که به بچههایم هبه کردهام بقدر خرید یک تراکتوراستفاده کردم و دفاترش تمام حاضراست و هر وقت آقایان بفرمایید ارائه میدهم و یک اشخاصی دیدهاند منجمله آقای ضیاءالملک فرمند که در آنجا آمدهاند تمام حسابهای بنده را رسیدگی کردهاند و کارهای بنده را دیدهاند البته رزمآرا وقتی یک همچوصحبتی میکند میخواهد بغض مردم را به یکنفربسیار متمول بی انصافی توجه بدهد که این شخص یا بدست آن مردمی که نسبت به اوبغض کردهاند کشته میشود یا با همین کارهایی که ایشان در رکن دوم کردهاند یک عدهای را ازمیان بردهاند بنده از این مسائل بهیچوجه ترس ندارم کسی که کمر خدمت مردم رامی بندد از کشته شدن ازفحش و ناسزا نباید ترسید ولی ازچیزی که بنده میترسم اینست که بمن یک نسبتی بدهند که کوچکترین اتهامی باشد من درعرض مدتی که داخل در خدمت دولت شدهام یک پول نگرفتهام و گفتهام کارمی کنم زحمت میکشم و بخدمت دولت قدم برمیدارم و خود را بار بودجه مملکت نمیکنم من یک تومان از این دولت در این مدت در دوره ای که همه استفاده کردهاند با دولت معامله نکردهام من یک جایی را بدولت اجاره ندادهام که سوءتفاهمی بشودکه من از این اجازه از این معامله خواستهام اعمال نفوذ بکنم ویک فایدهای ببرم بنده از آقای جمال امامی خواهشمندم که آن شخصی که به ایشان این حرف را زدهاند بگویند زیرا من به این مجلس که میآیم برای حفظ حیثیت میآیم برای خدمت بمملکت میآیم اگر حیثیتی نداشته باشم کوچکترین خدمتی به این مملکت نمیتوانم بکنم بنده خواهشمندم سؤالی از هیئت تصفیه بشود ببینم هیئت تصفیه چنین کاری میخواست بکند یا نه یا محض اینکه به بنده بی مرحمتی بفرمایید در مجلس این بیانات را فرمودهاید هیچ نظری هم به ایشان ندارم.
رئیس ـ آقای اسلامی.
جمال امامی ـ بنده را فرمودید؟
رئیس ـ بعد هم جنابعالی
جمال امامی ـ (وقتیکه آقای مکی صحبت میفرمودند اجازه خواستم)آقای اسلامی قبلا اجازه خواستهاند.
اسلامی ـ عرض کنم بنده دردرجه اول ازارباب جراید وهمکاران محترم خواهشمندم که اصلاعرایض بنده را ننویسند چون تحریف میشود ودرخارج انعکاس بدی دارد آقای مکی اینجا ضمن فرمایشاتشان فرمودند که درجلسه قبل نسبت به آقای دکترنصر وزیردارایی فحش (مکی ـ وهنچنین بدکترسجادی) اجازه بدهید من که میان فرمایشات شما حرف نزدم اجازه بدهید به دکتر نصر وزیر دارایی من فحش عرض و ناموس دادم؟ روزنامه باخترامروز درسرمقاله خودش نوشته بود که مجلس آنروز مبتذلترین جلسات بوده وتمام دکترهای دانشگاه همه به ایشان تلفن فرمودهاند عرض کنم که چون راجع به دکترنصر بنده صحبت کردم ناچارم ازخودم دفاع کنم بنده نوشتم به آقای حمیدی که صورت مجلس را بیاورند متأسفانه نیاوردند بنده اگربه آقای دکترنصر فحش ناموس دادهام الان اینجا مینویسم میدهم من چه گفتم من گفتم انتصابات آقای دکترنصر (اشاره به لژمخبرین جراید) آقایان مدیران جراید انتصابات آقای دکترنصرهریک دارای اسراری است که من درحضور خانمها واین ساعت مقدس شرم میکنم که بیان نمایم)(مکی ـ این ازفحش بدتراست)این بدتراست یا شما به نخستوزیر میگویید پدرسوخته (مکی ـ باحضورش) این نیست این نیست مگراینکه بگویند استیضاح اعلام جرم یا وطن پرستی مونوپل چند نفرهست بنده دودورهاست که وکیل مجلس هستم دفعه اولی است که ازیک وزیر (مکی ـ نه درپشت سرشان) بشرافتم قسم فقط برای خرابی اقتصاد است والا ایشان خواهند آمد آیا بنده از ایشان کاری خواستم چیزی خواستم مناقصهای بود مزایدهای بود چاپخانه خواستم وارد کنم؟ هیچ کاری نداشتم عرض کنم من فقط اوضاع اقتصادی که همه میدانند از روزیکه ایشان آمدهاند چقدر اجناس گران شده بنده مدارک زیادی دارم که در روز استیضاح بیان میکنم من باب نمونه دوسه کلمه را گفتم آنها راهم میگویم اگرغیرمعقول بود آقایان ورقه سفید بدهند روزنامه باخترامروز البته وضمن معلوم است نوشته بودکه غرض شخصی داشتهام من کاری بروزنامه ندارم ولی جنابعالی وآقایان محترم دیگردراین دودوره چند دفعه دولتها را استیضاح کردهاید چقدر فحشهای رکیک دادهاید بنده چی گفتهام؟ گفتم که آقای وزیر دارایی اسراری دارند که میآیم میگویم اینقدر با نزاکت گفتم فرمودیدآقایان دکترها مأیوس شدهاند که چرابه جوانهای مملکت توهین میشود چطوربه دکترنصرتوهین میشود دکترها سروصدایشان درمیاید وبدکتر اقبال که توهین میشود سروصدایشان درنمیآید (مکی ـ او استادگندزدایی است گند زده) الان درآذربایجان هم این درس را تدریس میکند وزیر فرهنگ اینجا نیست؟ درس گندزدایی (خنده نمایندگان) آقایان بدانند ومردم بدانند که تمام چیزها خصوصی است بنده گفتم که من مدارکی دارم اینجا میگویم منکه بدنگفتم چیزی نگفتم گفتید که دراین مملکت انقلاب میشود وبنده ازآن اشخاص هستم که آرزو میکنم که آنقدر سطح فکرمردم مملکت بالا برود وپردهها بالا برود وبنده بیش ازاین دیگر عرض نمیکنم پرده بالا برود تامردم بفهمند که چه خبراست اما راجع به یکی ازاعضاء هیئت تصفیه کسی که به شریفترین مردم این مملکت حمله بکند بنده هم میروم پشت تریبون دادگاه ویک وکیلچهای هستم ثابت میکنم آقای مکی هرچه گفتهام ثابت میکنم که بدروغ نگفتهام ولی آقایان ملاحظه بکنید بنده به دکترنصر بیشترحمله کردم یا آنهاییکه استیضاح میکنند ووقت مجلس را میگیرند (مکی ـ استیضاح حق وکیل است فحش عرض ناموس دادن مال چالمیدان است سؤال واستیضاح شان وکیل است باید وکیل استیضاح بکند) بنده بیشترازاین دیگر عرضی ندارم.
رئیس ـ آقای جمال امامی بفرمایید.
جمال امامی ـ بنده خیلی متأسفم که عرایض بنده سوء تعبیر شده بتصدیق تمام آقایان نمایندگان بنده روشم این نیست که اهانت بکنم به آقایان (صحیح است) (مکی ـ ما اجازه نمیدهیم کسی اهانت بکند آدم گلی نیستیم) اجازه بفرمایید ازشان یک نمایندهای هم خارج میدانم وبعقیده من آنهایی که میخواهند بافحاشی مجلس را تحت تأثیر قرار بدهند اشتباه میکنند هرچه فحاشی بیشترشود همعقیده کمترپیدا خواهد کرد آقای دکتربقائی عرض کنم حضورتان درصورت جلسات ماهم اشتباهاتی میشود چه برسد درروزنامهها گواینکه روزنامه اطلاعات کوشش میکند میخواهد تمام نطق آقایان نمایندگان را بنویسند ولی دوثلث مطالب را بازنمیتوانند بنویسند چونکه تند نویسهایشان نمیتوانند صورت جلسه را ملاحظه بفرمایید دکترمصدق را بعدعرض خواهم کردهمان راکه خواندید کجایش اهانت آمیزبرای شمابود (دکتربقائی ـ حقیقت را قلب میکنند) راجع به شما گفتم، گفتم دکتربقائی قلب میکند؟ گفتم میخواهند موضوع را قلب بکنند بشما چه مربوط است این هم که گفتندتهمت زدندکه بجرم توطئه برعلیه دکتربقائی درروزنامه نوشته اندکه این میخواسته دکتربقائی رابکشد من که اهانتی بجنابعالی نخواستهام بکنم یک مطالبی بنظرم رسید عرض کردم منظورم اهانت نبودهاست بازهم میگویم نظربنده این بود آقا یک جوانی بنظربنده خادم وبه نظرشما خائن ولی مرده هرکه بدهقان بگوید خائن این آدم پستی است (صحیح است) آقای دکتربقائی من ازشما توقع نداشتم درمحکمه پشت سرمرده اهانت بکنید من اهانت نکردهام وشما حی وحاضرید وانشاءالله صدسال دیگرهم زنده میمانید میآیید ازخودتان دفاع میکنید ولی کسی که مردهاست درراه مملکتش مرده اهانت باو ناجوانمردی است (دکتربقائی ـ صحبت اهانت نبودهاست) حالاآنرا کار ندارم عرض کنم فرمودید بنده قدرت دارم چاقوکش دارم بی لطفی چرامی فرمایید این راهم میفرمایید نباید بفرمایید شما خودتان هم میدانید این صحیح نیست داشتن چاقوکش مستلزم داشتن دارایی است (دکتربقائی ـ پولش راهم دارید الحمدالله ۱۸۰ هزارتومان را بانک بدون رسیدگی بشما داد مگرمانمی دانیم) اجازه بفرمایید آقای دکتربقائی دیدید که من آن کس نیستم که حرف بی جا میزنم(دکتربقائی ـ ازبانک نگرفتید؟) پول خودم را گرفتم (دکتربقائی ـ ششصدهزارتومان ازوزارت فرهنگ نگرفتید همین پول هااست که چاقوکشها را درست میکند بنده خانه ششصدهزارتومانی ندارم) من نمیخواستم وارد این بحث بشوم (دکتربقائی ـ بشوید آقا کی گفت نشوید مثل اینستکه من پول ازبانک گرفتهام بشوید وجواب بگیرید همین امروز ازدولت سؤال میکنم) آقایان به بنید انحطاط اخلاقی یک ملت یک جامعه به کجا میرسد یک خانواده چند صدساله برای تأدیه قروضش مجبورمی شود خانه پدری خودش را (دکتربقائی ـ سه برابر قیمت با تصویب نامه دردولتی که خودشان شرکت داشتهاند) آقای دکتربقائی شما باید قیمت بکنید یامتخصص قیمت کنند (آزاد ـ الان چند میخری خودت الان چند میخری) بنده سه شاهی نمیخرم پول ندارم(همهمه نمایندگان)
رئیس ـ آقا این چه وضع مجلس است این نمیشودنمی گذارید. (شوشتری ـ آقای دکتربااین وضعیت مملکت جای این حرفها نیست) (دکتربقائی ـ من راجع به این سؤال کردهام) (شوشتری ـ این چیه بچه درد میخورد آقا بس کن ول کن بیاوبنشین آقای دکتربقائی) عرض کنم یک خانواده سیصدساله مجبورمیشود خانه اجدادی خودش رابرای تأدیه قروضش بفروشد تصدیق کنید خانواده من همه شان دست اندرکارند زندگیشان هم معلوم است برای تأدیه قروضش هم یک خانه میفروشدویک ثلث ۱۸۰ هزارتومان باقی میماند دربانک وازاعضای خودبانک برمیدارند بعدهم چون بانک محکوم است سندهست ازاعضای خودش هست میآید میگوید آقا تقصیرمااست وتصدیق کرده راجع به قیمت خانه آقایان مهندس اعلم رفتهاند ۷۴۰ هزارتومان تصدیق کرده انداین آقای فروهر(این آقای دکترطاهری) درجلسه هیئت دولت که تصویبنامه میگذراندید شما چه گفتید نگفتید چراباین قیمت میخرید نفرمودید(فروهرو دکترطاهری ـ چرا) (دکتربقائی ـ چرادولت خرید کسی دیگرنخرید) مهندس فروغی ومهندس اعلم ۷۴۰ هزارتومان قیمت کردند این مال یکعده سی نفری که یکقسمت بآنها داده شدویکقسمت به قرض رفت آدم قحط بودبعداز سیصدسال خدمت بکشورروی دارایی ما آقایان حرف میزنند چه بگویم بگویید حق دارید (دکتربقائی ـ ۶۰۰ هزارتومان دیگرهم دولت بدهد) بنده درهرصورت چاقوکش ندارم وسیلهاش راهم ندارم جناب آقای دکترمصدق بنده با حضرتعالی اختلاف نظرسیاسی دارم ولی ما همه شخص شخیص شمااحترام میگذاریم. اختلاف نظرسیاسی داشتن دلیل براین نیست که بشخصیت کسی احترام نگذارند. بنده درجلسه گذشته مجلس قبل ازاینکه وارد مطلب خودم بشوم اظهارتأسف کردم. من گفتم این هیئت تصفیه با مأموریتی که داشته حقاً میبایستی دکترمصدق راهم مشمول بند(ج) قراردهد والان هم عقیدهام همین است که قاعده براین بوده که شمارا دربند(ج) بگذارند. نظر سیاسیشان این بوده که شمارادربند(ج) بگذارند. به این دلیل که هرکسی که منتسب بسیاست شمال وجنوب نیست باید اورا دربند(ج) بگذارند. قاعده اینها این بوده که باید شمارا میگذاشتند. من تعجب کردم که چرانگذاشتند؟ بعدغورکردم باینجا رسیدم. میفرمایید کی گفت مادراطاق آقای رئیس بودیم، ۲۰ نفرهم بودیم آنجااین صحبت شد. درحدود بیست نفراز آقایان هم بودند که گفت اسم کسی راهم که پیشنهادکرده بودگفتند ولی من فراموش کردهام. حالا این را آقایان خاطرشان باشد که دکترمصدق رامیخواستند جزو بند(ج) بگذارند وبعد نگذاشتند. ولی من تعجب میکنم که چرا؟ بایدشما راهم میگذاشتند. آن سیاستی که این عمل را میکند باید شما را در بند (ج) میگذاشت. (دکترمصدق ـ بدرراهم روی همین اصل گذاشتند؟) سردار فاخر و شاه بختی را روی همین اصل گذاشتند. بنده قصدم اهانت نبود (آزادـ مصباح فاطمی راروی این اصل گذاشتند؟) سردارفاخروشاه بختی راعرض کردم(آزادـ اسم سردارفاخر را نبرید)
رئیس ـ بنده هم خودم بیاناتی دارم که بعداً عرض میکنم.
جمال امامی ـ … بنده قصدم اهانت نبود یک سیاستی را تشریح کردم ونظرم هم این بودکه این سیاست باید وقتی باینجا رسیدشماراهم مشمول میکرد. اگر نکردند برای این بودکه خیال میکردند شماهنوز ممکن است به این اوضاع بآن وضعی که میخواهند، کمک کنید ولی بعدمطمئن باشیدکه شماراهم یکروزی خواهندگذاشت دربند (ج) یا بدتر ازبند(ج) همه مارا خواهند گذاشت. این ره که تومیروی بترکستان است. حالا خیال میکنید در دوره چهاردهم بند یک عرایضی اینجاکردم در دوره پانزدهم متوجه شدند حالا هم یک عرایضی میکنم انشاءالله دردوده ۱۷ متوجه میشوید که چه عرض میکنم جمعی ازنمایندگان ـ دستور، دستور
- اجرای مراسم تحلیف ازطرف آقایان: سیدمحمد صادق طباطبائی، منصف
[ویرایش]۳ـ اجرای مراسم تحلیف ازطرف آقایان: سیدمحمد صادق طباطبائی، منصف.
رئیس ـ وارد دستورمیشویم، جناب آقای طباطبائی چون حاضرهستید وآقای منصف هم تشریف دارند باید مراسم تحلیف بعمل بیاید. طباطبائی ـ ماچنددفعه قسم خوردهایم ویک دفعه قسم خوردن برای تمام عمرکافی است ولی چون طبق قانون اساسی باید قسم خورد بازهم وظیفه مان راانجام میدهیم (دراین موقع برای اجرای مراسم تحلیف پس ازآوردن کلام الله مجید عموم حضارباحترام قیام نمودند ومتن قسمنامه ازطرف آقای طباطبائی بشرح زیرقرائت شد) مااشخاصی که درذیل امضاکردهایم خداوند را بشهادت میطلبیم وبقرآن قسم یاد میکنیم مادام که حقوق مجلس ومجلسیان مطابق این نظامنامه محفوظ ومجری است تکالیفی راکه بما رجوع شدهاست مهماامکن باکمال راستی ودرستی وجدوجهد انجام بدهیم ونسبت باعلیحضرت شاهنشاه متبوع عادل مفخم خودمان صدیق وراستگو باشیم وباساس سلطنت وحقوق ملت خیانت ننماییم وهیچ منظوری نداشته باشیم جزفوائد ومصالح دولت وملت ایران. (ذیل قسمنامه ازطرف آقایان طباطبائی و منصف امضاشد)
- تقدیم ۴ فقره لایحه از طرف آقای فروهر وزیر کار و ارجاع به کمیسیونهای مربوطه
[ویرایش]۴ـ تقدیم ۴ فقره لایحه از طرف آقای فروهر وزیر کار و ارجاع به کمیسیونهای مربوطه
رئیس ـ آقای فروهرلایحهای دارید بفرمایید.
وزیر کارـ عرض کنم حضورآقایان محترم، چندین لایحهاست که از طرف دولت افتخاردارم تقدیم مجلس شورای ملی میکنم. یکی لایحهای است از طرف وزارت کشورراجع به بیمه حوادث شخص ثالث در موقعی که وسائط نقلیه خسارات جانی ومالی باووارد میکنند. یکی دیگرلایحه ایست ازطرف وزارت پست و تلگراف راجع بنصب دستگاههای فرستنده و دو لایحه دیگرهم هست ازطرف وزارت دارایی یکی راجع بیک اصطلاحات بسیار مختصری در قانون مالیات املاک مزروعی که در سنه ماضیه از تصویب مجلس شورای ملی گذشتهاست ویکی هم لایحه دیگری است که بدولت اجازه داده میشود یکصد میلیون ریال برای مصارف ساختمانی و تکمیل اعتبارات ابنیه دولتی ازمحل صرفه جوییها تصویب بکنند و اجازه پرداخت بدهند. این چهار لایحه تقدیم مقام ریاست میکنم وتقاضا میکنم امربفرمایید زودتر تصویب بشود. ضمناً قبل از تعطیل مجلس شورای ملی ازطرف وزارت مالیه لایحهای تقدیم شده بود راجع به سازمان برنامه که بقید دوفوریت بود بنام دولت دوفوریت را مسترد میکنیم واستدعا میکنم لایحه بصورت عادی تلقی بشود. ضمناً میخواستم ازموقع استفاده بکنم وچند دقیقه وقت آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی رابگیرم. بنده بشخص جناب آقای دکتربقائی ارادت دارم ولی تعجب میکنم ایشان که خودشان راحامی حق وعدالت میدانند بچه مناسبت درپشت میزمجلس شورای ملی برئیس دولت که مورد اعتماد اکثریت مجلس است ومجلسین شوری وسنا که نماینده ملت ایران هستند باو رأی اعتماد دادهاند درغیاب رئیس دولت افترا میزنید وایشان را قاتل خطاب میکنند. این صحبتها راقبلاً هم فرموده بودند ولی گویا فراموش فرمودهاند که بصرف تصورات شخصی و با استناد ببعضی از قرائن و امارات بسیار ضعیفه نه تنها رئیس دولت را بلکه هیچکس را یا هیچ فردی ازافراد را نمیشود مورد تهمت وافترا قرار داد(صحیح است) بنده دراین قسمت مثل اکثر قسمتها، فرمایشات استاد محترم خودم جناب آقای دکترمصدق السلطنه را تصدیق میکنم ایشان فرمودند من ازفحش خوردن ابا وامتناع ندارم. راست است. یک مردی که در گود میدان سیاست است باید فحش بخورد اگر نخواست فحش بخورد نباید در این گود وارد بشود (آشتیانیزاده ـ با قاشق هم باید بخورد) ولی فرمودند از چیزی که کوچکترین تهمت ناروا باشد برافروخته میشوم. میخواستم از جناب آقای دکتربقائی استدعا بکنم که این اصلی را که جناب آقای دکتر مصدق فرمودند نه تنها نسبت بدوستان بلکه نسبت بمخالفین خودشان هم رعایت بفرمایند. اگر رئیس دولت، آنهم قبل از وقت اداری در حدود ساعت هفت یا هفت ونیم صبح رفتهاست و سالن محکمه جنایی را دیده است (مکی ـ برای تهدید قضات بوده) آنهم برای این بودهاست که چند روز دیگر تمام آقایان نمایندگان محترم استحضاردارند که کنفرانس اقتصادی ملل اسلامی در پایتخت کشور شاهنشاهی تشکیل میشود و درعین حال میدانند که ما بنایی بزرگتر و مجلل تر وبهتر از کاخ دادگستری نداریم حالا اگر بروند آن کاخ را ببینند این عمل دلیل توطئه و شرکت و هر حرف دیگری که میزنند در قتل کسی است که امروز پروندهاش درمحکمه جنایی یعنی درمحضر دیوان عدالت عظمی مطرح است این موضوع راجع بقوه قضاییه کشوراست وتصور نمیکنم که هیچیک از ما حق داشته باشد جز اینکه درحدود وظیفه یا جزآنچه معین شدهاست راجع بقوه قضاییه کشور مداخلهای بکنیم. جنابعالی روی مستندات قضایی فرمودید که آقای دکتربقائی اگرچه تشریف ندارند، وکالت متهم را قبول فرمودید هیچکس هم جلوشمارا نگرفت وآزادانه تمام فرمایشاتتان را درمحضر قضا فرمودید. مدعی العموم بجنابعالی جواب میگوید، تشخیص مسئله هم باقضات محترم دیوان جنایی است حالااین مسائل را بیاورید باقضایای سابق مخلوط بکنید و وقتی که با دولتی مخالفید این مسائل را دلیل مخالفت برعلیه او قرار بدهیم و رئیس یک دولتی را اینطور ما در این جا مفتضح و بدنام بکنیم. من تصورنمی کنم که مجلس شورای ملی با این استنادات موافق باشد(صحیح است) اصولا حیثیت مردم باید محفوظ بماند آنهم در اینجا قطعاً آقایان نظر مبارکشان هست که مشروطیت ایران بایک حرف شروع شد یعنی عدالتخانه ملت عدالتخانه میخواستند عدالتخانه تبدیل به مشروطیت شد پس اینجا باید مظهر عدالت کشور باشد بیجهت نباید بافراد تهمت زد نبایستی برئیس دولت توهین کرد ممکن است استیضاح بفرمایید، ورقه کبود بدهید، هرکاری که در حدود صلاحیت مجلس و وکلاست بفرمایید این استدعایی بود که ا پیشگاه آقایان محترم داشتم.
مکی ـ چرا از دکتر نصر و دکتر سجادی دفاع نمیکند؟ نمره ات بیست است.
- انتخاب آقای ظفری بعضویت کمیسیون محاسبات بقید قرعه
[ویرایش]۵ـ انتخاب آقای ظفری بعضویت کمیسیون محاسبات بقید قرعه
رئیس ـ لوایح بکمیسیونهای مربوطه ارجاع میشود کمیسیون محاسبات یک نفرعضو کم دارد ودردستور بوده که این یکنفر انتخاب بشود چون وقتی که عده کافی نباشد کارنمیکند.
اردلان ـ آقای رئیس ما جناب آقای نریمان را کاندید کردهایم.
رئیس ـ بسیارخوب، حالا سه نفربقید قرعه برای استخراج آراء انتخاب میشوند. (اقتراع بعمل آمد و آقایان دکتر هدایتی دولتشاهی و ابریشم و ابریشم کاربقید قرعه انتخاب شدند)
رئیس ـ چون رأی مخفی است مهره تفتیشیه دارد و آقایان هرکدام بگیرند حالا اسامی آقایان توسط آقایان منشیها قرائت میشود.:
اسامی رأی دهندگان آقایان:اورنگ. - فرهودی - اردلان - آشتیانیزاده - مجتهدی - صدری - بوداغیان - اسکندری - دکترهدایتی - دکترمعظمی - دکترطبا - قاسم فولاوند - پالیزی - امامی اهری - کشاورزصدر - فقیهزاده - شوشتری - دکترمصدق - نصرتیان - وهابزاده - سیدعلی بهبهانی - پناهی - حمیدیه - جمال امامی - موسوی - طباطبائی - مکی - دکترنبوی - افشارصادقی - آزاد - ارباب - اسلامی - گودرزی - دکترجلالی - ملک مدنی - رضوی - عزیزاعظم زنگنه - نریمان - صالح - حائریزاده - فرامرزی - مکرم - آصف - سعید مهدوی - بزرگ نیا - قبادیان - صفائی - ظفری - گرگانی - امیری قره گزلو - دکترعلوی - عرب شیبانی - منصف - شیبانی - کهبد - عامری - موقر - شکرائی - دکتر طاهری - دکترکیان - مخبرفرهمند - قهرمان - معینزاده - صدرمیرحسینی - مرتضی حکمت - دهقان - ناصر ذوالفقاری. - دکتر برال - صدرزاده - دولتشاهی - ابریشم کار - دکتر سید امامی - غلامرضا فولادوند (اخذ و استخراج آراء بعمل آمد نتیجه بقرار زیر از طرف مقام ریاست اعلام شد)
- تصویب کمیسیون ۱۸ نفری از مجلس برای رسیدگی به لایحه سازمان کشور
[ویرایش]۶ـ تصویب کمیسیون ۱۸ نفری از مجلس برای رسیدگی به لایحه سازمان کشور
رئیس ـ عده رأی دهندگان ۷۳ نفرآقای ظفری باکثریت ۳۱ رأی برای عضویت کمیسیون محاسبات انتخاب شدند. حالا طرح مربوط بکمیسیون حاضراست واین کمیسیون باید از مجلس انتخاب بشود آقای مکی پیشنهاد سکوت دادهاند چون بهرحال این باید به مجلس بیاید و آقایان باید رأی بدهند که کمیسیون از مجلس بیاید و آقایان باید رأی بدهند که کمیسیون از مجلس انتخاب بشود چون پیشنهادی که کرده بودند که از شعب انتخاب بشود ردشد ودرکمیسیونها هم خیلی ازآقایان عضویت ندارند وازکمیسیونها مصلحت نیست پس به این ترتیب باید ازمجلس انتخاب بشود پس رأی بقیام وقمود میگیریم برای اینکه ازمجلس این کمیسیون انتخاب بشود (یکنفر از نمایندگان ـ وظیفه کمیسیون هم باید معلوم بشود) وظیفه کمیسیون البته این لایحه باید بکمیسیون برود و گزارش بمجلس بیاید برای بحث و تصویب آن (حائریزاده ـ تشکیلات وزارت کشورهم باید مراجعه بشود) بسیارخوب عده کمیسیون ۱۸ نفراست حالارأی گرفته میشود باینکه کمیسیون ازمجلس انتخاب بشود برای رسیدگی به لایحه سازمان کشور آقایانی که موافقند قیام کنند(اکثربرخاستند) تصویب شد.
اردلان ـ این ۱۸ نفرکی معین میشوند؟
- طرح لایحه راجع به بیمارستان امیراعلم
[ویرایش]۷ـ طرح لایحه راجع به بیمارستان امیراعلم
رئیس ـ باید مجلس انتخاب بکند. جلسه آینده انتخاب خواهدشد یک طرحی هم بودکه دوفوریتش تصویب شد. راجع ببیمارستان امیراعلم که یک تعمیراتی بوددرحدود سیصدهزارتومان و حالا گزارشش راهم آقایان ملاحظه فرمودهاند (دکترمعظمی ـ یک پیشنهاد اصلاحی برای ماده واحده رسیدهاست) این محتاج بیک رأی است این پیشنهاد اصلاحی جنابعالی هم آقای دکترمعظمی با همان لایحه تطبیق میکند (دکترمعظمی ـ تفاوت دارد) بسیارخوب پس ازصحبت موافق ومخالف پیشنهاد آقای دکترمعظمی قرائت میشود. آقای مکی درکلیات بعنوان مخالف اسم نوشتهاند وآقای دکترجلالی بعنوان موافق، بفرمایید آقای مکی.
مکی ـ بنده چون این طرح مال یکماه قبل بود، یعنی دریکماه قبل داده شده بودودرآنروز که این تابلو را گذاشته بودند بنده تصورکردم که این طرح مطرح میشود وموافق ومخالف صحبت خواهند کرد ضمناً آنروز طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی هم مطرح بود مقدم براین لایحه یا مؤخر براین لایحه و بنده ازاین لحاظ بعنوان مخالف اسم نوشتم که یکمقداری از مطالب آنراکه مربوط بانجمنهای ایالتی و ولایتی بود در آنقسمت عرض کرده باشم و چون یکماه ازاین مقدمه گذشته وآقایان اکثریت هم متوجه شدند که آن لایحه بد درآمد وتاچه اندازه زیان بخش است برای مملکت این است که بنده بیشتراز این مطالبی هم عرض نمیکنم وازمدتی هم که درباره این لایحه به این صحبت کنم نیمساعتی صرفنظر میکنم فقط ازاین لحاظ صرفنظرمیکنم که این مریضخانه الان مرضاشان بدون بالاپوش یا بدون جای مسقف زندگی میکنند و سزاوار نیست باپیش آمد فصل پاییزو سرمای هوا ما این مرضای بیچاره را که دستشان ازهمه جا کوتاه است معطل بگذاریم و برای خرابی مریضخانه اقدامی نکرده باشیم این است که بنده به این مختصر قناعت میکنم.
رئیس ـ اجازه بفرمایید پیشنهادات قرائت شود. آقای دکترجلالی ایشان که مخالفتی نکردند.
دکترجلالی ـ مخالفت ایشان از موافقت بنده بهتر بود.
اردلان ـ بنده یک عرض داشتم بعنوان مخالف میخواهم صحبت کنم بنده یک توضیح مختصری داشتم آقایانی که امضاء کردهاند این توضیح را بدهند که بنده رأی بدهم که چرادرضمن پرداخت از مقررات دیوان محاسبات معاف کردند این رابنده میخواستم بفهمم علتش چه بود چون یک پولی است که پرداخت میشود قانون دیوان محاسبات راهم مجلس تصویب کرده که درتمام موارد خرجهای مملکتی حکمفرما باشد دراین طرحی که پیشنهاد میکنند ازمقررات دیوان محاسبات مستثنایش میکنند اگربنده راقانع کردند بنده موافقت خواهم کرد.
رئیس ـ پیشنهادآقای دکتر معظمی قرائت میشود. (بشرح زیرقرائت شد) پیشنهاد میکنم ماده واحده بطریق ذیل اصلاح شود
ماده واحده ـ وزارت دارایی مکلف است تامعادل مبلغ ۳ میلیون ریال ازمحل صرفه جوییهای بودجه کل کشوربرای تعمیر بیمارستان امیراعلم علاوه بربودجه مصوب دراختیار دانشکده پزشکی بگذارد.
رئیس ـ آقای دکتر معظمی.
دکترمعظمی ـ آقایان اگردرست توجه بفرمایند پیشنهاد بنده راعموماً موافقت خواهندکرد اینجا نوشتهاست که وزارت دارایی مکلف است ۳میلیون ریال ازمحل موجودی صدی نیم بهداشت این قسمت صدی نیم بهداشت که ۳میلیون تومان باشد این رااختصاص دادیم باستانها یعنی بده استان تقسیم کردیم در ماده واحده سیصدهزارتومان آن را برگردانند، شهرستانها معطل میمانند ولی الساعه آقای وزیرکاریک لایحهای دادند که ده میلیون ازمحل صرفه جوییها اختصاص داده شود به قسمت ساختمان وچون این قسمت هم ساختمان است ما این لایحه که تصویب شد۳۰۰ هزارتومان ازآن محل ۱۰ میلیون تومان رااختصاص میدهیم به این قسمت و منظورآقایان که کمک به بیمارستان امیراعلم میباشد تأمین شدهاست و بالنتیجه سهم ولایات کم نخواهدشد (یکی ازنمایندگان ـ باید حالا داده شود) این تصویب میشود ما ابلاغ میکنیم بودجه دانشکده پزشکی هم اضافه میشود چون بودجه تصویب شدهاست بنابراین از نظر قانونی فرق نمیکند آنها مشغول ساختمان میشوند منتهایش محلش تفاوت پیدامیکند (ناصرذوالفقاری ـ اگراین تصویب نشد چه میشود؟) اجازه بفرمایید اگراین تصویب نشد باید دوکارکرد یااز استان ۲ باید بردارند یا ازعموم استانها بردارند بالنتیجه سایرشهرستانها محروم میشوند بنابراین در نتیجه تغییر نمیکند فقط این تفاوت را دارد که اگربه این طرز تصویب شود به حقوق شهرستانها لطمه وارد نمیآید (صحیح است)
رئیس ـ آقای دکترعلوی مخالفید؟ (دکترعلوی ـ موافقم) آقای رضوی شیرازی (رضوی شیرازی ـ موافقم) آقای کشاورز صدر
کشاورز صدرـ بنده دراین جلسه فرصت نبود که یک عرایضی بکنم چون مقرر شدهاست که گفتگو که کردیم جناب آقای دکترطاهری وآقای مخبر کمیسیون راجع به این اعتبار ساختمانها واعتبارات بهداشتی و فرهنگی یک توجهی بکنند که تمام شهرستانها بالسویه استفاده بکنند دیگرعرض نمیکنم اما یک نکته راعرض میکنم که آقایان آمدهاند این ۳ میلیون راکه دراختیار آنجا گذاشتهاند بنده عقیدهام این است که ازهمین مبلغ ده میلیون که گفتند مبلغ سیصدهزارتومان بردارند بمصرف اینکار برسانند وآنرا هم که گذاشتهاند ورأی دادند موافق نیستم درکمیسیون بدون حضورما بوده باید برگردد بیاید درکمیسیون بودجه آقایان را بخواهیم وزارت بهداری هم حق ندارد آنراخرج کند باید درکمیسیون بودجه بالسویه تقسیم کنند بناء علیهذا ازهمین مبلغی که میگویند ۳۰۰ هزارتومان بدهد ۱۰ میلیون تصویب میشود ماکه درشهرستانها ومرکزوقتی که یک کارضروری باشد ایراد نداریم واما آن موضوعی که گفتند راجع بسه میلیون باید به نسبت جمعیت تقسیم شود و بنابراین ضرورت نبود به این پیشنهاد و باید هم داده شودچون تقسیم نشده.
رئیس ـ آقای ملک مدنی.
ملک مدنی ـ عرض کنم این توضیحی که دادند آقای دکترمعظمی بنظر بنده مطابق میل وسلیقه آقایان نمایندگان شهرستانها بود بنظربنده هم لازم است که این ۳ میلیون ریال ازهمان صد میلیون ریالی که اعتبارخواستهاند (کشاورزصدرـ بنده را درکمیسیون راه ندادند) تعقیب کنید خودتن عضو کمیسیون بودجه هستید اکثریت کمیسیون خودتان هستید آنجا خودتان هرچه بخواهید تأمین کنید مگرکسی گفته کمیسیون برخلاف عمل کند هرعملی که بدون حضور اکثریت کمیسیون بودجه اتفاق افتاده باشد برخلاف قانون است.
رئیس ـ آقای دکترمعظمی.
دکترمعظمی ـ اینجا یک سوءتفاهمی شد دربودجه وزارت بهداری آقایان توجه بفرمایند، در بودجه وزارت بهداری یک قلم سه میلیون وسیصدهزارتومان یک قلم صرفه جویی شده وقرارشده که بتساوی بین استانها قسمت شودهراستانی ۳۷۰ هزارتومان میتواند ببرد یعنی بتساوی بین شهرستانها و در بودجه وزارت فرهنگ یک قلم چهارمیلیون تومانی است که درمقابلش نوشتهاست که بتساوی بین استانها وشهرستانها تقسیم شود. وقرار است که با نماینده هراستان این موضوع را صحبت کنند حالا اگرآقایان راضی هستند که این سیصد هزارتومان راازولایات کم بکنند ولی بنظرمن، بنده پیشنهاد کردم که آقایان اجازه بدهند بیمارستان امیراعلم رااجازه بدهند این سیصدهزارتومان راازاین محل بدهند که درنتیجه ازشهرستانها کم نخواهد شد(صحیح است)
رئیس ـ رأی گرفته میشودبه پیشنهاد آقای دکترمعظمی آقایانی که بااین پیشنهادموافق هستندقیام کنند(بعضی ازنمایندگان ـ مجدداً قرائت بفرمایید) (بشرح سابق قرائت شد) (اغلب برخاستند) تصویب شد. پیشنهادی آقای حائریزاده کردهاند که قرائت میشود. (بشرح زیرقرائت شد) فقط درقسمت خراب وسوخته شه مصرف شود.
رئیس ـ حائریزاده.
حائریزاده ـ چون این لایحه مال مدتی قبل بودپیش خود موجود نداشتم که این ماده راتصحیح بکنم و تقدیم مجلس شورای ملی بکنم ولی نظری که داشتم میخواهم بعرض آقایان برسانم که حریقی در آن مریضخانه (امیراعلم) در قسمت طبی واقع شده مریضهای آنجاسرگردان ماندهاند ومحلی دربیمارستان ندارند این اعتبار راکه ما بدهیم وزارت بهداری ممکن است که بنظرخودش یک جای دیگررا واجب تر بداند وآن قسمت ازدست برود ودرجای دیگرخرج بشود من پیشنهاد میکن درآنقسمتیکه سوخته وخراب شده درهمان قسمت خرج شود.
رئیس ـ آقای فولادوند.
فولادوندـ پیشنهاد جناب آقای حائریزاده این است که این مبلغ سیصدهزارتومان فقط درقسمت خراب وسوخته شده مصرف شود بنده مخالف نیستم ولی عرض میکنم این برآورد که نشدهاست سیصدهزارتومان خرجش است یک طرحی است نمایندگان تهیه کردهاند ممکن است این صدهزارتومان خرجش باشد آنوقت دویست هزارتومان راهم آنجا صرف کنند این است که بنده نظرم این است که اول آن محل خراب شده تعمیر شود بعد اگراضافهای بود به محل دیگر در همان بیمارستان بمصرف برسانیم. حائریزاده ـ به این نظرموافقم آقای نماینده بهداری موافقت کنند.
رئیس ـ آقای دکترعلوی.
دکترعلوی ـ بنده میخواستم توضیح بدهم خدمت جناب آقای حائریزاده که تمام قسمت بیمارستان خراب شده اگریک میلیون تومان هم تصویب کنند باز تکافو نمیدهد تمام ساختمان بیمارستان امیراعلم سوخته شده و اساساً باید یک ساختمان جدیدی آنجا بنا شودبا اسلوب صحیح که قطعاً این سیصدهزارتومان هم کفاف نمیدهد برای آنجا.
رئیس ـ رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای حائریزاده بااصلاحی که شد. آقای معاون وزارت بهداری شما موافقید؟
معاون وزارت بهداری (دکترنفیسی) ـ بنده موافقم.
(بشرح زیرقرائت شد) پیشنهاد میکنم این مبلغ بدواً درقسمت خراب وسوخته شده مصرف شود وچنانچه مبلغی زایدبماند درسایرقسمتها.
رئیس ـ آقای معاون وزارت بهداری هم موافقند آقایانی که موافقند قیام کنند(اغلب برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (پیشنهادآقای اردلان بشرح زیرقرائت شد) پیشنهاد میکنم (اضافه شوددرحدود مقررات قانون محاسبات عمومی (دکترکیان ـ اینکه واضح است)
رئیس ـ آقای اردلان.
اردلان ـ توضیح بنده مختصراست بنده خواستم بعرض آقایان برسانم تمام هزینه هایی که در مملکت میشود با یک نهج بشاد این است که ما یک دقت بیشتری بکنیم که حیف ومیل نشود.
رئیس ـ آقای دکترمعظمی.
دکترمعظمی ـ نظرآقای اردلان کاملا تأمین است برای اینکه ماگفتهایم سیصدهزارتومان اضافه شود ببودجه دانشکده پزشکی وبودجه دانشکده پزشکی کاملا تابع مقررات قانون محاسبات عمومی است ونظرآقا تأمین است.
- موقع جلسه آتیه – ختم جلسه
[ویرایش]۸ـ موقع جلسه آتیه ـ ختم جلسه
رئیس ـ رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای اردلان آقایانی که موافقند قیام کنند(اغلب برخاستند) تصویب شد. برای رأی مشورتی بمجلس سنا فرستاده میشودجلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه ساعت ۹ صبح. (۵۰دقیقه بعدازظهر جلسه ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ رضا حکمت.