کلیات سعدی/مواعظ/شرح حال سعدی

از ویکی‌نبشته
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مواعظ از سعدی
تصحیح محمدعلی فروغی

صفحهٔ از شرح حال سعدی

صفحهٔ از شرح حال

شیخ مشرف‌الدین مصلح سعدی شیرازی[۱]

«... شیخ سعدی خانواده‌اش عالمان دین بوده‌اند، و در سالهای اول سدهٔ هفتم هجری در شیراز متولد شده، و در جوانی ببغداد رفته، و آنجا در مدرسهٔ نظامیه و حوزه‌های دیگر درس و بحث بتکمیل علوم دینی و ادبی پرداخته، و در عراق و شام و حجاز مسافرت کرده، و حج گزارده، و در اواسط سدهٔ هفتم هنگامی که ابوبکربن سعدبن زنگی از اتابکان سلفری در فارس فرمانروائی داشت بشیراز باز آمده. در سال ششصد و پنجاه و پنج هجری کتاب معروف ببوستان را بنظم آورده، و در سال بعد گلستان را تصنیف فرموده، و در نزد اتابک ابوبکر و بزرگان دیگر مخصوصاً پسر ابوبکر که سعد نام داشته و شیخ انتساب باو را برای خود تخلص قرار داده قدر و منزلت یافته، و همواره ببنان و بیان مستعدان را مستفیض و اهل ذوق را محظوظ و متمتع می‌ساخته، و گاهی در ضمن قصیده و غزل ببزرگان و امرای فارس و سلاطین مغول معاصر و وزرای ایشان پند و اندرز میداده، و بزبانی که شایسته است که فرشته و ملک بدان سخن گویند بعنوان مغازله و معاشقه نکات و دقایق عرفانی و حکمتی می‌پرورده، و تا اوایل دههٔ آخر از سدهٔ هفتم در شیراز بعزت و حرمت زیسته، و در یکی از سالهای بین ششصد و نود و یک و ششصد و نود و چهار درگذشته و در بیرون شهر شیراز در محلی که بقعهٔ او زیارتگاه صاحبدلانست بخاک سپرده شده است...»


  1. رجوع فرمائید بقدمهٔ گلستان چاپ وزارت فرهنگ.