کلیات سعدی/مواعظ/ثنا و حمد بیپایان خدا را
ظاهر
< کلیات سعدی | مواعظ
۱– خ
ثنا[۱] و حمد بیپایان خدا را | که صنعش در وجود آورد ما را | |||||
الها قادرا پروردگارا | کریما منعما آمرزگارا | |||||
چه باشد پادشاه پادشاهان | اگر رحمت کنی مشتی گدا را | |||||
خداوندا تو ایمان و شهادت | عطا دادی[۲] بفضل خویش ما را | |||||
وز انعامت همیدون چشم داریم | که دیگر باز نستانی عطا را | |||||
از احسان خداوندی عجب نیست | اگر خط درکشی جرم و خطا را | |||||
خداوندا بدان تشریف عزت | که دادی انبیا و اولیا را | |||||
بدان مردان میدان عبادت | که بشکستند شیطان و هوا را | |||||
بحق پارسایان کز در خویش | نیندازی من ناپارسا را | |||||
مسلمانان ز صدق آمین بگوئید | که آمین تقویت باشد دعا را | |||||
خدایا هیچ درمانی و دفعی | ندانستیم شیطان و قضا را | |||||
چو از بی دولتی دور اوفتادیم | بنزدیکان حضرت بخش ما را | |||||
خدایا گر تو سعدی را برانی | شفیع آرد روان مصطفی را | |||||
محمد سید[۳] سادات عالم | چراغ و چشم جمله انبیا را |