پرش به محتوا

کلیات سعدی/غزلیات/یار با ما بی‌وفایی می‌کند

از ویکی‌نبشته

۲۴۴– ط

  یار با ما بیوفائی میکند بی گناه از من جدائی میکند  
  شمع جانم را بکشت آن بیوفا جای دیگر روشنائی میکند  
  میکند با خویشخود بیگانگی با غریبان آشنائی میکند  
  جوفروشست آن نگار سنگدل با من او گندم‌نمائی میکند  
  یار من اوباش و قلاشست و رند بر من او خود پارسائی میکند  
  ای مسلمانان بفریادم رسید کان فلانی بیوفائی میکند  
  کشتی عمرم شکستست از غمش از من مسکین جدائی میکند  
  آنچه با من میکند اندر زمان آفت دور سمائی میکند  
  سعدی شیرین سخن در راه عشق از لبش بوسی گدائی میکند