پرش به محتوا

کلیات سعدی/غزلیات/سخت زیبا می‌روی یک بارگی

از ویکی‌نبشته

۵۹۱ – ب

  سخت زیبا میروی یکبارگی در تو حیران میشود نظارگی  
  اینچنین رخ با پری باید نمود تا بیاموزد پریرخسارگی  
  هر که را پیش تو پای از جای رفت زیر بارش برنخیزد بارگی  
  چشمهای نیم خوابت سال و ماه همچو من مستند بی میخوارگی  
  خستگانت را شکیبائی نماند یا دوا کن یا بکش یکبارگی  
  دوست تا خواهی بجای ما نکوست در حسودان اوفتاد آوارگی  
  سعدیا تسلیم فرمان شو که نیست چارهٔ عاشق بجز بیچارگی