کلیات سعدی/غزلیات/این که تو داری قیامتست نه قامت

از ویکی‌نبشته

۱۴۳– ط

  این که تو داری قیامتست نه قامت وین نه تبسم که معجزست و کرامت  
  هر که تماشای روی چون قمرت کرد سینه سپر کرد پیش تیر ملامت[۱]  
  هر شب و روزی که بیتو میرود از عمر بر[۲] نفسی میرود هزار ندامت  
  عمر نبود آنچه غافل از تو نشستم باقی عمر ایستاده‌ام بغرامت  
  سرو خرامان چو قد معتدلت نیست آنهمه وصف‌ش که میکنند بقامت[۳]  
  چشم مسافر که بر جمال تو افتاد عزم رحیلش بدل شود باقامت  
  اهل فریقین در تو خیره بمانند گر بروی در حسابگاه قیامت  
  اینهمه سختی و نامرادی سعدی چون تو پسندی سعادتست و سلامت  


  1. در نسخ بسیار قدیم:
      هر که تماشای روی چون سپرت کرد روی سپر کرد پیش تیر ملامت  
  2. در نسخ متاخر: هر.
  3. در دو نسخه قدیم: این همه وصفش که میکند بقیامت؟