هاتف اصفهانی (غزلیات)/چون شیشهی دل نه از ستم آسمان پر است
ظاهر
چون شیشهی دل نه از ستم آسمان پر است | مینای ما تهی است دل ما از آن پر است | |||||
ای عندلیب باغ محبت گل وفا | کم جو ز گلبنی که بر آن آشیان پر است | |||||
خالی است گر خم فلک از بادهی نشاط | غم نیست چون ز می خم پیر مغان پر است | |||||
سرو تو را به تربیت من چه احتیاج | نخل رطب فشان تو را باغبان پر است | |||||
جانی نماند لیک اگر جان طلب کنی | بهر تن ضعیف من این نیم جان پر است | |||||
هاتف به من ز جور رقیب و جفای یار | کم کن سخن که گوشم ازین داستان پر است |