هاتف اصفهانی (غزلیات)/قاصد به خاک بر سر کویش فتاده کیست
ظاهر
قاصد به خاک بر سر کویش فتاده کیست | بر خاک آستانهی او سرنهاده کیست | |||||
چون بر سمند آید و خلقیش در رکاب | همراه او سوار کدام و پیاده کیست | |||||
در کوی او عزیز کدام است و کیست خار | در بزم او نشسته که و ایستاده کیست | |||||
عزت ز محرمان بر او بیشتر کراست | دارد کسی که حرمت از ایشان زیاده کیست | |||||
آن کس که ساغر می نابش دهد کدام | وان کس که میستاند از او جام باده کیست | |||||
رندی که باز بسته در عیش بر جهان | تنها به روی او در عشرت گشاده کیست | |||||
اغیار سر نهاده فراغت به پای یار | محرومتر ز هاتف از پا فتاده کیست |