هاتف اصفهانی (غزلیات)/شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم

از ویکی‌نبشته
هاتف اصفهانی (غزلیات) از هاتف اصفهانی
(شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم)

  شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم خانه به خانه در به در جستمت و نیافتم     آه که تار و پود آن رفت به باد عاشقی جامه تقویی که من در همه عمر بافتم     بر دل من زبس که جا تنگ شد از جدائیت بی تو به دست خویشتن سینه‌ی خود شکافتم     از تف آتش غمم صدره اگر چه تافتی آینه‌سان به هیچ سو رو ز تو برنتافتم     یک ره از او نشد مرا کار دل حزین روا هاتف اگرچه عمرها در ره او شتافتم