هاتف اصفهانی (غزلیات)/روز وصلم به تن آرام نباشد جان را

از ویکی‌نبشته
هاتف اصفهانی (غزلیات) از هاتف اصفهانی
(روز وصلم به تن آرام نباشد جان را)
  روز وصلم به تن آرام نباشد جان را که دمادم کند اندیشه شب هجران را  
  آه اگر عشوه گری‌ها زلیخا سازد غافل از حسرت یعقوب مه کنعان را