هاتف اصفهانی (غزلیات)/ای باده ز خون من به جامت
ظاهر
ای باده ز خون من به جامت | این می به قدح بود مدامت | |||||
خونم چو می ار کشی حلالت | می بی من اگر خوری حرامت | |||||
مرغان حرم در آشیانها | در آرزوی شکنج دامت | |||||
بالای بلند خوش خرامان | افتادهی شیوهی خرامت | |||||
ماه فلکش ز چشم افتاد | دید آنکه چو مه به طرف بامت | |||||
نالم که برد بر تو نامم | آن کس که ز من شنید نامت | |||||
هر کس به غلامی تو نازد | هاتف به غلامی غلامت |