نظامی (مخزن الاسرار)/ای به ازل بوده و نابوده ما
ظاهر
ای به ازل بوده و نابوده ما | وی به ابد زنده و فرسوده ما | |||||
دور جنیبت کش فرمان تست | سفت فلک غاشیه گردان تست | |||||
حلقه زن خانه به دوش توایم | چون در تو حلقه به گوش توایم | |||||
داغ تو داریم و سگ داغدار | مینپذیرند شهان در شکار | |||||
هم تو پذیری که زباغ توایم | قمری طوق و سگ داغ توایم | |||||
بیطمعیم از همه سازندهای | جز تو نداریم نوازندهای | |||||
از پی تست اینهمه امید و بیم | هم تو ببخشای و ببخش ای کریم | |||||
چاره ما ساز که بی داوریم | گر تو برانی به که روی آوریم | |||||
این چه زبان وین چه زبان را نیست | گفته و ناگفته پشیمانیست | |||||
دل ز کجا وین پر و بال از کجا | من که و تعظیم جلال از کجا | |||||
جان به چه دل راه درین بحر کرد | دل به چه گستاخی ازین چشمه خورد | |||||
در صفتت گنگ فرو ماندهایم | من عرف الله فرو خواندهایم | |||||
چون خجلیم از سخن خام خویش | هم تو بیامرز به انعام خویش | |||||
پیش تو گر بی سر و پای آمدیم | هم به امید تو خدای آمدیم | |||||
یارشو ای مونس غمخوارگان | چاره کن ای چاره بیچارهگان | |||||
قافله شد واپسی ما ببین | ای کس ما بیکسی ما ببین | |||||
بر که پناهیم توئی بینظیر | در که گریزیم توئی دستگیر | |||||
جز در تو قبله نخواهیم ساخت | گر ننوازی تو که خواهد نواخت | |||||
دست چنین پیش که دارد که ما | زاری ازین بیش که دارد که ما | |||||
درگذر از جرم که خوانندهایم | چاره ما کن که پناهندهایم | |||||
ای شرف نام نظامی به تو | خواجگی اوست غلامی به تو | |||||
نزل تحیت به زبانش رسان | معرفت خویش به جانش رسان |