نظامی (خسرو و شیرین)/دگرباره به پرسیدش جهاندار
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | نظامی (خسرو و شیرین) از نظامی (دگرباره به پرسیدش جهاندار) |
' |
دگرباره به پرسیدش جهاندار | که دارم زین قیاس اندیشه بسیار | |||
نخستم در دل آید کاین فلک چیست | درونش جانور بیرون او کیست | |||
جوابش داد مرد نکتهپرداز | که نکته تا بدین دوری مینداز | |||
حسابی را کزین گنبد برونست | جز ایزد کس نمیداند که چونست | |||
هر آنچ آمد شد این کوی دارد | در او روی آوریدن روی دارد | |||
وز آنصورت که با چشم آشنا نیست | به گستاخی سخن راندن روا نیست | |||
بلندانی که راز آهسته گویند | سخنهای فلک سر بسته گویند | |||
فلک بر آدمی در بسته دارد | چو طرفه گو سخن سربسته دارد |