ناصر خسرو (قصاید)/این دهر باشگونه چو بستیزد

از ویکی‌نبشته
ناصر خسرو (قصاید) از ناصر خسرو
(این دهر باشگونه چو بستیزد)
  این دهر باشگونه چو بستیزد شیر ژیان به‌دام درآویزد  
  مرد دژ آگه آن بود و دانا کز مکر او به وقت بپرهیزد  
  با آنک ازو جدا شود او فردا امروز خود به طبع نیامیزد  
  زین زال دور باش که او دایم چون گربه شوی جوید و برخیزد  
  از بهر چه دوی سپس جفتی کو روز و شب همی ز تو بگریزد؟