منوچهری (قصاید و قطعات)/شبی دراز، می سرخ من گرفته به چنگ

از ویکی‌نبشته
منوچهری (قصاید و قطعات) از منوچهری
(شبی دراز، می سرخ من گرفته به چنگ)
  شبی دراز، می سرخ من گرفته به چنگ میی بسان عقیق و گداخته چون زنگ  
  به دست راست شراب و به دست چپ زلفین همی‌خوریم و همی بوسه می‌دهیم به دنگ  
  نبیذ و بوسه تو دانی همی چه نیک بود یکی نبیذ و دو صد بوسه و شراب زرنگ  
  گهی بتازد برمن، گهی بدو تازم به ساعتی در، گه آشتی و گاهی جنگ  
  به گاه مستی چونان شود دو چشم بتم که نرگسینی غرقه شود به خون پلنگ