پرش به محتوا

مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۷/جلسهٔ ۸۳

از ویکی‌نبشته
مذاکرات مجلس شورای ملی دوره ۱۷ نشست ۸۳

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره ۲۴۴۱

شنبه ۱۳ تیر ماه ۱۳۳۲ - سال نهم

شماره مسلسل ۸۳

دوره هفدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی - جلسه ۸۳

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یک شنبه هفدهم خرداد ماه ۱۳۳۲

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس
۲ - بقیه مذاکره درطرح سه فوری مربوط به گزارش هیئت هشت نفری
۳ - تعطیل جلسه بعلت تشنج و مشاجره و زد و خورد
۴ - بیانات آقای نایب رئیس دایر به اجرای مواد ۱۰۱ و ۱۰۲ آئین‌نامه درباره آقای مکی
۵ - ختم جلسه بعنوان تنفس

مجلس ساعت ده و پنجاه دقیقه صبح به ریاست آقای مهندس رضوی (نایب رییس) تشکیل گردید.


- تصویب صورت مجلس

[ویرایش]

۱- تصویب صورت مجلس

نایب رئیس - صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود (بشرح زیربوسیله آقای ناظرزاده قرائت شد)

غائبین بااجازه - آقایان: دکترشایگان. اورنگ. ذکایی. کریمی.

غائبین بی اجازه - آقایان: مشار. راشد. دکترامامی. دکترمصباح‌زاده. عامری. محمدحسین قشقایی. دیرامدگان وزودرفتگان بااجازه - آقایان: نریمان ۲۵ دقیقه. دکترسنجابی ۲۵ دقیقه. صفایی یکساعت

دیرآمده و زودرفته بی اجازه - آقای شهاب خسروانی یک ساعت ونیم

نایب رئیس - نسبت بصورت جلسه مورخه پنجشنبه هفتم خردادماه ۱۳۳۲ اگرنظری هست بفرمایید؟ آقای مکی

مکی - بنده اینصورت جلسه راگرفتم و هنوز فرصت نکردم بخوانم می‌خوانم و اگر اشکالی داشته باشدیعنی غلطی داشته باشداصلاح می‌کنم وتقدیم خواهم کرد. ضمناازموقع استفاده می‌کنم ویک سوالی که ازآقای وزیرراه راجع به راه تهران - مشهدکرده‌ام تقدیم می‌کنم وخواهش می‌کنم به وزیرراه بفرمایید زودتر حاضربشوداگر سریکهفته نیامد من یک وظیفه دیگری دارم که انجام می‌دهم.

نایب رئیس - بسیارخوب. اتفاقا آقایان وزرا هم نوشته‌اند که برای جواب به سوالات حاضرند. آقای دکتر بقایی

دکتر بقایی - یک نکته در صورت جلسه بود که بنده خواستم تذکر بدهم چون در جلسه گذشته جناب آقای مکی آن گزارش هیئت هشت نفری را قرائت کردند واینطوردرخارج منعکس شده بودکه اگر صورت جلسه تصویب بشود مثل این است که گزارش به تصویب رسیده‌است بنده خواستم تصریح کنم که تصویب صورت جلسه تصویب آن گزارش نخواهدبود (صحیح است) مخصوصا که فراکسیون نهضت ملی یک طرح ۳ فوریتی داده اند که ما کمال علاقه را داریم که این طرح زودتر مطرح بشود و یک نکته دیگر که خواستم عرض کنم این است که دردزفول یک توقیفهای غیرقانونی شده ویک اجحافاتی نسبت باعضای حزب ماشده و اهالی دزفول یک طوماری فرستاده‌اند که تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم و اعتراض کرده‌اند به توقیف آقای دکتر گوشه گیر رهبر زحمتکشان ملت ایران در دزفول

میراشرافی - درتهران هم توقیفهای غیرقانونی زیادمی‌شود.

دکتر بقایی - ولی امضاهایش حقیقی است بامرکورکرم نیست بهرحال مقصود این است که نگویند تصویب صورت جلسه تصویب قانون است می‌خواستم بگویم که این قانونی نیست.

نایب رئیس - نخیرآقااین حرف کودکانه ایست صورت جلسه ماجرای مجلس است. آقای کهبد

کهبد - بنده یک اخطارنظامنامه‌ای داشتم مطابق ماده ۱۶۹ که آقایان وزرا تشریف بیاورند و جواب سوالهای ما را بدهند چون وقت آن می‌گذرد.

نایب رئیس - به آقایان وزرا تذکر داده‌است که برای جواب سوالات حاضر بشوند نسبت به صورت جلسه نظر دیگری نیست؟ (اظهاری نشد) بنابراین صورت جلسه پنجشنبه ۷ خرداد ۱۳۳۲ با قید اینکه اگر نسبت به مذاکرات آقای مکی اصلاحی داشته باشد بدهند تصویب می‌شود.


- بقیه مذاکره درطرح سه فوری مربوط به گزارش هیئت هشت نفری

[ویرایش]

۲- بقیه مذاکره درطرح سه فوری مربوط به گزارش هیئت هشت نفری

نایب رئیس - چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل ازدستور کرده‌اند همه آقایان البته می‌دانند که جلسات اخیر مجلس دائما به نطق قبل از دستور و مطالب دیگری صرف شده و بنده عقیده دارم که بلافاصله وارد دستورشویم (صحیح است) و آقایان هم موافقت بفرمایند که بلافاصله وارد دستور شویم (صحیح است) دستور طرح هیئت هشت نفری است و آقای وکیل پور باید بعنوان موافق صحبت کنند. بفرمایید

میراشرافی - آقااین جلسه رسمی نیست. یازده نفر در خارج از مرکز هستند و صورتش را بنده دارم این یازده نفر عبارتنداز آقایان: راشد. جلالی. معتمددماوندی. ملک مدنی. محمدحسین قشقایی. دکترمصباح‌زاده. مشار. دکتر فلسفی. امیرافشاری. گنجه. بهادری این ۱۱ نفر در مرکز نیستند (خلخالی - دکتر مصباح‌زاده در طهرانند)

نایب رئیس - طبق صورتی که از اداره مربوطه به بنده داده‌اند عده کافی است وآقای دکتر مصباح‌زاده در تهرانند (میراشرافی - نیستند) اطلاع دادند که در تهران هستند. خودشان تلفن کردند. بفرمایید آقای وکیل پور

وکیل پور - بطوریکه کرارادرجلسات خصوصی خدمت آقایان نمایندگان محترم عرض کردم بنده شخصامعتقدم که این گزارش هیئت هشت نفری که بصورت ماده واحده درامده یک سندی است که برای تحکیم مبانی مشروطیت ایران بسیارضرورت داردکه به تصویب مجلس شورای ملی ایران برسد (عبدالرحمن فرامرزی - چرا؟ مگر قانون اساسی نیست مگر شما حق تغییر و تبدیل قانون اساسی را دارید؟) حالاعرض می‌کنم بنده ضمنا می‌خواستم عرض کنم که این گزارش واین ماده واحده یکی از آثار برجسته نهضت ملی ایران است و بنده خیلی خوشوقتم که دردفاع ازاین ماده واحده زیاد اشکالی نمی‌بینم چون حتی آقایانی که بعنوان مخالف بااین ماده واحده صحبت کردند دلایلی بررد این گزارش واین ماده واحده اقامه نفرمودند.

جناب آقای میراشرافی که بعنوان نطق قبل ازد ستور مخالفتی با این طرح فرمودند استنادشان این بودکه چون حزب توده موافق با تصویب این طرح است بنابراین نباید تصویب بشود (میراشرافی - این یکی ازدلایل بود) البته یکی از دلایل بود در صورتیکه حزب توده بااختیارات و حکومت نظامی هم مخالف بوده‌است و خود جنابعالی هم ممکن است مخالف با اختیارات و با حکومت نظامی باشید بنابراین این دلیلی نیست که بشود مستند رد این گزارش قرارداد.

امانکته‌ای که جناب آقای دکتر بقایی فرمودند و آن این بود که این چون چنداصل از اصول قانون اساسی است لذا ضرورت ندارد که ما قانون اساسی را تصویب کرده باشیم بنظر بنده اگر صرفا این قانون از باب این بود که درحقیقت ذهن را تازه بکند و تاکیدنظر باشد و تشدید بکند تصویب آن در عین حال خودش هم یک فایده بود و حال آنکه فایده دیگری هم بر او مترتب است یعنی یک استنتاجی هم در این مورد شده‌است چنانکه از این جمله (بدیهی است) به بعدآنچه در آخر ماده گزارش هیئت هشت نفری ذکرشده‌است یک استنتاجی است که این استنتاج در عین حال نه چیزی بر آن قانون افزوده کرده‌است نه چیزی کسر کرده‌است درست مثل این است که وقتی ما می‌گوییم کلمه پدر هرکسی زبان فارسی می‌داند از بچه کوچک تا مردبزرگ مفهوم آنرا درک می‌کند. اما اگر بگوییم پدر مردی است که دارای فرزند باشد در عین حال که برای تعیین موضوع یک مسئله‌ای را ذکر کرده‌ایم در کلمه پدر هم نه چیزی افزوده‌ایم و نه چیزی کسر کرده‌ایم بنابراین بنده معتقدم آنچه راهم که بعنوان بدبهی است که چنین است و چنانکه در ذیل این ماده واحده ذکر شده‌است یک استنتاج منطقی و مسلم و قهری و طبیعی است که حتما در خود آن مواد قانون اساسی مندرج است و دیگر چیزی را زیاد و کم نکرده‌است یعنی توجه عامه مردم را بیک نتیجه مندرج در اصول جلب کرده و این از نظر مشروطیت ایران بسیاربسیار ضروری است (صحیح است) و من باکمال صراحت عرض می‌کنم که تصویب این ماده واحده افتخاریست برای مجلس دوره هفدهم به مناسبت اینکه آقایان زیاد در این باب مخالفتی نفرمودند و اصولا هم بعید به نظر می‌آید که در مجلس شورای ملی نماینده‌ای قانون اساسی را در حقیقت ردکند یا تخطئه کند لازم نمی‌بینم که در باب موافقت بااین طرح پیش ازاین چیزی عرض کنم. اما نکته دیگری که باید در اینجا عرض کنم و به نظر من توجه به آنهم لازم است این است که درحکومت دموکراسی اصولی باید جاری باشد که آن اصول یکی اینست که حکومت پرنسیپ حکومت اصول حکومت قانون مستقر بشود و هر دولتی هر قوه اجراییه‌ای برخلاف او نتواندعمل بکند(احسنت) بنده اعتقادم این است که اگر قانون اساسی محترم است بایداز تمام جوانب و از تمام جهات رعایت بشود (صحیح است) و صحیح نیست که مصداق افتومنون ببعض وتکفرون ببعض قرار بگیرد و اینست که من خودم شخصا بااینکه تصویب این ماده واحده را از مواردبسیار ضروری تشخیص می‌دهم ولی شخصا معتقدم که دولت حاضر هم از بسیاری اصول منحرف شده‌است (صحیح است) یعنی خودمن هم شخصا معتقدم که بسیاری از قوانین هست که ولو اینکه صورت قانونی داشته باشد اگر با روح دموکراسی موافقت نداشته باشد نبایداجرا بشود یعنی اگر قانونی باستناد قانون اختیارات بیک نخست‌وزیراجازه بدهد که عالیترین مرجع قضایی یک کشور ر ابا یک امضا منحل بکند بعقیده من بر خلاف روح دمکراسی خواهدبود. اگر بنظر من یک نخست‌وزیر باستناد قانون اختیارات بخودش اجازه بدهد که هر عملی را که می‌خواهدآنرا جرم بشناسد و هر عملی را می‌خواهد از عداد جرائم خارج بکند به نظرمن صددرصد برخلاف اصول دموکراسی است ویکی ازمواردی که دراینجاپیش آمده‌است قانون امنیت اجتماعی است که یکوقت دیگرهم درپشت این تریبون عرض کردم زیرا یک مواردی راجرم شناخته‌است که درقانون جزا جرم نبوده‌است تعجب است که در بسیاری از این مسائلی که ما امروز بحث می‌کنیم در پارلمانهای دنیا چهار صد یا پانصدسال پیش صحبت شده‌است و آنچه را که مبتلا به ماست آنها بکلی حل و فصل کرده‌اند خلاصه اگر حکومت حکومت پرنسیپ و اصول باشد باید تمام قوانین و تمام مقررات و تمام اصول مراعات شود صحیح نیست که ما یک اصل رابگیریم واصل دیگری را ترک کنیم به نظر من یکی از اصول مسلمی که باید گفت از بزرگترین خواص حکومت دموکراسی است این است که مردم از عالیترین نوع همکاری برخوردار باشند اینکه عرض می‌کنم عالیترین نوع همکاری برای این است که همکاری هم شقوقی دارد یکوقت است که همکاری ازراه جبروزور و اضطرار پیش می‌آیدواین همان خاصیتی است که قبال بدوی وانسان‌های اولیه می‌داشتند یعنی هرکه گردن کلفت تربوده آن آدم ضعیف را مجبورمی کرد که برای او بیگاری بکند وفرضاباومی‌گفت شکارمرابدوش بکش ببرخانه. این نوع بیگاری میراثی است که ازحکومتهای فردی ودیکتاتوری مانده‌است واین میراثی است که بسیاری ازحکومتها اختیارکردند اشخاصی را به زور و جبر با آن هدف و ایده‌ای که داشتند همراه کردند البته دیگر دریک حکومت دموکراسی در یک حکومت مترقی این نوع همکاری باید محوبشود نوع دیگر از همکاری نوعی است که ازاحتیاج پیش می‌آید مثلاانسان روی احتیاج به یکدیگر همکاری می‌کنند یکی آرد خمیر می‌کند یکی آتش می‌کند یکی نان می‌پزد یکی کباب تهیه می‌کند این همکاری شاید مبنای برتقسیم مشاغل دردنیا شده باشدالبته اینهم یکنوع همکاری است ولی عالیترین نوع همکاری که بنده به آن استناد می‌کنم آن نوع همکاری است که ازراه بحث واستدلال ازراه اظهارعقیده ازراه ترغیب وتشویق ازراه اقنع ومتقاعدکردن همدیگرانجام می‌شود واین حاصلی است که بایددرحکومت دمکراسی موجود باشدوهمین است که هرقدرروح دموکراسی درممالکی بیشتربرود این نوع همکاری در آنها بیشتر قوت می‌گیرد بسیار نامطلوبست که اسم یک مملکت دموکراسی باشد اما کسی نتواند عقاید خودش را آزادانه اظهار کند و بسیار نامطلوبست که حتی مثلا وکلای پارلمان نتوانند در مسائل مبتلابه آنچه را که بنظرشان می‌رسد بگویند و بیم داشته باشند که بوسایلی تکفیر سیاسی بشوند به نظر من این ترتیب اگر بناباشد د ریک مملکتی که اسمش دمکراسی است بوجودبیاید د رحقیقت سالبه بانتفاء موضوع است (پورسرتیپ - کتک خوردن توی خیابان راهم فراموش نفرمایید) درهرحال این‌ها مطلوبی است که بنده اعتقاددارم که اگر حکومت حکومت دموکراسی باشد بایدهمه چیزازراه بحث واستدلال بوجودبیاید حتی درقانون دین ماهم هس که خداوند می‌فرماید قل هاتوابرهانکم (عبدالرحمن فرامرزی - ان کنتم صادقین هم دارد) (خلخالی - یومنون ببعض یکفرون ببعض) بهرحال در دین ما هم اولی است که ما را ببحث و استدلال هدایت فرموده‌است بنابراین صحیح نیست که مااین اصل را از بین ببریم و من خیلی متاسفم که در همین مجلس بسیاری از مسائل بوده‌است که باید در درجه اول مورد بحث قرار بگیرد ولی مورد بحث قرار نگرفته‌است و هرج و مرج پیش می‌آورد وقتی است که انسان نتواند اظهارعقیده بکند وقتی که نتوانداستدلال بکند حتمادراصول استدلالی هم هرج ومرج پیش می‌آورد این یکی ازبزرگترین خطرات برای اینکه ممکن است در خیلی ازشئون زندگی هرج ومرج پیش بیاید ولی درقسمت استدلال که هرج ومرج پیش بیاید کار از کار گذشته‌است در همین مجلس بسیاری از استدلالها را بنده شنیده‌ام که از نظر استدلال بسیار ضعیف است می‌گویند وقتی ارسطو می‌خواست منطق را تدوین کند فکرکرد که باید منطق را روی چه بگذارد گفت که... (میراشرافی - پایه منطق راروی جواز برنج بگذارد) اجازه بفرمایید آقای میراشرافی شما بعدا نوبتتان می‌رسد می‌فرمایید فکرکرد این چیز را که هیچ عقل سالم نمی‌تواندآنرا انکار بکند یک اصلش اصل وحدت مفهومی موضوع و محمول بود یعنی وحدت مفهومی موضوع ومحمل یعنی هرشئی مساوی باخودش است هیچکس نمی‌تواندمنکراین اصل ثابت بشود دیگراز اصولی که پایه منطق ارسطو قرار گرفت اصل تناقض بودوعدم اجتماع نقیضین مثلایک شیئی رانمی‌شودگفت که این درحال حاضرمثلا مجلسه رسمی هست و در حال حاضر مجله رسمی نیست (شمس قنات آبادی - فعلاکه درحکومت ملی می‌شودگفت) این نمی‌شود و یکی دروغ است این اصلی است که هیچ عملی تابحال نتوانسته‌است آنرا از بین ببرد باآنکه در اصول منطق هم تغییراتی داده شده‌است من اعتقادم این است که بسیاری از مسائل هست که مبتنی براصلی است که علم آنرا نفی نکرده‌است مانند همان اصل ثابت ریاضی که امروز ماخذ و مبنای علوم قرارگرفته‌است این اصل منطقی با تمام تحولات و تغییراتی که در منطق واردشده هنوز پا برجاست ولی بسیار متاسفم که در پشت این تریبون استدلالهای متناقض زیاد شده‌است یعنی همان کسانی که می‌گویند باید قانون اساسی رعایت بشود همان اشخاص گفته‌اند نباید قانون اساسی رعایت بشود باین صراحت نگفته‌اند ولی در عمل اینطور بوده‌است این است که بنده می‌خواهم عرض کنم اگر ما در حقیقت در این اصول استدلالی هم هرج و مرج بکارببریم دیگر امیدی باینکه بتوانیم آینده روشنی داشته باشیم نداریم و نمی‌رسیم به آن آینده دلیلش این است همینطور که یک وقت دیگر پشت این تریبون عرض کردم که آقای سرلشگر بهارمست که آنوقت فرمانده ستادارتش بودنددرلغات تصرف می‌کردند یکی از اساتیددانشگاه می‌گفت اینکار بسیار بسیار بدی است برای اینکه وقتی یک غلطهای مشهوری در اذهان رسوخ پیداکرد دیگر بیرون کشیدن این اغلاط مشهوراز اذهان کار مشکلی است این در ادبیات ما در ذهن ما رسوخ پیدا می‌کند و دیگر چاره ندارد حالا هم می‌خواهم عرض کنم که اگر ما واقعا این پایه‌های استدلالی را خراب بکنیم قبول بکنید که مملکت ما ناچار دچار یک هرج و مرجی می‌شود یک هرج و مرج فکری یک تشویق ذهنی که دیگر علاج ندارد یکی دیگر از معایبی که نتیجه رعایت نکردن اصول دموکراسی است این است که وقتی بحث و استدلال نشود مردم بحقایق امور توجه پیدا نمی‌کنند مردم تحت تاثیرات و تبلیغات یک طرفه قرار می‌گیرند وای بسا که منحرف می‌شوند بعقیده من اگر همین نهضت ملی که من آنرا مقدس می‌دانم اگر درست هدایت نشود ممکن است خدای نکرده نتایج بدداشته باشد باید آن را هدایت کرد و هدایت هم مشروط براین است که موازی عقل و استدلال پیش برود باید نهضت ملی ایران را یک فکری درست که آن فکر را با مبانی خودش تقویت کرد و اگر بخواهیم آنرا از این فکروازاین اصول منحرف کنیم حتما نتیجه‌ای راکه ما انتظار داریم از آن نخواهیم گرفت این است که من می‌خواهم ازحضورمحترم آقایان استدعاکنم که دراین طورموارد بخاطرآینده مملکت بخاطر سعادت مملکت سعی کنند که باحربه فحش وناسزا یکدیگرراازمیدان بدرنکنند من بسیارمتاسف می‌شوم وقتی اوراق جرایدی را می‌بینم که سراپافحش است این دلیل این است که اخلاق مردم وجامعه ماچقدرانحطاط پیداکرده مطبوعات هرمملکتی نمودار اخلاق جامعه آن مملکت است (شمس قنات آبادی - بعضی مطبوعات ایران نمودار اخلاق هیات حاکمه‌است نموداراخلاق مردم نیست) بنده باین کاری ندارم ولی همانطور که عرض کردم مطبوعات متاسفانه نه تنها موافق بلکه موافق و مخالف هر دو طرف بسیاربد عمل می‌کنند بسیاری هستند که در حقیقت موجب شرمندگی هستند و بطور تحقیق البته نه تمامش خیلی مطبوعات هستند که بسیارخوب کارمی‌کنند ولی بعضی از مطبوعات که سر تا پا فحش هستند (فرامرزی - آقای دکترسنجابی می‌فرمایند مثل روزنامه کیهان روزنامه جبهه آزادی هست روزنامه کیهان هم هست ملت مقایسه می‌کنند) بهرحال بنده برای اینکه وقت آقایان محترم رازیادنگیرم ناچارم عرایض خودم را کوتاه کنم فقط یک چیزی راعرض می‌کنم که یک چیزی را باید درنظرداشت که هرتغییری هرتحولی هرانقلابی در ممکت اگردرست هدایت نشود به شهادت تاریخ مشروطیت چه بسا نتایج ارتجاعی به بار می‌آورداینها در تاریخ عالم هست فکرنکنید که اگریک نهضتی رابوجودآوردیم اگردرست رهبری نشود حتما نتیجه اش این است که ما به آن مقصود و هدف می‌رسیم من بسیار متاسفم که در بسیاری از قسمتها داریم به آن نتیجه نزدیک می‌شویم و علتش این است که من برای دولت فعلی یک روش صحیح اقتصادی و یک سیاست صحیح داخلی نمی‌بینم اگر کسانی مدعی باشند که بدون سیاست داخلی می‌شود مملکتی را اداره کرد اشتباه محض است من حاضرم ثابت کنم که نمی‌شود وتصورنمی کنم هیچکس مدعی چنین چیزی باشد وهرکس بخواهدادعا کندکه این دولت از روز تشکیل تا امروز یکروش و یک سیاست مالی و اقتصادی معینی را تعقیب کرده‌است من حاضرم آنرا ردکنم چه بسیار کارهای بدی که شده‌است چه بسیار اعمال غلطی که فکرکرد که جبران آن دیر شده هر روزی که از گذشته عبرت بگیریم روزی که بخواهیم این روش اقتصادی و این سیاست داخلی را روشن کنیم دیر نشده‌است به نظر من یکی از کارهایی که این دولت هر دولت دیگری که درایران روی کار می‌آید باید بکنداین است که از نظر مالی و از نظر اقتصادی و از نظر امور انتظامی در تمام عملیات یک کارهای مفید و سودمندی بکند و یکروش ثابتی برای مردم بوجود بیاورد یکی از بدبختی‌های مردم این ممکت این است که هیچوقت یکروش ثابتی در این مملکت حکمفرما نبوده‌است شما قبول کنید که هیچوقت ما نمی‌توانیم که اعتماد هیچ یک از افراد دنیا را بخودمان جلب بکنیم الا اینکه یک سیاست ثابت و یک خط مشی درست و عقلایی را اختیار کرده باشیم هر روز بیک فکر افتادن هر روز دنبال یک کار را گرفتن هرگز کسی بمااعتماد نمی‌کند و هرگز ما به نتیجه‌ای که باید پرسیم نمی‌رسیم بنده برای اینکه عرایض خودم را به پایان برسانم عرض می‌کنم من امیدوارم جناب آقای دکتر مصدق بعرایض کسانی که روی کمال بی نظری و بدون هیچ نوع بغضی تذکراتی می‌دهند توجه کنند من بسیار متاسفم که باز بایدعرض کنم که دولت ایشان بسیاری از وزرای ایشان فکر می‌کنند که حرف وکیل را اگر گوش نکنند عمل مستحسنی انجام داده‌اند (فرامرزی - قصدتان وکیل پور نیست وکیل است) بله عرض کنم یکی از وزرا در حضور یکی از همکاران من می‌گفت که من حرف وکیل را اگر بخواهم گوش بکنم کارم نمی‌گذرد لکن اگر یک حرفی یک کلمه‌ای باین اضافه می‌کردند بسیار صحیح بود که اگرحرف بی حساب وکیلی را گوش کنم بد است والا بسیاری از وکلا حرف حسابی می‌زنند خود من بشهادت چند نفر به چند نفر از وزرای این کابینه تذکراتی دادم که بعد خود آنها توجه کردند و عمل کردند حرف حسابی را باید شنید هر کسی که می‌گوید حرف ناحساب را هم نباید شنید هر کسی بگوید بنده اعتقادم این است که که اگر آقایان محترم از روی بیطرفی و خارج از تعصب صحبت کنند حتما حرفشان تاثیر می‌کند چون تعصب یک چیزی است که انسان رامنحرف می‌کندبالاخره بنده عرایضم را دراین قسمت به پایان میرسانم فقط یک نکته‌ای راکه می‌خواستم عرض کنم این است که این حکومت نظامی درتمام نقاط باعث زحمت مردم است درشیراز هرکس رامی‌خواهند توقیف می‌کنند (میراشرافی - آقای سیدنورالدین راتبعید می‌کنند) بنده با ایشان هیچ رابطه‌ای نداشتم وفعلاهم هیچ رابطه‌ای نداریم امایک کسی را می‌شناسم این آقای مجیدشیرازی است این را مدتها است درحبس نگهداشته ان وحتی اجازه ملاقات با او هم نمی‌دهند آنچه من می‌دانم و آنچه شنیده‌ام این یک آدمی نبود که داخل در این مخمصه باشد همین اواخر هم دیدم که یکی از همکاران اداری سابق من آقای احمد بالاخانی که معاون اداره چای بوده‌است او را به استناد ماده ۵ قانون حکومت نظامی گرفته‌اند این حقیقتا شرم آور است با حکومت نظامی در قرن ۱۵ و ۱۶ در تمام ممالک دموکراسی بسیار جنگیده شده (خلخالی - اتفاقا ایشان آدم بسیارصحیح العمل خوبی هستند) خیل خوشوقتم که شما هم می‌شناسید بسیار مرد صحیح العمل و آدم خوبی است و من تعجب می‌کنم که چرا حکومت نظامی ایشان را توقیف کرده بچه استنادی ماده ۵ حکومت نظامی هر کس را خواست می‌تواند توقیف کنداین قوانینی که در حکومتهای دموکراسی می‌گذرد برای اینست که آزادی مردم تامین بشوداگر قرارباشد که تمام این مملکت زیر سرنیزه حکومت نظامی قراربگیرد و هرکسی را خواستند بصرف اینکه مشمول ماده ۵ قانون حکومت نظامی مشمول هوای نفس حاکم نظامی است او را بگیرند این عملی است که برخلاف روح دموکراسی و برخلاف مصلحت مملکت است و بنده انتظار و توقع دارم از دولت جناب آقای دکتر مصدق که از این شدت عمل‌هایی که عکس العملهای بسیار بد دارد صرفنظر بفرمایند.

عبدالرحمن فرامرزی - بطور خلاصه شما با گزارش موافقید باعمل دولت مخالف.

نایب رئیس - پیشنهادهایی رسیده‌است برای مسکوت ماندن طرح و برای کفایت مذاکرات پیشنهادمسکوت ماندن مقدم است قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت شد)

پیشنهادمی‌کنم طرح تقدیمی راجع به گزارش هیئت ۸ نفری مسکوت بماند.- عبدالرحمن فرامرزی

نایب رئیس - آقای فرامرزی بفرمایید.

عبدالرحمن فرامرزی - بنده چرا پیشنهاد سکوت داده‌ام؟ برای اینکه دیدم ماهمیشه از یک دعوا خارج نشده‌ایم وارد دعوای دیگرشده‌ایم مثلا خیلی‌ها بما می‌گویند که آقا شما چرا مخالفت می‌کنید چرا چکار می‌کنید چراچکار می‌کنید اگر دولت کارخودش رامی کرد و یک تشنج و دعوای تازه درست نمی‌کرد هیچکس مخالفت نمی‌کرد دولت کار خودش را می‌کرد و مسلط براوضاع هم بود یا نبود اگر مسلط بود یا مسلط نبود بسته به لیاقت و عدم لیاقت خودش بو د بسته بما وبه مجلس نبودهیچکس برای دولت نه کارشکنی کردنه چوب لای چرخ دولت گذاشت دولت هرروزآمدیک بهانه تمام نشده بهانه دیگری راپیداکرد یک دعوای دیگری رادرست کردمن اگرپیشنهادسکوت دادم برای اینست که این تشنجی راکه می‌بینیم واین تشنجی را که بعد این گزارش بوجود خواهدآورد بلکه از بین برود والا باعث قضیه یعنی اگر مقصوداین باشد که از این گزارش بخواهند این نتیجه را بگیرند که دولت بر قوه خود مسلط می‌باشد کی هست که غیرازاین می‌گویددولتی که مسئول عملش است البته بایدمالک قوه اش باشددولت که قوه دیگرنداردبغیرازاین قوه اگربناباشدیک قوه دیگری خارج ازدولت مانع ازعمل دولت باشد دولت نمی‌تواند مسئول باشداینرا کسی مخالف نیست ولی این قضیه‌ای است که قانون اساسی آنراحل کرده‌است جناب آقای دکترمعظمی فرمودندکه اگرکسی بیایدبیلان مجلس ۱۷ رابدهدغیرازکتک ودعواوتهمت وافترا هیچ تویش نیست این کاملاصحیح است ولی آن دسته‌ای که تصورمی کنم منظورایشان بودندمبری هستند از این عمل (دکترمعظمی - دسته معینی مقصودم نبود) نبود عرض نمی‌کنم یک عده‌ای بودند که تمام کسانی را که مخالف نظرایشان بود متهم کردند همیشه حرفهای گنده زدند و با حرفهای گنده مردم را مرعوب کردند مجلس رامرعوب کردند بطوری مجلس را مرعوب کردند و سلب اختیار و سلب اراده از مجلس کردند که مجلس برخلاف اصل تشریع رای داد یک کسی را بدون اینکه محکوم شود رای به مصارده اموالش داد در هیچ جای دنیا همچو قانونی نیست هیچ پیغمبری همچو تشریعی نمی‌کند که یک آدمی بدون محاکمه محکومش بکنند مجازاتش بکنند و بعدمحاکمه اش بکنند مجلس مرعوب بود ترسیده بود عده‌ای از خونشان از جانشان می‌ترسیدند این رای را دادند این تقصیر کی بود؟ تقصیر ما نبود من نمی‌خواهم متعرض قضایای گذشته بشوم برای اینکه بحقیقت نمی‌خواهم از بیطرفی خارج بشوم من از مجلس دوازدهم صحبت کنم و از توهینی که بیک عده از وکلا بلکه اکثریت وکلا شد که با زور رجاله خارج شدند ذلتی این وکلا کشیده‌اند که یهودیهای خیبر نکشیده‌اند ولی این وکلا تحمل کردند فقط برای اینکه یک رای داده بودند من نمی‌دانم این چه قانونی است و اگر من رایم را بشمادادم قانونی می‌دانداگربیکی دیگردادم مراجانی می‌داند رای من رای من است. رای من درست است وقانونی یاقانونی نیست اینها ذلت‌هایی را که یهودیهای بی قریضه کشیده‌اند به مجلس و نمایندگان تحمیل کردند روی همان تهمت‌ها روی همان افتراها روی همان رجاله بازیها من نمی‌خواهم معترض این بشوم چون بحقیقت ممکن است آقایان باورنکنند ولی من نمی‌خواهم ازبیطرفی خارج بشوم امااینکه آقای وکیل پورفرمودند که این افتخاری برای مشروطیت است و از این حرفهایی که من نمی‌فهمم...

نایب رئیس - آقای فرامرزی اجازه بفرمایید آئین‌نامه صراحت دارد که در پیشنهاد خروج از دستور توضیح مختصر پیشنهاد کننده با اختصار کامل باید داده شود.

فرامرزی - من اتفاقا هنوز به آن موضوع نرسیده‌ام اینها زیادی بود حالا پس اجازه بدهیداین قسمتی را که راجع به اصل موضوع است بگویم اینها را حساب نکنید اینکه جناب آقای وکیل پور فرمودند اینطور است و آقایان به گزارش هیئت هشت نفری اهمیت زیاد می‌دهند ممکن است که واقعا اینطورباشد برای اینکه من دیده‌ام ماهیگیرهای بندر معشور تلگراف کرده‌اند که اگر گزارش هیئت هشت نفری تصویب نشد ما کفن می‌پوشیم می‌آییم تهران و حق این وکلا را کف دستشان می‌گذاریم ما اینرا نفمیدیم ما در اینجا صحبت کردیم دور هم نشستیم نتوانستیم بفهمیم که تصویب این گزارش هیئت هشت نفری محصولش چیست حالا معلوم می‌شود آن ماهیگیرها و آن دوره گردها و آن حمال‌های بندر طیبه و بندر معشور فهمیده‌اند که خیلی لازم است برای مملکت تهدید هم کرده اندکه اگر رای ندهیم کفن پوشیده می‌آیند ما را می‌کشند ده هزار امضا هم کرده‌اند (پارسا - ملت فهمیده‌است همه حال نیستند) گفتم من نمی‌فهمم (پارسا- خوب این یک مسئله‌ای است) بلی گفتم من نفهمیدم لابد آنها فهمیده‌اند تو هم حتما روی ایمان می‌گویی که ماهی گیرهای بندرمعشور هم فهمیده‌اند حتما روی ایمان می‌گویی و یک قسم هم می‌خوری حتما قسم می‌خوری این ماده واحده پیشنهادی یاعین اصل قانون اساسی است یا خلاف قانون اساسی است یا تفسیر قانون اساسی است ازاین سه حال نمی‌تواند خارج باشد اگر قانون اساسی است که دیگر احتیاج ندارد ما یک ماده دیگری را بگیریم و اینجا تصویب کنیم اگر خلاف قانون اساسی است ما حق نداریم قانون اساسی را تصویب کنیم یا رد و بدل کنیم آن کار مجلس موسسان است پس اگر خلاف قانون اساسی است باز مجلس نمی‌تواند خلاف قانون رای بدهد اگر تفسیر قانون اساسی است آیا مجلس حق تفسیر قانون اساسی آیا مجلس حق تفسیر قانون اساسی را دارد یا ندارد آن یک بحث جداگانه‌است من روی این قسمت بحث می‌کنم برای اینکه خودم روی این اطمینان کامل ندارم این وظیفه علمای قانون است که این را بفهمند ولی می‌گویم مجلسی که ایالت فارس تویش نماینده ندارد مجلسی که ایالت مازندران تویش نماینده ندارد مجلسی که ایالت خراسان تویش نماینده ندارد مجلسی که ایالت خوزستان نماینده ندارد مجلسی که ایالت اصفهان نماینده ندارد مجلسی که کردستان و همدان و خیلی جاهای دیگر تویش نماینده ندارد این مجلس حق ندارد راجع بیک اصلی که آنقدر مورد اشتباه یا مورد اختلاف است بنشیند و تصمیم بگیرد این اسمش یک عمل قاچاق است که یکعده موافق را دورشان جمع کنند راجع به شئون تمام مردم تصمیم بگیرند اگرغرضی نیست پس تمام مردم تصمیم بگیرند اگرغرضی نیست پس تمام مجلس را انتخاب بکنید انتخابات بکنید وکیل به مجلس بیاید همه نمایندگان یعنی نمایندگان فارس خراسان اصفهان خوزستان مازندران کردستان همدان یک قسمت از لرستان اینها باشند وتصمیم بگیرند راجع بیک موضوع مختلف فیه راجع به قانون اساسی اگر ریگی توی کفش اشخاص نیست چرا ولاتقربوا الصلوه را می‌خوانند ولی انتم سکاری رانمی‌خوانند چرا انتخابات تمام مملکت را نمی‌خوانند چرا انتخابات تمام مملکت را نمی‌کنند که بیایند اینجا اگرانتخابات درست نیست پس این هاهم درست نیست چطوربایک نصف نادرست نمی‌شود؟ تصمیم گرفت وبادونصف نا درست می‌شود اگردولت مسلط براوضاع است ومی‌خواهدانتخابات بکند که همه را بکند اگر آنرا هم نمی‌تواند بکند ما هم که اینجا نشسته‌ایم درست نیست برویم خانه مان ماهای نادرست حق داریم تصمیم بگیریم از ترس اینکه یک نادرست‌های دیگری بیایند این صحیح است؟ (زنگ رئیس) الان عرضم را تمام می‌کنم آنوقت قانون اساسی همین یک ماده را دارد مگر نص صریح قانون اساسی نیست که نظر دربودجه مملکت وتصویب بودجه مملکت از مختصات مجلس شورای ملی است؟ چطورشده که رئیس الوزراء خودش برداشته‌است و بودجه را تصویب کرده‌است مگر خلاف قانون اساسی نیست چرایکیش را می‌بینیدباقیش رانمی بینید (دکترملکی - اختیارات دارد) اختیارات داردکه در حدود قانون اساسی عمل کند اختیار ندارد که قانون اساسی رابهم بزنداین رافقط حکومت انقلاب می‌تواندبکند یعنی یک کسی انقلاب بکند مجلس را ببندد قانون اساسی رابهم بزند والا با این مجلس وبا این قانون اساسی هیچکس نمی‌تواند مجلس را تعطیل کندنه می‌تواند بودجه را تصویب کند چرایکش را می‌بینید باقیش رانمی بینید من عرضم را تمام می‌کنم برای اینکه سوء استفاده هم کردم از حکم آقای نایب رئیس و از لطف ایشان ولی می‌خواهم عرض کنم اگر با این تصویب بهانه جویی تمام می‌شودیعنی دیگر دولت نمی‌گوید که شما نمی‌گذارید من کار بکنم اگر با این تصویب بهانه جویی تمام می‌شود ما تصویب می‌کنیم ولی من می‌دانم و بشما قول می‌دهم که تمام نمی‌شود یکروز خواهر شاه مانع است یکروز مادر شاه مانع است یکروز خود شاه مانع است یکی از آقایان گفتند که ما اعتراض کردیم به بعضی اعمال گفتند انگلیس ممکن است در کانال سوئز اعلان جنگ بدهد آقا بنده غلام تو بشوم که انگلیس در کانال سوئز اعلان جنگ می‌دهد؟ اگراین مجوز غلامی من برای تو می‌شود خوب تو بیا غلام من بشود بنده مقصودم این است که بهانه جویی تمام نمی‌شود این است که بنده پیشنهادکردم این را مسکوت بگذاریم بلکه انشاءالله دعوا و مرافعه تمام شد و بکارهای دیگرمان رسیدیم و بهانه جویی هم بعدها باز جا دارد که آدم بکند.

نایب رئیس - جنابعالی پیشنهادتان را مسترد فرمودید؟

فرامرزی - فرمودید مسترد کنم؟

نایب رئیس - خیرمیل خودتان است

فرامرزی - پس گرفتم

دکتر بقایی - بنده قبول کردم پیشنهاد ایشان را اجازه بدهید توضیح بدهم

نایب رئیس - ماده نظامنامه صراحت داردکه یکنفر می‌تواندبعنوان موافق صحبت بکند آقای شمس قنات آبادی مخالفیدباسکوت؟ (قنات آبادی - موافقم) آقای دکتر سنجابی مخالفید بفرمایید

دکتر سنجابی - باجمله اخیری که نماینده محترم بیان فرمودند خود ایشان پیشنهادشان را پس گرفتند

دکتر بقایی - من هم پس گرفتم

دکتر سنجابی - جنابعالی هم پس گرفتید (دکتربقایی - بله) تشکرمی‌کنم

نایب رئیس - پیشنهادکفایت مذاکرات رسیده که قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت شد)

پیشنهادمی‌کنم پس ازنطق یک مخالف وموافق راجع به طرح فراکسیون نهضت ملی بکفایت مذاکرات رای گرفته شود. مجدزاده

نایب رئیس - در مخالفت با پیشنهاد کفایت مذاکرات آقای قنات آبادی از چند روز پیش اجازه خواسته‌اند آقای دکتر بقایی هم تقاضا کرده‌اند هر کدام از آقایان که مایلند تشریف بیاورند

قنات آبادی - قبلامن لازم می‌دانم بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم که اگر نظر مبارک آقایان باشد در یکی از جسات دوشنبه که مقام ریاست مجلس تشریف می‌آوردند این مطلب را آنجاعرض کردم اینجاهم تکرارمی‌کنم که من با حکومت نظامی قلدری که مخالف و مباین با حکومت قانون است از طرف هرکس و هرمقامی باشد مخالفم قلدر اگرشاه مملکت باشد مخالفم اگر رئیس الوزرای مملکت هم باشد مخالفم آن چیزی که سعادت ملت ما را تامین می‌کند فقط و فقط حکومت قانون است وبس چندی است وقت مملکت و مجلس شورای ملی بعنوان این گزارش ۸ نفری وبعنوان این ماده واحده واین طرح گرفته شده یک عده‌ای ازآقایان یعنی همان کسانی که عملاقانون اساسی را زیرپا گذاشته اندهمان کسانی که بسیاری از مواد قانون اساسی را بدون دلیل بدون منطق وبدون برهان پاره کرده‌اند همان‌ها مدتی است داد حفظ قانون اساسی و تشریح و توضیح ویاتفسیر مفاهیم حقیقی قانون اساسی را می‌زنند ما حرفی نداریم واقعا اگر آقایان طرفدار صحیح وصدیق اجرای قانون اساسی هستندواقعا اگرراست می‌گویند اگرکاسه‌ای زیرنیم کاسه نیست اگرواقعا برای یک تحول غیرقانونی دراین مملکت نقشه‌ای درکارنیست اگر مقدمات تغییر وضع و تغییررژیم در کار نیست بسم الله همه که به قرآن در مقابل خدا سوگند یاد فرمود هاند که قانون اساسی را حفظ بکنند بیایید تمام آن تعهدات تمام آن کارهایی که علیه قانون اساسی صورت گرفته‌است امروز با یک قیام و قعود کان لم یکن تلقی بفرمایند من برای اینکه خود آقایان بهتر سابقه دارند آقای دکترمصدق اجازه نمی‌فرمایند بیانات نمایندگن مجلس بوسیله رادیو طهران یا بوسیله نواری که از مجلس فرستاده می‌شود....

نایب رئیس - درکفایت مذاکرات بفرمایید

قنات آبادی - اجازه بفرمایید بنده درمقدمه بیان دلایل خود هستم بعضی قسمت‌های عرایض خودم را نوشته‌ام می‌دهم به مخبر رادیو طهران که بسمع ملت برسانند: آقایان اجازه دهند که اقلیت که یک اشخاص بیچاره و فقیری در این مجلس هستند عقائد خودشان را اظهارکند شما اکثریت هستید شمشیر در دست شما است هر کاری که بخواهید می‌توانید بکنید تیغ برا دارید در این صورت ضرری ندارد اجازه بدهید دیگران هم نظریاتی که دارند اظهارکنند شاید یکوقت اتفاق افتاد که شما هم با آن عقاید همراهی کردید ولی حالا اگرشما مانع شوید تاد یگران نظریات و عقاید خودشان را بگویند چیز خوبی نیست آنروز با اختیارات موافقت نکردم و علتش هم این بود که اساسا قانونگذاری را از مختصات مجلس شورای ملی می‌دانم اگر بناباشد مجلس به وزرا اجازه دهد که بروند قانون وضع کنند پس وظیفه مجلس شورای ملی چیست؟ این حقی که شما بدولت داده‌اید بموجب اصل ۲۷ قانون اساسی از وظایف مجلس شورای ملی است وهیچ مجلسی هم نمی‌تواند این حق رابدولت واگذارکند این عقیده من بوده وهست وازاین جهت هم رای ندادم ولی علت اینکه درآنوقت حرف نزدم این بود که یک چیزهایی درجرایدنوشته می‌شدویک حرفهایی زده می‌شود که بایدعدلیه منحل شود من دیدم اگر حرف بزنم و مخالفت کنم خواهند گفت که مخالفت اصلاحات است ولی حالا که یکنفرایرانی آمده و می‌خواهداصلاحاتی بکند نمی‌گذارند این بود که بنده در آن جلسه ساکت ماندم ولی حالا صریحا می‌گویم گذشته از اینکه قانونگذاری از وظایف مجلس شورای ملی است ما باید یک نظری هم بقوانینی که دراین چند ماه گذشته بیندازیم و اگر دیدیم قوانین بدی است مثل قوانین عادی دولت را مکلف نماییم که لوایح رابه مجلس بیاورد و دیگر هم فکر خواستن اختیارات رانداشته باشیم و ابدا در آینده بهیچکس و هیچ مقامی اختیار قانونگذاری ندهیم زیرا همین یک بار کافی برای امتحان بود شما بموجب ماده واحده که بدولت اختیار قانونگذاری برای اصلاحات داده‌اید که پس ا زآزمایش به مدت ۶ ماه به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید می‌خواهید که بعدا هم این ماده واحده را تمدیدکنید قبلا لازم است که خاطر محترم آقایان را مسبوق کنم که توضیح هرچیز باید متناسب با آن چیزباشد اگر کسی نقشه‌ای بکشد برای ساختن یک شهر بزرگی و بعد بخواهد در آن نقشه توضیحی بدهد هر قدر که آن شهربزرگ ترباشد توضیحش مفصلتراست ولی اگر یک کسی بخواهد یک نقشه‌ای بکشد برای یک دهی البته چون ده کوچک است توضیح آنهم باید کوچک تر و محقرتر باشد این مسئله بقدری بزرگ است که شما می‌خواهید برای یکسال دیگر اختیارجان و مال مردم را بیک دولت واگذار نمایید که خودش قانون وضع کند و خودش اجرا کند بنده اگر در این موضوع ۵ ساعت هم توضیح بدهم با زیاد نیست ولی معذلک بنده تاحدی که ممکن بوده‌است توضیحات خودم را باختصار نوشته‌ام خدا می‌داند هیچ مقصودی ندارم چون بموجب اصل ۲۷ متمم قانون اساسی قوای مملکت بسه شعبه تجزیه می‌شود قوه مقننه قوه قضاییه قوه اجراییه وضع قانون که عبارت از قواعد و احکامی است که هیئت تقنینیه برای حفظ انتظامات جامعه تصویب می‌کنداز وظایف خود مقننه‌است چون بموجب اصل ۲۸ متمم قانون اساسی قوای ثلاثه مذکور همیشه از یکدیگر ممتاز و منفصل خواهدبود لذا قوه تقنینیه نمی‌تواند انجام این وظیفه را بعهده یکی از قوای دیگر واگذار نماید که هم واضع قانون باشد و هم قانون را تطبیق نماید.

نریمان - مگر خود شما باختیارات رای ندادید؟

نایب رئیس - ۵ دقیقه وقت دارید

قنات آبادی - جناب آقای نریمان حوصله بفرمایید اختیاراتی که به مجلس شورای ملی در ادوار تقنینیه به کمیسیون عدلیه مجلس برای وضع قوانین داده‌است با این اصل مخالف نیست زیرا کمیسیون مزبوز جز قوه تقنینیه و بعلاوه قوانینی که در دوره پنجم تصویب نموده‌است جامع نظریات تمام نمایندگان بوده‌است و بنده مخصوصا قوانین موقت را عرض نمی‌کنم زیرا قانونی که واضعش بشراست دائمی نیست و کلمه موقت هم هیچ اثری از آثار قانون را تخفیف نمی‌دهد و اگر ما قائل شویم که یکی از قوای دیگر بتواند وظیفه مجلس را انجام دهد آیا بهتر نیست که مجلس این حق را به تمام وزرا داده و بار یک بودجه سنگینی را از دوش مردم بردارد و باین ترتیب در مجلس شورای ملی را تخته کرده و ببندد زیرا تصویب این قبیل مواد سبب می‌شود که تدریجا تمام وزرا تحصیل اختیارات نموده و در انقضای مدت برای ابقای مقام و یا انجام کارهای ناتمام بدون هیچ دلیل و برهان درخواست تمدید اختیارات را بنمایند و بالنتیجه وجود مجلس عاطل شده و آثار قوه مقننه فقط بودجه سنگینی باشد که بدوش ملت می‌گذارد این است عرایض بنده در خصوص این پیشنهاد تمدید اختیارات که تصویب آن بر خلاف قانون اساسی است این بود نطق آقای دکتر مصدق در ۲۵ خرداد ماه ۱۳۰۶ در پیرامون مخالفت با تمدید اختیارات (میراشرافی - بنده خیال کردم خودتان می‌فرمایید)اگر واقعا کاسه‌ای زیر نیم کاسه نیست اگر واقعا برای این مملکت خوابی ندیده‌اید اگر واقعاهمینطور که مقدمات امر فراهم است واشکاراست وسازشی که قوای بلشویک‌ها بادولت می‌کنداین مملکت رایک مملکت بلشویکی نمی‌خواهیدبکنید (افشارصادقی - نمونه اش مهاباد است) اگر واقعا بدین ومملکت علاقه مندید بیاییدتمام موارد تمام مفاهیم قانون اساسی را اجراکنید من آن روزی که به آقای دکتر مصدق ارادت داشتم هنوز عملا این قول خودشان را تکذیب نکرده بودند صراحتا می‌فرمایند که هیچ مجلسی حق ندارد بهیچ دولتی اختیارات بدهد این یک مورد از نطق جناب ایشان است که در ادوار مختلفه پارلمانی علیه دادن اختیارات بدولتها ما بدست آوردیم چندین موارد مختلف هست که ایشان نطق کرده‌اند این عین نطق ایشان است که ما از صورتجلسه استنساخ کردیم و بعرض نمایندگان محترم ملت و مردم این مملکت میرسانیم واقعا اگر آنروزی که آقای دکتر مصدق این نطق را کرده بود بجرم مخالفت با اختیارات بایشان می‌گفتند جاسوسی کسی قبول می‌کرد حالا چه شده‌است که آنهایی که با اختیارات باقلدری و دیکتاتوری مخالفت می‌کنند ارگانهای آقای دکتر مصدق باید باینها بگویند جاسوس این نیست مگر اینکه برای این مملکت و برای مردم این مملکت خواب وحشتناکی دیده‌اند (چند نفر از نمایندگان - صحیح است) (عده‌ای از نمایندگان - صحیح نیست. صحیح نیست) من بصحیح است وصحیح نیستش کاری ندارم آقایان نمی‌تواننداین مطلب را منکر شوند که عدلیه اصلاح شده عمال روسها را که آقایان خوب یادشان هست که توی همین خیابان‌ها برای دادن امتیاز نفط به روسیه میتینگ دادند روی کار آورده‌است (دکتر بقایی - ماده ۹۰ درست نکنید) (میراشرافی - آقای قنات آبادی اجازه بفرمایید آقای عظیما وزیر دادگستری پیشه‌وری در دادگستری رئیس کل بازرسی این مملکت است) اگر خیالی نیست اگر برای مملکت خوابی ندیده‌اید آقا همین‌ها بوده‌اند دادگستری تصفیه شده اگر قبل از تصفیه بود البته ایراد و اعتراضی بجناب آقای دکتر مصدق وارد نبوداما اگر آقایان محترم نظر مبارکشان باشدآن شبی که برای مذاکره درباره تمدید اختیارات رفتیم خدمت جناب آقای دکتر مصدق ایشان یکی از مباهاتهایشان و یکی از افتخاراتشان این بود که من موفق شدم عدلیه را اصلاح کردم عدلیه‌ای که خود ایشان افتخار کرده‌اند باصلاحش این عدلیه گفته توی دنیا اصلا کمونیست نیست گفته توده ایها خیانتی نکرده‌اند و اینها بلشویک نیستند پس بنابراین یک مطلبی در کار است یک حسابی در کار است لذا من می‌خواهم عرض کنم که این مطلب یک مطلب کوچکی نیست که یک موافق صحبت کند یک مخالف صحبت کند بعد هم باکفایت مذاکرات سرش را هم بیاوریم بروید پی کارتان مگر اینکه ما باین مطلب متوجه نشویم که یک نقشه‌ای برای همه چیز این مملکت طرح کرده‌اند و این مطلبی که در پیرامونش موضوع تغییر رژیم مطرح شده‌است با یک موافق صحبت کردن و با یک مخالف صحبت کردن این مطالب مطالعه نشده ما که خودمان می‌دانیم این آقایان شوخی می‌کنند می‌فرمایند که ما می‌خواهیم حافظ قانون اساسی باشیم و قانون اساسی را بمعنای واقعیش اجراکنیم خود جناب آقای دکتر مصدق اختیاردادن بهر دولت را بر خلاف قانون اساسی دانسته‌است واین عمل را خودشان کرده‌اند و خود ایشان هم برخلاف خواسته‌اند پس موضوع حفظ قانون اساسی و حفظ مفاهیم قانون اساسی نیست یک موضوع دیگری در کاراست که خرده خرده پرده دارد کنار می‌رود و آشکارمی‌شود

نایب رئیس - آقای مجدزاده می‌خواهید توضیحی راجع به پیشنهادتان بدهید

دکتر بقایی - توضیح بعد از مخالف

نایب رئیس - مانعی ندارد (دکتر بقایی - اخطاردارم) آقای مجدزاده بفرمایید

مجدزاده - بنده پیشنهاد کفایت مذاکرات دادم و جناب آقای قنات آبادی بعنوان مخالف با این پیشنهاد بیاناتی فرمودند آنچه بنده از فرمایشات ایشان شنیدم یک قسمت راجع به اختیارات و یک قسمت هم راجع به دادگستری صحبت فرمودند وهیچ جهت مخالفتشان را نفرمودندکه چرا با پیشنهاد کفایت مذاکرات مخالفند (قنات آبادی - توجه نفرمودید جناب آقای مجدزاده) توجه کردم لابد این یک معمایی است که معلوم نیست چون نفرمودند ما می‌توانستیم بفهمیم اما جهتی که بنده پیشنهادکردم این است که این گزارش بیش از سه ماه است که تقدیم شده‌است و در جرائد کشور کرارا مورد بحث واقع شده‌است و در جلسات خصوصی هم مورد بحث و مطالعه قرارگرفته‌است و با توضیحاتی که در جلسه قبل مخصوصا داده شد هیچ نقطه ابهامی باقی نمانده‌است این بود که بنده تقاضاکردم به کفایت مذاکرات رای گرفته بشود (دکتر بقایی - اخطاردارم)

نایب رئیس - طبق چه ماده‌ای (دکتر بقایی - ماده ۹۱) در همانجا بفرمایید

دکتر بقایی - چون راجع به سنت مجلس است باید توضیح بیشتر داده شود یکی از چیزهایی که باید با کمال دقت مراعات بشود این آئین‌نامه‌ای است که مورد قبول واقع شده اگر ما بخواهیم هر وقت به میل خودمان یک گوشه‌ای از این آئین‌نامه را خراب بکنیم بعد از یک مدتی این مجلس مخصوصا با این حالت تشنجی که دارد دارد بیک صورتی در می‌آید که دیگر موتلفین پیشه وری هم صاحب خودش را نمی‌شناسد عرض بکنم ماده ۹۱ راجع به کفایت مذاکرات می‌نویسد بعد از آنکه در موضوعی رئیس مذاکرات را کافی بداند می‌تواند با تصویب مجلس مذکرات را ختم نماید هر یک از نمایندگان نیز می‌توانند پیشنهاد کفایت مذاکرات تقدیم دارد در آن صورت پیشنهاد دهنده باختصار به ترتیب مندرج در ماده ۸۹ دلایل خود را اظهار و اگر مخالفی باشد فقط یک نفر باختصار دلایل مخالفت خود را بیان می‌کند و رای گرفته می‌شود در سایر مواردی هم که پیشنهاد مطرح می‌شود فقط پیشنهاد کفایت مذاکرات خواه تبصره خواه پیشنهاداصلاحی ابتدا پیشنهاددهنده صحبت می‌کند و بعد مخالف صحبت می‌کند این یک چیز هردمبیلی نیست این است که می‌گویند ابتدا پیشنهاددهنده صحبت کنداین یک فلسفه‌ای داشته‌است برای اینکه آن کسی که یک پیشنهادی داده‌است می‌تواند بیاید یک بیاناتی بکند نمایندگان را تحت تاثیر و دلایل خودش قراربدهد به اینجهت همیشه این حق داده شده که بتواند بعدا بیاید و آن دلایل را ردبکند و اگر این عملی را که امروز جناب آقای مهندس رضوی کردند این را سنت بکنیم یعنی بیک کسی اجازه بدهند بیابد بعنوان مخالف صحبت کند این کاملا نقض غرض است اول باید پیشنهاددهنده صحبت کند و بعد مخالف این نکته خیلی دقیق است و بنده مخصوصا تقاضامی‌کنم از مقام ریاست و از سایر آقایان نمایندگان که اصرارداشته باشند که همیشه این موضوع رعایت بشود و علت اینکه بنده در این موضوع اصراردارم برای این است که یک موضوع مهمی در اینجا مطرح شد و آن موضوع تغییر رژیم بود ما دلایلی بیان کردیم و دلایلمان تمام نشد آقایان شروع کردند قانونگذاری از وظایف مجلس شورای ملی است ما باید یک نظری هم بقوانینی که در این چند ماه گذشته بیندازیم و اگر دیدیم قوانین بدی است مثل قوانین عادی دولت را مکلف نماییم که لوایح را به مجلس بیاورد و دیگر هم فکر خواستن اختیارات را نداشته باشیم و ابدا در آینده بهیچکس و هیچ مقامی اختیار قانونگذاری ندهیم زیرا همین یک بار کافی برای امتحان بود شما بموجب ماده واحده که بدولت اختیار قانونگذاری برای اصلاحات داده‌اید که پس از آزمایش به مدت ۶ ماه به مجلس شورای ملی پیشنهادنماید می‌خواهید که بعدا هم این ماده واحده را تمدیدکنید قبلا لازم است که خاطر محترم آقایان را مسبوق کنم که توضیح هر چیز باید متناسب با آن چیز باشد اگر کسی نقشه‌ای بکشد برای ساختن یک شهر بزرگی و بعد بخواهد در آن نقشه توضیحی بدهد هرقدر که آن شهر بزرگ تر باشد توضیحش مفصلتراست ولی اگر یک کسی بخواهد یک نقشه‌ای بکشد برای یک دهی البته چون ده کوچک است توضیح آنهم باید کوچک تر و محقرتر باشد. این مسئله بقدری بزرگ است که شما می‌خواهید برای یکسال دیگر اختیار جان و مال مردم را بیک دولت واگذار نمایید که خودش قانون وضع کند و خودش اجرا کند. بنده اگر در این موضوع ۵ ساعت هم توضیح بدهم باز زیاد نیست ولی معذلک بنده تا حدی که ممکن بوده‌است توضیحات خودم را باختصار نوشته‌ام خدا می‌داند هیچ مقصودی ندارم چون بموجب اصل ۲۷ متمم قانون اساسی قوای مملکت بسه شعبه تجزیه می‌شود قوه مقننه قوه قضاییه قوه اجراییه وضع قانون که عبارت از قواعدواحکامی است که هیئت تقنینیه برای حفظ انتظامات جامعه تصویب می‌کندازوظایف خودمقننه‌است چون بموجب اصل ۲۸ متمم قانون اساسی قوای ثلاثه مذکور همیشه از یکدیگر ممتاز ومنفصل خواهدبود لذا قوه تقنینیه نمی‌تواند انجام این وظیفه رابعهده یکی ازقوای دیگر واگذارنماید که هم واضع قانون باشدوهم قانون راتطبیق نماید.

نریمان - مگرخودشما باختیارات رای ندادید؟

نایب رئیس - ۵ دقیقه وقت دارید

قنات آبادی - جناب آقای نریمان حوصله بفرمایید اختیاراتی که به مجلس شورای ملی درادوار تقنینیه به کمیسیون عدلیه مجلس برای وضع قوانین داده‌است با این اصل مخالف نیست زیرا کمیسیون مزبوز جزقوه تقنینیه وبعلاوه قوانینی که دردوره پنجم تصویب نموده‌است جامع نظریات تمام نمایندگان بوده‌است وبنده مخصوصا قوانین موقت را عرض نمی‌کنم زیرا قانونی که واضعش بشراست دائمی نیست وکلمه موقت هم هیچ اثری ازآثار قانون را تخفیف نمی‌دهد و اگر ماقائل شویم که یکی ازقوای دیگربتواند وظیفه مجلس را انجام دهد آیابهترنیست که مجلس این حق را به تمام وزرا داده وباریک بودجه سنگینی را ازدوش مردم برداردوباین ترتیب درمجلس شورای ملی راتخته کرده وببندد زیراتصویب این قبیل مواد سبب می‌شود که تدریجاتمام وزرا تحصیل اختیارات نموده ودرانقضای مدت برای ابقای مقام ویا انجام کارهای ناتمام بدون هیچ دلیل وبرهان درخواست تمدیداختیارات رابنمایند وبالنتیجه وجودمجلس عاطل شده وآثارقوه مقننه فقط بودجه سنگینی باشد که بدوش ملت می‌گذارد این است عرایض بنده درخصوص این پییشنهاد تمدیداختیارات که تصویب آن برخلاف قانون اساسی است این بودنطق آقای دکترمصدق در ۲۵ خرداد ماه ۱۳۰۶ درپیرامون مخالفت با تمدیداختیارات (میراشرافی - بنده خیال کردم خودتان می‌فرمایید) اگرواقعاکاسه‌ای زیرنیم کاسه نیست اگرواقعا برای این مملکت خوابی ندیده‌اید اگرواقعاهمینطور که مقدمات امرفراهم است واشکاراست وسازشی که قوای بلشویک‌ها بادولت می‌کنداین مملکت رایک مملکت بلشویکی نمی‌خواهیدبکنید (افشارصادقی - نمونه اش مهاباد است) اگرواقعا بدین ومملکت علاقه مندید بیاییدتمام موارد تمام مفاهیم قانون اساسی را اجراکنید من آن روزی که به آقای دکترمصدق ارادت داشتم هنوزعملا این قول خودشان را تکذیب نکرده بودند صراحتا می‌فرمایند که هیچ مجلسی حق ندارد بهیچ دولتی اختیارات بدهداین یک مورد ازنطق جناب ایشان است که درادوارمختلفه پارلمانی علیه دادن اختیارات بدولتهامابدست آوردیم چندین مواردمختلف هست که ایشان نطق کرده‌اند این عین نطق ایشان است که ما ازصورتجلسه استنساخ کردیم وبعرض نمایندگان محترم ملت ومردم این مملکت میرسانیم واقعا اگرآنروزی که آقای دکترمصدق این نطق راکرده بود بجرم مخالفت با اختیارات بایشان می‌گفتندجاسوسی کسی قبول می‌کرد حالاچه شده‌است که آنهایی که با اختیارات باقلدری ودیکتاتوری مخالفت می‌کنندارگانهای آقای دکترمصدق بایدباینهابگویندجاسوس این نیست مگراینکه برای این مملکت وبرای مردم این مملکت خواب وحشتناکی دیده‌اند (چندنفرازنمایندگان - صحیح است)(عده‌ای از نمایندگان - صحیح نیست. صحیح نیست) من بصحیح است وصحیح نیستش کاری ندارم آقایان نمی‌تواننداین مطلب رامنکر شوندکه عدلیه اصلاح شده عمال روسها راکه آقایان خوب یادشان هست که توی همین خیابان‌ها برای دادن امتیازنفط به روسیه میتینگ دادندروی کارآورده‌است (دکتربقایی - ماده ۹۰ درست نکنید)(میراشرافی - آقای قنات آبادی اجازه بفرمایید آقای عظیما وزیردادگستری پیشه وری دردادگستری رئیس کل بازرسی این مملکت است) اگرخیالی نیست اگربرای مملکت خوابی ندیده‌اید آقاهمین هابوده انددادگستری تصفیه شده اگر قبل از تصفیه بود البته ایراد واعتراضی بجناب آقای دکترمصدق وارد نبوداما اگرآقایان محترم نظرمبارکشان باشدآن شبی که برای مذاکره درباره تمدید اختیارات رفتیم خدمت جناب آقای دکترمصدق ایشان یکی ازمباهاتهایشان ویکی ازافتخاراتشان این بودکه من موفق شدم عدلیه را اصلاح کردم عدلیه‌ای که خود ایشان افتخارکرده‌اند باصلاحش این عدلیه گفته توی دنیا اصلاکمونیست نیست گفته توده ایهاخیانتی نکرده‌اند واینهابلشویک نیستندپس بنابراین یک مطلبی درکار است یک حسابی درکاراست لذامن می‌خواهم عرض کنم که این مطلب یک مطلب کوچکی نیست که یک موافق صحبت کندیک مخالف صحبت کند بعدهم باکفایت مذاکرات سرش راهم بیاوریم برویدپی کارتان مگراینکه ماباین مطلب متوجه نشویم که یک نقشه‌ای برای همه چیزاین مملکت طرح کرده اندواین مطلبی که در پیرامونش موضوع تغییررژیم مطرح شده‌است بایک موافق صحبت کردن وبایک مخالف صحبت کردن این مطالب مطالعه نشده ماکه خودمان می‌دانیم این آقایان شوخی می‌کنندمی فرمایندکه مامی‌خواهیم حافظ قانون اساسی باشیم وقانون اساسی رابمعنای واقعیش اجراکنیم خودجناب آقای دکترمصدق اختیاردادن بهردولت رابرخلاف قانون اساسی دانسته‌است واین عمل راخودشان کرده‌اند وخودایشان هم برخلاف خواسته‌اند پس موضوع حفظ قانون اساسی وحفظ مفاهیم قانون اساسی نیست یک موضوع دیگری درکاراست که خرده خرده پرده داردکنارمی‌رود وآشکارمی‌شود

نایب رئیس - آقای مجدزاده می‌خواهیدتوضیحی راجع به پیشنهادتان بدهید

دکتر بقایی - توضیح بعدازمخالف

نایب رئیس - مانعی ندارد (دکتربقایی - اخطاردارم)آقای مجدزاده بفرمایید

مجدزاده - بنده پیشنهادکفایت مذاکرات دادم وجناب آقای قنات آبادی بعنوان مخالف با این پیشنهادبیاناتی فرمودند آنچه بنده از فرمایشات ایشان شنیدم یک قسمت راجع به اختیارات ویک قسمت هم راجع به دادگستری صحبت فرمودند وهیچ جهت مخالفتشان رانفرمودندکه چرابا پیشنهادکفایت مذاکرات مخالفند (قنات آبادی - توجه نفرمودید جناب آقای مجدزاده) توجه کردم لابد این یک معمایی است که معلوم نیست چون نفرمودند ما می‌توانستیم بفهمیم اماجهتی که بنده پیشنهادکردم این است که این گزارش بیش ازسه ماه است که تقدیم شده‌است ودرجرائد کشورکرارا موردبحث واقع شده‌است ودرجلسات خصوصی هم موردبحث ومطالعه قرارگرفته‌است وبا توضیحاتی که درجلسه قبل مخصوصا داده شدهیچ نقطه ابهامی باقی نمانده‌است این بودکه بنده تقاضاکردم به کفایت مذاکرات رای گرفته بشود (دکتر بقایی - اخطاردارم)

نایب رئیس - طبق چه ماده‌ای (دکتربقایی - ماده ۹۱) درهمانجا بفرمایید

دکتر بقایی - چون راجع به سنت مجلس است بایدتوضیح بیشترداده شودیکی ازچیزهایی که باید باکمال دقت مراعات بشوداین آئین‌نامه‌ای است که موردقبول واقع شده اگرمابخواهیم هروقت به میل خودمان یک گوشه‌ای ازاین آئین‌نامه راخراب بکنیم بعدازیک مدتی این مجلس مخصوصا با این حالت تشنجی که داردداردبیک صورتی درمی آید که دیگرموتلفین پیشه وری هم صاحب خودش را نمی‌شناسد عرض بکنم ماده ۹۱ راجع به کفایت مذاکرات می‌نویسد بعدازآنکه درموضوعی رئیس مذاکرات راکافی بداندمی تواند باتصویب مجلس مذکرات راختم نماید هریک ازنمایندگان نیزمی‌توانندپیشنهادکفایت مذاکرات تقدیم دارد درآن صورت پیشنهاددهنده باختصار به ترتیب مندرج درماده ۸۹ دلایل خودرا اظهار و اگر مخالفی باشد فقط یک نفرباختصار دلایل مخالفت خودرابیان می‌کند ورای گرفته می‌شود درسایرمواردی هم که پیشنهاد مطرح می‌شود فقط پیشنهادکفایت مذاکرات خواه تبصره خواه پیشنهاداصلاحی ابتدا پیشنهاددهنده صحبت می‌کندوبعدمخالف صحبت می‌کند این یک چیزهردمبیلی نیست این است که می‌گویند ابتداپیشنهاددهنده صحبت کنداین یک فلسفه‌ای داشته‌است برای اینکه آن کسی که یک پیشنهادی داده‌است می‌تواندبیاید یک بیاناتی بکند نمایندگان راتحت تاثیرودلایل خودش قراربدهد به اینجهت همیشه این حق داده شده که بتواندبعدا بیاید وآن دلایل راردبکند و اگر این عملی راکه امروزجناب آقای مهندس رضوی کردند این راسنت بکنیم یعنی بیک کسی اجازه بدهند بیابدبعنوان مخالف صحبت کند این کاملا نقض غرض است اول باید پیشنهاددهنده صحبت کند و بعد مخالف این نکته خیلی دقیق است و بنده مخصوصا تقاضامی‌کنم ازمقام ریاست وازسایرآقایان نمایندگان که اصرارداشته باشند که همیشه این موضوع رعایت بشود وعلت اینکه بنده دراین موضوع اصراردارم برای این است که یک موضوع مهمی دراینجامطرح شد وآن موضوع تغییررژیم بودما دلایلی بیان کردیم ودلایلمان تمام نشد آقایان شروع کردند


نایب رئیس - پیشنهادهای متعددی رسیده‌است بنده پیشنهاد اول را خواهش کردم آقای منشی قرائت فرمودند ولی ملاحظه می‌فرمایید که در این پیشنهاد یک ماده از قانون اساسی راعینادرتبصره پیشنهادی خودشان گنجانیده‌اند (دکتر بقایی - درطرح گزارش هم همین کاررا کرده‌اند) اجازه بفرمایید و ضمنا آقای وکیل پور پیشنهادمی‌کنند که تصمیماتی که از طرف هیئت دولت مغایربا این اصل اتخاذشود کان لم یکن تلقی شود اساسا این موضوع معین است که هرتصمیمی که دولت برخلاف قانون اساسی بگیردقابل اجرا نیست.

عبدالرحمن فرامرزی - آقای رئیس این ایراد جنابعالی بخودگزارش هم وارداست.

دکتر بقایی - اینهم مثل گزارش است چه فرق می‌کند گزارش هم یک چیز بدیهی است اخطاردارم

نایب رئیس - طبق چه ماده‌ای؟

دکتر بقایی - طبق ماده ۱۲۰

نایب رئیس - آقای دکترسنجابی طبق همین ماده اخطارکردند

دکتر بقایی - خلاف عرض کردند فرامرزی - اگرآن ایرادبه پیشنهادآقای وکیل پور واردباشد بخودگزارش هم وارداست.

نایب رئیس - آقای دکتر بقایی بفرمایید.

دکتر بقایی - بنده این دومطلب را در اطراف ماده ۱۲۰ باید بعرض آقایان برسانم یکی اینکه آقایان می‌دانند تحصیلاتم در حقوق نبوده وقتیکه آمدم در مجلس گفتم یک فرصتی در اینجاخواهم داشت و از معلومات حقوقی بعضی از اساتید محترم استفاده خواهم کرد ولی باکمال تاسف می‌بینم که این آقایان کارهای خلاف اصول می‌کنند با این کاری ندارم که آن چیزی رشته وشعبه خودشان است آنراهم بلدنیستند جناب آقای دکتر سنجابی یک اخطاری کردند راجع به یک ماده بهتراین است که وقتیکه برای یک ماده‌ای اخطارمی‌کنند زیر و بالایش را بخوانند (دکتر سنجابی - همه اش را خواندم) خوانده نشد (دکتر سنجابی - جنابعالی بخوانید) در صفحه ۴۶ آئین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی یک عنوان درشت داردبعنوان:

ترتیب شور در لوایح و طرح‌های قانونی که معنیش هم همراهش است واحتیاج به معنی کردن ندارد در صفحه ۴۷ زیر ماده ۱۱۹ نوشته:
پیشنهادهای اصلاحی ازطرف نمایندگان ضمن شور اول. این جمله‌ای که خواندم این عنوان ماده ۱۲۰ است که ایشان اخطارکردند البته در شور اول رئیس حق دارد این اظهار نظر را بکند یک پیشنهادی راتشخص بدهد که واردنیست برای اینکه رسم مجلس این است که شوراول که تمام شد لایحه با پیشنهادات مجددامی‌رود درکمیسیون ودوباره در کمیسیون روی این بحث می‌شود فحص می‌شود جستجومی شود مطالعه می‌شود وبعددرخودکمیسیون هم اشخاص می‌توانند پیشنهادات جدیدی بدهند و در صفحه ۴۸ اگر ملاحظه بفرمایید در زیر ماده ۱۲۱ نوشته‌است: حضورپیشنهاددهنده درکمیسیون که این عنوان ماده ۱۲۲ است...

نایب رئیس - آقای دکتر بقایی اینها وارد نیست

دکتر بقایی - بعد در پایین همان صفحه ۴۸ نوشته شور ثانی اینکه جنابعالی استناد فرمودید نسبت به پیشنهادات اصلاحی در شوراول همینطوراست رئیس می‌تواند هر پیشنهادی که بنظرش می‌رسد قرائت نکند بگذاردکنار پیشنهاددهنده هم یک مرجع دارد می‌تواندبرودبه کمیسیون و آنجادوباره پیشنهاد خودش را بدهد این استدلالی که جنابعالی راجع به سه فوریت کردید درست نقض غرض بوده برای اینکه لایحه سه فوریتی کمیسیون ندارد (دکتر سنجابی - پیشنهاد خارج از موضوع می‌شود کرد؟) همان استدلالی که جناب آقای مهندس رضوی نایب رئیس محترم مجلس راجع به پیشنهادآقای وکیل پور فرمودند همان استناد عینا راجع به ماده واحده خودتان هم هست بالایش قانون اساسی را نوشته‌اید زیرش هم نوشته ایدبدیهی است که اینطوراست آقای وکیل پور هم بالایش یک ماده قانون اساسی را نوشته‌اند و زیرش هم نوشته‌اند بدیهی است که اینطور هست و شما نمی‌توانید باین پیشنهاد رای ندهید و شما مجبورید برخلاف نظر فراکسیون رای بدهید و نمی‌توانید یک اصل ۱۶ قانون اساسی را لغوکنید.

نایب رئیس - مجلس شورای ملی باید به کسی که ریاست جلسه راعهده داراست اجازه بدهد که طبق وجدان و آئین‌نامه قانونی بتواند وظایف خودش را انجام بدهد

میراشرافی - آقای رئیس طبق وجدان بودکه وقتی مرابیرون کردند چیزی نگفتید این اسمش وجدان است؟

نایب رئیس - اجازه بفرمایید آقای وکیل پور نماینده محترم این جا پیشنهاد فرموده‌اند که دولت مکلف است اصل ۱۶ را بدون اندک تخلفی رعایت نماید و این مفهومش مغایر این است که دولت می‌تواند سایر اصول را باتخلف اجرا کند.

وکیل پور - ماده ۹۰

نایب رئیس - و بنده این پیشنهاد را وارد نمی‌دانم

دکتر بقایی و حائری‌زاده - آن چهاراصل هم همینطوراست

نایب رئیس - پیشنهادآقای قنات آبادی قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت وسیله آقای ناظرزاده (منشی) قرائت گردید)

پیشنهادمی‌کنم جمله ذیل به آخرعبارت...

- تعطیل جلسه بعلت تشنج و مشاجره و زد و خورد

[ویرایش]

۳- تعطیل جلسه بعلت تشنج ومشاجره وزدوخورد

حمیدیه - قانون اساسی را چرالغومی‌کنید؟ (زنگ رئیس) چراماده ۹۰ را اجازه نمی‌دهی؟

مکی - پاشو برو بیرون پاشو برو بیرون همهمه نمایندگان (زنگ رئیس)

میراشرافی - آقای مهندس رضوی شما اعمال غرض می‌کنید (زنگ رئیس)

مکی - پاشو برو بیرون مسخره کردی (زنگ رئیس)

دکتر بقایی - بایدرای بگیری (زنگ رئیس)

مکی - (خطاب به آقای نایب رئیس) حمال برو بیرون آنجا چرا نشسته‌ای برو بیرون بازیش را درآوردی قطاع‌الطریق را آورده‌اند پشت میز ریاست (همهمه شدید - زنگ رئیس)

میراشرافی - آقای مهندس رضوی واقعا آدم بی وجدانی هستی

نریمان - چرابه رئیس توهین می‌کنید حق ندارید توهین بکنید؟ (دراین موقع بین آقایان نریمان و میراشرافی زد و خوردی شد و کلمات زننده بین عده‌ای از نمایندگان رد و بدل گردی و یک ربع بعد از ظهر بواسطه زد و خورد و تظاهرات تماشاچیان آقای نایب رئیس کرسی ریاست را ترک نمودند و مجددا ۴۰ دقیقه بعد از ظهر بریاست آقای مهندس رضوی نایب رئیس تشکیل گردید)

- بیانات آقای نایب رئیس دایر به اجرای مواد ۱۰۱ و ۱۰۲ آئین‌نامه درباره آقای مکی

[ویرایش]

۴- بیانات آقای نایب رئیس دایر به اجرای مواد ۱۰۱ و ۱۰۲ آئین‌نامه درباره آقای مکی)

نایب رئیس - ماده ۱۰۲ و ۱۰۲ آئین‌نامه قرائت می‌شود (بشرح زیر بوسیله آقای ناظرزاده منشی قرائت گردید):

ماده ۱۰۱- توبیخ بامنع حضورموقت درمواردذیل مقررمی‌شود:
۱- اگرنماینده‌ای درظرف شش ماه اخیربرای مرتبه دوم موردتوبیخ موکدواقع شده باشد
۲- اگرنماینده‌ای درمجلس علنی دیگران را با اعمال قوه قهریه وزدوخورد ویانزاع داخلی ویابضدیت باقوانین اساسی وتخلف ازآن دعوت وترغیب نماید.
۳- اگرنماینده‌ای نسبت به مجلس یا قسمتی ازمجلس یارئیس مجلس توهین کند.
ماده ۱۰۲- درموردتوبیخ یا منع حضور درباره نماینده باید رئیس از مجلس رای بخواهد و در صورت تصویب نماینده مزبور در آن جلسه و جلسه بعد حق ورود به اطاق جلسه علنی و همچنین جلسات شعب و کمیسیونها و شرکت در امور مجلس را ندارد همینکه مجازات تصویب شد رئیس مجلس نماینده مزبور را دعوت بخروج از جلسه می‌کند و هرگاه اطاعت ننماید رئیس جلسه راختم می‌کند و تشکیل جلسه ثانی در همان روز نیز ممکن است.

نایب رئیس - آنچه که پیش آمد اسباب تاسف است هم برای مجلس شورای ملی هم برای کشور ایران که محتاج به اصلاحات است (صحیح است. صحیح است) درعین حال اهانتی که به شخص من کردند ازنظرشخصی هیچ اهمیتی ندارد ولی چون بنده بعنوان رئیس مجلس دراینجا نشسته‌ام اهانت به مقام رئیس مجلس شده من جمله آقای مکی با صدای بلند حرفهای زشت دائر بخروج بنده زدند این است که طبق ماده ۱۰۲ بطوریکه برای آقایان خوانده شد از مجلس شورای ملی تقاضای رای در مورد ایشان می‌کنم.

عبدالرحمن فرامرزی - فعلاعده برای رای کافی نیست هروقت کافی شدرای بگیرید اجازه بفرمایید بنده اخطاردارم

مکی - بنده اهانتی نکردم آقای مهندس رضوی شبی که قوام السلطنه رئیس الوزرا شد توی خانه قوام السلطنه بودید یانبودید؟

نایب رئیس - اینهادروغ است

مکی - شماغرض دارید اعمال غرض می‌کنید

نایب رئیس - تقاضای توبیخ با منع حضوربرای آقای مکی می‌کنم

مکی – شما نمی‌توانید چنین قدرتی ندارید اخطاردارم شما نمی‌توانید اینکاررابکنید

نایب رئیس - بنده تقاضامی‌کنم بسته به رای مجلس است می‌خواهدرای بدهد یاندهد

مکی - اخطاردارم حرف می‌خواهم بزنم

دکتر بقایی - مجلس هیچوقت برعلیه مکی رای نمی‌دهد نفت را مکی ملی کرد

مجدزاده و شاپوری - خوب هم رای می‌دهد (همهمه نمایندگان - زنگ رئیس)

دکتر بقایی - آقایان به میدان من آمدند (زنگ رئیس - دعوت به سکوت)

مجدزاده - (خطاب به آقای دکتر بقایی) اوهواهو به میدان تو آنهم من نمی‌توانم بیایم؟

شمس قنات آبادی - آقای رئیس اخطاردارم

نایب رئیس - اخطارتان را بعد بفرمایید قبلا باید تقاضایی که از مجلس شده تکلیفش معلوم شود

مکی - آقای رئیس بیطرف من دفاع دارم چه گه خوردنها مرده شور آن وکالت را ببرد که تو نایب رئیسش هستی

دکتر بقایی - اصل ۱۶ قانون اساسی هم مثل سایراصول محترم است ما اجازه نمی‌دهیم با توده ایها ائتلاف کنید

مکی - قانون اساسی را رعایت کنید والله استقلال ایران را اینکارها بباد می‌دهد دارد ایران را تجزیه می‌کند

خلخالی - این حرفها چیست؟

مکی - تو پرونده دزدی صد تومانی داری تو دیگر حرف نزن

خلخالی - پرونده دزدی و نابکاری مال تست تو همان کسی هستی که در تبریز علیه من قیام کردی

مکی – در تبریز اگر من نبودم پهن بارت نمی‌کردند در تبریز می‌گفتی من مکی آذربایجانم برو حمال

خلخالی - من واقعا متاسفم که امثال تو را به مجلس راه داده‌اند.

- ختم جلسه بعنوان تنفس

[ویرایش]

۵- ختم جلسه بعنوان تنفس

نایب رئیس - آقای رفیع فرمایشی داشتید؟

رفیع - اجازه می‌فرمایید؟

نایب رئیس - بفرمایید

رفیع - بنده عرضم این است که موقعی که برای تنفس صلاح بدانیدهمین موقع است چون هیچ قاضی در حال عصبانیت نمی‌تواند رای بدهد آقایان همه عصبانی هستند و ماه رمضان است فعلا تنفس داده شود تا بعد ترتیب این کار معلوم شود به مقام ریاست هیچ کس حق ندارد توهین کند (عبدالرحمن فرامرزی - هیچکس به هیچکس حق ندارد توهین بکند) (مکی – آقا آئین‌نامه به من حق داده‌است که اخطاربکنم سه دفعه اخطارکردم جواب مرانمی‌دهد) رئیس هم البته حق غرض ورزی نبایدداشته باشد (چند نفر از نمایندگان - صحیح است) (مهندس حسیبی - آقا چه غرض رانی؟) البته مقام ریاست محترم است خواهش می‌کنم پنج دقیقه تنفس بدهید

کریمی - بنده پیشنهادتنفس داده‌ام

نایب رئیس - آنچه که موضوع شخص بنده‌است هیچ اهمیتی ندارد موقعی که بنده شخصا مبارزه را برای کارهای مملکت ایران شروع کردم شاید همین آقایان همقدم هم اگر بودند نسبت به بنده بهرحال تقدمی نداشتند ولی بنده احترامشان را رعایت کردم امروز هم باکمال بی لطفی و به عقیده بنده برخلاف آزادگی به بنده توهین و اهانت کردند این است که بنده همانطوریکه عرض کردم آئین‌نامه حق داده‌است رئیس از مجلس شورای ملی تقاضای توبیخ بکند حالا هم به تقاضای آقایان اعلام تنفس می‌کنم و تعیین تکلیف با مجلس شورای ملی است (سه ربع ساعت بعداز ظهرجلسه بعنوان تنفس تعطیل ودیگر تشکیل نگردید).

نایب رئیس مجلس شورای ملی – احمد رضوی.