مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۷/جلسهٔ ۷۴
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره ۲۳۵۷
۵ شنبه ۲۱ اسفند ماه ۱۳۳۱ - سال نهم
شماره مسلسل ۷۴
دوره هفدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی - جلسه ۷۴
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه شنبه هفتم اسفند ماه ۱۳۳۱
مجلس ساعت ده صبح به ریاست آقای محمد ذوالفقاری (نایب رییس) تشکیل گردید.
فهرست مطالب:
- ۱ - تصویب صورت مجلس
- ۲ - مذاکره در گزارش کمیسیون محاسبات راجع به بودجه ۱۳۳۱ مجلس
- ۳ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
صورت مشروح مذاکرات مجلس روزپنجشنبه هفتم اسفندماه ۱۳۳۱ مجلس ساعت ۱۰ صبح بهریاست آقای محمد ذوالفقاری (نایب رئیس) تشکیل گردید.
۱ - تصویب صورت مجلس
[ویرایش]نایب رئیس: جلسه رسمیاست صورت غائبین جلسه سهشنبه پنجم اسفندماه قرائت میشود (بهشرح زیر بوسیله آقای معتمددماوندی قرائت شد:
صورت غیبت و دیرآمدگی و غائبین در رای آقایان نمایندگان درجلسه صبح سهشنبه پنجم اسفندماه ۱۳۳۱ غائبین بااجازه: آقایان: مشار، احمد فرامرزی، اورنگ، منصف، میراشرافی. غائبین بیاجازه: آقایان: دکتر امامی، محمدحسین قشقایی، نریمان، مهندس رضوی، مدرس، مهندس زیرکزاده، راشد، دکتر مصباحزاده، عبدالرحمن فرامرزی. دیرآمدگان بااجازه و زودرفتگان: آقایان: مهندس غروی ۱۵ دقیقه، میلانی ۴۵ دقیقه، دکتر کیان یکساعت، دکتر بقایی یکساعت، شبستری یک ساعت و ربع، دکتر فاخر یک ساعت و چهل و پنج دقیقه. غائبین در رای: آقایان: خسرو قشقایی ۱ رای، شهاب خسروانی ۱ رای.
نایب رئیس: اعتراضی به صورتجلسه هست؟ آقای کهبد.
کهبد: در جلسه گذشته همکار محترم جناب آقای مکی اظهار فرمودند برای جریمهاست که نمایندگان در مجلس و در جلسه حاضرمیشوند بنده عرض کردم کسی برای حقوق نمیآید اینکه تأییداً اظهارمیدارم نمایندگی مجلس انجام وظیفه ملی است و تصورنمیکنم هیچیک از آقایان نمایندگان صرفاً برای مقرری انجاموظیفه نمایند اشخاصی هم در این مجلس هستند که استفاده از مقرری نمیکنند و مرتبا در مجلس حاضرشده و انجاموظیفه مینمایند و بر کسی هم منت ندارند ضمنا طوماری از کارمندان و کارکنان بنگاه اصلاح بذر و نباتات کرج مبنی بر پشتیبانی جناب آقای دکتر مصدق و تقاضای حق قانونی خود مطابق قانون کار رسیده که عینا تقدیم و از دولت و وزارت کشاورزی تقاضادارم سریعا به تقاضای قانونی آقایان رسیدگی و موجب رفاهیت آنها را فراهم نمایند.
نایب رئیس: آقای حمیدیه.
حمیدیه: با استفاده ازفرصت عرض میکنم آقای سرهنگ افتخار که از افسران شریف است و اغلب نمایندگان محترم هم ایشان را میشناسند و بعد از ۲۹ سال من غیر حق بازنشسته شده با این حال اعتراضی ندارد ولی حقوق بازنشستگی ایشان را پرداخت نمیکنند و در مضیقهاست عریضهای هم به جناب آقای دکتر مصدق نوشته که رونوشت آنرا به مجلس هم فرستاده که به مقام ریاست تقدیم میکنم و تقاضای عطف توجه مینماید.
نایب رئیس: آقای گنجه.
گنجه: بنده درعرایضم یک اصلاحاتی لازم بود که تقدیم میکنم و ضمنا تلگرافاتی است از تبریز هفت هشت تلگراف است به امضای دانشجویان و محترمین استادان چندی پیش بنده اینجا تذکر دادم که دانشکده ادبیات تبریز به حالی افتاده که استادان آنجا وقتی آمدند تهران خیال اعتصاب داشتند و حالا که برگشتهاند دانشکده در حال اعتصاب است اخیرا مطابق این تلگرافات دانشجویان دانشکده پزشکی آنجا اعلام کردهاند که عنقریب ملحق خواهند شد به دانشجویان دانشکده ادبیات و در این بین آقای دکتر هشترودی رئیس دانشگاه تبریز که یکی ازاستادان عالیمقام این کشور هستند و مدتی در آنجا با کمال لیاقت و شایستگی انجام وظیفه نمودهاند ایشان مستعفی شدهاند و دلیل استعفایشان هم از قراری که محترمین تبریز تلگراف کردهاند ایناست که وزارت فرهنگ به تقاضاهای ایشان و خواستههای ایشان و پیشنهادهایی که دادهاند هیچ توجهی نمیکنند بنده تلگرافاتی را که از استادان دانشکده پزشکی و محترمین تبریز رسیده و هفت هشت فقرهاست که هر کدام دارای ده بیست امضا میباشد تقدیم مقام ریاست میکنم و تمنی میکنم،
نایب رئیس: این مطالب که راجع به صورتجلسه نیست،
گنجه: عرض من تمام شد و تقاضا دارم که به آقای وزیر فرهنگ اعلام بفرمایند که بیشتر از این راجع به فرهنگ آذربایجان کم لطفی و بیتوجهی نفرمایند.
نایب رئیس: آقای مکی.
مکی: بنده در تایید بیان جلسه گذشته باز هم عرض میکنم که دلیل صحت عرایض بنده همان زنگ مقابل جناب آقای رئیس است که هر وقت فشار بیاورند موقع رای آقایان تشریف میآورند در جلسه چرا در ادوار گذشته اینطور نبود؟ برای این است که نقرهداغ میشوند این دفعه و خواهش میکنم راجع به این موضوع زیادتر اصرار نفرمایید.
نایب رئیس: نسبت به صورتمجلس دیگر اعتراضی نیست؟ (اظهاری نشد) صورتمجلس سهشنبه پنجم اسفندماه تصویب شد.
۲ - مذاکره در گزارش کمیسیون محاسبات راجع به بودجه ۱۳۳۱ مجلس
[ویرایش]نایب رئیس: بااجازه آقایان وارد دستور میشویم ماده اول بودجه مجلس قرائت میشود (بهشرح زیرقرائت شد:) ماده اول - برای مقرری و هزینه ۱۲ ماهه سال ۱۳۳۱ مجلس شورای ملی مبلغ بیست و شش میلیون و سیصد و پنجاه و چهار هزار و سیصد و پنجاه ریال مطابق فقرات ۱ تا ۵ ضمیمه اعتبار به کارپردازی مجلس داده میشود، تبصره: به کارپردازی مجلس اجازه داده میشود کمکهزینه مربوط به مجلس شورای ملی و اداره چاپخانه مجلس و اداره روزنامه رسمی کشور را تا آخر سال ۱۳۳۱ از محل درآمد عمومی کشور از وزارت دارایی دریافت دارد.
نایب رئیس: آقای نبوی جنابعالی مخالفید؟(نبوی: بله) بفرمایید.
نبوی: در مجلس بارها گفته شدهاست که بودجه مجلس باید مدل و نمونه سایر بودجهها باشد ولی متاسفانه چند دورهاست که اینطور نیست از نظر زیادی مخارج و تشکیلات دولتی اخیرا دولت درصدد برآمده که تاجایی که میسر است صرفهجویی بکند و تا جایی که توانستهاند اینکار را کردهاند و حق این بود که اینکار را ما هم در مجلس میکردیم ولی متاسفانه این طورنبودهاست، اگر بودجهها را ببینیم هر سال بر تعداد کارمندان افزوده شده در حالی که کار مجلس زیادتر نشده بلکه با وضعی که فعلا هست و با اختیاراتی که فعلا داده شده میزان کار مجلس بطوریکه خودمان هم الان میبینیم از دورههای دیگر کمتر است، معهذا هر سال باز کارمند جدید استخدام میکنیم و خیال میکنم اینکار صحیحی نباشد بنده تصدیق دارم و تایید میکنم که کارمندان مجلس بسیار مردان شریف و زحمتکشی هستند چه کارمندان اداری و چه خدمتگذاران جزء و سروپایی به تحقیق بیشتر از سایر کارمندان کارمیکنند سایر مستخدمین وزارتخانهها و مؤسسات و ادارات دولتی ساعت معینی دارند درحالی که مجلس ساعت معینی ندارد و صحبها هفتهای سه روز جلسه علنی است و روزهای دیگر هم صبح و عصر کمیسیون است و ای بسا کمیسیونها که تا آخر شب طول میکشد و ناچار باید مستخدمین باشند و دیگر این که مستخدمین مجلس با یک ایمان و وضعیت بهتری از سایر مستخدمین کار میکنند امروزه متاسفانه دیده میشود که کارمندان دولت غالبا اسقاط تکلیف میکنند نه انجام وظیفه (صحیح است) ولی در اینجا اینطور نیست در مجلس دیده میشود که با یک روح و ایمان کاملی به کارشان اشتغال دارند و کارهای مجلس هم با سرعت میگذرد و کاری هم نمانده و البته جا دارد با چنین وضعی که از اینها تشویق بشود و پاداشهای قانونی که باید به آنها داده شود پرداخت گردد باید بگیرند و باید به همهشان بالسویه داده شود (مکی: صحیح است) اشکالی که بنده دارم در این ماده اول چون در کلیات هم میشود صحبت کرد و موقعی که کلیات مطرح بود فرصت به بنده نرسید که عرایضی بکنم و آن این است که ترفیعات و پاداش و اضافهای که بایست به اشخاص داده شود باید بهموجب قوانینی باشد که الان هست نباید این در را مفتوح کرد که از طریق بودجه و استفاده از رای جلسه علنی به اشخاص ترفیع داد قوانین برای ترفیع هست قوانین ترفیع مجلس مثل سایر قوانینی است که در وزارتخانهها و ادارات دولتی معمول است مثلا بنده میبینم که در این بودجه اشخاصی ذکر شدهاند که اینها را استخدام کنند و یا ترفیع و پاداش بدهند یا ابتدای خدمت آنها را از فلان روز قرار بدهند در حالیکه برای اینکار قوانینی هست هیأت رئیسه مطابق قوانینی که در دست دارند میتوانند اینکارها را انجام بدهند اگر بیاییم ما مزایای خاصی برای آقایان قائل بشویم و از طریق رای آقایان نمایندگان به آنها این مزایا را بدهیم مسلما باعث دلسردی سایر کارمندان خواهد شد بقیه کارمندان حتما دلسرد و متاثر خواهند شد و انعکاسش در مستخدمین دولت بسیار بد خواهد بود برای اینکه آنها این حربه را در دست ندارند آنها کار میکنند انتظار دارند به موجب قوانینی که هست پایه بگیرند و پاداش بگیرند من نمیدانم چرا اسم بردهاند در این ورقه؟ در حالیکه هیأت رئیسه خودشان میتوانستند به آنها پاداش بدهند رتبه بدهند مزایایی که ممکن است به آنها بدهند بهتر این است که خودشان بدهند برای اینکه باعث دلسردی سایر مستخدمین نمیشد اسمی از آنها در لایحه بودجه برده نمیشد در گذشته هم همینطور بود و همین کارمندهای جدیدی که میبینیم نوشته شده استخدام میشوند با اینکه استخدام جدید در همه ادارات و مؤسسات دولتی ممنوع است اگر هر سال ما مطابق بودجه مجلس استخدام تازهای بکنیم این کار باعث دلسردی خواهد شد و باعث تراکم جمعیت در مجلس خواهد شد چیزی نمیگذرد که میبینیم عده کارمندان مجلس خیلی بیشتر از پیش خواهد شد، در هر صورت مقررات و قوانین دولتی باید رعایت شود، موضوع دیگری که بنده همه ادوار به اطلاع آقایان محترم میرسانم موضوع فرهنگ دهخدا است چاپ فرهنگ دهخدا بسیار کار ضروری است و امیدوارم که کار بسیار مفیدی برای مملکت باشد ولی چاپ کتاب از خصایص وزارت فرهنگ است در مجلس نباید کارهایی آورد که مربوط به مجلس نیست وزارت فرهنگ برای این کارها ادارهای دارد و هیأتی دارد و بودجهای دارد و هر سال کتابهایی چاپ میکند دستگاه وزارت فرهنگ برای اینکار آمادهتر و مفیدتر است عدهای مردمان متخصص و وارد دارد که حقوق میگیرند برای این کار ما میتوانستیم همین بودجه را با کارمندانش به وزارت فرهنگ انتقال بدهیم و به آنها مقرر کنیم که وزارت فرهنگ این کتاب را چاپ کند و تغییری هم در وضع انجام نمیشد و کتاب هم چاپ میشد و مردم هم از آن استفاده میکردند و ما هم کار خلاف قاعدهای نمیکردیم عرایض بنده همینها بود و من استدعامیکنم آقایان توجه بفرمایند و خدا را هم شاهدمیگیرم که هیچ نظری ندارم و اشخاصی هم که اینجا اسم برده شده هیچ نمیشناسم غرضم این بود که یک مطالب اصولی را اینجا تذکر بدهم که از طریق قانونگذاری به اشخاص نباید پاداش و رتبه داد باید پاداش و رتبه را به اشخاص از طریق قانونی خودش که برای تمام مستخدمین هست بدهند نه برای چند نفربخصوص در بودجه مخصوصا نوشت و به آنها مزایایی داد که باعث دلسردی و نگرانی دیگران بشودعرض بنده همین بود.
نایب رئیس: آقای پارسا جنابعالی موافقید یا مخالف؟ (پارسا: بنده بهعنوان موافق صحبت میکنم) بفرمایید.
پارسا: همانطور که جناب آقای نبوی فرمودند صحبت کردن بنده از این لحاظ بود که در ماده اول هم میشود در کلیات صحبت کرد و بنده به همان عقیدهای هستم که آن روزجناب آقای مکی فرمودند وقتی قانونی را میگذرانند و بودجهای را مینویسند تبعیض نباید بشود بین اشخاص و وجه تمایزی هم نباید باشد که موجب دلسردی عدهای بشود (صحیح است) درصورتیکه تشویق بسیار خوبست ولی بشرط اینکه باعث دلسردی نشود در اینجا آقایان تندنویسها مرقومهای فرمودهاند و حقاً و انصافاً باید عرضکنم که آقایان با نهایت جدیت و صداقت کارکردهاند (صحیح است) و اگر قرار بر این است که تقدیر و تشویقی از تمام کارمندان صدیق و فعال بشود بنده گمان میکنم آقایان تندنویسان مجلس اگر در مرحله اول هم نباشند در آن زمره بهترین کارمندان هستند باید به آنها توجهی کرد و مطلبی که راجع به فرهنگ دهخدا جناب آقای نبوی فرمودند استاد دهخدا انصافا یکی از مفاخر مملکت ایران است (صحیح است) و یکی از اشخاصی است که به گردن این مملکت حق دارد (صحیح است) و این کار یعنی وضعیت استثنایی استاد دهخدا موجب شدهاست که استثنائاً این فرهنگ که خدمت عظیمی به فرهنگ ایران کردهاست (دکتر شایگان: صحیح است) زیر نظر مجلس چاپ شود و این اقدام از طرف مجلس شدهاست حالا اگر این را قطع کنیم و بدهیم به وزارت فرهنگ بنده تصورمیکنم خدای نکرده این کار خوبی هم که میشود قطع گردد، بنده عرض کردم که بهعنوان موافق صحبت میکنم و نظرم این بود که این تذکرات را داده باشم والا در اساس با فرمایشات جناب آقای نبوی کاملا موافقم.
نایب رئیس: آقای جلیلی.
جلیلی (مخبر کمیسیون محاسبات): جناب آقای نبوی در ضمن بیاناتی که فرمودند خود ایشان فرمودند کارمندان مجلس در اینجا با فداکاری و صحت عمل کار میکنند (صحیح است) همه آقایان شاهدند که شب و روز وقت و بیوقت آقایان در اینجا حاضر هستند و هیأت رئیسه هم بودجهای را که داد به کمیسیون محاسبات با دقت رسیدگی کرده و به وضعیت همه رسیده و به نظر همه رسیده و برای اشخاصی هم که کارهای زیادی انجام میدهند و غیر از وقت اداری هم هستند یک پاداش و اضافه حقوقی برای آنهاپیشبینی شده و درمورد این رتبههایی که آقای نبوی تذکر فرمودند اینها رتبه جدیدی بهشان داده نشده ترفیع هم به کسی داده نشده اشخاصی بودند که کارمیکرند و سابقه خدمت داشتند اینجا حقوقی را میگرفتند عین همان حقوق را میگیرند و ترفیعی هم به آنها داده نشده و اما موضوعی را که میخواستم عرض کنم راجع به فرهنگ دهخدا بود یک قانونی از مجلس گذشته و هر سال این کار را کردهاند و در دورهای پیش هم شده و اضافاتی هم اگر پیشنهاد شده برای مستخدمین جز بوده یک چند نفری که پیشنهاد شده بود از طرف کمیسیون عرایض و مرخصی برای آنها هم اضافهکار منظورشده و پاداش داده میشود البته مستخدمین جدیدی هم استخدام نشدهاند، بنابراین در ماده اول دیگر صحبتی نیست (پارسا: راجع به آقایان تندنویسها هم بفرمایید) (شهیدی: اینها فنی هستند) برای آقایان هم کمیسیون محسابات اضافهکاری موافقت کرده. (پارسا: منظوراین است که تبعیض نشود)
نایب رئیس: آقای دکتر فلسفی.
دکتر فلسفی: بنده راجع به یک مطلبی که آقای ملکمدنی در جلسه قبل اشاره فرمودند راجع به تاسیس بیمارستان در اینجا میخواستم توضیح عرض کنم که مشغول مطالعه هستیم که اینجا یک بیمارستانی بازکنیم ولی متاسفانه اعتبار نداریم (ملکمدنی: ۶۰۰ هزار تومان پول دارید) (کهبد: ۷۵۰ هزار تومان) اما اینکه آقای نبوی فرمودند که بودجه امسال بیشتر از پارسال است میخواستم خدمتشان عرض کنم که بودجه امسال بیشتر نیست و کمتر است (صحیح است) اگر هم اضافه بودجهای پیدا بشود طبیعی است چون یک عده کارمند هستند که ترفیع و اضافات میگیرند بودجه آنها اضافه میشود ولی معذلک کمتر است. (مکی: آقای دکتر فلسفی تندنویسان نامهای نوشتهاند که بنده تقدیم میکنم) درمورد کارمندان آنچه اضافات و ترفیعات مستحق بودهاند داده شدهاست و هیچگونه تبعیضی هم نشدهاست و اگر احیانا تبعیضی بشود یا یک کسی شکایت داشت ممکن است آقایان پیشنهاد بکنند ببینند موردش چیست مثل اینکه بنده به همین نامه رسیدگی خواهم کرد و یک چیزی که خیلی اینجا در بودجه مجلس تازگی دارد این است که برای یک عده از وراث مستخدمین متوفای مجلس وظیفهای پیشنهاد کردهاند و اینکه آقای نبوی فرمودند این پاداشها چرا آمدهاست در اینجا و خودشان در هیأت رئیسه تصمیم بگیرند این پاداشها یک ارفاقی است که نسبت به حقوقهایی که به آنها تعلق میگرفته شده (صحیح است) یک عده بیچاره و مستحق بوده مثلا اینجا یک گردانی بود که یک پایش را بریدند بعد فوت کرد و یک عده وراث بیچارهای دارد که با رسیدگی به خدمتشان اینها را اضافه بر آنچه که قانون به آنها تعلق میگرفته پیشنهاد کردهاند این باید به تصویب مجلس میرسید، یکی دو مورد است که شرح داده شده و اینکه آقای نبوی فرمودند چرا در متن بودجه گذارده شده و ممکن بود هیأت رئیسه بدهد این را میخواهم عرض کنم یک عده اشخاص تقاضای ترفیع کرده بودند و در جریان بود و مطابق تصویبنامه قوامالسلطنه حق داشتند منتهی آن تصویبنامه لغوشده باید صورت قانونی به آن داد، این بود که در بودجهای که تنظیم شده قرارشده به مجلس بیاید، مجلس البته ملزم نیست آنچه که در متن بودجهاست تصویب بکند هر چه را زائد میداند رد کند و هر چه را حق و قانونی میداند قبول کند راجع به فرهنگ دهخدا هم خیلی بحث شده در هیأت رئیسه منتهی ما از نظر اینکه فرهنگ دهخدا برای ملت ایران و فرهنگ ایران لازم است (صحیح است) و یک اثر خوبی باقی خواهد ماند این است که مجلس تصمیم گرفتهاست مثل سابق چاپ آنرا به عهده بگیرد و با کمال صمیمیت هم نسبت به پیشرفت این موضوع اقدام میکند.(صحیح است)
نایب رئیس: پیشنهادی رسیدهاست قرائت میشود (بهشرح زیرقرائت شد:) پیشنهاد مینمایم در ماده اول مذاکرات کافی است، ملکمدنی.
نایب رئیس: آقای ملکمدنی.
ملکمدنی: بنده در لزوم کفایت مذاکرات در ماده اول باید عرض کنم که این فرهنگ دهخدا یک سوابق ممتدی دارد و نتیجه زحمات و خدمات ۵۰ ساله شخص آقای دهخدا است (دکتر شایگان: در دنیا نظیر ندارد) که در دنیا همین طوری که میفرمایند نظیر ندارد این مرد هر چه داشته در این راه خرج کرده خانهاش را هم فروخت و داد اساسا مجلس شورای ملی از ایشان خواست که در واقع این فرهنگ را که یک دائرةالمعارف و انسیکلوپدی کاملی است به چاپ برسانند و برای مملکت باقی بگذارد، برای اینکه بعد از ۱۲۰ سال دیگر اگر خدای نکرده دهخدا رفت دیگر کسی پیدا نمیشود که بتواند جایش را بگیرد، بنده یقین دارم که تمام آقایان نمایندگان محترم زحمات این مرد ملی را حقشناسی میکنند و تقدیر میکنند او بدون اجر و مزدی نشستهاست در خانه خودش این کار را انجام میدهد و این هم از شأن مجلس شورای ملی بودهاست وزارت فرهنگ یک کارهای مطبوعاتی و کلاسیکی دارد که به موقع خودش انجام میدهد یک قسمت دیگر راجع به آقایان تندنویسها بود که بنده تصورمیکنم نکند اینها آزردهخاطر بشوند که چون ذکری از آنها نشده خدمات آنها واقعا در نظر گرفته نشده اینطور نیست بنده خیال میکنم همه آقایان ناظر زحمات و خدمات صادقانه و بیریپ ورپای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آقایان تندنویسها از رئیس و مرئوس هستند و اگر در مجلس تذکری داده نشده برای این بود که معلوم بودهاست الان هم خدمات آقایان مورد تقدیراست چنانکه آقای پارسا هم فرمودند همه به آقایان نظر مساعدی داشتهاند یک موضوع دیگری که آقای نبوی فرمودند راجع به بعضی مزایا بود که برای اشخاص در نظر گرفته شده مجلس راجع به کارمندان خودش همیشه این سنت و رویه را داشته که اگر یک جایی ضرورت داشته به یک افرادی کمک بکند میکرده البته بوسیله آرای آقایان این نظری هم که این دفعه داده شده روی رویه گذشتهاست که خود آقای نبوی سالهاست مسبوق هستند و بنده چون در ماده اول مذاکرات کافی بود به اینجهت پیشنهاد کفایت مذاکرات دادم در مواد بعد هم میشودصحبت کرد.
نایب رئیس: مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) رای میگیریم به کفایت مذاکرات در ماده اول آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد چون پیشنهادی در مورد ماده اول نرسیده رای گرفته میشود به ماده اول آقایانی که با ماده اول موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده دوم مطرح است قرائت میشود (بهشرح زیرقرائت شد:) ماده دوم: برای حقوق و هزینه ۱۲ ماهه سال ۳۱ اداره چاپخانه مجلس ۱۲ میلیون و نوزده هزار و دویست ریال (۱۲۰۱۹۲۰۰) مطابق فقرات ۱ و ۲ ضمیمه اعتبار به کارپردازی مجلس داده میشود، تبصره ۲- وزارت دارایی مکلف است معادل یکصد هزار دلار برای خرید کاغذ و مرکب و صمغ و سایر لوازم چاپخانه مجلس از دست اول از خارجه به کارپردازی مجلس بپردازد و هم ارز ریالی آنرا به نرخ دولتی دریافت دارد.
نایب رئیس: آقای معتمددماوندی بفرمایید.
معتمددماوندی: بنده مخالفتم برای بودجه چاپخانه مجلس از نظر ذکر مطالبی است که فقط منباب اختصار میخواستم به عرض نمایندگان محترم برسانم که چاپخانه مجلس شورای ملی در ایران شاید در خاورمیانه از لحاظ تجهیزات نظیر نداشته باشد ولی متاسفانه اجازه بدهید این کادر چاپخانه را بخوانم بعد ملاحظه بفرمایید چاپخانهایکه باید با تشکیلات بازرگانی در واقع اداره شود ببینید برای چاپخانه چه کادری پیشنهاد کردهاند و مادام که این کادر در چاپخانه مجلس هست و آن مقدار حقوق که بعد مقدارش را عرض میکنم باید بگیرند صرفنظر از اینکه هیچ در فکر استهلاک چاپخانه نیستند، هیچ در فکر فرسودگی ماشینهای چاپخانه نیستند خواهید ملاحظه کرد که بعد از یکی دو سال دیگر مجلس این چاپخانه را هم نخواهد داشت با اجازه آقایان کادرش را میخوانم رئیس معاون رئیس حسابداری معاون حسابداری کارمند کارمند کارمند مدیر صندوق کفیل ملزومات معاون ملزومات کارمند ملزومات ناظر کفیل بازرسی معاون کارمند مدیر سفارشات کارمند مترجم ماشیننویس رئیس کارگزینی فنی رئیس دفتر و بایگانی مدیر تصحیح رئیس گراورسازی معاون رئیس فتولیتو بعد هم یک چیزهای دیگری دارد فوقالعاده کسر صندوق و هزینه ایاب و ذهاب فوقالعاده اضافهکاری و کمک اعاشه تا اینجا همه یک نفر یک نفربود، تحصیلدار و کمک تحصیلدار دو نفر کمک ناظر یک نفر انباردار و کمک انباردار ۳ نفر مباشر تحویل کار یک نفر آبدار یک نفر پیشخدمت و سرایدار دوازده نفر تلفنچی سه نفر دربان یک نفر، شما تمام چاپخانههای تهران را بگردید اگر یک پیشخدمت داشت که یک قطره آب بدهد به کارگران حالا اجازه بفرمایید ببینید حقوق چقدر میگیرند کارگران فنی هم البته مربوط به چاپخانهاست و آن در داخل چاپخانهاست حالا در آنجا هم معاون فنی و معاون معاون فنی دارد آنرا هم کاری نداریم معاون معاون باز معاون معاون را هم من کاری ندارم ولی عرض میکنم که جمع حقوقی که این آقایان میگیرند ۸۵۴۶۴۵ تومان است و آنچه که بابت کمک اعاشه باید بگیرند عبارت است از ۲۷۵-۳۴۷؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تومان (اخگر: درماه؟) نخیر درسال است بودجه سالیانهاست و مربوط به یکسال است یعنی ۸۵۴۶۴۵۰ ریال مجموع حقوقی است که این حضرات میگیرند و اما برای تعمیرات در فقره دو هزینه مبلغ جزئی برای خرید اثاثیه و یدکی ماشینآلات است و بقیه برای خرید مرکب و هزینه مطبوعات و تلفن و آبدارخانه و اعتبار مربوط به کمکهای کارمندان در اینجا هم هیچ چیز مربوط به اثاثیه چاپخانه نبست تفاوت عیدی کارکنان فوقالعاده اعتبار ناظر و تفاوت عیدی این هم خودش ۳۴۷۲۷۵۰ ریال است که فقط رقمی که به درد این چاپخانه با این عظمت میخورد عبارتست از رقم خرید اثاثیه و یدکی ماشینآلات و تعمیرات که آنهم عبارتست از ۴۵ هزار تومان از مبلغی که مجموعا بیش از یک میلیون تومان میشود و بقیه این مبلغی که در این بودجه پیشبینی شده تمام صرف حقوق و هزینه و عیدی آقایان میشود آنچه که برای اثاثیه و لوازم این چاپخانه با این عظمت که چند دستگاه افست و غیرذلک دارد در نظر گرفته شده ۴۵ هزار تومان است ببینید آقایان تناسب را که چقدر کوچک است ۴۵ هزار تومان برای خرید اثاثیه این دستگاه ولی یک میلیون و چند هزار تومان برای پرداخت حقوق آنوقت میخواهند این چاپخانه با این کیفیت کاربکند؟ البته من در جلسه گذشته برای اینکه با رفیقم که مزاحی کرده باشم یک پیشنهادی کردم که به ایشان برخورد و من نظری نداشتم نسبت به آقای هاشمی اینکه آقای هاشمی رئیس باشد و یا هر که باشد نمیتواند این کار را بکند؟(کریمی: چرا در هیأت رئیسه پیشنهاد نکردید و آوردید به مجلس؟) گفتم آنجا هم گفتم بنده در هیأت رئیسه هم گفتم حالا هم در مجلس مجددا میگویم (مکی: خود آقای هاشمی شخصا آدم خوبی است) بله ما نظر نداریم که کی باشد هر که در این دستگاه باشد و اینقدر مشکلات باشد نمیتواند کار کند استدعامیکنم برای چاپ یک کارت ویزیت بروید آنجا ببینید که چند اتاق باید بروید آنوقت از اینجا بروید بیرون چاپخانه اقبال ببینید که یکنفر آنجا نشسته با یک میز شکسته و تلفن دائما سفارش را قبول میکند ولی اینجا بنده میخواستم کارت چاپ کنم رفتم آنجا گفتم اینجا کجا است گفتند تدارکات بعد رفتم اتاق دوم اینجا کجا است؟ گفتند دفتر و بعد رفتم به طبقه دوم اتاق ملزومات بعد رفتم یک اتاق دیگر سفارشات و یک اتاق دیگر رفتم برای نمونه کاغذ (حاج سیدجوادی: از این جهت بود که مایل بودند شما را ببینند) من استدعامیکنم که هیأت رئیسه و کارپردازان محترم برای این چاپخانه یک فکر اساسی بکنند این که نمیشود و اینجوری نمیشود چاپخانه را اداره کرد، بهتراست که کارمندان آنجا را که زاید هستند با دارات دیگر مجلس به دستگاههای دیگر مجلس منتقل کنند که بیکار هم نشوند و این چاپخانه را برای امر بازرگانی آماده بکنند از طرف دیگر در فکر تجدید حیات بعضی از ماشینها باشند (صحیح است) این ماشینها اغلب فرسوده شده و از بین رفتهاست هیچ در این فکر شدهاید که عایدات چاپخانه را زیاد بکنید و این ماشینها را بگذارید کنار و به جای آن ماشینآلات جدید بیاورید؟ تمام ماشینهایی که در آنجا هست اغلب از بین رفته و فرسوده شده و شاید یکی دو سال دیگر بتواند با این وضعیت کار کند بعد ازاین دیگر نخواهد توانست این عرض بندهاست. (احسنت)
نایب رئیس: آقای میراشرافی
میراشرافی: بنده قبلا میخواستم ازآقایان محترم استدعا کنم به این موضوع توجه بفرمایند که این بودجه آنچه را که باید در کمیسیون محاسبات و هیأت رئیسه بررسی شود مورد بررسی قرار گرفته و راجع به اضافات و ترفیعات هم همانطور که جناب آقای دکتر فلسفی به عرض آقایان رسانیدند نهایت دقت به عمل آمده نه تبعیضی به کسی شده و نه اینکه اضافهای به کسی داده شده البته اشخاصی مستحق ترفیع بودند و میبایستی به آنها کمک شود و ترفیع داده شدهاست و وظیفه هیأت رئیسه و کارپردازان و کمیسیون محاسبات این بوده که حق کلیه کارمندان و مستخدمین جز را بدهد و دادهاست این را بنده میخواستم عرض کنم و استدعا کنم که آقایان از مذاکرات زیاد و پیشنهاد زیاد در بودجه مجلس یک قدری امساک بفرمایید برای اینکه این بودجه امروز به تصویب مجلس شورای ملی برسد زیرا که این بودجه بودجه سال ۱۳۳۱ است و سال ۱۳۳۱ هم تقریبا خاتمه یافتهاست و یک مبلغی از این پولها را آقایان کارمندان جزو بعضی از کارمندان و مستخدمین باید بگیرند صرف زندگانی ایام عیدشان بشود استدعامیکنم موافقت بفرمایید که این بودجه امروز هرطورکه هست تمام بشودوعرضی که داشتم راجع به چاپخانه بود جناب آقای معتمددماوندی فرمودند که فکری نشدهاست برای اینکه ماشینآلات این چاپخانه تجدید بشود مطابق اطلاعی که رسیده چاپخانه مجلس در حدود سه میلیون تومان قیمت داشته و در سال ۱۳۲۳ یعنی از بدو تاسیس تا سال ۱۳۲۳ تمام قیمت ماشینآلات چاپخانه به وزارت دارایی پرداخت شده و این ماشینآلاتی که امروز موجوداست در واقع یک عایدات اضافی است برای دولت و البته با این نظر بنده موافقم که باید یک تجدید حیاتی در بعضی از ماشینآلات بشود ولی امروز هم در حال حاضر چاپخانه مجلس یکی از چاپخانههای مدرن و یکی از چاپخانههای بسیار خوب و مجهز خاورمیانهاست ولی متاسفانه آنطورکه باید از این تاسیسات عظیم استفاده بکنیم، استفاده نمیکنیم همانطور که آقای معتمددماوندی فرمودند یک قسمت از تاسیسات باید به صورت بازرگانی دربیاید که از صورت تشریفات اداری دستورات خشک معاف بشود که این چاپخانه بتواند آنطوریکه شاید و باید بهرهبرداری بکند البته یک قسمت عمده مربوط به غفلت متصدیان مربوطهاست که غفلت کردهاند و آنطوریکه شاید و باید از چاپخانه بهرهبرداری نکردهاند مثلا کتاب اول ابتدایی را بنده منباب نمونه خدمت آقایان ارائه میدهم چاپخانه مجلس این کتاب را که ملاحظه میفرمایید که در حدود ۷۸ صفحهاست و ۴ رنگ چاپ شدهاست دو ریال اجرت چاپ این کتاب را گرفتهاند و دو ریال هم قیمت کاغذ این کتاب است که جمعا شدهاست چهار ریال ولی آن فروشندهای که این کتاب را در چاپخانه مجلس به چاپ رسانیدهاست این کتاب را ده ریال فروختهاست یعنی برای این کتاب چهار ریال خرج کردهاست و ۶ ریال استفاده از آن برده فقط دو ریال به مجلس داده و این غفلت متصدی امر است که در حدود صد هزار تومان در سال گذشته به چاپخانه مجلس زیان وارد آورده البته از این مسائل در چاپخانه زیاد است و در هیأت رئیسه هم راجع به وضع چاپخانه ملجس صحبت شده و هیأت رئیسه به جناب آقای مهندس رضوی اختیاردادند که یک نفر رئیس از داخل یا خارج مجلس بیاورند امور چاپخانه را آنطوری که شاید و باید اداره کند و متاسفانه اینطور شده وضع چاپخانه به همان وضع رقتبارش باقیاست و امسال هم در حال حاضر شاید در حدود دویست هزار تومان زیان داشته باشد و برای اینکه جلوگیری از ذکر این رقم زیان بکنند و رقم ضرر را نشان ندهند سفارشاتی که در امسال قبول کردهاند و کارش را باید در سال ۱۳۳۲ تحویل بدهند آن مبلغ را هم آوردهاند و جزو بودجه امسال حساب کردهاند که بگویند چاپخانه ضرر ندارد در صورتی که کار این سفارشات را باید در سال ۳۲ بکنند و در سال ۳۲ شش ماه وقت چاپخانه مجلس گرفته میشود برای انجام و تکمیل این کار و یک مطلب دیگر که میخواستم به عرض آقایان برسانم راجع به فرهنگ دهخدا است که همه آقایان متفقاً معتقدند که فرهنگ دهخدا یکی از کتابهای ذیقیمت است که در عصر حاضر تهیه شدهاست (صحیح است) و در فضل و کمال جناب آقای دهخدا هم هیچکس تردید ندارد و شاید خدای نکرده همانطوری که آقای ملکمدنی فرمودند اگر قبل از ۱۲۰ سال فوت کند جانشینی ندارد و جانشینشان باید این کتابها باشد، بنده باید از لحاظ کارپردازی به عرض آقایان برسانم که این کتابها تا الان که من حساب کردهام ۷۵۰ هزار تومان خرجش شدهاست و در حدود ۱۵۰ هزار تومان در بودجه سال ۱۳۳۱ منظور شدهاست و قطعا در بودجه سال ۳۲ هم کمتر از این مبلغ منظور نخواهدشد، و درنتیجه درحدود یک میلیون تومان خرجشده مملکت چه استفادهای از این یک میلیون تومان کرده و چقدر تاکنون برگشت دارد (مهندس حسیبی: برگشت معنی ندارد این کتاب همانطوری که فرمودید ارزش فوقالعاده دارد و آبروی ملت ایران است) اجازه بفرمایند بنده عرایض خودم را تمام کنم اگر خدای نکرده به حضرتعالی جسارتی کردم ماده ۹۰ در اختیارتان است (زنگ رئیس) این کتابهایی که چاپ شده تمام به صورت یک انبار کاغذ سیاه درآمده و انبارهای زیادی از کارپردازی مجلس در اختیار کتابهای آقای دهخدا گذاشته شدهاست و این کتابها همینطور چاپ میشود و میآید در آنجا میماند و دسته میشود رویهم و از طرف دیگر این انبارها هم مرطوب است و موش دارد و تمام این کتابها دارد از بین میرود و باید یک فکری کرد که این کتابها در دسترس مردم قراربگیرد (صحیح است) این کتابها را که به صورت انبار نمیخواهیم بیاوریم اگر یکی از آقایان تشریف آوردند و گفتند باید به وزارت فرهنگ انتقال داده شود این کار برای این است که وزارت فرهنگ بتواند این کتابها را در فرهنگ و دانشگاه بین استادان تقسیم کند و مورد استفاده قرارگیرد یک کتابی که با این خسارت مادی و با این زحمتی که جناب آقای دهخدا کشیدهاند و تهیهکردهاند همه جمعآوری شده و در زیرزمینها ماندهاست حتی بنده در هیأت رئیسه پیشنهادکردم یک دوره از این کتابها را به آقایان نمایندگان مجاناً بدهیم آقایان موافقت نکردند گفتم که آقایان این کتاب از نظر مجلس نیست که چاپ شده از این نظر است که این کتاب در دسترس آقایان قراربگیرد و مورد استفاده باشد به هر حال بنده میخواستم تقاضا کنم از آقایان نمایندگان محترم راجع به توزیع این کتاب و تخفیف قیمت این کتاب و طرز اینکه این کتاب به چه ترتیب در دسترس مردم قراربگیرد یک راه حلی پیدابکنیم بنده خودم یک پیشنهادی دادم اگر اجازه بفرمایید عرض کنم و آن پیشنهاد بنده این است که ضمن این بودجه یک ماده یا یک تبصرهای مجلس شورای ملی تصویب بکند که کلیه آقایان وزرا و نمایندگان مجلس و مدیرکلها و استادان و کارمندان از رتبه ۷ به بالا به هر یک یک سری از این کتاب را به حکم اجبار بدهیم و پولش را در ظرف یکسال کم بکنیم، اولا: خاصیتش این است که این کتاب در دسترس مردم قرار گرفته و آن پولی که دولت خرج کرده برگشت میکند و دو مرتبه بهمصرف همان فرهنگ دهخدا خواهدرسید (ملکمدنی: به دبیرستانها هم بفرستند که در کتابخانه دبیرستانها و دانشکدهها باشد ولی باید به آنها مجانی داده شود) (زنگ رئیس) البته بفرمایید که کتابها را برای مدارس بفرستید ما که حق نداریم مال مجلس و مال دولت را بدون قانون و بدون مجوزی برای کسی بفرستیم بنده تنها کسی را که دیدم که آمد و این کتابها را دید و گفت که یک سری برای من بفرستید جناب آقای دکتر بقایی بود که تشریف آوردند به کارپردازی چشمشان که به این کتابها خورد فورا یک یادداشتی فرستادند و تقاضاکردند که یک سری از این کتابها را برایشان بفرستند و پولش را از حقوقشان کسر کنند (مهندس غروی بنده هم خریدم) (کهبد: بنده هم خریدم) بنده که اطلاع ندارم بسیار کار خوبی کردید (خنده نمایندگان) بنده عرایضم را خاتمه میدهم و از آقایان استدعا میکنم که راجع به فرهنگ دهخدا یک تصمیم بهتری بگیرند که این کتابها از صورت انبار خارج بشود.
نایب رئیس: آقای بهادری جنابعالی هم فرمایشی دارید؟ بهادری: بنده دیگرعرضی ندارم.
نایب رئیس: آقای جلیلی.
جلیلی (مخبر کمیسیون محاسبات): راجع به چاپخانه مجلس آقای میراشرافی مطالبی فرمودند که بنده تصورمیکنم به این شدت هم که آقایان میفرمایند نیست برای اینکه آنچه که بنده اطلاع دارم مدت بیست ماه است که یک دینار هم به چاپخانه داده نشده و چاپخانه این مدت را با درآمد خودش و عملکرد خودش آقای خسرو قشقایی اداره کرده (خسرو قشقایی بسیار کار خوبی کرده) بعلاوه این دستگاه دستگاهی نیست که آقای هاشمی به این صورت درآورده باشد اگرعیبی هم دارد این دستگاه که این وضع را دارد از بدو تاسیس به این صورت اداری درآمدهاست از بدو تاسیس به اینصورت بوده و شاید سه مرتبه اصلا مستهلک شده الان این چیزی را که دارد خودش مثل یک درآمدی است برای چاپخانه و البته آقایان باید تصدیق بفرمایید وقتی که اینجا میفرمایید که تنها چاپخانه تشکیلاتش مثل یک تشکیلاتی نیست که فلان چاپخانه کوچک در تهران دارد البته باید یک صرفهجوییهایی هم بشود و باید به وضعیت بهتری هم دربیاید آقای هاشمی هم مرد شریفی است (صحیح است) مرد درستی است (میراشرافی: ولی اهل چاپخانه نیستند) (معتمددماوندی: به درد این کارهم نمیخورند) و ما نباید تصورکنیم که اگر چاپخانه ضرری داده این ضرر متوجه آقای هاشمی است اگر آقای هاشمی هم نبودند این طور بود اما راجع به فرهنگ آقای دهخدا در خصوص این فرهنگ آقایان صحبت زیاد فرمودند بنده باید عرض کنم که این فرهنگ دهخدا یک روز باعث افتخار مملکت ما خواهدبود (دکتر شایگان: حالا هم هست) حالا هم هست و بعدا هم خواهدبود و ما نباید از آن صرفنظر بکنیم (اخگر: انبار هم نکنید) و بدهیم به دست دیگری که وقفهای در این کار ایجاد بشود (اخگر: آقا این را نباید انباربکنید باید تقسیم کنید) این کتاب به این صورت چاپ شده که از سری الف آن ۶ جلد چاپ شده که بقیهاش هم چون آقای دهخدا خودشان با وقت کمی که دارند بطور مرتب نمیتواند در دسترس چاپخانه بگذارند از حرفهای دیگر هم هشت جلد چاپ شده و فعلا هم مشغولند و همینطور که فرمودند و مذاکره شده البته مجلس هر تصمیمی بگیرد که اینها را بفروشد و یا مجانی در دسترس اشخاص بگذارد البته خیلی خوبست.
نایب رئیس: آقای بهادری.
بهادری: عرض کنم راجع به نواقصات چاپخانه مطالبی که مورد مذاکره قرار گرفت جناب آقای میراشرافی عین حقیقت را به عرض مجلس رسانیدند بنده باید از جناب آقای جلیلی رفیق محترم در اینجا گله کنم که بنده و آقای میراشرافی و آقای دکتر فلسفی در راس اداره کارپردازی هر روز هستیم و جزئیات کارها را اطلاع داریم و هیچگونه غرضی نسبت به آقای هاشمی نبوده و نیست آقای هاشمی بسیار مرد خوبی است ولی مدیر خوبی نیست چاپخانه را تا به امروز بصورت خوبی اداره نکرده چاپخانه همه ساله ۱۵۰ الی ۲۰۰ هزار تومان عایدی داشته ولی سال گذشته و امسال در دوره تصدی آقای هاشمی چاپخانه مبالغی ضرر داده ما باید حقایق را به نظرآقایان محترم برسانیم ما هیچگونه قصد و غرضی و یا نظر سوءنیتی به آقای هاشمی نداریم بسیار مرد خوبی است و به او احترام میکنیم ولی اداره کردن دستگاه چاپخانه مربوط به این رفاقتها و خصوصیتها نباید باشد و اما راجع به فرهنگ دهخدا البته فرهنگ دهخدا یکی از مفاخر ملی ما است و این مرد محترم هم خیلی زحمت کشیدهاست و زحمت هم میکشد و مقصود ما همین است که این کتابهایی که در انبارهای مجلس جمع شده و پر شده و از بین میرود بصورتی مورد استفاده مطالعهکنندگان واقع شود این است که استدعاکردیم یک راهحلی پیدا بشود که این کتابها در اختیار فرهنگیان و کسانی که علاقهمندند گذارده شود و حالا ترتیبش با نظر و تصویب مجلس شورای ملی است به یک عدهای مجانی داده شود و یا در قیمت تخفیف دادهشود و یا مجانی داده شود این بسته به نظر مجلس شورای ملی است و منوط است به رای و نظر آقایان نمایندگان محترم ولی بنده میبینم که این کتابها یک مقداری در انبار مانده و دارد از بین میرود یک ترتیبی بدهید این کتابها که دارد از بین میرود و مقدار زیادی هم در انبارها جمع است از بین نرود و ضمنا هم به عرض میرسانم که در بودجه یک قسمتی فراموش شده ذکر شود چون تلفنچیهای مجلس هم در ردیف سرمکانیک قرارگرفتهاند در موقع تنظیم بودجه فراموش شده که تلفنچیهای چاپخانه هم این امتیاز برایشان در نظر گرفته شود الان هم به بنده مراجعه کردند استدعامیکنم این قسمت را در موقع تصویب بودجه اصلاح بفرمایید که تلفنچیهای چاپخانه جز مستخدمین رسمی و ردیف سرمکانیک باشند و از این مزایا استفاده کنند و جز طبقه سرمکانیک قراربگیرند در خاتمه از موقع استفاده میکنم یکی از اجله علمای مراغه آیتالله کمال تلگرافی مخابره کردهاند و پشتیبانی خودشان را دائر به نطقی که دو جلسه قبل جناب آقای حمیدیه نماینده محترم در خرابی دستگاه فرهنگ بیان کردند ابرازداشتهاند و آقای حمیدیه را مورد پشتیبانی قرارداده و از زحمات صادقانه ایشان اظهار قدردانی نمودهاند عین تلگراف را تقدیم مقام ریاست میکنم.
خسرو قشقایی: آقای رئیس اگر بنا بشود هر یک از آقایان کارپردازان بخواهند دربودجه صحبت کنند ده روز طول میکشد اجازه بفرمایید مخبر از بودجه دفاع کند.
نایب رئیس: پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده که قرائت میشود (بهشرح زیرقرائت شد:
ریاست محترم مجلس، نسبت به ماده ۲ بودجه مجلس پیشنهاد کفایت مذاکرات میدهم، دکتر فقیهیشیرازی.
دکتر سنجابی: مخالفی نیست.
میراشرافی: بنده مخالفم.
نایب رئیس: بفرماییدآقای دکتر فقیهیشیرازی توضیح بدهند.
دکتر فقیهیشیرازی: درمورد فرهنگ دهخدا مطلب معلوم شد که کتاب بسیار نفیسی است ولی درعینحال با توضیحی که آقای میراشرافی دادند که جمع شده و در انبار مرطوب است که هم رطوبت فاسدش میکند و هم در معرض خطر موشخوردگی است و از بین رفتن از این نظر پیشنهادی اگر آقایان بدهند که علاوه بر دانشکدهها حتی در دبیرستانها هم تقسیم و توزیع بشود و به یک طرز آبرومندی که میشود باشد فروخته شود این صحیح است و در این باب بنده خیال میکنم که محتاج به مذاکره نیست از نظر اینکه پیشنهاد دادهاند آقایان انشاءالله یک ترتیبی داده شود که این کتابهایی که ذخیره شده و انبار شده انباشته شده رویهم به یک طرز خاصی فروخته بشود درمورد چاپخانه مطالبی که آقایان فرمودند آنچه که به نظربنده میرسد مربوط به وضع اداری چاپخانهاست که به اینصورت چاپخانه را درآورده و اگر پیشنهادی که همکار محترم آقای پورسرتیپ دادهاند که البته در موقعش خوانده میشود چاپخانه مجلس به یک صورت بازرگانی و به یک صورت بنگاه مستقلی اداره شود رفع این محظور میشود و عایداتش هم بیشتر میشود بنابراین گمان میکنم بهتر است آقایان موافقت بفرمایند که به اصل ماده رای بگیریم البته تامین نظر آقایان را پیشنهاداتی که مربوط است به ماده دوم خواهد کرد.
نایب رئیس: آقای میراشرافی.
میراشرافی: بنده مطلبی که میخواهم حضور آقایان عرض کنم راجع به کفایت مذاکرات نیست بلکه راجع به موضوعی است که جناب آقای جلیلی فرمودند البته جناب آقای جلیلی خواستند از آقای هاشمی رئیس چاپخانه دفاع کنند ما اینجا حب و بغضی با هیچکس نداریم با هیچکس هم قوم وخویشی و بستگی نداریم ما از طرف مجلس شورای ملی مامور حفظ اموال مجلس هستیم مجبور هستیم در موقع طرح بودجه کلیه مسائلی که به نظرمان میرسد به عرض آقایان نمایندگان برسانیم آقای هاشمی مرد بسیار خوبی هستند ولی آدمی نیستند که بتوانند چاپخانه مجلس شورای ملی را اداره بکنند و این مطلب را بنده تنها عرض نمیکنم این مطلبی است که آقای مهندس رضوی خودشان به این موضوع معترف هستند و به همین دلیل خودشان قبول کردند که یک نفر را از خارج بیاورند هیأت رئیسه هم به آقای مهندس رضوی این اختیار را دادهاست خود این دلیل بر این است که جناب آقای هاشمی قادر به اداره کردن چاپخانه نیستند ولی البته مرد دانشمندی هستند و برای ریاست کتابخانه مجلس هم آدم خوبی هستند این را خواستم به عرض آقایان برسانم که البته ایشان هم اهل سوءاستفاده نیستند ولی سوءاستفادههایی در دستگاه ایشان شده که چندین فقرهاش اینجا پهلوی بندهاست که اگر بخواهم اینجا عرض کنم برای شأن مجلس کوچک است دو نفراز کارمندان چاپخانه که گزارشهایی به کارپردازی مجلس دادهاند و با نظر آقای هاشمی مخالفت کردهاند به نام آقای پیروی و آقای کیوان اینها را حکم صادرکردهاند و از چاپخانه خارجشان کردهاند بعدا که بنده و آقای بهادری و آقای دکتر فلسفی پافشاری کردیم که اینها باید دوباره برگردند به چاپخانه مجلس رفتند در چاپخانه تحریکاتی کردند که اساسا اینها را توی اتاق خودشان راهندادند که چرا اینها رفتهاند به کارپردازی گزارش دادهاند که اینجا تخلفاتی میشود ما نظری نداریم هر چه هست بایستی حقایق را به عرض آقایان نمایندگان برسانیم و هر چه نظرآقایان باشد ما مطیعهستیم.
نایب رئیس: اعلام رای میشود رای میگیریم به کفایت مذاکرات ماده دوم آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد پیشنهادات قرائت میشود (پیشنهاد آقای پورسرتیپ بهشرح ذیل قرائت شد:) مقام ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده دوم اضافه شود - تبصره - چاپخانه مجلس به صورت بازرگانی توسط هیأت مدیرهای که مجلس شورای ملی از بین نمایندگان انتخاب خواهدکرد اداره شود هیأت مدیره مرکب از ۷ نفر خواهدبود و مدیرعامل را هیأت مدیره نامبرده برای مدت ۲ سال انتخاب خواهدکرد، پورسرتیپ.
بعضی از نمایندگان: ۷ نفر زیاد است ۳ نفر کافی است.
نایب رئیس: آقای پورسرتیپ.
پورسرتیپ: غرض بنده از تقدیم این پیشنهاد این بود که متوجه شدم همه آقایان نمایندگان به طرز اداره چاپخانه مجلس اعتراض دارند و این طرز را مفید تشخیص ندادهاند اصراری در این که حتما ۷ نفر یا ۳ نفر باشند ندارم اصرار بنده فقط در این است که با طرز بازرگانی اداره بشود هر طور که آقایان در این مورد و درمورد پیشنهاد بنده نظر بهتری داشته باشند بنده حرفی ندارم و قبول میکنم اما به عقیده بنده همانطوریکه خود آقایان میدانند برای اینکه به وضع چاپخانه مجلس سر و صورتی داده شود و ضرر و زیانی نداشته باشد و از اصول و تفصیل این اداره بکاهد بهترین راهش این است که بهطرز بازرگانی اداره شود حالا هیأت مدیرهاش را چه جوری انتخاب کنند چند نفر باشند کم و زیادش را بنده حرفی ندارم هر طوری آقایان نظر دارند بنده قبول خواهم کرد.
نایب رئیس: آقای ملکمدنی مخالفید یاموافق؟
ملکمدنی: مخالفم.
نایب رئیس: بفرمایید.
ملکمدنی: عرض کنم یک مطلبی را باید مجلس در نظر بگیرد و آن این است که چاپخانه مجلس برای بازرگانی و استفاده تاسیس نشده (پورسرتیپ: برای ضرر هم نشده) برای کارهای ضروری و لازم و موثر مجلس شورای ملی این چاپخانه بوجود آمدهاست بنده هم به نحو ادارهاش کاری ندارم آن روز هم عرض کردم که اگر ضرورت دارد یک مدیر فنی که تخصص داشته باشد هیأت رئیسه و کارپردازان محترم که اختیار دارند و منتخب مجلس هستند این در واقع جز اختیارات آنهاست مثل سایر ادارات دیگر هر طوری که میخواهند این کار را انجام بدهند به نظربنده در این موقع مصلحت نیست که ما اینجا را بخواهیم بگذاریم به طرز بازرگانی اداره بشود آقایان مگر ما فراموش کردهایم آنچه که دستگاه ما داریم در مملکت که به صورت بازرگانی اداره میشود همهاش دارد ضرر میدهد آقایان تشریف بیاورید در کمیسیون بودجه ببینید صدای همه بلند شده برای اینکه سرپرست و کنترلی ندارند هزار جور کم و زیاد میشود بنده عقیدهام این است که در تمام این مدت موسسات مجلس با کمال خوبی انجام وظیفه کردهاند و اگر معایب و نواقصی دارد بطوریکه آقای میراشرافی فرمودند آقایان مختار و مسلط هستند نواقصش را رفع بفرمایند هر کس خوب است باقی بگذارند هر کس بد است عوض کنند ما آنچه که جزو وظایف هیأت رئیسهاست وارد نمیشویم ولی چون من همیشه در مجلس هر وقتی لازم بوده و مصلحت دیدهام که یک مطلبی را عرض کنم عقیدهام را عرض کردهام تصورمیکنم آقایان اگر توجه داشته باشند از جهاتی که حالا توضیحش را لازم نمیدانم این اوراق رسمی و اوراق بهاداری که میآید اینجا باید یکطوری باشد که مورد اطمینان و اعتماد باشد اینکه میفرمایند اینجا به صورت بازرگانی اداره بشود آخر اینجا یک دستگاهی نیست که بخواهیم این را بگذاریم در اختیار اشخاصی که از کنترل مجلس خارج باشد (پورسرتیپ: خارج نیست) بنده این را میخواستم عرض کنم و البته حاکم بر وضعیت همیشه آرای اکثریت مجلس شورای ملی است و هر طور نظرتان هست عمل کنید.
نایب رئیس: اعلام رای میشود نسبت به پیشنهاد آقای پورسرتیپ. بعضی ازنمایندگان: یک مرتبه دیگر قرائت کنید. (مجددا بهشرح سابق قرائت شد)
پورسرتیپ: ۳ نفر باشد بنده موافقم.
میراشرافی: ۳ نفر از کجا؟
پورسرتیپ: از آقایان نمایندگان.
نایب رئیس: آقایان توجه بفرمایند رای میگیریم به پیشنهاد آقای پورسرتیپ با اصلاحی که به عمل آمده آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عده کمتری برخاستند) رد شد، پیشنهاد دیگر قرائت میشود (پیشنهاد آقای دکتر فقیهیشیرازی بهشرح زیر قرائت شد:) ریاست محترم مجلس اینجانب پیشنهاد میکنم تبصره زیر به ماده دوم اضافه شود - تبصره - اینجانب پیشنهاد میکنم که کارمندان و کارگران مجلس اعم از فنی و اداری مشمول قانون بیمه اجتماعی شوند. دکتر فقیهیشیرازی.
بعضی از نمایندگان: مخالفی ندارد.
نایب رئیس: مخالفی نیست؟ آقای معتمددماوندی.
معتمددماوندی: آقای دکتر فقیهیشیرازی باید توجه بفرمایند که قانون کار و بیمه اجتماعی برای کارگران است نه کارمندان این را هم عنایت بفرمایند این هم در مجلس عمل میشود صندوق تعاون در چاپخانه مجلس هست (دکتر فقیهیشیرازی: به صورت ناقص) و از بودجه مجلس به عنوان کارفرما صدی دو هم داده میشود و مطابق قانونی که جدیدا از اختیارات جناب آقای دکتر مصدق گذشته به این مقدار صدی دو دیگر هم اضافه شده که باید از این ماه بپردازیم بنابراین پیشنهاد حضرت مستطابعالی اجراشدهاست.
دکتر فقیهیشیرازی: اگر اجرا شدهاست بنده حرفی ندارم.
نایب رئیس: چون پیشنهاد دیگری نیست رای گرفته میشود به ماده دوم.
وکیلپور: یک پیشنهادی بنده داده بودم.
نایب رئیس: آن مربوط به ماده چهارم است آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، ماده سوم قرائت میشود (بهشرح زیرقرائت شد:
ماده سوم - برای حقوق و هزینه دوازده ماهه سال ۱۳۳۱ اداره روزنامهنویسی کشور شاهنشاهی ایران مبلغ سه میلیون و سیصد و سی هزار و دویست و نود ریال (۳۳۳۰۲۹۰) مطابق فقرات ۱ و ۲ ضمیمه اعتبار به کارپردازی مجلس داده میشود.
نایب رئیس: مخالفی نیست؟
مکی: بنده مخالفم.
نایب رئیس: بفرمایید.
مکی: بنده تصورمیکنم وقتی که ماده سوم را قرائت کردند آقایان به مبلغی که در این ماده تصریح شدهاست یا درست توجه نفرمودهاند و یا اینکه اگر هم توجه کردهاند درست حساب نکردهاند که روزی چقدر خرج میشود (اخگر: قریب روزی هزار تومان میشود) بیشتر از هزار تومان میشود اگر هفتهای سه جلسه مجلس شورای ملی تشکیل بدهد و به تعطیل بر نخورد یک ماه تعطیل تابستان بیست و پنج روز تعطیل فروردین و همچنین سایر تعطیلاتی که در ایام سال هست حساب بکنیم ما بر سر هم شاید هفتهای دو جلسه بیشتر نداشته باشیم هفته دو تا با یک چنین چیزی حساب بکنید میشود برای هر جلسه سه هزار تومان آخر این را چطور میشود واقعا قبول کرد که ما سه هزار تومان بدهیم برای چاپ یک مجله آنهم فقط برای چاپ ۱۵۰ تا ۲۰۰ تا از این مجله (یک نسخه مجله رسمی را نشان دادند) (پورسرتیپ: آنهم همهاش غلط) حالا غلطش تقصیر پولی که خرج میشود نمیشود گفت هست آنوقت ما بیاییم سه هزار تومان بدهیم این مجله را چاپ بکنند آخر این مجلس در ادوارگذشته هم مجله رسمی داشته تا دوره پنجم ششم که بنده مذاکرات مجلس را دیدهام روی کاغذ بسیار خوب و پشت جلدی هم داشت عکس در مجلس را گراور کرده بودند و به قدری هم دقیق بود و بدون غلط چاپ میشد اگر یک شماره اینجا بود بنده منباب مقایسه به آقایان ارائه میدادم که کاغذش چقدر خوب بود و با چه نظافتی چاپ میشد و آنوقت ما هر شمارهای سه هزار تومان بدهیم و اینجور کاغذ و مجلهای داشته باشیم این یعنی چه؟ بنده خواستم توجه مجلس را به این موضوع جلب کنم این است که بنده با این ماده موافق نیستم و تصورمیکنم که همکاران عزیزم اگر توجه بفرمایند این ماده را با خرجی که شدهاست و با این مجله نمیتوانند رای بدهند عرض دیگری نداشتم.
نایب رئیس: آقای بهادری.
بهادری: جناب آقای مکی نماینده محترم در مخالفتی که نسبت به ماده سوم فرمودند که سالی سیصد و سه هزار تومان مصرف مجلسه رسمی میشود پریروز به نظرم تشریف نداشتید عرایضی که بنده بهعرض مجلس رساندم یکی از بهترین دستگاههایی که الان ما درمجلس داریم و خوب میچرخد انصافا در اثر زحمات دکتر خطیبی اداره میشود همین مجله رسمی است اطلاعا بهعرض جنابعالی میرسانم که امسال مجله رسمی صد هزار تومان علاوه بر مخارج درآمد خالص برای مجلس دارد و این خرج خودش را تامین میکند اما نسبت به چاپ و نواقصش البته حق با جنابعالی است امیدوارم که عماقریب ما بتوانیم مجله رسمی را با یک ترتیب خوبی مطابق نظر آقایان محترم راه بیندازیم و اینهم صورتی است که صورت درآمد شش ساله روزنامه رسمی است که نمیخواهم جزئیاتش را بهعرض برسانم میدهم خدمت جنابعالی که ملاحظه بفرمایید امسال صد و پانزده هزار تومان این مجله سود ویژه دارد حالا بسته به نظر آقایان است.
مکی: تمام اعلانات را طبق قانون به زور به این مجله میدهند.
نایب رئیس: پیشنهادی رسیدهاست قرائت میشود (پیشنهاد آقای اخگر بهشرح زیرقرائت شد:) مقام ریاست معظم مجلس پیشنهاد میکنم ماده سوم راجع به اداره روزنامه رسمی از دستور خارج شود، اخگر.
نایب رئیس: آقای اخگر.
اخگر: بعضی از کارها هست که از نظر پیشرفت یک کاری بدون اینکه در نظر گرفته شود که این جنبه اقتصادی و تجاری دارد یا نه عمل میشود مثل چاپخانه مجلس که این چاپخانه را برای رفع احتیاجات مجلس درست کردهاند نه برای اینکه با آن تجارت بکنند این برای همین است که قوانینی که میآید صورتهایی که میآید لوایحی که میآید در این چاپخانه طبع بشود و در دسترس وکلا گذاشتهشود برای اینکه بتوانند بدون فوت وقت راجع به آن اظهارنظر بکنند اما اداره روزنامه رسمی کشور اگر به اسمش بخواهیم نگاه بکنیم بایستی روزنامهای باشد که محتوی کلیه مسائل رسمی کشور باشد اینطور که نیست اگر مقصود این است که روزنامه رسمی مجلس باشد آنهم که تفصیلش را جناب آقای مکی خوب فرمودند این کافی و وافی برای این مقصود نیست برای اینکه این موسسه تاسیس بشود تمام مطبوعات را از حق آگهیها محروم کردهاند همه آگهیها را بالاجبار موظف کردهاند که به این اداره داده بشود خود این آگهیها مبالغ بسیاری عایدات دارد و این اداره خوب اداره نمیشود ناندانی شدهاست برای یک عدهای، فقط نتیجهای که دارد این است که یک عدهای از آن نان میخورند والا یک اداره روزنامه رسمی مجلس که اینهمه از اعلانات پول میگیرد لااقل باید یک صورت منظمی داشته باشد این صورت را هم ندارد بنابراین بنده پیشنهاد کردم که این ماده از دستورخارج شود برود دوباره به کمیسیون رویش مطالعاتی بشود.
نایب رئیس: جناب آقای اخگر خواستم تذکر بدهم که جنابعالی تنها نمیتوانید پیشنهاد خروج از دستور بدهید پیشنهاد خروج را باید ۱۵ نفرامضا کنند پیشنهاد سکوت میتوانید بدهید.
اخگر: خوب پیشنهاد خروج نمیدهم، پیشنهاد سکوت میدهم.
مکی: جناب آقای اخگر جنابعالی ممکن است پیشنهادی بدهید که این موضوع را دو مرتبه به هیأت رئیسه و کارپردازان اختیار بدهند که برای اصلاحش هر پیشنهادی دارند بکنند.
میراشرافی: خودتان آقای مکی پیشنهاد بدهید.
اخگر: منظور بنده این است که در این باب یک بررسی بیشتری بشود یک صورتی پیداکند که ما اقلا یک روزنامه حسابی داشته باشیم و این خرج را متحمل نشویم و پیشنهاد خودم را پس میگیرم.
نایب رئیس: اعلام رای میکنیم نسبت به ماده سه.
مکی: آقا زنگ جریمه را بزنید.
میراشرافی: آقای مکی خودتان پیشنهاد کنید.
مکی: الان دارم مینویسم.
نایب رئیس: جناب آقای مکی اعلام رای شدهاست تقاضامیکنم از دادن پیشنهاد صرفنظر بفرمایید.
مکی: چشم.
نایب رئیس: رای میگیریم به ماده سوم آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، ماده چهارم قرائت میشود (بهشرح زیرقرائت شد:)
ماده چهارم - به وزارت دارایی اجازه داده میشود مبلغ یک میلیون و چهار صد هزار ریال از محل درآمد عمومی کشور برای هزینه چاپ یکساله ۱۳۳۱ فرهنگ دهخدا به کارپردازی مجلس بپردازد و این اعتبار با تصویب هیأت رئیسه مجلس از حیث حقوق متصدیان عمل و بهای کاغذ و چاپ و غیره به مصرف خواهدرسید.
نایب رئیس: مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) چون مخالفی نیست پیشنهادات قرائت میشود (پیشنهاد آقای وکیلپور بهشرح زیر قرائت شد:
پیشنهاد میکنم تبصره زیر به ماده چهار اضافه شود، هر یک از دبیرستانها و دانشکدهها چه در تهران و چه در شهرستانها موظف هستند یک سری از کتاب لغتنامه دهخدا برای استفاده محصلین خریداری نمایند، وکیلپور.
نایب رئیس: آقای وکیلپور.
وکیلپور: عرض کنم در هیأت رئیسه صحبت زیاد شد راجع به این لغتنامه دهخدا البته همه آقایان نمایندگان محترم در موقع خودش از ضرورت و لزوم انتشار این لغتنامه صحبت فرمودهاند و بحث کردهاند و به نظر بنده یکی از اقدامات بسیار مفید مجلس است که این لغتنامه انتشاریابد منتهی البته این نقص وجود داشت که اگر این لغتنامه بناباشد در کتابخانه مجلس بماند یا در انبار کارپردازی مجلس بماند آنطوریکه باید و شاید مورد استفاده قرارنمیگیرد بنده در هیأت رئیسه همین پیشنهاد را که اینجا عرض میکنم کردم که برای اینکه اهل علم اهل تحصیل آنهایی که در حقیقت منظورشان استفاده از این کتاب است استفاده کنند و بیشتراز این طبقات هم در دانشکدهها و دبیرستانها هستند بهتر این است که هم دانشکدهها و هم دبیرستانها از این لغات بخرند و در درسترس اساتید و دبیرها و محصلین قرار بگیرد البته برای خریداری آنهم ممکن است از بودجه وزارت فرهنگ الان که بودجه کل کشور در کمیسیون بودجه مورد مداقهاست یک مبلغی که درحدود این اعتبار باشد منظور کنند (دکتر سنجابی: پیشنهاد خرج شد) پس این قسمتش را حذف میکنم و اصولا عرض میکنم اگر ما معتقدیم که این لغتنامه مفید است از باب این است که مورد استفاده قراربگیرد والا اگر قرارباشد در انبار کارپردازی بماند من نمیدانم چه استفادهای میکنیم بنابراین کتاب چون یک کتابی است که بیشترمحل استفاده اهل علم است معتقد هستم که به یک نحوی وسیلهای برای انتشار و استفاده اشخاص فراهمبکنیم و به نظر بنده این بهترین شق است حالا به نظر آقایان است.
نایب رئیس: آقای بهادری.
بهادری: پیشنهاد جناب آقای وکیلپور نماینده محترم چون پیشنهاد خرج است این است که بنده استدعامیکنم جنابعالی پیشنهادتان را پس بگیرید راجع به این موضوع فرهنگ دهخدا قبلا هم بهعرض آقایان نمایندگان رسانیدم به نظر بنده اگر آقایان اجازه بدهند در هیأت رئیسه ترتیب این کار داده شود که این فرهنگ دهخدا دیگر بیشتر از این در انبارها نماند و از بین هم نرود و مورد استفاده محصلین و فرهنگیان قراربگیرد و از نظر اینکه قیمتش هم تا اندازهای گران است یک کمی مشکل است فرهنگیان بتوانند این را بخرند باید این را اجازه بفرمایید که در هیات رئیسه ترتیب این کار را بدهیم گزارش آنرا به مجلس خواهیم داد (یکی ازنمایندگان: به اقساط یکساله) اما جناب آقای اخگر راجع به مجله رسمی مطالبی فرمودند بنده به آقا اطمینان میدهم که عماقریب ما در هیات رئیسه ترتیب این کار را با صلاحدید جنابعالی و سایر آقایان نمایندگان محترم میدهیم و معایب و نواقص آنرا رفع میکنیم. (اخگر: متشکرم)
وکیلپور: بنده پس میگیرم.
نایب رئیس: پیشنهاد دیگری قرائت میشود سه تا پیشنهاد شبیه به یکدیگر رسیده اجازه بفرمایید قرائت بشود(پیشنهاد آقای حاج سیدجوادی بهشرح زیر قرائت شد:) ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم که یک دوره از کتب دهخدا مجانا و بلاعوض به نمایندگان مجلس شورای ملی بدهند، حاج سیدجوادی. (خنده نمایندگان)
نایب رئیس: پیشنهاد دیگرقرائت میشود (پیشنهاد آقای ملکمدنی بهشرح زیر قرائت شد:) تبصره زیر را به ماده چهارم پیشنهاد مینمایم - تبصره - هیأت رئیسه مجلس مجاز است برای دانشکدهها و دبیرستانهای کشور از فرهنگ دهخدا مجانا یک جلد به نام مجلس فرستاده شود، ملکمدنی. (دکتر سنجابی: یک دوره)
نایب رئیس: پیشنهاد دیگر قرائت میشود (پیشنهاد آقای کهبد بهشرح زیر قرائت شد:) ریاست محترم مجلس شورای ملی، اینجانب پیشنهاد مینمایم تبصره ذیل به ماده دو اضافه شود: - تبصره - به نمایندگان مجلس و وزرا و معاونین و مدیرکل وزارتخانهها و مستخدمین دولت از رتبه هشت به بالا اعم از رتبه اداری یا قضای و افسران ارتش از درجه سرهنگ به بالا یک دوره از فرهنگ دهخدا با تخفیف صدی ده فروخته شود و برای کتابخانهها و دانشکدهها و دانشگاه و دانشسراها یک دوره مجانا فرستاده شود، کهبد.
نایب رئیس: به عقیده خود بنده این هر سه پیشنهاد خرج است.
میراشرافی: خرج نیست آقای رئیس اجازه بفرمایید بنده عرضی دارم.
کهبد: مال بنده خرج نیست.
نایب رئیس: آقای حاج سیدجوادی (بعضی ازنمایندگان: نیستند) آقای ملکمدنی.
میراشرافی: بنده زودتر اجازه خواستم.
نایب رئیس: ایشان پیشنهاد دادهاند باید اول توضیح بدهند آقای ملکمدنی.
ملکمدنی: عرض کنم ما فرق بین بودجه مجلس و بودجه کشور قائل نیستیم این دبیرستانها و موسسات فرهنگی ما را بودجهاش را مجلس شورای ملی میدهد یعنی ملت ایران میدهد بودجه مجلس را هم همینطور ما باید تا آنجا که مقدور هست این دائرةالمعارف یا کتاب لغت دهخدا را در دسترس محصلین و اشخاصی که در دانشگاهها و دبیرستانها دارند تحصیل میکنند بگذاریم برای چه؟ برای اینکه آنها بعلت اینکه این فرهنگ در دسترس نیست به این لغات و اطلاعات واقف نیستند هیچکس هم استطاعت خرید یک دورهاش را به چهارصد تومان ندارد بنده عقیدهام این است که این از وظایف تکالیف مجلس است که به هیأت رئیسه اجازه و اختیار بدهد بنده هم با آن بیان جناب آقای بهادری موافق هستم حتی اگر بخواهید پیشنهادم را اصلاح میکنم که تکمیل باشد تا این دورههای مهیاشده و تهیه شده این دائرةالمعارف را که بنده معتقدم دائرةالمعارف است کتاب عادی نیست این کتاب را در دسترس دانشکدهها بگذارید و به نام مجلس شورای ملی مهر بزنند که در کتابخانههای دانشکده و دبیرستانها به نام مجلس شورای ملی باقی بماند و این یکی از خدمات بزرگی است که در این مملکت میشود روزی که حکیم ابوالقاسم فردوسی شاهنامه را مینوشت و آن واژههای زبان ایران را زنده کرد مگر آن روز این اندازه مورد توجه بود (میراشرافی: چرا آقا مورد توجه بود که این قدر سیم و زر گرفت) در عامه آن روز مورد توجه نبود ولی حالا خانوادهای نیست که در خانهاش یک کتاب شاهنامه فردوسی نباشد بنده معتقدم که چند سال دیگر مردم این دائرةالمعارف آقای دهخدا را میخرند الان متوجه بکنید دولت را تا اینکه در دسترس مردم قرار بدهد مخصوصا در دسترس محصلین که طبقه تحصیلکرده طالب علم و دانش هستند قرار بگیرد این نظر بنده بود حالا اگر فرم و فرمول آن ناقص است خودتان اصلاح کنید و همانطور که نظرتان هست درست کنید که مطابق اطلاعی که فرمودید در انبارها فاسد نشود و از بین نرود در کتابخانههای عمومی هم بعضی از آقایان پیشنهاد کردند که گذاشته شود بنده هم این قسمت را اضافه میکنم که در کتابخانهها هم گذاشته شود نظرم این است که این خرجی که شدهاست و زحمتی که کشیده شده بیثمر نباشد حالا آقایان هر کدام که بهتر هست پیشنهاد بفرمایید.
نایب رئیس: آقای میراشرافی بفرمایید.
پارسا: آقا بنده قبلا اجازه خواستم.
نایب رئیس: ایشان کارپرداز است.
خسرو قشقایی: اینطور که نمیشود این آقایان همهاش صحبت میکنند اگر بنا باشد که هر کدام از کارپردازها بخواهند صحبت کنند ده جلسه این کارطول خواهد کشید.
میراشرافی: مطلبی که آقایان پیشنهاد فرمودند راجع به فرهنگ دهخدا به عقیده بنده اگر یک اصلاح مختصری بشود بسیار پیشنهاد خوبی است و تکمیلترین پیشنهادی است که تقدیم شده چون بنده خدمت آقای کهبد بودهام و این پیشنهاد هم مال ایشان است قبلا هم بنده بهعرض رسانیدم که آقایان این فرهنگ دهخدا به شکل یک انبار کاغذ سیاه درآمدهاست همه آقایان تشریف میآورند اینجا میفرمایند که فرهنگ دهخدا یک فرهنگ بسیار نفیسی است فرهنگ دهخدا برای آینده این مملکت شاهنامه خواهدبود و اگر آقای دهخدا خدای نکرده خدای نکرده بعد از صد و بیست سال فوت کرد دیگر کسی نیست که این کار را تکمیل بکند اما آقایان یک راه حلی باید پیدابکنید که این کتاب نفیس و ذیقیمت در دسترس مردم قراربگیرد این کتاب آقا به درد شاگردان کلاس اول و دوم ابتدایی نمیخورد که هیچ به درد شاگردان اول و دوم متوسطه هم نمیخورد این کتاب باید در دسترس اساتید قراربگیرد باید در دسترس دانشمندان گذاشته بشود و ضمنا این پیشنهادی که آقای کهبد فرمودند نه پیشنهاد خرج است و هم اینکه این کتاب در دسترس مردم قرارگرفته و هم پولی عاید دولت شده که بوسیله همان پول بتوانند فرهنگ دهخدا را تکمیل کنند شاید یک روزی مقدورنباشد که سالی ۳۰۰، ۴۰۰ هزار تومان خرج کتاب دهخدا بکنند و همینطوراین کتاب راکد و بدون استفاده باشد این است که بنده از آقایان تمنی میکنم موافقت بفرمایید با پیشنهاد آقای کهبد و پیشنهاد ایشان این است که تمام آقایان مدیرکلها و وزرا و نمایندگان این را بخرند و قیمت ۱۴ جلد این کتاب ۱۱۴ تومان است اگر اجازه بفرمایید یک سری از این کتاب را بیاورند که آقایان ملاحظه بفرمایید که این ۱۱۴ تومان پول جلد کتاب نیست اگر آقایان ۱۱۴ تومان نمیتوانند یکمرتبه بپردازند در ظرف ۱۲ ماه از حقوقشان کسرشود خیلی کار آسانی هم هست.
مکی: بنده اخطار دارم.
نایب رئیس: راجع به چه ماده ای؟
مکی: الان عرض میکنم همان مادهای که مربوط به پیشنهادات است.
خسرو قشقایی: اخطار مقدم است.
پارسا: آقا بنده خیلی وقت است که اجازه خواستهام.
نایب رئیس: آقای مکی.
مکی: طبق ماده پیشنهادات پیشنهاد باید متناسب با موضوع باشد سه پیشنهاد داده شده یکی متعلق به آقای حاج سیدجوادی است که میگویند به نماینده مجانی داده شود یکی پیشنهاد آقای ملکمدنی است که باید به دانشگاهها و دبیرستانها مجانی داده شود یکی هم پیشنهاد آقای کهبد است که با زور و اجبار به مردم داده شود (کهبد: اجبار نیست) این بر خلاف قانون اساسی است (میراشرافی: استدعامیکنم اسم قانون اساسی را نبرید) در دوره بیست ساله یک مجله ایرانامروز بود که به کارمندان به زور میدادند حالا هم مجلس شورای ملی میخواهد آن عمل را تکراربکند و این همان عمل دیکتاتوری است معنی ندارد اولا این کتاب از هر جلد آن در حدود چهارهزار شماره بیشتر چاپ نمیشود شما افسران سرهنگها وزرا معاونین و کارمندان از رتبه ۸ به بالا را حساب کنید ببینید چقدر میشود ۵۰ هزار نفر از رتبه هشت به بالا هست از کجا میتوانید احتیاجات این اشخاص را تامین کنید که به همه اینها کتاب بدهند وانگهی با زور چرا؟ به یک نفر رتبه ۹ که نزدیک به ۶۰ سال دارد و موقع بازنشسته شدن او است چند جلد از این کتاب را میدهید چند جلد هم که مرتب درمیآید این را به زور میدهید قبول میکند فردا که بازنشسته شد دیگر نمیگیرد تکلیفش چه میشود یا اگر مرد این کتابها دیگر ارزش ندارد برای اینکه دورههای این کتاب که معلوم نیست چند جلد است هزار جلد است دوهزار جلد است همینطور هر چند وقت یک جلد از آن بیرون میآید (صحیح است) و بعلاوه این تحمیل است و برخلاف حق است و حالا بنده از اخطار قانونی استفاده میکنم و عرض میکنم که اصلا طرح این پیشنهادات چون مخالف قانون اساسی و آئیننامهاست در مجلس جایز نیست. (دکتر سنجابی: صحیح است)
نایب رئیس: به نظر بنده هم این پیشنهاد خرج است و تحمیل است نمیشود به آن رای گرفت.
دکتر کیان: بنده پیشنهادی دادم.
ملکمدنی: پیشنهاد بنده که تحمیل نبود اجازه بفرمایید توضیح بدهم.
نایب رئیس: دیگر توضیح ندارد.
ملکمدنی: اجازه بفرمایید پیشنهاد بنده ارتباطی با پیشنهاد آقای کهبد نداشتهاست بنده پیشنهاد دادم که هیأت رئیسه مجاز باشد برای این که کتابهایی که در انبار دارد فاسد و خراب میشود فکری بکند با پیشنهاد بنده هم همه مجلس موافق است رای بگیرید.
نایب رئیس: به پیشنهاد آقای ملکمدنی رای گرفته میشود یک مرتبه دیگر قرائت میشود آقایان توجهکنید (بهشرح زیر خوانده شد:
هیأت رئیسه مجلس شورای ملی مجاز است یک دوره از کتاب فرهنگ دهخدا برای دانشکدهها و دبیرستانها و کتابخانههای ملی به نام مجلس شورای ملی اهدا نماید.
کهبد: اینجا نوشتهاند (مجانا) وقتی که مجانی شد پیشنهاد خرج است.
نایب رئیس: آقای نبوی بفرمایید.
نبوی: این کتاب فرهنگ دهخدا کتاب نفیسی است بنده هم عرض کردم که این کتاب باید چاپ بشود و از مقام فرهنگی ایشان تقدیر بهعمل بیاید فروش این کتاب مشکلی ندارد باید همان کاری را که سایرین میکنند آقایان کارپردازان مجلس هم از حیث چاپ و طبع و فروش میکردند به خود بنده عده کثیری مراجعه کردهاند و گفتهاند این کتاب را به چه طریق میشود تحصیل کرد و در صدد هستند که بخرند، اگر هیأت رئیسه اقدام میکرد و این کتاب را به کتابخانههای معتبر این شهرمیفرستاد و فعالیت میکرد حتما تمام نسخ این کتاب به فروش میرفت آقا این کتاب را نه باید مجانی داد و نه همانطور که جناب آقای مکی توضیح دادند میشود به زور به اشخاص تحمیل کرد هیچ کتابی را نمیشود به زور به مردم تحمیل کرد که بیایند کتاب بخرند این کار نه شأن مجلس است نه شأن آقای دهخدا پس به عقیده من برای این که یک راه حلی پیدا بشود که در انبارها نپوسد باید برای دانشگاه فقط چند جلد مجانی فرستاد زیرا فرقی بین دانشگاه و سایر دستگاههای عمومی مملکت نیست خرج چاپ این کتاب از اعتبار این پولی است که از این مملکت تهیه شده و از عایدات دولتی است و بقیه را هم باید در کتابخانهها در دسترس مردم گذاشت که حتما بخرند و من از جناب آقای ملکمدنی استدعامیکنم پیشنهادشان را به این صورت تنظیم بکنند و مجلس هم به آن رای میدهد که صرفا برای دانشگاه و دانشکده مجانی بفرستند بقیه را هم بفروشند به کتابخانهها نباید به کسی مجانی داد و نه این که به زور تحمیل اشخاص کرد.
نایب رئیس: باید رای بگیریم به پیشنهادآقای ملکمدنی.
میراشرافی: آقای رئیس پیشنهاد آقای کهبد از همه جا معتبر است و بنده قبول دارم.
نایب رئیس: آقای ملکمدنی به پیشنهاد شما رای بگیریم یا پس میگیرید؟ (ملکمدنی: پس نمیگیرم) یک مرتبه دیگر پیشنهاد آقای ملکمدنی قرائت میشود. (بهشرح سابق قرائت شد)
مکی: کتابخانههای ملی هم اضافه شود.
خسرو قشقایی: این هم که پیشنهاد خارج است.
شبستری: ملی خیر کتابخانههای عمومی خیلی فرق میکند کتابخانههای عمومی با ملی.
پورسرتیپ: عوض مجانی (اهداء)نوشته شود چون هدیه میکنند.
نایب رئیس: بااجازه آقایان ده دقیقه تنفس داده میشود (ده دقیقه قبلازظهر مجلس بهعنوان تنفس تعطیل مجددا ۱۵ دقیقه بعدازظهر تشکیل گردید)
نایب رئیس: مجددا پیشنهاد آقای ملکمدنی با اصلاحاتی که شده قرائت میشود (بهشرح ذیل قرائت شد:
هیأت رئیسه مجلس شورای ملی مجاز است یک دوره از کتاب فرهنگ دهخدا برای دانشکدهها و دبیرستانها و کتابخانههای ملی به نام مجلس شورای ملی اهدا نماید، ملکمدنی.
نایب رئیس: آقایان کارپردازان موافقید؟
میراشرافی: اصلاح کردند.
مکی: دبیرستانهای کامل متوسطه نوشته شود.
نایب رئیس: آقای دکتر بقایی تذکری دارید بفرمایید.
دکتر بقایی: عرض کنم اینجا بحث زیادی راجع به فرهنگ دهخدا شد متاسفانه در یک قسمتهایی آقایان آنطوریکه لازم بود توجه نکردند و آن این بود که ابتدا توجه بکنند از آنچه که چاپ شده چقدر موجوداست بصرف اینکه بگوییم انبار پرشدهاست این صحیح نیست سری اول که از این کتاب چاپ شدهاست تقریبا به اتمام رسیدهاست و این نکته را هم باید در نظر گرفت که چاپ این کتاب هنوز تمام نشده این یک دورهاست که شاید ۷۰، ۸۰ جلد میشود به این جهت هم ضرری ندارد که این دورهها همینطور در مجلس محفوظ بماند منتهی پیشنهادی که ممکن است منطقی باشد این است که انبار خشک تهویه شده صحیح بسازند که برای بعدها محفوظ بماند برای اینکه آقایان محترم یک عدهشان بخاطر دارند و اشخاصی هم که در آن زمان نبودند آثارش را دیدهاند در زمان مرحوم مظفرالدین شاه دو جلد تفسیر ابوالفتوح رازی چاپ شده بود و همانطور در انبارها مانده بود تا موقعی که ده پانزده سال پیش اقدام به چاپ بقیه آن شد و آنرا در دسترس مردم گذاشتند و تقریبا دوره کامل آن به دست آمد نهایت چون در تصحیح این جلدهای آخری که چاپ شده بود دقت لازم نشد این دوره ناقص شد این کتاب البته چاپش تا بیست سال ۱۵ سال دیگر طول بکشد و یک نکته را هم آقایان تذکر ندادند و آن این است که در تحت نظر حضرت آقای دهخدا یک عده از جوانهای بسیار فاضل و فهمیده این مملکت چندین سال است مشغول کار هستند و به روش ایشان آشنا شدهاند و مرتبا هم دارند کار میکنند از لحاظ اینکه این کتاب ناقص نمایند کوچکترین نگرانی نیست ولی یک نکتهاش هم هست و آن این است به این قبیل پیشنهادات که این جلدهای اول که چاپ شده پخش بشود جلدهای بعد که از طبع بیرون میآید دورههای آن ناقص میماند الان به طوریکه بنده اطلاع دارم برای قسمت اولش باید فکر تجدید چاپ بشود آن جلدهایی که اول چاپ شدهاست تقریبا تمام شدهاست به این جهت بنده خواهش میکنم این پیشنهادات چه راجع به فروش اجباری که شایسته مجلس نیست چه راجع به اهدای مجانی اینها مسترد بشوند و به همین رویه که تا به حال عمل شده ادامه پیدا کند که کلکسیون ناقص نشود برای اینکه وقتی اهدا کردند دوره ناقص آنها میماند و دورههای بعدش هم به دست کسی نمیرسد چون وقتی به زوربه کسی دادند علاقه ندارد که بقیه را بخرد و طبعا از بین میرود در صورتیکه کسی که واقعا علاقهمند است آمده و خریده مواظب هستند میآیند بقیه آنرا هم میخرند و کسی که علاقهمند نیست نمیآید دورههای بعد آنرا بخرد و ناقص میماند بنابراین خواهش میکنم آقایان پیشنهادات خودشان را مسترد بفرمایند و توجه بکنند یک انبارهای خشک خوبی برای نگاهداری این کتابها بسازند این کتاب۵۰ سال اگر بماند دارای یک ارزش فوقالعادهای است و نباید به هیچوجه ما دراین قسمت جنبه مالی فعلی را درنظر بگیریم.
عامری: ماده ۱۲۷ آئیننامه را استدعامیکنم قرائت بفرمایید.
ملکمدنی: اجازه میفرمایید؟
نایب رئیس: توضیح مجدد لازم ندارد رای میگیریم به پیشنهاد آقای ملکمدنی آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پییشنهاد آقای کهبد هم مجددا قرائت میشود مشابه این است.
کهبد: اجازه بدهید توضیح بدهم.
نایب رئیس: مشابه همان پیشنهادی است که رد شد.
کهبد: بنده پس میگیرم ولی مشابه آن نیست.
نایب رئیس: پیشنهاد آقای اخگر قرائت میشود (بهشرح زیر قرائت شد:) پیشنهادمیکنم فرهنگ دهخدا با قیمت کمی در دسترس خریدارانش قرارگیرد.
نایب رئیس: پیشنهاد آقای اخگر هم مشابه آن است بفرمایید.
جلالی - کریمی: آقای اخگر پس بگیرید.
اخگر: مطالبی که مطرح میشود در مرور زمان هدفش را گم میکند هدف مجلس از اینکه این کار را شروع کرد این بود که این کتاب در دسترس مردم قرار بگیرد و از آن استفاده بکنند برای اینکه انبار بکنند نبود برای تجارت و کاسبی که از آن استفاده کنند که نبود هدف اصلی این بود که این کتاب چاپ بشود تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند اگر بگوییم که مجانی به مردم بدهند درست نیست برای اینکه چیز مجانی را همه میخواهند و کم میآید و هر قدر چاپ کنند باز کم میآید اگر بخواهیم بگوییم با زور و اجبار به مردم بفروشند این هم درست نیست و غلط است اگر منظور اصلی را در نظر بگیریم و هدف اولیه را فراموش نکرده باشیم هدف اولیه آن این بود که این کتاب بواسطه اینکه مفید است در دسترس طالبین قراربگیرد و باید در نظر بگیریم تا حالا فرمودند ۱۴ جلد چاپ شده در اینجا گفته شد که شاید جمع آن ۸۰ جلد باشد در خارج بنده شنیدم که اصلا معلوم نیست چند جلد است ممکن است ۲۰۰ جلد باشد ممکن است صد جلد باشد اگر بنا باشد به قیمت حالا باشد هیچکس عهدهدار خرید این کتاب نمیتواند باشد اگر صد جلد باشد جلدی ۱۰ تومان آنرا حساب میکنیم هزار تومان باید بدهد تا یک دوره کامل از این کتاب را داشته باشد (دکتر سنجابی: نمیارزد آقا) و این عملی نیست که با درنظرگرفتن اینکه بسیاری از اشخاص که میخواهند تحصیل کنند دارای ثروت و مکنت نیستند که بتوانند برای دوره یک کتاب هزار تومان پول بدهند و برای اینکه هدف از بین نرود این است که هیأت رئیسه قیمت نازلی برای این کتاب معین کند که طرفداران دانش بتوانند از آن استفاده نمایند.
دکتر طاهری: آقای رئیس ماده ۱۳۷ آئیننامه را هم در نظر بگیرید.
نایب رئیس: آقای دکتر فلسفی.
دکتر فلسفی: تمام اهمیتی که برای فرهنگ دهخدا قائلیم برای این است که مردم از آن استفاده کنند (ملکمدنی: رای مجلس نشان داد که نمیخواهند استفاده بکنند) اما راجع به کتاب موجود از جلد اول ۲۵۴۰ جلد موجود است جلد دوم ۲۹۳۸ جلد موجود است (دکتر بقایی: چند جلد چاپ شدهاست) این صورتی است که بنده الان خواستم و فرستادهاند ۴۰۰۰ جلد چاپ شدهاست ۲۵۴۰ از جلد اول ماندهاست از جلد دوم۲۹۳۸ جلد ماندهاست یا ۲۹۴۸ جلد مانده (دکتر بقایی: اینطور نیست) (زهری: این اشتباه است) این صورتی است که از اداره حسابداری دادهاند ۲۵۴۰ جلد از اول مانده (دکتر سنجابی: خیلی خوب هزار جلد فروش رفته) (زهری: نیست آقا الان پرسیدم) اصلا غرض از این فرهنگ و این زحمتی که کشیده شده برای این است که مردم استفاده بکنند و این هم پیشنهاد بدی نیست که قیمت را نازل کنند که همه بتوانند از آن استفاده کنند و اگر هم یک روزی احتیاج پیدا شد آنطورکه میفرمایید ناقص میماند باز هم چاپ میکنند ولی امروز ما بیاییم یک عدهای را محروم بگذاریم که بعد مبادا یک عدهای دیگر محتاج بشوند بنده معتقدم با پیشنهاد آقای اخگر میشود موافقت کرد که قیمت را نازلتر کنند تا در دسترس عامه قرارگیرد و اصلا بحث در فرهنگ دهخدا برای این است که مردم از این اثر ذیقیمت استفاده کنند.
نایب رئیس: آقای پارسا بفرمایید.
دکتر سنجابی: بنده قبلا اجازه خواستم.
نایب رئیس: خیر ایشان مقدم هستند.
پارسا: یکی از مظاهر تمدن و تعالی هر مملکت احترام به پیشوایان علم و ادب است که الحمدالله تعالی همینطور که مشهود است همه آقایان نمایندگان وقتی صحبت درباره شخصیت استاد بزرگی مثل دهخدا میشود متفقعلیه هستند (صحیح است) و راجع به این فرهنگ هم بنده علیالاصول گمان میکنم یکی از بزرگترین کارهایی که مجلس شورای ملی در این باب اقدام کردهاست و شروع نموده همین کار است و نباید این موضوع را ما تنها در اینجا فقط از نظر مادی مطرح کنیم چون هم دون شأن مؤلف عظیمالشان این فرهنگ است و هم این کتاب اهمیتش به قدری است که نباید اصلا مادیات را در آن دخالت داد و اینکه جناب آقای اخگر فرمودند قیمتش را تنزل بدهیم بنده خیلی عذر میخواهم گمان نمیکنم فرمایش آقای اخگر اینجا جایش باشد این یک موضوعی است که هیأت رئیسه خودش باید بنشینند و قیمت آنرا دقیقا در نظر بگیرد و با این استدلال متینی هم که جناب آقای دکتر بقایی فرمودند بنده هم استدعا دارم از لحاظ اهمیت و عظمت این شاهکار از لحاظ احترام به مقام علم و ادب این استاد بزرگوار اصولا از این پیشنهادها صرفنظر بشود و خود هیأت رئیسه در این باب فکری بکند.(صحیح است)
نایب رئیس: آقای اخگر پس میگیرید؟
اخگر: در صورتیکه در هیأت رئیسه در این باب مطالعه بشود عرضی ندارم پس میگیرم. (احسنت)
نایب رئیس: پیشنهاد دیگری قرائت میشود (بهشرح ذیل قرائت شد:) اینجانب پیشنهادمیکنم تبصره ذیل به ماده مورد بحث اضافه شود تبصره به کارپردازی مجلس شورای ملی اجازه داده میشود مجلدات فرهنگ دهخدا که تاکنون از چاپ خارج شد و مجلداتی را که در آتیه از چاپ خارج خواهد شد به خریدارانی که اعتبار پرداخت آنها مسلم باشد با اقساط ۲۴. ماهه بفروشد، دکتر کیان.
نایب رئیس: آقای دکتر کیان بفرمایید.
دکتر کیان: بطوریکه آقایان محترم مستحضر هستندعدهای از این کتاب به قدر کافی فعلا در چاپخانه موجود است از جلد اول که بیشتر از همه مصرف شدهاست بیشتراز ۲۷۰۰،۸۰۰ جلد موجود است و مجلدات بعد هم به ترتیب چاپ میشود قدر متقین این است که چاپ این فرهنگ هم به قیمت زیادی تمام میشود و نمیشود اصلا قیمت آن را ارزان کرد برای اینکه قیمت باید متناسب با مخارج طبعش باشد ولی از طرف دیگر اشخاصی که طالب علم و ادب و جویای تحصیلات و اطلاعات هستند غالبا از اشخاصی هستند که دارایی زیاد و وجوه کافی در اختیارشان نیست که یک مرتبه یک مبلغ زیادی را صرف خرید کتاب بنمایند به این جهت هم ازاین نقطه نظر که این مجلدات در دسترس اشخاص و طالب علم و ادب قرار بگیرد و یک مرتبه مبلغ گزافی را نمیتوانند صرف خرید یک چیز غیر لازم زندگیشان بکنند برای اینکه محضورشان از لحاظ قیمت رفع شود بنده پیشنهاد کردم که کارپردازی مجلس شورای ملی بتواند به اقساط ۲۴ ماهه این مجلداتی که فعلا چاپ شدهاست و یا مجلداتی که بهتدریج بعدا چاپ میشود به اشخاصی که اعتبار آنها مسلم باشد بفروشد و این کار تا حدی سبب اشاعه این کتاب و در دسترس گذاشتن آن برای مردم میشود در عین حال ضرری هم به خزانه دولت نمیخورد و انبارهایی هم که از این کتابها مملو است تهی خواهد شد و به نظر بنده اگر آقایان با این پیشنهاد موافقت بفرمایند تا حدی رفع اشکال از لحاظ به فروش رساندن و در دسترس گذاردن این کتاب نفیس شدهاست حالا بسته به نظر آقایان است.
نایب رئیس: آقای میراشرافی.
میراشرافی: بنده راجع به فرهنگ دهخدا آنچه که باید به عرض آقایان برسانم رسانیدم و همه آقایان هم معتقد هستند که این فرهنگ دهخدا باید در دسترس مردم قرار بگیرد حالا نحوه توزیعش را باید مجلس شورای ملی معین بکند چون کارپردازی مجلس و هیأت رئیسه حق ندارد که از قیمت آنها کم بکند یا اینکه مجانی به کسی بدهد این مجوزش را آقایان نمایندگان به یک راهی تهیه بفرمایند که در اختیار کارپردازی و هیأت رئیسه باشد و بتوانیم این فرهنگ دهخدا را در دسترس مردم قرار بدهیم.
اخگر: مجلس که قیمت معلوم نکرده که بگوید تخفیف بدهد.
میراشرافی: و اما علت اینکه بنده مخالفت کردم با این موضوع برای بیان یک مطلبی است که خیلی اساسی است و آن عبارت از این است که در جریان این روزها حوادثی پیش میآید که ما ناگزیریم این حوادث را به عرض مجلس شورای ملی برسانیم البته آقایان اطلاع دارند که دیروز شایع شد که سرلشگر زاهدی را بازداشت کردند.
پارسا: این مربوط به فرهنگ دهخدا نیست.
میراشرافی: مربوط به ملت ایران است.
نایب رئیس: آقای میراشرافی توجه بفرمایید این مطلب مربوط به موضوع نیست تمنی دارم راجع به این موضع نفرمایید.
دکتر شایگان: قبل از دستور بفرمایید.
میراشرافی: هزار مرتبه آقایان تشریف آوردید اینجا یک مسائلی که مربوط به آن موضوع نبودهاست فرمودید بنده هیچ اعتراضی نکردم خود حضرتعالی تشریف آوردید جناب آقای مهندس رضوی تشریف آوردند اینجا راجع به موضوع شیلات مخالفت کردند و یک بحث مفصلی فرمودند تمام این ابواب را خود آقایان مفتوح فرمودید اگر خودتان استفاده بفرمایید اهمیتی ندارد اگر کسی بخواهد استفاده کند اعتراض میفرمایید.
نایب رئیس: برای روز یکشنبه قبل از دستوراسمنویسی بفرمایید.
میراشرافی: بنده فقط دو کلمه عرض دارم بنده عرضم این است که آقای سرلشگر زاهدی به موجب ماده ۵ قانون حکومت نظامی بازداشت شدهاست و خود سخنگوی دولت هم گفت که بازداشت ایشان به موجب ماده ۵ است انتظار داریم که زودتر رفع توقیف از ایشان بشود و تمام بشود برای اینکه این سرلشگر زاهدی از کسانی است که سابق هم در زندان انگلیسها بوده و یکی از عناصری بوده که پایههای این نهضت ملی را بوجود آورده (صحیح است) یعنی ایشان رئیس شهربانی بودند که آقای دکتر بقایی و آقای مکی و آقای حائریزاده در زندان بودند ما همه روزنامهنویسها در عسرت و بدبختی بودیم آقای مصطفی کاشانی پسر آقای کاشانی در زندان قصر بودند در چنین روزهایی رئیس شهربانی شد و انتخابات تهران را حفظ کرد و صندوقهای ملت ایران را نگهداری کرد تا اینکه این آقایان جبهه ملی انتخاب شدند و این نهضت ملی را پایهاش را ایشان گذاشتند عرض دیگری ندارم.
نایب رئیس: آقای بهادری فرمایشی ندارید؟
بهادری: خیر آقای میراشرافی صحبت کردند.
نایب رئیس: آقای دکتر بقایی.
دکتر بقایی: با کمال تاسف باید عرض کنم که پیشنهاد همکار عزیز ما جناب آقای دکتر کیان هم مشمول همان پیشنهادهای دیگراست چون اهل کتاب سه دسته هستند اکثریت قریب به اتفاق آنها مردمانی هستند لات و بیپول که نمیتوانند کتاب بخرند ولو به اقساط ۴۸ گانه یک دسته خیلی خیلی معدود هستند که میتوانند کتاب تهیه بکنند بودجهاش را دارند و یک دسته هم حد وسط آن کسانی هستند که بودجه ندارند ولی از لحاظ عشقی که به کتاب دارند به هر بدبختی و فلاکتی که باشد پول تهیه میکنند و میخرند(دکتر فقیهیشیرازی: اکثریت با آنهایی است که ندارند) اکثریت با آنهایی است که پول ندارند اصلا کتاب بخرند آنهایی که میتوانند قسطی و به تدریج بخرند پیشنهاد قسطی که شما فرمودید اقساط ۲۴ گانه که سهل است این کتاب را به اقساط ۳۶ گانه هم نمیتوانند بخرند برای اینکه یک جلد که نیست جزوه جزوه درمیآید ده تومان ۵ تومان بدهد یک جلدش را بخرد و اینجا پیشنهادی که آقای اخگر فرمودند که این اگر صد جلد شد جلدی ده تومان میشود هزار تومان و کسی نمیتواند بخرد آقا آن کسی که کتاب میخواهد بخرد پولش را فراهم میکند میخرد این کتاب ارزش ملی برای ما دارد و الان شما تحقیق کنید با این بیپولی و نبودن ارز ببینید الان در این تهران دائرةالمعارف بریطانیکا دورهاش ۳ هزار تومان فروش میرود آقایان میگویید این را ارزانش کنند صحبت ارزانی و گرانی نیست صحبت این است که این را کامل کنند و دورههایش کامل بماند و وقتی که تمام شد مواجه با نقصی نشود و تجدید طبع این کتاب هم آن طوریکه بعضی از آقایان که وارد امور مطبعهها نیستند تصورمیکنند یک حرفی است که زدنش خیلی آسان است ولی عمل آوردنش خیلی مشکل است در مملکتی که وقتی یک کتابی چاپ میشود سر تا پایش غلط مطبعهای دارد یک کتابی مثل لغتنامه دهخدا که با نهایت دقت تهیه میشود و حداقل غلط در این کتاب است این کار آسانی نیست که اگرتمام شد دوباره چاپ کنند این هیهات است که دوباره یک تجدید طبعی بشود و راجع به موضوع اقساط همین طور که عرض کردم این پیشنهاد صحیح نیست برای اینکه فروشهای اقساطی البته برای لوازم خانه همه جای دنیا معمول است (دکتر کیان: کتاب را بیشتر با سوسکریپسیون یعنی با اقساط میفروشند) ولی این را هر کسی بخواهد میتواند از این جزوات به تدریج بگیرد و یک موضوع دیگر راجع به اینکه هر طور شده ارزان به فروش برود با این موضوع بنده صد در صد مخالفم ما شواهدی داریم مرحوم علامه محمد قزوینی با مرحوم دکتر غنی یک دیوان حافظ تصحیح کردند و چاپ شد چون آنها هیچکدامشان قصد استفاده مادی نداشتند قیمتش را برای این ارزان گذاشتند۲۵ ریال یا سی ریال (دکتر شایگان ومکی: سی ریال) برای اینکه نمیخواستند استفاده مادی بکنند نتیجه این شد که یک عده از کتابفروشها تمام اینها را خریدند و گذاشتندآنجا و بعد ازاینکه نایاب شد جلدی ۱۵ تومان کمتر شما پیدا نمیکنید توی تمام کتابفروشیها هم هست این فرهنگ هم اگر قیمتش را بیاورید پایین عینا همانطور خواهد شد این کتابفروشیهایی که سرمایه داشته باشند چند هزار تومان قبلا میگذراند کنار میخرند آن چند جلد را و احتکار میکنند و آن اهل کتابی که شما سنگش را به سینه میزنید عوض هزار تومان پنج هزارتومان باید برای خرید این کتاب بدهد به این جهت بنده استدعا دارم از آقایان محترم که این رویه عمل فرهنگ دهخدا را اجازه بدهند به همین ترتیبی که عمل شده بعدا هم عمل بشود و فقط اگر میخواهند اصلاحی بشود پیشنهاد بدهند که انبارهای اضافی ساخته بشود که از رطوبت و موش محفوظ بماند.
نایب رئیس: پیشنهادی هم آقای مکی دادهاند که قرائت میشود ممکن است آقای دکتر کیان هم قانع بشوند بهشرح زیر قرائت شد:
ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهادمینمایم تبصره ذیل اضافه شود،
تبصره - به هیأت رئیسه مجلس شورای ملی اختیار داده میشود که درباره توزیع فرهنگ دهخدا هر قسم که تصمیم گرفتند عمل شود، حسین مکی.
دکتر کیان: الان مگر این اختیار را ندارند.
نایب رئیس: آقای دکتر کیان جنابعالی با این پیشنهاد قانع میشوید؟
دکتر کیان: بنده با این ترتیب قانع میشوم و موافقت میکنم.
نایب رئیس: آقای مکی.
مکی: بنده این پیشنهاد را تقدیم کردم برای اینکه شأن مجلس شورای ملی نیست که راجع به فرهنگ دهخدا که یکی از اساتید بزرگ و مورد احترام ملت ایران است این قدربحث بشود به هیأت رئیسه مجلس شورای ملی که هم آقایان کارپردازان هستند و هم سایر اعضای هیأت رئیسه اختیار بدهید میخواهند اهدا کنند میخواهند برایش یک جای محفوظی که مانع از تلف شدن کتاب بشود بسازند هر نوع تصمیمی که آنها گرفتند تصمیمشان قانونی باشد اهدا کند به دانشکدهها و دانشگاهها به هر کسی که دلشان میخواهد و یا قیمتش را بالا و پایین ببرند هر کاری که میخواهند بکنند زیرا در مجلس این قدر روی فرهنگ دهخدا بحث کردن اصلا شأن دهخدا نیست که روی فرهنگش این قدربحث بشود اما علت اینکه بنده با پیشنهاد آقای ملکمدنی مخالفت کردم این بود که اول بنده مصمم بودم که رای بدهم که به دبیرستانها و دانشکدهها داده بشود بعد معلوم شد دبیرستانهای یک کلاسه دو کلاسه سه کلاسه چهار کلاسه پنج کلاسه و شش کلاسه هم داریم تعدادش هم زیاد است از این کتابها هم یک مقدار زیادی نیست آمار صحیحی هم نداریم بلکه تعداد دبیرستانها بیش از تعدادی باشد که این کتاب الان وجود دارد آنوقت یک فرهنگ بدین نفیسی را در دبیرستانهای یک کلاسه بدون جهت انداختهایم و تلف خواهد شد ولی وقتی به هیأت رئیسه ما اختیار دادیم آنها آمار میخواهند چند دبیرستان شش کلاسه هست چند دانشکده در مرکز و چند دانشکده در خارج از مرکز داریم چند کتابخانه ملی در مرکز داریم که مردم در اینجا استفاده میکنند و چند کتابخانه ملی در شهرستانها هست که مورد استفاده عموم است اینها را صورت میخواهند با یک دقتی رسیدگی میکنند تعداد کتاب را مقایسه میکنند با توقعاتی که هست با تقاضایی که شده برای کتاب همچنین برای آینده هم یک مقداری از این کتاب را باید نگهدارند دورههای آینده که چاپ میشود باید ناقص نباشد برای اینکه یک کسی که ممکن است دهسال دیگر خریدار این کتاب باشد ولی مجلدات این کتاب در شرف چاپ باشد آنوقت دوره ۱ و ۲ و ۳ و ۵ وجود ندارد و مثلا جلد سیام چاپ بشود و موجود باشد آن کتاب که به درد او نمیخورد این است که خواهش میکنم راجع به فرهنگ دهخدا دیگر بیش از این آقایان صحبت نکنند اختیار به هیأت رئیسه بدهند اگر هم آقایان نظری دارند به هیأت رئیسه بگویند و هیأت رئیسه هم اگر به اشکالی برخورد درجلسه خصوصی مطرح بکند.
نایب رئیس: آقای دکتر شایگان.
دکتر شایگان: بنده خواستم استفاده کنم از این موقع و تا حدی که میسر است در باب این کتاب و حقی که آن رادمرد یگانه و فرزانه به فرهنگ ایران دارد ادا کرده باشم بنده باید عرض کنم که در دوره معارف اسلامی ایران کتابی که هم وزن لغتنامه دهخدا باشد هیچ یک از ارباب فضل سراغ ندارند (صحیح است) اساس ملیت ما اگر چند شالوده داشته باشد یکی از ستونهای اولش زبان ملی است زبان ملی ما باید محفوظ بماند(صحیح است) زبان ملی به دو طریق محفوظ میماند یکی بوسیله تالیفاتی است که به این زبان بشود ولی وسیله اساسی برای حفظ زبان نوشتن لغت است که این اوقات بواسطه اینکه کسی لغتنامهای نوشت اسمش را فرهنگ گذاشت اسمی را که او علم کرد برای لغتنامه در زبانها افتادهاست که لغتنامه را بعضی به اشتباه فرهنگ بگویند والا فرهنگ در لغت به معنی کتاب لغت نیست اینکه عرض کردم وسیله اساسی برای حفظ زبان نوشتن لغت است علتش این است که در السنهای که کتاب لغت نباشد کار اهل فضل کار مولفین و مصنفین بسیار دشورا است یعنی هر مؤلف و مصنفی دو کار دارد یکی اینکه در رشته خود تخصص پیدا کند و یکی دیگر این است که برای ادای مطلب بایستی تفحص بکند بعد از اینکه لغتی در زبان نوشته شد این زحمت دوم از دوش مؤلفین و مصنفین برداشته میشود کتبی که بهعنوان لغت در زبان فارسی نوشته شدهاست تا به حال به این شکل بود که در آنجا فقط لغات مشکله را مینوشتهاند یعنی لغتهایی که به فارسی و همچنین لغتهایی که به عربی برای لسان عرب نوشته شدهاست محدود است به لغات معینهای نه در ادبیات عرب نه در ادبیات فارسی لغت را به معنای لغت اروپایی کسی تدوین نکردهاست اروپاییها وقتیکه لغت تدوین کردهاند تمام لغاتی که در یک زبان هست تدوین کردهاند در صورتیکه لغتنویسی در زبان عرب و بعدها در زبان فارسی محدود بودهاست به لغات مشکله این کار را دهخدا در باب لغت فارسی انجامداده یعنی این لغتی که نوشتهاست در حقیقت محیط است به تمام زبان فارسی کلمهای از زبان فارسی که ارزش محاورهای داشته باشد نیست که در این لغتنامه ذکر نشده باشد علاوه بر اینها کاری را که یک هیأت ۵۰ نفری صد نفری باید انجام بدهند این مرد مشهور به تنهایی تصدی کرده یعنی الان در دنیا معمول است لغتی را که مینویسند لغتی که منحصرا کلمات باشد و حتی اعلام نباشد باز چند نفر مینویسند چه رسد به وقتی که بخواهند اعلام را هم جزء لغت بکنند یعنی اسامی جغرافیایی و اسامی رجال را هم بیاورند این شخص چنان همتی خدا به او دادهاست که این کار را هم بهعهده گرفتهاست یعنی اعلام را هم از اسامی جغرافیایی و اسامی اشخاص و رجال اینها را هم در این لغات وارد کردهاست ذکر این مطلب در اینجا بسیار لازم بود (عامری: امثلهای هم که بوده شاهد آورده) بله امثله را هم آورده و این لغت را اگر مجلس شورای ملی قدم پیش نمیگذاشت و چاپ نمیکرد شاید چاپ آن به مرحله عمل نمیرسید این لغت در دوره مشروطیت ایران به موانع سیاسی برخورده بود و تا وقتی که مجلس شورای ملی اقدام به این کار نکرد کسی از وزرا را قدرت این نبود که این لغت را چاپ کند اشخاصی که با خود دهخدا حشر دارند میتوانند از او سوال کنند که چه موانعی برای عملی شدن این لغت میتراشیدند که طبع و توزیع نشود بعد از اینکه این مختصر را در باب این لغت عرض کردم مطالب همان است که آقای دکتر بقایی در باب کتاب گفتند و آن این است که بسیار چیز مضحکی است اینها مثل دُر و مرجان است نباید کسی بگوید چون من وسیله نگاهداری آن را ندارم میدهم به مردم و اگر اینطور باشد به دست مستحقش نمیرسد تنها چیزی که معقول به نظر میآید همان پیشنهادی است که کردند و آن عبارت از این است که یک انبار خشکی که بید و موش و غیر ذلک نتواند زیان برساند باید ساخته شود و مخارج ساختن این انبارهم از ده هزار تومان تجاوزنمیکند یک لغتی را که در سال قریب صد و پنجاه هزار تومان خرجش میشود برای این یک انباری که ده هزار تومان خرجش بشود بسازند و آنجا آنرا نگاهداری کنند بعد هم این کتاب بایستی که تجلید بشود و صحافی بشود که نگاهداری آن آسان بشود البته بعضی از مجلدات هست که برای تجلید حاضرشده یعنی اندازهاش به قدری است که میشود در بینالدفتین یعنی بین دو تا مقوا بگذارند بعضی هنوز به آن اندازه نرسیدهاند ممکن است آن قسمتهایی که به این اندازه رسیدهاست جلد کنند برای اینکه نگاهداری آن آسان بشود بنده مثل حرزجوادنام قسمتهای این لغت را که خرده خرده طبع میشود همیشه همراه دارم که وقتی مشکلی برایم پیدا میشود مراجعه کنم که ببینم این مشکل را این مرد نامی برایم حل کرده یانه؟ برای اطلاع آقایان عرض میکنم که از (الف) شش جلد بزرگ که هر جلدی به اندازه نصف شاهنامهاست چاپ شده از (پ) دو جلد از (ب) یک جلد از (ش) یک جلد از (ظ) یک جلد از (ح) یک جلد از (ذ) یک جلد و از (ث) یک جلد چاپ شدهاست امیدوار به خدا هستم که خداوند توفیق بدهد به این مرد شریف و عمرش را طولانی کند و از عمر من (خداوندا میدانی که راضی هستم) ازعمر من بردارد و به او بدهد (میراشرافی: انشاءالله) که اساس ملت ایران را استوارکند و این مرد که از دست ایران میرود بعد از ۱۲۰ سال این خدمت را به ملت ایران انجام داده باشد. (احسنت)
نایب رئیس: آقای بهادری.
بهادری: مقام علمی جناب آقای دهخدا مورد تصدیق تمام آقایان نمایندگان و تمام مردم ایران است و مطالبی که اینجا گفته شد مقصود این بود که یک کاری بکنیم که فرهنگ دهخدا مورد استفاده علما و فرهنگیان قرار بگیرد و نظر دیگری نبود و پیشنهادی را که جناب آقای مکی دادند بنده قبول میکنم بسیار پیشنهاد خوبی است قبلا هم به عرض رساندم ترتیب این کار را ما درهئیت رئیسه به نحو احسن میدهیم و نظر جناب آقای ملکمدنی هم همین بود از نظریه ایشان هم فکرمیکنم که همیشه نسبت به فرهنگ علاقه دارند و مقصودشان هم برای ترویج و پیشرفت فرهنگ بوده و با بنده هم توافق فرمودهبودند منتهی جناب آقای رئیس هم اجازه فرمودند بنده توضیح بدهم که ما درهیأت رئیسه حل خواهیم کرد و مطلب اینجا نمیرسید جناب آقای دکتر بقایی هم که راجع به موجودی فرهنگ دهخدا فرمودند الان صورتش اینجا حاضر است اگر اجازه میفرمایید برای آقایان بخوانم (چند نفر از نمایندگان: برایشان بفرستید) خیلی خوب میفرستم خدمتشان و سایر آقایان هم اگر لازم داشته باشند حضورشان تقدیم میکنم.
نایب رئیس: پیشنهاد آقای مکی یک مرتبه دیگر قرائت میشود بعد رای میگیریم (به شرح زیرخوانده شد:
ریاست محترم مجلس شورای ملی، پیشنهادمینمایم تبصره ذیل اضافه شود، - تبصره - به هیأت رئیسه مجلس شورای ملی اختیار داده میشود که درباره توزیع فرهنگ دهخدا هر قسم که تصمیم گرفتند عمل شود، حسین مکی.
نایب رئیس: آقایانی که موافقند با پیشنهاد آقای مکی قیام فرمایند(اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری نیست به ماده چهارم رای میگیریم آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
۳ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
[ویرایش]نایب رئیس: بااجازه آقایان جلسه را ختم میکنیم فقط استدعایی که دارم بعضی از شعب که اعضای کمیسیون نفت را انتخاب نکردهاند شعبهها را تشکیل بدهند و زودتر انتخاب بکنند. (یکساعت بعدازظهر جلسه ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی، محمد ذوالفقاری.