مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۷/جلسهٔ ۶۷
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره ۲۳۳۱
سه شنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۳۳۱ - سال هشتم
شماره مسلسل ۶۷
دوره هفدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی - جلسه ۶۷
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه شنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۳۱
فهرست مطالب:
- ۱ - طرح صورت مجلس
- ۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: میراشرافی. شهیدی. نریمان
- ۳ - تقدیم یک فقره سوال از طرف آقای هدی
- ۴ - سوال آقای کهبد راجع به لیرهای که بانک ملی بنفع انگلستان پرداخته و جواب آقای معاون نخست وزیر
- ۵ - سوال آقای دکتر بقایی راجع به پروانه برنج و معامله برنج با اندونزی و جواب آقای وزیر اقتصاد ملی
- ۶ - اعلام تقاضای کمیسیون خاص دائربه یکماه تمدید جهت رسیدگی به لایحه ازدیاد سهم کشاورزان و موافقت با آن
- ۷ - تقدیم لایحه برنامه پنجساله راهسازی بوسیله آقای وزیر راه
- ۸ - سوال آقای دکتر فقیهی راجع به وضع ورود و قیمت و توزیع داروها و جواب آقای وزیر بهداری
- ۹ - تقدیم دو فقره لایحه بوسیله آقای وزیر فرهنگ
- ۱۰ - تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس ساعت نه وچهل وپنج دقیقه صبح بریاست آقای مهندس رضوی (نایب رئیس) تشکیل گردید
- طرح صورت مجلس
[ویرایش]۱- طرح صورت مجلس
نایب رئیس - اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود
(بشرح زیرخوانده شد)
غائبین با اجازه - آقایان: مشار. احمدفرامرزی. صفایی. قنات آبادی. اورنگ. دکتر فلسفی.
غائبین بی اجازه - آقایان: دکتر امامی. عبدالرحمن فرامرزی. راشد. دکتر ملکی. محمدحسین قشقایی. دکتر مصباح زاده
دیرآمدگان با اجازه - آقایان: دکتر فاخر ۳۵ دقیقه. منصف. میراشرافی. کهبد. خسرو قشقایی. هرکدام یکساعت. دکتر بقای. صراف زاده هرکدام یک ساعت وسی دقیقه.
دیرآمدگان بی اجازه - آقایان: دکتر کیان ۳۵ دقیقه. عامری ۴۵ دقیقه. شهاب خسروانی تولیت هرکدام یکساعت وسی دقیقه
نایب رئیس - نسبت بصورت جلسه روزیکشنبه ۱۲بهمن ماه نظری هست؟ آقای کریمی
نادعلی کریمی – در نطق قبل از دستور بنده بعضی اشتباهات چاپی هست که تصحیح میکنم و به تندنوبسی میدهم سه تا هم تلگراف ازکرمانشاه برای مجلس از طرف حجت الاسلام آقای لاری و ثقه الاسلام آقای زنجانی و آقای افکار رسیده و تقاضای تصویب لایحه منع مسکرات را نمودهاند که تقدیم مقام ریاست میشود.
نایب رئیس - آقای وکیل پور نسبت به صورت جلسه نظری دارید بفرمایید
وکیل پور - یک طوماری است ازطرف کارمندان وزارت پست وتلگراف راجع بوضع خودشان نوشتهاند و راجع به لایحه سازمانی که تقدیم مجلس میکنم.
نایب رئیس - آقای دکتر فقیهی شیرازی.
دکتر فقیهی شیرازی – مختصر اشتباهی در صورت مذاکرات هست که تصحیح میکنم وتقدیم تندنویسی مینمایم ضمنا طوماری است از حجت الاسلام شهرستانی ویک طوماری ازمردم تهران وسیله حجت الاسلام میلانی مبنی برمخالفت با موضوع الکل و تایید طرح دوفوری منع نوشابههای الکلی است که تقدیم میکنم.
نایب رئیس - آقای ملک مدنی
ملک مدنی - یکی دواصلاح عبارتی است که درعرایض جلسه قبل شدهاست مینویسم ومیدهم به تندنویسی
نایب رئیس - دیگرنظری نیست؟ (اظهاری نشد) چون عده برای تصویب صورت جلسه کافی نیست درموقع کافی شدن اعلام نظرخواهد شد.
- بیانات قبل از دستور آقایان: میراشرافی. شهیدی. نریمان
[ویرایش]۲- بیانات قبل از دستور آقایان: میراشرافی. شهیدی. نریمان
نایب رئیس - چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند آقای میراشرافی
میراشرافی - مدتی بود که بنده ازاینکه پشت تریبون بیایم وعرایضی خدمت آقایان بکنم صرفنظرکرده بودم وامروز هم چون یکعده از همکاران سابق بنده افسران ارتش به بنده مراجعه کردند وخواهش نمودند این بود که مجبور شدم یک چند دقیقهای وقت آقایان را بگیرم ویک عرایضی که به نظرخودم خیلی واجب است بعرض مجلس شورای ملی برسانم.
عرایض بنده درباره وضع کنونی ارتش است. سنگینی باروظیفه سوگندی که به قرآن مجید درپیشگاه خداوند ووجدان وملت ایراد کردهایم بما اجازه نمیدهد درلحظاتی که مسئله حاکمیت واستقلال ووحدت ملی ایران وامنیت جان ومال ونوامیس میلیونها هموطن معصوم ومحروم مابمیان است سکوت اختیارکنیم وناظرسیر جریان حوادث واتفاقاتی باشیم که ممکن است به قیمت استقلال ما تمام شود استقلالی که ملت بردبارایران به بهای ارزان بدست نیاورده ودراین ادوار برای حفظ آن دربرابرهرتجاوزی جان شیرین خودرا بوثیقه گذاردهاست مسلما اگرپای وحدت ملی وحاکمیت درمیان نبود ووظیفه بمن حکم نمیکرد بهیچوجه مطلبی نمیگفتم وهمچون گذشته سکوت اختیار میکردم لیکن سنگینی باروظیفه بمن امرمیکند که ازگفتن حقایق برای ضبط درتاریخ وقضاوت آیندگان خودداری نکرده وبعرض مجلس شورای ملی برسانم.
در کار سیاست پیش بینی حوادث آینده مملکتی یکی ازفنون فوق العاده حساس وظریفی است که هرکس ازآن برخوردار شدوتوانست که اغلب امور مهمه سیاسی را قبل ازوقوع وباتوجه به مقدمات وازروی قرائن احساس وادراک کند ودرست حوادث به پیش بینیهای او صورت وقوع وعمل داد میتواند برخودامیدوار وخشنودباشد ولکن درمحیط فعلی سیاست ایران ومملکت ما از آنجایی که پیش بینی حوادث آینده چیزی جزناکامی وتیره روزی ومحرومیت وخطراضمحلال قومی وملی وانحراف ازاصول وتباهی معنویات ملت واین پیش آمدها دامن گیریک یا چند تن ازاشخاص نمیشود بلکه ملتی را متزلزل ودرمعرض طوفان بلایا ومصائب قرار میدهد وهمه ازغنی وفقیر ازحاکم ومحکوم درتحمل آثار ونتایج دردناک آن شریک وسهیم هستند بهمین جهت هیچ کس ازپیش بینی وپیشگویی وقوع یک حوادث نامطلوبی خشنودنیست وپیوسته ازخداوند میخواهد که پیش بینیهای اوصورت وقوع ندهد
بسیاری از مصائبی که امروزدامنگیرماشددیروز پیش بینی میشد وبسیاری از حوادثی که فرداممکن است روی دهد امروزشامههای قوی احساس وقوع آنرا مینماید بنده قصد ندارم دامنه عرایض خودرا باسایرمسائل وسعت دهم عرایض بنده فقط مربوط به یک موضوع است روزی که مسئله واگذاری پست وزارت جنگ دیروز ووزارت دفاع ملی امروز بجناب آقای دکتر مصدق مطرح بود یک دسته دراینجاودرخارج این نظررا نمیپسندیدند شاید آنروز این توهم درمیان بود که مخالفان این نظر با جناب آقای دکتر مصدق وحکومت ایشان مخالفند ونمی خواهندکه وزارت جنگ تابع نخست وزیرباشد درصورتیکه این تصور صحیح نبود و یا لااقل درباره هرکس صدق نمینمود.
در یک کشور مشروطیه وزارت جنگ مثل تمام وزارت خانهها مسئول نخست وزیراست وکسی را در اینمورد حرفی نبود و نیست نخست وزیرهمانطوریکه وزیردارایی انتخاب میکند حق دارد وزیرجنگ انتخاب نماید ولکن در مقتضیات آنروز و امروز کشور در حالی که سرتاسرشمال ایران در معرض تحریکات سیاستهای فوق العاده مقتدر خارجی قراردارد در حالیکه یک میلیون و هفتصد هزار کیلومتر مربع وسعت خاک به تحریکات اجانب در کوره حوادث میسوزد و قبول پست حساس وزارت جنگ بعهده جناب آقای دکتر مصدق که مشغول حل مسائل اساسی خارجی ازقبیل نفت و شیلات است از طرفی جناب ایشان یک تنه کار یکصد و سی و شش وکیل را در امر قانون گذاری میخواهند انجام دهند و بتنهایی با تمام مشکلات مالی مبارزه نمایند و سرپرست هیئت دولت و مسئولیت اداره مملکت را هم داشته باشند کار فوق العاده مشکل بود که ما چند ماه قبل پیش بینی ناراحتیهای کنونی را در ارتش مینمودیم. زیرا تا آنجایی که بنده اطلاع دارم اصولا درلحظات حساس عمر یک ملت دریک محیط متشنج که قدرت حکومت واستقلال کشورچیزی بجز اقتدار درارتش نیست و در قسمت عمده کشور حکومت نظامی وجود دارد و همه جا با افراد آماده باش داده شده وزارت جنگ را باین ترتیب اداره نمیکند که قوه قدرت شخص نخست وزیر بدست افسرانی افتد که هزاران سوء استفاده بنمایند مگر وقتیکه بخواهند ارتش را محدود و منهدم نمایند در غیر این صورت اشتباهی شده که برای ملت ایران بسیار گران تمام خواهدشد.
آقایان محترم قدمهایی که در عرض چند ماه اخیر دور از نظر و اطلاع جناب آقای دکتر مصدق و تنها بعلت شدت مشغله و بی خبری ایشان در امور نظامی و ارتش در دستگاه وزارت دفاع ملی برداشته شده هریک تیشه ویران کنندهای بود که بر پایههای ارتش فروآوردهاند معلوم نیست اگر فردا حادثهای در یک گوشه از کشور پیش آمد واین ارتش بااین روحیه متزلزل قادربه مقابله نباشد چه پیش آمد خواهدکرد.
آقایان: دنیای امروز دنیایی که تمام ملل از کوچک و بزرگ برای تامین استقلال و حاکمیت سیاسی و اقتصادی خود غرق اسلحه شدهاند و صلح مسلح برهمه جاحکومت میکند تضعیف ارتش و نیروی نظامی صلاح هیچ ملتی نیست و خیانتی است که نسلهای آینده آنرا بسهولت و سادگی نخواهند بخشید شاید بسیاری از افراد بی اطلاع از سیاست دنیا اینطور بپندارند که کشورهایی که به تقویت بنیه نظامی خودمی پردازند حتما قصد جنگ دارند و چون ما ملت صلحجویی هستیم و با کسی سر جنگ نداریم ارتش هم نمیخواهیم این فکر در بعضی مغزها رسوخ کرده و به غلط همه جا نفوذ داده میشود درصورتیکه این عقیده ناشی از دشمنان حاکمیت سیاسی وملی ما است واگرکسانی این عقیده را ازروی حسن نیت بپذیرند باید اقرارکنند سخت در اشتباهاند در دنیای امروز ارتش فقط برای جنگ نیست بلکه حربهای هست در دست سیاستمداران و کارد برنده ایست در چنگ پیشوایان و رهبران ملل که از قدرت و نفوذ و کثرت تعداد و کیفیت آن برای پیشرفت مقاصد سیاسی خود استفاده میبرند ما ملتهای کوچک اگر با کسی سر جنگ نداریم و قصد توسعه طلبی و اعمال نفوذ در خارج از سرحدات خود را در مغزنمی پرورانیم لااقل برای حفظ حاکمیت و تامین امنیت خود در قبال خطر گردن کشان داخلی و تحریکات خارجی نباید این نیروی مقدس ملی را باعلم اطلاع متلاشی ومضمحل سازیم.
مگراین ارتش دردوران خلع ید خدمت نکرد مگرامروز درشمال تنهااتکای دولت بقدرت ارتش نیست؟ مگردستگاه حاکمه فعلی در روزهای حاضر که تمام کشور مثل یک قطعه گوشت سرخ شده در تا به حوادث وناامنیها وآشوبها میسوزد از این قدرت عظیم ارتش حداکثراستفاده نمیکند. پس چراباید ازراهی رفت که این آخرین امید ملت ایران نابودو متلاشی گردد؟
همکاران عزیز مستحضرهستید که درماههای اخیر وحتی درهفته اخیر عده کثیری ازافسران جوان همین ارتش بازنشسته شده وبروی تمام سوابق وفداکاریهاوجان بازیهای این افرادقلم نه کشیده اندحقیقت ایناست که بنده درباره اخراج افسران واخراج کارمندان دولت یک عقیده دارم ومعتقدم که این هردوعمل غلط وخطرناک وموجب توسعه نارضایی وخوشحالی دشمنان استقلال کشور مورث پشیمانی فردای ماخواهد بود لکن چون درباره سایردستگاههای دولتی دراین جاگفتگوشده ومسئله ارتش ووزارت دفاع ملی مسئله مرگ وحیات مملکت است چندتن که بنام کمیسیون اصلاح وزارت دفاع ملی موردمشورت جناب آقای دکتر مصدق واقع میشوندممکن است بی اطلاع ویا صاحب سوء نیت وخدای ناکرده پرازحب وبغضهای شخصی باشند وشخص آقای نخست وزیربا اینکه حسن نیست دارند متخصص در امر وزارت جنگ و امور نظامی نیستند با اینکه بنده ناچار دراین مورد پافشاری حقایقی میپردازم اکنون بحکم قانون اختیارات عده کثیری از افسران تحصیلکرده وپاکدامن جوان ارتش بدون اعلام دلیل بازنشسته وخانه نشین شدهاند باکمال تاسف ناچارم بعرض آقایان برسانم که درمیان عده افسران سی وپنج ساله چهل ساله دیده میشود که چند نفر از آنها به تازگی بزرگ ترین دانشگاههای نظامی جهان را طی نمودهاند ودولت برای تکمیل تحصیل هریک از آنهاچندین هزاردلار خرج کردهاست باین ترتیب اکنون تمام ارتش مملکت متزلزل است هیچیک ازافسران به فردای خود مطمئن نیستند زیرا افسرانی که در سرحدات آذربایجان کردستان خراسان وکرمانشاه وخوزستان باجان خودبازی میکنند از کجا مطمئن باشند که فردا حکم بازنشستگی را ازتهران برای ایشان نخواهندفرستاد. بنده ناچارم بعلت ادامه این وضع اعلام خطر بنمایم.
آقایان محترم بازنشستگی امروزحکم مجازاتی را پیدا کرده افسران جوانرا بدون محاکمه بدون اعطای حق دفاع ازحدمت ارتش اخراج میکنند وآنهارا در سیه چال بدنامی سرنگون میسازند تعجب آن است که کسانی که عضویت کمیسیون اصلاح وزارت دفاع ملی را دارند وافسران جوان تحصیل کرده را بازنشسته میسازند که بعضی از آنها از کثیفترین افسران هستند وبعضی ازآنها هم سن آنهاازشصت هفتادهم تجاوزمی کند
وخودآنهابیش ازهرکس مستحق بازنشستگی میباشند تعجب خواهید فرمود اگربدانید درمیان افسران جوان که اخیرا بازنشسته شدهاند افسرانی وجوددارند که طبق پروندهای خدمتی تمام مدت نمره بیست (۲۰) داشتند و کوچکترین انحرافی در خدمت نداشته هریک دارای چندین مدال درجه اول هستند حتی چندماه قبل بامضای جناب آقای دکتر مصدق مدال لیافت درجه ۲دریافت نمودند و بنده پرونده بعضی ازافسران را برای مثال به آقایان ارائه میدهم. محمدخواجه نوری سرهنگ و جعفرقلی صدری سرهنگ دادور. سرهنگ وحدانیان سرهنگ دولو خدا شاهداست که محرک بنده در ابرازاین مطالب فقط خطری است که ازدور احساس میکنم آقای نخست وزیرمحال است سوء نیت داشته باشند حتی اطلاع کامل دارم آقای دکتر مصدق به مامورین مربوطه دستورات کاملی داده بودندکه نهایت دقت بشود بلکه بطورخواهش گفته بودند که اگرچندنفر افسرناصالح درارتش بماند بعدا ممکن است تصفیه بشود ولی چنانچه افسران درست خدمتگزار برکنار بشوند موجب دلسردی دیگران خواهدشد اماآقای دکتر مصدق چه گناهی دارداگرفلان سرلشگر وفلان سرهنگ با بعضی ازافسران لایق خرده حسابی دارد وازقدرت مطلقه جناب آقای دکتر مصدق سوءاستفاده میکندواعمال اغراض شخصی را بصورت تصفیه ارتش درمی آورد بطوریکه شنیدهام اشخاصی که برای رسیدگی تعیین شدهاند ازطرف افسران انتخاب شده اندافسران خارج مرکز چه اطلاعی ازاین انتخابات دارند.
آنچه مسلم است که بعضی از افسران از اختیارات جناب آقای دکتر مصدق سوء استفاده نموده وپایههای ارتش ملی را متزلزل و روحیه افسران جوان را افسرده نمودند من امیدوارم این تذکرات بنده موردتوجه دولت واقع بشود وباتعیین کمیسیون عالی تری تجدیدنظری دروضع افسران شریف عمل آید چنانچه افسری هم خاطی است به دادگاه بسپارید تا در سایه قانون به مجازات برسد که موجب عبرت دیگران بشود وبازنشستگی که علامت یک عمرخدمتگذاری بدرستی وصحت عمل است بصورت مجازات درنیاید همینطور که درتمام دنیا مرسوم است افسرانی که بسن بازنشستگی میرسند بااظهارقدردانی وتشویق ازخدمت کنارمی روند نه اینکه بصورت مبتذلی افسران را بعنوان مجازات بازنشسته نمایند وباین ترتیب ازتوسعه نارضایتی درارتش جلوگیری بعمل آید وموجبات دلگرمی وخدمتگزاری افسران را فراهم نمایند.
ضمنا دونفر ازآقایان افسران که پرونده شان بدست بنده رسیده که خودجناب آقای نخست وزیر هم این دونفرآقایان را خوب میشناسند یکی آقای سرهنگ محمدخواجه نوری است که یک مدال لیاقت ومدال سپه درجه دودرجه یک بهش دادهاند وقتی یک بخشنامهای ستادارتش بااین شکل صادر کرده برای این افسر بنده عین بخشنامه ستاد ارتش را با اجازه آقایان اینجامی خوانم.
- ستادارتش. بخش نامه. بطوریکه کمیسیون بازرسی اسلحه ومهمات ادراه ذخائرارتش وواحدهای مرکز اعلام داشته نظربابتکاروعلاقه مندی سرهنگ ستادمحمد خواجه نوری فرمانده هنگ ۵۳ دژبان درمرتب نمودن مخزن مهمات وحفظ ونگاهداری اسلحه ومهمات واحدمربوطه معمول داشته بدین وسیله ازخدمات وی تقدیرانتظاردارد سایرافسران باتوجه مسئولیت خطیری که درحفظ ونگاهداری اسلحه ومهمات جمعی خود دارند به نامبرده تاسی نموده وجدیت لازم را معمول دارند بدیهی است درطی بازرسیهای که بعمل خواهد آمد لیاقت وشایستگی این قبیل افسران مورد توجه ستادارتش بوده وبموقع تشویق خواهندگردید.
رئیس ستاد ارتش - سرلشگرگرزن.
رئیس رکن ۴ ستادارتش سرتیپ تکش. البته اینهااوراقی رانشان دادند درحدود ۱۵ ورقهاست که همه مربوط به تشویق این افسراست ومربوط به مدالهایی است که بهش دادهاند واینهم پرونده خدمتش است که درتمام مدت خدماتش موردتوجه بوده وفرماندهانش باین نمرده ۲۰ داده اندوسنش هم گمان نمیکنم بیش از ۳۰ – ۳۵ سال باشدافسری است که دانشگاه جنگ هم دیدهاست این افسر را بازنشسته کردهاند ویکی دیگرهم سرهنگ تمام جعفرقلی صدری است که این خلاصه گزارشی است که ستاد ارتش باین کمیسیون دادهاست ودرتمام موارد ازسال ۱۳۲۶ بتمام خدماتش نمره ۲۰ داده بامضای سرلشگرمقبلی و آخرین فرمانده اش هم که سرتیپ مظهری است ایشان هم باین ترتیب باین افسرنمره ۲۰ داده ویک بخشنامه دیگری اینجا هست که سال گذشته آقای سرلشگر بهارمست که رئیس بازنشستگی ارتش بودند خودشان صراحتا اظهارعقیده کردهاند که بازنشستگی رانمیشودبرای افسران مجازات تلقی کرد ومانمی توانیم افسرانی راکه تحصیل کردهاند بدون جهت بازنشسته بکنیم مگراینکه بسن بازنشستگی برسندومن تعجب میکنم که خودایشان حالا رئیس ستادارتش هستند چرایکعده از افسران را بدون جهت بازنشسته کردهاند وبطوری که بنده اطلاع دارم خوداقای نخست وزیر هم باشتباه کمیسیونهایی بردهاند و دستور مقتضی صادرنمودهاند بنده میخواهم ازاینجاخواهش کنم افسرانی که حقیقتا بسن بازنشستگی رسیدهاند وباید از کار کناربروند آنهارا کناربگذارند وافسرانی که جوان هستند مثلا چندنفر سرهنگ بنده سراغ دارم که سه هفته قبل ازآمریکا آمدهاند وچندین سال اینهادرامریکاتحصیل میکردند بنده بایکی ازمقامات ارتش صحبت میکردم ایشان گفتند که پول تحصیل اینها را دولت آمریکا داده گفتم چه فرقی میکند دولت آمریکا داده ویک منتی برسراین ملت بدبخت گذاشته که چند نفر رفتهاند در آنجا تحصیل کردهاند این افسران یکیشان سرهنگ وجدانیان است سرهنگ فیوضی است اینهارا بازنشسته کردهاند وبنده اطمینان قطعی دارم که آنهاسوء نیت دراین کارهاداشتهاند آقای نخست وزیرباید دستوربفرمایندکه دراین سوء نیتها تجدیدنظربشود درخصوص شیلات هم عرایضی داشتم چون وقت گذشتهاست به بعدموکول میکنم ولی امیدواریم که خدا توفیق بدولت عنایت فرماید که افتخارخلع شیلات هم مثل نفت جنوب ازافتخارات حکومت آقای دکتر مصدق محسوب شود.
نایب رئیس - آقای شهیدی
شهیدی - چندروزپیش بودکه دیدم ملت ماباردیگر وفاداری خودرا به نهضت مقدس ملی نشان دادویکباردیگربه دنیا اعلام کرده مبارزه برای محو کوچکترین آثارشوم استعمار ادامه دارد ملت ثابت کردکه همچنان برعقیده خود راسخ واستوار است واگرامپراطوری لرزان ودرهم ریخته انگلستان هنوزطفره وتعلل ومرورایام را بعنوان وسیله دردست دارد وبامیدروزی نشستهاست تادولتهای دست نشانده تادولتهایی که باملت فاصله دارند روی کارآمده وایران فروشی کنند (نایب رئیس - تامل بفرمایید اکثریت نیست (پس ازچندلحظه اکثریت حاصل شد)بفرمایید) بایدازجنبش عظیم ازصدای موزون وازغرش ملت بیدارایران که دیروزازپشت نردههای آهنین وحصارمجلس مقدس شورای ملی بگوش جهانیان میرسید عبرت گیرنددیروزملت ایران ونمایندگان مردم باردیگر تجدید عهدکرده وسندقیام ملی را تسجیل وتاییدنمودند مردم وبرگزیدگان آنان دکتر مصدق را دردفاع ازحق وحقیقت وتسلیم نشدن به نظریات غیر عادلانه انگلستان تایید کردند اکنون مسلم گردیده که ملت ایران جهت وهدف خودرا تشخیص داده وبرای رسیدن به مقصود صف هارا میشکافد وموانع را طردمیکند ملتی که اعتمادکامل خودرا باچنین احساسات پاک بدولت ابرازمی نماید درمقابل ازقلب تهران تانقاط دورافتاده همگی یکصدا خواستاراصلاحات اساسی هستندازوزیرکشور دولت ملی جناب آقای دکتر مصدق امنیت وآسایش میخواهد ازوزیردادگستری قاضی خوب واجرای صحیح وسریع قوانین عدالت اجتماعی را طالب است ازوزیر فرهنگ بسط وتعمیم فرهنگ وانتخاب آموزگاران ودبیران فاضل ووطن پرست را مترصداست وبالاخره ازاین دولت ملی انتظاردارد که بهداشت وامنیت اجتماعی اورا نگذارد درمخاطره قرارگیرد این دولت چون مولود اراده مردم است باید برنامه خودرا باخواسته اجتماع تطبیق کند این ملت بیداراین ملت شرافتمند هزاران دردبیدرمان دارندهزاران آرزو دارند من به مشکلات مالی کشورواقفم وتکلیف محال نمیکنم ولی لااقل بایدقدمی برداشته شود که بداننددوران حرف ووعده تمام شده باید به کاغذبازی وکمیسیون سازی دروزارتخانهها خاتمه داده شود (جلالی - صحیح است) لوایح مفیدی را که درمدت شش ماه اختیارات بامضای آقای نخست وزیررسیده باحسن نیت اجرا نمود درمقابل مردمی که حاضر هستند در سخت ترین شرایط زندگی بسرببرند ولی تسلیم بیگانه نشونددرمقابل مردمی که با گرسنگی وبرهنگی میسازند ونغمههای تجزیه طلبی واسارت وعقائد اشتراکی را درسینه صاحبان اینگونه عقاید خفه میکننددرمقابل ملتی که حاضراست باخون خوداز خاک وزادگاه وجب بوجب دفاع نماید باید فضیلت وشرافت تقوی وصداقت وفداکاری نشان داد.
ماکه نمایندگان مردم هستیم دست شمارابرای اصلاحات بازگذاردهایم وهیگونه تقاضایی جزخواسته مردم ازشمانخواهیم داشت چه مابهمان اندازه که بحسن عاقبت کار امیدوارهستیم یقین داریم اگردرحریم دکتر مصدق وزیریاعضور موثری درانجام وظیفه خودقصور ورزیده یا آنکه راه خبط وخطارا پیمود ملت تیزبین وهوشیار ایران فراموش نخواهدکرد. وضع عمومی مردم خوب نیست این است که سرچشمه اصلاحات امنیت یعنی همان نعمتی که بدون وجود آن کوچکترین انجام کارمفید میسرنیست طبق آمال وخواسته مردم وجودندارد تحریک بیگانگان وفقرعمومی دست بهم دادهاند وهرروز درگوشهای ازاین مملکت قتل وکشتار وغارت صحنههای رقت آوری را بوجودمی آورد ویقین دارم اگربایک تصمیم جدی وعاقلانه مرتکبین این وقایع بسختی مجازات نشوند دامنه آن وسیع خواهدشد ودیگربه آسانی رفع آن امکان پذیرنخواهدبود.
- سرچشمه شایدگرفتن به بیل
- چه پرشد نشایدگرفن به پیل (احسنت)
دراین موقع آقای وزیرکشوروارد جلسه شدند) اتفاقا جناب آقای وزیرکشور هم تشریف آوردند آقای وزیرکشور موضوع امنیت را عرض میکردم من چندی قبل که عدهای ماجراجووآشوبگر روزروشن باحضورمامورین انتظامی ۳۳ نقطه شهر اصفهان را غارت کردند درپشت این تریبون به آقای وزیرکشور گفتم اگردرمجازات مرتکبین تسامح وپرونده بازی شود نظایر این شرارتها درشهر کارگری واستان کشاورزی اصفهان فراوان اتفاق خواهدافتاد وخطرآن ازلحاظ محیط بسیار مهم وقابل دقت خواهد بود متاسفانه با منتظر خدمت کردن یک افسر جوان ویک پاسبان تعقیب جدی قضیه مسکوت ماندونتیجه آن شد که دوهفته قبل هفتادنفرماجراجوازاصهفان برای غارت مردم به نجف آبادهجوم بیاورند که خودمردم آنهارا دستگیر میسازندیکهفته قبل درقریه اسکندری عدهای مضروب وغارت شده اندوسه روزقبل درقریه افوس فریدن جماعتی به مجلس روضه خوانی حمله وروعدهای مقتول ومجروح میگردند عده متعدی هم که ازارفاقهای بیمورد دولتهای نالایق گذشته جری شده اندبه کشاورزان زحمت کش ووطن پرست شهرستان فریدن انواع تعدی وشکنجه راوارد میسازند من ازدولت تقاضادارم چون طبق اطلاع موثق بیگانگان درمنطقه فریدن بین کشاورزان دست به تحریکاتی زدهاند دستورفرمایندفرمانده کل ژاندارمری وفرمانده لشکراصفهان هم که هردونفرافسرانی شایسته ولایق هستند حفظ انتظامات قریه افوس را قبل ازوقوع وقایع دیگری بعهده بگیرند وپادگان خودرا درمنطقه شهرستان فریدن تقویت نمایند.
من اصولا ازعدم توجهی که آقایان وزیران نسبت باوضاع عمومی اصفهان نشان میدهند بسیار متاسف وگله مندم اصفهان یکی از افتخارات تاریخی ایران است آثارتاریخی وصنایع ظریفه آن چشم جهانیان را خیره کرده مردم رنجبرووطن پرست درنهضتهای ملی پیشقدم وفداکاری کردهاند امروزکارخانههای این شهر مرکز ومنبع اعاشه وارتزاق هزاران کارگرشریف وزحمتکش است درشرف تعطیل است بارهاگفتهام اگرعلاقه مند به حفظ کارگران کشور هستید درحفظ این کارخانهها که باخون جگر تهیه شده بکوشید درترویج صنایع وطنی با نظارت کامل درتولید ومصرف وجلوگیری ازورود کالای مشابه خارجی قدمهای موثری بردارید برای تقویت بنیه مالی آنهالااقل مطالباتشان را بدهید ولی تمام این مطالب ونکات لازم وموثردرزیر انبوه پروندههای وزارت خانهها راکد میشود آمدیدتقسیمات جدیدی برای کشوردرنظرگرفتهاید بدون جهت استان مهم وتاریخی اصفهان را تبدیل به فرمانداری کل کردهاید پیشکاری دارایی آنجارا به دارایی شهرستان مبدل ساختهاید درصورتیکه این استان ازلحاظ اهمیت باسایراستانها قابل مقایسه نیست بعلاوه وجود استانداردریک استان سیاسی وکارگری اثرات مهمی دررفع معضلات وپیش آمدهادارد عایدات دارایی آنجاازکدام استان کمتراست چرا نارضایتی مردم را باتغییرعناوین استانداری وپیشکاری تشدیدمیکنید الان مردم اصفهان این عمل را خفت واهانت تلقی کرده اندمن این نکته را چندی قبل بجناب آقای نخست وزیرعرض کردم وکتباهم باین عمل اعتراض نمودم حالاهم ازجناب آقای وزیرکشورانتظاردارم اگرچنین تصمیمی اتخاذفرمودهاند منصرف شوند - ضمناقطعنامه ازکلیه مدیران جرایئد اصفهان رسیده ونسبت به انتخاب اعضای هیئت منصفه اصفهان اعتراضاتی دارند که چون ایرادشان نسبت به بعضی ازآنهاوارداست عینا جهت امرباقدام تقدیم مقام ریاست میکنم.
موضوع دیگروضع رقت آورکشاورزان است که خودشاهدپریشانیهاومحرومیتهای کشاورزان نجیب فریدن وتمام نقاط حوزه انتخابیهام هستم تنهاموسسه که میتواندبه کشاورزان کمک کند ونگذارد دسترنج ناچیزشان قبل ازبدست آمدن محصول نصیب سودپرستان وسفته بازان ومحتکرین گرددبانک کشاورزی است امامتاسفانه سرمایه ومقررات این بانک دربهبود وضع کشاورزان مفید نخواهدبود دولت هم باین موسسه عام المنفعه آنطوری که باید وشاید توجهی نمیکند حتی اعتباری که بموجب تصویب قانون بایستی باین بانک داده شود هنوزداده نشده ازقراراطلاع مدیرکل فعلی بانک کشاورزی که خودآشنا به مصائب کشاورزان است پروژههای اصلاحی برای توسعه این بانک وتقلیل ربح ودستمزد تهیه نموده که اگرکمکی باوبشود قسمت عمده گرفتاریهای کشاورزان حل خواهد شد. آقایان اکثریت محروم را زارعین وکشاورزان زحمتکش تشکیل میدهند درمقابل عرق ریزی وپینه دست این طبقه یک اقلیت غافل وبی انصاف وسرباردر بهترین وضع خوشگذرانی بسرمی برند ولی خود آنهادربدترین شرایط عمرطی مینمایند این است که توجه عموم همکاران محترم را باین نکته اساسی معطوف میدارم.
موضوع دیگری که یک قسمتش را آقای میراشرافی اشاره کردند راجع بافسران ودولی بنده بطورکلی راجه بوضع کارمندان عرض میکنم که توجه به آن درشرایط ووضع حاضر بسیارموثراست یکی تزلزلی است که دربین کارمندان دولت حکمفرما شده دیگرترفیع ندادن برعدهای ازافسران جوان ارتش وژاندارمری است الان این بازنشسته کردنهای بی تناسب ومنتظرخدمت کردنهای بدون دلیل امنیت فکری وروحی مستخدمین دولت درهرطبقه که هستند سخت متزلزل ساخته روی اینها عدم امنیت فکری کارهای وزارتخانهها وادارات فلج شده شما درهرکجامی روید ازسیمای افسرده ورنگ پریده مستخدمین این کشور که عمری را درسخت ترین شرایط بسربرده اندروح یاس وناامیدی استنباط میکنید مقدرات کارمندان نجیب وتیره بخت را بدست کمیسیونهایی سپردهاند که درصلاحیتشان تردیداست مقیاس وقاعده برای این کمیسیونهادرست نیست حب وبغض درتصمیماتشان دخالت داشته ترتیب بازنشسته کردن کارمندان ثبت یاسایروزارتخانهها متفاوت است درصورتیکه همه تابع یک دولت ومطیع یک مقررات استخدامی هستندالان چندنفرازشریفترین وفاضلترین وجوانترین کارمندان ثبت اصفهان را بدون دلیل بازنشسته کردهاند درصورتیکه چندین نفرکارمند ازکارافتاده وواجد شرایط بازنشستگی صندلیهای آن اداره را اشغال کردهاند برای یک کشور مشروطه که دارای قانون اساسی وقوانین جامعی است بسیار ناپسنداست که پنج نفربدون هیچ شرط وصفتی بنشینند وبگویندچون حسن تعظیم نمیکندعلی قیافه اش زنندهاست تقی بی ادب است باید بازنشسته یامنتظرخدمت وزائدبرسازمان تشخیص شود آقایان ما خودمان طبق قانون برای رمال وقاپ باز شاگردشوفرحق دفاع قائل شدهایم ولی باید ببینیم که کارمندان دوائر مایعنی طبقات فاضله کشور مابدون شنیدن دفاع سلب حیثیت وآبرومی نمایند وسکوت اختیار نماییم جوانی که باخون جگرخوردن پدرومادر پس از۱۵ سال تحصیل ولیسانسیه شدن حالاکه موقع استفاده پدرومادراز وجود اوست به تشخیص کمیسیون پنج نفری ازتمام مواهب موجودیت محرومش میسازندویک فرد سالم وعالمی را عمدا بطرف دستجات ناسالم وجاهل سوق میدهنداصلاحات وزارتخانه غایت آمال قاطبه ملت ایران است ولی نه بااین سیستم واین طریق غیر منصفانه قاضی دزدرا باید طرد کرد کارمندناپاک را بایداخراج نمود ولی با محاکمه وصدور حکم مراجع قانونی چرا اگریک قاضی صدها حکم ناحق داد وخانوادههایی رابخاک سیاه نشانده امروز بایدفقط بازنشسته یاسلب صلاحیت ازاوبشوداین قاضی بایدزندان برود محاکمه شود به مردم شناخته شود این رویه اسمش مجازات نیست تشویق خائنین وتنبیه خادمین است یک کارمنددولت اگر عمری را دزدی کرده رشوه گرفته مرتکب اختلاس شده چرا بایدفقط بازنشسته شود بایدمحاکمه شود حبس شود پول مملکت را هرچه برده وخورده ازاووصول کردنه اینکه بدانیم دزد بوده کاخهاساخته مغازهها خریده تجارتخانهها برپاکرده ولی با تمام این اوصاف بازنشسته شود آن وقت درمقابل افراد آلوده وناپاکی بنام مدیرکل ورئیس کل فرمانفرمای ده الی بیست اداره مهم اقتصادی شوند باهمین بی ترتیبی هادرموردافسران جوان ووطن پرست ما بیعدالتیها شده بجای آنکه ازکمیت بکاهند وبرکیفیت بیفزایند ازکمیت وکیفیت هردوبغلط واشتباه کاستهاند من درموردافسری که ازترفیع محرومش کرده بودندومضطربانه اشک میریخت وازخدمت قصه هامیگفت تحقیق کردم معلوم شد گناهش این بود که صاحب خانه اش بواسطه تاخیریکماه پرداخت مال الاجاره مبادرت بصدوراجراییه نموده ونسخه دوم برگ اجراییه روی پرونده پرسنلی این افسربایگانی بوده آخرانصاف بدهیدافسری که حقوق ماه قبل را دوماه بعدمی گیرد چگونه میتواند درسرموعداجاره منزل را بپردازدتقصیربا کیست یافرض بفرماییدخانم این افسربا بقال سرگذردعوایش شدهاست آن شکایت کرده این را نباید ازترفیع محرومش کرد ترفیعات اکثرافسران راباین عناوین پایمال کردهاند ضمنا قطعنامه ایست ازطرف جرایداصفهان مبنی برانتخاب هیئت منصفه وطوماری هم توسط آیت الله میلانی راجع به قانون انتخابات رسیده که آنراهم تقدیم مقام ریاست میکنم وبقیه وقتم را هم بجناب آقای دکتر فاخر تقدیم میکنم.
نایب رئیس - دیگر وقتی باقی نمانده سه دقیقه هم بیشتر صحبت فرمودید آقای نریمان
نریمان - بنده هم ازاینکه جناب آقای وزیرکشوراینجا حضوردارندتشکرمیکنم چون عرایضم مربوط به لایحه اتوبوسرانی است عرض کنم چون بعلت بلاتکلیف ماندن پیشنهادی صد ۵۱ سهام اتوبوسرانی بایدطبق مفاد ماده ۱۶۶ آئین نامه داخلی مجلس شورای ملی نسبت باین پیشنهاد تجدیدرای شود وازطرف دیگرممکن است درجریان بحث راجع به پیشنهادصدی ۲۰ نوبت صحبت واظهار نظروذکر دلایل مخالفت به بنده نرسد این است که بااستفاده ازاجازه نطق قبل ازدستور توضیحاتی راجع باین دوپیشنهاد بعرض مجلس شورای ملی میرسانم:
اول - پیشنهاد تخصیص صدی ۲۰ سهام شرکت واحد اتوبوسرانی به شهرداری رئوس مطالب ومواداساسی این پیشنهادتحت شماره ۱۵۳ طبع وتوزیع ودردستور مجلس شورای ملی قراردارداینها هستند
(الف) وزارت کشورمکلف است برای انتظام اتوبوسرانی عمومی شهرتهران وتوابع یک شرکت واحدی بوسیله شهرداری تاسیس نماید.
(ب) هشتاد درصد سهام شرکت درمقابل بهای اتوبوسها متعلق به مالکین قبلی وبقیه بیست درصد سهام غیرنقدی بوده در ازای مزایا ومنافع شهرداری متعلق به شهرداری تهران خواهد بود.
(ج) هیئت مدیره شرکت از ۵نفر تشکیل میشود که ازلحاظ حفظ مصالح عمومی ۳نفر ازآنهابانتخاب انجمن شهر ودونفردیگر بانتخاب سایر صاحبان سهام تعین خواهد شد.
معایب ومضار این پیشنهاد عبارت از اینهاست:
(۱) پیشنهاد طوری تنظیم شده که روشن نیست که آیا این شرکت واحد اتوبوسرانی دارای حق انحصاری هست یاخیر؟ آیابااین قانون کسان دیگر هم خواهند توانست اتوبوسهای عمومی داشته ازآنها درشهر بهره برداری کنند؟ مبهم بودن این مسئله یکی ازنواقص این پیشنهاد است.
ازدوحال خارج نیست یانظراین است که این شرکت حق انحصاری اتوبوس رانی راداشته باشددراین صورت این مطلب باید دراین لایحه بطورروش وصریح ذکرشود تاابهامی باقی نماند. یامقصود این است که شرکت واحد بدون استفاده ازحق انحصاری آن شرکت واحد تشکیل شود که دراین صورت مالکین فعلی اتوبوسهانه اعتبارونه نفعی درمشارکت درآن خواهدداشت زیرا با آزادبودن اتوبوسرانی آنهاترجیح خواهندداد خودشان مستقیما عمل کند وصددرصد عایدات را خودشان ببرند تاباشهرداری شرکت کرده فقط صدی ۸۰ منافع به آنها برسد اگر اتوبوسرانی عمومی شهر آزادباشد وانحصاری دربین نباشد تشکیل شرکت واحدنعمتی خواهدداشت نه عملی خواهد بود ونه منظوردولت را که حفظ منافع عمومی است تامین خواهد کرد.
(۲) عیب بزرگ دیگراین پیشنهاداین است که اصل منطقی ومعقول حکومت اکثریت آرای صاحبان سهام را متزلزل ونقض میکند انتخاب اعضای هیئت مدیره شرکت ازوظایف وشئون مجمع عمومی است وآنهم منوط به رای اکثریت صاحبان سهام میباشد وچون شهرداری فقط دارای یک پنجم ازسهام شرکت است بالطبع دادن حق انتخاب اکثریت اعضای هیئت مدیره بدارنده یک پنجم سهام شرکت ناقض اصل مسلم بوده وبرخلاف قاعده کلی میباشد.
(۳) باوجودوبفرض اینکه اکثریت هیئت مدیره شرکت بطور تصنعی دردست شهرداری باشد بازمنظور تامین نخواهد شد زیراهیئت مدیره قانونا موظف است درحدود تصمیمهای مجمع عمومی عمل کندواین تصمیم هارااکثریت صاحبان سهام که دارنده صدی ۸۰ سهام هستند وعبارت ازمالکین فعلی اتوبوس هستنداتخاذ میکند. پس باترتیب پیشنهادی زمام اموردردست انجمن شهرنخواهدبود ومنافع عمومی تامین نخواهدشد. اگرهیئت مدیره اوامر ودستورات مجمع عمومی صاحبان سهام را اطاعت نکندکه برخلاف قانون عمل کرده وهرج ومرج ایجادمیشود و اگر بکند که نتیجه مطلوبه بدست نخواهدآمد.
(۴) اگربرای حفظ تامین منافع عمومی اجبارداریم که اتوبوسرانی عمومی شهررابیک شرکت واحد تخصیص بدهیم آنرادرانحصار این شرکت درآوریم ودیگران را ازاستفاده وبهره برداری محروم کنیم علت ندارد برای همیشه صدی ۸۰ منافع آتی این انحصار را بیکعدهای که وضع اتوبوسرانی تهران را باین وضع زننده وغیرقابل تحمل درآوردهاند تخصیص بدهیم نگذاریم لااقل شهرداری که مال خود مردم است قسمتی ازمنافع اینکاربیش از صدی ۲۰ بهره مندشود. آیا عذرنداشتن سرمایه کافی است که شهرداری را برای همیشه ازمنافع قابل توجه اتوبوسرانی محروم کنیم حق این است که شرکت واحداتوبوسرانی تماما متعلق به شهرداری باشد وتمام منافع آن به مصرف امورشهربرسد. متاسفانه عذرنداشتن سرمایه انسان را مجبورمیکند که به حداقل که همان صدی ۵۱است قانع باشد چرامی خواهید این حداقل را به صدی ۲۰ تنزل بدهندقانع شدن بصدی ۲۰ بنفع انحصاراتوبوسرانی برای شهرداری است بمردم وجامعه. اینکاررانکنید
(۵) اگردرنتیجه ترقی هزینههای بهره برداری فرضا شهرداری مجبور شود نرخ کرایه را قدری ترقی دهد واین ترقی ایجاب نماید که مثلا ده دینار نرخ کرایه افزوده شود چون واحد ده دیناررایج نداریم شهرداری مجبور شود برای ده دینار۵۰دینار برنرخ اضافه کند.
اگردریک چنین موردی تمام سرمایه مال شهرداری باشد صدی صد آن (۴۰) دینارهای اضافی عایدشهرداری یعنی خودمردم میشود ولی با ترتیب پیشنهادی صدی ۸۰ آن پولهای اضافی به جیب مالکین فعلی فروخواهدرفت.
چرا بگذاریم شهرداری لااقل تا میزان صدی ۵۱ ازآن درآمد استفاده بکندوچرا به شهرداری که مال مردم است این ضرررا بزنیم؟
شایدسوء تفاهمی برای بعضیها باشد که این پیشنهادصدی ۲۰ نتیجه کمیسیونی است که چندی قبل برای مطالعه لایحه اتوبوسرانی وپیداکردن راه حل تشکیل گردید.
بنده که دراین کمیسیون شرکت داشتم عرض میکنم که بهیچوجه اینطورنیست وتوافقی درکمیسیون پیدانشدآقای مهندس حسیبی نماینده محترم که درکمیسیون شرکت داشتند صحبت ازتخصیص صدی ۲۰ به شهرداری فرمودندولی این صحبت یک مکمل خیلی خوبی هم داشت وآن این بود که درعوض منافع صاحبان صدی ۸۰ سهام محدود به یک میزانی باشد ومازادآن متعلق به شهرداری شود مثلا بگوییم اگر منافعی که به صدی ۸۰ بقیه سهام تعلق میگیرد بیش ازفرضا صدی ۱۲ یا ۱۵ درسال شد مازاد آن بسهام شهرداری تعلق داشته باشد (مهندس حسیبی - صحیح است) متاسفانه فکر تخصیص صدی ۲۰ سهام به شهرداری درذهن تنظیم کنندگان پیشنهادفعلی ماندولی تعیین حداکثروحدودی برای منافع دارندگان بقیه صدی ۸۰ سهام فراموش شد.
دوم - پیشنهادتخصیص یافتن صدی ۵۱ یااکثریت سهام شرکت واحد اتوبوسرانی به شهرداری این پیشنهادی است که سابقا تقدیم شد ونسبت به آن بایدتجدیدرای بشوداساس وروش این پیشنهاداین است:
(۱) دولت مکلف است بوسیله وزارت کشوراتوبوسرانی عمومی شهرتهران وتوابع را به شرکت واحدی که ۵۱ درصد سهام آن متعلق به دولت وشهرداری قانونی خواهدبود (کریمی - نظرتان را اصلاح فرمودید آن موقع فرمودید که قرض کنیم وبخریم) نه خیرصورت مجلس یکشنبه را ملاحظه بفرمایید بنده چیزی اضافه نکردهام و۴۹ درصد بقیه سهام آن متعلق به اتباع ایران باشد.
(۲) حق انحصاری اتوبوسرانی عمومی شهربه میزان ۲۰ درصد کل سرمایه شرکت سهم پرداختی دولت بوده وبقیه سی ویک درصد سهام سرمایه تعهدی دولت محسوب میشود ومجموع ۵۱ درصد سهام دولت به محض تشکیل انجمن قانونی شهر به شهرداری انتقال مییابد.
مشخصات ومزایای این پیشنهاد این هاست:
۱- انحصاردرقانون تصریح شده
۲- وقتی صدی ۵۱ یااکثریت سهام شرکت که نصف بعلاوه یک است دردست شهرداری باشدآنوقت چه درمجمع عمومی وچه درهیئت مدیره شرکت اکثریت بطورطبیعی وغیرتصنعی دردست شهرداری خواهدبود.
۳- انحصاربیک شرکتی که سهم عمده آن مال شهرداری یعنی خودمردم است داده میشود نه بیک شرکتی که اکثریت سهام آن متعلق به مالکین فعلی اتوبوسهاست.
۴- صدی ۲۰ ازسهام شهرداری حق لاامتیاز یاحق انحصاری است وازاین بابت شهرداری سرمایه نمیدهد وبه پول احتیاج ندارد.
۵- بقیه صدی ۳۱ سهام شهرداری یک سوم تعهدی است که هروقت عملیات شرکت توسعه پیداکرد پرداخت آن ازطرف شهرداری مورد پیدا خواهدنمود.
۶- چون صدی (۳۱) سهام شهرداری سرمایه تعهدی است فعلابرای پرداخت آن احتیاج به استقراض ازبانک ملی نخواهد بود وتدریجا ممکن است این صدی ۳۱ ازمحل درامد ومنافع سالیانه صدی ۲۰ تامین وپرداخت شود.
۷- چون فقط صدی ۴۹ سرمایه که متعلق به مالکین فعلی است وصدی ۳۰ شهرداری سرمایه پرداختی آنهاخواهد بود باین جهت فعلامنافع بین این صدی ۶۹ تقسیم میشود وضرری به مالکین واردنمی شود.
۸- درصورتیکه توسعه عملیات شرکت پرداخت سرمایه تهدی شهرداری را ایجاب نمود نتیجه اضافه عایدی ودرآمدی که ازاین توسعه عملیات بدست میآید به مصرف پرداخت منافع این سرمایه پرداختی خواهد رسید وبالنتیجه بازبسهم صدی ۴۹ لطمه وارد نخواهدشد.
بنده قضاوت بین این دوپیشنهادرا بنظرصائب آقایان نمایندگان محترم میگذارم وباردیگردرخاتمه اضافه میکنم که درست است که ازلحاظ تقسیم منافع بین پیشنهادصدی ۵۱وصدی ۲۰ دراول کارشرکت تفاوتی نخواهدبود ولی بتدریج توسعه عملیات شرکت واحتیاج به سرمایه اضافه صدی ۳۱ سرمایه تعهدی شهرداری پرداخته خواهدشد ومنافع آتی باین صدی ۳۱ نیزتعلق خواهدگرفت وباین ترتیب بالمال سهم شهرداری ازمنافع بصدی ۵۱ کل خواهد رسید درصورتیکه با پیشنهادصدی ۲۰ هیچ وقت بیش ازیک پنجم منافع به شهرداری نخواهدرسید.
این بودجواب آقای وزیرکشور ولی بایدبازتکرار کنم که حق این است تمام سرمایه شرکت را شهرداری بپردازد که درحسن تنظیم ومرتب کردن امورآن درآمد سرشاراتوبوسرانی کمک به بودجه شهرداری بکند.
توجه بفرمایید جناب آقای وزیرکشور عرض کنم که بطورکلی تصورهم نشود که دولت یادستگاههای عمومی بطورکلی تاجرخوبی نیستند زیرا اگرتاجرخوبی نمیتوانند باشندبرای این است که مجبورند منافع عمومی را رعایت کنند.
- تقدیم یک فقره سوال از طرف آقای هدی
[ویرایش]۳- تقدیم یک فقره سوال از طرف آقای هدی
نایب رئیس - حالا وارد دستور میشویم آقای هدی
هدی - بنده یک عرضی داشتم یک سوالی کردهام ازجناب آقای وزیر راه که تقدیم مقام ریاست میکنم
- سوال آقای کهبد راجع به لیرهای که بانک ملی بنفع انگلستان پرداخته و جواب آقای معاون نخست وزیر
[ویرایش]۴- سوال آقای کهبد راجع به لیرهای که بانک ملی بنفع انگلستان پرداخته و جواب آقای معاون نخست وزیر
نایب رئیس - بطوریکه همکارمحترم جناب آقای ذوالفقاری درجلسه گذشته اعلام فرموده بودند نظربراین است که تاآن جایی که وقت هست اول به سوالات بپردازیم و بعد اگر فرصت شد لایحه را مطرح کنیم آقایان اگر موافقت دارند بهمین ترتیب عمل بکنیم. آقای دکتر ملک اسمعیلی فرمایشی داشتید بفرمایید
معاون نخست وزیر(دکتر ملک اسمعیلی) – در حکومتهای ملی یعنی حکومت مردم بر مردم یکی از راههایی که برای نظارت در اجرای قوانین موجوداست همان سوالاتی است که آقایان نمایندگان محترم از دولتهای وقت میکنند و این سوالات نمونهای از علاقه فراوان نمایندگان است بامور مملکت و رفاه و آسایش مردم در جلسات اخیر سوالاتی شده سوالات متعددی از دولت و آقایان وزرا که همیشه آقایان وزرا آمدهاند حاضر شدهاند برای اینکه فرصتی بدست بیاورند و جواب باین سوالات بدهند ولی متاسفانه فرصت نشده و آقایان وزرا از کارهایشان باز ماندهاند.
بنده تقاضا میکنم از ریاست محترم مجلس شورای ملی و از آقایان نمایندگان راجع باین سوالات یک توجه خاصی بفرمایند بعضی از این سوالات مربوط به مسائل روز است که وقتی موقع آن بگذرد تا اصلا موضوعش منتفی میشود و بعضی از آنها واقعا از نظر مملکت اهمیت دارد و اگراین سوال در همان روز و موعد قانونی بموجب ماده ۱۶۹ که یک هفته مقرر گردیده مطرح نشود بکلی آن اثر خودش را از دست میدهد (صحیح است) بنده از آقایان تقاضا دارم باعلاقهای که بسوالات دارند واقعا وقتی هم پیدا بشود که آقایان وزرا وقتی میآیند در مجلس حاضر میشوند برای جواب دادن وقتشان تلف نشود و جواب سوالشان داده شود. از جمله سوالی است که آقای کهبد کردهاند راجع به بانک ملی ایران و اینکه در آن موقع ضرری به مملکت وارد آمده و این خیلی اهمیت دارد و از نظر جزایی هم قابل دقت و مطالعهاست و تمام سوالاتی که شدهاست جواب آنها الان حاضراست آقایان توجه فرمودهاند که بنده در هر موقع مخصوصا تقاضا کردهام حتی حاضر بودن دولت را برای جواب سوالات در صورت جلسات قید کنند سوالی جناب آقای صفایی کردهاند سوالی هم جناب آقای خلخالی کردهاند دو سوال جناب آقای کهبد نمودهاند سوالی جناب آقای حائری زاده کردهاند
بنده چند مرتبه تذکر دادهام که دولت برای جواب حاضراست هر وقت هم خود آقایان وزرا باید جواب سوالات را بفرمایند و حاضرنیستند به بنده بفرمایند بنده تلفن میکنم فورا برای جواب آقایان حاضرمی شوند الان هم بنده تقاضا دارم قبل از همه سوالی که مربوط به بانک ملی است مطرح بشود چون موضوع حائز اهمیت فراوان است.
نایب رئیس - راجع به موضوع سوالات محتاج به تذکرنیست که دولت اعم از اینکه سوالی شده باشد یا نشده باشد میتواند هرگونه تعقیبی در هر مرحلهای که لازم بداند بکار برد بنابراین اینکه سوالی مطرح نشده ومانع اقدام دولت شدهاست این به نظر بنده وارد نیست درعین حال البته بنده نظرآقای دکتر ملک اسمعیلی را راجع به مقدم داشتن سوال آقای کهبد رعایت میکنم ولی فعلا آقای وزیر دارایی تشریف ندارند (معاون نخست وزیر- بنده جواب عرض میکنم) (آقای کهبد بفرمایید)
کهبد – در تاریخ ۷دی ماه از دولت سوالی کرده بودم که در شهریور ۱۳۲۸ مبلغی در حدود دومیلیون و سیصدهزار لیره دانسته وفهمیده از دارایی بانک ملی ایران که متعلق به ملت ایران است خارج وبه نفع انگلیسها پرداخت و استفاده شدهاست این سوال بنده مورد توجه مخصوص جناب آقای نخست وزیر قرارگرفته و بعد از رسیدگی و تصدیق صدق عرایض اینجانب اینک نماینده محترم دولت برای توضیح حقایق درمجلس شورای ملی حضوربهم رسانیدهاست.
قبل از ذکربیان مطلب ناچارم حقایق تلخی را بعرض برسانم در مدت ۱۵۰ سال که دولت انگلیس در تمام شئون سیاسی و اقتصادی این کشور مداخله داشتهاست همیشه عدهای از غلامان حلقه بگوش و نوکران خاص خود را در راس امور و کارهای مهم و حساس کشور قرار میدادهاست بدیهی است وظیفه این آقایان حفظ منافع اربابان خود بودهاست. اگر بگویم بعضی از این نوکرها باندازهای خوش خدمتی میکردند که اگر یک مرد انگلیسی بجای آنها بود این طورخدمت نمیکرد مبالغه نگفتهام اینک باصل موضوع میپردازم
در تاریخ ۲۶ماه مه ۱۹۴۲ قرارداد مالی بین دولت ایران و دولت انگلستان منعقد گردید و با آنکه قرارداد مزبور به نفع انگلستان بود تصادفا جریاناتی بعداز چند سال جهت امورمالی انگلستان بوجودآمده که برحسب قضا و قدراز ماده ۸ آن قرارداد مختصری نفع عائد دولت ایران میشد در ماده ۸ قرارداد مزبور تصریح شده بودکه لیرههای موجودی ایران در بانکهای انگلستان بطلا تضمین شده و اگر بعدا تنزلی در نرخ لیره حاصل شود ضرری نباید متوجه دولت ایران گردد و قیمت لیرههای ایران بر اساس قیمت طلا محسوب خواهدشد.
در تاریخ ۳۰ دسامبر ۱۹۴۷ موافقت نامه بین بانک ملی ایران و بانک انگلستان منعقد و در ماده ۳قرارداد مزبورمراتب تایید و صریحا تصدیق شده بود که کلیه موجودی لیرههای بانک ملی ایران طبق ماده ۸ قرارداد تضمین شده به طلا میباشد. وهمچنین در ماده ۳موافقت نامه مورخه ۲۸ اکتبر ۱۹۴۸ منعقد بین بانک ملی ایران و بانک انگلستان تایید شده بود (موجودیهای بحسابهای قابل انتقال ایران و هر مبلغی که بعدا به آن اضافه شود طبق ماده ۸ قرارداد مالی ایران و انگلیس مورخه ۲۶ماه مه ۱۹۴۲ نسبت به تنزل در مقابل طلا تضمین گردید و مقرر شده بود که تفصیل طرز انجام ضمانت مزبور به ترتیبی خواهدبود که در نامههای متبادله بین سفیر دولت انگلیس در طهران و وزیر امور خارجه ایران در ۸ اکتبر ۱۹۲۲ توضیح داده شدهاست) و از این پیمان حداکثر استفاده را دولت انگلستان به نفع خود نمود در ۲۷ شهریور ۱۳۲۸ دولت انگلیس به جهاتی تصمیم گرفت قیمت لیره خود را نسبت به دلار و طلا تنزل دهد و این تنزل بماخذ لیرههای تضمین شده بطلا چهل و چهار درصد بود البته این عمل برای دولت انگلیس متضمن چند فایده بود اول آنکه مبالغ مهمی لیره متعلق به بعضی از ممالک دنیا در بانکهای انگلیس موجود بود که به طلا و دلارتضمین نشده و مشمول این کسر و تنزل قیمت گردید دوم اجناس انگلیسی توانست در امریکا به قیمت بسیار مناسبی عرضه گردد و با اجناس گران قیمت آمریکایی رقابت نماید و مبلغ مهمی ارز به موجودی انگلیس اضافه شود و از حاصل این عمل این نتیجه بدست آمد که بعد از اندک مدتی مبلغ قابل ملاحظه به موجودی طلا و ارز دولت انگلستان اضافه شد.
پس دولت انگلستان با بدست آوردن چنین منافع بی شماری هیچگاه درصدد برنیامد که چیزی برخلاف پیمان و تعهد خود مبلغ ناچیزی که ازاین راه عاید خزانه ایران میگردید عدول نماید و چون این تنزل عمومی لیره تاثیری در وضع لیرههای تضمین شده به طلا ایران نداشت و میبایست طبق پیمان ۴۴ درصد به کلیه موجودی بانک ملی ایران اضافه شود و دولت انگلستان هم حرف و ایرادی نداشت به این جهت از بانک ملی ایران درخواست نمود مبلغ موجودی را تعیین کنند تا ۴۴ درصد به آن اضافه نماید بدبختانه یا متاسفانه جناب آقای ابوالحسن ابتهاج مدیر کل بانک ملی ایران در آن موقع لندن تشریف داشتند و خوش خدمتی ایشان به نفع اربابان خود گل کرده و به بانک ملی ایران دستورمیدهند مبالغی که شرکت نفط و بانک شاهی سابق در حسابهای خود نزد بانک ملی ایران به لیره موجوددارد از کل مبلغ موجودی کسرشود یعنی مشمول این ۴۴ درصد نگردد.
این دستور موجب حیرت و تعجب متصدیان وقت بانک ملی ایران گردیده و کمیسیونی مرکب از آقایان دفتری و جهانگیر و چند نفردیگر در بانک تشکیل و با توجه به مفاد پیمان و مقررات بانک ملی ایران و اصول بانکداری دنیا و مذاکره با مشاورین قضایی باین نتیجه رسیدند که این دستوربهیچ وجه صحیح نیست و با هیچ یک از مقررات بانکی وفق نمیدهد و قابل اجرا نمیباشد و صریحا مراتب را به جناب آقای مدیر کل بانک اعلام میدارند جناب آقای مدیرکل بانک با کمال غرور و خودسری توجهی به دلایل موجه متصدیان بانک ننموده و صریحا دستور میدهند مبلغ ۲/۲۵۳/۵۴۳ لیره انگلیسی که به قیمت امروز بالغ بر پنجاه و شش میلیون تومان میگردد از حساب بانک ملی ایران یعنی از خزینه فقیر ملت ایران خارج و به خزانه دولت انگلستان و به نفع انگلیسها محسوب گردد و باین نحو خدمت صادقانه خود را بدون آنکه خود انگلیسها توقع یا انتظار و یا درخواستی نموده باشند به نفع اربابان خود و به زیان ملت غارت زده ایران و موسسهای که خود رئیس مطلق العنان آن موسسه بود انجام میدهد.
آقایان محترم من به جرئت قسم یاد میکنم که اگر یک نفر انگلیسی مدیر کل بانک ملی ایران بود محال به نظرمی رسید و امکان نداشت که چنین عملی را که برخلاف نص صریح پیمان و عرف و عادات بانکی جهان میباشد انجام دهد خلاصه بعد از انجام عمل و پرداخت وجه جناب آقای مدیرکل درصدد برمی آید که جهت این عمل خلاف خود مدرکی از دولت وقت تحصیل کند شرحی بجناب آقای ساعد نخست وزیروقت بدون آنکه ذکر مبلغ نماید سفسطه آمیز مرقوم میفرمایند و مطالب بچه گانه در نامه مزبور شرح میدهد و از همه مضحکتر آنکه در نامه مزبور صریحا اعتراف میکند که مطابق پیمان و قرارداد باید این مبلغ بایران برسد ولی اخلاقا خوب نیست که این مبلغ از انگلیسها گرفته شود. جناب آقای ساعد هم دست کمی در خدمت گذاری از ایشان نداشتند مراتب را طی نامه تایید مینماید من یقین دارم اگر این عمل در هر یک از ممالک متمدن و غیرمتمدن دنیا صورت میگرفت کوچکترین مجازات مرتکب از اعدام کمترنبود البته به پاس این گونه خدمات صادقانهاست که این آقای عزیز را در آمریکا با حقوق گزافی که یعنی ۱۸هزار دلار یا ۱۶۰هزارتومان در سال استخدام شدهاست.
بهر جهت این بود از مختصراطلاعی که بنده داشتم چند فقره از این گونه خراب کاری سراغ دارم که بعد از تحقیق در صحت و سقم آن مورد سوال قرار خواهم داد. اینک منتظر توضیحات نماینده دولت هستم که نظریات خودرا در این خصوص مجددا توضیح بدهم.
نمایندگان - احسنت. احسنت
نایب رئیس - آقای دکتر ملک اسمعیلی
معاون نخست وزیر - اینکه بنده عرض کردم که توجهی به سوالات بشود منظورم این نبود که اگر مطلبی را بایستی دولت در مجلس مطرح کند و با منافع مملکتی تماس دارد دولت حق اینکار را ندارد وقتی سوال شد تکلیفی هم ایجادمی شود یعنی تا وقتی سوال نشده دولت خودش موضوع را تعقیب میکند و تا عملی انجام نداده گفتنش در مجلس جز اتلاف وقت آقایان نمایندگان محترم نتیجهای ندارد دولت دراین باره به وظیفه خودش عمل کرده و باید هم بکند و همین که سوال ابلاغ شد آئین نامه میگوید باید در ظرف یک هفته نماینده دولت یا وزیر مربوطه اینجا حاضربشود و جواب بدهد از این نظر تقاضاکردم که توجه بشود والا هر وقت مطلبی برای استحضار خاطر آقایان لازم باشد در مجلس مطرح بشود البته که تامل نخواهدشد و این وظیفه دولت است و اما جناب آقای کهبد راجع به دو میلیون و کسری لیره و زیانی که در موقع تنزل نرخ لیره در شهریور ۱۳۲۸ نسبت به موجودیهای شرکت سابق نفت و بانک انگلیس و ایران در خاورمیانه به بانک ملی ایران وارد شدهاست سوالی کردهاند که اینک عین توضیحاتی که بانک ملی ایران دادهاست باستحضار آقایان نمایندگان محترم میرسد. بر طبق ماده ۳ موافقت نامه مورخ ۱۸ اکتبر ۱۹۴۸ منعقد بین بانک ملی ایران و بانک انگلستان کلیه موجودی حسابهای قابل انتقال ایران و هر مبلغی که بعدا به آن اضافه شود بر اساس ماده ۸ قرارداد مالی ایران و انگلیس مورخه ۲۶مه ۱۹۴۲ نسبت به تنزل در مقابل طلا تعیین شده بود در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۲۸ ارزش لیره انگلیسی به طلا در حدود ۲۴درصد تنزل نمود و چون این تنزل شامل موجودیهای لیره بانک ملی ایران نبود از این جهت در ۱۹ دسامبر ۱۹۴۹ مطابق ۲۸ شهریور ماه ۱۳۲۸ بانک انگلستان موجودی حسابهای لیره بانک ملی ایران را استفسار نموده که تفاوت را بحساب بانک ملی ایران و بنفع کشور منظورنماید متصدیان بانک ملی چون رئیس کل بانک آقای ابتهاج در لندن بوده از ایشان سوال میکنند کسب دستور میکنند که از انگلستان یک چنین کاغذی رسیده که ما میخواهیم این مبلغ را بصورت حساب شما بگذاریم (کهبد - تلگراف است؟) البته تلگراف است از آقای ابتهاج جواب میرسد که موجودی حسابها (این را آقایان توجه بفرمایند خواهش میکنم موضوع خیلی اهمیت دارد و اگر آقایان توجهی بفرمایند موضوع کاملا روشن خواهد شد) از آقای ابتهاج جواب میرسد که موجودی حسابها پس از وضع سپردههای شرکت نفت و سرمایه بانکهای خارجی قلمداد شود یعنی اول آنها را کسر بکنند بعد حسابی که میخواهند به آنها بدهند و آنچه طلبکارند از بقیه حساب کنند چون این دستور با این موافقت نامه بخصوص ماده ۸ که الان عرض کردم مغایرت داشت و به زیان بانک ملی بود باز متصدیان بانک ملی مجددا تلگراف میکنند که آقا در موافقت نامه چنین چیزی نیست که ما آنها را کسرکنیم و بعد نسبت به بقیه حساب را واریز کنیم بعد از این تلگراف مجدد از طرف آقای ابتهاج از لندن یک دستوری میرسد که این دستور را خواهش میکنم آقایان توجه بفرمایند دستورمیدهد که سپرده شرکت نفت و سرمایه بانک چون عینا قابل استرداد است مشمول این تضعیف لیره نمیباشد (کهبد- اشتباه کرده) و موجودی بانک با منها کردن این ارقام باید بحساب بیاید در نتیجه مبلغ ۳۹۱و۱۲۴و۵ لیره از موجودیهای بانک بابت قلمهایی که عرض کردم کمتر قلمداد کردهاند و بالنتیجه همانطوری که جناب آقای کهبد اشاره فرمودند در اینجا مبلغ ۵۴۳و۲۵۳و۲ لیره بزیان بانک تمام شدهاست بعدا آقای ابتهاج مثل اینکه متوجه میشوند که اینکار غلط بوده نامهای در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۲۸ بشماره ۵۳۱۶ بعنوان جناب آقای ساعد نخست وزیر وقت مینویسند و توضیحاتی میدهند درباره عمل خودشان و اینکه من چرا این مبالغ را جزموجودی بانک احتساب نکردم و تقاضامیکند باصطلاح معروف این عمل را صحه بگذارند (دکتر طاهری - دلیلش چه بودهاست؟) نامه اش را بنده تقدیم میکنم خدمت مقام ریاست و تایید مزبور بموجب نامه شماره ۶۳۱۸۲ مورخ ۲ بهمن ۱۳۲۸ وزارت دارایی بعمل آمده این خلاصه جریان تنزل لیره و حساب نکردن آن دو قلم درموجودیهای بانک بود اما دلایلی که اینکار بصلاح مملکت نبوده و بلکه بر عکس مملکت ما که احتیاج بسیار بارز خارجی داشته ضرر وارد آمده چیست؟ اولا در بانک ملی ایران این عمل مورد تایید نبوده و بهمین جهت با وجود دستور قبلی که مبنی برکسرکردن این اقلام از موجودیهای بانک بانک صریحا اطلاع میدهد که این امرمخالف ماده ۸ موافقت نامهاست با وجود این آقای ابتهاج دستور میدهد که خیر کسرکنید دوم ببینیم عمل بانکداری بانکهای دنیاچیست؟واقعا اگر این عمل در دنیا نظیرش بوده خوب میگفتیم استناد کردهاند بعمل یک بانکی و عمل بانکداری هم یک عمل فنی است موافق عرف عمومی و عمل بانکداری.
موجودی بانک شامل اقلام مختلفی است که اصلا تفکیک پذیرنیست و نمیشود آنها را از هم تفکیک کرد و طلب اشخاص حقیقی و حقوقی طلب عینی نیست که ما بگوییم یک شخصیت حقوقی فلانقدر پول به بانک داده این را جدا میگذاریم در یک حساب علیحدهای وعینا قابل استرداد خواهدبود چنین عملی در بانکهای دنیا معمول نیست و اصولا مخالف اصول بانکداری است و این دلیلی که آقای ابتهاج آوردهاند که عینا قابل استرداد است ابدا در هیچ جای دنیا این مطلب صحیح نیست و هیچ بانکی چنین چیزی را قبول نمیکند. سوم دلایلی ایشان آوردهاند در نامه مورخ ۲۰ دی ماه ۱۳۲۸ علاوه براینکه دراین مورد اصلا قابل اعتنا نیست و مربوط به مسائل دیگری است که اصلا ارتباطی با این موضوع ندارد چون رقمی درش ذکر نشدهاست اصلا معلوم نیست یک دلیل دیگری هم میشود ذکرکرد تمام عواید ارزی لیره کشور که قسمت عمده آن بابت حق الامتیاز و فروش لیره توسط شرکت سابق نفت در اختیاردولت قرارمی گرفتهاست از راه مبادلات مستقیم بازرگانی و غیربازرگانی با انگلستان قابل مصرف نبوده و بهمین دلیل قابل تبدیل بودن به دلار برای تامین احتیاجات اقتصادی کشور پیش بینی شده و بعلاوه از محل فروش محصولات نفتی ایران درکشورهای مختلف اعم از گروه لیره و گروه دلار ارزهای گوناگون دراختیار بانک انگلستان بودهاست لذاتبدیل لیره به دلار یاارزدیگر توسط بانک انگلستان امری طبیعی و ضروری بوده و به فرض آنکه آن را ارفاق محسوب کنند نباید موجب محرومیت بانک از یک درآمد مشروع و موافق اصول عرف بانک داری و بازرگانی بشود (صحیح است) آقایان توجه بفرمایند که استدلال آقای ابتهاج این است که بانک ضررنکرده بانک ضررنکرده که حرف نشد بانک اصولا برای این است که جلوی عدم النفع را بگیرد یعنی اینکه اگر جایی باید نصفی عاید بانک بشود عمل بانک این است که این نفع را جلب کند ممکن است بگوییم این عدم النفع است خوب عدم نفع چیز خیلی مورد توجهی است و منفعتی برای ایران وصول نشدهاست (صحیح است) پنجم موضوع نرخ ارز در ایران بخصوص بعد از شهریور ۱۳۲۰ که یک وضع خاصی نسبت به ما قبل این تاریخ بوده هیچوقت براساس موازنه دریافت و پرداخت کشور و مبانی اقتصادی و اوضاع و احوال طبیعی و سیاست اقتصادی استوارنبوده و از این راه درآمد ارزی کشور (که با نرخ بالاتر به منافع بیشتری ریال در اختیار شرکت سابق میگذاردهاست) نقصان فاحش یافته و در همان روزها موجب گرانی کالاهای وارداتی شده و در تمام شئون مالی کشور موثر بودهاست و در نتیجه بانک ناگزیر میشده درهمان وقت برای تامین اعتبارات ارزی خودش درخارجه ازدیگران وجه در حساب خود بپذیرد بنابراین آقایان تصدیق میفرمایید شایسته نبودهاست در یک همچو موقعی توجه به وضع کشور از نظر ارزی و مالی و اقتصادی و با وضع ناگوار مالی دولت حتی از مطالبه تنزل لیره نسبت به موجودیهای بانک که دلایل آن را بنده عرض کردم خودداری بشود (مهندس حسیبی - با اینکه جنسهایی که انگلیسها فروختند اضافه قیمت گرفتند) صحیح است اضافه قیمت گرفتند طبق عرف بانکداری و بازرگانی به بستانکار خود پول رایج مدیون بوده و از بدهکار خود طبق موافقت نامه و با توجه باوضاع و احوال بازرگانی حق داشتهاست تفاوت تنزل آن را مطالبه کند مضافا باین که درخواست یا مطالبهای اهم از بانک انگلستان در این خصوص نشده بنابراین مبلغ ۲۲۵۳۵۴۳ لیره ضرر مسلم به بانک ملی ایران وارد شدهاست و دلایلی که آقای ابتهاج ذکرکردهاند بهیچوجه موجه نیست رونوشت مکاتبات و تلگرافات در این خصوص هر چه مبادله شده و رونوشت موافقت نامه را هم که ضمیمهاست عینا تقدیم مقام ریاست میکنم (کریمی – چرا تا بحال تعقیب نکردید؟ باید تعقیب بشود) موضوع تعقیب را هم بنده عرض میکنم که بکجا رسیدهاست ما که توجه نداشتیم بانک هم توجه نداشت و بعد از اینکه متوجه شد بحث در این بود که با چه مادهای از قانون جزا تطبیق میکند آقایان حقوق دانها در مجلس زیادهستند همه آقایان بقوانین جزایی آشنایی دارند انطباق عمل بامور یکی از مطالبی است که باعث میشود ادعایی اگر مراجع به محکمه جزا بشود به نتیجه برسد (کریمی - خیانت است) بنده در آن توضیح میدهم جنابعالی قانع خواهید شد آقایانی که به حقوق جزا بیشتر آشنایی دارند و کارشان این بوده که با حقوق جزا سر و کار داشته باشند میدانند که تطبیق باعمل با ماده یکی از مسائل مهم حقوق جزا است یعنی اگر کسی عملی مرتکب شده که بنظربنده وجناب آقای نادعلی کریمی بسیارزشت وناپسندباشد ولی درقانون جزا این عمل پیش بینی نشده باشد نمیتوانیم این را تعقیب کنیم (کریمی - خیانت است) خیانت است اگر اجازه بفرمایید بنده یک مثال کوچک عرض میکنم که چطور مورد را باید با قانون جزا تطبیق کرد در فرانسه یک عدهای از خارجیها میآمدند در رستورانها غذا میخوردند و پول نمیدادند تمام محاکم فرانسه گفتند این کلاهبرداری است گفتند کلاهبرداری نیست برای اینکه تعریف کلاهبرداری این است که کسی به وسائل متقلبانه متشبث شود این آمده مثل سایر مشتریهای دیگر گارسون هم بهش تعظیم کرده صورت غذا گذاشته جلویش و بعد غذا خورده و بعد که خورده گفته پول ندارم کجای این کلاهبرداری است گفتند دزدی است گفتند دزدی هم نیست برای اینکه در خفا چیزی نبردهاست آمدهاست نشستهاست صورت غذا را گذاشتهاند و غذا را خورده و گفته پول ندارم و چون موضوع حقوقی تلقی شده و رستوران چیها نمیرفتند برای ۱۰ فرانک ۲۰ فرانک ۳۰ فرانک عرض حال بدهند دولت آمد برای اینکار یک ماده بخصوص که اسمش (لپورتی دزآلیمان)... یعنی ربودن پول غذا بود وضع کرد این را میخواستم عرض کنم که تطبیق عمل با مواد قانون خیلی مهم است بنده فکرکردم آقایان هم میتوانند به بنده کمک کنند که بارتشاء و اختلاس و برداشتن اموال دولت بضرر دولت تطبیق شود ولی بنده فکرمیکنم که با ماده ۲۳۸ قانون مجازات که کلاهبرداری است قابل تطبیق باشد (صحیح است) و رئیس بانک را باید کلاهبردار تشخیص بدهیم وبه آن عنوان تعقیب کنیم
کهبد - اجازه میفرمایید
نایب رئیس - آقای کهبد دولت هم که با نظر شما موافق است (کهبد - جزئی توضیحی عرض میکنم) بفرمایید
کهبد - بنده نهایت تشکر را دارم که نماینده محترم دولت جناب آقای دکتر ملک اسمعیلی آنچه مطابق با حق بود اینجا فرمودند یعنی واقعا آنچه که اتفاق افتاده بود تشریح کردند و توضیح دادند بنده فراموش نمیکنم یک روز هم جناب آقای مهندس رضوی نایب رئیس محترم مجلس شورای ملی که موقعی که بازرس دولت در بانک ملی بودند این تذکرات را دادند بنده هم از ایشان تشکر میکنم که آن موقع اقدام فرمودهاند متاسفانه دولتهایی بودند که ترتیب اثر باین کارها نمیدادند ولی حالا دولتی هست که ترتیب اثرمیدهد این بود که بنده این قضیه را تعقیب کردم و مخصوصا از دولت جدا و مصرا تقاضا میکنم که کلیه اشخاصی که در این مورد عمل کردهاند مورد تعقیب جزایی قراربگیرند آقا برای یک مرتبه شما اینها را پای میز محکمه بکشید که اینها دیگر فکرنکنند که همینطور این کارها را میکنند و بدانند که یک روز کتاب و حسابی هست الان در یک مملکتی که برای ده لیره فلان محصل و فلان بیمار دچار زحمت است دو میلیون و دویست و پنجاه هزارلیره بدون آنکه طرف بخواهد یا تقاضا کرده باشد یا تمنا کرده باشد ما برمیداریم میگوییم بفرمایند بعدهم میگوییم این عمل صحیح بودهاست بنده ثابت میکنم این قرارداد مالی که بین ایران و انگلستان بسته شدهاست صددرصد به نفع انگلیسها بودهاست (صحیح است) چرا آنها آمدند در یک ماده اش گفتند اگرفلان چیز میخواهید بخرید باید از ما بخرید اگر ما نداشتیم آن وقت بروید جای دیگر بخرید پس نهایت استفاده این آقایان از این قرارداد (پارسا – اصلا عقد این قرارداد خیانت بودهاست) منتهی وضع دنیا طوری تصادف کرد که یک مرتبه انگلیسها یک مقداری ارز در مملکتشان بود که خواستند یک قدری از ارزشان کم کنند و از این تصادف یک چیزی گیر ما میآمد آن را هم متاسفانه رئیس بانک وقت نخواسته آن چیز جزئی عاید مملکت ما بشود بنابراین بنده از جناب آقای معاون نخست وزیر و سایر آقایان وزرا تمنا میکنم اقدام بفرمایند برای گرفتن این حق از انگلستان از بانک انگلستان و بر علیه آنها اقامه دعوی کنند دوم آنکه اشخاصی را که مرتکب این اعمال شدهاند مورد تعقیب قراربدهند
- سوال آقای دکتر بقایی راجع به پروانه برنج و معامله برنج با اندونزی و جواب آقای وزیر اقتصاد ملی
[ویرایش]۵- سوال آقای دکتر بقایی راجع به پروانه برنج و معامله برنج با اندونزی و جواب آقای وزیر اقتصاد ملی
نایب رئیس - سوال آقای دکتر بقایی مطرح است از آقای وزیر اقتصاد
(کهبد- سوال بنده مقدم است)
دکتر بقایی - سوال بنده گرچه تقریبا یک ماه و نیم قبل است متاسفانه مجلس فرصت نکرد که این را زودتر مطرح بکند سوال بنده راجع به دو موضوع است یکی راجع به جریان صدور۵۰ هزار تن برنج و یکی راجع به جریان معامله برنج با اندونزی که به قراری که شهرت داردسوء استفادههایی بضررحیثیت دولت ومملکت دراین معامله صورت گرفتهاست راجع بجریان صدور ۵۰هزارتن برنج بنده اطلاع دقیقی نتوانستم کسب کنم وبهمین جهت هم سوال کردم فقط چیزی که بنده میدانم این است که دربازاراین جوازهایی که راجع به برنج صادر شده بودمورد معامله وسوء استفاده عدهای قرارگرفته بود بعضی جوازگرفتهاند وباصطلاح آن جوازرا ازقرارکیلیویی یک ریال سی شاهی به دیگران فروختهاند ضمنایک جریانی پیش آمد که تمام این ۵۰هزارتن برنج صادرنشده ازمملکت میخواستم ببینم دولت چه ترتیبی برای اینکارداده وچرا اقدامی نشده درموقعی که ما در مضیقه ارزی هستیم چرا باید این مقدار از مملکت صادر نشود اما راجع بجریان معامله با اندونزی اطلاعات بنده بیشتراست وخواهش میکنم جناب آقای دکتر اخوی وزیرمحترم اقتصاد یا اشتباهات بنده را تصحیح بفرمایند یا اطلاعات بنده را تصدیق بفرمایند و بگویند چه اقدامی شدهاست یا اگر جریان موضوع دیگری بودهاست بعرض مجلس شورای ملی برسانند اطلاعاتی که بنده دارم از این قراراست که در مدتی قبل دولت اندونزی تقاضای خرید مقداری برنج داشت البته آقایان نمایندگان محترم توجه دارند که دولت اندونزی یک دولت مسلمانی است و ملت اندونزی مدت کوتاهی است که استقلال خودشان را بدست آوردهاند و علاوه برهمکیشی که بین ملت ایران و ملت اندونزی هست یک سوابقی هم بین این دو ملت موجود بوده مخصوصا یک روابط علمی ادبی بیش از آنچه که معمولا میشود تصورکرد بین این دوملت یعنی از طرف ایران باندونزی وجود داشته و از لحاظ موقعیت جغرافیایی و محصولاتی که ما داریم و ملت اندونزی دارد میتوانیم از لحاظ اقتصادی کمکهای بسیار ذیقیمتی بهم بکنیم بطوری که بنده اطلاع حاصل کردم وقتی که سفارت اندونزی در صدد برمی آید که از اینجا یک برنجی صادر بکند البته اشخاصی واسطه میشوند و یک تجارتخانهای را باو معرفی میکنند و میگویند که این شخص معتبری است و شما معامله تان را با این تجارتخانه انجام بدهید. تجارتخانه صاحبش شخصی بنام مقتدر شفیعا که بنده با او آشنایی ندارم و بطوریکه شنیدهام آدم کلاهبرداری است و یک سوابقی هم در ایران و هم در خارجه داشتهاست (صحیح است) حتی در ممالک خارجه تعقیب شدهاست سفیراندونزی مراجعه میکند به بانک ملی و بانک ملی باو میگوید که این شخص معتبری است در صورتی که باز طبق تحقیقاتی که بنده کردم این شخص در آن پرونده اعتباری که در بانک ملی دارد کلاهبرداریها و کارهایی که کرده در بانک ملی هم بودهاست (صحیح است) معذلک از طرف بانک به سفیر اندونزی اطمینان داده میشود که این آدم معتبری است روی این اصل میآیند و با این شخص قرارداد فروش و حمل مقداری برنج را میدهند طبق قرارداد قرار براین بودهاست که وقتی که هر قسمت از برنج حمل شد از تهران به خرمشهر بارنامهای که این تجارتخانه آقای شفیعا ارائه میدهد یکمقداری پول طبق آن قرارداد باید سفارت اندونزی باین تجارتخانه بپردازد باز طبق اطلاعاتی که بنده حاصل کردم شریک آقای شفیعا که متاسفانه یکی از همکاران سابق خودمان بوده یعنی آقای سلمان اسدی یک بنگاه حمل و نقل درست میکنند روی کاغذ باسم نور اکسپرس یا توراکسپرس که البته وجود خارجی نداشته ولی بارنامه و نامه و مارک و اینهاهمه اش درست شده بوده (ناظرزاده - همان تور بهتراست) این تجارتخانه بارنامه صادرمی کند که این برنج از طرف آقای مقتدر شفیعا بمن رسید که حمل کنم به خرمشهر و این برنامهها را میبرند به سفارت اندونزی و مبلغی در حدود یک میلیون یا یک میلیون و دویست هزار تومان پول میگیرند از سفیراندونزی مدتی از این قضیه میگذرد و اینها میبینند که برنجی نرسیده و شروع میکنند به تعقیب قضیه و شروع به تعقیب که میکنند البته گویا کار میرود به دادگستری و مثل جریان همیشه این آقایان هردوشان مجهول المکان میشوند مثل همه مجهول المکانهای این مملکت.
مثلا آن اشخاصی که چهار میلیون دو میلیون یک میلیون هشتصد هزار تومان بدهی مالیاتی دارند اینها معمولا مجهول المکان میشوند خوب یک کسی هم که بتواند یک کلاهبرداری از یک دولت خارجی بکند البته مجهول المکان میشود مجهول المکان میشوند و مدتی نمیتوانند اینها را گیرشان بیاورند و بعد با نفوذهایی که دارند موضوع پرونده جریان اولیه اش را طی میکند و البته معلوم میشود که سوء تفاهم بودهاست و احتیاجی به تعقیب ندارد و آن پرونده بسته میشود و بنده شنیدم مسافرت وزیرامورخارجه اندونزی به تهران راجع باین موضوع بود این را میخواهم که آقای وزیر اقتصاد توضیح بدهند که ارتباطی با این موضوع داشته یا نداشتهاست و اصولا این جریان واقعیتش چه بودهاست.
یکی از آقایان به بنده یادداشتی نوشتهاند که این شخص اول اسمش علی مقتدربوده بعد که دیگرنمی توانسته در تحت این نام سوء استفاده کند اسم خودش را شفیعا گذاشتهاست. از این اطلاع متشکرم بعدا هم باز افتاده توی جریان و گویا بیک طریقی خواستهاند این را حل بکنند دیگربقیه اش را بنده نمیدانم. البته جناب آقای وزیراقتصاد توضیح خواهند فرمود اما مطلبی که بی نهایت مهم است و باینجهت بنده لازم دانستم که این موضوع را در مجلس مطرح بکنم این است که این معامله و این کلاهبرداری یک عمل دزدی اقتصادی ساده نبودهاست والا این قسم کلاهبرداریها در مملکت ما خیلی میشود و لزومی هم ندارد که توی مجلس مطرح بشود چون بجایی نمیرسد ولی این مطلب با توجه باین نکته که اندونزی تازه استقلال پیداکرده و دارای متاعهایی هست که مورد احتیاج ما هست و ما یک صادراتی داریم که بدرد آن مملکت میخورد و طبعا از لحاظ مملکتی و سوابق ما میتوانیم که با این دولت و ملت خیلی بهم نزدیک بشویم و خیلی بدردهم بخوریم اولین معاملهای که آنها میکنند وقتی مواجه با یک همچو کلاهبرداری بشود این برای بنده اطمینان حاصل است که این یک کلاهبرداری عادی نبوده و جنبه سیاسیش بر جنبه اقتصادیش میچربیده برای اینکه طبق اطلاعاتی که بنده دارم و تاییدش را از جناب آقای وزیر اقتصاد میخواهم اینها از این معامله در حدود کیلیویی ۴ریال استفاده میکردند یعنی اگر کلاهبرداری هم نمیکردند یک منافع کلانی میبردند چون بطوریکه بنده شنیدم این برنج را اینها از قرار کیلویی یازده قران یا یازده قران و دهشاهی به دولت اندونزی قرارداد بستند و در حدود هفت ریال جمعا از حیث خرید و کرایه حمل تا خرمشهر بیشترتمام نمیشد یعنی در هر کیلو برنج اینها چهار ریال اقلا منفعت داشتند که درتن میشود چهار صد تومان آنوقت چند هزار تن خودتان حساب کنید که اگر اینها معامله را شرافتمندانه هم انجام داده بودند از لحاظ مادی یک استفاده هنگفتی میبردند و اینکه نخواستند اینکار را بکنند جزو همان نقشه تضییقات اقتصادی است که برای مملکت ما فراهم میکنند که صادرات ما را ازبین ببرند و واردات ما را در مضیقه نگهدارند. این جزهمان نقشهاست و همین موضوع سبب شد که بنده این موضوع را در مجلس شورای ملی طرح کنم و میخواهم ببینم که در این قسمت چه اقداماتی شدهاست؟ کسانیکه مسئول دادن اطلاعات غیرصحیح از طرف بانک ملی بودند و کسانی که برای اینها تسهیل فراهم کردند که بتوانند این کلاهبرداری سیاسی و اقتصادی را باین خوبی انجام بدهند آیا تحت تعقیب قرار گرفتهاند یا مشاغل بهتر به آنها واگذارشد یا تقدیر شدند یا تعقیب شدند میخواستم اینها را توضیح بدهند.
نایب رئیس - آقای دکتر اخوی
وزیر اقتصاد ملی - خیلی خوشوقتم که جناب آقای دکتر بقایی در این موضوع سوالی فرمودند که فرصتی برای بنده پیش آید اساسا تاریخچه صادرات برنج را خدمت آقایان عرض کنم همانطوری که آقایان مستحضرند رل وزارت اقتصاد به منزله یک چراغی است در ساحل برای امور اقتصادی و مخصوصا برای تشویق صادرات این مملکت یعنی ما باید پیش بینی بکنیم که صادرات و واردات و وضع اقتصادی و احتیاجاتی که ما داریم از خارجه و بایستی پیش بینی بشود باید قبل ازوقت پیش بینی بکنیم که آیا بایستی چه تصمیماتی گرفته شود و وضع از چه قراراست بنده از آن روزی که افتخار خدمتگذاری را پیداکردم سعی کردم که بهترین اطلاعات را در هئیت دولت بعرض برسانم و دولت با کمال علاقه مندی این اطلاعات را پس از تحقیق مورد توجه قرار داد در قسمت برنج بنده توجه کردم که امسال در دنیا بازارش بسیارخوب است و این توجه را حالا بنده پیدا نکردم بر همه آقایان و همه اهل بازار ایران مشهوداست که در سه چهار ماه پیش بنده این توجه را پیداکردم بنده در آن موقع متوجه شدم که ژاپن در سال بیش از یک میلیون و نیم دومیلیون برنفوس افزوده میشود و همچنین هندوستان بیش از دو میلیون در سال بر نفوسش افزوده میشود هند و چین دستخوش جنگ داخلی است همینطور کره و بنابراین محصول برنج دنیا هم از طرف دیگر دستخوش بعضی آفات شد و روی همین اصل بنده پیش بینی کردم که برنج ترقی خواهد کرد و خوشبختانه برنج کشورایران هم امسال محصولش بسیار خوب بود در این صورت دولت در آن موقع دارای یک وضعیتی بود باین کیفیت که در شهریورماه دلارهایی که دولت در دست داشت و از تجار تحصیل میکرد تمام شده بود از طرف دیگر برنج در آن موقع در بازارکیلویی شش ریال بود برطبق اطلاعاتی که بنده دارم در رشت ۶ریال الی ما فوق شش ریال و نیم بود ما فکرکردیم که بطور قطع بازار برنج امسال دچار کسراست و باید رو بایران بیاورند و اگر برنج صدورش آزاد باشد تردید نیست که خاکه برنج و هر چه هم مادون خاکه برنج باشد صادر میکنند که آذوقه مملکت و مخصوصا نواحی شمال خوراک روزشان بجای نان برنج است از کشور صادر میشود و میرود و باین دلیل قرارشد که امسال پروانه صادر بشود در عین حال که محصول کشور بسیارخوب بود اما چه جور باید پروانه صادربشود در آن موقع هنوز قطع روابط با کشور انگلستان نشده بود بلکه یک ماه هم مانده بود در آن موقع برای آنکه مبادا مضیقه اقتصادی پیدابکنیم از همان موقع قرارشد که اساسا پروانه در مقابل دلار صادر بشود صادرات وضعش این است که اگر کسی بخواهد محصولی را صادربکند فقط یک تعهد ارزی میسپارد که در عرض ۸ ماه و بلکه عملا در ظرف دو سال ارز این محصول را به کشور برگرداند چون پیش بینی میشد که محصول برنج و بازار برنج خوب است قرار براین شد که اساسا برای برنج اعتبار بازشود یعنی وقتی برنج وارد کشتی شد پولش به مملکت برگردد بعد از این مطلب پیش آمد یکی این پنجاه هزار تن برنج را پروانه بدهند اگر ملاک را میگذاشتیم که هر کس میخواهد ببرد و وقتی ۵۰ هزار تن پرشد بعد جلویش را بگیریم ممکن بود که بسیاری از مردم باین امید یک ضررهای بزرگی متوجهشان بشود یعنی برنج را در راه در تهران یا در اراک یا در خرمشهر داشته باشند و جای ۵۰ هزار تن پرشده باشد در این صورت باعث ضرر آن اشخاص میشد این بود که ملاک تشخیص را اینطور قراردادند که هرکس که اعتبار غیر قابل برگشت بیاورد بدلار هم باشد و قیمتش هم نسبت به سایرین بیشترباشد او مقدم باشد یعنی اگر کسی ۱۷۰ دلار داد و دیگری ۱۷۵ دلار اول آن ۱۷۵ دلاری را بدهند بعد ۱۷۰ دلاری را و از طرف دیگر برای اینکه واقعا بیطرفی کامل حفظ شود پروانه صادر کردن را بیک کمیسیون محول کردند که اسم این سه نفر آقایان در دسترس آقایان خواهد بود و بعضی از آقایان محترم هم این آقایان را میشناسند براستی و درستی و پاکی (میراشرافی - کیها هستند؟) عرض کنم که یکی از این آقایان سپهبدی مدیرکل وزارتخانهاست که سالهاست در وزارتخانه بحسن شهرت معروف هستند یکی آقای تژه و یکی هم آقای قاسم صور بود و بعدا هم که آقای تژه باختیار خودشان تقاعد درخواست کردند و متقاعد شدند بجای ایشان آقای عقیلی رئیس اداره مستشاری وزارتخانه انتخاب شد که او را هم غالب آقایان میشناسند که یکی از کارمندان پاک نظر و صحیح العمل و درستکار است پس پروانه بدست عمر و زید نبوده که سوء استفاده کرده باشند پس از آنکه کمیسیون تشکیل شد در اولین جلسه هر کس درخواست داشت درخواستش را تقدیم میکرد و باو پروانه داده میشد در جلسه دوم کمیسیون عدهای پروانه هایشان در هفته قبل صحیح نبود و بعدا شرایط صدورشان را آنجا آوردند یعنی اعتبارشان را آوردند و قیمتشان درست تشخیص داده شد و بانک تصدیق کرد که این اعتبار آمده و به آنهاهم داده شده همینطور تا چهارهفته ۵۰ هزار تن پرشد. در این جریان قیمت برنج شروع کرد به ترقی کردن و علت ترقی برنج هم خود وزارت اقتصاد و خود دولت بود یعنی وزارت اقتصاد ملی با وسایل و وزارت کشور و وزارتخانهها به مردم فهماندند که قیمت برنج امسال مثل سال قبل نیست و آمدند اشخاص در خود وزارتخانه و پیشنهادهای بسیار شرم انگیز ولی در عین حال خیلی شهوت انگیز میدادند برای اینکه شما صرفنظربکنید از پروپاگاندا میان مردم که لااقل شمالیها ندانند که برنج چه قیمت است ولی ما صرف نظر نکردیم و به شهادت اقایان نمایندگان گیلان در همان روز که آقایان تقاضای پروانه کردند یا پروانه میخواست صادربشود قبلا باهالی گیلان گفته شد که قیمت برنج این است بطوریکه ۶ ریال وپنجشاهی یا ۶ریال ونیم قیمت برنج به یازده ریال رسیدهاست اما اینکه چرا دولت اقدام نکرد بصدور برنج آقایان بایستی توجه داشته باشند که برنج یک متاعی بود که در سالهای قبل جز کشور شمالی ما جز کشورهمسایه شمالی ما جز کشورهای سواحل خلیج فارس در جاهای دیگرشناخته نبود و اگر هم شناخته بود یک قسمت بسیار کوچکی از واردات آنها را داشت ولی در سال جدید برنج ایران بایستی به بازار دنیا برود کشور ایران یک کشور دمکراسی است و البته دموکراسی در تحت رژیم اسلامی و بنابراین ابتکارات فردی محترم است ما دست آقایان بازرگانان را نمیخواهیم کوتاه کنیم درعین حال جناب آقای دکتر بقایی توجهی دارند باینکه عواملی هم در کار بودهاست در اینکه برنج ایران را نگذارند صادر شود بنده تا اندازهای این تذکراتشان را تایید میکنم. اگر دولت ایران میخواستم یک مرتبه ۵۰ هزار تن برنج صادرکند همان عوامل نمیگذاشتند که پنجهزار تنش هم صادر بشود ولی وقتیکه از ژاپن از چین از فرمز از کشورهای فیلیپین و اندونزی از اقصی نقاط برای خرید برنج آمدند یعنی نمایندگان ایرانی با آنها ارتباط داشتند تلگرافاتی کردند و برنج ایران را آنجا معرفی کردند شروع شد به آمدن و خریدن دو هزار تن دو هزارتن پنجهزار تن را البته یک دولت خارجی نمیتواند جلوگیری بکند برای صدور ولی ده هزارتن و بیست هزار تن و سی هزارتن خودش یک مقداری است که موجب میشود که مکثی در اینکارپیدا بشود (میراشرافی - ممکن است اشخاصی را که پروانه گرفتهاند بفرمایید کیها هستند؟) آقایان ممکن است تشریف بیاورند در وزارتخانه تمام پروندههای فرد فرد صادرکنندگان برنج در اختیارآقایان خواهدبود.
بنده استدعامیکنم تشریف فرما بشوند و تمام اینها را ملاحظه بفرمایند و اگر هر آن کوچکترین جریان سوئی در این قضیه ملاحظه فرمودند به بنده تذکر بدهند تا بنده خودم تعقیب بکنم یا خود آقایان تعقیب بفرمایند (میراشرافی - اقای مهندس رضوی آنروز تذکر دادند که بعضی از آنها بازرگان نبودند) بنده عرض کردم که ملاک دادن پروانه داشتن یک اعتبارغیرقابل برگشت از یک کشورخارجی بود. ما در اول کار که پروانه دادیم فقط کارمان در این بود که ببینیم کی دلار آورده و بانک تصدیق بکند که این دلار صحیح است و کی قیمتش از همه بالاتر است و باو بدهیم. بعدا البته بر افراد مردم کم کم واضح شد که برنج هرتنی در حدود دو هزار سه هزار دلار درآمد دارد و این بود که عده اشخاصی بفکر افتادند که پروانه برنج بگیرند. از تاریخی که بدادن پروانه شروع شد تا تاریخ دو هفته قبل که بنده سوال جناب آقای دکتر بقایی را حاضر کرده بودم چهار صد و شصت و هشت هزار تن درخواست پروانه شده بود. ملاحظه بفرمایید ۴۶۸۰۰۰ تن در خواست پروانه و پنجاه هزارتن پروانه و هر هزارتن دومیلیون الی سه میلیون ریال استفاده تولید عدم رضایت میکند صد و بیست نفردرخواست دادند آنهم از چه اشخاصی؟ اشخاصی که تمام شغلشان ماشین و موتور شرکتهای صنعتی و فنی شرکت پشم و پوست و پنبه شرکت لباس اینها آمدند و درخواست صدور برنج کردند البته تصدیق میفرمایید که دنبال هر هزارتن دومیلیون سه میلیون ریال استفاده فقط یک درخواست کننده یا صادرکننده نیست تمام دومیلیون سه میلیون ریال را یک درخواست کننده نمیتواند بخرد و معلوم است که ناراضی ایجاد میشود و وقتی ناراضی ایجادشد اشخاص با نفوذی هم که میخواهند بیک عدهای کمک بشود و آنها پروانه بگیرند آنها هم ناراضی میشوند (صحیح است) (میراشرافی - اسم ان اشخاص بانفوذی را که فرمودیدبفرمایید) همه اینها را تشریف بیاورید به وزارتخانه درپرونده هست خدمتتان عرض میکنم بنابراین اگرمامیخواستیم بهمه آقایان پروانه بدهیم که غیرممکن بود و اگر میخواستیم رعایت بعضی را نکنیم ظلم میشد در عین حال میخواستیم رعایت ارز دولت را هم بکنیم که هرکس بیشتر قیمت آورده باشد به آنها بدهیم این بود که فکر کردیم که دست یک کمیسیونی بدهیم که نه بدست بنده باشد نه بدست یک عضو کوچک یا بدست یک عضو بزرگ هریک از آقایان نمایندگان هم بشخصیت این آقایان و یا بدرستی و امانت آقایان اعتراضی داشته باشند بنده حاضرم و در اختیار آقایان هستم و اما اینکه تا بحال چه مقداربرنج از این پنجاه هزارتن صادر شدهاست خدمت آقایان عرض میکنم که بیش از ۳۰ هزار تن از این برنج صادر شدهاست و در حدود شش میلیون ریال ارزش وارد این مملکت شده و اگر این ۶ میلیون دلار وارد نشده بود امروز دلار شاید از ۹ تومان هم بالاتر بود از ده تومان هم بالاتربود و عدهای هم انتظار داشتند که برسد به این مقدار خوشبختانه در اثر فضل خداوند و کوششی که دولت میکند هنوز نتوانستهاند موفق شوند و اما قسمت مازاد پنجاه هزار تن اکنون که تمام بازارهای دنیا برنج ایران را شناختهاند و اکنون که ما باتمام قوا سعی کردیم یعنی باداره گمرک و گارد مسلح نوشتیم که از صدوربرنجهای قاچاق و از صدور برنجهایی که برخلاف نمونهاست یعنی برخلاف مشخصاتی است که در اختیار گذاشتهاند جلوگیری کنند معذلک متاسفانه جنس بشر میتواند برای جلب نفع خودش یک خلافکاریهایی هم بکند و بالنتیجه برنج ایران در دنیا خفیف شود و سال آینده وسالهای بعد بازاری نداشته باشیم روی این اصل دولت تصمیم گرفتن که بعد از پنجاه هزار تن دیگر مطلقا پروانه ندهد و خود دولت صادرکند برای اینکه اولا این نفع سرشاری که هست خود دولت هم درش شرکت کند (خلخالی – از اول چرا تصمیم نگرفت) از اول کسی توجه نداشت که بازار باین ترتیب باشد (خلخالی – سرکار که از اول توجه داشتید؟) بنده کاملا توجه داشتم ولی مشکل خودم را عرض کردم مشکل این بود که ممکن نبود دولت بتواند ۵۰ هزارتن برنج را بخارج برساند (مهندس غروی - برای دولت میسرنبود که این مقدار برنج تهیه کند) و مشکل دیگر این که دولتهای خارجی در کمین بوده و هستند که نگذارند این عمل بشود (معتمددماوندی - یک مشکلش هم کمی پول بودهاست) و اما فقط از پروانهای که داده شده بود چهارده هزار تن پروانه برنج اندونزی باقی ماندهاست که بنده در عین اینکه جواب جناب آقای دکتر را در این قسمت میدهم توضیح این چهارده هزارتن را هم خدمت آقایان عرض میکنم در قسمت اندونزی مقدمات عرایض بنده را جناب آقای دکتر بقایی فرمودند و توضیح واقعه را دادند بنده توضیحی که میدهم این است که دولت در آن موقع بهیچوجه دخالتی در امر برنج اندونزی نداشت یعنی دولت اندونزی در ماه مرداد هفده هزار و پانصد تن برنج از یکنفر تاجر ایرانی که اسم بردند خریده بود و شرط کرده بود که اگر برنجی از شمال حمل کند و بارنامه حمل برنج و بیمه نامه برنج ارائه شود بتواند نصف پولش را بگیرد در شهریور ماه گذشته یکروز وزیر مختار اندونزی در دفتر بنده حاضر شدند و خیلی هم نگران و اظهار کردند که این شخص با ارائه دو تصدیق که بنظر ایشان هم تصدیق خلاف واقع بود آمدهاست و یک میلیون و دویست هزارتومان یعنی یکصد و نود هزار دلار گرفتهاست و از بنده درخواست میکردند که چون این شخص ۲مرتبه آمدهاست و تصدیق بیمه دیگری از همان شرکت آوردهاست (دکتر بقایی – از کدام شرکت؟) از همان شرکتی که فرمودید از شرکت نوراکسپرس مبنی بر اینکه شش هزار تن دیگر حمل شدهاست و نصف پول این ششهزارتن را درخواست دارد که بهشان بپردازیم و این مبلغ بیش از پانصد هزار دلار است و چون مدتی ازتاریخ نامه اولی گذشته وطبق تحقیقات برنجی بجنوب حمل نگردیده این قسمت به نظر من یکقدری مظنون شدم ووقتی تحقیق کردم معلوم شد آن دوهزاروپانصد تن قبلی راهم که پولش را ازماگرفتهاند به خرمشهرنرسیدهاست وازبنده خواستند که مافروشنده را تعقیب کنیم بنده بلافاصله فروشنده را خواستم دردفتر خودم و توضیحاتی ازشان خواستم ایشان تقریبا وتلویحاتصدیق کردند که این برنج هنوز به خرمشهرنرسیده وگفتند علت اینکه مااین پول راگرفتهایم برای این بودهاست که پول نداشتیم برنج بخریم واین پول را گرفتیم وبرنج خریدیم وحمل میکنیم بنده عواقب وخیم وامکان تعقیبات قضایی اینکاررا درصورت عدم انجام تعهدبنظرایشان رسانیدم (دکتر بقایی - بنظرکی؟) بنظرهمان آقای فروشنده چون ماهنوزدلیل جرمی نداشتیم برای اینکه ایشان میگفتند که برنج درراه است وبماتامین داد که تایک هفته الی ده روزدیگراین برنج به خرمشهرخواهدرسید وشما صبر کنید بنده بهشان گفتم که اینجاحیثیت یک کشوری درخطراست واگرشما بتعهدخودعمل نکنیدما تعقیب میکنیم ایشان رفتندوپس ازمدتی که گذشت آقای وزیرمختار اندونزی مراجعه کردوتاییدکرد که برنج بهیچوجه به خرمشهر نرسیدهاست وبنده درخواست تعقیب دارم ودراین موقع بود که خود وزیرمختارهم از مجرای وزارتخانه موضوع را تعقیب کرده بود ودرهیئت دولت مطرح گردید وزارت دادگستری مامورشد که باشد نحوقضیه را تعقیب کند وکیلی هم ازوزارت دادگستری انتخاب شد دراین موقع جناب آقای دکتر ملک اسمعیلی معاون وزارت دادگستری بودند که یکی ازوکلای درجه یک دادگستری رامعرفی کردند که آقای ارسلان خلعت بری بود که ایشان بعللی قبول نکرد شخص دوم آقای سرشارقبول کردندودنبال قضیه رفتند قضیه دردادگستری تعقیب شدولی بایدازاول بنده خدمت آقایان عرض بکنم که جریان برنج اندونزی یک جریان عادی نداشت یعنی یک شاکی عادی نبود که الی آخر جدا قضیه را تعقیب بکنند ودرحقیقت دولت را درحالت بی تکلیف گذاشته بودباین دلیل که ایشان پس ازاینکه تعقیب کردند یک روزی قبل ازاینکه جریان باینجابرسد بایدعرض بکنم که من باب احتیاج خودبنده یکروز درضمن همین جریان تعقیب وزیر مختاراندونزی را بدفترخواهش کردم تشریف آوردند وبایشان تذکردادم که درعین اینکه دولت ایران بهیچوجه دخالتی دراین معامله نداشته وشمامعامله شخصی کردهاید ولی ازنظرحفظ حیثیت وهمان جریانی که آقای دکتر بقایی فرمودنددولت ایران حاضراست که تمام آن برنجی را که شما خریدهاید دربندرخرمشهر تسلیم شما بکند ایشان تذکردادند که من مراتب را بدولت خودم اطلاع میدهم وبعدنتیجه را عرض میکنم بعدازچندروزدیگر به بنده تلفن کردند که من نتیجه را بدولت خوداطلاع دادم ودولت اندونزی بمن جواب دادهاست که احتیاجات خودش را ازجای دیگر تامین کردهاست بنابراین ایشان بمن اینطورفهماندند که دیگرمااحتیاجی به برنج ایران نداریم قضیه درتحت تعقیب دادگستری بوداین شخص فرارکرد ورفت به رشت ودنبالش مامورین بودندبعدبرگشت به تهران بازدنبالش مامورین بودند دراین جریان آقای وزیرمختاراندونزی تشریف آوردند وچنین اظهارکردن که چون یکهزارتن ازاین برنج درمقابل پولی که به شفیعا پرداخت شده وحاضربحمل است پروانه آن صادرگرددوپروانه شش هزاروپانصدتن دیگرهم بعدا درخواست میشود که صادرگرددروی این درخواست ایشان فورا دستور داده شد که پروانه یک هزارتن برنجی راکه خودشان تصدیق کردند که دراختیاردارند صادرشود درنامههاشان همچنین تذکر دادند که طبق اطلاع گمرک ششصدوچهل تن ازاین برنج تحویل شدهاست که درخرمشهر حاضراست بلافاصله بعدازآن یکروزی مراجعه کردند که پروانه ششهزاروپانصدتن رابنام دیگری صادرکنند دراینجابنده قدری مظنون شدم چطوراست نماینده یک دولتی یکروزآمدهاست وبه بنده گفتهاست که این شخص را تعقیب کنید فردای انروزآمدهاست وماباومیگوییم که همه برنج مورداحتیاج شماراحاضریم درخرمشهرتسلیم کنیم به بنده میگویداحتیاجی به برنج شمانداریم وبعد آمدهاست گفتهاست هزارتن هم تحویل شدهاست وحالاآمدهاند وبرخلاف آن اظهاراتی که میفرمودهاند درخواست پروانه شش هزاروپانصدتن دیگرمیکنند آنهم برای خودشان خیربرای یک شرکت دیگردراین ضمن چندروزی نگذشت که ایشان یک نامه رسمی دیگری نوشتند واین مرتبه بجای شش هزاروپانصدتن وهفتهزار وپانصدتن درخواست پروانه ۱۴ هزارتن کردندبازهم برای یک کمپانی برای یک شرکت دیگری که بنده وقتی ازبانک اعتباراین شرکت را خواستم سرمایه این شرکت فقط دویست هزارتومان بودآنهم بریال اعتباری هم دربانک ندارد فقط صدوپنجاه هزار تومان اعتبارباضمانت شخص دیگری گرفته شدهاست نه باعتبار آن تجارتخانه کاراین شرکت عبارت است ازمقاطعه کاری وبرای یک چنین شرکتی درخواست پروانه مقداربرنجی شده بود که درحقیقت یکصدوبیست میلیون ریال سرمایه لازم داشت که بتوانداین چهارده هزارتن برنج را صادرکنند وحال آنکه سرمایه این شخص فقط دویست هزار تومان یعنی دومیلیون ریال بودممکن است این توهم برود که ماچکارداریم باینکار اعتباری بازشده وبایدداد ولی برای آن شخص قبلی هم اعتباربازشده بود برای مقتدرشفیعاهم اعتبارغیرقابل برگشت بازشده بود واین گرفتاری را برای دولت ایران وبرای ملت ایران وبرای حسن مناسبات اقتصادی دوکشورایجادکرد گواینکه دولت ایران دخالتی نداشت ولی این جریان نامطلوب یک اندازهای موجب شد که دولت دراین باب تامل بکند بنده فورا تمام مراتب را بعرض رسانیدم درخلال همین احوال آقای وزیر مختارشرحی نوشتندبه آقای بازپرس دادگستری بنده این شرح را خدمت آقایان محترم میخوانم.
- آقای بازپرس شعبه ۴دادسرای شهرستان تهران.
- آقای محترم نظرباینکه اخیرا شرکت سیمین مقیم خیابان رازی قراردادی باسفارت اندونزی منعقدنموده که یکهزارتن برنج آقای علی مقتدر شفیعا دریافت نمودهاست بدهد وهمچنین سفارت هم بنوبه خودمقدار ۷۵۰۰ تن برنج طی قرارداد ازشرکت مزبور به قیمت ۱۹۰ دلارهرتن خریداری نموده چون شرکت نامبرده میزان موردتعهدقسمت اول قرارداد را بابت وجوه دریافتی آقای شفیعاتحویل نماینده این سفارتخانه نمودهاست که موجبی برای تعقیب علی مقتدرشفیعا وسلمان اسدی باقی نخواهدماند مقتضی است مقررفرمایید متعرض اشخاص مزبورنشوند زیرانسبت به آنان تعقیبی نداشته وازشکایت خودصرفنظرمی نمایم و ضمنا تایید می نمایم که بهیچوجه این سفارت ووزارت اقتصاد ملی اندونزی وشخص اینجانب به آقایان نامبرده گفتگوومحاسبه ندارد وکلیه تعهدات وقراردادهای منعقده بین طرفین ازدرجه اعتبار ساقط است. وزیرمختاراندونزی.
بانوشتن این نامه به بازپرس دادگستری دولت دیگرهیچگونه تعقیبی نداشت ودرپیروهمین نامه بود که آقای وزیرمختار اندونزی درخواست چهارده هزارتن پروانه میکرد درمقابل شش هزاروپانصدتن والبته ما که بایدمنافع دولت را در نظربگیریم ومنافع کشوررا درنظرداشته باشیم این جریان نامطلوب را مشاهده کردم بوزارت خارجه همین شرح را نوشتم درهیئت دولت هم مطرح شد وقرارشد که وزارت خارجه مستقیما مراتب را بدولت اندونزی ازابتدا تاانتهاخبربدهدمبادا همانطوری که جناب آقای دکتر تذکر دادند درمناسبات حسنهای که بین دوکشورموجوداست وقایعی رخ بدهدسبب شودازمارنجشی حاصل شود گواینکه بنده صریحاعرض میکنم که بکرات بجناب آقای وزیرمختاراندونزی تذکردادم که دولت ایران حاضراست برنج شماراتمام وکمال درخرمشهرتحویل شمادهدامامسافرت آقای وزیرامورخارجه اندونزی تاآن حدودی که بنده اطلاع دارم خیال میکنم ارتباطی با این قضیه نداشت چون اگرارتباطی بااین قضیه داشت بنده مطلع میشدم وامااینکه آقایان فرمودند که بعضی پروانه هابه بعضی ازتجارعرب ویهودی داده شدهاست ناچارم حضورآقایان عرض کنم که کشور ایران کشوری است آزادوبنده بایستی تذکرا عرض کنم که ماجزرعایت مقررات هیچ راه دیگری نداشتیم اگریک تاجری باشد که دارای سرمایه باشد وهرتنی دویست دلار ارزبه مملکت ما بیاورد وبخواهدبرنج ما را ببرد مانمی توانیم مانع بشویم البته پرونده هاحاکی ازاین قسمت هست وبنده هم عرض میکنم که هرکدام از آقایان میل دارند ممکن است تشریف بیاورند پرونده هارامشاهده بفرمایندچنانچه اشخاصی باشند که برخلاف مقررات عملی انجام داده باشند بنحواشد موردتعقیب قرارخواهندگرفت ودرعین حال تاییدمیکنم که تاین تاریخ هیچ گونه خلاف رویهای نشده وامادریکی از روزهایکی از نمایندگان محترم دراین جاتذکری فرمودند که یک قسمتش راجع به همین قسمت برنج بوده که البته ایشان باکمال حسن نیت فرمودند وبنده کمال استقبال رامیکنم که آقایان همیشه لطف فرموده ومسائل را سوال بفرمایند که ما نیز بتوانیم حقایق را درمعرض افکارنمایندگان محترم وملت ایران بگذاریم یک تذکری خواستم بنده درخاتمه عرض بکنم وآن این است که فرمودنداینجا ماخوب ترین قوانین ومفیدترین وسائل را دراختیار دولت فعلی گذاردهایم وبایستی دولت اصلاحاتی را دراسرع وقت بکند البته درعین اینکه بنده تصدیق میکنم که آقایان همه اظهارلطف فرموده اندبایستی عرض بکنم که اصلاحات اقتصادی قضیه اعجازنیست کشوری که ۲۰ سال یاشایدبقول بعضی ازآقایان صدسال راه انحطاط اقتصادی و خرابی و زوال را پیموده وهمه جورعوامل فساد درش رخنه داشته بایک تصمیم ویک قانون ویایک اظهارنامه و اعلامیه قمابل این نیست که اصلاح بشودبنده دومثال خدمت آقایان عرض میکنم درسال ۱۹۳۰ یک بحران عظیمی درامریکا درگرفت و تا ۱۹۳۳ طول کشید کاربجایی رسید (بنده این را ازروی سندعرض میکنم) بااینکه درسینما نسیه معمول نیست ولی سینماهاحاضرمی شدند به نسیه مشتری بپذیرند که وقتی اوضاع خوب شد بیایندوپولشان را بدهندوضع آمریکا درآن موقع ازاین قرار بودروزولت رئیس جمهورآمریکا قوانین بسیارمفیدی وضع کرد ولی آن قوانین در پشت سرش میلیاردها دلارامریکایی هم سرمایه بود وتازه آن قوانین ومقررات در۱۹۳۹ شروع کرد به نتیجه دادن من جمله در میسی سی پی بود که جنگل کاری کردند والبته جنگلهایش تازه بدست آمده کشور همسایه شمالی ما از ۱۹۳۰ ببعد شروع کردباصلاحات اقتصادی وباگذاردن تمام سرمایه مادی ازاشیای ذی قیمت موزهها ازپشتوانه وطلاگرفته چیزهای دیگراینها راهمه تبدیل کردند به کارخانههای سنگین ولی درسالهای ۱۹۳۰ و ۳۲ و ۳۵ و ۳۹ نتیجه نداد و در سالهای بعد نتیجه داد قانون در عمل البته صبر و حوصله میخواهد بنده بسیار ناچیز هستم وادعایی ندارم وهیچ وقت هم داعیه وزارت نداشتم شایدبعضی ازرفقای بنده باشند که در دو سه کابینه قبل از جناب آقای دکتر به بنده پیشنهاد وزارت کرده بودندولی بنده قبول نکردم وحالا هم درحقیقت اگر خدمت راهم قبول کردم برای این بود که ثابت بکنم که بوطن خود علاقه مندم وازروزی همه که آمدهام دربستربیماری بودهام ولی البته درهمان موقع هم مشغول خدمت بودهام درآغازسخن عرض کردم که وزارت اقتصادچراغی است برای راهنمایی کشتی اقتصاد کشور بنده وقتیکه دروزارت اقتصادآمدم بشهادت صورت مجلسهادربهای چندچیزپیش بینی هاییکردم که دردوسه مثال خدمتتان عرض میکنم درشهریورماه قیمت شکردربازار دنیا ۱۵۰ دلار بودبنده پیش بینی تنزل قیمت شکرراکردم وظیفه بنده بودداعیهای هم ندارم درآبانماه ۱۳۰ دلارو۱۲۸ دلار شدبنده بازهم پیش بینی کردم که تنزل خواهدکرد در بهمن ماه یعنی امروز ۱۱۵ دلاراست یعنی هرتن ۳۰ دلار تنزل کرده (کهبد- بشرطیکه وزارت دارایی به ۱۴۰ دلار نخرد) وزارت دارایی نخواهدخرید بهمین دلیل که دلارهایی که بنابودصرف خریدشکربشود خودوزارت دارایی تحویل گرفت وخودش الان ۱۱۵ دلارمی خرد قیمت هرتن جودرآبان ۳۰ لیره بود دردیماه بنده پیش بینی کردم که تنزل خواهدکرد وبه جناب آقای وزیردارایی گفتم وایشان شاهدند که گفتم قیمت جودرحال تنزل است وبایستی کاری کرد که جوهای دولت زودتربفروش برسد دردیماه هرتن ۲۸ لیره بود دربهمن ۲۶لیره شد واماقیمت برنج درموقعی که مقتدرشفیعا برنج افروخته بود تنی ۱۵۰ دلار بوددرشهریور ماه برنج تنی ۱۵۰ دلاربود بنده پیش بنی کردم ترقی میکند درمهرماه ۱۷۰ دلار بوددرآبان ۱۷۵دلاربود وامروزبین ۱۹۰ و۱۹۵ دلارقیمت برنج است ماوظیفه مان راهنمایی دولت است وباکمال صداقت وظیفه مان را انجام میدهیم ودولت هم اشهدبالله بایستی تصدیق کنیم که آنچه گفته میشودباکمال حسن نیت انجام میدهد متاسفانه وقت لازم دارد که اینهابه ثمر برسد که درنتیجه مملکت هم بتواند استفاده کنداماراجع به منفعت سرشاری که راجع به برنج اینجاگفته شد بنده مواظب این قسمت هم بودم تمام اشخاصی که پروانه برنج گرفتهاند اسمشان را بوزارت دارایی برای گرفتن مالیات بردرآمد تقدیم کردهام که اینهارا تعقیب کنند وازاین میلیونها منفعت سرشار یک منفعتی هم بدولت ایران برسد.
نایب رئیس - آقای دکتر بقایی
دکتر بقایی - ازتوضیحات آقای دکتر اخوی درقسمت اول راجع بصدورجواز خیلی خوشوقتم همینطوردرقسمت دوم معلوم میشود اطلاعاتی که بنده عرض کردم صحیح بودنهایت چندنکته بود که ایشان مسکوت گذاشتند یکی موضوع بانک بود که ایشان مسکوت گذاشتند بنده سوال کردم که چه تعقیبی ازطرف دولت بعمل آمدوقتی بانک ملی که مورداعتماد داخله وخارجه هست وبایدباشدیک اطلاع غیرصحیحی بیک سفارت خارجی میدهدویک تاجر ورشکسته ومتقلبی را یک آدم معتبر معرفی میکند (کهبد- بانک ملی نکردهاست) سفیراندونزی خودش کسی را نمیشناخته یک اشخاصی بودهاند که معرفی کرده اندچون معمولا هرکس که میخواهدمعامله بکندبه بانک مراجعه میکندومیگوید که آقااین اعتبارش چقدراست (کهبد - آقای دکتر بقایی مسلم بدانید که بانک ملی یک چنین اطلاعی بکسی نمیدهد) چراآقادلیلش هم همین است که آقای وزیراقتصاد ملی این موضوع را مسکوت گذاشتند امایک مطلب دیگری که ایشان فرمودند که دولت درموقعی که سفارت اندونزی این معامله ر کرده بود دخالتی نداشت بنده این موضوع را تااندازهای میتوانم قبول کنم خیلی خوب یک سفارت خارجی یک معاملهای کرده اصولا دولت بایداینهارااطلاع داشته باشد ولی خوب دخالتی نداشته امابعدچرا قضیه را تعقیب نکردند بصرف اینکه بیایند شکایتشان را پس بگیرند بنده گمان نمیکنم که نه شکایت ملت اندونزی ونه شکایت ملت ایران ازاین قضیه پس گرفته شدهاست چون بطورمسلم یک جریان سیاسی بوده یک جریان سیاسی بوده برای اینکه وقتی یک همچوعملی اتفاق افتاد دیگر اعتمادنکنند دولت وملت اندونزی که معاملهای بامابکنند وبطورمسلم جای تردیدی نیست که دست انگلستان دراینکار بودهاست وقتی که آنهایکی ازدست پروردگان خودشان را وارد بیک عملی میکنند البته چون مردمان کریمی هستند بعدا هم حفظشان میکنندممکن نیست انگلیسها بگذارند یک کسی مثل سلمان اسدی یامقتدرشفیعا یک موازسرشان کم بشودمسلم است این برای بنده جای تردیدنیست ولی میگویم دولت وظیفه داربود بجای خیلی کارهایی که بنظرش مهم است مراقبت کند تمام کسانی که دراینکاردست داشته اندبه مجازات برساندولی منتهاکاری که ازطرف دولت شداین بود که این موضوع بکلی رویش سرپوش گذاشته شد بنده این موضوع را میخواستم ببینم که راجع به تعقیب اینهاچرااقدامات اساسی نکردند چرا توی روزنامهها معرفی نکردند چون جنبه سیاسی وعمومی این قضیه کاملا بجنبه اقتصادیش میچربدیعنی جنبه اقتصادیش درمقابل جنبه سیاسیش هیچ است یک ملتی که آمده اول دفعه با مامعاملهای کند وکلاه سرش میرودخوب این دیگر معامله نمیکند موضوع دیگری که میخواستم عرض کنم وسوال کنم این است که دولت دراین جورموارد بااین دستگاههای عریض وطویل اداره معاملات خارجی وداخلی واقتصادوفلان چرا خودش اقدام به فروش یک چنین جنسی نکردهاست بعداهم چه مانعی داشت که دولت بیک قیمت نازلتری بفروشداین امرازلحاظ وضع سیاسی واقتصادی مملکت موثربود.
نایب رئیس - آقای وزیراقتصادملی.
وزیراقتصاد ملی - بنده فراموش کردم که عرض کنم که تعقیب متهمین بهیچ وجه موقوف نشدهاست (خلخالی - فرمودید که تعقیب نشدهاست) خیردولت باتمام قوا مشغول است منتهی دراثراین نامهای که رسید مابیک بلاتکلیفی دراصل موضوع برخوردیم که ازیک طرف وزیرمختاری میاید ودرخواست تعقیب میکند وازطرفی آمد درخواست پروانهکرد وازطرفی آمد درخواست عدم تعقیب کرد ولی جرم عمومی وقتی شکایت هم پس گرفته شود با استرداد شکایت شاکی خصوصی ازبین نمیرود ومامشغول تعقیب هستیم وازاینهاتامین هم گرفتهایم ونتیجه را بعدا خدمت آقایان عرض میکنم.
نایب رئیس - اگرآقایان اجازه بفرمایندیکربع ساعت تنفس بدهیم بعددنباله سوالات تعقیب شود
(یک ربع بعدازظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل ونیمساعت بعدازظهرمجددا تشکیل گردید)
- اعلام تقاضای کمیسیون خاص دائربه یکماه تمدید جهت رسیدگی به لایحه ازدیاد سهم کشاورزان و موافقت با آن
[ویرایش]۶- اعلام تقاضای کمیسیون خاص دائربه یکماه تمدید جهت رسیدگی به لایحه ازدیاد سهم کشاورزان و موافقت با آن
نایب رئیس - قبل ازاینکه به تعقیب سوالات بپردازیم باطلاع آقایان محترم باید برسانم که کمیسیون خاص یعنی کمیسیونی که مامور رسیدگی به لایحه افزایش سهم کشاورزان بودهاست شرحی نوشتهاست و تذکر داده است برای اینکه لایحه مفصل است احتیاج به یک ماه تمدید دارد بنده نظرم این است که اگر آقایان موافقت میکنند یکماه مدتش تمدیدشود
جمعی ازنمایندگان - صحیح است اشکالی ندارد
- تقدیم لایحه برنامه پنجساله راهسازی بوسیله آقای وزیر راه
[ویرایش]۷- تقدیم لایحه برنامه پنجساله راهسازی بوسیله آقای وزیر راه
نایب رئیس - آقای وزیرراه فرمایشی داریدبفرمایید
وزیر راه (مهندس رجبی) - نظرباین که طرزتقسیم ومصرف اعتبارات راهسازی در سالهای اخیر بر طبق برنامه صحیح و منظمی نبوده ووجوهی که جهت مصارف مزبوراختصاص داده میشده برای کارهای متعدد تقسیم میگردیده وبراثرعدم تکافو احتیاجات واقعی کارگاهها موجبات خرابی راههاوشکایت مردم را فراهم میساختهاست برای آنکه تقسیم ومصرف اعتبارات برطبق اصول صحیح وبرنامه ثابتی قراربگیرد لایحه قانونی برنامه پنج ساله راهسازی درتاریخ ۲۸ مهرماه ۱۳۳۱ بااستفاده از قانون اعطای اختیارات مصوب بیستم مردادماه ۱۳۳۱ بشرح ذیل وضع شده که لایحه آن را باستحضار آقایان نمایندگان محترم میرساند و استدعای تصویب آنرا دارد.
- سوال آقای دکتر فقیهی راجع به وضع ورود و قیمت و توزیع داروها و جواب آقای وزیر بهداری
[ویرایش]۸- سوال آقای دکتر فقیهی راجع به وضع ورود و قیمت و توزیع داروها و جواب آقای وزیر بهداری
نایب رئیس - آقای دکتر فقیهی سوال جنابعالی از وزیر بهداری مطرح است بفرمایید
دکتر فقیهی شیرازی - چون آقایان نمایندگان محترم خسته هستند بنده سعی میکنم عرایض خودم را مختصرکنم تا بیشتر خسته نشوند.
سوال بنده راجع به طرز توزیع و تقسیم داروها برای بهداری شهرستانهاست که همه آقایان گرفتار هستند و همچنین کیفیت واردشدن داروست به کشور چندی قبل هم حضورآقایان عرض کردم متجاوزاز ۲۵۰۰ نوع دارو ازکشورهای بیگانه مخصوصا دراین اواخر یعنی بعدازجنگ بین المللی دوم ازکشورامریکا وانگلستان باسامی مختلفه تحت عنوان اسپسیالیته وداروهای اختصاصی وارد شدن دوابجایی رسید که کلیه کشورهای خارجی هوس کردنددوا بایران بفرستند حتی فلسطین وامروزوضع داروهای اختصاصی باین کیفیت است که عرض میکنم وازنظرآزمایش وتجربه وامتحان هم عیبی ندارد که هرکدام ازآقایان که میل داشته باشند باین آزمایشی که عرض میکنم اقدام فرمایند عمده فروشهای دوا درخیابان ناصریه هستند که هرکدام یک دکه کوچک ومختصری را در دست خودشان دارند متجاوز از صد قلم داروهای غیرموثر گمنام غیرمعروف توی آن دکه جمع کردهاند که حتی آن دکه پهلویش وهمسایه مجاورش ازاین نوع دارو نداردولی آن دیگری چهل وپنجاه قلم دیگر دارداینکه عرض کردم۲۵۰۰ نوع داروی اسپسیالیته ازهمین نظراست نه اینکه آقایان تصور کنند که داروخانههای معروف شهر واقعاین ۲۵۰۰ قسم اسپسیالیته را داشته باشند داروهای معروف که واقعا موثراست بیش از ۵۰۰ قلم نمیشودولی ازاین ۵۰۰ قلم که گذشت بقیه اش تحت عنوان رکلام وتبلیغا وپروپاگاند گمراه کننده مقادیرزیادی درسال دلارولیره وارزازاین کشورخارج میکنند این داروهاوارد میشود و ارز مملکت خارج میشود درحدود۴۰۰الی ۵۰۰ قلم دوایش دارویی است که معروف است وموردتوجه همه آقایان اطباست بقیه این دواهابه صرف تبلیغات گمراه کنندهای که درجراید میشود وحتی دررادیوالبته نه جراید ونه رادیوتقصیردارند برای اینکه تخصص ندارند اینکارازوظایف ومسئولیتهای بسیارسنگین وزارت بهداری است برای اینکه وقتی قرارشدرکلام شودیک اگهی در جراید تحت عنوان رکلام یابوسیله فرستنده پخش شود قبلا بایستی که کسب اجازه ازوزارت بهداری شده باشد درصورتیکه متاسفانه اینطورنیست وهمین تبلیغات گمراه کنندهاست که مردم را گمراه میکند ازیکطرف سیل آن داروهای بی ارزش ویابی اثر ویاکم اثر واردمیشود وازطرف دیگرهمین داروهابدون اینکه احتیاجی بورودآنهاباشدوممکن است درداخله تهیه کردمصرف میشودمثلاشربتهایی است بنام تونیک که بمنظورتقویت است اساسش را یک مقدار خون خشک شده یعنی هموگلوبین تشکیل میدهد بقیه اش هم آب وشکراست ولی یک شیشه اش شصت ریال هفتادریال هشتادریال بفروش میرود وقتی دقت بفرماییدشایدهمه اش ۴ریال خون خشک نداشته باشد بقیه اش هم آب است وشکراست وحال آنکه تهیه این قسم داروهای پیش پاافتاده درخودکشورمیسراست ویاشربتهایی که تحت عنوان شربت سینه وضدبرنشیت تهیه میشود اینهاهم همینطور مقدورومیسوراست تهیه اش درکشور ازاین نظربنده خیلی تعجب میکنم بااینکه شخصا بجناب آقای دکتر فرمانفرماییان کفیل محترم وزارت بهداری ارادت دارم نه تنهاازنظر همکاری بلکه واقعاازنظر اخلاق واز نظر معلومات شایستگی احترام وارادت رادارند ایرادمن بشخص دکتر فرمانفرماییان نیست بلکه ایرادمن بدستگاه وزارت بهداری است (مهندس غروی - که زیرنظرایشان اداره میشود) که زیرنظرایشان اداره میشود (خنده نمایندگان) قسمت دوم این سوال مربوط است به قسمت گرانی داروهابعضی از داروهاهستند که اساسا گمرک ندارند یعنی ازنظرارفاق به مردم ازنظرکمک به بیمارانی که این دواهامورد احتیاجشان است گمرکی برایش قائل نشدندمثل انواع واقسام انتی بیوتیک هایعنی داروهای ضدمیکرب واین داروهای آنتی بیوتیک یعنی ضدمیکرب باقیمت فوق العاده زیادی دربازاربفروش میرود مثلایک کپسولی است که قطعاهمه آقایان اسمش را شنیدهاید بنام ارومیسین این برای تب مالت وحصبه وبرای ذات الریه وبرای انواع واقسام کسالتها مفیداست ودولت ازاین گمرکی نمیگیرد ازلحاظ کمک به مردم ولی دراین شهر یک شیشه ۱۶ کپسولی آن ۵۶ تومان بفروش میرسدبنده خواستم عرض کنم که این دواو داروهای مشابه آن گمرک ندارد ودلیل اینکه این دوا آنقدرگران فروخته میشود دربازار چیست؟ دوکمیسیون هست ازنظر دوایک کمیسیون دروزارت بهداری یک کمیسیون دروزارت اقتصادمتاسفانه آقای وزیراقتصادملی تشریف بردندکمیسیون وزارت بهداری عنوانش این است که ماتفکیک میکنیم داروهای ضروری را ازغیرضروری وحال آنکه درعمل مشاهده میشود که این کارراانجام نمیدهند چون اگرواقعا این کمیسیونی که دروزارت بهداری است که البته درزمان آقای دکتر فرمانفرماییان ایجادنشده وازسابق بوده ولی البته وحی منزل نیست ووقتی که ایشان متوجه شدند که اینهاوظیفه خودشان را انجام نمیدهند ممکن بود که اعضای کمیسیون را عوض کنند یک چنین کمیسیونی دروزارت بهداری هست اسم بی مسمی تحت عنوان اینکه ماکه بنام اعضای کمیسیون جمع شدهایم دواهای موثر را ازغیرموثروضرور را ازغیرضرور تفکیک میکنیم درحالی که عملا اینطورنیست تمام دواهای بنجل ودواهای بی اثری که درهمین عمده فروشیهای خیابان ناصریهاست باجوازاین کمیسیون واردکشور شده بنابراین یک قسمت ازاین سوال این است که شمااعضای این کمیسیون که قادربراینکه بتواننداین امرمهم وموثررا انجام بدهندمی شناختید پس این کثافتکاریهاواین داروهای بی اثری که باسامی مختلف حتی دردکانهای بقالی وعطاری جمع شدهاست چیست؟ واگراعضای این کمیسیون رامفیدوقادربه انجام این مسئولیت نمیدانستید چراتا بحال اعضای این کمیسیون راعوض نکردید یک کمیسیونی هم هست دروزارت اقتصاددنباله همین کمیسیون است ومضحک ترازهمه این است که فرض کنیددوایی بنام ایکس (X) بعدازترتیباتی ازاین کمیسیون میگذرد این اجازه رابرای مدت دوسال وسه سال وبه مقدارکافی نمیدهندمثلا فرض بفرمایید پنی سیلین میگویندماچهارهزار شیشه اجازه میدهیم این چهارهزارشیشه راشماواردکنید وقتی که تمام شد مجددا بیایید ازکمیسیون جواز بگیرید سوال بنده این است که یاباید تشخیص بدهند که پنی سیلین وجودش لازم است درکشوربرای معالجه بیماری یالازم نیست وقتی که لازم است این طرزعمل معنی ندارد اینکه چهارهزارشیشه میگویندبرای دفعه دوم میکند گرفتاری واردکننده دواازاین مرحله که گذشت تازه گرفتار کمیسیون وزارت اقتصادمیشوداین کمیسیون بنام تثبیت قیمتهایک قیمتی روی این دواهامی گذارد که درتعیین این قیمتهاسوء استفاده میشود ونتیجه سوء استفاده این دوکمیسیون است که یک دوایی که بایدبقیمت ده دوازده تومان یعنی صد صدوبیست ریال بفروش برود ۵۶۰ ریال بفروش میرود ازعمده فروشها وواردکنندههای دواکه سوال میکنیدومی گویید این بی انصافی است این خون آشامی است اومیگویدچه کارکنیم مخارج غیررسمی وغیرقانونی که واردکردن دوا برای مادارد ماناچاریم بکشیم روی دواازجیبمان که نمیتوانیم بدهیم خلاصه اش این است که وضع قیمت دواها چه ازحیث گرانی وچه تعداددواها ازحیث بی نظمی ولجام گسیختگی که بی ربط سیل آسا واردکشورمی شود کاملا موجب تاسف است وبطورخیلی عجیب ایجادخطرکردهاست برای مابنده این را سه مرتبه اینجاعرض کردهام ولی توجهی نشدهاست یک قسمت دیگری که پایان سوال بندهاست ازآقای وزیربهداری این است که چه نظارتی درامر قیمت این دواها وچه نظارتی درامروارد کردن این دواهادارید وبنگاه دارویی کشورکه حقا وواقعا بایستی چنانچه ازاسمش پیدااست این قدرت وتوانایی رابنگاه دارویی کشورداشته باشد که دواهارایکجا واردکشوربکند وآن بلوک ویایکقیمت معین بفروشد درعمل میبینیم که خوداین بنگاه هم خریدارازهمین عمده فروشهای داروست وضع داروهاوکیفیت واردکردنشان بسیاراسف انگیزاست نتیجه این کثافت کاریهاهم این خواهدشد که وقتی صندوق دوا از وزارت بهداری برای استانهاوشهرستانهامی رود درصندوق را که بازمیکنند جزجوش شیرین وسولفات دوسود وپنبه والکل چیزدیگری نیست یعنی دواهایی که مورداستفاده اطبای شهرستانهاست نیست بنده امیدوارم که این تذکراتی که بجناب آقای دکتر فرمانفرماییان تحت عنوان سوال دادم یک کمی بیش ازپیش ایشان را متنبه بکندوبدانند که امروز که درراس وزارت بهداری قراردارندچون بهداشت وبهداری مردم بستگی بخوب کارکردن اولیای وزارت بهداری دارد یک کمی بیش ازآنچه که تابحال فعالیت داشتهاند فعالیت بکنند مخصوصا در قسمت قیمت دواها نظارت بیشتری باید داشته باشند ودواهای غیرموثررا ورودش را ممنوع کنند وبه بنگاه دارویی کشور وورود دوا توجه بیشتری بکنند.
نایب رئیس - آقای وزیربهداری
وزیربهداری (دکتر فرمانفرماییان) - باتشکر از اظهار لطف جناب آقای دکتر فقیهی شیرازی (یکنفر از نمایندگان - ومهندس غروی) و آقای مهندس غروی بعرض میرسانم جناب آقای دکتر فقیهی شیرازی نماینده محترم درجلسه روز یکشنبه پنجم بهمن ماه راجع بوزارت بهداری بیاناتی ایراد نمودندوضمناسوالی هم ازوزارت بهداری فرمودند.
بسیارخوشوقتم که باین بنده فرصت داده شد تا ضمن پاسخ به سوال نماینده محترم مطالبی نیزبعرض برسانم اگرچه خودآقایان محترم بخوبی آگاهند ولی برای آنکه موضوع کاملا روشن شودناگزیربعرض چندنکته میباشم.
گذشته ازقلت بودجه وزارت بهداری ازحیث تعدادپزشک بخصوص جراح رادیولوک چشم پزشک متخصص آزمایشگاه وغیره بی اندازه درمضیقهاست خودبنده اعتراف دارم که بقدرکافی پزشک درشهرستانها وجودندارد وبعضی ازنقاط مرزی وقسمت عمدهای ازقصبات وبخشهافاقدپزشک است.
این امرمعلول دوعلت است: یکی آنکه تعداد فارغ التحصیلان دانشکده پزشکی برای رفع احتیاجات موسسات بهداری بهیچوجه کافی نیست ودیگرآنکه عدهای ازهمین فارغ التحصیلان همانطوریکه خودآقایان محترم بارهاباین بنده گوشزدفرمودهاند شایدبعلت کمی حقوق حاضربه خدمت دردستگاههای وزارت بهداری مخصوصا درنقاط دورافتاده ومرزی که فاقدمسکن ومنزل مناسب است نیستند.
باوجوداین مضایق باید انصاف داد که پزشکان وکارمندان فنی وزارت بهداری باکمال ازخودگذشتگی باوجودعدم وسائل لازم وباحقوق فعلی نهایت سعی وکوشش رابکاربردهاند که وظایف خودرا در نقاط مختلف کشوربنحومطلوب انجام دهند. وبرای نمونه عرض میکنم که علاوه بردستگاههای درمانی که روزانه هزاران نفررا موردمعاینه ومعالجه قرارمیدهند دستگاههای بهداشتی اقدامات بسیارمفیدی ازقبیل مبارزه با مالاریا(سل)(حصبه) (دیفتری) (آبله) وغیره نموده که ازهرحیث حائزاهمیت است
مبارزه ایی که بامالاریا درایران طبق برنامه معین صورت گرفته بتصدیق کارشناسان بین المللی ازمهمترین ومفیدترین عملیات بهداشتی جهان محسوب میشود.
دربعضی ازنقاط مخصوصا نواحی شمال که بیماری مالاریا بزرگترین خطراجتماعی را ایجاد وتلفات اشخاص بخصوص کودکان صورت حیرت آوری بخودگرفته بودامروز دراثرمبارزه بااین بیماری وسمپاشی بوسیله گرد د. د. ت. به نسبت ۹۰ درصدازتعداد مبتلایان کاسته وطبق آماردقیقی که دردست است ازمرگ ومیر کودکان بطور موثری جلوگیری شده وبامقایسه باسه سال قبل تعدادکودکان دوساله سی درصد پیش ازسالهای قبل ازمبارزهاست البته آینده بخوبی نشان خواهدداد که عمل مبارزه با مالاریا تاچه اندازه بازدیادنفوس وبهبودوضع اقتصادی وبالابردن سطح تولیدکمک نموده وازعواقب وخیم مالاریا درمناطق شمال که دردرجه اول تهیه زمینه مساعدبرای ابتلای به سل است جلوگیری بعمل آوردهاست.
درموردبیماری سل بایدعرض کنم که این بیماری نه تنهادرایران بلکه درسراسر جهان مسئله بهداشتی بغرنجی راتشکیل داده زیرافقرومحرومیت چنانچه آقایان بخوبی مستحضرند دراشاعه این بیماری فوق العاده موثراست وهرقدرسطح زندگی ملتی بالابرود بهمان درجه ازتعدادمبتلایان به سل کاسته میشود اخیرا دراین موردهمان طوریکه درتمام ممالک مترقی معمول است دواقدام بسیارمهم ازطرف وزارت بهداری باکمک سازمان بهداشت جهانی واداره کمکهای فنی وسازمان برنامه انجام گرفتهاست:
یکی تلقیح برضد سل بوسیله ب ث ژ که تاکنون درحدود۲۶۳۰۰۰ نفرازاطفال وکودکان مدارس که نسل آتیه را تشکیل میدهند مورد تلقیح قرارگرفته انداین تلقیح به تدریج طبق برنامه معینی در کلیه شهرستانها عملی خواهدشد واینک اکیپهای مخصوص باستان هفتم اعزام شدهاند که اطفال وجوانان محلهای ضروری را برضدسل تلقیح نمایندبدیهی است کسانی که بوسیله ب ث ژ تلقیح میشوند درشرایط معمولی زندگی بیماری سل مبتلا نخواهندشدواین خودقدم بسیاربزرگی است که ازطرف وزارت بهداری برای حمایت ازنسل آینده برداشته شده ومی شود. خوشبختانه درهمه جا این اقدام مورداستقبال اهالی قرارگرفته واین عمل درصورت پیدایش اعتباربصورت وسیعتر وسریع تر درتمام کشورانجام خواهدشد.
مطلب دیگر رادیوگرافی ریتین افراد است:
اخیرابنابه تقاضای وزارت بهداری اداره همکاری فنی یکدستگاه رادیولوژی سیاراهدانموده که بلافاصله مورداستفاده قرارگرفت وتاکنون ازریتین ۱۲۶۲۲ نفرازاعضای ادارات وشاگردان مدارس طهرا وکارمندان مجلس شورای ملی عکس برداری شده وکسانی که احتیاج مبرم به مجزی شدن ازسایرین راداشتهاند مجزی شده وتحت درمان قرارگرفته وکسانی که مشکوک تشخیص داده شده اندمورد آزمایشهای دیگری واقع شده ودستورهای لازم بهداشتی به آنهاداده شدهاست این دستگاه نیزطبق برنامه معینی به شهرستانهافرستاده میشود که ازاجتماعات وشاگردان مدارس وکارگران کارخانجات رادیوگرافی نماید وفعلا این دستگاه دریزدوکرمان مشغول کار است وبااین ترتیب وزارت بهداری قدم مهمی برای تشخیص مسلولین وجداکردن این افراد ازاشخاص سالم درآتیه برخواهدداشت.
درقسمت آسایشگاهها ودرمان مسلولین بایدعرض کنم که اساسا آسایشگاه شاه آباد وبیمارستان بوعلی برای مسلولین طهران وحوالی نزدیک آن ایجادشده وگنجایش بستری کردن کلیه مسلولین ایران راندارد.
طبق برنامهای که دردست اقدام است امیداست درهریک ازاستانها باکمک انجمنهای شهرآسایشگاهی تاسیس شود زیراعلاوه برآنکه آسایشگاههای طهران قادر به بستری نمودن مسلولین شهرستانهانیست انتقال مسلولین ازنقاط دوردست به طهران از نظر موقعیت محلی و از نظر وضع مزاجی خود بیمار صلاح نیست موضوع دیگروضع مسلولین فعلی دوآسایشگاه مرکزاست که غالباآقایان محترم دراین باب استفسار میفرمایند. کسانی که درخارج بوده اندکم وبیش اطلاع دارند که درهیچیک از ممالک دنیا چه اروپا وچه آمریکا که وضع مالی این ممالک بمراتب ازوضع مالی مابهتراست بیمارستان وآسایشگاه مجانی وجودندارد درایران وزارت بهداری باوجودبودجه قلیل خودبایدمخارج کمرشکن این دوآسایشگاه رابپردازد و بدتر از همه آنکه بیماران پس ازبهبودی بعلت نداشتن شغل وکسب وکار به آسانی حاضربه خروج ازآسایشگاه نیسند. غافل ازانکه آسایشگاه بانوانخانه فرق دارد الساعه دراین دوآسایشگاه بیمارانی وجوددارد که بیش ازده سال است در آنجااقامت گزیدهاند درصورتی که درهیچ جای دنیا مسلول باوجود آنکه مجانا تحت درمان قرار نمیگیرد بیش ازششماه درساناتوریم بستری نمیشود وپس ازشش ماه اورامرخص میکنند که درخارج به معالجه خودضمن اشتغال بکارادامه دهد وچنانچه بیمار صعب العلاج باشددرپناهگاههای مخصوصی که ازطرف شهرداریهاتعبیه شدهاست بستری میشوند وبدون مناسبت تختواب آسایشگاه اشغال نمیشود وتعدادبیشتری ازبیماران قابل علاج ازوسائل درمانی وتختخوابهای موجوداستفاده میکنند.
با وضع فعلی که بیمار اعم از بهبودی یافته ویاصعب العلاج درآسایشگاه میماند وهرروزعده جدیدی نیزبرای بستری شدن باین آسایشگاه اعزام میگردند آقایان تصدیق خواهندفرمود چنانچه تعداد تخت خوابهابچندین هزارهم بالغ گردد با تکافو نخواهدکرد ودرنتیجه بیماران بهبودی یافته هم بتدریج مجددا درهمان محیط صحبت بازیافته خودرا ازدست میدهند.
بسیار متاسفم ازاینکه عرض کنم دربین این مسلولین عده قلیلی نیزیافت میشوند که ازبیماری خودسوء استفاده مینمایند واضافه برداروهایی که مجاناطبق تجویزپزشکان معالج ازاین موسسات دریافت میدارندبانحاء مختلف پزشکان معالج یاخارج را واداربه نوشتن نسخههای غیر ضروری وداروهای تفننی وگرانبها نموده وبکرات مشاهده شدهاست که ازحسن نیت اشخاص خیرخواه سوء استفاده نموده اندووجوه دریافتی رابمصارفی رسانیدهاند که ازذکرآن معذورم.
دراینجالازم میدانم ازکمکهای جمعیتهای خیریه درتهیه قسمتی ازداروهای بیماران وهمچنین ازمساعدت سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی که فعلا تاتکمیل دستگاههای رادیولوژی آسایشگاههاحاضرشدهاست که ازمسلولین این آسایشگاهها برایگان رادیو گرافی نمایدتشکرنمایم. برای جلوگیری ازمفاسد ومعایبی که موجبات اخلال نظم وآرامش رادرآسایشگاهها فراهم آوردهاست وزارت بهداری مجبوربه تدوین مقررات وآئین نامههای مخصوصی گردیده که درآتیه نزدیکی بموقع اجرا گذارده خواهدشد بدیهی است وضع این مقررات دردرجه اول بنفع خودبیماران خواهدبود. وامیدواراست که بابکارافتادن دستگاه جراحی ریوی نقیصه موجودفعلی مرتفع گردد.
در قسمت مبارزه بابیماریهای واگیرکه مورد توجه جناب آقای دکتر فقیهی شیرازی قرارگرفته بایدعرض کنم که در مناطقی که احتیاج به عمل مبارزه بودهاست اقدام لازم فورا صورت گرفته چنانچه درظرف ۱۲روزازشیوع بیماری حصبه در اهواز و در شهرستانک ودرظرف ۷روز ازشیوع بیماری دیفتری درقزوین همدان آبادان ورشت بوسیله اعزام اکیپهای مخصوص وتلقیح واکسن جلوگیری بعمل آمد ودرچندی قبل بعلت پیدایش ۲نفر مبتلابه آبله درتهران به چهل اکیپ سیار مجهز ماموریت داده شد که دربعضی ازمحلات تهران که احتمال شیوع آبله درانجاها میرفت روزی دوازده ساعت مشغول تلقیح واکسن شوند وبافعالیت کارمندان پستهای ثابت واکیپهای سیارازشایع شدن آبله جدا جلوگیری بعمل آمد واین عملیات هنوز هم ادامه دارد
بطوریکه آقایان نمایندگان محترم ملاحظه میفرمایند تاآنجاکه قدرت مالی وتعدادکارمندان فنی اجازه میدادهاست حداکثراقدامات درمانی وبهداشتی ازطرف وزارت بهداری معمول شدهاست منتهی این عملیات توام با تبلیغات دامنه دارد نبوده وبدون سروصداانجام گرفته اینک بااجازه آقایان محترم به سوالی که جناب آقای دکتر فقیهی شیرازی فرموده اندپاسخ داده میشود.
در مورد جلوگیری ازتبلیغات وآگهیهای گمراه کننده تاآنجاکه مقررات وقوانین اجازه داده اقدام شدهاست منتهی بایدعرض کنم که مقررات فعلی کافی به نظرنمیرسد بهمین جهت وزارت بهداری ضمن تدوین آئین نامه وبرنامههای ضروری خود درصدد تکمیل مقررات فعلی وتهیه قوانین جدیدبرآمدهاست وبرای حفظ مصالح عموم وجلوگیری ازعملیات موهن وخلاف قانون عدهای نفع پرست که باحیات مردم بازی میکنند تدابیرلازم اتخاذنمود ونتیجه آن باستحضارنمایندگان محترم خواهدرسید.
درمورد قیمت دارو گمان نمیکنم محتاج به تذکر باشد که دراثر مبارزات دامنه دار۲سال اخیر که منجربه موفقیتهای عظیمی شدهاست کشورمادچار محاصره اقتصادی عجیبی گردیدهاست این محاصره کمرشکن اقتصادی که خوشبختانه ملت ایران را نتوانست ازپای درآورد تاحدی درافزایش قیمت بعضی ازاجناس خارجی ازقبیل داروبی تاثیرنبودهاست ولی اقدامات مدبرانه وتدابیردستگاههای دولتی ووزارت اقتصادملی درجلوگیری ازاجحاف فروشندگان وکنترل واردات بطور قابل ملاحظهای رفع نگرانی عموم را نمودهاست شکی نیست که مقررات لایحه قانونی جدیدبه منظور تهیه وواردکردن داروولوازم فنی مستقیما ازکارخانجات درجه اول برای موسسات وزارت بهداری ودستگاههای دولتی کمک شایانی به بهبودوضع داروخواهد نمودودست یک مشت دلال نفع پرست را که چشم طمع به کیسه دولت دوختهاند کوتاه خواهدساخت.
خوشوقتم ازاینکه عرض کنم درمورد تقلب دارو کیفرهای شدیدی پیش بینی شده ودرآتیه موجباتی فراهم خواهدگردید که کاملا وسائل ورودداروی خوب ازکارخانجات درجه اول بقیمت مناسب وپخش آن درسراسرکشور بطرزمطلوب انجام پذیرد.
ضمنا خاطرنمایندگان محترم رامستحضرمیدارم که وزارت بهداری درصدد ایجادآزمایشگاه مهمی است که بتوان موادغذایی مخصوصا موادی که به مصرف تغذیه اطفال میرسد وهمچنین داروهایی که ازخارج وارد شود ویادرداخله تهیه میگردد طبق جدید زیر نظر کارشناسان مورد آزمایش قرارداد و از ورود و فروش غیر موثر و یا زیان آور جلوگیری کرد.
ضمنا وزارت بهداری مشغول تدوین برنامه ۵ سالهاست که متضمن رفع نواقص وتاسیس دستگاههای جدید وتربیت متخصصان فنی برای رشتههای رادیولوژی تراخم وکچلی وآزمایشگاه وبیماری وغیره میباشد وامیداست که با اعتبارکافی برنامههای بهداشتی و خودرابرای تامین سلامت افراد درهمانطوریکه منظور نظر آقایان نمایندگان محترم است بتدریج به مرحله عمل درآورد.
در خاتمه لازم میدانم بعرض برسانم وزارت بهداری همیشه از نظریات آقایان کمال استفاده رانموده وبسیارخوشوقت بودچنانچه نواقصی درکار بهداری ملاحظه مینمایند باین بنده گوشزدفرمایندتاوظیفهای که دارم دررفع آن بکوشم.
نایب رئیس - آقای دکتر فقیهی شیرازی
دکتر فقیهی - مطالبی که جناب آقای کفیل وزارت بهداری فرمودند امیدوارم که به منصه ظهور وبروزبرسد ولی یک قسمت ازتوضیحات پرسش بنده بلاجواب ماندوشایدهنوزجواب این قسمت دردسترشان نیست وانشاء الله باتهیه این لوایح قانونیکه فرمودند این قسمت وآن مربوط به موضوع تعدادگوناگون داروهابود که بااین لایحه قانونی که جناب آقای نخست وزیر هم امضافرمودند امیدوارم که یک بنگاه دارویی جدیدتاسیس بشودوداروها را دست اول واردبکند. بنگاه دارویی کشورهم وقتی تاسیس شدهمین امیدراازش داشتیم ولی دراین اواخرمبدل شدهاست به موسسه دلالی امیدوارم این موسسه جدیدتان که فعلادرحال تکوین است باینصورت نیفتد ولی پاسخ این قسمت ازعرایض بنده که عرض کردم که درحدود۲۵۰۰ قلم داروهای اسپسیالیتهاست که غالباغیرموثراست وفقط ۵۰۰ قلم آن موثراست آیاقانونی لایحهای طرحی دراین باره دارید که جلوگیری بشودازواردشدن داروهای غیرمفید وغیرموثر بفرماییدیاخیر.
- تقدیم دو فقره لایحه بوسیله آقای وزیر فرهنگ
[ویرایش]۹- تقدیم دو فقره لایحه بوسیله آقای وزیر فرهنگ
نایب رئیس - آقای وزیر فرهنگ لایحهای دارید بفرمایید.
وزیر فرهنگ (دکتر آذر)- عرض کنم دولایحهاست یکی راجع به تمدید دوره عمل واستفاده ازاعتبارات مصوبه برای فراهم کردن مقدمات جشن هزاره ابن سینا درسال آینده (صحیح است) یکی هم راجع به پرداخت حقوق معوقه گوستاولویی که درآزمایشگاه آسیب شناسی دانشکده خدمت کردهاست و سه سال به تعویق افتاده این دولایحه را تقدیم میکنم که انشاءالله زودتر تصویب شود.
نایب رئیس - آقای وزیربهداری توضیحی داریدبفرمایید
وزیر بهداری - آقای دکتر فقیهی شیرازی که درقسمت طب بنده افتخارهمکاری ایشان را دارم باید خودشان بدانند که بودن داروی زیاد در کشور ضرر اساسی نیست چون مربوط باختلاف سلیقهاست که اغلب درتجویز این داروهابین آقایان پزشکان موجوداست وزارت بهداری بایدسعی کند که داروهای که واردمی شود ازکارخانجات درجه اول باشد وباین مملکت واردشود وتقلبی نباشد این را چنانچه عرض کردم درلایحهای که تهیه شدهاست پیش بینی شدهاست ولی انواع آنرا نمیتوانیم جلوگیری کنیم مثلافرض بفرمایید پنی سیلین ده کارخانه کارخانههای درجه اول هستند وماقبول میکنیم که اینهااین صلاحیت رادارند که واردکشور بشودونمیتوانیم محدود کنیم که این ده تارا از یک کارخانه یازدهمی که اوهم ازحیث ساخت وهم ازحیث اهمیت مساوی باآنهااست واردکشور بشود. چون اغلب آقایان پزشکان درمعالجهای که میفرمایندودر تجویزی که میکنند حق دارند که هردارویی که برای بهبودحال بیمارشان لازم میدانند روی نسخه بنویسند وماآن محدودیت را نمیتوانیم برای آقایان اطبا فراهم کنیم ولی بطوریکه عرض کردم میتوانیم بگوییم که داروهای کارخانههای درجه اول واردکشوربشود وامیدوارم که موفق بشویم.
- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
[ویرایش]۱۰- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
نایب رئیس - اگر آقایان اجازه می فرمایند جلسه را ختم کنیم جلسه آینده صبح پنجشنبه ساعت ۹وربع صبح
(یکساعت و۵دقیقه بعدازظهر جلسه ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی - احمد رضوی