مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۷/جلسهٔ ۲۸
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره ۲۲۳۸
۳شنبه ۲۹ مهر ماه ۱۳۳۱ - سال هشتم
شماره مسلسل ۲۸
دوره هفدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۳شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۳۱ نشست ۲۸
فهرست مطالب:
- ۱- تصویب صورتمجلس
- ۲ - قرائت نامه مقام ریاست مجلس
- ۳ - بیانات آقای نایب رئیس دائر بابراز تاثر از فوت مرحوم سید یعقوب انوار
- ۴ - طرح گزارش آقای نخست وزیر راجع بجریان مذاکرات مربوط به نفت و طرز تصفیه غرامات و ابراز اعتماد به دولت آقای دکتر مصدق نخست وزیر
- ۴.۱ - مطالب مصدق به مجلس شورای ملی خوانده شده بوسیله آقای کاظمی
- ۴.۲ - یادداشت دولت ایران شماره ۲۶۲۱ تاریخ ۱۶- ۵- ۳۱ به سفارت انگلیس در تهران
- ۴.۳ - ترجمه متن پیام رئیس جمهوری کشورهای متحدآمریکا و نخست وزیر کشور متحدانگلستان به آقای دکتر مصدق نخست وزیر ایران
- ۴.۴ - قرارداد مخصوص - غرامتی که بابت ملی شدن موسسات شرکت نفت انگلیس و ایران به دولت ایران باید پرداخت شود
- ۵ - بیانات آقای نایب رئیس دائر بابراز تاسف وتاثر از فوت مرحوم آیت الله خوانساری
- ۶ - تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس پنجاه دقیقه قبل از ظهر بریاست آقای محمد ذوالفقاری (نایب رئیس) تشکیل گردید
- تصویب صورت مجلس
[ویرایش]نایب رئیس - بصورت جلسه روز پنجشنبه ۲۳ امرداد اگر آقایان اعتراضی دارند بفرمایند (جمعی از نمایندگان - ندادهاند) روز چهارم شهریور توزیع شده و خدمت آقایان دادهاند. آقای فرامرزی
عبدالرحمن فرامرزی - عرضی که بنده دارم مربوط باین نامه ایست مال حزب سومکا که مینویسد منشی زاده را بدون حکم داده و دادستان توقیف کردهاند...
نایب رئیس - این مربوط بصورت جلسه نیست
فرامرزی - بنده خواستم عرض کنم که بدون نظردادستان چطور یک آدمی را توقیف کردهاند و در حبس است؟
نایب رئیس - این مربوط بصورت جلسه نیست آقای شهیدی.
شهیدی – در ضمن نطق آقای دکتر بقایی در جلسه گذشته بنده عرض کردم طبق ماده ۱۹ این عمل شدهاست در صورت مجلس نوشته شده طبق ماده ۱۹ باطل شده تقاضا میکنم اصلاح شود.
نایب رئیس - بسیار خوب آقای مهندس رضوی
مهندس رضوی - دو مطلب رابنده میخواستم بعرض برسانم یکی راجع بتقاضایی است از طرف اهالی شهر قم در خصوص کمی آب و سوءاستفادههایی که از مجاری میشود و نظر باینکه صنعت نفت ممکن است در نزدیکی قم برقرار شود و اهمیت آب در آنجا بیشتر باید منظور شود تقاضا دارم که مورد توجه واقع بشود موضوع دومی که میخواستم بعرض آقایان نمایندگان برسانم این است که مقام ریاست مجلس شورای ملی حضرت آیت الله پس از تعطیل نامه ایی بوسیله بنده خطاب به آقایان نمایندگان محترم مرقوم فرموده بودند که در آنموقع فرصت قرائت نامه ایشان بدست نیامد حالا از مقام ریاست تقاضا میکنم اجازه بفرمایند این نامه بعرض آقایان نمایندگان محترم برسد.
نایب رئیس – بسیار خوب قرائت میشود آقای کهبد.
کهبد - شکایتی است از اهالی بزغان راجع به آسیبی که به آنها وارد شده و همینطور نامههایی هست از نهاوند و علیشاه عوض راجع به راه که تقدیم مقام ریاست میکنم و سه سئوال هم از وزارت کشور و وزارت اقتصاد شدهاست که تقدیم میشود.
نایب رئیس - اعتراض دیگری نسبت بصورت مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه تصویب شد.
- قرائت نامه مقام ریاست مجلس
[ویرایش]نایب رئیس - نامه حضرت آیت الله قرائت میشود (توسط آقای ناظرزاده منشی بشرح زیر قرائت شد)
بوسیله جناب آقای مهندس رضوی نایب رئیس مجلس شورای ملی
- بسم الله الرحمن الرحیم – با تشکراز حسن نیت و احساسات بی شائبه نمایندگان محترم مجلس شورای ملی که صرفا بمنظور تحکیم رشته یگانگی و ایجاد وحدت نظر پارلمانی ابراز نموده و مسئولیت خطیری را متوجه اینجانب ساختهاست و البته باید سعی و کوشش در اتحاد نمایندگان محترم نماییم ما موفق باصلاحات شویم لذا از کلیه آقایان عزیزم اعم از مخبرین جرائد و تماشاچیان حفظ نظم و آرامش و رعایت مقررات مجلس را خواهانم و یقین دارم که با قبول این درخواست مشفقانه که موجب حفظ شئون و حیثیت مجلس شورای ملی است مجال خدمتگذاری و تصویب لوایح اصلاحی را بنمایندگان محترم خواهیدداد و بار دیگر این خدمتگذار بی غرض خود را تشویق نمایید والسلام علیکم و رحمت الله وبرکاته. سیدابوالقاسم کاشانی
- بیانات آقای نایب رئیس دائر بابراز تاثر از فوت مرحوم سید یعقوب انوار
[ویرایش]نایب رئیس - بطوریکه آقایان همکاران محترم اطلاع دارند آقای آقا سید یعقوب انوار شیرازی نماینده ادوار سابق مجلس شورای ملی پریروز برحمت ایزدی پیوسته ایشان چند دوره سمت نمایندگی مجلس شورای ملی را داشته و از مجاهدین صدر مشروطیت ایران و از آزادیخواهان این کشور بوده و در این راه خدمات شایانی نموده از خداوند متعال خواهانیم که ایشان را غریق رحمت خود فرموده و سعادت و توفیق به بازماندگان آن مرحوم عطا فرماید.
خلخالی - خواهش میکنم تاثر مجلس را نسبت بفوت آیت الله خوانساری هم بفرمایید
نایب رئیس - در نظرهست بموقع عرض میشود.
- طرح گزارش آقای نخست وزیر راجع بجریان مذاکرات مربوط به نفت و طرز تصفیه غرامات و ابراز اعتماد به دولت آقای دکتر مصدق نخست وزیر
[ویرایش]نایب رئیس - آقای وزیر دارایی
وزیر دارایی و نایب نخست وزیر (آقای کاظمی) - چون جناب آقای نخست وزیر کسالت داشتند نتوانستند خدمت آقایان برسند بنده را مامور فرمودند که مطالبی را که داشتند بعرض آقایان برسانم:
- مجلس شورای ملی.
- لازم بعرض و اظهار نیست که پس از ملی شدن صنعت نفت دولت اینجانب به پیروی از افکارعمومی کمال حسن نیت را برای حل منصفانه این مشکل بکار برد اما متاسفانه از همان آغاز کار دولت انگلستان که بدون حق خود را در این اختلاف وارد کرده بود نگذاشت این کار بموقع و با حسن تفاهم و بر طبق موازین قانونی تصفیه و تمام شود و کوشش بسیار نمود تا موضوع را بعنوان اینکه ملی شدن صنایع نفت در ایران صلح جهانی را تهدید میکند از شورای امنیت داوری و حکمیت طلب کند در صورتیکه جریان امر کاملا برخلاف آن بود چه دولت ایران به پیروی از تمایلات ملی در حدود اختیاراتی که هر ملت در امور داخلی خود دارد و منشور ملل متفق نیز آنرا تایید کردهاست دست باین کار زد و در این باره مجال حرف و چون و چرا نبود و حقا اگر میبایست بشورای امنیت شکایتی شود این شکایت از طرف دولت ایران میبایست بشود زیرا دولت انگلستان با فرستادن قوای زمینی و هوایی و دریایی خود بسرحدات مجاور ایران مملکت ما را باشغال نظامی تهدید میکرد و تمام قدرت خود را بکار میبرد تا با تهدید و ارعاب مقاومت دلیرانه ملت ایران را درهم شکسته و بار دیگر تسلط شرکت سابق را بر نواحی نفت خیز مستقر کند و باز سالیان دراز ملت ایران در فقر و مسکنت بسوزد و بسازد و عواید نفت خود را به کیسه سرمایه داران طمعورز بریزد خوشبختانه این اقدام به جایی نرسید و حقانیت ملت ایران و طمع کاری شرکت سابق و دخالتهای ناروای عمال انگلیس در امور داخلی ایران همه از پرده بیرون افتاد و بسمع جهانیان رسید و موجب شد که شورای امنیت نتواند تصمیمی برای ضرر ایران اتخاذ کند و چنین اظهار نظرکرد که چون موضوع در دیوان بین المللی دادگستری لاهه مطرح است تا اتخاذ تصمیم از آن دیوان موضوع در دستور بماند.
- در نتیجه این تصمیم شکایت دولت انگلیس در دیوان لاهه که قانونا مرجع رسیدگی باختلافات بین دو دولت است تعقیب شد و دولت ایران در مقابل تمام تحریکات عوامل داخلی و خارجی سخت مقاومت نمود و عدم صلاحیت دیوان مزبور را اعلام داشت.
برای جلوگیری از تبلیغات سوءدولت انگلستان که میکوشد تا برخلاف حق ایران را بموازین و اصول بین المللی بی اعتنا نشان دهد و باصطلاح برای ما پرونده بسازد اینجانب تصمیم گرفتم شخصا در دیوان حاضرشوم و دلایل خود را مبنی برعدم صلاحیت آن دیوان عرضه بدارم در این وهله نیز حق و عدالت پیروز شد و نظریه دولت ایران مورد تصویب دیوان لاهه قرارگرفت. و با این رای منصفانه مساعی دولت انگلستان در وانمودکردن عدم حقانیت مردم ایران نقش برآب شد و دنیا ادامه مظالم یک دولت استعماری را که برای بسط نفوذ و تسلط دیرینه خود در یک کشور ضعیف بانواع حبل و دسائس توسل و تمسک میجست بیش از این نپسندید و باید عرض کنم ما این پیروزی را از همان ابتدای نهضت ملی در افکارعمومی جهان بدست آورده بودیم و دولت انگلیس بیهوده میکوشید که حق را از باطل جلوه دهد و باطل را بر کسی حق بنشاند.
- پس از صدور رای دیوان چنین به نظر میرسید که دولت انگلستان از مظالم دیرین خود دست بکشد و دوستی ملت ایران را بر منافع مادی خود که جبران آن از طریق دیگر برای آن دولت آسان بود رجحان دهد. متاسفانه باز هم این لجاج و عناد ادامه یافت و قریب (۱۵ روز) از رای دیوان لاهه گذشت ولی آثاری که دال بر ابراز حسن نیت باشد از آن دولت مشهود نگردید تا اینکه در تاریخ ۱۶ مردادماه ۱۳۳۱ دولت اینجانب یادداشت ذیل را بوسیله سفارت کبری انگلیس برای آن دولت فرستاد اکنون عین یادداشت شماره ۲۶۲۱ تاریخ ۱۶- ۵- ۳۱
-عین یادداشت شماره ۲۶۲۱ تاریخ ۱۶- ۵- ۳۱
[ویرایش]یادداشت:
«وزارت امورخارجه شاهنشاهی با اظهار تعارفات خود بسفارت کبرای انگلستان توقیرا مراتب ذیل را باستحضارمیرساند.
۱- از آنجا که ملی کردن صنایع و موسسات از حقوق مسلم هر ملتی است و به استناد همان اصل عده از دول منجمله انگلستان بعضی از صنایع و موسسات اقتصادی را در کشور خود ملی کردند دولت ایران هم باتکا همان اصل در نتیجه اقدامات خلاف قاعده و ظالمانه شرکت نفت سابق انگلیس ایران بنا بر اراده و پشتیبانی قاطبه ملت ایران صنایع نفت را در سراسر کشورملی اعلام نمود. شرکت سابق و همچنین دولت انگلستان بدون توجه باین حق مسلم دولت ایران بطرح دعوای بی اساس در دیوان بین المللی دادگستری مبادله ورزید و در دیوان مزبور در تاریخ ۲۲ژوئیه ۱۹۵۲رای خود را مشعر برعدم صلاحیت در رسیدگی بموضوع اعلام و قرار مورخ ۵ژوییه ۱۹۵۱ راجع باقدامات تامینه را باطل نمود.
۲- شرکت سابق نقت علاوه براینکه هیچگاه به تعهدات خود عمل ننموده و دولت انگلستان را وادارکرده که برخلاف حق به طرح دعوای بی اساس در دیوان بین المللی دادگستری مبادرت نماید برای جلوگیری از فروش نفت ایران در سراسرجهان نیز اقداماتی بعمل آورد که توقیف کشتی روزماری یکی از شواهد بارز آن است. شرکت سابق و دولت انگلیس از جهات متعدد بدولت ایران خسارات کلی وارد آورده و موجبات مضیقه مالی و مشکلات اقتصادی کشورایران را فراهم کردهاند که بعضی از آنها بقراریست که ذیلا شرح داده میشود:
- الف: عدم تادیه دیون شرکت سابق بدولت ایران بابت سالهای اخیر که بتصدیق خود شرکت سابق بر دهها میلیون لیره بالغ میشود
- ب - خسارات ناشیه از تاخیر تادیه دیون مذکور
- ج - عدم تادیه وجوه متعلق بدولت ایران که در بانکهای انگلستان تودیع شده.
- د - خسارت ناشیه از تاخیر تادیه وجوه مذکوره
- ه - مطالبات دولت ایران از شرکت سابق و همچنین خسارات دولت ایران ناشی از عمال آن شرکت ودولت انگلیس
- و - خسارات ناشیه از جلوگیری از فروش نفت ایران که بر اثر تهدید و ارعاب و اسباب چینی شرکت سابق و کمک آن دولت بشرکت مزبور بعمل آمده و دولت ایران را در فروش نفت خود دچار اشکالات ساختهاست
۳- باتوجه به مراتب مذکوره در فوق دولت شاهنشاهی انتظاردارد لااقل وجوهی که تعلق به آن دولت ایران مورد تصدیق شرکت سابق است وتاکنون پرداخت نشده فورا تادیه گردد و همچنین وجوه دیگری که متعلق بدولت شاهنشاهی است و در بانکهای انگلستان تودیع گردیده تحت اختیار دولت شاهنشاهی قرارگیرد و مخصوصا برای حفظ مناسبات و روابط حسنه و رفع هرگونه سوء تفاهم بین دو ملت شرکت سابق نفت از این به بعد از اقدامات ناروا در جلوگیری از فروش نفت ایران خودداری کند. دولت شاهنشاهی با حسن نیتی که در موارد عدیده بثبوت رسانیده اینکه نیز اعلام میدارد که بمنظور پیداکردن راه حل برای رسیدگی بمطالبات و دعاوی حقه شرکت سابق در حدود قانون (۹) اردیبهشت ۱۳۳۰ و همچنین مطالبات و دعاوی متقابل دولت ایران حاضراست با نمایندگان آن شرکت وارد مذاکره شود و در صورتی که از طریق مذاکرات مستقیم بین نمایندگان شرکت سابق و دولت شاهنشاهی توافقی در این باره حاصل نگردد شرکت میتواند دعاوی خود را در محاکم صالحه ایران اقامه نماید.
دولت ایران انتظاردارد این حسن نیت دولت شاهنشاهی از طرف دولت انگلستان چنانکه باید استقبال شده و بشرکت سابق توصیه کند که نمایندگان خود را برای مذاکره در این امر با دولت ایران تعیین نماید.
لزوما متذکر میشود چنانچه در پرداخت وجوه متعلق بدولت ایران از طرف بانکهای انگلیس و شرکت سابق تاخیر و مسامحه شود و یا شرکت سابق و دولت انگلستان اقدامات نامشروع خود را بهر صورت که باشد علیه ایران ادامه دهند مسئولیت کلیه اقدامات مزبور و خسارات ناشیه از آن من جمیع الجهات متوجه دولت انگلیس و شرکت سابق نفت خواهدبود.
موقع را برای تجدید احترامات فائقه محترم میشمارد.»
و باز دولت ایران انتظارداشت که باتوجه بوضع وخیم اقتصادی ایران دولت انگلیس از محاصره اقتصادی که برخلاف موازین بین المللی ایجاد کرده بود دست بکشد و بشرکت سابق توصیه نماید که با پرداخت فوری دهها میلیون لیره مطالبات دولت ایران برای تامین میزان غرامت عادلانه مایملک خود با توجه بدعاوی متقابل ما با دولت واردمذاکره شود.
ولی دولت انگلیس که از سیاست دفع الوقت زیان ندیده و مردم را گرفتار بحران اقتصادی ساخته باین امید که ادامه بحران مقدمه گشاشی در کار او بشوددر ارسال پاسخ آنقدر تاخیر و تعلل روا داشت که این جانب موضوع را به نماینده آم دولت تذکر داده و
.
.
..
.
.
همان پیام است که بزعم آنها از روی کمال حسن نیت تنظیم شده و هیچگونه تغییری در آن میسرنیست پیام مزبور و ضمائم آن برای استحضار آقایان نمایندگان محترم عینا بعرض میرسد.
ترجمه
تهران - ایران ۳۰ اوت ۱۹۵۲ (هشتم شهریور ۱۳۳۱)
جناب آقای دکتر محمد مصدق نخست وزیر ایران
افتخار داریم طبق تعلمیاتی که از دولتهای مربوطه خود دریافت داشتهایم پیام مشترکی را که رئیس جمهوری کشورهای متحد آمریکا و نخست وزیر بریتانیای کبیر بعنوان جنابعالی فرستادهاند بدینوسیله تقدیم کنیم.
لوی و. هندرسن
سفیر کبیر کشورهای متحدآمریکا
ج. ه. میدلتون
کاردار موقت علیاحضرت ملکه انگلستان
- ترجمه متن پیام رئیس جمهوری کشورهای متحدآمریکا و نخست وزیر کشور متحدانگلستان به آقای دکتر مصدق نخست وزیر ایران
[ویرایش]اینجانبان تلگرافهای واصله از سفارت کبری مربوطه خود را در ایران درباره مذاکرات اخیری که با جنابعالی بعمل آمدهاست و همچنین یادداشتی را که در هفتم اوت ۱۹۵۲ (۱۶ مرداد۳۳۱) بعنوان دولت علیاحضرت ملکه انگلستان ارسال داشته بودید مورد مطالعه قرار دادهایم بنظر اینجانبان این مطلب روشن است که حل رضایت بخش مساله نفت مستلزم اقدام فوری از طرفه هر سه دولت خواهد بود. اینک پیشنهاد اقداماتی که دولتین ما حاضرند بعمل آورند بضمیمه ارسال میداریم و صمیمانه امیدواریم که مورد تصویب آنجانب واقع شود و منتج به حل رضایت بخش موضوع گردد. محرک ما احساسات دوستی صمیمانه و تاریخی است که نسبت به ملت و مردم ایران داریم و قلبا آرزومندیم هر چه زودتر موجبات حل سریع و منصفانه اختلاف کنونی را فراهم سازیم
هری س. ترومن وینستون س. چرچیل
۱-موضوع غرامتی که بابت ملی شدن موسسات شرکت نفت انگلیس وایران واقع در ایران باید پرداخته شود و با درنظر گرفتن وضع حقوقیق طرفین که بلافاصله قبل از ملی شدن موجود بودهاست و با توجه بکلیه دعاوی و دعاوی متقابله طرفین بدیوان بین المللی دادگستری ارجاع خواهدشد.
۲- نمایندگان مناسبی از طرف دولت ایران و شرکت نفت انگلیس و ایران تعیین خواهند شد که با یکدیگر مذاکره کنند و ترتیب جریان نفت را از ایران به بازارهای دنیا بدهند
۳- چنانچه دولت ایران با پیشنهادهای مندرجه در دو بند موافقت فرمایند
- الف - نمایندگان شرکت نفت انگلیس و ایران برای حمل نفتی که هم اکنون در ایران ذخیرهاست اقدام به تهیه وسائل لازم خواهندنمود. و همینکه موافقتهایی درباره قیمت حاصل شود و شرایط فنی برای بارگیری اجازه دهد بابت هر مقدار نفتی که بتوان هر چه زودتر حمل کرد پرداخت مقتضی بعمل خواهدآمد
- ب - دولت علیاحضرت ملکه انگلستان پاره ایی تضییقات موجوده نسبت بصادرات (کالا) را بایران و نسبت باستفاده ایران از (وجوه) استرلینگ مرتفع خواهد ساخت
- ج - دولت کشورهای متحدآمریکا فورا مبلغ ده میلیون دلار بلاعوض بدولت ایران کمک در رفع مشکلات بودجه ایی آن دولت خواهد پرداخت
قرارداد مخصوص
[ویرایش]دولت کشور متحده بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی از یکطرف و دولت شاهنشاهی ایران از طرف دیگر موافقت نمودهاند که موضوع غرامتی را که باید بابت ملی شدن موسسات شرکت نفت انگلیس و ایران واقع در کشورایران پرداخت شود با رعایت وضع حقوقی طرفین که بلافاصله قبل از ملی شدن موجود بوده و با توجه بکلیه دعاوی و دعاوی متقابله طرفین بحکمیت رجوع نمایند.
. . . . . .
- الف - تادیه دیون شرکت سابق بدولت ایران بابت سالهای اخیر و خسارت تاخیر تادیه آن
- ب - خسارات ناشیه از جلوگیری از فروش نفت ایران که بر اثر تهدید و ارعاب و اسباب چینی شرکت سابق و کمک دولت انگلیس به شرکت مزبور بعمل آمده و دولت ایران را در فروش نفت خود دچار اشکالات ساختهاست
- ج - حقوق گمرکی و انحصاری دولت ایران که در عهده شرکت سابق است
- د- مالیات مواد نفتی مصرفی نیروی متفقین در ایران
شرکت سابق هم باید بهمین نحو معلوم و معین نماید که چه دعوایی را میخواهد بعنوان غرامت مورد رسیدگی قراردهد پس از توافق در این امر البته ممکن است موضوع اختلاف را بمحکمه مورد توافق ارجاع نموده و بعکس تا در موضوع دعوای غرامت موافقت حاصل نشود توافق در ارجاع امر بمحکمه ایران میسرنیست. مطلب دیگر این ماده راجع است بعبارت وضع حقوقی طرفین که بلافاصله قبل از ملی شدن موجود بودهاست خاطر آقایان مستحضراست که ملت ایران قرارداد تحمیلی ۱۹۳۳ را باطل و کان لم یکن میداند (صحیح است) و حتی باید بگویم که بدون شک محک اساسی مبارزات ملت ایران تحمیل ظالمانه همین قرارداد و آثار مترتبه برآن بودهاست بنابراین واضح است که بهیچوجه من الوجوه ملت ایران حاضرنیست که به آن قرارداد کمترین ترتیب اثری بدهد و حال آنکه با قید عبارت وضع حقوقی طرفین میخواهند آن قرارداد منحوس را زنده کنند گمان میکنم فعلا بیشتر از این لازم نیست در باب ماده اول صحبت بشود.
ماده دوم - اگر منظور از آماده ترتیب قرارداد خرید نفت باشد دولت ایران حاضربودن خود را برای فروش نفت بتمام خریداران مکرر اعلام داشتهاست و خریداران میتوانند نفت را پس از موافقت در قیمت هر قدر که بخواهند خریداری کنند ولی اگر منظور دیگری در میان باشد مثلا بخواهند بدین وسیله در امور اداری و فنی نفت مداخله کنند واضح است که این امر قابل قبول نیست.
ماده سوم - غیرمنصفانه و حتی موهون بودن پیام در ماده سوم بیش از هم جا هویدا است زیرا مفاد ماده سوم این است که دولت انگلیس همه قسم فشار غیرقانونی بدولت ایران وارد آورده و هر مضیقه ایی که ممکن بوده برای ما فراهم کردهاست ولی اینک میگوید اگر بشرایط پیشنهادی من عمل کنید از این به بعد از سختگیری و فشار خود میکاهم.
خوب توجه بفرمایید که صرف این پیشنهاد قطع نظر از موضوعات آن چقدر منصفانه و دوستانهاست اما موضوعات این ماده در سه بند بیان شده.
موضوع بند الف این است که دولت انگلیس میگوید شرایط ناروایی که در این پیام ذکرشده بپذیرند تا مشتری یعنی شرکت سابق نفت موجود شما را خریداری کند. آیا بزعم آقایان نفت موجود را خریدن و قیمت آنرا پرداختن معاملهاست یا چنان مساعدت و کمک بیمانندیست که درازاء آن دولت ایران باید تن بقبول چنین شرایط سنگینی بدهد؟
آیا انصافا معامله نفت هیچ ارتباط و ملازمه ایی با تحمیل این شرایط دارد؟
حال بفرض محال دولت ایران این شرایط را هم پذیرفت آیا تصور میفرمایید پس از قبول آن شرایط نفت موجود ایران بقیمت عادلانه بفروش خواهدرسید؟
متاسفانه بایدعرض کنم خیر زیرا بر فرض هم که دولت ایران این شرایط را قبول کرد چون شرط اساسی معامله یعنی تعیین قیمت نفت برطبق همین بند الف ببعد موکول شده خریدار باز مجال خواهد داشت که قیمت خود را بفروشنده تحمیل کند چه پس از قبول شرایط دولت ایران یا باید قیمتی را هم که شرکت سابق میگوید بپذیرد و یا با وجود اینکه سایر شرایط را پذیرفته از فروش نفت صرفنظرکند یعنی در هر دو حال با دست خود سبب ضرر و زیان خود را فراهم میسازد. موضوع بند (ب) ماده سوم این است که دولت انگلیس پس از تحمیل تمام این شرایط فقط پاره ایی از تضییقاتی راکه روا میداشته برطرف مینماید و در رفع تضییقات دیگر منجمله عدم پرداخت وجوه نقد متعلق بایران که صریحا در ترازنامههای شرکت سابق مذکوراست و سایرمطالبات دولت ایران که در یادداشت ۱۶ مرداد دولت ایران اجمالا ذکرشده سخنی در میان نیست.
پیش از ختم کلام از این نکته نمیتوانم صرف نظرکنم که از سراپای این پیام اینطور استنباط میشود که برای دولت انگلستان چنین تصور باطلی حاصل شده که در نتیجه تضییقات آن دولت اکنون دولت و ملت ایران به آن درجه از استیصال رسیدهاند که بقبول هر قسم شرایطی حاضرشده و به معامله اضطراری گردن گذارند و حال آنکه با وجود تمام مشکلات اقتصادی و مالی ملت ایران بهیچ قیمتی حاضربقبول شرایط ناروا که باستقلال سیاسی یا اقتصادی یا خدای ناخواسته بحیثیت و شرافت ملی ایران لطمه وارد سازد تن در نخواهدداد. (صحیح است - صحیح است)
این مجملا عللی که دولت ایران را از موافقت با پیام مشترک دولتین ممنوع نمود البته دولت پس از کسب نظر مجلسین جواب پیام را خواهد داد.
با اینکه یقین داشتم پیام دولتین مورد تایید ملت و مجلسین نیست نخواستم بدون مشورت مجلسین جوابی به آن داده باشم وباین جهت از نمایندگان محترم تقاضاشد که با تشکیل جلسات فوق العاده و شور و مذاکره در پیام تکلیف دولت را صریحا تعیین فرمایند
اما نظریات دولت نسبت به پیام چنانکه بعرض رسید پیام مزبور مانند پیشنهادهای سابق با قوانین ملی شدن صنعت نفت سازگار نیست و دولت انگلستان که خوب از این نکته آگاه است از ارسال این پیام نظری جز تاخیر و طفره ندارد البته آنچه در ابتدای پیام نسبت بایجاد روابط دوستانه برای حل سریع اختلافات دو کشور ذکرشده مطابق آمال و آرزوی ملت ایران است چه ملت ایران با وجود خسارات فراوان و صدمات بی پایانی که در قرن اخیر از سیاست استعماری انگلیس متحمل شده همواره در تشیید روابط حسنه با ملت انگلیس کوشا بودهاست. ولی لازم است بعرض برسانم که دولت اینجانب از آغار کار چنانکه مدارک و اسناد و شواهد حاکی است هیچگونه غفلتی در این قسمت روا نداشته و همه وقت در حدود موازین قانونی برای تصفیه و حل این موضوع حاضر بمذاکره بودهاست و اینکه تاکنون کار بجایی نرسیده چنانکه همه میدانند به آن علت است که دولت انگلیس میخواهد برخلاف قوانین مصوبه و برخلاف حقوق و تمایلات ملت ایران نفوذ و منافع شرکت سابق را تحت عناوین دیگری بهمان صورت و کیفیت قدیم حفظ کند و این کار برای ملت ایران قابل تحمل نبودهاست.
نکته مهم دیگری که در این پیام جالب توجهاست کلمه (منصفانه) است که در پیام گنجانده شده وسپس در دنبال همین کلمه راه حلی پیشنهاد کردهاند که نه تنها منصفانه نیست بلکه بمراتب از راه حلها و پیشنهادهای سابق غیرمنصفانه تر است در پیام اخیر دولت انگلیس خواسته با یک اقدام ماهرانه سیاسی موضوع نفت را که امر داخلی است و دیوان لاهه نیز با رای خود آنرا تایید کردهاست با امضای مقاوله نامه ایی بصورت اختلاف بین دو دولت در آورد در ماده اول ضمیمه پیام سخن از غرامتی است که در مقابل ملی شدن صنعت نفت باید بشرکت سابق پرداخته شود و این ماده چنان تنظیم شده که در موقع لزوم میتوانند بوسیله آن قرارداد باطل ۱۹۳۳ را که هیچگاه مورد قبول ملت ایران نبودهاست قانونی کنند و از آن استفاده نمایند وب همین جهت هم سخن از دعاوی طرفین بلافاصله قبل از ملی شدن صنعت نفت بمیان آوردهاند در صورتیکه اگر مقصود تادیه غرامت مایملک شرکت سابق در ایران است دولت اینجانب همواره حاضر بودهاست با رعایت دعاوی طرفین وارد مذاکره شود و راه حل عادلانه و منصفانه ایی پیداکند و اگر مقصود آن بوده که در صورت عدم توافق موضوع بدیوان بین المللی دادگستری واگذارشود آنهم باید بین دولت ایران و شرکت سابق نفت در ارجاع امر به آن دیوان توافق شود و احتیاجی بقرارداد بین دو دولت نیست. و همچنین در ماده دوم ضمیمه اگر مقصود خریداری نفت است که دولت ایران همواره حاضر بفروش بوده و آن را بدنیا اعلام کردهاست و چنانچه مقصود واگذاری حق انحصار خرید بیک شرکت معین و دخالت مجدد در اداره امور نفت است این امر هرگز مورد تصویب ملت ایران نخواهدبود (صحیح است) زیرا در دنباله این انحصار و دخالت ممکن است ایجاد بحرانهای اقتصادی و کارشکنیهایی باشد که وضع را بهمان صورت قبل از ملی شدن صنعت نفت بکشاند.
اما در خصوص ماده سوم در این ماده صریحا اعتراف کردهاند که منظور دولت انگلستان از اقدامات گذشته فشارا قتصادی به ملت ایران بوده تا به شرایط غیرمنصفانه آن دولت تن در دهد زیرا در بند الف از این ماده مینویسد:
اگر سایر شرایط پذیرفته شد حاضرند نفت موجود در آبادان را حمل کنند ولی در باب قیمت هیچ سخنی نگفته و آنرا موکول به موافقت بعدی نمودهاند در صورتیکه اگر مقصود مساعدت و کمک بود میبایست نظر صریح خود را درباره قیمت هم اظهار کنند تا دولت ایران بتواند تصمیم قاطعی اتخاذ کند. در بند ب از همین ماده موضوعی که مکرر مورد اعتراض دولت ایران بود یعنی تضییقات موجوده نسبت بصادرات (کالا) و نسبت باستفاده ایران از وجوه (استرلینگ) عنوان شده و تصریحا وجود چنین تضییقاتی را که تاکنون بعمل آوردهاند اقرار نموده و قول دادهاند در صورت پذیرفته شدن سایر شرایط این تضییقات را مرتفع کنند و حال انکه اولا رفع تضییقات غیرقانونی را موکول بقبول شرایطی نمودن دوستانه و منصفانه نیست و ثانیا تضییقات دولت انگلیس نسبت به دولت و ملت ایران هم چنانکه آقایان میدانند منحصر باین دو موضوع نمیباشد با توضیحاتی که عرض شد ملاحظه میفرمایند که پیام اخیر هیچ راهی برای قبول ندارد و دولت اینجانب حاضر نیست که پیش از این در مقابل فشار اقتصادی و کارشکنیهایی که میشود سکوت کند دولت انگلیس خود بهترمی داند که بعد از رای دیوان لاهه هیچگونه راهی برای آن دولت جز احترام بحق حاکمیت ملی ایران وجود ندارد و اگر دولت انگلیس دولتی عدالت خواه و پای بند باصول و مقررات بین المللی است باید بدون درنگ از تعدی و فشار نسبت به یک ملت محروم و رنج دیده دست بردارد و بگذارد که در این جهان پرآشوب ملت ایران برای نجات و احیاء اقتصادیات خود از منابع طبیعی و خداده خویش بهرطریق که میخواهد استفاده کند چه دلیل دارد که مردم تنگ دست و تهی کیسه ایران رنج بکشند و باز هم ثمره کوشش و مجاهدت خود را به سرمایه دارانی که قرنهاست عادت بغارت و چپاول ملل ضعیف دارند تسلیم کنند.
رعایت احترام بموازین قانونی و حقوق ملل ضعیف نه تنها از قدر و منزلت دول بزرگ نمیکاهد بلکه بر مرتبه و مقام آنها خواهد افزود.
اینجانب بار دیگر بصراحت اعلام میکنم
اولا- دولت اینجانب بی نهایت مشتاق است که اختلافات موجوده هرچه زودتر مرتفع شود تا هر دو ملت در سایه حسن تفاهم بتوانند از نتایج همکاری و مساعدت با یکدیگر برخوردار گردند. و در این راه آرزومندم که هر چه زودتر غیار این کدورتها زدوده شودو با صرفنظرکردن از گذشته هر دو ملت سهم خود را در حفظ صلح جهانی به بهترین وجه اداکند
ثانیا - محاکم ایران که بعد از رای دیوان لاهه یگانه مرجع رسیدگی دعاوی شرکت سابق میباشد برای رسیدگی بشکایت شرکت سابق و احقاق حق آماده و مهیاست.
ثالثا- در صورتیکه شرکت مزبورنخواهد دعاوی خود را بمرجع قانونی ارجاع کند دولت اینجانب حاضراست پس از حصول توافق در مسائل ذیل قضاوت دیوان لاهه را قبول نماید.
۱- تعیین میزان و تقسیط پرداخت غرامت اموالی که شرکت سابق در موقع ملی شدن صنعت نفت در ایران داشته براساس هر قانونی که در یکی از ممالک برای ملی شدن صنایع بکار رفته و شرکت سابق آنرا قبول کند این تنها غرامتی است که دولت ایران بشرکت سابق خواهد پرداخت و غیراز این شرکت ادعای هیچگونه غرامتی نخواهد داشت (گنجه ایی – آقا یکبار دیگر این قرائت را بفرمایید) (فقره اول یکبار دیگر توسط آقای کاظمی بشرح بالا قرائت شد)
۲- رسیدگی بدعاوی و حل اختلافات طرفین از ۱۹۳۳ تا آخر۱۹۴۷ براساس قرارداد تحمیلی ۱۹۳۳ و از اول ۱۹۴۸ تا سی ام آوریل ۱۹۵۱ مطابق نهم اردیبهشت ماه ۱۳۳۰ (تاریخ تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت) براساس قرارداد تحمیلی ۱۹۳۳ و قرارداد الحاقی گس - گلشاییان که شرکت سابق آن را قبول و امضاء کرده و دولت و مجلس ایران آنرا برای استیفای حقوق ملت ایران کافی ندانستهاند.
استناد بقراردادهای ۱۹۳۳ و گس - گلشاییان فقط از نظر حل اختلافات طرفین آنهم در ظرف مدتهای تعیین شده در بالامیباشد. و از تاریخ تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت هیچکدام ازآن قراردادها نمیتواند بنحوی از انحاء مورد استفاده و استناد هیچیک از طرفین واقع شود و ید شرکت هم پس از آن تاریخ یدامانی است (حائری زاده – از ۱۹۳۳ یدامانی است) میخواهید یکبار دیگر هم قرائت کنم (نمایندگان - بفرمایید) (این فقره هم بار دیگربشرح سابق قرائت شد)
۳- رسیدگی وتعیین میزان خسارت دولت ایران ناشی از مشکلات و موانعی که دولت انگلیس و شرکت سابق در راه فروش نفت ایران ایجادکردهاند وهمچنین خسارات ناشی از تضییقات نسبت به صادرات کالا و استفاده از وجوه استرلینگ که دولت انگلیس در بند ب ماده ۳ ضمیمه پیام آن را تصدیق کردهاست.
۴-تادیه قبلی و علی الحساب (۴۹) میلیون لیره ایی که شرکت سابق ضمن بیلان ۱۹۵۰ بابت افزابش حق الامتیاز و مالیات و حق السهم ایران از ذخائر بحساب آوردهاست.
از این مبلغ هرمقداری که مربوط به حق الامتیاز و مالیات است چون بر اساس طلا تضمین شدهاست بایستی بصورت قابل تبدیل بدلار پرداخت گردد.
گرچه مبلغ بالا از قروض مسلم شرکت بدولت ایران میباشد ولی از نظرابراز نهایت حسن نیت دولت ایران قبول میکند که اگر دیوان بین المللی دادگستری تمام یا قسمتی از آن وجوه را حق ایران ندانست آن مبلغ بصورتیکه دریافت شده دین دولت ایران بشرکت سابق تلقی گردد.
با این پیشنهاد صریح و با این حسن نیت طرفین امیدوارم هرچه زودتر موضوع نفت خاتمه داده شود و چنانچه سیاست انگلیس بخواهد بیش از این با امرار وقت و ارسال یادداشتهای بیحاصل فشار اقتصادی خود را ادامه دهد و مانع فروش نفت بشود مورد تردید نخواهد بود که سیاست آن دولت نسبت بایران دوستانه نیست و حال آنکه غرضی از ادامه مناسبات سیاسی بین دو کشور حفظ منافع طرفین و ایجاد روابط حسنه و حسن نیت متقابل است و با وضع فعلی ادامه مناسبات سیاسی برای طرفین حاصلی نخواهد داشت لذا دولت ایران بخود حق میدهد که برای حفظ منافع خویش از هرگونه اقدامی هر چند منجر به قطع روابط سیاسی بشود فروگزارنکند و مسئولیت عواقب چنین پیش آمدی البته به عهده دولت انگلیس خواهدبود اکنون اگر مجلس شورای ملی رویه دولت را نسبت به موضوع نفت تایید میکند درخواست میشود که این رویه بوسیله دادن رای اعتماد بدولت تایید و تصویب گردد.
نخست وزیر دکتر محمد مصدق
ادامه مذاکرات مجلس
[ویرایش]نایب رئیس - آقای مهندس رضوی راجع بهمین موضوع میخواستید مذاکره بفرمایید؟
مهندس رضوی - بلی
نایب رئیس - بفرمایید
مهندس رضوی - چند سال قبل که این بنده موضوع دعاوی ملت ایران رابرعلیه شرکت غاصب نفت ایران ازاین کرسی مطرح کردم ملت ایران اطلاعات بسیار کم و بسیار ناقصی راجع باین موضوع داشت. در آن تاریخ حقیقت قضیه این است که حتی وزیر دارایی ایران هم بر اهمیت موضوع نفت واقف نبود نه آن وزیر بخصوص بلکه بطور عموم همه وزیران دارایی ما بوزارت مالیه میآمدند و میرفتند ولی نمیدانستند که در زیرنظر آنها و بامضای آنها هر روز مبالغ هنگفتی از ثروت این مملکت بدست یک شرکت خارجی خارج میشود و در مقابل هم به ملت ایران آنچه میدهند بطوری که در همان تاریخ عرض کردهام نه تنها عادلانه نبود بلکه نیمه عادلانه هم محسوب نمیشد (حاج سیدجوادی - ظالمانه بفرمایید) آنچه در ایران پیش آمد بنده در زندگانی مختصر سیاسی خودم عادت بهیچ نوع تظاهری ندارم ولی شاید چندین جلسه مذاکرات بنده در دوره یازدهم در چیدن اساس دعاوی ملت ایران برعلیه شرکت نفت خالی از تاثیر نبودهاست. (صحیح است) این بنده از آن تاریخ مورد تعقیب علنی و غیرعلنی نمایندگان مختلفی که شرکت نفت در ایران داشت واقع شدم و متاسفانه پاره ایی از نمایندگان شرکت نفت این قبیل کرسیها را در آن تاریخ اشغال میکردند (یکنفر از نمایندگان - امیدواریم که دیگراشغال نکنند) چقدر خوشوقتم که امروز زنده هستم و میبینم دولتی در ایران حکومت میکند که هرگونه انتقادی نسبت باو داشته باشیم بجای خود محفوظ ولی اینقدر بر ما مسلم است که افراد آن دولت و رئیس آن دولت برای از دست دادن منافع و در واقع از دست دادن حقوق مملکت ایران با دول خارجی تبانی ندارد. (صحیح است) بلکه برعکس عازم و مصمم هستند که حقوق مملکت ایران را در مقابل خارجیها محفوظ نگاهدارند. (صحیح است) بنده در اینجا لازم میدانم پاره یی مطالب که مدتها برای مقتضیات مملکت ترجیح داده بودم بوسیله مهر سکوت از بیان آنها خودداری کنم. مجددا از این کرسی در این تاریخ و در این روز که فرصت قانونی بدست آمدهاست بعرض ملت ایران برسانم دوره رضاشاهی اگر دلیلی از نظر بین المللی داشته باشد همین قرارداد ۱۹۳۳است (صحیح است) همه میدانیم که رضاشاه بدست خارجیها در این مملکت کودتا کرد و بدست آنها و برای آنها در اینجا حکومت کرد. همه میدانیم که قرارداد ۳۳ در واقع یعنی تسلیم شدن یک ملت ضعیف در مقابل یک دولت قوی که در پشت پرده سیاست یک شرکت غاصبی را بجلو فرستاده بود و نمایندگان آن شرکت گاهی بصورت آشتی و گاهی بصورت قهر با دولت وقت مذاکره میکردند من وظیفه وجدانی خودم نمیدانم که صد در صد سوء نیت رضاشاه را تایید بکنم زیرا مطالعاتی که من در همان تاریخ کردم اینطور نشان میدهد که محتمل است احتمال دارد رضاشاه در عین اینکه در مقابل سیاست قوی ضعیف عجیبی در آن تاریخ از خود نشان داد بواسطه بی اطلاعی و بواسطه عدم بصیرت در امور اقتصاد و همچنین در سیاست بین المللی آنچنان اشتباه بزرگی را مرتکب شده و بنده هرگز از کسانی نمیگذرم که با وجود اطلاعات عمیق و مطالعاتی که در ممالک خارجه و داخل داشتند بعدها خود را بعنوان آلات فعل باین مملکت معرفی کردند (صحیح است) نه تنها من نمیگذارم بلکه آقایان بدانند که میلیونها ایرانی که از فقر و گرسنگی در صحاری و بیابانهای ایران جان دادهاند و اموال حقیقی و موروثی آنها را در ممالک خارج عمال انگلستان و لردهای انگلستان خرج کردهاند این میلیونها شهدای ایران هرگز از تقصیر این افراد نخواهند گذشت (صحیح است) من باید بشما بگویم که اگر در سوء نیت رضاشاه کمی تردید کردم نه برای این است که او را تبرئه کنم او را در حدود هشتاد درصد مقصر در این امر میدانم و تاریخ ایران نشان خواهدداد که یک نفر نظامی وقتی که خواست در مملکت حکومت کند و سیاست مملکت را در دست بگیرد و در قوانین مملکت مداخل بکند و بالاخره روز و شب مردم را در اختیار خود بگیرد بهتر از این نتیجه نمیدهد و این تجربه برای ملت ایران باید کافی باشد و مردم بدانند که هرگز زمام اختیار خودشان را بدست یکنفر که او بخواهد شخصا تصمیم بگیرد و شخصا حکومت بکند اعم از اینکه آن شخص نظامی باشد یا غیرنظامی ندهند (حاج سید جوادی - دولت وقت باید عملانشان بدهد که اهل انتقام است و اینها را از پا درآورد) و اما آنچه که امروز آقای مصدقالسلطنه نخست وزیر ملی ما برای ما پیام فرستادهاند. برای ما چیز تازه ایی نیست. فقط من احساس میکنم که دولت ایران قدری در این اطاقهای مذاکره خودش را ضعیف نشان دادهاست آقا جان من دنیایی بجنگ کشیده شده عالمی تکان خورده ممالکی در یک طرف قرارگرفتند ممالکی در صف دیگر واقع شدند این ممالک و آن ممالک در صف دیگر واقع شدند این ممالک و آن ممالک هم برای خودشان جلب حقوق و کسب منافع کردند و دارند میکنند همه دارند بنیان زندگی اقتصادی افراد خودشان را بالا میبرند شما ببینید در تمام بیانیههای دولتها آنچیزی که بالاخره موضوع اصلی و عمیق آنها است سطح زندگانی افراد مملکت است و همه آنها نه تنها منافع و حقوق داخلی و عملی و حقیقی خودشان را محفوظ میدارند بلکه سعی میکنند از ممالک دیگر هم بسوی خودشان جلب منفعت کنند. این دولت انگلستان که برای ما پیام میفرستد تاکنون چند هزار میلیون دلار از ملت آمریکا گرفته و تناول فرمودهاست ما که از مملکت آمریکا توقعی نداشتیم آقایان محترم مملکت آمریکا موقع خاتمه جنگ ده میلیون دلار پول گرفت و چند قطعه آهن پاره را در این جا بصورت ظاهر تحویل داد حتی صورت هم نداشت پرونده هنوز مضبوط است یک نفر ایرانی خائن این را تصویب کرد یک ایرانی جاهل و متظاهرهم عکس خودش را در موقع امضای چک کشید و ارائه داد اینها را ما میدانیم. آقا آمریکاییهایی که امروز تشریف آوردهاند اینجا هی برای ما سوگواری میکنند و در پیام خودشان ده میلیون دلار برخ ما میکشند آقای ترومن ده میلیون دلار یک چک بود که ما برای خرید چند لکوموتیو و مقداری اموال شما تحویل دادیم. (عبدالرحمن فرامرزی - یازده میلیون) (پورسرتیپ - حقوق یک ماه کارمندان مملکت ما هم نمیشود) اجازه بفرمایید آقایان آیا آقای چرچیل بعد از آنکه حکومت محافظه کار انگلستان شکست سختی از افکار عامه خورد در نتیجه مشکلاتی که در دنیا پیش آمده و آنچه از نظرسیاسی برغالب آقایان روشن است مجددا حکومت انگلستان البته از راه قانونی بدست ایشان رسید. ایشان هم حالا تمام کینه خودشان را برعلیه یک ملت ضعیف بنام ایران و ایرانی میخواهند اعمال کنند مگر دنیا را آخرآمده؟ مگر دنیا دیگر سرآمدهاست؟ مگر کرسیهای نطق دنیا را بر ما بسته اند؟ دنیا جراید ندارد؟ مگر ما سفیرنداریم؟ آقای وزیر خارجه چرا مردم را روشن نمیکنید این مرد آلمانی که آمد اینجا میگفت که در خارجه شما را یک ملت گسیخته عجیب غریبی میشناسند و تعجب کرده بود که اصلا در اینجا توانسته بودند سه چهار روز از او در یک باشگاهی پذیرایی کنند صبح که از خانه اش آمده بود بیرون یک اوضاعی نامنظمی نمیدید تعجب کرده بود حالا اگر ما خودمان را نمیخواهیم بدنیا بشناسانیم این را گرفتیم که از لحاظ رعایت مناعت هم باشد یک مواردی هست که برای ما ضرورت دارد الان آن ضرورت پیش آمدهاست آقا ما نفت داریم نفت هم میفروشیم عجله ایی هم در این کار نداریم (صحیح است) آقا ما دو هزار سال تاریخ مضبوط داریم (صحیح است) هزار و نهصد و پنجاه سالش را بدون نفت گذراندیم (صحیح است) ملت ایران در هیچ مرحله از تاریخ مگر در آن حین بحبوحه قشونکشی چنگیز باین سختی و مرارت نبود پس نفت یگانه وسیله امرار معاش ایرانی نیست آقا نفت وسیله ارضاء شهوات اقتصادی اروپاست نفت وسیله آقایی دنیاست چرا اینقدر موضوع نفت را برای ما بزرگ میکنند؟ اگر ما از نفت استفاده کرده بودیم برای ما موضوع بزرگی بود ما که از نفت استفاده نکردیم. در سالهایی که شرکت نفت در اینجا عمل میکرد بما چیزی نمیداد مجموع آنچه شرکت در تمام دوره عمل کرد بما داد از نصف آنچه بعنوان مالیات بدولت انگلستان داده کمتراست آقا با هزینه ایرانی نفت را استخراج کرده و مالیاتش را هم دادهاست بدولت انگلستان که دولت انگلستان ما را مجاز بر این استخراج شناختهاست اینها حقایق است اینها که فراموش نشده آقا ما که احساسات نشان ندادیم ما ارقام و مدارک نشان دادیم ما رفتار یک شرکتی را نشان دادیم که این شرکت در ایران آن رفتاری را کردهاست که هیچ شرکت غاصب دیگری در ممالک دیگر این رویه را عمل نکردهاست و ثابت ترین نقطه استدلال ما این است که تمام شرکتهای دیگر هر کدام بهرصورت که با ما تماس پیداکردند اول تصدیق کردند باینکه این رفتار و این رویه در دنیا سابقه نداشته یعنی آنچه با ما کردند در دنیای استعماری هم بی سابقه بودهاست آقا مملکت استعماری را که از سرمایه آنها و ثروت آنها استفاده میکردند آنها را هم تا اندازه ایی در این منافع شریک داشتند ولی ما را از آن حد هم پایین تر آوردهاند و کار بجایی رسیده بود که ملت ایران میگفت که سیاست انگلستان این است که ملت ایران گرسنه بماند این را اجداد ما که نگفتند آقا این را خود ما دیدهایم چهل سال چهل و پنج سال هر کدام ما اگر حافظه داشته باشیم بنده اقلا حافظهام سی و هفت هشت سال را بمن اجازه میدهد در سن چهل و هفت سال البته از ده سالگی بخاطرم است ما تمام عمر خود را شنیدهایم که در زیر بار مظالم انگلستان خرد شدهایم این را که بنده شنیدهام دائما هم احساس کردهام احساس کردهام در بیابانهای ایران بیشتر مردم متواری هستند اینها برای نداشتن نان متواریند گاهی راجع بایلات صحبت میشود در خانههای آقایان نمایندگان محترم و میشنویم که ایلات ییلاق قشلاق میکنند. آقا اینها از نداشتن جا و محل و نان است که راه میافتند خیال نکنید که ایلات ایران بمیل خودشان راه میافتند یا خیلی اصراردارند که از اینجا به آنجا بروند یا اینکه نمیتوانند محلشان را حفظ کنند و حشمشان را بفرستند خیر آقا اینها جایی ندارند زندگانی ندارند. لباس ندارند خوراک ندارند در نتیجه در عالم بیچارگی این یک وسیله تشفی است که هوا که گرم میشود به یک طرف راه میافتند هوا که سرد میشود بیکطرف راه میافتند کجا میروند؟ حقیقت را بخواهید دست به آسمان حرکت میکنند یعنی رو بخدا کردهاند و از دست این دولت غاصب انگلستان بتنگ آمدهاند ایران یک مملکتی نیست که تازه خودش را بدنیا معرفی کرده باشد یک مملکت تاریخی است سوابق تاریخی ممتد دارد از حیث تمدن یکی از برازنده ترین کشورهاست. حکمت و فلسفه ما بعد از یونانیها مدتها در اروپا مورد تحقیق و تفسیر و استفاده واقع شده همین سنای انگلستان برای فردوسی ما جشن هزاره میگرفت این مملکت ما این ملت که حرفی نداشت بخارجیها میگفت من نفت دارم اما من فقط اسمی از نفت میشنوم شما اگر واقعا این نفت را مال من میدانید من که مال خودم میدانم شما اگر واقعا آدم دموکراتی هستید اگر آدم عادلی هستید که خوب بیایید ببینیم اگر مال ماست یک حسابی بکنیم بنده فراموش نمیکنم آن حسابی را که جناب آقای حائری زاده در جلسه خصوصی کردند. این یک مطلبی است که بنده خودم هم ضمن مطالعات خودم به آن برخوردم و زاری دارایی ما در هیچ تاریخی بمحاسبات این کشور نرسیدند اصلا راه به آنها داده نشدهاست و متاسفانه چه بسیار از وزرای دارایی خائن ایران تقدیر کرده بودند از عملیات آنها من مخصوصا اینجا میگویم که این تقدیرها این مفاصا حسابها یک پول ارزش ندارد. (صحیح است) برای اینکه اگر یک روزی یک محکمه ایی در ایران یا جای دیگر تشکیل شد این را بداند این اشخاص گماشته انگلیسها بودند آقا (صحیح است) آنها وزیر دارایی نبودند آنها خائنینی بودند بملت ایران و گماشته دولت انگلستان (صحیح است) که این مملکت را بطور غیرمستقیم در چنگال استعمار بریتانیا نگاه میداشتند. حالا بنده از این قسمتهای کلی که مدتها بود حقیقتا خود را ساکت نگاهداشته بودم باز هم بهمین اندازه اکتفامی کنم میخواهم بشما عرض کنم که در کرسی بین المللی جای شما باز است ملل دنیا با آن وضع و رفتاری که افراد معینی از آنها بخارج میآیند و عمل میکنند و بآن اندازه بد نیستند بلکه میتوانم عرض کنم ملل دنیا مردمان متمدن و نجیبی هستند عامه مردم انگلستان اگر واقعا وارد مسائل ایران شدند در آنجا تاثیر عمده و عظیم دارد. شاید یکی از بزرگترین بیمهایی که محافظه کاران آدمخوار و سرمایه دار انگلستان دارند همین است که مبادا مظالم شرکت نفت در اذهان عامه انگلستان بطور واضح و روشن جایگیرشود زیرا این افراد حتی در مقابل افراد انگلستان هم حقیقت را بخواهید شرمسار هستند. اما آنچه زیاد داشت ترومن و چرچیل بنده دیدم عینا بعرض آقایان نمایندگان محترم میرسانم بنده در بابلسر استراحت میکردم که این یادداشت بدولت ایران داده شد بعد هم یک شخص مسافری اتفاقا این ورقه را که خودش برای مطالعه خودش داشت آنرا به بنده داد و بنده این سه ماده را در متن انگلیسی بدست آوردم و آنجا مطالعه کردم باید بشما عرض بکنم که در دنیا مذاکره و معامله در مطالب مهم البته مدتهایی دارد اگر شما تنها یک ملک داشته باشید در بعضی خانوادهها این است و برای این ملک یک مستاجر طولانی میداشتید و جابجا میکردید با این کار بعدا که میخواهید آنرا منظم بکنید مدتی بطول میانجامد چه بسیار از خانوادهها هستند که برای تنظیم یک چنین امری چندین سال از وقتشان صرف شده این را بنده میخواهم بعرض ملت ایران برسد که بهیچوجه این مدتهای ۱۰ماه و۱۵ ماه و یکسال و دوسال را بنظرشان بزرگ نگیرند (صحیح است) ملت ایران بیک کار عظیمی دست زدهاست و آن این است که میگوید که من مملکت تاریخی ایران معادنی که درش دارم و از آنجمله معادن نفت میخواهم این را با طرز مساوی با هر مملکت دیگری معامله کنم درست توجه کنید. در تمام معاملات ما بنا بر قوانین اسلامی و بنا بر قوانین اخلاقی که داریم همیشه تساوی شرط بوده یعنی در کشور ایران غیر از این سابقه ندارد چون اینکه عرض میکنم در تاریخ قرون وسطی اروپا خواهید دید که در معاملات هم یک حقوقی برای یک طبقه قائل بودند. در ایران هرگز این رسم نبوده و همیشه در معامله متساوی بودهاند. اما ملت ایران یکوقت بیدار شد دید در مقابل خارجیها نه تنها این تساوی معمول نیست بلکه باید یک سندان قوی و یک چکش ظلم و زور هر وقت هر حرف حسابی هم که میخواهند بزنند آن حرف را خاموش کردهاند حالا آن ایام سپری شده امروز مملکت ایران زندهاست و من میخواهم به آقایان عرض کنم که حتی برای ما که بنام مجلسی خوانده میشویم و وکیل هستیم و قاعدتا در سیاست وارد هستیم رشدی که ملت ایران در سی ام تیرماه نشان داد. غیرمترقب بود. یعنی ما هم در مقابل مردم شرمنده شدیم. دیدیم مردم ایران بمراتب از ما که در سیاست آنها ذیمدخل هستیم جلوتر هستند (صحیح است) در چی جلوتر بودند آقا؟ ملت ایران که روز سی ام تیر آمد و آن خون را ریخت هیچکدام از آقایان از کسانیکه توی کوچه بودند پرسیدند که چه میخواهید و هیچ شنیدند که یکیشان بگوید من کفش میخواهم من کلاه میخواهم من پیراهن میخواهم من نان میخواهم؟ نشنیدید. یک کدامشان نگفتند. افرادی بودند که وقتی کشته شدند یکقدری نان گندم یا جو فقط در توبره آنها بود در جیب آنها بود ولی یک کدام اینها برای اینکه یکشاهی داشته باشند بمیدان نیامدند اینها آمدند برای اینکه آزادی سیاسی و اقتصادی این مملکت را تامین کنند (صحیح است) این افراد عده معدودشان رفتند به آن عالم و همراه آنها همیشه درود ما هست باقیشان همه در این مملکت هستند. باید ملت انگلستان از نظر بنده که بنام ملت صحبت میکنم و مخاطبم آنها هستند ملت انگلستان باید بداند و اگر دولت مصلحت میداند باید بدولت انگلستان هم این تذکر را بدهد که میلیونها ایرانی پا برهنه از آنها نانی نخواستهاند و فقط حق خودشان را میخواهند و حق خودشان را هم درش تخفیف قائل نمیشوند بطور خلاصه و مطلق میخواهم به آقایان عرض کنم که ما تخفیف در حق خودمان نمیدهیم زور و تعدی هم نسبت به طرف نداریم. ما هرگز نگفتهایم که دولت انگلستان از نفت ما استفاده نکند ولی ما هم هیچ علاقه مند نیستیم که حتما نفت ما را ببرد و بکارش برساند. میل دارد بیاید با شرایط معین معلوم متعارف با ما کار بکند. در این یادداشت که بنده در بابلسرمطالعه کردم دیدم واقعا یکی دو نکته خیلی تاسف آور وجود دارد اولا شخص محترمی رئیس جمهوری یک دولت دوستی من اصلا نفهمیدم برای چه این یادداشت را امضاء کرده؟ البته بنده بنام یک وکیل عرض میکنم و خیال میکنم از طرف همه آقایان این اجازه را دارم که عرض کنم که مداخله رسمی دولت آمریکا در کار نفت ایران بهیچوجه من الوجوه برای ما گوارا و مطبوع نیست (صحیح است) ما نمیخواهیم که حرف زننده ایی بزنیم ما از دوستی آنها میخواهیم استفاده کنیم ما هم میل داریم از منابع ثروت آنها بهره مند شویم ما هم میخواهیم دوستی سیاسی و اقتصادی با آنها داشته باشیم ولی بهیچوجه من الوجوه وقتی که خوب چشممان را میمالیم نمفهمیم که مثلا اگر در مملکت آمریکا در تگزاس یک معدنی بود و آن کمپانی که آنجا عمل میکرد یک اختلافی با دولت داشت آنوقت اگر دولت ایران یک پیامی میفرستاد چه صورتی داشت؟ من هر قدر فکرمیکنم ملتفت نمیشوم علت این است که ما در دنیای بین الملل تساوی ملل را قبول نداریم. دولتها در اختیارات و اقتداراتشان مساوی نیستند یک دولتی مثل دولت ایران مستقل است امروز هم دولت ایران وجب بوجب از استقلال خودش دفاع خواهدکرد (صحیح است) و اصل اولش اتفاقا مراحل سیاسی و کاغذ بازیست. من اصلانفهمیدم که آقای ترومن برای چه خودشان را در این کار داخل کردند. مخصوصا باینصورت چون اگر میانجی میبودند میبایستی یک چیزی هم از ما بگیرند و دو تایی را با هم بطرف بدهند و بگویند آقا اینها این را میگویند شما هم این را میگویید من حاضرم واسطه بشوم اما با امضای مستقیم خودشان (دکتر فقیهی شیرازی - ده میلیون دلار هم صدقه دادند) و اما آنچه راجع به ده میلیون دلار است من فکرمیکنم که اگر خود آقای ترومن هم یکقدری فکرکنند در این موضوع مثل من مبهوت و متحیرمی شوند که یک کشوری مثل آمریکا بیک کشوری مثل ایران که مناعتش آنقدر است که چند تا لکوموتیو از من گرفت و ده میلیون دلار داد حالا من بیایم ده میلیون دلار بعنوان گشایش بودجه به آنها بلاعوض بدهم ایشان شاید متوجه نیستند که ده میلیون دلاربحساب رسمی ما سی میلیون تومان است و این خرج یک ماه ما را نمیدهد خرج سه هفته ماست آنهم خرج دستگاههای عمومی مان و اگر ما هفتههای متعددی بدون کمک ایشان گذرانیدیم این دو سه هفته را هم ایشان خیالشان راحت باشد من گذرانیم (خنده نمایندگان) و اما آقای چرچیل از نظر بین المللی بنده باز مجددا تکرارمی کنم که بنام یک نماینده صحبت میکنم. صحبت مجلسی است از نظر بین المللی ایشان میتوانند بگویند که من رئیس یک دولتی هستم و یکی از شرکتهایی که تابع من است اختلافی دارد و من میخواهم با او معاضدت و همراهی کنم. این هم بعقیده بنده لازمه اش امضای این پیشنهاد نبود ایشان میتوانستند اگر شرکت نفت مطلبی با ما داشت ایشان هم یادداشتی تسلیم میکردند از نظر سیاسی که دولت انگلستان هم علاقه مند است که مطالب کمپانی نفت ایران و انگلیس مورد مطالعه دقیق واقع بشود و ما هم البته هیچ تعجب نمیکردیم یک دولتی است که از یک کمپانی تابع خودش حمایت میکند حالا این حمایت را به آن سر حد رساندهاند که آن مظالم را انجام دادند. آنرا بهمان تذکرات اولیه اکتفا میکنم و اما ایشان شروع کردند یادداشتشان را از ماده اول. در ماده اول شما میفرمایید که برویم به محکمه دادگستری بین المللی آقای چرچیل و ترومن میگویند بملت ایران که شما که دولت ایران هستید و شما که شرکت نفت هستید طرفین بروید به محکمه دادگستری بین المللی و آنجا مطالبتان را دعاویتان را مطرح کنید. البته یک نکته بعدی هم درش هست. بنده میخواهم بپرسم پس ما را برای چه بلاهه کشاندید؟ این یک سوالی است که فکر میکنم خیلی پیش پا افتادهاست. پس این رای قضات محترم دیوان لاهه که ما این قدر از آن تعریف کردیم برای چه بود؟ برای اینکه منصفانه وعاقلانه رای دادند. گفتند که ایران ممکتی است مستقل یک معادنی هم دارد که اسمش معادن نفت است ممکن است برنج و پنبه و توتون و غیرذلک هم داشته باشد به خارجیها چکاردارد مربوط به خودش است باید خودش برسد اصلا مبنای رای دیوان دادگستری لاهه این بود اگر شرکت سابق نفت مطلبی دارد بایستی بیاید به محاکم صالحه ایران مراجعه کند (صحیح است) خیلی تعجب است که ماده اول این پیشنهاد این است که بیایید برویم بدیوان دادگستری بین المللی خوب حالا اگر دیوان لاهه رای داده بود که صلاحیت دارد پس چه طورمیشد؟ پس تفاوتش کجا است خوب اگر لاهه هم صلاحیت داشت که همینطور میشد پس معلوم شد که رای قضات محترم دیوان لاهه را هم که ما اینقدر ازش تعریف کردیم و احترام و تجلیلش کردیم برای این بود که فقط در تاریخ ثبت کنیم والا هیچ استفاده ازش نکنیم خیر آقا من اینجا میخواهم بنام ملت ایران عرض کنم که ما از این رای تا حد آخراستفاده خواهیم کرد یعنی موضوع نفت را یک موضوع داخلی میدانیم وحق هم نمیدهیم به هیچکس از پیشنهادکنندگان که آنها بما ارائه طریق بکنند که یک محکمه دیگری را ما در این کار صالح تشخیص بدهیم آمدیم به اینجا میرسیم که آقای دکتر مصدقی که مورد اعتماد مردم است اینطور تشخیص میدهد که برای نشان دادن حسن نیت که ما نمیدانیم چند دفعه ما باید این حسن نیت را نشان بدهیم میخواهیم یک محکمه ایی را مورد توافق قرار بدهیم عرض کردم بنده شخصا بعنوان احمد رضوی وکیل مجلس ایران بهیچ وجه من الوجوه یک همچو چیزی را صحیح نمیدانم یعنی بنده اصلا نمیدانم برای چه یک همچو مطلبی را مطرح کنیم ما اصلا رفتیم لاهه و برگشتیم و اینجا هم چراغانی کردیم با اینکه هنوز خون کشتههای ما در زمین ریخته بود چراغانی که کردیم برای این بود که دیوان دادگستری بین المللی بما رای داد که شما حق دارید در کار خودتان رسیدگی بکنید هر کس شکایت دارد بیاید بمحاکم ایران آقای لطفی را آوردند که بهترین ضامن قوه قضاییه ما هستند ایشان مردی هستند سالم درستکار و عالم وزیر دادگستری هستند و در محاکم مشغول تصفیه هستند (صحیح است) و از نظر خارجیها هم البته باید بدانند که اگر محاکم ما خرابیهایی تا حالا داشته بواسطه همان اعمال نفوذهای خودشان بوده والا ایرانی اگر به خودش واگذارکرده بودند محاکمش را تصفیه میکرد و محاکم صحیح و دارای قضات عالم و عادل در جای خودش داشت و حالا هم بحمدالله دارد (صحیح است) اما در مورد نامه آقای دکتر مصدق اینکه از نظرخودشان که نمیدانم چرا از ما رای اعتماد میخواهند در این موضوع عرض کردم این نظر خودشان است و از نظر ملت ایران هم که مورد اعتماد هستند میخواهند یکمرتبه دیگر هم حسن نیت خودشان را نشان بدهند خوب اگر بخواهند یک محکمه دیگری را هم توافق کنند طبق اصولی که در تمام دنیا معمول است اگر یک محکمه غیرعادی مورد توافق طرفین واقع شد قبل از اینکه به آن محکمه بروند میان خودشان توافق میکنند که آقا قبل از اینکه به محکمه برویم بین این مواد ما خودمان توافق میکنیم بعد رجوع میکنیم بمحکمه بنابراین بنظر من آمد که در این ماده اول پیشنهادی قبل از هر جوابی توضیحات بخواهند و این مطلب را روشن کنند اگر دولت ایران موفق نشدهاست در این زمینه روشن بکند این برای این است که امضاء کننده پیام این حسن نیت ملت ایران را ندارد و این مطلب را من میخواهم بملت ایران اطلاع بدهم که اینقدر انتظار سریع حل مسئله نفت را نداشته باشد برای اینکه ما ایرانیها حاضر به حل این قضیه هستیم ولی آن آقایان دائما بازی میکنند اگر آنها مقصودشان تاخیردر این قضیه نبود و مقصودشان رسیدن به نتیجه بود که همین امر را در آن یادداشتشان میگذاشتند یا اینکه پس از اینکه ما از ایشان پرسیدیم فورا توضیح میدادند و میگفتند که آقا این حدود دعوای ما است و شماهم حدود دعوای خودتان را تعیین کنید بعد در این ماده اول نوشته شدهاست وضع حقوقی قبل از ملی شدن نفت مگر دولت انگلستان خواب بود در تمام مدتی که این مجلس و این کشور بقول قدمای ایرانی کن فیکون شد تا این قرارداد باطل و تحمیلی را از بین برد پس خیال میکرد که ما اینجا کشف کردیم خیر آقا ملت ایران که صاحب نفت است اصلش قرارداد ۱۹۳۳ را برسمیت نمیشناسد (صحیح است) بنده مکرر عرض کردم که هیچ یک از افراد این کشور نیستند که بگویند قرارداد تحمیلی ۱۹۳۳ اصلا یک قراردادی است که ما بتوانیم اسم او را یک قرارداد بگذاریم ما او را یک سند تحمیلی و اسارتی بر ضد ملت ایران میدانیم مکرر شدهاست که یک مللی از قید اسارت آزاد شدهاند ما هم بحمدالله این قید اسارت را برداشتیم حالا برگردد به وضع اول و بنشینیم با هم مذاکره کنیم یعنی چه؟ یعنی این قید را دوباره بگذاریم به گردن خودمان و دوباره بنشینیم با هم صحبت بکنیم ما یک چیز میشناسیم یک دولتی بود مظفرالدین شاه مردی بود در اینجا حکومت میکرد در مشروطه ایران هم البته همراهی کرد اطلاع هم دارم که از روی کمال عدم بصیرت این قرارداد را امضاء کرد یک مردی هم آمد اینجا بنام دارسی که البته ایران در آن روز وسایل ارتباط و رفت و آمدها اینقدر فراهم نبود که صبح اینجا باشند و شب در اروپا با تحمل مشقاتی از این طرف از آن طرف مختصرش کردند اول قراردادی بسته بودند که خیلی مفصل بود در آن قرارداد نفت هم یک قسمتی از آن بود در طرح اولیه یک مطالب زیادی را با او توافق کرده بودند ولی خوشبختانه یک وزیر فهمیده ایی همین عدم اقدام آنها را وسیله قرارداد قسمت عمده او را از بین برد و آنوقت نفت را هم این مرد پس از تفحصات و زحمات و البته این را بنده اینجا باید بگویم (منصف - آن وزیر کی بود آقای مهندس رضوی؟) که آنرا هم پس از زحمات و تفحصات رفتند و جستجوکردند به اینجا رسانیدند که یک شرکتی تشکیل شد که حالا جریانش این است ما بعد از دارسی وضع حقوقی با انگلستان نداریم بعد از قرارداد دارسی که در ۱۹۳۳ملغی شده و ما میشنویم که کاغذش هم ببخاری ریخته شد و این جنجال را درست کردند و دولت انگلستان دخالت کرد در صورتی که ما اصلا دولت انگلستان را نمیشناسیم و بنده اینجا از این کرسی مجلس علنا اخطارمی کنم که ما قرارداد۱۹۳۳ را بهیچ نحوی از انحاء نمیشناسیم (صحیح است) بنده حاضرهستم ملت ایران هم یقینا حاضراست که طبق همان قرارداد دارسی بیایند مذاکره کنیم رسیدگی کنیم بنده مکرر به آقایان توجیه کردم توضیح دادم که طبق قراداد دارسی ارقام آن و همان شانزده در صد و همان شرکتهای تابعه آنها و شرکت ما در منافع آنها بمراتب از آنچه که با ماعمل کردند بهتراست یعنی آرمیتاژاسمیت انگلیسی را اگر آقای چرچیل قبول دارد این مرد را در حکومت وثوق الدوله آوردند در ایران برای مشاور مالی و بعدا وقتی که آن قرارداد افتضاح آمیز را نتوانستند تحمیل کنند و دیدند که این واقعا زیاد پرآوازه میشود بعد مرحوم مشیرالدوله که بریاست وزرائی ایران رسید همین مرد را که استخدام شده بود با نهایت حسن نیت گفت برو و رسیدگی کن به حسابهای شرکت و رفت و رسیدگی کرد و در گزارش محرمانه او که الان در وزارت دارایی هست و خود بنده هم دیدهام تقلبات شرکت از همان بدو عملش توی دفترش روشن است گفت آقا این شرکت همه حسابهایش دروغ است همه اعمالش دروغ است که بفرانسه فالسیفیه Falsifier میگویند همان چیزی که بنده در دوره ۱۵ عرض کردم یعنی شرکت در محاسبه اش تقلب میکند آقای چرچیل شما که در نیس استراحت میفرمایید بدانید چهل سال که این شرکت در اینجا عمل کرده و شاید سی و چند سال انتفاع کرده در این سی و چند سال در دفترهای خودش تقلب کرده چه حمایتی داری از او میکنی؟ چرا در آخر عمرت میخواهی یک ملت ستمدیده ایی مثل ایران را برای خودت دشمن تاریخی کنی برای چی میکنی آقای چرچیل؟ شما یک مرد منطقی هستید در دنیا شما همان کسی هستید که در مقابل هیتلر با روسها سازش کردید حالا آمدی اینجا در موقعی که ما میگوییم یک شرکت انگلیسی در اینجا این اجحافات و تعدیات را کرده توآمده ایی در این جا چشم از تمام تقلبات آنها از تمام بی انصافیهایشان از عدم انتخاب قواعد انسانی آنها از مداخلات بی رویه آنها در داخل مملکت ایران همه اینها چشم پوشیدی یک مرتبه شدی رئیس الوزرای انگلیس و برای ما یادداشت میدهی آنهم برای یک ملت پابرهنه؟ یک مطلبی به خاطرم آمد این مطلب را آقای مصدق السلطنه دیروز به بنده فرمودند حالا خدمتتان عرض میکنم واقعا حرفشان در من تاثیرکرد ایشان گفتند که من در سویس بودم گفتند یک نفراز استیصال خودش را غرق کرده اروپاییها بودند سویسیها بودند یکنفر آنجا از من سوال کرد که در مملکت شما پیش میآید که کسی خودش را از استیصال غرق کند گفتم خیر آقا ملت ما در گرسنگی و استیصال هم که هست بندگی خدا را میکند و خودش را به آن دنیا میرساند این یک ترادیسیونی است که در عین حال که ما مبارزه میکنیم و میخواهیم تمام افراد این کشور لباس داشته باشند غذا داشته باشند فرهنگ داشته باشند بهداشت داشته باشند در عین حال هم آقای چرچیل باید بدانند که ما گرسنگی را هم تحمل میکنیم ولی زیر بار فشار و تعدی یک کمپانی غاصب قرار نمیگیریم (صحیح است) ایشان اشتباه کردند در انگلستان هم اگر یک روزی البته شنیدهاید که در آنجا جیره بندی است (صحیح است) ولی همین جیره بندی آنها همه را چاق کردهاست گزارشهای بهداشت بین المللی را بخوانید که جیره بندی انگلستان موجب بهداشت آنها شدهاست ما هم عیبی نمیبینیم ناراضی نیستیم ولی این را دولت انگلستان باید بداند که اگر ملت انگلستان کره نداشت ژامبون نداشت قهوه نداشت انقلاب میکند خیر آقا ملت ایران اگر غذا نداشته باشد جامه نداشته باشد انقلاب نمیکند کودتا را هم تحمل نمیکند یکی دیگر را هم نمیآورد همین گرسنگیها همین سختیها را هم تحمل میکند آقای دکتر مصدق هم همراهی میکند ولی نفت خودش را هم اگر شما نخریدید اهمیتش نمیدهد و استقلال سیاسی و اقتصادی خودش را محفوظ نگه میدارد (صحیح است) (کف زدن تماشاچیان) پس وضع حقوقی قبل از تاریخ ملی شدن به آن صورتی که آنها بیان کردند وجودندارد ما میخواهیم بیاییم طبق قرارداد دارسی بگیریم و از خاتمه قرارداد دارسی یعنی از۱۹۳۳ هم یدامانی شرکت را بر منابع نفتیمان محاسبه بکنیم البته حق العمل آنها را منصفانه میپردازیم اما ماده دوم ماده دومی که پیشنهاد کردهاند بنده باید در اینجا بشما عرض کنم که از نظر آقای چرچیل این ماده دوم یک قدم جلوتر به منویات ملت ایران باید تلقی بشود یعنی سابقا میخواستند بیایند از آغاجاری و مسجدسلیمان این جریان نفت را ببرند تا کشورهای مورد نظر ایشان از نظر تسلیحات ولی حالا اینطور احساس میشود که در این جمله منظورشان جریان نفت از بندر است این هیچ ماده دوم لازم نداشت قانون ۹ ماده این را از روز اول گفت که ما نفت میفروشیم و حق تقدم هم به آنهایی که سابقه داشتند از شرکت نفت نفت میخریدند میدهیم بنابراین خریدن نفت ایران و از بندر ایران نفت را تحویل گرفتن و بدنیای خارج بردن اینهم هیچ اشکالی از نظر ما نداشته که ایشان پیشنهاد کردهاند که ما از روز اول فریاد کردیم گفتیم بیایید نفت را بخرید بردارید ببرید آقا مگر تاریخ را ممکن است ملتی فراموش کند؟ شخص نخست وزیر این دولتی که مورد اعتماد ملت ایران بودهاست گفت بیایید رسید بدهید دستگاه را اول بهم نزد گفت رسید بده و کشتی را پرکن برو یعنی بمن بنویس این نفتی را که میبری مال من است این را هم چرا گفت؟ برای اینکه یک شرکت متقلبی بود والا اگر شرکت متقلبی نبود این را هم نمیکرد من مخصوصا میگویم متقلب که آقای چرچیل مخصوصا دستور بدهد مطالعه کنند (دکتر فقیهی شیرازی - خودشان خوب میدانند) ما این شرکت نفت را بهش گفتیم رسید بده نداد خوب حالا امروزکه ما نشستهایم سر خاک خودمان داریم زندگانی میکنیم همینطور که توضیح دادم با سختیهای خودمان میسازیم شما میآئید میگویید که من پیشنهاد میکنم که بنشینیم با هم مذاکره کنیم که نفت شما به بازارهای خارجی نرود اهمیتی ندارد و همچو مورد علاقه ما نیست ما میخواهیم که آقای چرچیل خوب بفهمند که ملت ایران بهیچوجه نمیخواهد که محصول نفتش در تسلیحات دول غربی شرکت بکند و در تسلیحات یک دولتی نفت ما مصرف بشود (صحیح است) ما با طرف دوستی داریم بهیچوجه هم علاقه مند نیستیم که نفت ما حتی در دستگاههای صنعتی ملل اروپای غربی مصرف بشود ولی در عین حال چون ما هم فروشنده یک کالایی هستیم از این دسته هم بما مراجعه کنند ما میدهیم با نهایت میل هم میدهیم اگر روسیه شوروی یا دول دیگری که دوستی آنها با روسیه شوروی از نظرسیاسی معروف است بما مراجعه بکنند کشتی بیاورند بدون هیچ گونه تاخیر ما به آنها نفت میدهیم همینطور دول غربی اروپا آنها هم برای این میگوییم که آنها هم در یک سنتی که هنوز تجدید نظر در آن نکردهایم سیاست دوستی خودمان را نسبت به دول بزرگ نگاه میداریم ما نمیخواهیم وسیله و آلت یکی از دولتها برعلیه دولت دیگری بشویم باین دلیل است که این جار و جنجالهایی هم که گاهی بعضی از جراید راه میاندازند این را بهشان بگوییم که این از نظر دولت ایران کاملا غیرمنصفانهاست هیچوقت دولت ایران در نفتش را بروی روسیه شوروی یا چک اسلاواکی یا بلغاری و لهستان نبستهاست منتهی نفرستاند و کشتی نیاوردند و نبردند بیایند کشتی بفرستند و به قیمت عادله ببرند آنطرف هم میخواهد ببرد ببرد و حقیقت هم این است که ما در این زمینه طبق دستورهای اسلامی هم عمل میکنیم یعنی هیچ نمیخواهیم بفهمیم که این نفت صرف چی میشود و من مخصوصا میخواهم بنام یک فرد ملت ایران میل دارم دوست دارم که بتمام ملل شوروی اطمینان بدهیم که بهیچ وجه من الوجوه ما مایل نیستیم علاقه نداریم که از نفت ما از منابع ما از زمینهای فرودگاه و طیارههای ما از راههای ما هیچ دولت خارجی برعلیه آنها استفاده بکند (صحیح است) ما استقلال خودمان را همانطورکه در مقابل خود آنها روز مبادا حفظ میکنیم بنده بیزارم از این اسلحههای آمریکایی که در اینجا پخش میکنند و یک مقدارش را هم برای ایلات میبرند اینکارها را دولتهای نالایق ما کردند من در تعجبم که چرا دولت مصدق السلطنه جلوی این کارها را نمیگیرند در مقابل قشونهای بزرگ شوروی دولت ایران که نمیتواند قشون کشی کند ما از روی قراردادهای سیاسی و از نظر دوستی متقابل بین المللی یقین داریم که استقلال آنها را رعایت خواهیم کرد آنها هم استقلال ما را باید رعایت کنند اگر اینجا آقای ترومن خواستهاند که با ده میلیون دلار وسیلهای فراهم کنند که ملت ایران هم همان اوضاع ترکیه را ایجاد کند بنده اینجا از پشت این تریبون عرض میکنم که آقا ما زیر بار این حرف نمیرویم (صحیح است) یعنی ما به هیچ وجه من الوجوه اینجا را نمیخواهیم یک سنگرگاهی یک قلعه گاهی علیه کشور شوروی قرار بدهیم بنده یک ایرانی هستم وطن پرست هستم بنده نمیتوانم هزار و پانصد کیلومتر مرز خودم را با دولت شوروی ندیده بگیرم بنده نمیتوانم اینجا آلت اجرای مقاصد سیاسیون انگلستان و آمریکا واقع شود البته آنها میل دارند که ما غافل و بی اطلاع باشیم روز مبادا هم اگر آنها توانستند بریزند روی آن دسته دیگر اگر آنها توانستند بریزند روی این دسته ولی ملت ایران میل ندار آلت یک دسته واقع بشود به هیچ وجه من الوجوه ابدا تفاوتی نسبت به یک دسته قائل نیست و اگر یکروزی بخواهیم وارد مذاکرات با یکی از این دستجات بشویم در آن صورت این مذاکرات باید علنی و منطقی باشد و ما بفهمیم که چرا این مذاکرات را میخواهند بکنند و به هیچ وجه من الوجوه آلت دست یک سیاست امپریالیستی نباید واقع بشویم. آمدیم سر موضوع نفت عرض کردم اگر این دولتها آمدند میفروشیم نیامدند آن دولتها زودتر بیایند به آنها میفروشیم چنانکه مکرر هم مطلب گفته شده و در این یادداشت هم بیان شده برای فروش نفت از طرف ایران هر کس مصرف کننده هست که اشکالی نیست و ما هم نمیپرسیم که این نفت را کجا مصرف میکنی آیا چراغ میکشی و یک عالمی در روشنایی آن چراغ باکتشافات علمی و انسانی میپردازد یا این نفت را مصرف میکند و یک گلوله ایی خواهد ساخت که ابناء بشر را بدبخت تر خواهد ساخت چرا نمیپرسیم؟ برای اینکه ما در مقابل دنیایی که بجان هم افتادهاند نمیتوانیم یک ملت بیست میلیونی نمیتواند در مقابل دنیایی که قد علم کردهاست این سوال و جوابها را بکند اصلی را که کار داریم این است که رویه عاقلانه و عادلانه خودمان را نگاه داریم که یک دسته یا دسته دیگر اگر کاری دارند ما را واسطه آن کار قرار ندهند در ماده سوم آمدهاست دولت انگلستان میگوید که من میخواهم شما را در گروه استرلینگ آزاد بگذارم ممکن است ملت ایران واقعا در این قسمت وارد نباشد ولی بنده که بتصادف یک موقعی هم بازرس دولت در بانک ملی بودم واردم مقصودشان از گفتن این یعنی اینکه وقتی ما لیره ایی طلبکاریم در لندن لیره را به ما میدهند درست توجه کنید آقا کاظمی وزیر مختار ما بودند در سوئد میخواستند کاغذ بخرند از سوئد یا فنلاند میخواستند کاغذی که جنس آن مرغوب بود بخرند و بفرستند به ایران پولش را باید بانک انگلستان بدهد از چه محل؟ از مطالبات حقه ما بانک انگلیس مدتها مدتها با آقایان و دولت مکاتبه میکرد که برای چه لازم دارید؟ چه کار دارید؟ برای چی میخواهید؟ آقا مگر شما فضول ملت ایران هستید مگر شما قیم ملت ایران هستید اگر ما بجان کندن چند لیره ایی را جمع میکنیم و در بانک شما میگذاریم برای چه حق نداشته باشیم از آن استفاده بکنیم؟ به کسی چه که میآیید امضاهای بزرگ میگذارید که ما از این به بعد شما را در این قضیه ریشخند یک مملکتی است اگر شما میگفتید ما در گروه استرلینگ میخواهیم بشما پانصد میلیون لیره اعتبار بدهیم درست بود لازم بود که به بانک یادداشتی بدهید ولی شما میگویید که لیره خودت را مثلا آن چیزی که مثلا پسته یا کتیرا یا توتون یا پنبه صادرکردهاید یا اگر روزی شرکت نفت یک چند شاهی میداده تازه این را قبول میکنند که ما را بگروه استرلینگ آزاد بگذارند این را همین آقای ابتهاج مدیر کل بانک ملی ایران که دو وجه بارز از کارهای او را در بانک ملی ایران من دیدم سختگیری بی اندازه نسبت به ضعفا و تسلیم محض بدولت انگلستان همین آقای ابتهاج رفته قرارداد کرده که اگر ما بخواهیم چیزی از آمریکا بخریم قبلا بایستی موافقت دولت انگلستان را جلب کرده باشیم بخدا امثال این آقایان مشرف نفیسی و ابتهاج برای دولت انگلستان گماشته هستند گماشته راهم میگویم باید از گماشتههای منزل آقایان عذر میخواهم (صحیح است) (سیدجوادی - آنها باشرفند)بله آقا بحساب کمپانی مایل هستیم رسیدگی بشود محاکم ایران برای رسیدگی به آنها باز است هر دعاوی داشته باشند محاکم ایران آن دعاوی را میتواند رسیدگی بکند در صورتیکه در یک محاکمی که با توافق هم بخواهیم برویم البته باید حدود و شرایط آن دعاوی روشن باشد هیچ شکی نیست در ان و من اینجا فقط یک گله مندی بزرگی از دولت میکنم که یک جمله این یادداشت را اگر حذف نکند خود من از دادن رای اعتماد خودداری میکنم و آن این است که ۴۹میلیون لیره در حساب ترازنامه شرکت سابق هست که این را خود آنها طبق حساب خودشان با همین دفترهای تقلبی خودشان متعلق بما میدانند که خودمان را دو هزار میلیون لیره طلبکارمیدانیم طبق ارقام و اعداد دیگر یک روزی هم از پشت همین کرسی برای آقایان توضیح میدهم آنها خودشان را ۴۹ میلیون مقروض میدانند دولت ایران برای چه ضمن یادداشت مینویسد که اگر محکمه ایی آمد و حق ما ندانست پس میدهد بنده خیال میکنم در این زمینه حتما باید در یادداشت تجدید نظربشود این ۴۹ میلیون لیره حق ملت ایران است و تازه جزیی از حقوق ملت ایران است اگر میل دارید شرکت نفت سابق که یک نماینده اش را در تهران ما بپذیریم اول باید این پول را برای ما بفرستد این ۴۹ میلیون لیره را بما بپردازد نمیخواهند بدهند ما نه نفتی داریم که به آنها بفروشیم همانطور که میخواهد برود داد بزند و همانطور از کویت و از جاهای دیگر نفت بخرد ما هم هیچ متاسف نیستیم و هیچ هم نگران نیستیم و اما اگر میل دارید با مملکت ایران کار بکنید باید آنچه را که اقلا در دفتر خودش نوشتهاست او را بدهد وضع شرکت نفت از نظر من مثل یک مرد مرحوم میماند که البته رحمت ایزدی شامل حال آن نیست یکمردی است متوفی که از نظر قانونی وجودندارد ولی در وصیت نامه شان که ترازنامه اش باشد معلوم است که ۴۹ میلیون لیره بما بدهکاراست باید آن ۴۹ میلیون لیره را وراثش بما بپردازند بعد ببینیم که چه میگویند این است که در این قسمت گزارش دولت برای بنده ایجاد نگرانی کردهاست بنده البته نمیخواستم قسمت قبول دولت را در دفتر دیوان دادگستری بین المللی با توافق هم که باشد بمصلحت جامعه تشخیص بدهم ولی بنده در عین حال عقیده دارم که ملت ایران به شخص آقای مصدق السلطنه اعتماد دارد و ما هم اعتمادداریم و میخواهیم حسن نیت خودمان را نشان بدهیم و مخصوصا از یک نظرکه شاید در این محاکمه بین المللی ما بتوانیم اوراق و دفاترشرکت سابق را بمیز محاکمه بکشانیم هیچ مانعی نمیبینم که اگر توافق قبلی نسبت به مقرراتش بشود دولت ایران یک محکمهای را قبول کند و این را هم البته عرض کردم این امر بهیچوجه نباید دنباله پیشنهاد آنها باشد برای اینکه بعد از رای لاهه اقلش آنها حق نداشتند که بما بگویند پیشنهاد میکنیم حالا برویم یک جای دیگر بعقیده من آنها خیلی خیلی از اصول بین المللی پا را فراتر گذاشتهاند چون خودشان ما را بدیوان بین المللی بردند خودشان هم محکوم شدند حداقل لازم بود که آنچه که دیوان بین المللی برای ما شناخته دیگر این را زیرش نزنند و یک همچو پیشنهادی با این طمطراق برای ما بفرستند ولی حالا عرض کردم که رای اعتماد خود من بدولت دکتر مصدق از نظر عمومی مانعی ندارد و اگر بدون توجه باین یادداشت و این مذاکرات رای اعتماد بخواهند بنده اعتماد خودم را اعلام میکنم ولی اگر بخواهند این یادداشت را مبادله کنند و بخواهند این رای ما هم در این زمینه همراه او باشد این جمله ایی که مربوط بامکان شناختن این ۴۹ میلیون لیره جزء دیون شرکت است این را از آن حذف بکنند اگر در این زمینه مطلبی نیست آنها بگویند دیگر لازم نیست که آنچه که جزیی از حق ما هست آنرا هم بیاییم بگذاریم برود که دین بشود این بود عرایض بنده و در خاتمه هم میخواهم این را عرض کنم بدون هیچگونه تردیدی و باید مخصوصا از نظر سیاسی عرض کنم از چپ و راست یعنی در این مملکت غیر از یک عده افراد معدودی که ممکن است خائن باشند و در تمام ممالک دنیا هست و در ایران تعدادشان بده پانزده نفر نمیرسد باقی افراد و باقی ملت ایران در امر حکومت خودشان در استیفای حقوق ملت ایران از شرکت غاصب دارای نظر واحد هستند و هیچ تردیدی در این زمینه برای هیچ فردی نباید حاصل بشود (صحیح است) امیدوارم برای ملل اروپایی که روزی شاید جزیی از این عرایض را در بعضی از انتشارات خودشان ببینند این مطلب تذکرداده شود که بدانند اختلافی تفرقه ایی اگر در کشورایران هست فقط و فقط در این است که آیا ما باید تندتر و شدیدتر این خساراتمان را وصول کنیم یا یکقدری ملایمتر یعنی انتقادکنندگان میگویند که آقای دکتر مصدق السلطنه تا حالا باید خسارات ما را گرفته باشد و کارش را هم تمام کرده باشد والا هیچ جای این که فکرکنند تردیدی در تقویت دولت در این زمینه استیفای حقوق هست هیچ فرد ایرانی چنین تردیدی ندارد مجلس شورای ملی هم کمال افتخار را دارد که در این زمینه همراه دولت باشد (احسنت)
حائری زاده - بنده یک تذکر لازم دارم.
چند نفر از نمایندگان - کافی است مذاکرات
حسیبی - یک موضوع لازمی است که بنده باید تذکربدهم
نایب رئیس - ده نفر دیگر اجازه خواستهاند که صحبت کنند
حائری زاده - تذکر بنده بسیارلازم است
دکتر شایگان - بنده هم یک تذکری دارم.
نایب رئیس - اگر قرارباشد مذاکره شود باید بنوبت اجازه داده شود نوبت آقای مهندس حسیبی است
حسیبی - اگر اجازه بفرمایید بنده میآیم توضیح بدهم تا رفع نگرانی ایشان بشود.
نایب رئیس - بفرمایید استدعامی کنم مختصر بفرمایید که بهمه آقایان وقت برسد.
حسیبی - بنده باید قبلا حضور آقایان عرض کرده باشم که تمام اظهاراتی را که جناب آقای مهندس رضوی فرمودند باورکنید که حرفی بود که هر یک ازآقایان میزدند در پشت این تریبون و حرفی است که من در نظر داشتم بزنم و خوشبختانه بانهایت فصاحت قسمت مهمی از آن را ایشان فرمودند (صحیح است) بنابراین میگویم بایشان جانا سخن از زبان ما فرمودی و دنباله عرایض خودم را خدمت آقایان عرض میکنم ملاحظه بفرمایید آقایان ما یک قرارداد دارسی داشتیم زمینه سازی کردند که آن باطل بشود بعد مطلب را سیاسی جلوه دادند وا علیحضرت فقید را ترسانیدند و تبانیهایی که آنها با پاره ایی از رجال ایران داشتند یک قراردادی را بملت ایران بنام قرارداد ۱۹۳۳ تحمیل کردند و قصدشان هم این بود که این امر بطور قطعی بین المللی کنند اما در موضوع بین المللی کردنش آقایان توجه فرمودند که با رای دیوان توفیق حاصل نکردند یعنی دولت ایران در ۱۹۳۲ یا ۳۱ یک یادداشتی راجع به قبول قضاوت اجباری را قبول کرده بود و یک (ویرگول) تویش نگذاشته بود و نگذاشتن ویرگول تعمدبود برای این بود که دیوان دادگستری بین المللی بگوید دولت ایران حق دارد و موضوع بین المللی نیست و قضیه داخلی است این نتیجه را هم ما بدست آوردیم نظر دوم آنها چه بود؟ نظر دوم این بود که عملی کنند که با اینکه عایدات ایران از نفت را درظاهرمضاعف جلوه دهند در حقیقت عایدات ایران ازنفت کمترازآنچه که میتوانست طبق قرارداددارسی باشد بشودتوفیق هم در پانزده ساله پیدا کردند بنده اعداد را دو سال و نیم بعرض آقایان رسانیدم اگر قرارداد دارسی وجود میداشت نه تنها کنترل دفاتر و محاسبات شرکت را قانونا حق داشتیم بلکه علاوه بر این مالیات بر درآمد بر این شرکت اجباری بود و معاف نبود از پرداخت مالیات بر درآمد کما اینکه ضمن یکی از مواد از بین ببرنداین حرف صحیحی است من هم باین حرف معترفم وآن را قبول دارم پس مطلبی که در این طرح نوشته شده بهیچ صورت حکمیت مورد قبول نشده این روشن باشد تعهد ما بعنوان مدرک و مبنای قضاوت دیوان دادگستری بین المللی لاهه قبول شده نه حکمیت و من برای آنکه نهایت حسن نیت ما نشان داده شود باحترام رای دیوان نگاه میکنیم که اگر بگویند که این ۴۹ میلیون لیره را نگیرند من آنرا هم قبول دارم ولی من یقین دارم که این ظلم را نمیکنند من این تذکر را که لازم بود حضور آقایان عرض کردم ولی یقین دارم که این مطالب اصول قضایادرذهن آقایان روشن کرده ومجلس شورای ملی بارای اعتماداصول قضایا را مورد تصویب قرار میدهد ولی در صورت اقتضا در عبارات تغییراتی که لازم است داده میشود تا سوء استفاده ایی نتوانند بکنند مطلب دوم این است که اگر شرکت این پیشنهاد قطعی ایران را بعنوان یک مجموعه بدون چون و چرا پذیرفت آنوقت مطالب مندرجه در آن برای ملت ایران تعهدآوراست والا ما نسبت بهمه اینها که گفتیم یک چوب تخته پاک کنی برمیداریم رویش میکشیم مثل اینکه اصلا هیچ چیزی نگفتهایم باز روز اول و همان دعاوی اول ما ادعای غبن را داریم ما قرارداد۳۳ را قبول نداریم ما چنان و چنین میکنیم تمام مایملک شرکت را در خارج که مورد توجه آقایان هست و توضیح دادم و در این طرح یکمقداری از آن در رفتهاست و آنهم بلحاظ آقایی ملت ایران بوده که دولت ایران برای حل قضیه از آن صرف نظرکرده ولی اگر قبول نکردند نباید تصورکنند که ما تا این جا را آمدیم چشمشان کورمی شود بعد ما را میکشانند یک قدم دیگرمیگذاریم ویا اگر با دولت مصدق توافق نکردند یک روز یک دولت دیگر میآورند و ما را میکشند به جلو و آنجا دیگر پرتگاه است و میگویند این را قبول کنید خیر دولت ایران تا این حد نزدیک شده و اگر آنها قبول نکنند پشیمان خواهندشد همانطوریکه آنوقتها بهشان گفتیم نپذیرفتند و مسخره کردند و بحمدالله پشیمان شدند بعد هم پشیمان خواهند شد.
نایب رئیس – پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده که قرائت میشود(بشرح زیرقرائت شد) اینجانب پیشنهادمی کنم مذاکرات کافی است - اخگر
حائری زاده - بنده پیشنهادی دادهام که مقدم بر پیشنهاد کفایت مذاکرات است.
نایب رئیس - آقای اخگر توضیحی دارید بفرمایید
اخگر - مطلب خیلی روشن است ملت ایران اعتماد کامل بجناب آقای دکتر مصدق دارد و در عین حال همانطوری که جناب آقای مهندس رضوی به تفصیل و تشریح فرمودند بهیچوجه حاضرنیست زیر بار زور برود و حاضراست با حساب و عدالت البته هر کس بر ما دعوی دارد در محاکم داخلی خودمان رسیدگی بکند اگر توافقی هم بایستی راجع بقضاوت و عمل دیگری پیدا بشود بشروطی که شرح آن داده شدهاست خواهدشد و گمان میکنم که دیگر لازم نیست مذاکره بشود.
دکتر کیان - احتیاج به رای ندارد.
حائری زاده - من باکفایت مذاکرات مخالف هستم.
نایب رئیس - بفرمایید.
حائری زاده - دولتهای ایران همیشه برای غافلگیرکردن نمایندگان ملت تقاضای دوفوریت و سه فوریت و غیره داشتهاند ولی دکتر مصدق محتاج باین حرفها نیست برای اینکه سیاستی را که ما تعقیب کردیم و دکتر مصدق مجری آن سیاست است سیاستی است که تمام ملت ایران پشتیبان او است و امروز و فردا و یکسال دیگر عجله در آن اثری ندارد این پیشنهادی را که بنده کرده بودم و حالا با کفایت مذاکرات مخالفت میکنم من اطلاع دقیقی راجع باین موضوع هیچ نداشتهام البته جناب آقای مهندس رضوی و آقای دکتر شایگان اطلاع داشتند صحیت کردند بنده هیچ از این نظری که دولت اتخاذ کردهاست در جواب پیام خارجیها که بایران در موضوع نفت دادهاند بنده هیچ اطلاعی نداشتم وحالا این صفحهای که دست آقایان بود و من قرائت کردم یکی دو جمله اش را من نفهمیدم اگر این جور که من فهمیدم باشد میلیاردها ضرردارد برای ایران نمیخواهم بگویم خیانت به ملت ایران است ولی کسیکه این را نوشته مسلما توجه نکرده بقرارداد اولیه که مورد موافقت طرفین بود ما با انگلیسها متکی به آن قرارداد ۱۹۰۱ دارسی یک حسابی بازکردیم که نفت جنوب را استخراج میکردند و چیز حسابی بما نمیدادند و من در اطراف آن چون سابقا خیلی صحبت شدهاست نمیخواهم خیلی توضیحات بدهم چیزی که مسلم است و هیچ بی انصافی نمیتواند این تقاضا را رد بکند این است که اگر شرکاء یک شرکتی آمدند حساب خواستند گفتند ما این دفاتر شرکت را میخواهیم رسیدگی بکنیم ببینیم که اگر یک پول زیادی بما دادهاند ردکنیم و اگر هم بما پول کم دادهاند بحسابش رسیدگی کنیم و حساب ما را بدهند در هیچ جای دنیا این حرف حسابی را رد نمیکنند ما نگفتیم حساب گذشته را کمپانی طبق دفاتر بدهد برای اینکه خیال کردیم رد میکنند مرحوم مشیرالدوله آرمیتاژاسمیت راکه بعنوان مستشارمالی بایران تحمیل کرده بودند مامورکرد که بروداین دعاوی کمپانی راکه نفت مارامی بردوهیچ چیزهم بمانمی دادوتازه ادعای خسارت هم میکردرسیدگی کند گزارش مشروحی دادمن متن فارسی وانگلیسی آنراداشتم فارسی آنرایکی ازمدیران جرایدازمن گرفت حالاندارم متن انگلیسیش پیش من است در آنجاگفتهاست خیلی حقوق ایران راتضییع کردهاند ویک انگلیسی شرافتمندی بودهاست که نتوانستهاست بگوید که هرچه کمپانی میگوید قابل اعتماداست و هر چه شرکت کرده درست است دفاتر شرکت را درست ندانستهاست و دفاتر او را قابل اعتماد ندانستهاست ولی در قسمت شرکتهای تابعه پایه نظر را روی اساسی گذاشته که مرضی ما نبودهاست در دوره چهارم و پنجم و ششم من داد و فریادها پشت این تریبون راجع باین موضوع کردم که ما در تمام کمپانیهای فرعی و کمپانیهای تابعه ذیسهم بودیم که باید صدی ۱۶ از منافعشان بدهند و طبق مقررات کمپانی اصلی با ما رفتار بکنند و در بدو تاسیس هم مقداری سهام مجانی بملت ایران بدهند آرمیتاژاسمیت یک تفسیری کردهاست آنجا که کمپانیهای تابعه یعنی کمپانیهای تابعه ایی که صدی ۵۱ سهام آنرا این شرکت مالک باشد بقیه اش را قلم کشیدهاست ما طی آن قرارداد دارسی در نفت عراق سهیم بودیم در نفت کویت سهیم بودیم از تمام این کشتیهای نفت بر این کمپانی که از عدد و حساب ما خارج است و اطلاع صحیحی نداریم در تمام اینها شریک و سهیم بودیم (صحیح است) یک حکومت دست نشانده ایی انگلیسها آوردند اینجا پس از کودتای ۱۲۹۹ یک صحنه سازیهایی بعنوان موافق و مخالف درست کردند و قرارداد۱۹۳۳ را بعقیده خودشان درست کردند و قرارداد دارسی را لغوش کردند از طلا گشتن پشیمانیم ما را مس کنید آن منافع صد ۲۰ باشد برای خودشان ما همان قرارداد دارسی خودمان را تا روز آخر اگر قبول بکنیم ۵ دانگ از تمام آنچه که کمپانی در تمام دنیا دارد مال ملت ایران است (صحیح است) یک مشت آهن پاره که در ایران است در مقابل این کشتیهایی که در اقیانوسها در دنیا در گردش هستند هیچ ارزشی ندارد من خیلی متعجب هستم که از نظرنزاکت بودهاست یا هر جهت دیگری بوده جناب دکتر مصدق اینجا دعاوی ما که میلیاردهاست تصریحا کمتر در اطرافش صحبت کردهاند و تلویحا مذاکره شده مثلا در آن گزارشها دیدم که از گمرک سه شاهی بما بدهکارهستند کجا چند میلیون سود بما بدهکارهستند ولی آن چیز اصلی و عمده که میلیاردها ارزش دارد و قدرت امپراطوری انگلستان روی آن گذارده شده تا بحال کمتر اسم برده شدهاست و ما هیچ نمیدانیم چرا باید قرارداد۱۹۳۳را مبنای رسیدگی محاسباتمان قراربدهیم (صحیح است) یکی از دو راه دارد در ۱۹۳۳ توافق شد برای الغای قرارداد دارسی این یدغاصب را ما بی احترامی بهش نمیکنیم یدامانی اسمش را میگذاریم و میگوییم یک حق العملی کمپانی باید بگیرد و تمام حساب را روی ۶۰ سهمی که دارد باید حساب کند و در این مدت روی ۶۰سهمی که بعد از ۶۰ سال تمام دارایی کمپانی مال ایران میشد ۳۳سالش گذشته بود پس ۳۳سهم از ۶۰سهم از تمام ثروت این کمپانی ملک ملت ایران است ۲۷سهمش مال لردها و کسان دیگری که این را دارا بودند پس با این ترتیب ۳۳ سهمش مال ما میشود یا خیر انگلستان که حامی این کمپانی غارتگر است میگوید که ما قرارداد۱۹۳۳ را قائم مقام قرارداد۱۹۰۱ قراردادیم قرارداد دارسی رفت قرارداد دارسی بجای او آمد شما اگر میگویید پهلوی نوکر ما بود دست نشانده ما بود و خودمان هم این را اقرارداریم و این قرارداد را قبول نداریم پس قرارداد۱۹۰۱ دارسی بقوت خودش باقی است این هم باز بنفع ملت ایران است که ما بیاییم تمام محاسبات ملت ایران را از روی قرارداد دارسی که صدی ۱۶ از کل منافع شرکت اصلی و شرکتهای تابعهاست بگیریم این صدی ۲۰ها پیشکش خودشان من یقین دارم که اگر مهندسین حسابین ما بنشینند عوائد صدی ۱۶ما را از شرکت اصلی شرکتهای تابعه حساب کنند خیلی بیش از صدی ۲۰آنها یا چند شلینگی است که گس و گلشائیان درست کردند و آوردند اینجا من چون این عبارت مبهم بود نفهمیدم اگر جناب دکتر مصدق این را نیاورده بود بمجلس و میگفت بمن رای اعتمادبدهید ما باو اعتمادداشتیم و رای اعتمادهم میدادیم ولی چون میگوید بما که این جوابی است که میخواهم بدهم تصویب کنید که این جواب را من بدهم من اینجوری که فهمیدم نمیتوانم موافقت کنم من پیشنهادکردم که این طبع و توزیع بشود من بیشتر مطالعه کنم و تمام قسمتها اول و آخرش روشن بشود بعد بیاییم اینجا تصمیم بگیریم این پیشنهاد من بود با کفایت مذاکرات هم مخالفت من بهمین جهت بوده این اوراق طبع و توزیع بشود تا بحث و مذاکره بیشتری بکنیم و بعد رای بدهیم یک جمله دیگری هم بگویم فراموش کردم عرض کنم چون توی بیانات گفته میشد که با بزرگواری کردیم و گفتیم که اینها رامی بخشیم آقایی کردیم بنده عرض میکنم هر وقت که دست کردم توی جیب خودم هر چه که داشتم دلم خواست آقایی میکنم ولی از مال ملت ایران نمیتوان آقایی کرد (صحیح است)
نایب رئیس - رای میگیریم بکفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عده کمی قیام نمودند) تصویب نشد.
عدهای از نمایندگان – آقا نفهمیدند مجددا رای بگیرید
اخگر- آقایان متوجه نشدند خود بنده که پیشنهاد کردم متوجه نشدم
نایب رئیس - چون تردید شد رای را تجدیدمیکنیم رای میگیریم بکفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهادها قرائت میشود (بشرح زیرقرائت شد)
پیشنهادمی کنم گزارش طبع و توزیع شده سپس اتخاذ تصمیم شود. حائری زاده
دکتر شایگان - مخالفم
حائری زاده - اجازه بفرمایید من مجددا توضیح بدهم شاید آقای دکتر شایگان قانع بشوند
نایب رئیس - بفرمایید
حائری زاده - در مجلس دوره چندم است در نظرم نیست مال ۱۳۱۲ است که این قرارداد منحوس پهلوی به مجلس آمده محیط وحشت و ارعاب ایجادکردند یک نفر کلمه ایی حرف نزد فقط یک نفری که در این مجلس حضوردارد اصلاح عبارتی کردهاست آقایان این مسئله مسئله حیاتی مملکت ما است دکتر مصدق آدمی نیست که بیاید با تاریکی وهای و هوی و آخر وقت بگوید یک چیزی را رای بدهید خود دکتر مصدق هم علاقه دارد که اگر اصلاحاتی آقایان به نظرشان میرسداصلاح کنند که بنفع ملت ایران تمام بشود اگر میبینید با اینکه اختیار دارد باز این را بمجلس آوردهاست برای این است که خودش تردید داشتهاست گفتهاست بروید در مجلس مشورت کنید نمایندگان نظرشان را بگویند یک چیزشسته رفته و مفید بحال مملکت تهیه بشود کاسه گرمتراز آش نباید بشود اجازه بفرماییداین طبع و توزیع بشود مطالعه کنیم اگر قانع شدند کسانی که باید رای موافق بدهند خواهند داد
دکتر شایگان - بنده مخالفم
نایب رئیس - بفرمایید
دکتر شایگان - بیاناتی که امروز اینجا شد غالبش برای آنهایی که در مجلس ۱۶بودهاند جنبه تاریخی داشت (صحیح است) یعنی مسائلی که در ظرف چند سال اینجا حلاجی شده بود آوردند اینجا مطرح کردند و بدبختانه وقت مجلس طوری اشغال شد که الان جناب آقای حائری زاده میفرمایند که ما را آوردهاید پای تنگنا (حائری زاده – نگذاشتید آن نسخه را من ببینم اصلا) عرض کنم حضور آقایان مطلوب ملت ایران غاصب بودن شرکت نفت باطل بودن قرارداد ۱۹۳۳ استقامت ملت ایران که حاضراست با نان جو قناعت بکند و حاضر نیست ذره ایی از حیثیتش کاسته بشود اینجا بطریق اتم و تفصیل و مکرر از طرف غالب نمایندگان صحبت شده خود مخلص با این زبان الکنم سه ساعت در باب باطل بودن قرارداد ۱۹۳۳ اینجا صحبت کردم بنابراین اینها دیگر صحبت از تقویم پارینهاست دیگر امروز مطلقا صحبت از شرکت سابق مطرح نیست تمام شد وفات و مات و هیچ نامی دیگر از او باقی نیست حال مسئله دیگری مطرح است مسئله سابق این بود که دولت ایران و ملت ایران میگفت که این شرکت برود پی کارش و دست از ما بردارد وشرش رابکند این شرکنده شد تمام شد رفت حالا ملت ایران مرحله دیگری دارد طی میکند وآن این است که میگوید من میخواهم این نفتم را در بازار دنیا بفروشم و اشخاصی دولتی شرکتهایی که مانع این کارهستند بایستی دست از این کار بدارند برای این کار میگوید که حاضرم یک توافقی هم بکنم اگر ملت ایران اگر دولت ایران اگر جناب آقای حائری زاده منظورشان این است که کاری بکار فروش در دنیا نداریم و مشغول کارمان بشویم اصلا این حرفها زائد است اصلا فضولی کردهاند دول در این کار دخالت کردهاند صحبت از این است که بعضی از افراد ملت ایران و وکلای ملت ایران عقیده دارند که بد نیست ما از این منبع خداداد استفاده شایان بکنیم و حالا که میخواهیم استفاده کنیم و معامله بکنیم حاضریم که به آن دشمن سابق هم بگوییم بیاییم مذاکراتی کنیم و ترتیب کار را بدهیم نمایندگان محترم مجلس آمدند اینجا نشستند و گفتند برای ۶ ماه کلیه اختیاراتی که لازم است برای اداره این مملکت متعلق به شخص دکتر محمد مصدق است و گفتهاند که ما کاری نداریم باز عرض کردم امروز در یک جلسه مختصری که داشتیم که شاید بین نمایندگان مجلس یک چند نفری هم باشند که بگویند خوب این هم مثل اینکه جور نیاید با همه اختیاراتی که دارد ولی معذلک همان اشخاص در این مسئله موافقند که در باب نفت بایستی دکتر مصدق را بکلی آزاد گذاشت (صحیح است) (حائری زاده - پس در مجلس مطرح نکنید) نظر جنابعالی این است ولی ایشان خواستهاند مطرح کنند و حالا آقای دکتر مصدق که اظهار اعتماد شما باو کردهاید و پیروی از آرا ملت ایران کردهاید او میگوید که من میخواهم یک قدم مهمی بردارم این قدم مهم را با وجودیکه شما گفتهاید که این اختیار و برو با ما دیگر صحبت مکن . معذلک میخواهم یک بار دیگر خدمت آقایان برسم و بگویم که من قدمی را که برمیدارم این است آقایان میگویید که مطالعه نکردهایم بحث نکردهایم این چیزی که ملاحظه میفرمایید که ۲۱صفحهاست از این ۲۱صفحه یک صفحه اش هست که از شما نظرمی خواهند باقیش آقا کارهای گذشتهاست این نخست وزیر میگوید آقا من راه را پیمودهام آنکه تصویب و رد ندارد و فقط یک صفحهاست که میگوید نظرمن این است بایستی عرض کنم چیزی که بعنوان گزارش بعرض مجلس شورای ملی میرسد متن توافقی که در آینده میشود نسبت این دو تا زمین تا آسمان فرق دارد یک چیزی بالاجمال هست و برای این است که سیاست کلی دولت خط مشی کلی دولت بعرض آقایان برسد والا این یک صفحه قابل این نیست که بتواند موافقت نامه باشد (حائری زاده - پس بطریق اولی نظرمن باید تامین بشود) اجازه بفرمایید عرضم را بکنم این برای این است که بعرض مجلس برساند که آقا نظرم چه چیز است یک طرف این خیلی روشن است میگوید که من یک نظریاتی دارم بدولت انگلستان میخواهم بگویم و بگویم اگر میخواهی این را قبول کن و اگر نمیخواهی قبول کنی اصلا دیگر این روابط ظاهری که اسمش دوستانهاست و در لفاف آن بزرگترین اقدامات خصمانه میشود من میخواهم این حیله را از بین ببرم و بگویم اگر نپذیرفتی خداحافظ ما دیگر کاری به کارت نداریم بعد کسیکه این حرف را میزند میگوید باید آخرین حرفم را بزنم میگوید که آخرین امری که من میتوانم صرف نظر بکنم عبارت از این است حالا در این آخرین مطالبش دو سه مطلب است یکیش این است که باید این قضیه گذشته تصفیه بشود البته ملت ایران میل دارد که تا آن غاز و شاهی آخری را هم بگیرد ملت ایران میل دارد که چندین هزار میلیون که آقایان فرمودند و بیشتر از اینها بگیرد یک دفعه صحبت از این است که ملت را مستعد برای احقاق حقش بکنند که البته ملت مستعد است یک وقت این است که میخواهد کار فیصله پیدا بکند میگوید که برای آنکه کار فیصله پیدا بکند دو راه بیشترنیست یا باید قرارداد دارسی و قرارداد ۱۹۳۳ را کان لم یکن بدانیم و بگوییم تواصلا اینجا بیخود بودی اصلا هیچ چیزی هم پیش ما نیست این عملی است این را لااقل دولت دکتر مصدق عملی نمیداند میگوید که ما این قرارداد ۱۹۳۳ را که باطل میدانیم میتوانیم برای تصفیه حساب گذشته ملاک قرار بدهیم منتهی ممکن است که طرف استفاده بکند و بگوید که فلان ماده و فلان ماده که یکیش حکمیت است میخواهیم نگهداریم دولت میگوید که خیر من میگویم که این قرارداد ۳۳ را در این موارد خاصه ممکن است ملاک عمل قراربدهیم و تصفیه حساب کنیم که قضیه گذشته خاتمه پیداکند و دولت دکتر مصدق میگوید که این کار را کردن ضرری ندارد البته ممکن است یک دعاوی دیگری که ما داریم اگر بتوانیم از آن استفاده بکنیم بتوانیم حرف بهتری بکسری بنشانیم ایشان میگویند بهمین هم اگر اکتفا بشود با آن سوابقی که هست که این قرارداد ۳۳ را درست عمل نکردند با این سوابقی که هست تمام موارد تخلفها از قرارداد ۳۳ بدفعات مکرر مورد اعتراض واقع شدهاست ممکن است ما این استفادهای که میخواهیم بکنیم استفاده کمتری بکنیم از حق سابق و مقدار از حق ایران ممکن است کاسته بشود ولی این ارزش را دارد که این قضیه نفت خاتمه پیدابکند و این راه است تمام ابواب ضرر را هم مسدود میکند باز بنده اینجا تصریح میکنم که یکی از ابواب ضرر عبارت از این است که ملت ایران موضوع حکمیت را بهیچوجه از این راه که در قرارداد ۱۹۳۳ هست نه ملت ایران نه دولت ایران قبول ندارد (صحیح است) این چیزی که میگوییم راجع بحساب مالی است که بیایید و برسید و صحبت بکنید حالا این پیشنهادی که تهیه شدهاست این گزارش که بعنوان پیشنهاد نوشته شدهاست یک مواد کلی است که موادش با هم میخواند اگر موادش با هم نخواند ما در محیط بین المللی به آدمهای پرت ونفهمی مورد ملامت قرار خواهیم گرفت اگر ما بگوییم که ۴۹ میلیون رامیخواهیم دیگر ما نمیتوانیم بگوییم که راجع بگذشته هم قبول نداریم ملاحظه بفرمایید که مسائل را مخلوط نفرمایید اینجا چهار ماده بیشتر نیست باید این مواد با هم بخواند نمیشودهم بگوییم ۴۹ میلیون را میخواهیم و هم بگوییم سوابق در هیچ مورد قبول نداریم (حائری زاده - قرارداد ۱۹۳۳ اصلا باطل است) بعد بیایید بفرمایید (حائری زاده - بمن اجازه نمیدهند) عرض کنم ملاحظه بفرماییداین جا۴ ماده بیشترنیست این ۴ مادهای که ملاحظه میفرمایید یکیش ممکن است پیچ و تابی داشته باشد آن یکی که پیچ و تاب دارد اینجا بنده پیشنهادی کردهام که بعدا توضیح عرض میکنم بقیه اش پیچ و تابی ندارد ماده اولش جز فرمایشات جناب آقای حائری زاده چیزی نیست ایشان پریروز خیلی عصبانی بودند که آقا شما غرامات را پذیرفتهاید در صورتی که اینجا هم نوشتهاند که غرامت برایمان معنی ندارد فقط آن اموالی را که از شرکت در ایران بودهاست این را تقویم میکنیم در محاسبات قبول میکنیم دیگر در محاسبات چیز دیگری بابت غرامت نیست حرف خود ایشان است عین این مطلب است دیگر ماده سه اش است که رسیدگی کنیم که خواه شرکت و خواه دولت انگلیس چه موانعی برای کار
فرزانه – فیغیرماوضع له بفرمایید
مهندس حسیبی - البته من مهندسم و آقای دکتر شایگان باید این بیان را بکنند و بنده اگر تلمذهم کردهام برای این بودهاست که اگر باین ماده سوم که آقابهش استناد کردید آنطوریکه الان استناد میکنید دولت ایران استناد کرده بود در دیوان دادگستری لاهه بعنوان دنوئه دوژوستیس محکوم شده بود آقای دکتر مصباح زاده اگر باین عنوانی که جنابعالی بماده سوم قانون ملی شدن صنعت نفت استناد میکنید دولت ایران هم همینطور استناد کرده بود بعقیده بنده هیئتی که تحت ریاست جنابعالی بدیوان میرفت محکوم شده بود حالا چرا؟ تعجب در این است که آقایان هم خیال میکنند باین وضع بودهاست ولی بنده برای روشن شدن ذهن آقایان عرض میکنم که این شائبه از خاطر آقایان محوشود آقایان ما اگر وقتی با یک شرکتی دعوا داریم وقتی دعوا مطرح میشود طبیعی است بمحض این که اختلاف پیداشد بین دولت با یک شرکت خارجی یا یک شرکت ایرانی یا یک دولت خارجی این کار در صلاحیت دیوان و محاکم این کشور است اگر این مطلب را مجلس بقصد انحصار قید کرده بود در واقع صلاحیت محاکم داخلی ایران را زیر پا گذاشته بود (دکتر فقیهی شیرازی - تکرارکنید) اگر این ماده را مجلس باین قصد و باین عنوان تصویب کرده بود که بر اساس این ماده دعاوی حل بشود شما حق گفتهاید که دولت ایران یعنی مدعی برود با کمیسیون و هیئت مختلط نفت بنشیند صحبت کند دعاوی شرکت را معلوم کند بعد برود قانون بگذارند آنوقت شرکت میگوید پس من چی بگویم چکاره هستم این که مسخرهاست این موضوع را با این فکر آن کسی که در قانون گذاشته بودهاست و تفسیرها و جریانات بعدی هم این مطلب را تایید کرده و بتمام این مطالب در دیوان دادگستری استناد شده که بموجب این ماده تضییع نفعی را باصطلاح دنوئه دوژوستیس سلب حقی را از شرکت نفت در دیوانهای ایران نکرده این ماده خیلی اهمیت دارد بعد هم آقای دکتر مصدق با وجود این ماده آمدند در مجلس گزارش دادند و بنظر آقایان رسانیدند که دولت در روی سه راه اساسی
- اول براساس تعیین غرامت بمیزان قیمت سهام در موقع ملی شدن
- دوم براساس قانون ملی شدن صنایع در ممالک دیگر که در اینجا تکرار شده
- سوم بهرنحوه دیگری که مورد توافق طرفین قرارگیرد
یعنی این راهی که در قانون گذاشتهاند یک راه ارفاقی برای تسهیل رسیدن شرکت نفت بادعای خودش بودهاست نه از نظر این بودهاست که صلاحیت رسیدگی دیوانهای داخلی ایران را از بین ببرد و عرض کردم که اگر چنین فکری بود ما در دیوان لایحه محکوم شده بودیم و خصوصا مجلس هم آن نظر صحیح را با یک رای اعتماد صددرصد بدون هیچ بحثی قبول کرد یعنی این عمل قانونی را مجلس شورای ملی در این معنی که بنده عرض میکنم و مورد استفاده در دیوان دادگستری قرار گرفته تصویب کردهاست بنابراین بنده از لحاظ رفع نگرانی عرض میکنم که این ماده متناسب با آن ماده نیست نکته جالب توجه دیگراین بود که بنده ضمن عرایضم گفتم که اصول قضایا همین است و عبارتها ممکن است یک نواقصی داشته باشد و تقاضا کردند که رای اعتماد بگیرند معنی اش این نیست این عباراتی که در این جا گذاشته شده تعهدآور از طرف دولت ایران خواهدبود
- اولا باید اصلاحات از طرف دولت ایران بشود و وقتی هم که اصلاحاتی شد اگر شرکت این نظر را یکجا قبول کرد تعهدآوراست نه اینکه آمناببعض وکفرناببعض یک قسمتش را بشرکت ببخشند و یکقسمت دیگر را شرکت (نریمان - همه چهار ماده را بفرستید.) پیشنهاد میکنم نسبت بگزارش دولت بطریق ذیل رای اعتمادگرفته شود
- ۱- مجلس شورای ملی سیاست دولت را نسبت بنفت تایید و تقویت مینماید.
- ۲- بنددوم (رسیدگی بدعاوی و حل اختلافات الی آخر) (که بنده اینجا قرائت کردم) (نریمان - آقاهمه اش برود به کمیسیون) اجازه بفرمایید این یک مطلب دیگری است بعد تشریف بیاوریداین جا و بفرمایید از مطالبی که آقای نخست وزیر در نظر دارند بعنوان آخرین پیشنهاد اعلام دارند چون جنبه فنی دارد و محتاج به تصحیح و توضیح است پس از اظهار نظر هیئت محترم (یکنفر از نمایندگان - در عبارت قانون محترم لازم نیست آن را بردارید) مختلط نفت و موافقت جناب آقای دکتر مصدق ارسال گردد (خلخالی - مجلس چه بکند؟) و لازم است عرض کنم که هیچیک از این ناراحتیهایی که برای بعضی از دوستان فراهم شدهاست مورد ندارد (دکتر کیان - ناراحتیهایی برای حفظ حقوق ایران در شرکتهای تابعهاست) و بعضی تصور کردهاند که ما گفتیم دردهای دیگری نداریم اجازه بفرمایید آقایان این راجع بحفظ حقوق ایران در شرکتهای تابعه هم هست و این موضوع گنجانیده شدهاست این مطالب همه پنهان در این پیشنهادی است که گفته شدهاست از سال ۱۹۳۳ تا آخرسال ۱۹۴۷که ملاک کاراست در باب این که حقوق ما چه هست و حقوق شرکت چه هست ما صحبت نکردیم صحبت کردیم برای حل دعاوی چه راهی را پیش بگیریم فقط صحبت طریق حل دعاوی است و البته دعاوی خودمان را بهیچ نحوی از انحاء نه شمردیم و نه محدودکردیم بنابراین خدشه ایی از این بابت در خاطر آقایان نباید باشد مکرر عرض میکنم این چیزی که بعرض رسیدهاست این است دکتر مصدق و دولت دکتر مصدق میگویند که این راه را ما میخواهیم برویم و این مطلب با آن چیزی که بایستی بعنوان توافق با شرکت نفت تمام بشود بکلی فرق دارد و آن موضوع دیگری است آن سند دیگری است که باید با سلیقه و رای آقایان باشد و ملاحظه میفرمایید و بعد رای میدهید و این هم چیز دیگری است دکتر مصدق میگوید که من میخواهم از این راه بروم نه این که موافقت نامه را امضاء کنید این مربوط به آن نیست و نه تنها اثری ندارد بلکه بنده حاضرم بنویسم که این مطالبی که اینجا گفته میشود این بیاناتی که از طرف دولت در اینجا گفته میشود و بیاناتی که از طرف وکلای ملت میشود برای ملت ایران است و هیچیک از این صحبتها تعهدآور برای دولت نیست و برای طرف هم مورد اتخاذ سند نمیتواند باشد این یک چیزی است که دولت ملی دکتر مصدق میخواهد با وکلای ملت مشورت کند و میگوید که من میخواهم با این آقایان اینطور صحبت کنم و بنابراین هیچیک از این مواد برای ملت ایران الزام آور نیست بهیچ نحوی از انحاء (دکتر معظمی - جناب آقای دکتر شایگان این را هم بفرمایید که قابل اتخاذ سند در آتیه هم نیست) ممکن است این نظر را در یک جمله اضافه کنم این را باز مکرر عرض میکنم اینجا فقط صحبت راه حل دعاوی است در باب حقوق و دعاوی ملت ایران و شرکت سابق نه از جهت محدودبودن نه از جهت شماره کردن چیزی نیست و حالا آن جمله ایی که باید اضافه شود این است که مینویسم توجه بفرمایید آقایان (مطالبی که امروز در مجلس شورای ملی عنوان شد اگر توافق نشد دیگر در هیچ مرحله ایی قابل اجرا نخواهدبود) یا بمطالبی که امروز در مجلس شورای ملی مورد بحث قرار گرفتهاست نمیتوان اتخاذ سند نمود (مهندس رضوی – مانباید سلب اعتبار از مذاکرات مجلس شورای ملی بکنیم) پس بنده بآخر پیشنهادم چیزی اضافه نمیکنم وپ یشنهادم همان است که خواندم و از افزودن چیز دیگرمعذورم و افزودن چیزدیگری صلاح نیست و صرفنظرمیکنم بنده پیشنهادم این است:
- ۱- مجلس شورای ملی سیاست دولت را نسبت بنفت تایید و تصویب مینماید
- ۲- بند دوم (رسیدگی بدعاوی و حل اختلافات الی آخر که قرائت کردم) از مطالبی که آقای نخست وزیر در نظر دارند بعنوان آخرین پیشنهاداعلام دارند چون جنبه فنی دارد ومحتاج به تصحیح و توزیع است پس از اظهار نظر هیئت مختلط نفت و موافقت جناب آقای دکتر مصدق ارسال گردد بنابراین اگر آقایان این پیشنهاد را قبول بفرمایید بنظربنده خوب است.
نایب رئیس - جناب آقای حائری زاده مخالفید بفرمایید اجازه بفرمایید آقای کاظمی نایب نخست وزیر فرمایشی دارند بفرمایند
نایب نخست وزیر- بنده فقط چیزی که خواستم عرض کنم این مطلبی است که در ضمن گزارش بعرض آقایان رسیدهاست که این مدارکی است برای دولت و برای اقدام چیز قطعی نیست چون معلوم نیست طرف چه چیز را قبول کند یا یک قسمش را قبول نماید و راجع به پیشنهاد جناب آقای دکتر شایگان خواستم بطور توضیح عرض کنم که نظر ایشان تامین است چون دولت همیشه به کمیسیون مختلط مراجعه میکند و کسب نظر و مشورت با هیئت مختلط نفت را لازم میداند و در این مورد هم خواهد کرد دیگر احتیاجی ندارد که در اینجا قیدبشود و بنده از طرف دولت عرض میکنم که بموجب قانون ۹ مادهای مشورت با کمیسیون نفت خواهدکرد اما اگر باز آقایان مایل باشند که دولت نظر آقای دکتر شایگان را قبول کند بنده هم مخالفتی ندارم.
نایب رئیس - آقایان توجه بفرمایید پیشنهاد آقای دکتر شایگان قرائت میشود(بشرح سابق قرائت شد)
حائری زاده - بنده مخالفم اجازه بفرمایید
نایب رئیس - بفرمایید
حائری زاده - شکایت و اعتراض من راجع بهمین قسمت است و معایبی که دارد مختصرا خواستم بعرض آقایان برسانم توجه نفرمودند ما باید تصفیه حساب را با کمپانی روی قرارداد ۱۹۰۱ دارسی بگذاریم و محاسبات پنجاه ساله مان را رسیدگی بکنیم و روی آن قرارداد تمام تاسیساتی که این کمپانی در دنیا دارد پنج دانگش متعلق بایران است و حساب روی این پایه تصفیه بشود اگر پایه تصفیه را روی قرارداد۱۹۳۳ بگذاریم و حساب کنیم تمام آنچه که در دنیا داریم از دست ما میرود و یک مشت آهن پاره بدست ما میرسد و تمام وحشتی که من دارم روی همین قسمت ۲است که بایستی حذف بشود من نمیخواهم بگویم که خیانت است من عقیده دارم که اشتباه شده و بضرر ملت ایران است میلیاردها ضرر دارد برای ملت ایران و من باین جهت مخالفم با هر صورتی که بیرون بیاید.
نایب رئیس - رای میگیریم به پیشنهاد آقای دکتر شایگان آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود(بشرح ذیل خوانده شد)
- برای اینکه مبادا حقی ازملت ایران تضییع گردد پیشنهادمی کنم قبل از اخذ رای بدولت تصریح گردد که رای بدولت متضمن قبول و تصدیق پیشنهاد متقابل و مواد و عبارات تنظیمی آن بصورت غیرقابل تغییرنمی باشد - خلخالی
نایب رئیس – با تصویب پیشنهاد آقای دکتر شایگان گمان میکنم موردی برای پیشنهاد آقای خلخالی نیست و استدعا میکنم پس بگیرید
ناصر ذوالفقاری - آقا اصلا این لایحه نیست یک گزارشی دولت دادهاست لازم نیست پیشنهاد داده شود
نایب رئیس - آقایان اجازه بفرمایید که زودتر رای بگیرم دو پیشنهاد دیگرهم هست استدعامی کنم آقایان پس بگیرند فعلا قرائت میشود (بشرح ذیل قرائت شد)
- چون با وصف اختیاراتی که جناب آقای نخست وزیر در دست دارند اکنون موضوع گزارش و پیام را با آقایان نمایندگان مجلس در میان گذارده و نظر خواستهاند پیشنهاد میکنم پس از تهیه متن توافق نامه قبلا در کمیسیون مختلط نفت مطرح و پس از آن نیز در مجلس شورای ملی مطرح شود. دکتر فقیهی شیرازی
نایب رئیس - این پیشنهاد هم با تصویب پیشنهاد آقای دکتر شایگان موردی ندارد پیشنهاد دیگری که هست قرائت میشود (بشرح زیر خوانده شد)
- پیشنهاد میکنم که پیشنهاد آقای دکتر شایگان شامل کلیه ۴ بنده پیشنهادی در گزارش گردد- زهری
اخگر- مورد ندارد
نایب رئیس - اینهم موردی ندارد پس بنابراین با اجازه آقایان رای اعتماد میگیریم بنا بر تقاضای دولت آقایانی که موافقند ورقه سفید با اسم میدهند آقایانی که مخالفند رای کبود با نام خواهند داد (اسامی آقایان بترتیب ذیل بوسیله آقای ناظرزاده (منشی) اعلام و در محل نطق اخذ رای بعمل آمد)
آقایان: رفیع - دکتر فلسفی - نبوی - منصف - کهبد(مهندس زیرک زاده - مهندس حسیبی - دکتر شایگان - دکتر ملکی - میلانی - کریمی - دکتر معظمی - محمدحسین قشقایی - خسروقشقایی - ناصر ذوالفقاری - دکتر کیان - دکتر مصباح زاده - افشار- گنجه - عبدالرحمن فرامرزی - امامی اهری - مجتهدی - عامری - موسوی - بهادری - دادور- جلیلی - قنات آبادی (این رابه آقای دکتر مصدق میدهم) - اخگر- جلالی - انگجی - حائری زاده - احمدفرامرزی - نجفی - ریگی - شهیدی - خلخالی - وکیل پور- فرزانه - اقبال - مصدقی - ملک مدنی - ذکایی - امیرافشاری - زهری - شاپوری - مجدزاده - مدرس - مهندس رضوی - نریمان - افشارصادقی - شادلو- شوکتی - مهندس غروی - دکتر فقیهی - شهاب خسروانی - پورسرتیپ - محمد ذوالفقاری - ناظرزاده - حمیدیه - معتمددماوندی (شماره آرا بعمل آمده ۶۰ورقه سفید موافق شماره شد)
نایب رئیس – از ۶۱ نفرعده حاضرباکثریت ۶۰ رای موافق بدولت آقای دکتر مصدق ابراز اعتماد شد.
اسامی موافقین - آقایان: موسوی - گنجه- زهری - دکتر ملکی - ناظرزاده - مجتهدی - معتمددماوندی - حمیدیه - مجدزاده - محمد ذوالفقاری - افشارصادقی - دکتر فقیهی شیرازی - شاپوری- ذکایی - ملک مدنی - مصدقی - وکیل پور- عامری - شوکتی - میلانی - افشار- خسروقشقایی - دکتر معظمی - عبدالرحمن فرامرزی - بهادری - محمدحسین قشقایی - مهندس حسیبی - امامی اهری - دکتر فلسفی - مهندس زیرک زاده - قنات آبادی - فرزانه - خلخالی - جلالی - ریگی - رفیع - شادلو- نبوی - اخگر- کریمی – احمد فرامرزی - دکتر شایگان - کهبد- جلیلی - ناصر ذوالفقاری - مدرس - اقبال - امیرافشاری - دادور- نجفی - شهیدی - پورسرتیپ - مهندس غروی - دکتر مصباح زاده - دکتر کیان - شهاب خسروانی - انگجی - منصف - نریمان (با قید: بنده بشخص آقای دکتر مصدق بطور کلی رای اعتماد میدهم ولی اظهار نظر نسبت بمواد جوابیه مطروحه موکول به مطالعه آن موادخواهدبود) مهندس رضوی (با قید: این جانب بشخص آقای دکتر مصدق اعتماد خود را تایید میکنیم ولی در زمینه جواب متقابل تعهدی ندارم)
- بیانات آقای نایب رئیس دائر بابراز تاسف وتاثر از فوت مرحوم آیت الله خوانساری
[ویرایش]۵- بیانات آقای نایب رئیس دائر بابراز تاسف و تاثر از فوت مرحوم آیت الله خوانساری
نایب رئیس - ضایعه عظیم فوت مرحوم حضرت آیت الله خوانساری طاب تراه که از مراجع بزرگ تقلید بودند موجب تاثر و تالم عموم مسلمانان جهان بخصوص ملت ایران گردید (صحیح است) چون این واقعه مولمه در موقع تعطیل تابستانی مجلس شورای ملی روی داد مجال ابراز تاسف وعرض تسلیت در جلسه علنی مجلس شورای ملی فراهم نشد اینک با اغتنام فرصت لازم است تاسف و تالم خود و عموم آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی را بنام ملت ایران و کلیه مسلمین جهان نسبت باین واقعه اظهار نموده و از خداوند متعال مسئلت دارم روح پرفتوح آن مرحوم را غریق رحمت فرموده به بازماندگان محترم ایشان و آقایان حجج اسلام صبر جمیل عنایت فرماید (انشاءالله)
- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
[ویرایش]۶- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
نایب رئیس - اگر آقایان اجازه بفرمایند جلسه را ختم میکنیم (صحیح است) جلسه آینده روز سه شنبه ۱۵ مهر خواهد بود دو ساعت و نیم قبل از ظهر. (مجلس دو ساعت و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی - محمد ذوالفقاری