مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۶/جلسهٔ ۵۶
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل متن قوانین – تصویبنامهها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا
اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آییننامهها – بخشنامهها - آگهیهای رسمی و قانونی سوالات
سال ششم – شماره ۱۶۲۵
۱شنبه ۲۶ شهریور ماه ۱۳۲۹
دوره شانزدهم قانونگذاری
شماره مسلسل ۵۶
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه ۵۶
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۲۹ نشست ۵۶
مجلس یک ساعت و پنجاه دقیقه قبل از ظهر بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید
فهرست مطالب:
- ۱- تصویب صورت مجلس ۱۰ ، ۱۲ و ۱۶ امرداد
- ۲- بیانات قبل از دستور آقایان نریمان دکتر مصدق – اردلان
- ۳ – اخطار نظامنامهای آقایان جمال امامی و مکی
- ۴ – بیانات آقای نخستوزیر و دکتر مصدق
- ۵ – ختم جلسه به عنوان تنفس
تصویب صورتمجلس ۱۰ ، ۱۲ و ۱۶ امرداد
[ویرایش]رئیس - غائبین جلسه گذشته قرائت میشود بشرح زیر قرائت شد
غائبین با اجازه – آقایان: قبادیان – مکرم – عرب شیبانی – عزیز زنگنه – دولت آبادی – اورنگ – عباس دولتشاهی – آصف – خسرو قشقائی – سالار سنندجی – امینی – ناظرزاده کرمانی – تولیت – فتحعلی افشار – گودرزی – قراگزلو – قرشی – محسن طاهری – کشاورز صدر – حاذقی – رضوی – دکتر راجی – مخبر فرهمند – جمال امامی – ابتهاج – اللهیار صالح
غائبین بی اجازه – آقایان: خاکباز – صفوی – ابریشمکار – مجتهدی – حسن اکبر – دکتر مجتهدی – شهاب خسروانی – دکتر سید امامی – سالار بهزادی – کاظم شیبانی
دیر آمده با اجازه – آقای بهادری دوساعت و سی دقیقه
رئیس – آقای فولادوند
فولادوند – در صورت مجلس ملاحظه شد که از طرف مقام ریاست به آقای مکی در جلسه اسبق اخطار شدهاست به این جهت از حقوق ایشان کسر خواهد شد در صورتی که مقام ریاست اخطار نفرمودند، فرمودند که اخطار میکنم این است که بنده خواستم عرض کنم تصحیح بفرمایید.
رئیس – تصحیح شدهاست، در تند نویسی هم قید شدهاست آنوقت هم تصحیح شده و اصلا ابلاغی هم بحسابداری نشده، آقای اردلان فرمایشی دارید بفرمایید
اردلان – عرض کنم که در صورت جلسه ۱۶ مرداد بنده عرض کردم که اختیارات را باید بشهرستانها تا حدی که ممکن است تفویض نمود اینجا نوشته شدهاست تعویض نمود ضمناً هم مقام ریاست اعلام فرمودند که یکنفر کسری کمیسیون محاسبات را انتخاب بنمایند که مرخصیهای آقایان ترتیبش داده شود.
رئیس – اشتباه عبارتی اگر بوده اصلاح میشود آقای کشاورز صدر
کشاورز صدر – بنده عرضی ندارم
رئیس – آقای نورالدین امامی
نورالدین امامی – آقای دکتر مجتهدی مریض هستند و بمقام ریاست هم نوشتهاند که تیفویید دارند و مریض بستری هستند از آن جهت نتوانستهاست حاضر بشود.
رئیس – اصلاح میشود - آقای شوشتری
شوشتری - در ان جلسه قربان قبل از تعطیل مجلس راجع به سوالاتی که از دولت کرده بودم طبق ماده ۱۶۸ و ۱۶۹ و اشاره به یک هفته که بعد تجدید بکند وکیل سوال خودش را اینجا مطرح شد به این که اطلاع داده شود سوالات من مهم است موضوع نفت است، موضوع اراضی است که باید صریحاً حاضر بشوند برای جواب
رئیس - ترتیب آن داده میشود دیگر نظری نسبت بصورت جلسه نیست؟ (گفته شد خیر) صورت جلسات سه جلسه پیش تصویب میشود چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند آقای نریمان بفرمایید.
بیانات قبل از دستور آقایان نریمان دکتر مصدق – اردلان
[ویرایش]نریمان – بطوریکه آقایان نمایندگان محترم اطلاع دارند مدتها است آرزوی ملت ایران این بودهاست که روزی دستگاهها و ادارات دولتی از موجود مردمان و عناصر غیر صالح تصفیه و پاک گردد از دیر زمانی مردم این مملکت یکی از علل بدبختیها و تیره روزیهای خود را در فساد دستگاههای دولت و اداره کارهای عمومی تشخیص داده و آرزو کردهاند که روزی دستگاههای دولتی و اداره کارهای عمومی بدستهای پاک و منزه و خدمتگزار سپرده شود (اسلامی – و دزد ناموس تصفیه بکند) مد تها بود که این آرزو و آمال و انتظار مردم مورد بحث و گفتگوی مطبوعات قرارگرفته و این آرزوی دیرینه افکار عمومی در مجلس در روزنامهها انعکاس یافته بود و صحبت تصفیه دستگاههای دولتی نقل مجالس و محافل بود و بطور خلاصه افکار عمومی مردم خود را تشنه این اصلاح نشان میداد تا این که مجلس شورای ملی و دولت به پیروی و تبعیت از نیات و خواستههای ملت ایران بفکر وضع قانونی جهت تصفیه ادارات و دستگاههای دولتی افتادند و بالاخره سال گذشته برحسب پیشنهاد دولت وقت و با استفاده از اختیارات حاصله از قانون بیستم اردیبهشت ماه همان سال در اول تیرماه قانونی در ۵ ماده بتصویب کمیسیون قوانین دادگستری دوره پانزدهم قانونگزاری رسید که بموجب آن دولت مکلف شد بوسیله هیئتی در سازمان وزارتخانهها و ادارات و غیره تجدید نظر نموده تکلیف کارمندان این دستگاهها را بترتیبی که در همان قانون پیش بینی شدهاست معین نماید ماده ۵ این قانون مدت اختیارات هیئت تصفیه را یکسال تعیین کرده و مقرر داشتهاست که تصمیمات این هیئت باید پس از ابلاغ بدولت بموقع اجرا گذاشته شود. با اینکه با تصویب قانون اول تیرماه ۱۳۲۸ قدم نسبتا بزرگی در راه انجام آمال و آرزوهای مردم این کشور برداشته شده بود به اینکه مردم از خلال اخبار اطلاع پیدا میکردند که ذات شاهانه تا چه اندزه نسبت به این موضوع توجه داشته و علاقه ابراز میفرمایند معذلک مردم در اثر تجربیات تلخ و یاسی که از نتیجه کارهای دستگاههای دولتی داشتند به هیچ وجه امیدوار نبودند که به حساب عملیات گذشته کارمندان دولت یک رسیدگی واقعی و مثبتی بشود و از این قانون نتیجه مطلوبه بدست آید، ولی وقتی چندی قبل نتیجه تصمیمات هیئت تصفیه جسته و گریخته در روزنامهها منعکس گردید مردم تشنه اصلاحات با کمال تعجب آمیخته با خرسندی متوجه شدند که هنوز در این دستگاه مردمانی پیدا میشودند که با کمال شجاعت و شهامت وظیفه خود را هر قدر سخت و دشوار و ناگوار باشد انجام بدهند و در راه انجام وظیفه از خود ابراز فداکاری و از خود گذشتگی بنمایند، آقایان نمایندگان عمل یک عده اشخاص محترمی که حاضر شدهاند دشمنی صدها مردمان متنفذ را برای خود بخرند (کشاورز صدر – دوستی متنفذین) کسانی که در این محیط پر از محافظه کاری پراز ملاحظه کاری در این محیطی که صراحت بیان و لهجه مقهور انواع منافع و مصالح شخصی و فردی واقع شدهاست حاضر شدهاند خود را در راه انجام وظیفه در معرض دشمنی جمع کثیری مردمان شاغل مقامات مهم و افراد موثر قرار بدهند عمل این افراد فداکار و با شهامت قابل تقدیر و ستایش ملت ایران است
بعضی از نمایندگان – صحیح نیست آقا
اسلامی – دزد ناموس است آقا من مدرک دارم
کشاورز صدر – پاکروان را گذاشتهاند آقا جزو بند الف، سهیلی را آوردند جزو بند الف دکتر متین دفتری (همهمه نمایندگان) بنده بحکم وظیفهای که در متابعت از افکار عمومی دارم خدمات و زحمات هیئت تصفیه را بطور کلی مورد تقدیر و ستایش قرار میدهیم و به آنها درود میفرستیم.
مکی – مصباح فاطمی د زد معروف که دفاع ندارد. مگر دزد نیست؟
مهدوی- آقای مکی دزد توی اینها زیاد هست خیلی هم هست ولی بی تقصیر هم هست
اسلامی – من از آنها دفاع نمیکنم من میخواهم ترجمان احساسات مردم و افکار عموم بوده (بعضی از نمایندگان – اینطور نیست) من اینطور تشخیص دادم و اشتباه هم نکردم و بگویم که این عمل هیئت تصفیه روح امیدی در مردم دمیده و عناصر وطن پرست و فریفته و تشنه اصلاحات را امیدوار کردهاست، من میخواهم عرض کنم افکار عمومی عمل هیئت تصفیه را بطور کلی تنفیذ نمودهاست و با نهایت بی صبری انتظار دارد همان طور که قانون مقرر داشتهاست دولت تصمیمات هیئت تصفیه را بلادرنگ بموقع اجرا بگذارد و دنباله این قدم مثبت تا آخر گرفته شود. بطوریکه قبلا عرض شده ماده ۵ قانون تصفیه کارمندان دولت تصریح دارد که بمحض ابلاغ تصمیمات هیئت تصفیه بدولت باید بموقع اجرا گذاشته شود به اینکه بقرار معلوم مدتی است فهرست تصمیمات هیئت تصفیه بدولت ابلاغ و ظاهراً این تصمیمات بوزارت خانههای مربوطه نیز اطلاع داده شدهاست معذلک آنچه که معلوم است دولت در اجرای این تصمیمات مسامحه و مماطله روا داشته و بر خلاف قانون هنوز تصمیمات هیئت تصفیه بموقع اجرا گذاشته نشدهاست (بعضی از نمایندگان – گذاشته شدهاست آقا) و این طور بنظر میرسد که دستهایی در دستگاه دولت با استفاده از موقعیت رسمی خود از اجرای قانون جلوگیری که برخلاف مقررات قانون مجازات عمومی است به اینجهت بنده از طرف نمایندگان عضو فراکسیون وطن سوالی از دولت تهیه کردهام که متن آن را قرائت و سپس تقدیم ریاست مینمایم چنانچه بازهم دولت در اجرای تصمیمات هیئت تصفیه مماطله نماید فراکسیون وطن ناگزیر خواهد بود بر طبق قانون مجازات عمومی بر علیه دولت اعلام جرم بنماید (مکی – صحیح است(در خاتمه تذکر این مطلب را نیز لازم میدانم که چنانچه کسانی از مشولین تصمیمات هئیت تصفیه باشند که اعتراض و ایراد واردی نسبت به تصمیم متخذه درباره خودشان داشته باشند مصلحت آنها ایجاب نمینما یند که بر خلاف افکار و احساسات عمومی خواهان اجرای تصمیمات هیئت تصفیه نباشند بلکه بخواهند که این تصمیمات اجرا بشود و در ضمن تمدید مد ت رسیدگی راهی برای تجدید نظر در موارد بجا معلوم گردد ریاست محترم مجلس شورای ملی خواهشمندم بدولت اطلاع بدهید هرچه زودتر برای جواب سوال زیر در مجلس شورای ملی حاضر شوند با اینکه دولت طبق ماده ۵ قانون اول تیر ماه ۲۸ راجع به تجدید نظر در سازمان وزارتخانهها و تعیین تکلیف کارمندان مکلف بودهاست تصمیمات هیئت تصفیه را پس از ابلاغ بموقع اجرا بگذارد و مدتی است تصمیمات هیئت تصفیه بدولت ابلاغ شدهاست معلوم فرمایید چرا تا بحال این تصمیمات بموقع اجرا گذاشته نشدهاست ضمناً خواهشمندم بدولت اطلاع بدهید که اگر این مماطله ادامه پیدا کند چون در قوانین جزایی جلوگیری از اجرای قوانین جرم شناخته شده نمایندگان عضو فراکسیون وطن بدولت جناب آقای رزمآرا اعلام جرم خواهند نمود.
رئیس – البته برای دولت فرستاده میشود.
نریمان – مطلب دیگری که حسب الوظیفه ناگزیرم به اطلاع آقایان نمایندگان محترم برسانم موضوع استیفای حقوق ملت ایران از کمپانی نفت جنوب است که متاسفانه همانطور در بوته اجمال ماندهاست
اسلامی – همه این کارها را که میکنند بخاطر همان نفت است و نفت را مردم فراموش کردند
مکی – ماهم تذکر میدهیم که مردم فراموش نکنند. بطوری که آقایان محترم اطلاع دارند دولت آقای منصور بدون اینکه نسبت بموافقت نامه گس - گلشائیان اظهار نظر نماید از مجلس شورایملی در خواست نمود مجلس تکلیف این موافقت نامه را معلوم نماید و با وجود مخالفت نمایندگان عضو فراکسیون وطن که معتقد بوده و هستند که این موافقت نامه به هیچ وجه منافع ملت ایران را تامین نمیکند و از این جهت آن را مردود میشناسند اکثریت تصمیم گرفت کمیسیون خاصی برای رسیدگی و مطالعه این موافقت نامه تعیین نماید و کمیسیون نام برده هم مدتی است انتخاب شده، تاوقتی دولت آقای منصور روی کار بود که سوابق مربوطه مورد احتیاج و مطالبه کمیسیون را نفرستاد از وقتی هم دولت آقای رزمآرا روی کار آمدهاست نه تنها در برنامه خود ذکری از استیفای حقوق ایران از کمپانی نفت ننموده بلکه در این امر مهم و حیاتی سکوت اختیار کردهاست
مکی – سکوت نکردهاست آقا در موقع اختیار شهرستانها میخواهد در خود خوزستان حل کند و اختیار دادن به شهرستانها برای همین است و نه اینکه سوابق و پروندههای مربوطه را در دسترس کمیسیون مخصوص قرار دادهاست من نمیدانم آن نمایندگان محترمی که در مذاکرات خودشان آنقد ر سنگ تشکیل کمیسیون مخصوص را جهت مطالعه یک موافقت نامه مردودی بسینه میزدند و مخالفین را متهم میکردند به اینکه آنها نمیخواهند تکلیف این موضوع روشن شود چرا مهر سکوت بلب گذاشتهاند و از اینکه استیفای حق ایران معوق ماندهاست اعتراضی بدولت نمیکنند
جمال امامی – سکوت نکردهاند معلوم نیست که دولت آقای رزمآرا که دم از ملت خواهی و حفظ منافع این کشور میزند چرا نسبت به این موضوع مهم علاقه نشان نمیدهد آیا استیفای حق ایران از شرکت نفت و یا استیفای حق ایران نسبت به بحرین از اجرای قانون انجمنهای ایالتی وولایتی و دادن اختیارات شهرستانها و ایجاد نفاق و تشتت بین مردم غیر ضروری و کم اهمیت تر است
کشاورزصدر – طرحی بدهید تا ابطال کنیم نفت را من لازم دانستم موضوع مسکوت ماندن قضیه نفت را بعرض آقایان برسانم و توجه مجلس شورای ملی را به این موضوع مهم جلب نمایم ودر این باب سوالی هم از دولت دارم که بعداً تقدیم هیئت محترم رئیسه مجلس شورای ملی خواهم نمود. جمال امامی – بنده اخطار دارم.
رئیس- نطق قبل از دستور بود و نماینده حق دارد در نطق قبل از دستور هر چیز میخواهد بگوید ایراد بنطق قبل از دستور وارد نیست
نورالدین امامی - بعداز یکساعت در فشانی نموده حالا اجازه نمیدهید.
مکی – آقا لوس بازی را بگذارید کنار والا ما هم خیلی چیزها میدانیم که میتوانیم بگوییم.
امامی – خیلی مودب صحبت کنید آقا جناب آقای رئیس اگر اهانتی بشود اخطار ندارد؟
رییس – چرا میتوانید
جمال امامی - بنده میخواهم از ماده ۹۰ استفاده کنم
رئیس – آقای دکتر مصدق بفرمایید.
دکتر مصدق – آقای اسلامی حق داشتهاند عصبانی شوند قبل از جلسه هم به بنده فرمودند زیرا ایشان مستخدم دولت نیستند و هیئت تصفیه ایشان را جزو مستخد مین رسمی قلمداد کردهاست
اسلامی - آقای دکتر سجادی در اثر اخطاری که ۲ ماه قبل بایشان کردم این کار را کردند.
شوشتری - بنده هم آقا جزو این لیست هستم من پایه ندارم، من مستخدم دولت نیستم
دکتر مصدق - یک هیئتی که میخواهد به ۹۰۰ دوسیه رسیدگی کند البته اشتباهاتی هم میکند بر فرض اینکه عمداً هم کرده باشد ما راه باز میکنیم که نسبت به اشخاصی که اعمال غرض شده رسیدگی بشود و راه تجدید نظر باشد امروز ما و شما آقایان با هم کمک میکنیم باهم همکاری میکنیم وباید نظریه یکدیگر را محترم بشماریم (نمایندگان – احسنت) در دو موضوع میخواهم عرایضی بکنم یکی راجع به زندانیان سیاسی است و دیگری راجع به اجراء قانون تصفیه کارمندان دولت مصوب اول تیرماه ۱۳۲۸ راجع به زندانیان سیاسی قریب ۲ ماه است که نمایندگان جبهه ملی از همین دولت سوالی کرده و تاکنون برخلاف ماده ۱۶۹ آیین نامه داخلی که باید درظرف یکهفته جواب داده شود برای جواب حاضر نشده و جناب آقای سپهبد رزمآرا رئیس دولت به این قناعت کردهاند که در تاریخ ۱۹ تیرماه ۱۳۲۹ به این جناب مرقوم فرمایند: (از زندانیان سیاسی قبلا هم نامههایی رسیده و نسبت به مطالب آن در موقع خود اقدام شدهاست و بطوریکه مقامات مربوطه اطلاع میدهند شاکیان که از سران حزب منحله توده میباشند از طرف دادگاه نظامی محکومیت یافتهاند وچون زندان مرکز گنجایش آن عده را نداشتهاست از این رو به زندانهای ولایات منتقل گردیدهاند که عذر بدتر از گناه است زیرا گذشته از اینکه عمل دولت تبعید است و تبعید بر طبق ماده ۸ قانون مجازات عمومی یک مجازات مستقل و خاصی است که باید بر طبق حکم محکمه صالحه نسبت به اشخاص اجراء شود وضعیت آنها در زندان طوریست که گویی دولت آنها را محکوم بمرگ نمودهاست چون که زندانیان سیاسی یزد در ۱۸ مرداد به اینجانب اینطور نوشتهاند (پاسخ نامه اداره شهربانی نامه اخیر اداره کل شهربانی بیشتر از هر موقعی ماهیت ریاکار پلیس را آشکار میسازد و پرده از روی عملیات گوبلزمنشان برمیگیرد. در این نامه شهربانی کل ادعا میکند (محل مناسبی که وسعت کافی داشته باشد برای ما در نظر گرفته شدهاست در صورتی که هم اکنون ما در همان زندان ۶ در ۷ متری بسر میبریم که طی نامههای عدیده خود از وضع بد آن بمناسبت تنگی و عفونت و گرمای طاقت فرسا یاد نمودیم و منتظر زمستان شدیدی بلحاظ د یوارهای بلند در دخمههای بی آفتاب آن میباشیم. این زندان همان زندان قلعه کهنهاست که گزارش بازرس اعزامی شهربانی کل (بطوریکه حتی از نامه شهربانی کل بشما حاکی است) درباره آن دستگاه مذکور را که پایه آن بر ظلم و عدوان و قتل امثال دکتر ارانیها و مدرسها و فرخیهاست وادار بتصدیق وضع غیر قابل تحمل ما نموده. بدیهی است که شهربانی پس از اقرار بقسمی از جنایات ارتکابی بجای آن که اقدام کوچکی مبذول دارد و زندان ناسالم ما را تغییر دهد وقت را بنامه پرانیهای ساختگی و مزورانه میگذراند در حینی که شهربانی کل کشور در نامه یاد شده صریحاً بدروغ از تغییر محل ما (بجای مناسب) یاد میکند و بمکاتبات تصنعی باشهربانی یزد میپردازد عده کثیری از ما بر اثر گرمای شدید بشهادت دفتر صحی زندان مبتلا باسهال مزمن گردیدهایم جوانترین ما آقای غریبیان ۱۷ ساله بعلت عوارض گرما مبتلا بخفقان قلبی و حملات عصبی شده و اکنون در وضع خطرناکی قرار گرفته گواهی دکتر شهربانی که کتباً علناً از (عوارض قلبی از قبیل گرفتگی و طپش که بطور حمله مشاهده میشود) یاد میکند و ابراز میدارد که (حالت عمومی مشارالیه خوب نیست) و انتقال وی را به بیمارستان میخواهد همه تدلیسهای شهربانی کل کشور یعنی ادارهای که شما نامه ما را عیناً به آنجا ارسال میفرمایید خنثی میکنند) و من تصور نمیکنم این دولت کذایی و مدعی اصلاحات آنقد ر عاجز باشد که نتواند بقد ر یک زندان یزد جا و محل در زندان پر عرض و طول تهران برای آنها تهیه کند و زندان تهران هم آنقدر بی انضباط باشد که از سوءرفتار چند نفر زندانی نتواند جلوگیری نماید. بنابراین تمنی دارم که جناب سپهبد رزمآرا جواب این سوال را بفرمایند:
- ۱ - که در زندان یزد چه محلی را برای آنها تهیه کرده که در طهران از تهیه آن محله عاجز بودهاند
- ۲ - و در آنجا چه انضباطی بکار رفته که در زندان مرکز نتوانستهاند آنرا برقرار نمایند
عرض دیگر بنده راجع به اجرای قانون تصفیه کارمندان دولت است مستور نیست که یکی از جهات تصویب این قانون یاسی است که مردم از دادگستری دارند و همه میدانند که قسمت مهمی از اوقات مجلس ۱۴ صرف ارجاع پرونده دو وزیر بد یوان کشور شد و آن دیوان با آن همه تلگرافاتی که در پرونده بود و حکایت از دخالت دولت در انتخابات و حتی تهدید مامورین محلی مینمود آن دو وزیر را از مجازات رها کرد و علت آن هم بر هر کس که اندک اطلاعی از جریان سیاست دارد معلوم و این است که اگر آن دو وزیر در دیوان کشور محکوم میشدند دیگر وزیری قادر نبود که در انتخابات دخالت نماید. بنابراین وضعیت مملکت ایجاب نمود که دست عدهای اشخاص خائن و فاسد و غارتگر را بدون محاکمه از دخالت در امور دولت کوتاه نمایند و قانون مزبور متصدیان امور دولت را بسه دسته و یا باصطلاح امروز بسه بند تقسیم نمود که من با بند الف مخالفم زیرا اصل این است که کلیه مستخدمین مورد اعتمادند مگر اینکه خلاف آن بثبوت رسد بنابراین ضرورت نداشت که اکثریت قریب به اتقاق مستخدمین را هم در یک بندی بگذارند و برای آنها امتیازی قائل شوند که اکثریت آنها این استحقاق را ندارند و یک عده از آنها هم میبایست در بندج گذارده شده باشند که من نمیخواهم در این جلسه اسمی از آنها ببرم بنابراین از بند الف صحبت نمیکنم و نظریات خود را در خصوص بند ب و جیم بعرض میرسانم که بند ج از این قرار است تعیین کارمندانی که برای دولت مفید نبوده و شایستگی برای خدمات دولتی ندارند و مشمول قانون بازنشستگی هم نیستند) بر طبق این قسمت از ماده اول از قانون هیئت تصفیه مجاز بوده که عدهای از کارمندان دولت اعم از قضات و نمایندگان مجلسین را که قبل از انتخابشان بسمت نمایندگی کارمند رسمی دولت بوده و بعد از خاتمه دوره وکالت باز میتوانند کارمند دولت باشند وارد بند ج و آنها را از حق کارمندی محروم نماید و بر طبق قسمت دیگر از ماده اول قانون که عیناً نقل میشود:
تعیین کارمندانی که وجود آنها فعلاً در خدمات دولت لازم نیست ولی ممکن است بعد در کارهای تولیدی و انتقاعی و فرهنگی از آنها استفاده شود
باز بهیئت تصفیه اجازه داده شده آن عده از کارمندانی که وجودشان در خدمات دولتی فعلا لازم نیست در بند ب بگذارد. بطور خلاصه قانون فقط بهیئت تصفیه این حق را داده و دولت بهیچ وجه حق اظهار نظر ندارد و بر طبق ماده ۵ قانون دولت مکلف بوده پس از ابلاغ آن را اجرا نماید. و نظر به اینکه در تاریخ دوم مرداد ۱۳۲۹ هیئت تصفیه قانون را ابلاغ نموده ولی دولت آن را بموقع اجرا نگذارده دولت مشمول مقررات قانون مجازات عمومی است و هر یک از نمایندگان حق دارند بر علیه دولت اعلام جرم نمایند و جای بسی تعجب است از این دولت که خود را به جامعه مقدم به ریا اصلاحات معرفی نمود ولی از بدو تشکیل تاکنون کوچکترین کاری نکردهاست و اوقات گرانبهای مملکت را صرف در اموری نموده که اساسی نیست و اگر هست مملکت را دچار خطر مینماید. کارهای اصولی تجدید نظر درقانون انتخابات و مطبوعات و حکومت نظامی و امثال آنها است که مرام اصلی و عمومی کلیه دستجات و فرق سیاست است که دولت کمترین تمایلی به این امور نشان نداده و بر عکس شهرت دارد لایحه قانون مطبوعات را که دولت سابق روی اصرار و ابرام نمایندگان جبهه ملی به مجلسین داد و در کمیسیون مجلس سنا تصویب شده بود آقای رزمآرا استرداد نمودهاست هیچکس منکر نیست که امور محلی تحت نظر اهالی انجام شود ولی مادامیکه مردم نتوانند نمایندگان انجمنهای شهر را خود انتخاب کنند آیا تشکیل انجمنهای ایالتی سبب نخواهد شد که یک دستگاه فاسد دیگری هم در ده نقطه مملکت بنفع بیگانگان بکار افتد و تمامیت و استقلال مملکت را دچار خطر نماید. تصمیمات هیئت تصفیه هر قدر مستحق انتقاد باشد ۹۰ درصد آن مورد توجه افکار عمومی است و برای ده نفر که معلوم نیست هیئت تصفیه روی چه اصلی آنها را در بند ب و ج قرارداده یک چنین عملی را نمیبایست لغو و بیهوده نمایند. هیچکس منکر نیست اگر عدهای مظلوم واقع شده در کار آنها تجدید نظر نشود ولی ملت ایران مخالف است که آقای سپهبد رزمآرا اشخاصی را که استحقاق داشتهاند از بند ب و ج رها نمایند. باید نظریات هیئت را محترم شمرد تا دیگران هم بتوانند در نفع مملکت اظهار عقیده نمایند و چنانچه تصمیمات این هیئت ارج نشود دیگر کس قادر نخواهد بود که سود را دچار خطر و در معرض بی احترامی و دشنام دستهای مستحق مجازات نماید. نتیجه فرمایشات و بیانات اعلیحضرت همایون شاهنشاهی در امریکا راجع به تحول فقط این شد که دست عدهای خائن و غارتگر و ناشایسته از امور دولت کوتاه شود و من از آقای نخست وزیر سوال میکنم آیا عدم اجرای تصمیمات هیئت تصفیه سبب نخواهد شد که کوس رسوایی ما را تنها نه در این کشور بلکه در بازارهای دنیا بزنند و کار اقتصادی ما بجایی منجر شود که هیچ دولتی نتواند با ما کمترین مساعدتی بنماید؟ جهات معروضه سبب شد که نمایندگان جبهه ملی تصمیم بگیرند تا زمانیکه این دولت تصمیمات هیئت تصفیه را اجرا نکند با آن قویاً مخالف و کار بهر کجا که رسد هراسی نکنند و تا آخر درجه امکان مبارزه و مقاومت نمایند و چنانچه از طرف نمایندگان پاک و خیرخواه مجلس تقویت نشوند از مجلس کنارهگیری کنند و مسئولیت انحلال این مجلس را که کاملا مفتضح خواهد شد بگردن آن نمایندگان بگذارند که در تشخیص موقع و صلاح مملکت یا عاجزند و یا بواسطه سوءاستفاده از این دستگاه گوش خود را بحرف حساب مقروض نمیدانند و چشمهای خود را بروی مملکت و هموطنان بسته و جز نفع شخصی چیزی در نظر ندارند. آقایان محترم در خاتمه بیک کلمه قناعت میکنم و آن این است که نتیجه عدم اجرای تصمیمات هیئت تصفیه انقلاب است.
رئیس – آقای جمال امامی ماده ۹۰ بماند برای بعد این ناطق آخریست بیانشان را بفرمایند آقای اردلان بفرمایید.
اردلان - بنده از حضور جناب آقای نخست وزیر استفاده میکنم و در چند کلمه راجع به حوزه انتخابیه خودم کردستان مطالبی را بعرض آقایان نمایندگان محترم میرسانم و از آقایان همکاران محترم و جناب آقای نخست وزیر تمنی میکنم که بعرایض بنده توجه کنند موقعی که اعلیحضرت همایونی تشریف فرمای کردستان شدند بنده در مجلس بودم یعنی مجلس شورای ملی هنوز تعطیل نشده بود و بنده افتخار شرفیابی حاصل نکردم این بود که از این جا تلگرافی حضورشان عرض کردم و استدعا کردم که حال که در کردستان تشریف دارند توجهی به این خطه زرخیز ایران بفرمایند و نواقصی که در این حوزه هست دستور رفع آن را بفرمایند تلگرافی از دفتر اعیلحضرت همایونی از کرمانشاه به بنده رسید و تصریح فرمودند که در این خصوص دستور موکد داده شدهاست وقتی که مجلس تعطیل شد بنده به کردستان رفتم و بچشم خودم دیدم که اعلیحضرت همایونی دستورات کافی صادر فرمودهاند و باید از این جایگاه از الطاف ملوکانه تشکر کنم مخصوصاً در قسمت بهداری کردستان که وضع خیلی رقت باری داشت تعداد زیادی طبیب و پرستار و دارو که خیلی مورد لزوم بود دستور فرمودند که به کردستان بفرستند (عدهای از نمایندگان – احسنت) اما بنده باید عرض کنم که هر دفعه که برای بنده این سعادت دست میدهد که به کردستان بروم وضع مردم آنجا را از دفعه سابق از فقر و فاقه بدتر میبینم و این یک بدبختی است برای مملکت و خدا شاهد است که این موکلین من در چنان فقر و بدبختی و پریشانی بودند که هیچ وصف ندارد و این حدت فقر و بدبختی آنها هم در نتیجه سیاست اقتصادی دولتهای وقت است اگر سیاست اقتصادی دولت یک سیاست صحیحی باشد محال است که وضع اقتصادی مردم یک مملکت اینطور روببدی برود و قطعاً اگر رو ببدی نرود باید بهمان وضع سابقش باقی بماند در صورتیکه روز بروز بدتر میشود بنده اینجا پشت همین تریبون آمدم و عرایضی راجع به تشویق صادرات کردم یکی از صادرات مهم کردستان کتیرا و فرش بود که بکلی از بین رفته و بعد هم ما در کمیسیون بازرگانی و پیشه و هنر نشستیم و دو ماه مطالعه کردیم و زحمت کشیدیم و طرحی تهیه کردیم و بامضای ۶۸ نفر از نمایندگان مجلس شورای ملی رساندیم آقای دکتر نصر وزیر دارایی آمدند و مخالفت کردند و گفتند من یک تصویبنامه بهتری صادر میکنم ما گفتیم ببینیم آن تصویب نامه بهتر چی است ولی در نتیجه تصویب نامهای که ایشان صادر فرمودند و اجرا شد ۳۰ درصد به بهای تمام اجناس اضافه شد و آن کردستانی بیچارهای که میرفت یکدست لباس بتواند تهیه کند و ستر عورت بکند از آن هم محروم شد من بجناب آقای رزمآرا آن روز هم عرض کردم که جناب عالی این شورای عالی اقتصادی را که قانون اجازه تشکیل آن را داده و در دوره ۱۴ بنده خودم پیشنهاد کردم این را توجه بفرمایید و مسائل اقتصادی را بفکر یکنفر نگذارید روی یک شور و یک تجربهای ما در کمیسیون اقتصادی مجلس شورای ملی دو ماه نشستیم زحمت کشیدیم تا آن پیشنهاد را تهیه کردیم یکدفعه یک تصویب نامهای در ظرف چند ساعت صادر میشود و وضع مملکت را بهم میزند آقایان محترم گرانی هزینه زندگی هر قدر بسرعت بالا میرود پایین آوردن آن محال است بنا براین جناب آقای رزمآرا همانطوری که میبینید پایین آوردن نرخ اجناس کار مشکلی است نباید سیاستی اتخاذ کرد که به این اشکال برنخورد اما اجازهای که بنده خواسته بودم امروز برای یک مطلب بسیار مهمتری بود که نه تنها شامل حال کردستان حوزه انتخابیه من میشود بلکه تمام قسمت اعظم ایران را شامل میشود و من از مخبرین جراید تمنی میکنم دقت بفرمایند وچون مطلب خیلی دقیق است جز عرایض بنده چیز دیگری مرقوم نفرمایند عرایض من راجع به سیاست عشایری دولت است این موضوع بنظر بنده بسیار حائز اهمیت است و این یک سیاست عشایری سیاستی نیست که آنرا دولت جناب آقای رزمآرا که دو ماه است بر سر کار آمده اتخاذ کرده باشد بنده از یکسال و نیم و دوسال به اینطرف است که میبینم این سیاست رو به نضج و ترقی است و بنده با این سیاست مخالفم و جهات مخالفتم را عرض میکنم و از جناب آقای نخست وزیر تمنی دارم که توجه بفرمایند و در مقدمه عرض خودم این مطلب را صریحاً عرض میکنم که در بین ایلات و عشایر ایران مردم بسیار شرافتمندی وجود دارد که بسیار ایران دوست هستند و علاقه کاملی هم به ایران دارند (عدهای از نمایندگان – صحیح است) ولی علاوه میکنم بطور صریح که هیچ برتری و هیچ رجحانی بین یک فرد از عشایر ایران با کوچکترین فرد شهرنشین از اهالی این مملکت نیست ما نباید یک سیاستی اتخاذ کنیم که یک حق رجحانی برای آنها قائل شویم این به زیان مملکت است مرحوم رضاشاه توجه عمیقی به این موضوع فرمودند در سال ۱۳۰۷ در دیماه سال ۱۳۰۷ مجلس شورای ملی قانونی گذراند در تحت ۴ ماده که در ماده اول آن مینویسد که کلیه افراد ذکور ایران ایران که بر حسب مشاغل دولتی دارای لباس متحدالشکل درآیند و این سبب میشد که این عشایر ایران مثل سایر مملکت از تمام مزایای قانونی این مملکت بهرمند شوند و برای خودشان هم هیچگونه امتیازی قائل نمیشدند از یکی ۲ سال به اینطرف رفته رفته این سیاست منحرف شد.
مکی – آقا اگر لباسشان عوض میشد فرهنگشان و بهداشتشان و وضع زندگیشان درست میشد الان نه فرهنگ دارند نه بهداشت
فرامرزی - در عوض حالا تفنگ دارند سلطنت دارند سیاستی را که در این دو سال اتخاذ شده من راجع به حوزه انتخابی خودم عرض میکنم یک ایلاتی در کردستان بودند باسم ایلات کلباغی – مندومی – شیخ اسمعیلی اینها را تقسیم کرده بودند بقراء و قصبات و به آنها راضی بودند آنها زراعت میکردند گوسفند داشتند حشم داشتند و از حیث امنیتی که دولت برای آنها بوجود آورده بود هم خودشان راحت بودند و هم همسایههایشان راحت بودند حالا آمدهاند لباسشان را در آوردند و لباس دیگری به تنشان کردند و روح تجاوز را در آنها زنده و تجدید کردند وقتی که من بکردستان رفتم و بک مدتی در آنجا بودم یک عدهای با چشم اشکبار و خونین آمدند به منزل من و گریه کردند گفتند آقا بچه مناسبت یک عدهای را همسایه ما کردهاند از اینها پشتیبانی میکنند تا ما را اذیت کنند ما نه مستخد م دولتیم و نه حقوق میگیریم ما زارعیم شما چرا به اینها تفنگ دادید همسایه من تا حال مزاحم من نبود حالا بقدرت دولت مزاحم من شده فرامرزی – افسر دولت و سرباز دولت را کشتند و به ایشان پاداش دادند این حرفها چیست مگر سرباز دولت را نکشتند یا مثل اینکه افسرها را بکشتند مثل اینکه یاغی نشدند اینها پاداششان است بالاتر از اینها یک نوع کاپیتولاسیون داخلی ایجاد شده شما فرض بفرمایید که یک نفر مردم عشیره با یک نفر زارع گفتگویی دارد یک نفر مامور انتظامی رسیدگی میکند این چه مملکتی است باید هر دو نفر در دادگاه مقابل هم بایستند و صحبت بکنند به مامور انتظامی چه مربوط است که مداخله کند این سیاستی که در این دو سال اجرا میشود باید عرض کنم که بسیار مضر به حال مملکت است نه تنها در کردستان در بسیار از نقاط مملکت در قانونی که عرض کردم نوشتهاست حداکثر اجرای این قانون فروردین ۱۳۰۹ است ۲۰ سال پیش اگر این قانون اجرا شده بود تا حالا وضع ما درست شده بود من چقدر خون جگر بخورم وضع مملکتمان دارد برمیگردد بوضعیت او عیناً مثل همان پاره دوزی که شب تا صبح میدوخت بعد صبح به وضع اولش برمیگشت ۲۰ سال پیش رضا شاه پهلوی اینها را آورد و داشت در مدرسه عشایری تربیت میداد و البته خدا شاهد است که راضیتر بودند یکعده زیادی از آنها از نعمت امنیت و آسایش برخوردار بودند آمدند به اینها تفنگ دادند حالا میخواهند تفنگشان را بگیرند به مقاومت برمیخورند چرا باید تفنگ بدهید که حالا بخواهید بگیرید این به صلاح نیست من چون میدانم جناب آقای نخست وزیر علاقه به این مملکت دارند عرض میکنم که من چون درهمین نزد یکی از کردستان میایم مردم آنجا پیش من ناله کردند این است که من ناله آنها را منعکس میکنم بتد ریج باید تفنگهای آنها را بگیرید اگر دادگستری ما قوی بود من یک کلمه از این عرایضم را عرض نمیکردم حالا اگر یکی از آنها از دیگری شکایت دارد باید برود نزد مامورین انتظامات یک دادگستری حقیقی در سراسر کردستان که تقریباً ۲۰ فرسخ در ۲۵ فرسخ مربع است بود این چیزها پیش نمیامد فقط یک دادگاه در سنندج داریم یکی در سقز داریم آقا در این وسطها تمام مامورین انتظامات هستند مامورین لشگری کردستان بسیار خوب انجام وظیفه میکنند مرکز باید عقربک سیاست خودش را راست بگذارد و بین یک عشیرهای را با یک فرد ایرانی هیچ فرقی نگذارد و اگر یک اختلافی هست بیک دادگاه عمومی ارجاع بشود و در دادگاه عمومی تعقیب بشود نه اینکه توسط مامورین قشون این برای این که آن عشیرهاست تا میگویی میگویند منطقهاست عشیرهاست آقا عشیره و منطقه چه معنی دارد چرا ما باید کاپیتولاسیون داخلی بوجود بیاوریم این معایب از مرکز است که باید اصلاح بشود و عدهای از اهالی آنجا هم از رئیس ژاندارمری شکایت کردهاند آقای نخست وزیر رئیس ژاندارمری آمده در حضور ۱۵ نفر از معتمدین محل گفته آقا ما مجبوریم از مردم محل پول بگیریم ما دیگر از مردم چه توقعی داریم اینستکه استدعا دارم بعرایض بنده توجه فرمایید دیگر عرضی ندارم. عدهای از نمایندگان – آفرین احسنت
رئیس – آقای جمال امامی بفرمایید
اخطار نظامنامهای آقایان جمال امامی و مکی
[ویرایش]جمال امامی – در کتب جنایی درج شدهاست میگویند قاضی و مجرم اگر اشتباه نکند گیر نمیافتد حالا ما خوب خیک را ول کردیم خیک ما را ول نمیکند آقای نریمان موضوعی را که ما به کاری نداریم آمدند انگشت میکنند شما میفهمید بنده هم میفهمم
مکی – مگر از کفش تنیس صحبت کردند چند جلسه پیش بنده قضیه نفت را مطرح کردم و ایراداتم را به آقایان عرض کردم و پیشنهاد نمودم در دو جلسه که اگر شما هم مثل ما معتقدید که این لایحه ایکه در زمان دولت آقای ساعد داده شده تامین منافع ما را نمیکند بیایید لایحهای بدهیم و دولت را مکلف بکنیم این لایحه را پس بگیرد
مکی – ما گفتیم و شما نکردید شما چه گفتید؟
مکی – آقای رئیس من بموجب همان مادهای که ایشان صحبت میکنند اخطار دارم اینجا صورت جلسه هست شما را بخدا گوش کنید و ببینید وضعیت مملکت ما به کجا رسیده و کار سفسطه بازی به کجا کشیده با این سفسطه بازیها مملکت اداره میشود؟ یک روزی آقای مکی آمد در جواب من گفت آقا ما منتظریم در مجلس شورای ملی اکثریت پیدا بکنیم تا طرحی در مقابل طرح دولت بدهیم ملاحظه بفرمایید خدا آنروز را نیاورد ثانیاً آقا پیشوای ملی تشریف آوردند اینجا گفتند ما از ملت ایران رفراندم کردیم آمدیم اینجا برای دفاع از طرح نفت خوب آقا رفراندم فرمودید آقا تا قانون مطبوعات و قانون اساسی ما را بهم بزنید شما را بخدا انصاف بدهید این معنی دارد و شما هم نشستهاید و میخندید
نریمان – آقا اعتراض بدولت بکنید کردم و میکنم و حالا در کمیسیون چه شده آنرا کاری نداریم گوش کنید ببینید بنده حرفم را زدم اعتراض بدولت کردم و گفتم بنده گفتم و استقامت کردم آقایان چه کردند در جلسه سوم مرداد مطابق صورت جلسه که هست بنده حضور داشتم عرض کنم آقایانهای هوی کردند و جناب آقای رئیس جلسه را ختم کردند این عرایض بندهاست در موقعیکه یک دوازدهم و دو دوازدهم مطرح بوده یادتان هست آقای فرامرزی توجه بفرمایید اسم جنابعالی هم اینجا هست آقای نریمان جنابعالی هم اگر با من هم عقیدهاید استدعا میکنم توجه بفرمایید (در اینموقع ناطق از صورت جلسه مجلس سوم مرداد شرح زیر را قرائت نمود) عرض کنم بنده تقاضا کردم که طرح این لایحه از دستور خارج شود و مجلس تعطیل نشود بد لیل اینکه ما کارهای فوری داریم و وضعیت آشفته هم اجازه نمیدهد که ما تعطیل بکنیم از این گذشته لایحه یک دوازدهم و دو دوازدهم درد ما را دوا نمیکند آقا چرا توجه بوخامت اوضاع نمیشود یک موضوعاتی ما داریم که از بود جه مملکت خیلی مهمتر است بودجه مملکت را ما میدانیم که هر سال میاورند بشکل یک چهار دیواری و بعد تصویب میشود و میرود اینها اهمیتی ندارد آنچیزی که مهم است این موضوع نفت است آمدهاند و آنرا کمافی السابق بحساب آوردهاند این دلیل بر آن است که دولت امیدی ندارد که در سال جاری هم یک مبلغ اضافی از شرکت نفت بگیرد و این هیا هو و جنجال نفت مرا به یاد آن حکایتی که در آذربایجان معروف است میاندازد آن حکایت این است که آقای فرامرزی خوب شد تشریف آوردید آن حکایت را میشنوید یک مرد شهری فرض بفرمایید مشهدی حسین علی از یک نفر دهاتی مثلا رمضانعلی طلب داشت مدتها بود که طلبش وصول نمیشد یک روز آن مشهدی حسینعلی از نزدیک آن ده میگذشت گفت برویم ببینیم آخر این مشهدی رمضانعلی برای طلب من چه میگوید رفت منزلش را پیدا کرد وقتی مشهدی رمضانعلی چشمش به مشهدی حسین علی افتاد گفت سلام چه خوب آمدید خبر خوش دارم گفت چه خبر خوش است گفت در همین روزها طلب تو وصول میشود گفت خوب الحمدالله گشایش در کار شما پیدا شده گفت نه گفت پس چطور گفت آخر دارد بهار میشود گفت خوب بهار بشود گفت وقتی بهار شد زمین سبز میشود خوب سبز شود گفت گوسفندها را میاوردند بچرا گفت بیاورند گفت گوسفندها بخارهای صحرا گیر میکند چه میشود گفت این پشمها را من جمع میکنم قالی میبافم و در مقابل طلب به شما قالی میدهم مشهدی حسینعلی دید عجب طلبی وصول کردهاست خندید و سرش را تکان داد مشهدی رمضانعلی همینکه دید مشهدی حسینعلی میخندد گفت معلومست که میخندی چرا نخندی داری مثل جواهر قالی میبری حالا آقایان هم بما در قبال طلبمان از شرکت نفت مثل جواهر قالی میدهند مثل ما مثل همان مردی که شدهاست پنجاه سال است که نفت ما را میبرند میخورند مردم بیچاره خیال میکنند که با این حرفها طلب مملکت از شرکت نفت وصول میشود و وضع پریشان آنها اصلاح خواهد شد ولی درست اینکار مثل وصول طلب مشهدی حسینعلی است آقای نخست وزیر بنده حامی شما هستم شمشیر کش شما هم هستم (اینرا آن روز عرض کردم اما امروز معلوم نیست)
بعضی از نمایندگان – امروز هم انشاءالله هستند میلیسپو وطنی را هم قبول دارم ولی باید بروید به اینها بگویید که این لایحهای که ما دادهایم به مجلس تامین منافع ما را نمیکند ملت ایران قبول نمیکند این را بنده گفتم و فراموش هم نکردم
مکی – پارسال چرا وقتی وزیر بودید آن لایحه را امضاء کردید
امضاء نکردم
مکی - چرا استعفا نکردید میخواستید استعفا کنید مگر نمیدانید مطابق قانون اساسی وزراء مسئولیت مشترک دارند حالا اگر آن لایحه را بیاورند امضاء میکنم چون شما نمیگذارید همان را بیاورند امضاء میکنم چون شما نمیگذارید همان را هم بگیریم که دولت انگلستان مالیاتش بیشتر از حق السهم ما باشد (صحیح است) این را دولت ایران قبول ندارد به ایشان بفرمایید آقا کاری نکنید که ما بگوییم خدا یا غرقش کن ما هم رویش شما به آنها بفرمایید که ما ملت احساساتی هستیم و مثل شما خونسرد و حسابگر نیستیم اگر فشار آوردید آنوقت طور دیگری میشود اینست که استدعا میکنم اگر مجلس تعطیل شد یا نشد شما تشریف ببرید با آنها صحبت بکنید و تنها کاری که میکنید اینست ما این را میدانیم شما هم میدانید قضیه دیگر آقای وزیر دارایی شما این امریکاییها را زبانشان را میفهمید به آنها بگویید برادر اولا این شاهنامه را بخواه این قضیه نوشدارو و سهراب را برایشان ترجمه کن اگر خودت نمیتوانی به برادرت (اشاره به آقای دکتر محسن نصر) بگویید ترجمه کند.
نورالدین امامی – آقا این دیگر مربوط به نفت نیست.
جمال امامی – بله این دیگر مربوط به آن نیست عرض کنم آقای نریمان بنده را آنهایی که میشناسند میدانند که بنده یک حرفی را یا نمیزنم و اگر زدم میدانند رویش ایستادهام. مثل بعضیها که هر روز یک حرفی میزنند و فردا راه دیگری میروند نیستم. حق یا ناحق آن راهی را که میرفتم گرفتهام و میروم عدهای از آقایان از من تقاضا کردهاند که طبق ماده ۹۰ توهینی که به آنها شده جواب بدهم نمیدانم جناب آقای رئیس اجازه میفرمایند که جواب آنها را بدهم یا خیر؟
رئیس - نه خیر شما طبق ماده ۹۰ تشریف آوردید و از ماده ۹۰ هم تجاوز فرمودید. آقای مکی طبق ماده ۹۰ میخواهید بفرمایید؟
مکی – بله.
رئیس – بفرمایید.
مکی – ضمن بیانات آقای نریمان هیچ اسمی از کسی برده نشده بود بطور کلی وقتی گفته میشود مجلس، یعنی اکثریت و اقلیت، مجلس اعم از اکثریت و اقلیت است، وقتی مجلس اقدام نمیکند یعنی کلا اقدام نمیکنند. اجازه بدهید یک شخصی حق ندارد که قیم همه مجلس بشود و عوض همه صحبت کند و کسان دیگری هستند که اینجا احترامشان هم نزد اکثریت و هم نزد اقلیت بیشتر از حضرتعالی بود ایشان میتوانستند بلند شوند و از طرف اکثریت صحبت بکنند ولی در اکثریت هم شما نیستید اکثریت قیم هم لازم ندارد، اما راجع به نظریات فراکسیون ما نسبت به نفت گفتید که چرا نکردند، نظریه ما روشن است و این طرحی است که در دوره ۱۵ دادیم ۱۰ تا امضا شد و یازدهمی پیدا نشد که امضا کند، اگر مردید امضا کنید
جمال امامی – نه خیر من این را امضا نمیکنم وای، وای، وای امضاء کنندگان زیر طرح ذیل را تقدیم و تقاضای طرح و تصویب آن را داریم. مجلس شورای ملی قرار داد ادعایی شرکت نفت ایران و انگلیس را به رسمیت نمیشناسد و آنرا کان لم یکن میداند.
جمال امامی – ابداً، من امضاء نمیکنم .(در این موقع آقایان کشاورز صدر و اسلامی طرح را امضا کردند)
مکی – همین است، اجازه بدهید این نظریه ماست و اما راجع به همبونه و موش صحبت کردند ما همبونهای داریم که چک یکصد و هفتاد هزار تومانی از زیرش در میآید. من از آقای نخست وزیر میخواهم که دستور بفرمایند تحقیق کنند تکلیف آن چکها چه شد؟ این چکها را به حساب دولت گذاشتهاند. این دادگستری رسیدگی کند این چکها تکلیفش چطور شدهاست.
جمال امامی – به وکیل مجلس میشود اعلام جرم کرد؟ بله شما خیلی کارها میتوانید بکنید، ولی خواهش میکنم ترمز کنید (خنده نمایندگان) بنده فقط خواستم خاطر نمایندگان محترم را توجه داده باشم که بین اقلیت و اکثریت در کارهای اصولی مملکت هیچ اختلافی نیست و ما هم هیچ وقت نخواستیم ذرهای نسبت به ابشان و مقام و حیثیت نمایندگان محترم اکثریت کمترین خدشهای وارد کرده باشیم. مجلس که میگویند اعم از اکثریت و اقلیت است. احترام اقلیت و اکثریت هم لازمست و وقتی که آقای نریمان یک تذ کری میدهد که مجلس باید اینکار را بکند و نکرده این دلیل براین است که ما بگوییم مجلس در اینکار قصور کرده بگوییم شخص بخصوصی قصور کرده و یک کسی قیم بشود که تعیین بین اقلیت و اکثریت بکند و ملت ایران میداند که کی از روی صفا و صمیمیت قلب صحبت میکند و کی بنفع دیگران کار میکند
جمال امامی – احسنت! احسنت!
مکی – الکلام یجر الکلام.
بیانات آقای نخستوزیر و دکتر مصدق
[ویرایش]رئیس – آقای نخست وزیر.
نخست وزیر - جناب آقای نریمان و جناب آقای دکتر مصدق مطالبی در اینجا فرمودند راجع به هیئات تصفیه کارمندان دولتی و سئوالاتی از بنده فرمودند که بنده برای استحضار خاطر نمایندگان محترم بعرض میرسانم. در تاریخ ۲ – ۵ – ۱۳۲۹ هیئات تصفیه کارمندان دولت یک گزارشی تسلیم دولت کرد در این گزارش عدهای از کارمندان را که در حدود نهصد نفر بودند طبق سه ماده الف، ب، ج ذکر کرده بودند. پس از اینکه دولت این گزارش را دریافت کرد مورد دقت و توجه قرار داد به این اصل رسید که اولا در این گزارش قسمتی از عملی که هیئت تصفیه انجام داده مخالف قانونی است که از خود مجلس گذشته برای اینکه در ماده ج همین قانون نوشته شده تعیین کارمندانی که برای دولت مفید نبوده و شایستگی برای خدمات دولتی ندارند و مشمول قانون بازنشستگی هم نیستند به وضعیت آنها رسیدگی شود دویست نفر از نهصد نفر در صورتیکه تسلیم دولت شده اشخاصی هستند که مشمول قانون بازنشستگی هستند
مکی – وزرای کابینه شما وقتی که این صورت بدولت رسید دولت برای اجرای آن دستوراتی صادر کرد صدور دستورات دولت در تاریخ ۲۹/۵/۳ بود و ۴۰۰ نفر از کارمندان دولت در این قسمت بودند دویست نفر مشمول بازنشستگی هستند آنهایی که به سنین بازنشستگی رسیده بودند مطابق قوانین موجوده بازنشسته شدهاند و این قانون تا حدی که دولت میدانست و میدید که قابل اجرا است اجرا شده ولی ضمن توجه به این صورت سه قسمت اشخاص و اسامی ۳۰ دسته اشخاص در این صورت بود عدهای از قضات دادگستری بود که طبق اصل ۸۱ قانون اساسی، قوانین و مقررات خاصی برای آنها وجود دارد و در حدود ۷۰ نفر از وزرا بودهاست دولت وقتی که به این اصل برخورد ناگزیر است آن را بعرض مجلس شورای ملی برساند و کسب دستور بکند ولی متاسفانه بعد از یک یا دو هفته دیده شد که در روزنامهها این اسامی منتشر شدهاست و بعد از تحقیق معلوم شد که خود هیات تصفیه در صورتی که وظیفه نداشتند که این اسامی را منتشر کردهاند، دولت بلافاصله تقاضا کرد که کمیسیون دادگستری مجلسین تشکیل بشود و دولت این مطالب را از نظر انجام وظایفش به اطلاع آنها برساند و مشاوره لازم بکنند، متاسفانه به واسطه تعطیل و نبودن نمایندگان در تهران تشکیل این کمیسیونها و این مشاوره هم امکان پذیر نشد تا اینکه مجلس شورای ملی تشکیل شد اینک طبق وظیفهای که دارا هستم اولا در جواب بیانات آقای دکتر مصدق و آقای نریمان بایستی بعرض برسانم که دولت وظیفه خودش را تا آنجا که باید انجام بدهد انجام داده برای اینکه در تاریخ ۳-۵-۲۹ در حدود ۴۵۰ نفر از کارمندان دولت تدریجاً برکنار شدند ولی این کار کاری نیست در یک روز یا یک دقیقه انجام شود و این مستلزم عمل و اقداماتی بوده که باید انجام شود، دوم یک اشکالاتی در کار بوده در ضمن اینکه این قانون دولت را مجبور به اجرای آن کرده در اینجا خود آقایان هیئت دولت را وظیفه دار کردهاند در اینجا نوشتید که اگر در ضمن عمل به اشکالاتی بر بخورد وظیفه دار است که در مجلس حاضر شود و توضیح بدهد و تقاضا بکند که رسیدگی کند و رفع اشکال بشود ا ینست که ضمناً بعرض برسانم که کارمندان دولت مطابق آماری که در دست است ۱۵۸ هزار نفر است که رسیدگی فقط به وضعیت ۹۰۰ نفر از کارمندان دولت شده بسیار خوب خواهد شد که این رسیدگی نسبت به همه کارمندان دولت بشود (صحیح است) اجرا و رسیدگی بیک عده معدودی عمل منصفانهای نخواهد بود (صحیح است) و برای رفع این اشکالات لایحهای تهیه کردهایم و تقدیم مجلس میکنیم و تقاضا دارم که نسبت به این لایحه توجه بفرمایید.
رئیس - لایحه برای چاپ و ارجاع به کمیسیون فرستاده میشود حالا مطرح نیست
نخست وزیر – ضمناً چون نمایندگان محترم ضمن صحبت گذشته از موضوع کارمندان مطالبی در اینجا فرمودند که ضرورت دارد که جوابی بعرض محترمشان برسد. اینست چند کلمه نسبت به مطالبی که هر یک از آقایان فرمودند بعرض میرسانم جناب آقای دکتر مصدق راجع به زندانیان سیاسی دو یا سه ماه قبل از این دولت مطابق تصمیم دولت سابق به زندانهای مختلف کشور فرستاده شده بودند و آن روز هم اعزام آنها طبعاً مورد ضرورت بود برای اینکه وضع زندانها به قدری بد است و جا به قدری کم است و به قدری نامطلوبست که دولت مجبور به اتخاذ این تصمیم شد
مکی – چرا از چاقوکشان نفرستادید؟ بعداً وقتی که آنها رفتند به آنجا صحبتهایی در اینجا شد بلافاصله دستور داده شد که در زندانهای مرکز و ساختمانهایی که برای ذ وب فلزات در کرج اقداماتی بکنند که این زندانیهایی که به اطراف فرستاده شدهاند اینها را تدریجاً به مرکز برگردانند، تا بحال هم ۱۰ نفر از این زندانیهایی که فرستاده شده بودند به تهران اعزام شدهاند و البته انجام این امر هم بایستی تدریجی باشد یک مرتبه ممکن نیست که آنها را به تهران اعزام کنند بتدریج که طرز حمل و طرز نگاهداری آنها مقدور باشد این کار را دولت انجام خواهد داد ضمناً اشارهای فرمودند ضمن بیانات خودشان به انجمنهای ایالتی و ولایتی من نمیدانم ولی فکر میکنم که هر شخصی اگر صحبتها و مطالب جناب آقای دکتر را بشنود تعجب میکند که چرا اینقدر مطالب ضد و نقیض بیان میفرمایند. آنروز که بنده اینجا لایحه را تقدیم میکردم شما گفتید که چرا قانون اساسی را اجرا نمیکنید تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی را قانون اساسی میگوید اگر قانون اساسی اجرا نشود، پس چه چیز را باید اجرا کرد؟ شما قانون خاصی را میل دارید! آن چیزی که شما میل دارید اگر آشوب و اختلاف و اغتشاش است ما مامور اجرایش نیستیم ما مامور اجرای آن چیزی هستیم که بنفع مملکت و کشور مانست باید شما منتظر اجرای آن باشید آن چیزی که دولت راجع به قانون اساسی میدهد این جور تعبییر میکنید. پس من نمیفهمم که چه میخواهید آن را بگویید که همه بفهمند جناب آقای اردلان راجع به مسافرتی که به کردستان کرده بودند مطالبی فرمودند و ضمن مطالبی که فرمودند بنده ناگزیرم که چند کلمه بعرض وکلای محترم برسانم آقایان استحضار دارید که سابقاً دولت سیاستی از نقطه نظر عشایر خودش ایجاد کرد و در نظر گرفت و سالیان درازی در این مملکت اجرا کرد. همه ماها در این مملکت شاهد اجرای این جریانان در اجرای سیاست نسبت به عشایر بودیم، روح آن قانون و مقررات و جهاتی که آن روز نسبت به سیاست عشایری بود بسیار خوب بود و نمیشود منکر شد که جهاتی که در نظر بود خوب بود و نمیشود منکر شد ولی متاسفانه طرز اجرای آن به نحو خوبی نبود برای اینکه تمام نمایندگان محترم مستحضرند که ۲۴ ساعت بعد از شهریور ۲۰ تمام عشایری که شما اظهار میکنید که کوچ داده بودید تمام اشخاصی که شما میگویید برگشتند بجای خودشان (صحیح است) در ظرف ۲۴ ساعت مملکت تبدیل به یک وضعیت و کانون بسیار بدی شد و چندین سال مشغول شدید به زود خورد کردن، یک پیش آمدی که در مقابل همه صورت وقوع پیدا کرد و همه ناظرش بودید منکر آن نشوید، پس معلوم میشود آن سیاست، آن رویه نسبت به عشایر مطلوب نبود (صحیح است) عشایر مردمانی هستند، منکر نباید بشوید که امروز در مملکت شما یک عده عشایر زندگی میکنند این عشایر نسبت شان به جمعیت، بین یک خمس و یک سدس است این تعداد تا وقتی که شما بزندگانی که رویهای نسبت به آنها داشته باشید که بتوانید آنها را هدایت بکنید و آنها را بصورتی که منظور نظرتانست بیاورید. یک ده نشین در یک دهی نشسته و در آنجا سرمیکند ولی یک عشیرهای مجبور است برای اینکه بتواند احشام خود ش را نگهداری کند این وضعیت زندگانی آنها است آقایان وضعیت زندگانی آنها یکنواخت که نیست اگر توجه بفرمایید دولت کشور مجبور است نسبت به عشایر که یک ششم سکنه این کشور هستند یک سیاستی داشته باشد که با آن سیاست بتواند آنها را اداره بکند بایستی بعرض برسانم که حسب الامر اعلیحضرت همایونی و طبق نظر و تصمیم مبارکشان دولتهای وقت ناگزیر شدند که با توجه و با دقت در این اصل سیاستی را تعقیب کنند که وضعیت عشایر بهبود پیدا کند. این سیاست هم به نتیجه مطلوب رسیده مانعی ندارد که آقایان تمام این مسائلی که بنده بعرض میرسانم روی جریانات روی روزنامهها، تاریخ و وسائلی که در دست تان هست توجه بفرمایند دولت تا سال ۱۳۲۶ تمام همش صرف جنگ و زد و خورد با عشایر خود ش بود، اگر بیشتر دقت بفرمایید به عرایض بنده توجه خواهید فرمود که از سال ۲۵ که دولت مجبور شد که وضعیت این عشایر را تغییر دهد از ۲۵ به بعد سراغ ندارید که از عشایر را تغییر دهد از ۲۵ به بعد سراغ ندارید این عشایر را تغییر دهد از ۲۵ به بعد سراغ ندارید که از عشایر و اتفاق سویی از نقطه نظر عدم انضباط یا برخورد و تماس با قوای انتظامی دولت با آنها حاصل بشود بنده عرض میکنم که ممکن است یک ایلی یک عشیره یا طایفهای یک سوء عمل و رفتار بدی نداشته باشند بالاخره در بین مردم شهرستانها و بین همین مردم متمد ن یکه ما از آنها صحبت میکنیم آیا در بین اینها مردمانی هستند که منحرف بشوند و سوء عمل از آنها سر بزند وقتی که از مردم متمدن شما این انتظار را دارید چطور انتظار دارید یک عشایر بی فرهنگی گاهی ممکن است مرتکب یک سوء حرکتی بشوند بنده در عین اینکه منکر این نیستم که از آنها سر زده ولی بنده عرض میکنم که آن سیاست عشایری که دولتها را عرض این مدت اخیر تعقیب کردهاند بد نبوده بسیار خوب بوده ولی این موضوع شاید بنظر برسد اینها فرهنگ ندارند بهداشت ندارند چه کسی منکر این حرفهاست برای اینکه با بودجه کنونی که در دست تان هست در ده قراء و قصبات خودتان نمیتوانید فرهنگ خودتان را اداره بکنید در قراء و قصباتی که محل سکونت مردم مسکون شما است با بودجهای که در دهستان هست نمیتوانید گندم خودتان را تهیه کنید نمیتوانید آن اموری که مورد نظر شما است انجام بدهید آنوقت چطور ممکن است که از عشایری که در عرض سال طول عرض مطولی را طی میکنند این سازمانهای متحرک بوجود بیاید این سازمانهای متحرک بدرجات مخارجش از سازمانهای ثابت بیشتر است برای اینکه شما وقتی که یک نفر مامور فرهنگی را در یک عشیرهای بگذارید طبعاً گذشته از حقوق عادی او باید هزینه رفت و آمد او را نیز تادیه بکنید پس بنده ضمن اینکه تصدیق میکنم مطالب و بیانات آقای اردلان را که از نقطه نظر احساسات و علاقهاست بایستی بعرض برسانم که این سیاست که نسبت به عشایر اعمال شده سیاست بدی نبوده و نتیجه اش مقایسه آن است پشت این میز اگر من و شما بخواهیم صحبت کنیم نمیتوانیم موضوع را حل کنیم باید اتفاقات و قضایای اخیر را گذاشت جلو دید که در چند سال اخیر از نقطه نظر انتظامات دولت اشکالاتی داشته یا نداشته چه پیش آمدی شده چه اتفاقاتی بودن آن اتفاقات را در نظر گرفت نظریات شخصی و اغراض خصوصی را باید کنار گذاشت ممکن است ما نظر خصوصی نسبت به شخص یا طایفه یا عشیرهای داشته باشیم ولی در این مجلس و در این مقام مقدس جایز نیست که ما وارد مسائل خصوصی بشویم باید مسائل از جنبه عمومی مورد بحث قرار گیرد پس عرایضم را خاتمه میدهم و امیدوارم که عرایضم مورد توجه قرار بگیرد.
رئیس - اجازه بفرمایید ۹ نفر از آقایان در ضمن بحث ایشان اجازه خواستهاند حالا باید دید به چه ترتیب و راجع به چه موضوعی صحبت بشود.
دکتر مصدق – طبق ماده ۱۶۸ چون جواب سوال بنده را دادند میخواهم صحبت کنم
رئیس – راجع به زندانیان سیاسی
دکتر مصدق – بله آقا
رئیس- بفرمایید
دکتر مصدق – ترسم نرسی به کعبهای اعرابی، این ره که تو میروی به ترکستان است، من قبل از اینکه شما نخستوزیر شدید دیدم که در اشتباه بودم مجلس شورای ملی قانونی وضع کرد که وضعیت کارمندان دولت را رسیدگی بکند هیئت تصفیه بنا به دستور قانون مزبور عدهای را در بند (الف) عدهای را در بند (ب) عدهای را در بند (ج) گذاشت من نسبت به بند الف معتقد نیستم بجهت اینکه اصل استخدام دولت روی اصل اعتماد است کلیه مستخدمین دولت صحت عمل دارند مگر اینکه بثبوت برسد که اینها صحیح العمل نیستند اگر ثابت شد آن وقت دولت میتواند طبق قانونی که مجلس وضع کردهاست عدهای را در بند ب بگذارد یک عده را هم در بند ج بگذارد بعد از اینکه هیئت معین کرد بنده عرض کردم که نسبت به تصمیمات هیئت تصفیه با خیلی چیزهایش مخالفم زیرا خیلی اشخاص بد را در بند الف گذاشتهاند و یا خیلی اشخاص خوب را در بند ج گذاشتهاند و یا در بند ب گذاشتهاند اما آن هیئتی که صلاحیت دارد بگوید که هیئت تصفیه کار غلطی کرده شما نیستید آن چهار صد نفر آدمی که مشمول بازنشستگی بودند یا نبودند البته آن اشخاص اگر مشمول بازنشستگی هم نباشند صلاحشان این است که بیایند خدمت جناب آقای تیمسار اظهار ارادت بکنند و بگویند که ما منت داریم بازنشسته بشویم و بند ج نشویم بنده میدانم که چه اشخاصی جنابعالی را دیدهاند و جنابعالی بر خلاف قانون آنها را که حق بازنشستگی هم نداشتند بازنشسته کردید این کار وظیفه شما نبود مملکت آقا این قدر بل بشو و هرج و مرج شدهاست که شما هر کار که میخواهید میکنید این کار مربوط به یک محکمهاست به یک هیئتی است که مجلس شورای ملی آن هیئت را معین بکند و شما هر پیشنهادی بکنید ما آنرا قبول میکنیم که با تصویب نمایندگان مجلس اشخاص صلاحیت دار بنشینند و رسیدگی بکنند و ببینند که فلان شخص حق بازنشستگی دارد و یا فرار از بند ج میکنند چه بسیار اشخاصی که اساساً بازنشسته نبودند و شما آنها را بازنشسته کردید که مشمول بند ج نباشند ما اینقدر در کار اداری ارتباط داریم که این فرمایشی را که جنابعالی فرمودید به شما جواب بگوییم شما چه حق داشتید بعد از رای هیئت تصفیه یک نفر آدمی که مشمول بند ج بوده وزیرش بکنید اگر بیاید اینجا من با پس گردنی بیرونش میکنم به خدا قسم این وزرایی که مشمول بند ج هستند اگر بیاورید با پسگردنی آنها را بیرون میکنم
نخست وزیر – شما حق ندارید همشان را فردا میاورم اینجا شما توجه به این وضعیت ندارید صلاح مملکت این نیست که شما مجلس شورای ملی را به انقلاب بیندازید
دکتر مصدق – شما باید بدانید که صلاح مملکت این است که شما به قانون احترام بگذارید قانون را رعایت بکنید هیئت تصفیه اگر اشخاصی را جزء بند ب قرار میدهد باید آنها را از کار بر کنار بکنید و اشخاص موجهی را در کابینه بگذارید و بیاورید در مجلس معرفی بکنید و اگر محبوبیتی هم دارید به آن میافزایید نه اینکه روز به روز کار را بجای بدی برسانید اگر شما عاقل باشید آیا آدم عاقل میتواند با این زندیق به مملکت خدمت بکند به خدا نه با مخالفت نمایندگان مجلس با مخالفت افکار عمومی شما نمیتوانید هیچ خدمتی به این مملکت بکنید شما باید پایتان را آنجایی بگذارید که افکار عمومی موافق است هرجا که برخلاف بگذارید اگر موافقینی هم پیدا بکنید موقتی است عاقبت شما از بین میرود برخیر مملکت به شما نصیحت میکنم به شما عرض میکنم که بر خلاف افکار عمومی نروید شما عرض میکنم که بر خلاف افکار عمومی نروید شما اگر رفتید بنده برای شما غصه نمیخورم ولی بنده از این غصه میخورم که شما آمدید وقت خودتان را وقت مملکت را صرف کارهایی کردید که دو پول فایده ندارد این یکی، موضوع دیگر هم موضوع زندانیان سیاسی است بنده از شما متشکرم که کاسه از آش داغتر شدهاید به آنهایی که بد میگذشت به آنها نخواستید بد بگذرد شما که یک دولت مقتدر هستید بنده نمیخواستم این موضوع را در مجلس عرض کنم شما چطور قادر نیستید نمیتوانید پانزده نفر زندان سیاسی را در مرکز اداره بکنید شما آنها را در این شهر حفظ بکنید شما این کار را ننمودید شما گفتید که این کار را دولت سابق کردهاست شما آقا اگر اهل کار هستید شما آنها را باید میآوردید وقتی که من به شما نوشتم گفتم آقا آنها میخواهند بیایند به مرکز در مرکز برای چه؟ برای اینکه میگویند زن و بچه ما آن جا از ما دور هستند برای این که کسان و فامیلشان در مرکزند میتوانند آنها را ملاقات کنند ما حالا با دولت سابق کار نداریم شما کاسه از آش گرمتر هستید شما بجای مرکز در زندان یزد و شیراز میخواهید اطاق بدهید که به آنها خوش بگذرد آقای رزمآرا بنده کمال تشکر را میکنم عرضی هم ندارم اما راجع به انجمنهای ایالتی که گویا برای اصلاحات مملکت میخواهید تشکیل بدهید مخالفیم هر کس که بخواهد قدمی برای مملکت بردارد ما دست او را میگیریم ما برای چه در این انجمنهای ایالتی با شما موافقت نکردیم؟ این انجمنهای ایالتی یک چیزهایی داشت که رجال ملی و وطن دوست صلاح نمیدانستند که وضعیت بصورتی درآید که انجمنهای ایالتی تشکیل بشود ولی چون شما از بیگانگان ماموریت داشتید که انجمنها را تشکیل بدهید ما با شما کاملا مخالفت کردیم ما مخالف نیستیم که کار اهالی محل به نظر اهالی محل برسد شما که نمیتوانید یک انجمن بلدی را مطابق قانون آزادانه و بطور آزاد انتخاب کنید و در دو محل که انجمنهای بلدی را مطابق قانون آزادانه و بطور آزاد انتخاب کنید و در دو محل که انجمنهای بلدی انتخاب شد موجب شکایت شد پس شما قادر نیستید انجمنهای ایالتی و ولایتی را مطابق افکار عمومی انتخاب بکنید در انجمنهای ایالتی اشخاص متنفذ اشخاصی که آستان بوس بیگانگان هستند وارد میشوند آنها ادعای استقلال میکنند زیر حکومت مرکز میزنند بنده به شما اینطور عرض کردم و عرض میکنم که شما بیایید خانه مردم را تمیز بکنید و بیاید چراغ مردم را درست بکنید اگر شما توانستید اینکار را بکنید ما به شما حق میدهیم که آن وقت انجمنهای ایالتی نکرده هیچکس صحبت از انجمنهای ایالتی نکرده هیچکس تقاضای چنین کاری نکرده شما آمدید و بر خلاف مصالح اینکار را کردید دو دسته در این مملکت وجود دارند یک عدهای وارد این جریان میشوند و یک عدهای نمیشوند آن عده زیادی از مردم که ناراضی هستند به کجا خواهند رفت آنها انقلاب میکنند شما وضعیت مملکت را میخواهید به انقلاب ببرید یعنی نفهمیده اینکار را میکنید نه نفهمیده به خدا قسم اگر این انجمنهای ایالتی و ولایتی انتخاب بشود در این مملکت شما خواهید دید در تمام اطراف این مملکت اختلاف و دو دستگی خواهد شد به خدا من صلاح مملکت را در این نمیبینم ما خیر خواه شما هستیم ما خیر خواه مملکت هستیم شما بیایید انجمن بلدی را انتخاب بکنید و اگر توانستید آن وقت انجمن ایالتی و ولایتی را تشکیل بدهید والا غیر اینکه وقت خودتان را و وقت مملکت را صرف اینکار بیهوده بکنید نتیجه دیگری نخواهید برد حالا جنابعالی میخواهید عرایض بنده را قبول بفرمایید یا میخواهید همین راهی که میروید بروید امیدوارم که بزودی زمین خواهید خورد.
رئیس – آقای نخست وزیر بفرمایید.
نخست وزیر – بنده با اینکه مطالبم را عرض کرده بودم و در نظر نداشتم که دوباره وارد موضوع بشوم ولی جناب آقای دکتر مطالبی ضمن بیاناتشان فرمودند که ناگزیرم جواب عرض کنم (صحیح است) اولا ایشان اینطور فرمودند که بنده نمایندگی از خارجیها دارم که برای مملکت کار کنم بنده خودم وطن پرستی خودم را نشان دادهام جناب آقای دکتر شما که ملیون هستید دهات بسیار دارید قراء و قصبات فراوان دارید چکار کردید شما وطن پرست هستید یا من؟ من آدمی هستیم که ۳۰ سال در این مملکت سابقه خدمت دارم (کف زدن تماشاچیان)
زنگ ممتد رئیس – همهمه نمایندگان
رئیس – کسانی را که دست زدند خارج کنید دوم ایشان ضمن جواب خودشان باز راجع به انجمنهای ایالتی و ولایتی صحبت کردند تشکیل انجمن ایالتی و ولایتی طبق قانون اساسی است ما برخلاف قانون اساسی نمیتوانیم رفتار کینم سوم اینکه فرمودند اگر وزرایتان را بیاورید من اینجا سرشان را میبرم بنده سوال میکنم مگر مجلس شورای ملی قصابخانهاست اینجا مگر چاقوکش هست؟ بنده فردا وزرایم را میآورم به مجلس شما هر کاری که میتوانید بکنید.
رئیس – پیشنهاد تنفس شده
فرامرزی – بنده مخالفم اخطار نظامنامهای دارم.
رئیس – آقای کشاورز صدر بفرمایید
فرامرزی – اخطار مقدم است طبق ماده ایکه تماشاچی حق ندارد تظاهر بکند شلوق بکند نظامنامه معین کرده باید مجازات بشودند باید خارج شوند.
رئیس – طبق نظامنامه عمل شد دستور داده شد آنها را خارج بکنند.
مکی – تماشاچیها بند جیمیها هستند پشتیبان دولت هستند آنها را دولت آورده.
کشاورز صدر – بنده از آقایان استدعا میکنم که اجازه بفرمایید
دکتر مصدق – چهار روز است که دم در خانه من یک نفر ناشناس نشستهاست من به ایشان اطمینان ندارم.
رئیس – آقای کشاورز صدر مجلس هم موافقت دارد تنفس داده شود دیگر توضیح مورد ندارد.
کشاورز صدر – اگر حق صحبت بنده محفوظ بماند بنده موافقت میکنم برای اینکه تشنجی نشود
ختم جلسه به عنوان تنفس
[ویرایش]رئیس – بسیار خوب حق شما محفوظ است در این موقع یک ربع قبل از ظهر جلسه به عنوان تنفس تعطیل و دیگر تشکیل نگردید.
رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت.