پرش به محتوا

مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۶/جلسهٔ ۲۲

از ویکی‌نبشته


مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ اردیبهشت ۱۳۲۹ نشست ۲۲

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل متن قوانین – تصویبنامه‌ها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا

اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آیین‌نامه‌ها – بخشنامه‌ها - آگهی‌های رسمی و قانونی سوالات

سال ششم – شماره ۱۵۲۷

مدیر سیدمحمد هاشمی

۲شنبه ۱ خرداد ماه ۱۳۲۹

دوره شانزدهم قانونگذاری

شماره مسلسل ۲۲

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه ۲۲

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنج‌شنبه بیست و یکم اردیبهشت ماه ۱۳۲۹

فهرست مطالب:

۱- بقیه مذاکره نسبت به گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصجات
۲- معرفی آقای فروزان به معاونت وزارت دارایی به وسیله آقای وزیر دارایی
۳- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصجات
۴- تصویب نمایندگی آقای رستم گیو نماینده زرتشتیان
۵- تصویب دو فوریت طرح پیشنهادی راجع به الغای تصمیم هیات در باب تقسیمات کشور
۶- مذاکره در فوریت طرح قانونی راجع به پرونده قتل محمد مسعود و عدم تصویب فوریت
۷- بفیه مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصجات
۸- بیانات بعد از دستور آقایان: آصف و وزیر کشور
۹- قرائت اسامی غایبین جلسه گذشته و تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس دو ساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای دکتر معظمی (نایب رئیس) به عنوان بعد از تنفس تشکیل گردید.

- بقیه مذاکره نسبت به گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصجات

[ویرایش]

۱- بقیه مذاکره نسبت به گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصجات

نایب رئیس ـ جلسه سابق به عنوان تنفس تعطیل شده بود راجع به ماده چهارم آقایانی که اجازه خواسته بودند صحبت کردند بنابراین اجازه بفرمایید پیشنهادات قرائت بشود.

شوشتری ـ اجازه بفرمایید اخطاری دارم

نایب رئیس ـ طبق چه ماده‌ای؟

شوشتری ـ طبق ماده ۱۳۹ یک طرحی که قریب ۵۰ نفر از نمایندگان محترم بقید دوفوریت امضاء کردند در آن جلسه تقدیم شد طبق آیین‌نامه بایستی آخر جلسه اقلا مطرح بشود (صحیح است) چون آن جلسه به عنوان تنفس تعطیل شده حالا متناسب است که آن طرح مطرح شود. حالا هر طور بفرمایید نظر بنده و نمایندگان این است که طرح قبلا مطرح شود.

نایب رئیس ـ اجازه بفرمایید که ماده قرائت بشود بعد آن طرح مطرح خواهدشد.

غلامرضا فولادوند ـ بنده اخطار دارم.

نایب رئیس ـ راجع به چه قسمت؟

غلامرضا فولادوند ـ تذکری داشتم عرض کنم مطابق آیین‌نامه جدید می‌شود تنفس داد و جلسه را به روز بعد موکول کرد؟

عده‌ای از نمایندگان ـ نمی‌شود.

نایب رئیس ـ مطابق نظامنامه بایستی که مجددا جلسه تشکیل شود ولی چون تصادف کرده بود به اخر وقت بالنتیجه تشکیل نگردید پیشنهادات قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) مقام محترم ریاست محترم مجلس شورای ملی چون ممکن است مالکین بزرگ در نتیجه اعمال نفوذ و قدرت در محل اراضی فروخته شده را از دست رعایا و کشتکاران خارج نمایند لذا پیشنهاد می‌کنم که حق فروش اراضی تا مدت پنجاه سال ازخریدار سلب شود ـ محمد رضا آشتیانی‌زاده. پیشنهاد می‌کنم در صورتی که خریدار قبل از مدت ۱۰ سال اقساط ده گانه راتادیه نماید پس از تادیه تا آخرین قسط بانک کشاورزی مکلف است منتهی یا یکماه سند قطعی مالکیت به خریدار بدهد و در صورت تعلل رسید پرداخت اقساط ده گانه به منزله سند قطعی است که بر طبق آن اداره ثبت اسناد مکلف است سند مالکیت به نام خریدار صادر نماید. مهدی ارباب. پیشنهاد می‌کنم شرح زیر به آخر ماده چهارم اضافه شود ـ ((بهر حال مالک جدید تابع دستورات این قانون خواهد بود)) احمد دهقان. پیشنهاد می‌کنم رعایای خریدار املاک خالصه حداقل تا ۲۰ سال حق فروش این املاک را به هیچ اسم و رسم حتی به نام اجاره ندارد. زیرا نظر دولت در فروش این املاک به رعایا آنست که رعایا را صاحب آب زمین نماید و اگر اجازه فروش داده شود چند سالی نخواهد گذشت که مثل اراضی که به مستخدمین برای ساختمان خانه داده شد و به عناوین مختلف حتی به اسم اجاره نود و نه ساله پولدارها خریداری نمودند این املاک هم به دست همان پولدارها خواهد افتاد.

قاسم فولادوند ـ اینجانب پیشنهاد می‌کنم ماده ۴ قسمت آخر آن به طریق ذیل اصلاح شور ودرصورت عدم پرداخت هر یک از اقساط نسبت به آن مقدار که بهای آن پرداخت شده فسخ می‌شود شوشتری. مقام ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم

درماده ۴ بعد از جمله (بانک در صورت عدم پرداخت هریک از اقساط) جمله پس از اخطار قانونی و انقضاء مدت ۳ ماه اختیار فسخ خواهد داشت اضافه شود. نورالدین امامی.

نایب رئیس ـ پیشنهاد دیگری نیست پیشنهادات مربوط به ماده ۴ به کمیسیون ارجاع می‌شود ماده پنج مطرح است و قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد)

ماده ۵- اشخاص یا شرکتهای ایرانی که بخواهند اراضی باتلاقی دولت را خشکانیده یا اراضی خالصه بایر را دایر نماینده هر مقدار اراضی که بتوانند از عهده آبادی آن برآیند به آنها مجانا داده خواهد شد این واگذاری به شرط تعهد آبادانی در مدت محدودی صورت گرفته و آیین‌نامه واگذاری آن به پیشنهاد وزارت دارایی و تصویب کمیسیون قوانین دارایی به موقع اجرا گذارده خواهد شد. عدم انجام تعهد به بانک کشاورزی اختیار فسخ معامله را خواهد داد.

نایب رئیس ـ آقای نورالدین امامی.

نورالدین امامی ـ بنده اساسا بحث در کلیات این مواد را زیاد می‌دانم این است که کمتر در کلیات عرایضی می‌کنم ولی این ماده به نظر بنده کشداراست و به عقیده من مقصود از این قانون همه‌اش ممکن است این یک ماده باشد و بقیه تشریفات است (اسلامی ـ آقای وزیر دارایی تشریف ندارند) بنده از اقای وزیر دادگستری که تشریف دارند استدعا می‌کنم که به آقای وزیر دارایی بفرمایند. وزیر دادگستری (آقای هیئت)‌میایند آقا

نورالدین امامی ـ به نظر من تمام تشریفات و تمام این قانون برای همین یک ماده است و این ماده به قدری کشدار است که موضوع تقسیم اراضی خوزستان را به یاد آدم می‌آورد (صحیح است) آقایان اجازه بفرمایید من صحبتم را بکنم.

نایب رئیس ـ آقای امامی جنابعالی با آقایان صحبت نکنید به بیانات خود ادامه بدهید.

نورالدین امامی ـ آقایان هم باید ساکت باشند، مخصوصا یک جمله‌ای اینجا دارد که یا اراضی خالصه بایر الحمدالله تمام اراضی خالصه ایران بایر است ودیگر خالصه دایری وجود ندارد و از توجه دولت‌های وقت تمام اراضی خالصه بایر است بودجه خالصجات ایران را اگر ملاحظه بفرمایید علاوه از عایدات سه برابر خرج است این دلیل بایر بودن اراضی خالصه‌است حالا یک خالصه‌ای مثل میاندوآب را می‌فرمایید اگر آنرا ملاحظه بفرمایید آنهم ۳ برابر عایداتش خرج دارد بنده پیشنهاد حذف این ماده را از قانون کرده‌ام. این ماده خیلی کشدار است (صحیح است) وباید با یک تشریفات دیگری آقای وزیر دارایی حاضر بشوند در کمیسیون دارایی و این ماده را به یک شکل دیگری تغییر بدهند و اراضی را محدود بکنند والا یک شرکت ممکن است با ۵۰ میلیون تشکیل شود و این اراضی را به اتکاء این ماده ببرد (یکنفر از نمایندگان ـ کما اینکه بردند) کما اینکه سابقا بردند این اراضی خوزستان هم روی همین جریان است این است که به درد مردم و آن طبقه پنجم و ششم که ما می‌خواهیم زارع باشند، عشایر باشند بروند ده‌نشین بشوند تخت قاپو بشوند به دردآنها نمی‌خورد و با این ماده نمی‌شود این را همان پولدارها و متمکنین و شرکت‌ها می‌آیند و این اراضی را می‌برند.

شوشتری ـ مثل اراضی تهران.

نایب رئیس ـ آقای ملک مدنی مخالفید، بفرمایید.

ملک مدنی ـ بلی مخالفم، یک قسمت از عرایض بنده را جناب آقای امامی فرمودند به نظربنده مطالبی که اظهار کردند صحیح بود زیرا این ماده طوری تهیه شده گرچه حسن نیت در تهیه و تدوین آن بوده برای این که ما می‌دانیم که آقای وارسته وزیر دارایی مردی است که مورد احترام همه هستند و تردیدی در حسن نیت ایشان نیست ولی چون همان طور که اشاره کردند دیدیم که اراضی خوزستان متاسفانه به صورت خوبی تقسیم نشده و خیلی درباره تقسیم آن اراضی صحبت می‌شود بنده خیال می‌کنم که ما باید یک محدودیتی برای این تقسیم اراضی قائل شویم، کمیسیون قوانین دارایی باید یک حدی معلوم کند که اشخاص نتوانند یک اراضی زیادی را که احتیاج ندارند به نام اینکه می‌خواهند آباد کنند آنرا به تصرف خودشان در بیاورند و اشخاص دیگر نتوانند استفاده کنند چون غالبا کارهای کشور ما متاسفانه طوریست که هرکسی که وسیله دارد بیشتر می‌تواند از این جریانات استفاده بکند خیلی‌ها هستند که احتیاج دارند استحقاق هم دارند ولی وسایل ندارند که آنطوری که لازم است از این جریانات استفاده کنند که موجب عمران وآبادی بشوند و در نتیجه محروم می‌شوند در تدوین قانون به نظر بنده باید رعایت اوضاع و احوال کشور خودمان رابکنیم مملکت ما طوری است که همیشه ضعیف تحت الشعاع قوی واقع می‌شود (صحیح است) اقویا همیشه به ضعفاء زورشان می‌چرید و محل تردید نیست ما باید سعی کنیم در این قبیل مواقع که دولت و مجلس شورای ملی نظرشان این است که نسبت به طبقاتی کمک بشود و مراعات حالشان بشود قانون طوری تصویب بشود که آنها هم در نتیجه استفاده کنند بنده یکدفعه دیگر اینجا عرض کردم اشخاصی که اراضی دارند آنها نباید از این اراضی کوچکترین بهره و سهمی داشته باشند، بنده می‌خواستم این را عرض کنم مخصوصا کمیسیون قوانین دارایی توجه داشته باشد که این نکته باید در شور دوم محدود بشود و این ماده پنجم به صورتی باید تهیه شود که اشخاصی که استحقاق دارند یا اینکه اراضی و آب و زمین ندارند از این اراضی بایر استفاده کنند نه آنهایی که دارند زمین دارند بروند و یک قسمت دیگر را بگیرند ومعطل کنند، نظر بنده این بود که می‌خواستم این مطلب را اظهار کنم.

نایب رئیس ـ آقای کشاورز صدر موافقید؟

کشاورز صدر ـ بنده مخالفم.

نایب رئیس ـ آقای فولادوند موافقید؟

قاسم فولادوند ـ بنده مخالفم

کشاورز صدر ـ اقای رئیس آقای ملک مدنی هم به عنوان مخالف صحبت کردند.

نایب رئیس ـ ببخشید بنده اشتباه کردم یک موافق باید صحبت می‌کرد.

کشاورز صدر ـ بنده موافقم

نایب رئیس ـ بفرمایید.

کشاورز صدر ـ بنده به عنوان موافق مخالفت می‌کنم مقدمه خواستم استدعا کنم و یک پیشنهادی بکنم به جناب آقای رئیس و آن این است که دو نفر از آقایان منشیانی که ثبت نام می‌کنند اینطرف نشسته‌اند در حالی که ما آنطرف نشسته‌ایم و اگر اجازه هم بخواهیم ما را نمی‌بینند بنابراین بنده پیشنهاد می‌کنم یکنفر از اقایان اینطرف بنشینند که یکی اینطرف راثبت کند و یکنفر آنطرف را که محتاج به این عرایض نشویم.

نایب رئیس ـ علتش این است که آقایان در آن واحد تقاضای ثبت نام می‌کنند و اگر دو طرف باشند اجازه مخلوط می‌شود.

کشاورز صدر ـ از این نظر مجبورم که به عنوان موافق عرایض مخالف خودم را بکنم بنده راجع به این ماده جدا مخالفم و معتقدم به اینکه.... (همهمه نمایندگان ـ مخالف نمی‌تواند حرف بزند) (زنگ نایب رئیس)

نایب رئیس ـ آقای کشاورز صدر اجازه بفرمایید رعایت مقررات بشود شما می‌فرمایید من موافقم ولی بعد می‌فرمایید جدا مخالفم اجازه بدهید نوبت رعایت بشود. آقای غلامرضا فولادوند.

غلامرضا فولادوند ـ بنده موافقم آقای امیر قاسم فولادوند بعنوان مخالف اجازه خواسته‌اند

نایب رئیس ـ آقای نبوی.

نبوی ـ چون عرض بنده مختصر است اجازه بفرمایید در همین جا عرض کنم. در ماده پنج ذکر شده عدم انجام تعهد به بانک کشاورزی اجازه فسخ معامله را خواهد داد برای عدم انجام تعهد حق بود یک شرایطی ذکر می‌شد که تعهد رادر چه مدت و به چه ترتیب اگر آن شخصی انجام نداد به بانک کشاورزی اجازه داد می‌شود و الا ممکن است آن شخص رفته باشد آن زمین را تصرف کرده باشد و مخارج هم کرده باشد وبعد بانک کشاورزی به یک بهانه بسیار کوچکی متشبث بشود و بگوید شما تعهد را انجام ندادی و بنابراین ما معامله رافسخ کردیم آن شخص زحمتش هدر رفته ومالی را هم تلف کرده بنابراین بهتر این بود برای عدم انجام تعهد یک شرایط و یک مقررات و مدتی ذکر می‌شد که باآن ترتیب اگر تعهداتش را انجام نداد فسخ شود درین مورد پیشنهاد ی هم تقدیم خواهم کرد و این قسمت را حالا عرض کردم که ذهن آقایان مطلع باشد.

نایب رئیس ـ آقای کشاورز صدر بفرمایید

کشاورز صدر ـ حالا به عنوان مخالف صحبت می‌کنم. به نظر بنده همانطور که آقای امامی و آقایان دیگر و هم چنین جناب آقای ملک مدنی هم به عنوان موافق صحبت کردند اشاره کردند ولی مخالفت کردند (نورالدین امامی ـ چرا به من جناب نگفتی؟) ببخشید جناب آقای امامی، این است که بنده معتقدم این ماده زاید است و مضر و اگر بخواهند نتیجه بگیرند به جای این ماده بایستی یک ماده دیگری بگذارند یعنی مضمون ماده را عوض کنند که باتلاقها را خود دولت مکلف باشد خشک کند و اراضی بایر خالصه را دایر بکند و تحویل رعایا و کشاورزان بدهد اگر به تعداد کافی رعیت و کشاورز ندارد به رعایا و کشاورزان دیگر که دواطلب این کار هستند ملک را واگذار کند. یکی از آقایان فرمودند که خوبست به مستخدمین دولت واگذار کنند به نظر بنده همانطور که یک رعیتی الان مطابق قانون استخدام و قوانین دیگر نمی‌تواند او لیسانسیه مدرسه حقوق هم باشد بیاید وارد استخدام دولتی بشود وجای یک مستخدمی را بگیرد مستخدم هم مادامی که رعیت و کشاورز وجود دارد نباید برود و جای او را بگیرد حق او مقدم است و او تقدم دارد (شوشتری ـ این چه مربوط است بهم) به نظر بنده دولت باید سرمشق باشد برای مالکین دیگر در تغییر وضع کشاورزی و ایجاد آسایش و بهبودی برای رعایا و کشاورزان متاسفانه ما می‌بینیم که همان املاک خالصه خرابتر و رعایا و کشاورزانش بیچاره‌تر و بدبخت تر از رعایای املاکی است که مالکین خصوصی دارد و مدتی است که در ذهن آقایان آمده یعنی همه به فکر افتاده‌اند به یک طبقه بدبخت بیچاره‌ای کمک کنند این طبقه که بار تمام مردم را به دوش می‌کشد یعنی این رعایاتی که هیچوقت هوچیگری نمی‌کنند هیچوقت اعتصاب نمی‌کنند هیچوقت سروصد نمی‌کنند مشغول کارند و از آن توتون چپقی هم که می‌کشد یا از یک تکه کرباسی که برای خودش و بچه اش وزنش لباس می‌گیرد این را مالیات می‌گیرند و ما در درجه اول میاییم اینجا عیش و نوش می‌کنیم و بعد مستخدمین دولت از رئیس الوزراء و وزراء گرفته تا پائین دیگران استفاده می‌کنند این نکته را باید بنده متذکر بشوم که اگر این وضع ادامه پیدا کند و ما فکری برای رعایا نکنیم و اگر گاهی هم برای اسم یک لایحه میاید این جا که تصویب بکنیم گفتگو می‌شود که بین کسان دیگری که می‌توانند اباد کنند تقسیم کنند و به آنها بدهند رعایا را مایوس کنیم بدینوسیله تیشه به ریشه خودمان بزنیم اگر این ماده تصویب شود نتیجه این خواهد بود که کسانی که میلیاردر هستند پول دارند وسیله دارند صدها صدها تراکتور وارد می‌کنند و اسباب دستشان است باز آنها بروند آنجا را اباد کنند و نقش غرض شده‌است بنده عرض می‌کنم که اگر تمام ملک خراب شود و همه بیچاره باشیم بهتر ازاین است که یک دسته در حال رفاه باشند ودیگران ناراحت باشند اینجا است که ما تهدید می‌شویم و دچار بدبختی و بیچارگی می‌شویم اگر در یک مملکتی همه ندار باشند همه بیچاره باشند در آنجا حس بدبینی وحس انتقام کمتر پیدا می‌شود یعنی پیدا نمی‌شود تا آنکه یک طبقه و یک دسته مالک بشوند بنده می‌بینم در زمان استبداد در زمان ناصر الدین شاه یک حدود و ثغوری برای هر صنف و کاری بود یک کسی که مالک بود خلاف شان خودش می‌دانست برود تجارت بکند، یک کسی که تاجربود خلاف حیثیت خودش می‌دانست که برود کاسب شود یک کسی که کاسب بود خلاف وضع خودش میدید که برود مالک شود وهمه دنبال کارخودشان بودند کارگر کارخودش را می‌کرد و کشاورز صنف خودش بود، مالک صنف خودش بود، تاجر صنف خودش بود ولی متاسفانه و با کمال تاثر و تاسف بنده باید عرض بکنم که این اصل و این قاعده بهم خورده تاجر می‌آید تمام استفاده تجارت خودش را می‌برد و ماهم مخالف نیستیم، موافق هستیم باید استفاده برد ولی دیگر نباید مالک هم بشود بعد مالک که شد وکیل هم بشود وکیل که شد وزیر بشود این قابل تحمل در مملکت نیست بنابراین این ماده را من تعجب دارم و اگر آقای وزیر دارایی اینجا تشریف داشتند چون خود اقای وزیر فعلی دارایی هم مرد منصفی است این را الان پس می‌گرفتند ایشان آمده‌اند و در این لایحه می‌گویند که خالصه بایر را می‌خواهیم بین رعایا تقسیم کنیم خلاصه بایر یعنی چه یکوقت یک اراضی مرتع است که او یا صاحب نداردو خالصه نیست یک وقت یک اراضی است که در ملکیت دولت است و خالصه‌است این اراضی بایر خلاصه این سندی است اینجا گذاشته‌اند یعنی دولت‌ها نالایق بوده‌اند که آمده‌اند اراضی کشت و زرع شده آباد خالصه را بایر کردند و حالا به نام بایر واگذار می‌کنند به کسانی که دواطلب این کارند همانطوری که یکی از آقایان فرمودند تمام اراضی خالصه بایر است شما اگر در یک دهی بروید یک فرسخ در دو فرسخ اراضی ان را بایر خواهید دید که مسلما و محققا یک بیستم ان اگر خیلی آباد باشد تحت کشت و زرع نیست و ۱۹ بیستم دیگر آن بایر و غیر قابل کشت یعنی کشت نشده‌است این را دو مرتبه همان آقایانی که یک دسته پولها را جمع کرده‌اند و رویهم گذاشته‌اند برای اینکه بخواهند خودنمایی بکنند و آنوقت میایند آوانتاژی هم از شمامی‌خواهند می‌چسبند، باج سبیل می‌خواهند می‌گویند ما اینجا را آباد کردیم ما اینجا را درست کردیم ما در اینجا تراکتور آوردیم تراکتور اگر آوردی برای رعیت چکار کردی، راه شوسه درست کردی که بروی آنجا گردش و تفریح و تفنن بکنی اینست که بنده صددرصد مخالفم و استدعا می‌کنم که آقایان موافقت بکنند که از این طریق و از این راه باز ما نیاییم یک مقدار خالصه را بدهیم به دست آن پولدارهایی که بروند و بنشینند آنجا و بگویند مالک آن ده هستیم این قسمت را باید در اینجا عرض کنم که شهدالله از روی انصاف عرض می‌کنم کسانی که پدر بر پدر مالک بودند طرز عملشان با رعایا بسیار بهتر و شایسته‌تر از آن اشخاصی است که تازه به دوران رسیده‌اند و مالک شده‌اند زیرا اینها منفعت بردن از ملک را یاد گرفته‌اند ولی ارفاق و بزرگی و شرافتمندی راجع به معامله با رعیت را یاد نگرفته‌اند ولی یک کسی که از اجدادش یک ملکی بهش رسیده با رعیتش هم مثل برادر رفتار می‌کند و آن رعیت هم مالک خودش را دوست دارد اما این تغییری که درظرف ۱۰، ۲۰ سال اخیر شده ویک دسته یکدفعه از توی خاک رفته‌اند به عرش اعلی اینها طرز رفتارشان با رعیت خوب نیست ما دیگر نباید اجازه بدهیم که کسان دیگری هم بیایند.... البته ما با آن پولها و سرمایه هائی که از هر راهی به دست آمده کاری نداریم مشروع یا نا مشروع تهیه کرده‌اند اینها بیایند این اراضی را اشغال بکنند و جای رعیت و کشاورز را تنگ بکنند این است عقیده بنده بسته‌است به نظر آقایان وقطع دارم خود دولت هم توجه به این امر خواهد کرد.

نایب رئیس ـ خواستم تذکری بدهم که آقایان وزراء دستور مجلس را قبلا اطلاع حاصل کنند، بفرمایید آقای مکرم.

مکرم (مخبر کمیسیون قوانین دارایی) ـ معمولا لوایحی که مطرح می‌شود در اینجا روی هر ماده‌ای موافق و مخالف صحبت می‌کنند قاعده براین جاری بوده که مخبر کمیسیون هم توضیحات میداده و از لایحه دفاع می‌نموده....

قبادیان ـ آقای رئیس بفرمایید از آقایان وزراء یک نفر در مجلس حاضر باشد.

نایب رئیس ـ تذکر دادم.

مکرم ـ حالا چندین جلسه‌است که لایحه فروش خالصجات مطرح است بطوریکه آقایان ملاحظه فرموده‌اید بنده یک کلمه صحبت نکرده و دفاع هم نکرده‌ام برای اینکه بنده معتقدم که هر قدر در اطراف قوانین بیشتر بحث بشود و بیشتر انتقاد بشود نتیجه بهتری گرفته خواهد شد (صحیح است) برای اینکه به تجربه هم دیده‌ایم که قوانینی که با عجله گذشته با قید یک فوریت و دوفوریت گذشته نتیجه خوبی نداده و مجبور شدند برگردانند به مجلس و اصلاح کنند اما توضیحی که حالا مختصرا می‌خواهم عرض کنم از این جهه‌است که میبنم آقایان نمایندگان محترم که روی ماده ۵ صحبت می‌کنند نگران شده‌اند و حتی حذف این ماده را لازم دانستند در صورتیکه اگر مختصر توجهی بفرمایید می‌بینید که نظرشان تامین است در دوسه ماده دیگر هست که آیین‌نامه‌هایی که برای اجرای این قانون لازم است واگذار شده‌است به بانک کشاورزی یا دولت خودش تدوین بکند و به موقع اجرا بگذارد ولی در این ماده ۵ از نظر اهمیت موضوع همانطوری که می‌بینیم مورد توجه آقایان نمایندگان محترم قرار گرفته در کمیسیون بحث شد و قرار شد که آیین‌نامه اجرای ماده ۵ را دولت تنظیم بکندو به تصویب کمیسیون قوانین دارایی برساند بنابراین تصور می‌کنم که دیگر جای هیچگونه نگرانی باقی نماند اما مطلبی که می‌خواستم عرض کنم اینست که دامنه بحث و انتقاد خیلی وسیع است ممکن است که روی این قانون ۶ ماه دیگر واقعا بحث شود یعنی یک شورش تمام بشود و برود به کمیسیون برای شور دوم و بعد هم باز اینقدر صحبت و گفتگو بشود، قبلا هم عرض کردم که مخالف نیستم هرقدر بیشتر بحث شود بهتر است اما رعایت این را بکنیم که وقت مجلس گرفته می‌شود و از طرفی آقایان توجه دارند توضیحاتی که این جا بیان می‌فرمایند اینها کمتر ممکن است به خاطر سپرده شود این را بایستی که در کمیسیون قوانین دارایی مورد توجه قرار بدهند و از آن استفاده کنند بنابراین بنده می‌خواهم استدعا کنم که آقایان پیشنهادات خودشان را بدهند توضیح مختصری هم بدهند و بعد طبق دعوتی که از طرف کمیسیون خواهد شد از آقایان استدعا خواهدشد تشریف بیاورند آنجا و توضیحات بیشتری بدهند .

- معرفی آقای فروزان به معاونت وزارت دارایی به وسیله آقای وزیر دارایی

[ویرایش]

۲- معرفی آقای فروزان به معاونت وزارت دارایی به وسیله آقای وزیر دارایی

نایب رئیس – آقای وزیر دارایی

وزیر دارایی – اگر چه در مذاکراتی که قبلا شده بود بنده حضور نداشتم و درست اطلاع ندارم که چگونه وجود یک سوءتفاهمی ایجاد شده ولی از همین قسمت بیانات آقای نماینده محترم اینطور فهمیدم که مجلس شورای ملی میل دارد در این کار یک تجدید نظری بشود برای تامین نظر آقایان بنده موافق که آن قسمت خالصجات بایر حذف شود (احسنت) ضمنا آقای علی اصغر فروزان را به سمت معاونت وزارت دارایی معرفی می‌کنم (صحیح است)

نایب رئیس – آقای وزیر دارایی یک عبارتی را پس گرفتند آقایان اگر مایل هستند این قسمت باشد پیشنهاد بفرمایند که اضافه گردد مانعی ندارد آقای نریمان بفرمایید

- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصجات

[ویرایش]

۳- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصجات

نریمان – بنده راجع بهماده چند نظر اصلاحی دارم که عرض می‌کنم اولا بهتر است به جای اراضی خالصه بایر که در این ماده نوشته شده بایر خالصه نوشته شود

بعضی از نمایندگان – دولت این قسمت را پس گرفت

نایب رئیس – حق دارند در ماده پنج صحبت کنند

نریمان – اولا به نظر من بهتر است به جای (اراضی خالصه بایر) که در این ماده نوشته شده (ارضی بایر خالصه) نوشته بشود زیرا مقصود و منظور اراضی بایر خالصجات است نه زمین‌های خالصه بایر.

ثانیا این که نوشته شده است هر مقدار اراضی بایر خالصه را اشخاص یا شرکت‌های ایرانی بخواهند و بتوانند از عهده آبادی آن برآیند به آنها مجانا واگذار می‌شود باید توجه داشت جزو اراضی بایر خالصه یعنی اراضی بایری که به دولت تعلق دارد زمین‌هایی هست مثل زمین‌های بایر واقع در غرب جاده پهلوی از سه را ونک به بالا که برای ساختن خانه و احداث باغ طالب زیاد خواهد داشت و شاید یک وقتی این زمین‌ها متری ۱۰۰ الی ۱۵۰ ریال ارزش داشت و یک روزی هم محتمل است به همین اندازه هاه یا بیشتر قیمت پیدا کند و درهر صورت امروز هم قیمت خوبی دارد معلوم نیست به چه علت این زمین‌ها مجانا واگذار شود اینها به عقیده من باید به طور مزایده ولی با یک شرایطی که انحصار به یک عده معدودی پیدا نکند و به قطعات نسبتا کوچک فروخته شودبنابراین بطور کلی زمینهای بایر خالصه را که در نزدیکی شهرهای بزرگ واقع است باید از آن قاعده واگذاری مجانی مستثنی و فروش آنها را تابع اصل مزایده قرار داد.

ثالثا ـ خوب است به جای شرکتهای ایرانی در قانون نوشت شرکتهای ایرانی که صاحبان سهام آن یا اکثریت آنها اتباع ایران هستند زیرا ممکن است یک شرکتی که در ایران ثبت شده و ایرانی باشد صاحبان سهام آن خارجی باشند و منظوری که در اینجا هست تامین نگردد. مطلب دیگری که باید مورد توجه واقع شود و درماده پنجم پیش بینی نشده حق تقدم رعایا و برزگران ساکن املاک خالصه‌است نسبت به واگذاری زمینهای بایر آن ملک یا لااقل زمینهای بایر مجاور و وصل به قسمتهای دایر ملک اینگونه زمینها در صورتی ممکن است به خریداران غیر از رعایا و برزگران ساکن ملک خالصه مجانا واگذار شود که این زمینها مورد احتیاج اینگونه مالکین ملک نباشد، چه بسا ممکن است در نتیجه افزایش آب یک ملک خالصه و یا استفاده کامل از آب موجود رعایای ملک بتوانند زمینهای مجاور ملک را آباد و از آنها بهره برداری کنند و یا برای آیش مورد استفاده قرار دهند یا اینکه در آنها دیم کاری کنند باید زمینی در نظر گرفته شود که در این موارد رعایا و زارعین ملک بر سایریت حق تقدم داشته باشند و البته این حق تقدم آنها مشروط بر این است که در یک مدت معینی زمین را آباد کند و مقدار آن هم محدود باشد.

نایب رئیس ـ آقای شوشتری مخالفید یا موافق؟

شوشتری ـ مخالفم.

نایب رئیس ـ آقای ارباب.

ارباب ـ موافقم. بنده به حکم وظیفه مجبور شدم بیایم اینجا در اطراف بعضی فرمایشات همکاران محترم توضیحاتی عرض کنم که مملکت ما د راین حال خرابی که هست اقلا خرابتر نشود از این ماده قسمت خالصه بایر که همکار محترم آقای فولادوند تذکر دادند حرفی ندارم صحیح هم هست اما در اصل اینکه هر موقع یک قانونی برای عمران کشور به مجلس میاورند هیاهو می‌شود در اطراف آن که سرمایه دار نیاید کاری کند و باید تمام را مامورین دولت (نمایندگان ـ همچو حرفی نیست) در دست بگیرند آقایان باتلاق را کدام مامورد ولت می‌تواند بخشکاند (بهادری ـ این باتلاقها کجاست) مامور دولت کرایه خانه ندارد بدهد بیاید این باتلاقها را بخشکاند آیا شوخی می‌کنید؟ یا جدی است، اگر شوخی می‌کنید مجلس جای شوخی نیست اینجا مقدرات کشور ایران تعیین می‌شود بایستی تشویق کرد از هر سرمایه داری که بیاید باتلاقها را بخشکاند اراضی بایر را دایرکند کشور را آباد کند تا آباد نشود در این مملکت کار پیدا نمی‌شود این جمعیتی که توی این کشور وجود دارد اگر امنیت نباشد یعنی امنیت قضائی باشد کار باشد، آبادی باشد این جمعیت کافی برای یک استان این کشور نیست با اینحا گرسنه و لخت و بیچاره هروقت هم صحبت می‌شود می‌گویند کار را بایستی داد به مامور دولت ما که حرفی نداریم اگر دارید یک چنین مامور دولتی چنین وزرائی که بیایند این کارهای عام المنفعه را انجام بدهند بسیار خوب در مرحله اول حق آنها باشد اما عرض کردم مامورین دولت کرایه خانه ندارند بدهند بیایند در کجا یک بیابانی را آباد کنند. و متاسفم از اینکه با این عدم امنیت قضایی کسی نمی‌آید در این مملکت کارهای عمرانی را اقدام کند اگر بیاید بکند بایستی خیلی از او تشویق کرد و این کارها کارهایی است که بایستی سرمایه‌دار بکند کار بی سرمایه و ضعیف و بی چیز و بیچاره نیست بایستی تشویق کرد که سرمایه در این کشور بکار بیفتد تا اشخاص بی‌بضاعت هم دارای بضاعت و خانه و لانه‌ای بشوند این فکر را باید عوض کرد باید به کسی که حاضر بشود سرمایه‌اش را در این کشور بکار بیندازد هر نوع امنیتی ایجاد کرد و از این حرفها دوری کنیم، عرض دیگری ندارم.

نایب رئیس ـ آقای شوشتری.

شوشتری ـ بسم الله الرحمن الرحیم این ماده باز قابل تحلیل و تجزیه‌است مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد لغت باتلاق بنده آنچه را که اطلاع دارم ۲۴۰۰ و خرده‌ای بالاتر کمتر در همین حدود املاک خالصه دولت بوده‌است در این ازمنه شاید ۸۰۰ و ۹۰۰ تا را شاید به انحاء مختلف و به عناوین مختلف برده‌اند حالا د ولت یک نظر اساسی گرفته و نمایندگان محترم یک نظر جامعی دارند ایراد می‌کنند که آن رسیدن ملک است به ارباب استحقاق که سطح بقاء و آبادی مملکت بالا برود این را ما باید تجزیه کنیم تحلیل کنیم اول مقتضی بود صورت این املاک به نحو جامع معلوم شود(صحیح است) که در کدام استان، در کدام شهرستان، در کدام دهستان واقع است و انوقت تفکیک کنیم بین اراضی باتلاقی بایر و اراضی دایر لغت اراضی بایر باید معلوم شود باتلاقی زه کشی دارد زحمت دارد عنوان دارد، چندی قبل خواندم در یکی از جراید امریکا که ترجمه آن در روزنامه اطلاعات بود نوشته شود بحثی شد در امریکا که اراضی باتلاقی اراضی لم یزرع اراضی موات که آن اراضی مال بیت المال است نه مثل اراضی بیت المال ما که توی دست یک عده نیرنگ باز میاید و تقسیم می‌شود، آنجا گفتند که هر کس برود آن اراضی را دایر کند، آباد کند تاچند سال، ده سال، پانزده سال مالیات از او اخذ نمی‌شود اتفاقا اینها رفتند و شروع کردند به جاهای مختلف سرمایه‌های هنگفتی پیدا کردند دولت هم مساعدت کرده بود ولی وزیر دارایی مورد استیضاح کنگره قرار گرفت، وزیر دارایی آمریکا آمد و گفت امضای دولت محترم تر از این حرفها است ما می‌خواهیم سطح مملکت آمریکا به عمران و آبادی برسد، نظر نداریم به شخص خاصی بدهیم این مملکت باید آباد بشود آبادی غیر از محدودیت و احتکار است، دولت باید صورت این اراضی را که باتلاقی است معین بکند به عقیده بنده این هم کافی نیست بایستی دولت آنجا سرمایه بدهد اعلان بکند، بنویسد ماده از مجلس شورای ملی بگذرد که هر کس آمد ده دهکتار، پنجاه هکتار، صد هکتار این اراضی که زه کشی لازم دارد این اراضی که باید برگردد، شوریش برگردد به شیرینی قابل کشت و زرع بشود. تراکتور می‌دهد، ماشین می‌دهد، سرمایه می‌دهد تا مردم بروند کار بکنند ما هی بنشینیم توی خودمان برخلاف قانون اساسی برخلاف مصوبات قانون و موازین هی جمله کنیم از این حملات نتیجه‌ای برای رعایای بیچاره گرفته نمی‌شود خیلی معذرت می‌خواهم من چون عادت ندارم حرف منطقی را به صورت دیگر در بیاورم این ماده به عقیده من قابل تجدید نظر است به این کیفیت که دولت حتما صورت اراضی بایر و خالصه و خالصه و بایر، باز چون طبق موازین معذرت می‌خواهم آقای سلطان‌العلماء من طبق موازین معتقدم که هر مسلمی رفت اراضی بایری را آباد کرد محترم است. مقدس است اصولا می‌گویم این بیت‌المال است، مال بیت المال است، حالا که می‌گویم مال بیت‌المال است باید به بیت المال صورتی داده شود که با موازین منطبق باشد اگر فرض کردیم روزی دولت اظهار کردباینکه مالکین بیایند این کار را بکنند (سلطلان العماء ـ البته باید صورت بدهند) همین را عرض کردم خواستم ببینید که انحرافی ندارم در این قسمت‌ها از این جهه بنده عقیده دارم دولت باید تفکیک کند اراضی بایر و اراضی دایر املاک خالصه را، آنجائی که سکونت درش دارند رعایا اینها تفکیک بشود، تا نمایندگان محترم روشن بهر جزء باشند و بفهمند کجا کدام دسته تخلف به روز می‌کند این حرفها اینجا باید توضیح داده شود و به این کیفیت باید اصلاح بشود

مخبر ـ این نظر جنابعالی تامین است، صورت خواسته شده بود جناب آقای وزیر دارایی هم دستور فرموده‌اند اخیرا هم صورت را به کمیسیون فرستاده‌اند و مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

شوشتری ـ خوت اگر اختلافی نیست و صورت را فرستاده‌اند آقایان نمایندگان محترم عموما نظرشان به عمران و آبادی مملکت است به نحوی که هیج نومن به بعض و نکفر به بعض نشود این اراضی اطراف تهران که می‌بینیم بنده که خانه ندارم نه سال است از این اراضی می‌خواستم به بنده ندادند به همان وضعیتی است که خودتان در تهران می‌دانید مردم از این حرفها می‌ترسند باید فکری کرد بنده که نرفتم ولی به نظرم از شوشتری بودن فقط اسمش را شنیده‌ام ۲۴ ساعت آن قسمت را دیدم، شنیدم اراضی را یک عده‌ای برده‌اند آباد کردند عمران کرده‌اند یا نه اگر هم برده‌اند عمران نکرده‌اند والا وکلا نسبت به آن‌ها نظری ندارند اما ما می‌ترسیم هی بروند مثل اراضی تهران یکعده خارجی بیایند توی خودشان شرکت تشکیل بدهند به این صورت عجیب این کرایه‌ای که به این صورت برای مردم در آورده‌اند که به قول آقای کشاورز صدر مردم را به تزلزل انداخته فکری بکند که حقیقه به دست مردم برسد و مملکت آباد بشود عرض دیگری ندارم. (صحیح است)

نایب رئیس ـ آقای غلامرضا فولادوند.

فولادوند ـ مخالفم.

نایب رئیس ـ آقای رفیع مخالفید؟

رفیع ـ خیر بنده یک عرضی داشتم که حالا موقعش گذشته،

نایب رئیس ـ بفرمایید.

رفیع ـ بنده موقعی که اجازه خواستم برای پس گرفتن آن کلمه بایر بود آقای وزیر مالیه بی مطالعه این کلمه را پس گرفت برای این که زمین‌های آباد که آباد هست زمینهای بایر را باید آباد کرد (صحیح است) این جا باید ذکر شود زمین بایر حرف در اینجا است که باید مردم بروند زمین‌های بایر را زراعت بکنند (صحیح است) زمینهای خالصه خیلی زیاد است بایستی زمینهای بایر آباد شود و بنده این را دوباره پیشنهاد می‌کنم.

کشاورز صدر ـ مطابق ماده ۹۰ اجازه خواستم توضیح بدهم.

نایب رئیس ـ آقای ملک مدنی.

ملک مدنی ـ این موضوع اراضی بایر را که آقای رفیع هم فرمودند بنده در کمیسیون دارایی راه حلی پیدا کردم که هم منظور آقایان که نظر حذف داشته‌اند تامین گردد و هم منظور سایر آقایان تامین شود این بود که صورت اراضی بایر را خواستم که به کمیسیون قوانین دارایی بیاورند و در آن جا مطالعه بشود و آنوقت در کمیسیون تصمیمی گرفتند بشود نظر آقای وزیر دارایی هم که فرمودند من موافقم چنین تصور می‌کنم که قصدشان این بوده‌است که بعد در کمیسیون تصمیمی گرفته شود که نظر خاصی نبوده برای اینکه این جمله گذاشته شود همینطوری که بنده هم در مذاکره اولی عرض کردم ما به حسن نیت ایشان معتقدیم و در این ماده هم این نبوده که غیر از اشخاصی که استحقاق دارند داده شود و فرمایش آقای رفیع هم صحیح است ما باید سعی کنیم که اراضی بایر آباد شود (صحیح است) و روی این قسمت باید در کمیسیون وزارت دارایی بحث شود و یک راه حلی تا توافق آقای وزیر دارایی در نظر گرفته شود که منظور اصولی تامین شودبنده اجازه‌ای که خواستم برای این بود که یک پیشنهادی دادم که چون در شور اول تبصره‌ها که پیشنهاد می‌شود در مجلس بحث در اطراف ان نمی‌شود خواستم یک توضیحی عرض کنم راجع به ان تبصره پیشنهادی که نظر اعضای کمیسیون دارایی و جناب آقای وزیر دارایی را به این نکته جلب کنم و آن این است آنچه که ما شنیدیم این املاکی که مورد اختلاف بود بعد از شهریور که در دادگاهها مطرح بود ه و مورد رسیدگی بوده که ببینند که آیا این املاک مال اشخاص بوده یا نه ومالکیت آنها مورد بحث و صحبت بوده باید در دادگاهها رسیدگی بشود. قانونی برای اینکار گذشته‌است و دادگاه صلاحیت دار دادگستری هم رسیدگی می‌کند و لی این قانون اخیری که گذشته‌است از مجلس املاک واگذاری به نام موقوفه خاندان پهلوی واگذار شود در آن جا، (استدعا می‌کنم آقای وزیر دارایی توجه بفرمایند) مثل اینکه وزارت دارایی یک مسامحه‌ای کرده در آنجا ما قید کردیم که املاکی که مالکیت آنها مسلم شده واگذار می‌شود و املاکی که مالکیت آنها مورد بحث و مذاکره د ردادگاه می‌باشد باید پس از اینکه در دادگاه تعیین تکلیفشان شد آن وقت واگذار شود اگر مال دولت بود آن وقت بای واگذار شود اگر مال مردم بود که نباید املاک آنها را واگذار به دیگری کرد بنده چون یک کسی هستم که نه در املاک آنجا نظر داشتم نه واگذاری و نه خریداری و نه داخل این مسائل بودم، این حق را به خودم می‌دهم و چون می‌دانم اعلیحضرت همایون شاهنشاهی هم نظری جز عدالت و خیر وصلاح جامعه ندارند (صحیح است) بنده خواستم این جمله را اینجا عرض کنم که آقای وزیر دارایی هم توجه کنند که این املاک تا وقتی که تعیین تکلیفشان نشده بایدزیر نظر وزارت دارایی جمع آوری بشود پس از آنکه حکم نهائی صادر شد اگر جزو آن املاکی است که باید واگذار بشود به دربار و اگذار کنند و اگر مال مردم است که باید به خود آنها واگذار بشود و دست خودشان داده شود خواستم در اینموقع و در ضمن تصویب این قانون هم بدینوسیله جلب نظر حضرع عالی را بکنم که این پرونده را بفرمایید بیاورند و رسیدگی کنند در این زمینه هم امریه صادر شده‌است از طرف اعلیحضرت همایونی ولی متاسفانه تاکنون عمل نشده باید تعیین تکلیف مالکیت این املاک بشود اگر مال دربار بود جزو موقوفه خاندان معظم پهلوی بشود که واگذار می‌شود اگر هم مال مردم بود باید بدهند به مردم که بروند پی کارشان.

نایب رئیس ـ پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده‌است قرائت می‌شود.

ریاست محترم مجلس شورای ملی، پیشنهاد می‌کنم در ماده ۵ مذاکرات کافی باشد. محمد علی مسعودی

نایب رئیس ـ آقای محمد علی مسعودی.

محمد علی مسعودی ـ چون جناب آقای وزیر دارایی با اصلاح ماده ۵ موافقت فرمودند و مخصوصا مقرر شد در کمیسیون هم در این باره مذاکراتی به عمل بیاید بنابراین بنده پیشنهاد می‌کنم در قسمت ماده ۵ رای به کفایت مذاکرات گرفته بشود.

نایب رئیس ـ آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی ـ بنده موافقت کردم که کلمه اراضی خالصه بایر از ماده ۵ برداشته شود برای اینکه اراضی خالصه بایر در ماده اول که به زارعین فروخته می‌شود قید شده‌است بنابراین این عبارت این جا زاید بود و مقصود من این بود و موافقت من مبتنی بریک اساس صحیحی بود.

نایب رئیس ـ آقای قاسم فولادوند.

قاسم فولادوند ـ بنده یک توضیحی دارم راجع به این ماده ۵ در خصوص کقایت مذاکرات

نایب رئیس ـ پیشنهاد کقایت مذاکرات شده‌است.

صفوی ـ دفعه دوم کفایت مذاکرات توضیح ندارد.

نایب رئیس ـ اجازه بفرمایید رای گرفته شود چون مخالفی ندارد مطابق آیین‌نامه دفعه دوم کفایت مذاکرات توضیح ندارد رای می‌گیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (‌اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهادات قرائت می‌شود.

کشاورز صدر ـ مطابق ماده ۹۰ بنده اجازه می‌خواهم.

نایب رئیس ـ پیشنهادات که تمام شد به جنابعالی اجازه داده می‌شود.

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم اراضی دشت مقان مشمول مقررات ماده ۵ بود و مجانا بلاعوض بین ایالات و عشایر شاهسون تقسیم خواهد شد طرز عمل و سایر مقررات مربوط بای قسمت را آیین‌نامه که به تصویب کمیسیون دارایی خواهد رسید تعیین خواهد کردـ بهادری.

تبصره به ماده ۵ پیشنهاد می‌نمایم. خالصجات و املاکی که تکلیف انها در دادگاه‌های امور املاک هنوز معلوم نشده و دعوای آن در محاکم قانونی مطرح است از این قانون مستثنی و تا تکلیف قطعی آنها در دادگاه معلوم نشود حق فروش و واگذاری ندارند و وزارت دارایی باید خودش در این املاک عمل نموده تا تکلیف آنها معلوم شود ملک مدنی. برای اصلاح بین نظر دولت و مجلس پیشنهاد می‌کنم قسمت (یا اراضی خالصه بایر) از ماده ۵ برداشته شود قاسم فولادوند.

ریاست محترم مجلس تبصره‌های زیر را پیشنهاد می‌نماید که به ماده ۵ ملحق گردد.

تبصره ۱ ـ دانشکده کشاورزی و مزارع و باغات و مؤسسات ضمیمه آن واقع در کرج و همچنین امیر آباد ملکی دولت واقع در شمال غربی تهران که اختصاص به کوی دانشگاه یافته به ملکیت به دانشگاه تهران واگذار می‌شود.

تبصره ۲ ـ دانشگاه می‌تواند قسمتی از امیر آبا درا که مقتضی باشد طبق نقشه و شرایطی که شورای دانشگاه تصویب خواهد کرد برای تهیه خانه مسکونی معلمین و کارمندان دانشگاه منتقل و بهای آن را به اقساط دریافت و صرف عمران و آبادی کوی دانشگاه نماید.

تبصره ـ عده‌ای از خالصجات دولتی که برای ایجا دمزارع نمونه مناسب باشد و حد متوسط درآمد ۳ ساله اخیر آن معادل مجموع بودجه دانشکده کشاورزی کرج باشد به انتخاب دانشگاه به دانشگاه تهران منتقل می‌شود درآمد این خالصجات به حساب در آمد اختصاصی دانشگاه منظور و از آن محل بودجه دانشکده کشاورزی کرج با تصویب شورای دانشگاه تامین می‌گردد. دکتر نصرالله کاسمی.

ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم ماده ۵ اینطور اصلاح شود طبقه خرده مالک و زارعین به شرط سکونت در محل که در آمد سالیانه آنها کمتر از ۶۰ هزار ریال باشد. که بخواهند اراضی باتلاقی دولت را خشکانده یا اراضی خالصه بایر را دایر نمایند و بتوانند از عهده آن بر آیند حداکثر شصت هکتار به آنها مجانا واگذار خواهد شد این واگذاری به شرط تعهد آبادی در مدت محدود و متناسبی خواهد بد آیین‌نامه واگذاری آن به پیشنهاد وزارت دارایی و تصویب کمیسیون قوانین دارایی به موقع اجراء گذارده خواهد شد عدم انجام تعهدات در مدت مشروط موجب اختیار فسخ برای بانک کشاورزی خواهد بود. عماد تربتی.

ریاست محترم مجلس شورای ملی. اینجانب پیشنهاد می‌نمایم که تبصره ذیل به ماده ۵ اضافه شود.

تبصره ـ خریداران در هر مزرعه مکلف هستند از بین خود یکنفر به عنوان سر فلاح با حقوق مکفی انتخاب می‌کنند که سر فلاح مزبور با تشریک مساعی دهبان و در حضور خریداران برنمه برای عمران وآبادی و غرس اشجار و ایجاد قنات و جلوگیری از مناقشات و منازعات رعایا بر سرزمین و آب (از طریق حکمیت لازم الاجرا) تهیه و بعد از تصویب اکثریت خریداران هر مزرعه به موقع اجرا گذاشته شود. انتخاب سر فلاح دوسال یکمرتبه تجدید خواهد شدو در صورت تخلف سرفلاح از وظایف محوله به حکم دادستان محل قابل عزل و تعقیب خواهد بود. کهبد.

ریاست محترم مجلس شورای ملی. پیشنهاد می‌کنم ماده ۵ به طریق زیر اصلاح شود، اشخاص و اتباع ایرانی که بخواهند اراضی باتلاقی دولت را خشکانیده یا اراضی بایر را دایر نمایند پس از تشخیص استعداد درخواست کنند علاوه از آنکه اراضی مجانا به آنها برگذار می‌شود به قدر لزوم از طرف دولت به درخواست کننده وام داده خواهد شد. سید محمد علی شوشتری.

اینجانب محمود نریمان پیشنهاد می‌کنم اراضی بایر دولت که در نزدیکی شهرهای مهم واقع و برای ساختن خانه و سکونت مورد احتیاج ساکنین این شهرها است به طور مزایده و به قطعات کوچک فروخته شود در اراضی بایر واقع در نزدیکی و مجارت دهات خالصه که باید مجانا واگذار شود رعایا و برزگران ساکن ملک خالصه مجاور حق تقدم داشته باشند کلمه شرکتهای ایرانی که صاحبان سهام و اکثریت سهام آن متعلق به اتباع ایران است تبدیل شود. نریمان

مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم در ماده ۵ به جای جمله بتوانند از عهده آبادی آن برآیند نوشته شد بتوانند ازعهده زارعت در آن برآیند. صفوی.

نایب رئیس ـ آقای کشاورز صدر.

کشاورز صدر ـ بنده هیچ انتظار نداشتم که جناب آقای امینی تشریف بیاورند اینجا و عرایض بنده را تحریف بکنند و بعدهم در مقام این برآیند که با یک حربه‌ای که تو مخالف مالکین هستی بنده را منع بکنند بنده دیگر عرضی ندارم ولی در عین حال بنده متشکرم از این که بنده را لااقل کمونیست نخواندند چون این قاعده شده‌است که هر کس بخواهد انتقادی بکند و حرفی بزند فورا می‌آیند و می‌گویند مخالف با مالکیت هستی بنده اینجا صریحا عرض می‌کنم که بنده موافق با مالکیت و مالک هستم ولی مالک حسابی و مالک غیر متعهدی اگر خاطرتان باشد عرض کردم اینجا که اگر ما این اراضی بائر را اینجا و اگذار کنیم به این صورت به نام اراضی بائر اولا کسانی مثل رعیت حسن و حسین و کربلائی علی که نمی‌آیند سراغش، آنکسانی که اسباب کار دارند می‌آیند من مخصوصا متذکر شدم مالکینی که از اجداد آنها ملک به آنها رسیده‌است آنها باز با رعایایشان خیلی بهتر از تازه به دوران رسیده‌ها رفتار می‌کنند، بنده مخالفتی با مالکینی که بارعایای خوب رفتار می‌کنند که ندارم مخالف با این که مالک نباید شغل دیگر داده داشته باشند نکردم عرض کردم که در این ملک باید حساب و کتاب باش همان طور که در سابق بود مخصوصا در ایران ا زدوران بسیار قدیم این قاعده بوده که بایستی اصناف حد خودشان را داشته باشند (اردلان ـ آقا این اصل صحیح نیست) یعنی یک کسی نباید تاجر باشد و مالک باشد وهمه کاره شود وهمه مشاغل را اختصاص بدهد به خودش (اردلان ـ این صحیح نیست) اگر این طور نباشد، آقای اردلان نه من اینجامی‌مانم و نه شما حالا می‌خواهید قبول کنید یا قبول نکنید بدبختی در این است که ایشان با فکر هم هستند (زنگ رئیس) و مالک هم نیستند، ملکی هم ندارند دفاع می‌کنند حالا اجازه بفرمایید بنده عرضم را بکنم من معتقدم در مجلس شورای ملی هر کس آزاد است پشت تریبون هر حرفی را بزند و اگر کسی آمد پشت تریبون انتقاد کرد از اوضاع به او نیاید بگویند تو می‌خواهی تحصیل و جاهت کنی تازه بنده می‌گویم تحصیل و جاهت کردن یعنی چه؟ یعنی یک حرفی بزند که عموم مردم خوششان بیاید لابد تمام مردم تشخیص شان از فکر عده معدود بهتر است این گناه برای کسی نیست که بگوید تو چرا این حرف رازدی، بنده توی خانه خودم به بچه خودم که پانزده سالش است اجازه می‌دهم با بنده محاجه کند شم هم باید به بنده اجازه بدهید که اینجا عرایض خودم را بکنم آقای امینی جنابعالی اینجا فرمودید که بنده با مالکیت اظهار مخالفت کردم اینطور نیست و بنده انتظار نداشتم و به آقا ارادت دارم و بعد هم فرمودید که نمن از اظهار تو بسیار متاثر شدم ایکاش تاثر شما موجب گله از من نمی‌شد، موجب این می‌شد که به فکر علاج کار می‌افتادید بنده اینجا صریحا اعلام می‌کنم که خانم فخر الدوله مادر بزرگوار جنابعالی کسی است از بسیاری از مالکین در ملک خودشان آسایش رعایا را بهتر فراهم می‌کنند و شاید اگر دست جنابعا لی بودآن جور فراهم نمی‌کردید گناهی نکردم که گفتم دیگران این جور نیستند (آشتیانی‌زاده ـ آقا ملک زیاد داردند. نکته‌ای را که عرض می‌کنم خواه عموم آقایان موافق باشند خواه مخالف باشند این است که خواهی نخواهی بایستی عموم مالکین خودشان جمع شوند دورهم و فکر بکنند که اگر یک آدمی آمده‌است وارد شده در جرگه آنها یا خدای نخواسته خودشان به فکر نیستند آسایش رعایایشان را فراهم کنند زندگی شان را راحت بکنند فرصت ندهند به کسانی که در طرف دهشان یک کسی کاخ ییلاقی و قشلاقی و اتومبیل تابستانی و زمستانی داشته باشد و این مسائل را به رخ مردم بکشند، این درست نیست عرض من این بود نه اینکه با مالکیت مخالفم بنده با آن مالکیتی موافقم که جد خود من آن قاعده را آورده محمد بن عبدالله آن مالکیتی که خود شما هم قائل هستید انصاف می‌خواهم من از آقایان اگر به حکم شرح ما عمل بکنیم اگر عوارض شرعی را بپردازیم خمس و زکوه بدهیم اینقدر کسی ثروتمند می‌شود که در سویس و امریکا و حتی در افریقا وقتی ببیند جای دیگری نیست در افریقا زمین دارند (نورالدین امامی ـ جای خطرناکی است) این درست نیست، البته من مالکینی را می‌دانم که دلارها را برداشته‌اند و رفته‌اند در امریکا و سویس چیز خریده‌اند و آنجا زندگی می‌کنند (شوشتری ـ اموال آنها باید مصادره شود) عرض می‌کنم که از آقای وزیر دارایی سؤال بفرمایید بپرسید آقایانی که رفته‌اند در امریکا و دلار دارند آنها را بیاورید اینجا تا آن روزنامه نویس امریکائی از آنجا حمایت نکند و بگوییم آقا شما خودتان حمایت می‌کنید از آن گردن کلفتها و صاحبان دلار که آمده‌اند آنجا و باز هم میل دارند که بقیه سرمایه مملکت دست آنها بیفتد، این طور است که بنده عرض می‌کنم والابنده مالکیت را عرض نکردم آقای وزیر دارایی باید همانطور که آقای ایمانی را آوردند و ایشان دوسیه‌ها را کشیدند بیرون و الان بیست میلیون تومان مالیاتی را که تجدیدنظر آن قطعی شده پرونده‌ها ی آنها را آورده‌اند بیرون، آنوقت چه می‌گویند دستشان که به ایمانی نمی‌رسد به ایشان می‌بندند و می‌گویند بهائی است (مکرم ـ کسی این حرف را نزده‌است) سید اولاد پیغمبر است آقا، می‌گویند بهائی است این حرف‌های بی اساس رامی‌زنند بهرحال بنده با مالکیت موافقم ولی با تجاوز مبارزه می‌کنم.

ـ تصویب نمایندگی آقای رستم گیو نماینده زرتشتیان

[ویرایش]

۴ـ تصویب نمایندگی آقای رستم گیو نماینده زرتشتیان

نایب رئیس ـ اجازه بفرمایید دو طرح از طرف آقایان تقدیم شده (اردلان ـ یک تذکر نظامنامه‌ای دارم) اجازه بفرمایید آقای اردلان شما نمونه انضباط هستید بنده دارم صحبت می‌کنم (‌اردلان ـ به بنده اجازه بفرمایید اخطار نظامنامه‌ای دارم) اسم شما نوشته شده‌است و اجازه هم بعدا داده می‌شود قبل از این طرح یک گزارش از کمیسیون رسیده‌است که آقای حاذقی قرائت می‌کند.

(گزارش شعبه دوم به شرح زیر قرائت شد) شعبه دوم پرونده انتخابات زرتشتیان دایر به نمایندگی آقای ارباب رستم گیو را مورد شور و مطالعه قرار داده و پس از مداقه در پرونده چون معلوم شد بر طبق مقررات قانون، انتخابات دوره شانزدهم قانونگذاری زرتشتیان در کلیه نقاط ایران انجام شده و در نتیجه آقای ارباب گیو به اکثریت ۲۲۶۰ رای از مجموع ۲۴۴۱ رای ماخوذ به سمت نمایندگی انتخاب شده‌اند و در تاریخ پنجم اردیبهشت ماده ۱۳۲۹ اعتبار نامه از طرف انجمن زرتشتیان به نام ایشان صادر شده‌است و چون شکایتی در پرونده موجود نبود لذا شعبه دوم به اتفاق آراء صحت نمایندگی آقای ارباب رستم گیو را تصدیق و اینک گزارش آنرا برای تایید تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید.

نایب رئیس ـ چون مخالفی نیست تصویب شد

اردلان ـ بنده تذکری دارم

تصویب دو فوریت طرح پیشنهادی راجع به الغاء هیئت تصفیه درباب تقسیم کشور

[ویرایش]

۵- تصویب دو فوریت طرح پیشنهادی راجع به الغاء هیئت تصفیه درباب تقسیم کشور

نایب رئیس ـ طرح قرائت می‌شود بعد بفرمایید (بشرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی چون تصمیم اخیر هیئت تصفیه کارمندان دولت درباره تشکیلات وزارت کشور متباین با قانون تقسیمات کشور مصوب ۱۶ آبان ۱۳۱۶ وقانون اصلاحی مصوب ۱۹دی ۱۳۱۶ و قوانین دیگر است و مراد از برگذاری اختیار تصفیه نقض قوانین نبوده لذا امضاء کنندگان ماده واحده ذیل را به قید دو فوریت پیشنهاد و تصویب آن را درخواست مینماییم. ماده واحده ـ قانون تقسیمات کشور مصوب ۱۶ آبان و ۱۹ دیماه ۱۳۱۶ به قوت خود باقی و به طوریکه مجلس شورای ملی برنامه دولت را دایر به تشکیلات متناسب با اوضاع حاضر تصویب نموده مکلف است هر چه زودتر لایحه خود را تقدیم مجلس نموده تا اقدام مقتضی به عمل آید. خسرو قشقائی شوشتری، علی محمد غضنفری، حسن مکرم، گودرزی، احمد دهقان، شهاب خسروانی، برومند، دولت‌آبادی، طاهری، پالیزی، گرگانی، دکتر راجی، ملک مدنی، رضا آصف، مهدی ارباب، عزیز اعظم زنگنه، صاحب جمع، مجید موقر، ابوالفتح دولتشاهی، ابوالقاسم امینی، محمود محمودی، حسن اکبر، صفائی، دکتر کاسمی، اسمعیل ظفری، ناظرزاده، پناهی، بزرگ نیا، امیر افشاری، دکتر جلالی، امامی اهری، قبادیان، سالار بهزادی، نورالدین امامی، قهرمان، عباس اسلامی، خاکباز، قراگزلو، بهادری، مهدوی، فرامرزی، دکتر مصباح‌زاده، افشار، فقیه‌زاده و چند امضاء لایقرء

نایب رئیس ـ طرح دیگری هم در این زمینه رسیده‌است قرائت می‌شود. امضاء کنندگان زیر ماده واحده ذیل را باقید دو فوریت تقدیم مجلس شورای ملی مینماییم. ((چون تصمیم هیئت تصفیه درباره تغییر تقسیمات کشور خارج از وظیفه قانونی آن هیئت بوده و فاقد هر گونه ارزش قانونی و غیر قابل اجرا است.)) حاذقی، شوشتری، دکتر نصرت الله کاسمی، صفائی، حسن مکرم، طاهری، افشار صادقی، عسگر صاحب جمع، ناظر‌زاده، مهدی ارباب، نورالدین امامی، مجید موقر، احمد دهقان. چند امضای لایقرء.

نایب رئیس ـ آقای کشاورز صدر. موافقید؟

کشاورز صدر ـ بنده موافقم.

نایب رئیس ـ آقای شوشتری،

شوشتری ـ بنده موافقم.

نایب رئیس ـ اقای ملک مدنی.

ملک مدنی ـ موافقم.

نایب رئیس ـ آقای ارباب مهدی.

ارباب مهدی ـ بنده موافقم.

نایب رئیس ـ آقای اسلامی.

اسلامی ـ بنده موافق مشروط هستم.

نایب رئیس ـ آقای قبادیان.

قبادیان ـ موافقم.

نایب رئیس ـ بنابراین احتیاجی به صحبت نیست رای می‌گیریم به فوریت اول آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. فوریت دوم مطرح است آقای فرامرزی موافقید یا مخالف؟

فرامرزی ـ مخالفم.

نایب رئیس ـ آقای فرامرزی بفرمایید.

فرامرزی ـ عرض کنم که اینها این اختیار را در سایر وزارت خانه‌ها نداشته‌اند بنابراین باید یک ترتیبی کرد که عمل اینها در سایر وزارت خانه‌ها هم متوقف بشود با این ترتیبی که عمل کرده‌اند.

نایب رئیس ـ این مربوط به اصل ماده‌است.

فرامرزی ـ بنابراین بنده معتقدم که این طرح را آقایان طوری بکنند که جامعتر باشد این استفاده را بنده از فرمایش آقای وزیر دادگستری کردم.

نایب رئیس ـ آقای رضوی موافقید یا مخالف؟

رضوی ـ مخالفم

نایب رئیس ـ آقای اردلان.

اردلان ـ بنده مخالفم.

نایب رئیس ـ آقای اسلامی.

اسلامی ـ بنده موافقم.

نایب رئیس ـ بفرمایید.

اسلامی ـ عرض کنم که خوشبختانه وزارت کشور که بنده همیشه عرض می‌کنم وزارت کمیسیون شده یک گرفتاری پیدا کرده که ناچار است مجلس شورای ملی این گرفتاری را حل بکند، بنده خودم این طرح را امضاء کردم موافقم و البته مجلس شورای ملی این را حل خواهد کرد ولی شرطش این است که وزارت کشور در امور شهرستانها بی نظر رفتار کند (صحیح است) مخصوصا قانونی از اینجا گذشت به نام قانون استقلال شهرداریها، وزارت کشور همه را مسکوت گذاشته و انداخته توی دست انداز کمیسیون بازی، همه شهرها شهردار معرفی می‌کنند و موافقت نمی‌کنند مثل قم، رشت، مازندران جاهای دیگر، ما موافقیم این عمل خلاف قانونی که شده‌است رفع بکنیم ولی وزارت کشور هم باید توجه کند، اقای شوشتری سرکار که امور قضائی را آنجا اداره می‌کنید وزارت کشور در کارهای غیر قانونی دخالت نباید بکند والا بنده همین جا اعلام جرم می‌کنم واما با اینکه بنده موافق هستم، این کار این طور نبایستی با عجله و شتاب انجام بگیرد ما به فوریت اولش رای دادیم و به اصلش هم رای می‌دهیم ولی بایستی که یک مطالعه بسیار دقیقی بشود و همان طور که آقای فرامرزی فرمودند نسبت بایر وزارت خانه‌ها هم یک توجهی بشود.

شوشتری ـ همین تمام می‌کند.

- مذاکره در فوریت طرح قانونی راجع به پرونده قتل محمد مسعود و عدم تصویب فوریت

[ویرایش]

۶- مذاکره در فوریت طرح قانونی راجع به پرونده قتل محمد مسعود و عدم تصویب فوریت

نایب رئیس ـ رای می‌گیریم به فوریت دوم آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد برای طبع و توزیع فرستاده می‌شود یک طرح دیگری رسیده‌است که قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس مقدس شورای ملی چون اغلب به پرونده قتل مرحوم محمد مسعود مستحضر شوند ماده واحده زیررا تقدیم وبا قید دو فوریت تقاضای طرح آنرا داریم.

ماده واحده ـ برای رسیدگی به جریان پرونده قتل محمد مسعود و استحضار مجلس شورای ملی از چگونگی رسیدگی دادسرا به این پرونده سه نفر از مجلس شورای ملی (آقایان دکتر محمد مصدق ـ گنابادی ـ گودرزی) به اتفاق چهار نفر از روسای شعب دیوان کشور که به طور قرعه از بین تمام روسای شعب انتخاب خواهند شد و دادستان دیوان کشور به محتویات پرونده مذکور رسیدگی نموده نظر خود را در ظرف یک ماه به مجلس شورای ملی گزارش خواهند داد. دهقان. حاذقی. برومند. گودرزی، آصف، دکتر راجی، پیراسته، اردلان، دکتر نبوی. افشار، صادقی، فرامرزی، دکتر علی جلالی، بزرگ نیا، طاهری، گرگانی، محمد ذوالفقاری، عباسی، موسوی، ملک مدنی، قریشی، شوشتری، صدری، دولت‌آبادی، فقیه‌زاده، دکتر طاهری، سالار بهزادی، صفوی، مهدوی، ابتهاج، ناصرذوالفقاری، عزیز اعظم زنگنه، محمد علی مسعودی.

نایب رئیس ـ آقای دهقان موافقید؟

دهقان ـ موافقم.

نایب رئیس ـ آقای اردلان

اردلان ـ موافقم

نایب رئیس ـ آقای عامری موافقید یا مخالف؟

عامری ـ مخالفم.

نایب رئیس ـ بفرمایید.

عامری ـ البته اتفاق افتاده جنایتی واقع شده حتما بایستی روشن شود مخالفت بنده از این حیث نیست ولی می‌خواهم عرض کنم این رویه‌ای که در همه جای دنیا معمول است که تقاضای کمیسیون خاصی می‌شود برای رسیدگی، آن کمیسیونها برای اعمال مجلس شورای ملی نسبت به نظارتی است که مجلس نسبت به اجرای قوانین از طرف دولت دارد وقتی که آقای پیراسته این جا توضیح دادند که این کار هنوز به جائی نرسیده‌است و در مرحله تحقیقاتی است هیچکس حق ندارد تا در مرحله تحقیقاتی است برود بخواند. پس این رسیدگی خلاف اصل است. نظارتی که مجلس شورای ملی می‌تواند بکند نسبت به اعمال دولت که قانون اساسی به ان اجازه داده همان کمیسیونهائی است که تعیین می‌شود تا در اعمال دولت نظارت بکند وزیر دادگستری این جا نشسته، یک قتلی اتفاق افتاده بنده به هیچوجه من الوجوه اطلاعی ندارم و نمی‌دانم چطور شده‌است همین قدر می‌دانم به اتمام نرسیده و روشن نشده‌است، از آقای وزیر دادگستری صراحه اقایان باید بخواهند که چرا این دوسیه را کد مانده اگر قتلی واقع شده و اگر مشمول مرور زمان هم شده دادستان باید بگوید مشمول مرور زمان واقع شده مثلا دهسال گذشته‌است اما تا وقتی که مشمول مرور زمان نیست وزیر دادگستری مسئول این کار است هریکی از آنها که تخلفی در انجام وظیفه اش کرده‌است شما باید بخواهید که چرا قصور شده ولی این برخلاف اصول است که یک پرونده‌ای که در مرحله تحقیقاتی است شما بروید این را نگاه کنید این خلاف اصول قضائی است بنده از نظر خلاف اصول عرض می‌کنم والاهیچ مانعی ندارد که از آقای وزیر دادگستری بخواهید توضیحی بدهند که چرا این تاخیر شد و بعد هم تاکید بکنید در تعقیب قضیه بخواهید از ایشان که در ظرف پانزده روز، ۱۰ روز، سه روز بیایند اینجا توضیح بدهند و مخالفت بنده فقط از این لحاظ بود والا قتلی واقع شده باید تحقیق بشود تعقیب بشود و توضیح داده بشود و گزارش آن به مجلس شورای ملی داده بشود.

نایب رئیس ـ آقای دهقان.

دهقان ـ وظیفه ما است که از هرگونه تشنج در مجلس شورای ملی جلوگیری کنیم تا مجلس شورای ملی بتواند کارهای اساسی ترش برسد متاسفانه صحبت پرونده قتل محمد مسعود به مجلس شورای ملی کشانده شده و اگر یک تکلیف قطعی برای این کار روشن نشود (صحیح است) و اساس اینکار روشن نشود هر روز آنهائی که در این عمل ذی نفع هستند یا آنهائی که پی وسیله برای تشنج می‌گردند این را دست آویز می‌کنند و بهم گوشه می‌زنند و ماهم باید وقتمان صرف گوش کردن مطالبی باشد که قطعا به مجلس شورای ملی مربوط نیست بالاخره قتلی واقع شده‌است باید معلوم بشود که دوایر قضائی و کسانی که مسئولیت رسیدگی به این امر را داشته‌اند آیا وظیفه خودشان را انجام داده‌اند ومطابق اظهار نظر ومطالبی که این جا آقای مکی گفتند در اینکار اعمال نظر شده وقتلی که اتفاق افتاده خون را به اصطلاح به هدر می‌دادند ما می‌خواهیم بدانیم که این پرونده به کجا کشیده تا آنجائی که عمل شده آیا صحیح عمل شده‌است و این دست آویز را از دست اشخاصی که می‌خواهد موجب تشنج بشوند و حربه بر علیه این و آن در دست داشته باشند بگیریم وخلاصه مطلب را روشن بکنیم و خودمان را از این جنجال برکنار کنیم. آقای عامری هیچ اشکالی ندارد ما این جا پیشنهاد کردیم جناب آقای دکتر مصدق که مورد احترام ما هستند و آقای گنابادی که یکی از اشخاص شریف و از قضات با سابقه این مملکت هستند و آقای گودرزی که ایشان هم از قضات شریف هستند به اتفاق چهار نفر از روسای شعب دیوان عالی کشور و دادستان دیوان کشور این دوسیه را بخوانند یک گزارشی به مجلس بدهند، بنده این را به آقای عامری عرض کنم که هرکس غرض به هر کس داشته این را وسیله کرده که این اتهام را به او بزند، آخر بگذارید که رفع این اتهامات بشود بنده عقیده‌ام این است که هر وقت به هر کس اتهام زده می‌شود به هر اداره‌ای به هر وزارتخانه‌ای مثل تمام مجالس دنیا فورا یک کمیسیون تحقیق تشکیل بشود برود رسیدگی بکند و در این جنجال‌ها را بگذارند که اشخاص را مورد اتهام قرار ندهند و هر کس هر غرضی دارد هراتهامی به هر کس نچسباند و هر لاطائلی دلش می‌خواهد نگوید بگذارید اگر کسی وظیفه‌اش را انجام نداده تعقیبش بکنند ولی اگر کسی وظیفه‌اش را انجام داده نیایند این جا تحت لفافه و هوچیگری و نمی‌دانم بعضی حرفها اینجا هر چه دلشان می‌خواهد بگویند و هر چه هم دلشان می‌خواهد توی روزنامه‌هاشان بنویسند بنابراین استدعا می‌کنم جنابعالی هم مخالفت تان را پس بگیرید که رای گرفته بشود و این کمیسیون تشکیل بشود تا بیخود کسی را متهم قرار ندهند و تکلیف این پرونده هم برای همه روشن بشود.

نایب رئیس ـ رای می‌گیریم به فوریت اول اقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.

دکتر شایگان ـ علت ایران مسبوق است که پروند چیست؟ پرونده جعل است جعل جای حقیقت را نمی‌تواند بگیرد.

دهقان ـ آقای دکتر مصدق می‌روند رسیدگی می‌کنند ایشان مگر ماست مالی می‌کنند؟

دکتر بقائی ـ اصل پرونده جعل است چی را رسیدگی کنند؟

مکی ـ پرونده چاپخانه مجلس را هم بگویید بیاورند.

نایب رئیس ـ ده دقیقه تنفس داده می‌شود. (جلسه در ساعت دوازده و ربع بعنوان تنفس تعطیل و مجددا نیم ساعت بعد ازظهر به ریاست آقای دکتر معظمی (نایب رئیس) تشکیل شد)

ـ بقیه مذاکرات در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصجات

[ویرایش]

۷ ـ بقیه مذاکرات در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصجات

نایب رئیس ـ ماده ششم لایحه مطرح است،

اردلان ـ بنده تذکر دادم مطابق ماده ۸۳ بیانات قبل از دستور و بعد از دستور اجازه داده شده صبح زود هم نماینده محترم جناب آقای آصف قبل از وقت اسم نویسی کرده‌اند بنده تقاضا می‌کنم به ایشان بعد از دستور اجازه بفرمایید مطالبشان را بگویند. ایشان خودشان هم یک شرحی نوشته‌اند که مطالبی دارند و چون فوریت دارد اجازه بفرمایید به عرض مجلس برسانند.

حاذقی ـ تذکر نظامنامه‌ای دارم.

نایب رئیس ـ بعد از قرائت ماده ۶ (ماده ششم بشرح زیر قرائت شد)

ماده ۶- اراضی خالصه که اعیانی آن متعلق به اشخاص است از طرف بانک به توافق صاحبان اعیانی در صورتیکه طالب باشند بعدا یا به اقساط پنجساله فروخته می‌شود ـ عرضه خانه‌های مسکونی رعایا مجانا واگذار می‌شود.

نایب رئیس ـ اقای نبوی موافقید یا مخالف؟

نبوی ـ مخالف.

نایب رئیس ـ آقای اردلان موافقید یا مخالف؟

اردلان ـ موافق.

نایب رئیس ـ اقای نبوی بفرمایید.

نبوی ـ چون منظور از تدوین این قانون در درجه اول رفاه حال رعایا و کشاورزان بوده‌است ما بایستی این نظر را در هر ماده‌ای از مواد این قانون تعقیب کنیم که در این منظور به نحو بهتری انجام بشود نوشته شده اراضی خالصه ایکه اعیانی آن متعلق به اشخاص است از طرف بانک به توافق ظاهرا منظورش باتوافق به صاحبان اعیانی است در صورتیکه طالب باشند نقدا یا به اقساط پنجساله فروخته می‌شود عرصه خانه‌های مسکونی رعایا مجانا واگذار می‌شود. اعیانی اراضی خالصه چیزهایی است که متعلق به کشاورزان فقیر یا بی بضاعت یا کم بضاعت است ما باید یک عملی بکنیم که این اراضی را آنها بتوانند بخرند و منصرف بشوند، مدت پنجسالی را که در اینجا نوشته شده‌است به عقیده من کافی نیست (فرامرزی ـ مفت بدهند به آنها) اگر بخواهید این کار را بکنید بهتر آنست که این مدت را اضافه بکنید من عرض دیگری مربوط به این موضوع نداشتم و پیشنهادی هم راجع به این قسمت خواهم داد.

نایب رئیس ـ آقای اردلان.

اردلان ـ اگر نماینده محترم توجه بفرمایند ما در این قسمت رعایت کشاورزان را کردیم برای این که نوشتیم خانه‌های مسکونی رعایا مجانا واگذار شود ولی در این خالصجات ملاحظه بفرمایید یک گاراژی ساخته شده‌است که این نه جزو اراضی کشت زاری است که بشود به کشت کار واگذار کرد و نه خانه‌است این را نوشته‌ایم که اگر آنجا گاراژی ساخته‌اند دکاکینی ساخته‌اند اینها نه جزو اراضی مزروعی است و نه خانه‌است که مجانا داده بشود. منظور از این ماده این بوه که آنها را باقساط ۵ ساله واگذار بکنند بنده باز از ماده ششم استفاده می‌کنم و یک تذکری را به عرض میرسانم و آن این است که ما باید دست تمام افراد را در این کشور باز بگذاریم که درلوای یک قانون که در مملکت ما حکمفرماست از هر طبقه هستند افراد بتوانند فعالیت خودشان را ابراز کنند این شخص چه مالک باشد چه تاجر باشد چه صنعتگر باشد باید یک قانونی که در مملکت ما هست در سایه آن قانون هر فردی بتواند فعالیت خودش را ابراز کند و این که آقای کشاورز صدر نماینده محترم فرمودند که یک مالک نمی‌تواند تاجر باشد و یک تاجر نمی‌تواند مالک باشد (کشاورز صدر ـ انحصار نباید باشد) ما نباید مطابق قرن حجر فکر بکنیم مطابق امروز ما باید فکر کنیم (آشتیانی‌زاده ـ وزیر می‌تواند تاجر شود آقای اردلان) اجازه بفرمایید من عرضم را بکنم ما نباید مطابق قرن حجر فکر بکنیم ما باید مطابق امروز فکر کنیم هر فردی از اهالی این مملکت در سابقه قانون هر یک از افراد این مملکت به عقیده بنده آزاد هستند در سایه قانون بتواند فعالیت اقتصادی در این مملکت بکند (آشتیانی‌زاده ـ می‌خواهیم هفتاد سال سیاه نکند) اگر یک کسی برخلاف قانون دزدی کرد باید پدرش را در آورد (‌آشتیانی‌زاده ـ کدام قانون؟) همان قانون که تصویب شده

نایب رئیس ـ آقای آشتیانی‌زاده صحبت نفرمایید.

اردلان ـ بنابراین این تقسیم طبقات و این ایجاد طبقات صحبتش به عقیده من صحیح نیست ما تمام ایرانی و اهل این مملکت هستیم ذوق وسلیقه هر کاری را که پیدا کردیم باید مشروعا دنبال آن کار برویم هر وقت هم از جاده راست منحرف شدیم باید قانون ما را هدایت کند و الا اگر یک طبقه مادام العمر مالک باشند یک نفر ارسی دوز باید الی الابد ارسی‌دوز باشد همچو چیزی نیست باید در لوای قانون به تاجر آزادی داد به همه افراد آزادی داد که در لوای قانون بتوانند انجام وظیفه کنند (صحیح است)

آشتیانی‌زاده ـ پدر همه را در بیاورند.

نایب رئیس ـ اقای حاذقی.

حاذقی ـ موافقم.

نایب رئیس ـ آقای شوشتری.

شوشتری – مخالفم.

نایب رئیس ـ بفرمایید،

شوشتری ـ بسم الله الرحمن الرحیم ماده ۶ اراضی خالصه که اعیانی آن متعلق به اشخاصی است از طرف بانک به توافق یا با توافق که صحیح است به صاحبان اعیانی در صورتیکه طالب باشند نقدا یا به اقساط پنجساله فروخته می‌شود عرصه خانه‌های مسکونی رعایا مجانا واگذار می‌شود در این ماده از نظر اصول نما اگر اعیانی راما به نحو مطلق بگیریم اراضی که در آن کشت می‌شود باغ می‌شود غرس اشجار می‌شود استخر ساخته می‌شود اینها اعیانی است اینها نما است دیگر موضوعی باقی نمی‌ماند یعنی همه باید مجانا واگذار شود (صحیح است) و اگر غیر از این بود که خانه هائی که در این اراضی ساخته شده بناهائی که ساخته شده گاراژ و مستقلاتی که ساخته شده اینها بایستی به طور صریح روشن بشود این جور ماده ترتیب دادن همان بساط‌ها می‌شود همان اغراض‌ها می‌شود (کشاورز صدر ـ خانه رعیتی) خانه‌های رعیتی بلی یک کسی دکان بزازی یک بنکداری هم ساخته اینهم رعیت است رعیت را که نگفته‌اند حتما باید مثل رعایای کرمان و خراسان و آذربایجان لخت وستر عورت هم نداشته باشند رعیت را ما انشاء الله سعی می‌کنیم که همه چیز داشته باشند (نمایندگان ـ انشاءالله) این ماده به این کیفیت اگر اعیان را درست و تمام اگر به معنی نمای موجود تلقی کنیم نمای موجود از نظر قضاوت اعیان است و باید مجانا واگذار بشود وباید این ماده روشن بشود به طوری که اسباب زحمت نشود.

مخبر ـ پیشنهاد بفرمایید.

فرامرزی ـ پیشنهاد می‌دهیم مجانا واگذار بشود.

نایب رئیس ـ اقای حاذقی

حاذقی ـ حسن نیت آقایانیکه معتقد هستند که اراضی املاک خالصه که اعیانی ان متعلق به غیر است مجانی واگذار شود محرز است اما باید دید که این اراضی که اعیانی آن متعلق به دیگران است آیا چه اشخاصی توانسته‌اند در املاک خالصه دولت اعیانی ایجاد بکنند من معتقد هستم که این اعیانی‌ها متعلق به مالکینی بوده‌است که در املاک خالصه توانسته‌اند یک اعیانی بوجود بیاورند ساختمانی بکنند وعلاقه‌ای بوجود بیاورند چطور ما می‌توانیم راضی به اینکار بشویم چون یک اصلی است که گفته‌اند الزرع للزارع ولوکان غاصبا همینطور بنا وساختمانی که در این اراضی دولت انجام گرفته الان صاحبان آنها آنجاها را تصرف دارند اراضی هم متعلق به دولت است اگر ما اینجا بگوییم اراضی مجانا و رایگان به آنها داده بشود یک نازشستی برای یک عده‌ای که آمده‌اند اینجا اراضی خالصه را تصرف کرده‌اند قائل شده‌ایم و این صحیح نیست اما از نظر اینکه قانون کمک به زارع و کشاورز بوده‌است ما نمی‌توانیم با این ترتیب آن منظور راتامین بکنیم از طرف دیگر دعوا ونزاع هم به عقیده ما صلاح نیست که اراضی راتقسیم بکنند اگر صاحبان اعیان مایل شدند موافق شدند آنرا بخرند نقدا با به اقساط چند ساله و پول آنرا به بانک کشاورزی بدهند و آن پول وسیله می‌شود برای دادن وام به آن زارع و کشاورز بنابراین من با این ماده شش به همین کیفیتی که کمیسیون دارایی تصوی کرده‌است موافق هستم اما راجع به عرصه خانه‌های مسکونی رعایا این حرف بسیار صحیحی است رعایائی که در املاک خالصجات خانه و لانه دارند البته نباید برای اراضی ان خانه‌ها دولت پولی مطالبه بکند برای اینکه قدر مسلم این است که به ارباب استحقاق برگذار می‌شود ولی اراضی اعیانی مجانا و بلا عوض نباید واگذار شود. نایب رئیس ـ آقای امامی خوئی مخالفید امامی ـ مخالفم. نایب رئیس ـ بفرمایید. امامی خوئی ـ اولا به نظر بنده این ماده شش یک اصلاح عبارتی لازم دارد نوشته‌است از طرف بانک به توافق یا با توافق به صاحبان اعیانی عرصه فروخته بشود این گنگ است اما اینکه آقای اردلان فرمودند که اگر گارژ یا دکان ساخته شده‌است البته تصدیق میفرمایید که خیلی کم خالصه‌ای داریم که آنقدر آباد باشد که دکان و مستغلات و گاراژ داشته باشد این قبیل خالصه خیلی کم است ولی یک قسمتش را هم تصدیق بفرمایید که در این اعیانی‌ها ممکن است پنجاه جریب بیست جریب باغ احداث شده باشد و این اراضی ارزش دارد نمی‌شود همانطور که فرمودند به طور رایگان به مالکین ان داد و راجع به پنجسال هم من مخالفم چون پنجسال یک مدت خیلی کمی است برای پرداخت قیمت آن عرصه‌ها ممکن است بنده پنجاه جریب داشته باشم و درظرف پنجسال بتوانم بدهم ولی ۵۰ جریب قیمت اراضی بائر را از رعیتن گرفتن مشکل است (مخبر ـ از رعیت که قیمتش رانمی‌گیرند به رعیت مجانی واگذار می‌شود) توجه بفرمایید آقای دکتر معظمی فرمودند که با آقایان صحبت نکنید ولی آقایان حق دارند با بنده صحبت بکنند ولی من حق ندارم با آقایان صحبت کنم. وقتی می‌گویند عرضه خانه‌های مسکونی را به رعایا مجانی بدهند فرض محال ممکن نیست یک دهی ۵۰۰ جریب باقی داشته باشد که اعیانی مال او و عر ضه مال دولت یعنی مال خالصه‌است آنرا مجانی می‌دهند اگر مجانی است مقصود از این ماده چیست؟ خوبست بنویسند هر کس اعیانی دارد عرصه اش را مجانی می‌دهیم، این خیلی بهتر است ولی ین به عقیده من یک قسمتش به ضرر دولت است چون ممکن است یک رعیتی در آنجا پنجاه جریب اعیانی صد جریب داشته باشد آنوقت این ممکن است که همه اش را ببرند یا نصف ملک را ممکن است ببرند سی نفر اراضی مرتب دایر این مملکت را ببرند مجانی و این ظلم است به بیت المال، این خلاف است این که باید یک کاری کرد که به قول تهرانیها نه سیخ بسوزد و نه کباب، هم آن رعیت بدبخت استفاده بکند و هم حق مشروع ملت از بین نرود مدت را باید اضافه کرد مقدار را هم باید محدود کرد و البته من دو تا پیشنهاد تهیه کردم که این را می‌دهم هم مقدار راباید محدود کرد و هم مدت را اضافه آنوقت درست می‌شود. نایب رئیس ـ اقای رضوی مخالفید ـ(رضوی ـ مخالفم) بفرمایید. رضوی ـ قسمت عمده از مطالب را که بنده داشتم آقایان فرمودند ـ در ماده ۶ رویهمرفته یک بابی باز شده از برای جریان معامله که به نظر بنده اگر قسمت اولش اینطور نبود و تابع اصل کلی قرار می‌گرفت بهتر بود جزء اخیرش که راجع به خانه‌های رعیتی باشد واگذاری مجانی عملی است بسیار صحیح و ثواب برای خاطر انیکه یک عده بسیاری رعیت مدتی در یک ملکی زندگی کرده‌اند، خانه‌ای هم دارند نشسته‌اند فرض بفرمایید حداکثر ۵۰ متر صد متر زمین هم داشته باشد این راهم واگذار بکنند به آنها مانعی ندارد، به رعیت هر چیز داده بشود مانعی ندارد اما خالصجات در نواحی مختلف صورت‌های مختلفی ممکن است داشته باشد که بنده واقف نباشم ولی خالصجاتی که درفارس وجود دارد و بنده یکقدری در وضعیت آنجا روشنم اصلا تفکیک اراضی از همدیگر با تشخیص اینکه کدام قسمتش خالصه‌است، کدام قسمتش ملکی است این اصلا تشخیص مشکلی است چرا؟ زیرا خالصجات یک سرپرست دلسوزی ندارد که درست بخواهد بیاید قطعات زمین را روشن کند و سهم هر کس را بدهد به همین جهت اشخاص آنجا آمده‌اند باغ درست کرده‌اند خانه وباغ واصطبل و سایر خصوصیات گرفته‌اند که اینها سالهاست پدر و فرزند درش زندگی می‌کنند و الان هم بهترین دلیل این است که چنانکه پریروز هم عرض کردم دعوی مالکیت نسبت به تمام اینهادارند هیچ خالصه‌ای الان در فارس نیست که معتقد باشند به این که خالصه‌است (صحیح است) تمام اهالی آنجا با جدیت بلکه توام با یک مقدار مدارک خودشان را مالک می‌دانند و اگر تمکین شده‌اند برای خری و فروش و معامله برای اینست که رفع دردسری از آنها بشود و الادر صورتیکه اصلول محاکمه و طول کشیدن باشد محال است که بتوان در آنجا یک تکه زمین پیدا کرد لااقل بی دعوی (صحیح است) آنوقت دراین کیفیت اگر ما بخواهیم که املاک آنجا را یک قسمتش را فروشی قرار بدهیم یکعده خریدار برای آنها که حاضر بشود یک قسمت دیگرش را هم به نام خالصه و عرصه و اعیان درست کنیم این را فکر می‌کنم که اسباب زحمت بیشتری باشد بنده معتقدم به اینکه این ماده را قسمت اولش را تابع اصل کلی قرار بدهیم و قسمت اخیر را مجانی واگذار بکنیم به خود رعایاو بهر صورت تفکیک کردن آنچه را که عنوان عرصه و اعیان دارد و اعیان را که می‌خواهند از رعیت بگیرند اگر بخواهند به یک مدت چهار پنج ساله و مبلغ زیادتری از آنها دریافت بکنند این موجب می‌شود که داد و فریاد آنها زیادتر بلند بشود و ناراحت بشوند بنابراین بنده معتقدم که یک تجدیدنظری در این ماده بشود که قسمت اولش تابع اصول کلی باشد و قسمت دومش هم بایک توسعه بیشتر عمل بشود با رعایا که یک اختلاف جدیدی پیش نیاید و موجب نشود که این قانون که الان چند سال است گفتگویش است وبالاخره اینها همینطور نشسته‌اند و هر روز در انتظار این هستند که تکلیفشان معلوم بشود نه چیزی گیر دولت می‌آید و نه اینها عمران و آبادی می‌توانند بکنند و در نتیجه یکمقداری به اراضی بایر اضافه می‌شود و موجب می‌شود که اگر یک ششماه یک سال دیگر بگذرد اینطوری که قانون گفته‌است که وزارت دارایی و اگذار کند به بانک و بعد بانک برود رسیدگی بکند و بخواهد به رعایا بفروشد بنده می‌بینم که در اینجا هیچکاری انجام نشده و بعد باز در اینجا قانونی می‌آوریم برای فروش اراضی بایر دولت و دیگر اسم خالصجات را هم نمی‌آوریم. نایب رئیس ـ پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده‌است از اقای نبوی که قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم بعد از نطق اقای رضوی رای به کفایت مذاکرات در ماده ششم گرفته شود. نایب رئیس ـ آقای نبوی. نبوی ـ عرض کنم که مجلس البته جای بحث و طرح مذاکره‌است ولی در عین حال نباید این بحث و مذاکره به میزانی برسد که اصل موضوع را از بین ببرد الان چهار جلسه بلکه پنج جلسه‌است که این قانون مطرح است و هنوز نصف نشده و درماده ۶ تازه داریم صحبت می‌کنیم و این قانون ۱۲ ماده‌است و شش ماه دیگر باقی است و اگر همینطور که در گذشته عمل شده در آینده هم عمل بشود باید چهار پنج جلسه دیگر برای شور اول معطل بشویم و تازه این باید به کمیسیون برود و برای شور دوم به مجلس بیاید و فراموش نفرمایند آقایان که در مجلس سنا هم بحث و شور باید بشود و همینقدر یا شاید بیشتر ممکن است این قانون طول بکشد پس آن منظور اصلی که ما داریم ممکن است به آن نرسیم منظور ما این بود که هرچه زودتر این املاک فروش بشود یا به رعایا واگذار بشود. این املاک خالصه بایر است آقا یا اینها را از جمع املاک مملکت باید خارج دانست اینها نه برای دولت مفید است و نه برای مردم و وقتی این به ترتیب صحیحی فروخته شود عواید املاک مملکت مضاعف خواهد شد بلکه چندبرابر خواهد شد این املاکی که در سابق به اشخاص واگذاشتند و فروختند حالا تشخیص به حق دادند یاندادند یا احتکار شد طریق بدی شد به آن کاری ندارم ولی از لحاظ درآمد مملکت شاید بیست برابر بیشتر شده ما باید سعی کنیم که هر چه زودتر به مقصود برسیم. نکته دیگری هم که توجه خواهند فرمود آقایان و البته متوجه هستند که مذاکره در کلیات در هر ماده باید بشود و لازم هم هست و ذهن آقایان روشن می‌شود و نظر هرکسی گفته می‌شود ولی در اصل ماده اگر نقص داشته باشد مذاکرات در کلیات نتیجه‌ای نخواهد داد بایستی از طریق پیشنهادات تغییراتی که به نظر آقایان مفید برسد در قانون انجام بشود پس موافقت بفرمایید که کلیات مواد را هر چه زودتر ما خاتمه بدهیم و پیشنهاداتی که به نظر آقایان می‌رسد تقدیم مقام ریاست بفرمایید که به کمیسیون برود و از طریق پیشنهادات کمیسیون از نظر آقایان مطلع خواهد شد اینست که من پیشنهاد کردم این ماده را هم به کفایت مذاکراتش رای بدهند که اقلا دو ماده امروز تمام شده باشد.

نایب رئیس ـ آقای فرامرزی مخالفید، (فرامرزی ـ بلی) بفرمایید.

فرامرزی ـ ما همیشه می‌نالیم که مملکت ما بایر و خرابست هر وقت هر عملی خواستیم بکنیم برای آبادی یک موانعی جلوش می‌گذاریم این ماده به نظر من که البته در خود ماده حرف خواهم زد ـ صحیح نیست، مذاکره هم به قدر کفایت در این قسمت نشده و روشن نشده (صحیح است) یکی دو نفر موافق یکی دونفر مخالف حرف می‌زنند فورا رای به کفایت مذاکرات می‌گیرند و رای و حرف باقی را توضیحات باقی را خفه می‌کنند و مجلس بدون اینکه حقیقه برایش روشن باشد رای می‌دهد (صحیح است) آقای نبوی فرمودند که اینقدر طول می‌کشد آنقدر طول می‌کشد. نمی‌دانم چند جلسه‌است که تصویب شده کار کوچکی که نیست، یک کار مهمی است، همین ماده به نظر من صحیح نیست، مردم رفته‌اند زمین بایر را به حکم احیای موات اجازه کرده‌اند باغ درست کرده‌اند حالا شما بگویید که این خالصه‌است بیایید از ما بخرید، این باید درش بحث بشود من هم حرفم را خواهم زد، این است که به نظر من مذاکرات کافی نیست و خواهش می‌کنم آقایان دقت بفرمایید و با یک رای کاری نکنید که یک ملکی که یک آدمی آمده و خودش و بعد پشتش آباد کرده‌اند بروید ملک خودش را به خودش بفروشید که او هم مال شما نمی‌داند و مال خودش می‌داند وارث هم هست به حکم شرعی هم ملکش است منتهی دولت زور دارد اینرا دوباره به نام ملک خودش به او بفروشد اجازه بدهید که ما روی این ماده صحبت کنیم.

نایب رئیس ـ آقای نبوی عده هم برای رای کافی نیست اجازه بفرمایید که صحبت بشود (نبوی ـ بنده موافقم که صحبت بشود) آقای کشاورز صدر

کشاورز صدر ـ بنده مخالفم.

نایب رئیس ـ آقای فرامرزی.

فرامرزی ـ بنده هم مخالفم.

نایب رئیس ـ آقای ملک مدنی.

ملک مدنی ـ بنده مخالفم.

نایب رئیس ـ آقای قاسم فولادوند (قاسم فولادوند ـ بنده موافقم) بفرمایید.

فولادوند ـ مخالفت و موافقت دو معنی دارد مخالفتی هست که انسان با اصل ماده مخالف است بکلی ولی یکوقت هم هست که با اصل ماده موافق است ولی یک نظر اصلاحی هم ممکن است داشته باشد بنده با اصل ماده موافقم و عیبی هم به نظر بنده ندارد. منتهی باید یک اصلاحی دراین ماده بشود همانطوری که جناب آقای رضوی فرمودند باید اراضی که رعایای قراء و قصبات خانه ساخته یا باغ زده‌اند تا این تاریخ باغ زده‌اند یا خانه ساخته‌اند و در تصرفشان هست آن را مستثنی کرد، مال آن رعیتی است که در آن خانه می‌نشیند یا باغ را زده و از آن استفاده برده ولی سایر اراضی را البته دولت می‌تواند بفروشد، نظر اصلاحی بنده این بود در این قسمت.

نایب رئیس ـ آقای کشاورز صدر.

کشاورز صدر ـ بنده با آن قسمت اخیر ماده که راجع است به واگذاری عرصه اعیانی به رعیت و زارع تصور می‌کنم که عموم آقایان هم موافق باشند ولی با اینکه اشخاصی که اعیانی در خالصه بوجود آورده‌اند عرصه‌اش را هم به آنها بفروشند مخالف هستم به دو دلیل یکی اینکه این اشخاص نوعا کسانی هستند که از همان دسته مخصوص است که چند دقیقه پیش عرض کردم و بحث کردم و اوصافشان را ذکر کردم و دیگر حالا تکرار نمی‌کنم از این دسته هستند که اینها یا می‌شوند در شرق و غرب و شمال و جنوب مملکت هر جا فرصتی به دستشان می‌آید همه جور موسسه‌ای احداث می‌کنند نمی‌دانم حاضرند نجاری باز کنند بنایی باز کنند کارخانه، هر چه می‌شود باغ درست کنند میوه بزنند همه کاری می‌کنند از اطراف و اکناف مملکت، الحمدالله جیبشان هم پر است استعدادش راهم دارند (اردلان ـ عیبش چیست؟) عیبش این است آقای اردلان که وقتی اینها رفتند در یک دمی نفوذ کردند. خالصه مثل مال به صاحب است که یکی رفته‌است در آنجا گفته‌است آقا این اراضی را می‌خواهی چکنی؟ بده باغ درست بکنیم، مزرعه نمونه درست کنیم که بعد از روی آن درست بکنید. این را بده که کارخانه بیاوریم اینجا و مردم از آن استفاده کنند ورقه یک دیواری دورش کشیده، این اعیانی یعنی دیوار، حالا اینطوری تعبیر خواهد شد حالا طول دیوار هم دو کیلومتر باشد یا ۵ کیلومتر بنده نمی‌دانم، اینها اراضی زیادی را بنده اطلاع دارم که صورت جزئش را الان نمی‌توانیم عرض بکنم و به نام و نشان عرض نمی‌کنم زیرا گفتگو بلند می‌شود درخالصجات رفته‌اند اشخاص خارج به اسم این که احد اث جدید می‌خواهیم بکنیم یک زمینه‌ای درست کرده‌اند ودیوارهائی کشیده‌اند باغهائی درست کرده‌اند که اینها به مراتب از اصل خالصه منافعش زیادتر است ماکه مخالف نیستیم می‌گوییم بفروشند ولی به چه مناسبت پولش را نقد نگیرند و با این ترتیب بفروشند؟ اما عیبی که به نظر من می‌رسد آن عیب این بود که همان اشخاص با داشتن یک جای مهر مثل حسن صباح که آن پوست گاورا درست کرد و گفت به اندازه یک پوست گاو به من زمین بدهید گفتند حرفی نداریم بعد رفت پوست گاو را رشته کرد وکشید دور قلعه الموت و آن قشقرق را برپا کرد حالا آقایان هم جا پا می‌خواهند که بروند در ده خالصه جاپائی بازکنند و شروع کنند به منفعت بردن و پول منفعت دادن به رعیت و رعیت را بیرون فرستادن و سال دوم به شما اطمینان می‌دهم که در آنجا این ملکی را که شما واگذار می‌کنید به رعیت و این اسباب حیات اوست از آنها بخرد و دوباره یک مالکیت عمده مهمی در آنجا باشد باز مرافعه این را داشته باشیم که اینجا باید مالک باشد بنده نگرانیم از این است بنابراین به عقیده بنده یک نظری بنده دارم شاید مورد پسند اقایان هم واقع بشود موضوع ابنیه رعایا کلیه مال آنها باشد اما موضوع ساختمانها و ابنیه غیر رعایا می‌گویم که اگر کسی ساکن در ده بودیعنی محل اقامت دائمی او در آن ده‌است و در آنجا ولو باغ بزرگ درست کرده به او می‌دهیم اما اگر کسی پنجاه تا سیصد تا چهار صد تا این جور احداثات در اطراف و اکناف مملکت دارد (فرامرزی ـ همه‌اش مال خودش است) من نمی‌گویم مال خودش نیست آقای فرامرزی عرض می‌کنم ما که داعی نداریم به اوارفاق کنیم فروش خالصجات را اگر آنها می‌خواهند خالصه بفروشند و خالصه بخرند یک بحث جداگانه‌ای است باید مزایده بگذارند نمی‌شود که این زمینها را ببرند و بعد ۸ برابر قیمت بگویند دو کیلومتر را برداشته دیوار کشیده و باغ زده این عایدی برای دولت نداشته‌است تا قیمت آن معین شود، چه جوری قیمت این را برای دولت معین کنیم اما برای رعایا کسی که ساکن است در آنجا مانعی ندارد حتی یا کار و این خوش نشین‌های دهات را هم من موافقم که باغ و خانه اگر دارند مال آنها باشد اما یک خارجی غیر ساکن ده را در آنجا نفوذ دهند اگر هم عرصه‌ای آنجا هست آن عرصه را به مزایده بگذارند طبق اصول شاید یک کسی پیدا شود که بهتر بخرد، بنابراین عرض می‌کنم که اگر این ماده را آقایان تصویب کنند یک جا یا و راه پایی گذاشته‌اند و قول می‌دهم که در ظرف دو سال رعایا را مالکین املاکشان را بخورند و جنس‌های آنها را هم مفت بخرند و هیچ اقدامی هم در آنجا نشود این را بنده عرض کردم حالا اقایان می‌خواهید قبول کنید می‌خواهید نکنید.

نایب رئیس ـ آقای امینی.

امینی ـ بنده متاسفم که در مورد این ماده که بحث می‌شود آقای وزیر دارایی یا مخبر کمیسیون توضیحی نمی‌دهند چون این قضیه اینقدر مشکل نیست که در اطرافش صحبت می‌شود و گاهی هم احساسات غلبه می‌کند و مطلب را طوری ادا می‌فرمایند مثل اینکه حقی از کسی تضییع خواهد شد یا عملی می‌شود که یکی بیاید تمام آن ملک خالصه را ببرد بحث در این است، اغلب آقایانی که مالک هستند اطلاع دارند که د ردهات خالصه یا دهات دیگر یک باغهائی احداث می‌شود مخصوصا باغ احداث می‌شود و ای در حدود هر جریبی یک تومان الی ۱۲ قران به مالک می‌دهند و در آن باغ شاید جریبی صد تومان صد وپنجاه تومان میوه بدست می‌آید و به فروش می‌رسد اینکار را رعایا اغلب می‌کنند اغلب علاف است، بقال است که ساکن ده هم نیست و سرمایه دارد و آن باغی به خصوص، یا آن اعیانی به خصوص، آقای فرامرزی، قیمت زیادی دارد یعنی اگر امروز آن اعیانی که درحدود ۲۰ جریب باغ است (فرامرزی ـ در نتیجه آبادی او قیمت پیدا کرده) اجازه بفرمایید بنده توضیح عرض کنم، عرض کردم که یک کسی آمده‌است ویکجا را محصور کرده و آباد کرده ممکن است باغ بیست ساله باشد، سی ساله باشد از یک کسی به کس دیگر فروخته شده باشند که این اعیان به خصوص قریب ده هزار تومان باشد آنوقت این به مالک مثلا سالی صد تومان می‌دهد این اولش خالصه بوده‌است و امروز اگر بخواهید این خالصه را این ملک را مجانی به صاحب باغ که آمده از دیگری که آباد کرده‌است خریده این نظر صحیح نیست و جنابعالی را توجه می‌دهم که این از دیگری خریداری کرد، دیگری ایجاد کرده و بعد ازسی سال شما بیایید این را مجانی به مالکی بدهید که از خارج آمده‌است این زیانی است که به دولت می‌خورد، منظور اینست که اگر صاحب اعیان توافق می‌کند برای خرید عرصه در این جا می‌آیند یک توافقی می‌کند که ‎آنهم در مواد دیگر تکلیفشان را معین کرده‌است که خبرهائی که مرکب است از نماینده بانک، نماینده مالکین یا زارعین یعنی کس که خودش قسمتی را داشته باشد تعیین می‌کنند که ظلم نشود حالا قسطش دوسال باشد یا بیشتر باشد یا نقد باشد، آنطوریکه آقای کشاورز صدر فرمودند آن بحث دیگری است البته آن قسمتی که خانه زارع است مانعی ندارد که مجانا بدهند ولی اعیان دیگر که مفصل هست آنرا نمی‌شود به کسی داد که آمده از دیگری خریده والان هم قیمت گرانی دارد. این ضرری است که می‌خورد به دولت در صورتی که این پول خودش مصرف صحیح تری هم دارد در ماده دیگر که اگر این پول به بانک کشاورزی برسد برای یک مصارف مخصوصی است بنده استدعا می‌کنم این مطلب را زیاد اینجا در اطرافش بحث نفرمایید پیشنهادات اصلاحی که می‌دهید می‌آید به کمیسیون و آنجا به نظر بنده باید یک توجهی بشود و مخصوصا مثلا فرض بفرمایید که بنده خالصه میاندوآب یا امین آباد را عرض می‌کنم که در آنجا اعیانی‌های خیلی مفصلی هست و ممکن است در آنجا ابنیه‌ای ساخته بشود که قیمت آن خیلی گزاف باشد این را به کی می‌دهید؟ به آنکسی که عرصه دارد؟ اگر شما این ابنیه مفصل دولتی را به او مجانی بدهید این ظلمی است که به دولت شده و دولت هم البته آنچه که دارد متعلق به ملت است این را توجه بفرمایید در کمیسیون با ریز و رسیدگی کامل و مثلا از قریه امین آباد که خالصه دولت است در آنجا یک ابنیه واعیانی هست که اگر واگذار کنند به کسانی می‌دهند کسی می‌آید بی‌جهت این را می‌برد بدون اینکه چیزی بدهد به دولت این رابنده عرض می‌کنم که کاملا این دو قسمت تفکیک بشود چون آنچه که مربوط به زارع است گفته‌اند مجانی بدهند (شوشتری - عرصه بنا مال صاحب ملک است هر که باشد) بهر صورت بنده خواستم توضیح بیشتری بدهم چون در کمیسیون قوانین دارایی بودم و خوبست که آقای وزیر دارایی یا آقای مکرم هم توضیحاتی بدهند که مطلب روشن بشود.

نایب رئیس ـ آقای مکرم.

مکرم ـ نماینده محترم جناب اقای امینی ضمن توضیحی که فرمودند اشاره کردند که بنده یا جناب آقای وزیر دارایی چرا توضیح نمی‌دهیم. بنده یک ساعت قبل که ماده ۵ مطرح بود عرض کردم که من معتقدم که هر قدر در اطراف مواد یک قانونی بحث بشود بهتر است و ازاینجهت عرض کردم که از توضیح زیاد خودداری می‌کنم و تا الان هم توضیحی ندادم و با پیشنهادی هم که شد در مورد کفایت مذاکرات بنده موافق نبودم برای اینکه بیشتر صحبت بشود (صحیح است) این را هم تصدیق می‌کنم که بعضی از مواد این لایحه ابهامی داشت و دارد یا اشکالاتی هم متصور است که آقایان پیشنهاداتیکه فرمودند و توضیحاتی که دادند اکثرا وارد بود و قطعا درکمیسیون هم مورد قانون یکی از لوایح خیلی جامع و بسیار مفید از کار در بیاید تا همه آقایان راضی باشند (صحیح است) اما موضوعی که می‌خواستم عرض بکنم در این ماده ۶ به نظر بنده هیچگونه ابهام و اشکالی نیست. (فرامرزی ـ ابهام نیست ولی اشکال هست) هیچ اشکالی نیست اینجا دو قسمت شده‌است یکی موضوع اراضی است که بایستی به رعایا واگذار شود مجانا که روح این قانون و خلاصه و چکیده این قانون همین است که به رعیت و زارع باید کمک شود (فرامرزی ـ این ماده که اراضی به رعایا نمی‌دهد) حالا اینجا یک قسمت رعایایی هستند که زارعند و کشت کار. اینها اگر خانه‌ای دارند یا مستقلی دارند که محصور است اراضی آن باید به آنها مجانا واگذار شود (فرامرزی ـ نیست) درآخر ماده است اجازه بفرمایید ماده را بخوانم (فرامرزی ـ بفرمایید)

ماده ۶- اراضی خالصه که اعیانی آن متعلق به اشخاص است از طرف بانک با توافق به صاحبا ن اعیانی در صورتیکه طالب باشند نقدا یا به اقساط پنجساله فروخته می‌شود. عرصه خانه‌های مسکونی رعایا مجانا واگذار می‌شود (فرامرزی ـ مزرعه رعایا چطور؟) مزرعه نیست همانطور که توضیح داده شد اگر یک کسی که ساکن ده‌است ولی رعیت نیست این آمده یک زمینی راگرفته آباد کرده و مطابق توضیحی که جناب آقای شوشتری فرمودند اگر اعیانی را بخواهیم قائل شویم که مثلا یک جایی را باغ درست کرده یا درختکار را کرده اینها جزءاعیانی است که صحیح هم فرمودند این راباید تقویم کنیم به او بفروشیم برای اینکه رعیت نیست آنکه رعیت است زارع است مجانا باید به او واگذار کرد ولی مطلبی که اینجا به نظر بنده رسید و به جناب آقای وزیر دارایی هم عرض کردم او اینست که باید در اینجا توضیح بدهم که رعایا کدام طبقه از اشخاص و کدامیک از ساکنین اینجاها هستند اینرا توجه بفرمایید که در کمیسیون باید مورد بحث قرار بگیرد حالا بنده زیاد توضیح نمی‌دهم، هر نظر اصلاحی که آقایان در نظر داشته باشند این را پیشنهاد بفرمایند که برود به کمیسیون مطالعه بشود و به اکثریت تصویب بشود و برگردد به مجلس راه دیگری هم ندارد و از این مباحثات هر قدر هم بکنیم به نتیجه می‌رسیم زیرا هر قدر وارد و صحیح هم باشد موقع تصویب قانون در آنجا نیست.

۸- بیانات بعد از دستور آقایان: آصف و وزیر کشور

[ویرایش]

۸- بیانات بعد از دستور آقایان: آصف و وزیر کشور.

نایب رئیس ـ آقای فرامرزی و آقای نریمان و آقای ملک مدنی هم اجازه خواسته‌اند، نوبت آقایان محفوظ می‌ماند برای جلسه بعد، چون آقایان اجازه فرمودند که آقای آصف بیاناتی داشتند بفرمایند

آصف ـ اخیرا در جراید پایتخت اخباری دایر بر وجود یک نهضت ضد یهود در کردستان و انجام تجاوزاتی به نوامیس یهودیان دیده شده و حتی بنا به نوشته روزنامه‌ها در اخبار خبر گزاریهای خارجی نیز منعکس گردیده نظر به این که این شایعات بکلی خالی از حقیقت بوده و هیچ گونه اقدامی علیه یهودیان در کردستان صورت نگرفته و از طرف علمای آنجا هیچگاه فتاوی بر آزار و تجاوز به اقلیت‌های مذهبی دیگر صادر نشده‌است لازم می‌دانست مراتب را برای اطلاع عموم د رمجلس شورای ملی به عرض رسانیده و اضافه نمایم که اقلیت یهود مانند سایر اقلیتهای مذهبی در کردستان تمام مواقع با نهایت رفاه و آسایش زندگی کرده‌اند (صحیح است) و بین آنها و مسلمانان هیچ گونه سوء تفاهمی رخ نداده (صحیح است) انتشار این شایعات که به منظور تشویش اذهان است موجب نهایت تاسف می‌باشد (صحیح است) و مکلف است یادآوری نماید که این گونه شایعات دنباله تحریکاتی است که غالب به منظورهای خاص در کردستان انجام می‌گیرد مبنا و اساسی ندارد (صحیح است). جریده شریفه باختر امروز در شماره عصر شنبه ۱۶ اردیبهشت خود نوشته (نماینده کردستان در پارلمان به مخبر ما گفت در کردستان تظاهراتی علیه یهودیها شده ولی نه به آن شدتی که شایع است) همین شماره در قسمت دیگر از مقاله خود می‌نویسد مخبر ما با نمایندگان کردستان در مجلس تماس پیدا کرده به اتفاق از این جریانات اظهار بی اطلاعی نمودند نمایندگان کردستان ۳ نفر جناب آقای اردلان و جناب آقای عباسی و بنده در مرکز حاضر هستیم و مخبرین محترم جراید با هیچ کدام از ماها تماس نگرفته‌اند و توضیحی داده نشده از مدیران و مخبرین محترم جراید تمنی می‌شود بعد از این هر نوع اخبار مهمی راجع به کردستان غیر از ناحیه مقامات صلاحیت دار به آنها می‌رسد لطفا با نمایندگان کردستان قبلا تماس گرفته توضیح و اخباری بخواهند از روی کمال حقیقت اطلاعات خود را به آنها خواهیم داد (صحیح است) غیر این صورت هر گونه اخبار شایعه که هر روز به رنگی بروز منیماید و جلوه گر می‌شود و در جراید و خبرگزاری‌های خارجی منعکس می‌گردد به طوریکه درمقدمه به عرض رسانید به منظورهای خاصی است ملت ایران که اهالی کردستان هم جزو آنست از اینگونه اخبار خلاف حقیقت تحریک آمیز منزجر و مورد تکذیب عموم می‌باشد (صحیح است) اما راجع به سایر اوضاع کردستان ونواتقص اصلاحات آن سامان عرایض مفصلی داشتم فعلا محض اینکه وقت مجلس را زیاد نگرفته باشم به تذکر روس مسائل قناعت و از تشریح مفصل خود داری می‌نمایم (‌احسنت) با وصف تذکرات نمایندگان محترم اداوار سابق معهذا از طرف دولت‌های وقت در این چند سال نسبت به فرهنگ، بهداشت، کشاورزی، راه و سایر نیازمندیهای این ولایت مهم سرحدی و مردمان بردبار و خدمتگذار میهن پرست آن هیچگونه توجهی نشده خدمت جناب آقای نخست‌وزیر و سایر اقایان وزراء محترم می‌رسیم مذاکره می‌نماییم در صورتی که به اظهارات ما نمایندگان ترتیب اثر دادند و احتیاجات نیازمندیها را رفع فرمودند می‌آییم و در پشت همین کرسی خطابه از ایشان تشکر و تقدیر می‌نماییم و الا وظایفی داریم در صورت یاس به وظیفه خود عمل خواهیم کرد که در مقابل موکلین خود مسئول نباشیم (احسنت) در خاتمه عرایضم از حضور جناب آقای وزیر دارایی در مجلس استفاده نموده تمنا دارد حسب الوعده که جناب آقای نخست‌وزیر فرمودند زودتر بودجه کل کشور را به مجلس تقدیم دارند که مواجه با اشکال دو دوازدهم دیگر نشویمخ (احسنت ـ احسنت)

نایب رئیس ـ آقای وزیر کشور.

وزیر کشورـ (آقای امان الله اردلان) ـ با تصدیق اظهارات نماینده محتم کردستان بنده از جناب آقای رئیس اجازه خواستم که مختصری در این خصوص به اطلاع اقایان نمایندگان محترم برسانم. در این دو روزه بنده هم در جراید دیدم که عنواناتی شده بود از اینکه عده‌ای کلیمی از کردستان به تهران ‎آمده‌اند البته به طور خوبی نوشته نشده بود، بنده هم متاثر شدم و در صدر تحقیق برآمدم و معلوم شد که آمدن اینها ابدا مربوط به اقدامی از طرف کردها یا سایر بلاد ایران نبوده آنها را ما ایرانی می‌دانیم و بر ضد یهود هم اقدامی نشده (صحیح است) منتهی از چندی قبل که تصور شده‌است که در فلسطین شاید یک زندگانی بهتری برای آنها بوجود میاید که تصور هم نمی‌کنم زندگی بهتری برای آنهاباشد اینها یک عده‌ای یا از روی پروپاکاند یا از روی ندانستگی در صدد هستند که به آنجا بروند (صحیح است) آنهم نه اینکه ترک تابعیت ایران را بکنند اینها گذرنامه می‌خواهند که همانطور که برای زیارت به فلسطین می‌خواستند بروند حالا هم می‌خواهند یک خرده زیادتر بروند وببینند آب و هوای آنجا چطور است د رهر حال نه از طرف دولت ایران و نه از طرف کرده هیچگونه اقدامی برضد کلیمیان ایران نشده‌است (صحیح است)

ـ قرائت اسامی غایبین جلسه قبل و تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه

[ویرایش]

۹ـ قرائت اسامی غایبین جلسه قبل و تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه.

نایب رئیس ـ صورت غایبین جلسه گذشته قرائت می‌شود به علاوه امروز در موقع گرفته رای هم ۲۱ نفر از اقایان بدون اجازه رفته بودند که اسم آنها هم نوشته شده و در جلسه آتیه خواند خواهد شد که مانع کار شده‌اند. (صورت غایبین به شرح زیر قرائت شد)

غایبین با اجازه - آقایان: منصف، محمد علی مسعودی، دکتر طبا، سرتیپ‌زاده، اقبال، حمیدیه، ثقه الاسلامی، کور اوغلی، نبوی.

غایبین بی اجازه ـ آقایان فرهودی مرتضی حکمت، سنندجی، تیمور تاش، دکتر سیدامامی، معدل، سود آور، سلطانی،

دیرآمده با اجازه ـ آقای نورالدین امامی آخر وقت یک ساعت

نایب رئیس ـ چون عده‌ای از آقایان درخواست کرده‌اند که جلسه دیر تشکیل نشود ساعت ۸/۵ صبح اعلام می‌شود و ساعت ۹ تشکیل می‌شود جلسه آینده روز یکشنبه ساعت ۸/۵ صبح اعلام و ساعت ۹ تشکیل می‌شود دستور هم بقیه دستور امروز. (مجلس ۲۵ دقیقه بعداظهر ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی ـ دکتر معظمی