محتشم کاشانی (غزلیات از رسالهی جلالیه)/برای خاطر غیرم به صد جفا کشتی
ظاهر
| برای خاطر غیرم به صد جفا کشتی | ببین برای که ای بیوفا کرا کشتی | |||||
| بران دمی که دمیدی نهان بر آتش غیر | چراغ انجمن افروز عشق ما کشتی | |||||
| رقیب دامن پاکت گرفت و پاک نسوخت | دریغ و درد که زود آتش حیا کشتی | |||||
| چو من هلاک شوم از طبیب شهر بپرس | که مرگ کشت مرا یا تو بیوفا کشتی | |||||
| کسی ندیده که یک تن دو جا شود کشته | مرا تو آفت جان صد هزار جا کشتی | |||||
| سرم ز کنگر غیرت بر اهل درد نما | مرا چو بر در دروازه بلا کشتی | |||||
| حریف درد تو شد محتشم به صد امید | تو بیمروتش از حسرت دوا کشتی | |||||
| منم شکسته نهال ریاض عشق و گلی | ز دهر میکند امسال غالبا بیخم | |||||
| به زخم ناوک او چون شوم شهید کنید | شهید ناوک شاطر جلال تاریخم | |||||