مثنوی معنوی/قصهی احد احد گفتن بلال در حر حجاز از محبت مصطفی علیهالسلام
ظاهر
تن فدای خار میکرد آن بلال | خواجهاش میزد برای گوشمال | |||||
که چرا تو یاد احمد میکنی | بندهی بد منکر دین منی | |||||
میزد اندر آفتابش او به خار | او احد میگفت بهر افتخار | |||||
تا که صدیق آن طرف بر میگذشت | آن احد گفتن به گوش او برفت | |||||
چشم او پر آب شد دل پر عنا | زان احد مییافت بوی آشنا | |||||
بعد از آن خلوت بدیدش پند داد | کز جهودان خفیه میدار اعتقاد | |||||
عالم السرست پنهان دار کام | گفت کردم توبه پیشت ای همام | |||||
روز دیگر از پگه صدیق تفت | آن طرف از بهر کاری میبرفت | |||||
باز احد بشنید و ضرب زخم خار | برفروزید از دلش سوز و شرار | |||||
باز پندش داد باز او توبه کرد | عشق آمد توبهی او را بخورد | |||||
توبه کردن زین نمط بسیار شد | عاقبت از توبه او بیزار شد | |||||
فاش کرد اسپرد تن را در بلا | کای محمد ای عدو توبهها | |||||
ای تن من وی رگ من پر ز تو | توبه را گنجا کجا باشد درو | |||||
توبه را زین پس ز دل بیرون کنم | از حیات خلد توبه چون کنم | |||||
عشق قهارست و من مقهور عشق | چون شکر شیرین شدم از شور عشق | |||||
برگ کاهم پیش تو ای تند باد | من چه دانم که کجا خواهم فتاد | |||||
گر هلالم گر بلالم میدوم | مقتدی آفتابت میشوم | |||||
ماه را با زفتی و زاری چه کار | در پی خورشید پوید سایهوار | |||||
با قضا هر کو قراری میدهد | ریشخند سبلت خود میکند | |||||
کاهبرگی پیش باد آنگه قرار | رستخیزی وانگهانی عزمکار | |||||
گربه در انبانم اندر دست عشق | یکدمی بالا و یکدم پست عشق | |||||
او همیگرداندم بر گرد سر | نه به زیر آرام دارم نه زبر | |||||
عاشقان در سیل تند افتادهاند | بر قضای عشق دل بنهادهاند | |||||
همچو سنگ آسیا اندر مدار | روز و شب گردان و نالان بیقرار | |||||
گردشش بر جوی جویان شاهدست | تا نگوید کس که آن جو راکدست | |||||
گر نمیبینی تو جو را در کمین | گردش دولاب گردونی ببین | |||||
چون قراری نیست گردون را ازو | ای دل اختروار آرامی مجو | |||||
گر زنی در شاخ دستی کی هلد | هر کجا پیوند سازی بسکلد | |||||
گر نمیبینی تو تدویر قدر | در عناصر جوشش و گردش نگر | |||||
زانک گردشهای آن خاشاک و کف | باشد از غلیان بحر با شرف | |||||
باد سرگردان ببین اندر خروش | پیش امرش موج دریا بین بجوش | |||||
آفتاب و ماه دو گاو خراس | گرد میگردند و میدارند پاس | |||||
اختران هم خانه خانه میدوند | مرکب هر سعد و نحسی میشوند | |||||
اختران چرخ گر دورند هی | وین حواست کاهلاند و سستپی | |||||
اختران چشم و گوش و هوش ما | شب کجااند و به بیداری کجا | |||||
گاه در سعد و وصال و دلخوشی | گاه در نحس فراق و بیهشی | |||||
ماه گردون چون درین گردیدنست | گاه تاریک و زمانی روشنست | |||||
گه بهار و صیف همچون شهد و شیر | گه سیاستگاه برف و زمهریر | |||||
چونک کلیات پیش او چو گوست | سخره و سجده کن چوگان اوست | |||||
تو که یک جزوی دلا زین صدهزار | چون نباشی پیش حکمش بیقرار | |||||
چون ستوری باش در حکم امیر | گه در آخر حبس گاهی در مسیر | |||||
چونک بر میخت ببندد بسته باش | چونک بگشاید برو بر جسته باش | |||||
آفتاب اندر فلک کژ میجهد | در سیهروزی خسوفش میدهد | |||||
کز ذنب پرهیز کن هین هوشدار | تا نگردی تو سیهرو دیگوار | |||||
ابر را هم تازیانهی آتشین | میزنندش کانچنان رو نه چنین | |||||
بر فلان وادی ببار این سو مبار | گوشمالش میدهد که گوش دار | |||||
عقل تو از آفتابی بیش نیست | اندر آن فکری که نهی آمد مهایست | |||||
کژ منه ای عقل تو هم گام خویش | تا نیاید آن خسوف رو به پیش | |||||
چون گنه کمتر بود نیم آفتاب | منکسف بینی و نیمی نورتاب | |||||
که به قدر جرم میگیرم ترا | این بود تقریر در داد و جزا | |||||
خواه نیک و خواه بد فاش و ستیر | بر همه اشیا سمیعیم و بصیر | |||||
زین گذر کن ای پدر نوروز شد | خلق از خلاق خوش پدفوز شد | |||||
باز آمد آب جان در جوی ما | باز آمد شاه ما در کوی ما | |||||
میخرامد بخت و دامن میکشد | نوبت توبه شکستن میزند | |||||
توبه را بار دگر سیلاب برد | فرصت آمد پاسبان را خواب برد | |||||
هر خماری مست گشت و باده خورد | رخت را امشب گرو خواهیم کرد | |||||
زان شراب لعل جان جانفزا | لعل اندر لعل اندر لعل ما | |||||
باز خرم گشت مجلس دلفروز | خیز دفع چشم بد اسپند سوز | |||||
نعرهی مستان خوش میآیدم | تا ابد جانا چنین میبایدم | |||||
نک هلالی با بلالی یار شد | زخم خار او را گل و گلزار شد | |||||
گر ز زخم خار تن غربال شد | جان و جسمم گلشن اقبال شد | |||||
تن به پیش زخم خار آن جهود | جان من مست و خراب آن و دود | |||||
بوی جانی سوی جانم میرسد | بوی یار مهربانم میرسد | |||||
از سوی معراج آمد مصطفی | بر بلالش حبذا لی حبذا | |||||
چونک صدیق از بلال دمدرست | این شنید از توبهی او دست شست |