مثنوی معنوی/سبب دانستن ضمیرهای خلق
ظاهر
| چون دل آن آب زینها خالیست | عکس روها از برون در آب جست | |||||
| پس ترا باطن مصفا ناشده | خانه پر از دیو و نسناس و دده | |||||
| ای خری ز استیزه ماند در خری | کی ز ارواح مسیحی بو بری | |||||
| کی شناسی گر خیالی سر کند | کز کدامین مکمنی سر بر کند | |||||
| چون خیالی میشود در زهد تن | تا خیالات از درونه روفتن | |||||